تاریخ انتشار
شنبه ۹ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۸
کد مطلب : ۴۱۲۳۲۴
یادداشتی از سید حسین رازیان:
عاشورا؛ صدای رسای مظلوم در مقابل ظلم و بی عدالتی
۰
کبنا ؛متن ارسالی؛ مردمی که مقابل فرزند آخرین فرستاده الهی در کربلا به میدان نبرد آمدن یزید براحتی آنها را خرید.
مردم زمانهٔ امام حسین (علیه السلام) چنان در زندگی دنیایی فرو رفته بودند که اهداف والای دین، ارزشهای متعالی مکتب و رسالت خود در برابر دین خدا را از یاد بردند. دشمن نیز با بهره گیری از غفلت مردم، آنان را به راحتی خریداری کرد و از گرد امام حسین (علیه السلام) پراکنده ساخت. همیشه در طول تاریخ بشریت انسانهای ساده لوح را به راحتی میتوان از هر مسیری منحرف کرد و بدانیم که انسانهای فرصت طلب و فرصت سوز هم در این دنیا و هم در سرای دیگر هرگز سربلند نخواهند شد. عمر سعد ملعون به طمع حکومت ری به کربلا رفت تا شریک جنایت یزیدیان باشد، ولی حضرت امام حسین (ع) در کربلا به عمر رو کردند و فرمودند: تو هرگز از گندم ملک ری نخواهی خورد و چنین شد و عمر سعد آرزوی حکومت ری را به گور برد و خاری و ذلت به دست مختار ثقفی به هلاکت رسید. از مهمترین علتهایی که منجر به از هم گسیختگی جامعه الهی انسانی میشود شکسته شدن وحدت و یکپارچگی دینداران در فضای شبهه و تردید است، از منظر امام حسین (ع) حفظ وحدت و همدلی بهترین مسیر برای سرافرازی جامعه مسلمین و تبیین اسلام ناب محمّدی است. پس از رحلت پیامبراکرم (ص) چنان که خود آن حضرت پیش بینی کرده بود، امت اسلام به لحاظ سیاسی، فکری و عقیدتی گرفتار تفرقه و به فرقههای گوناگون تقسیم شدند. هر یک از این فرقهها ادعا داشتند که تنها مسلک آنان حق است. تاریخ اسلام سرشار از جنگ و جدالهای طایفهای، قبیلهای و فرقهای است و چه بلاها و آسیبهایی که از این رهگذر بر سر اسلام و مسلمانان نیامد.
سکوت در برابر انحرافات و مفاسد از مهمترین عوامل آسیب زا در پیشرفت معنوی یک جامعه است که روحیه مطالبه گری و حق گرایی را به طور کلی از بین میبرد. هنوز نیم قرن از ارتحال پیامبر عظیم الشأن نگذشته بود که حوادث و وقایعی پیش آمد که تصوّر آن هم استخوان سوز است.
ظهور و بروز جریان جعل حدیث، سازمان دهی جریانهای اعتقادی و انحرافی و احیای ارزشهای قومی و قبیلهای و بسنده کردن به آن چه که از طرف بنی امیّه به اسم اسلام به خورد جامعه داده میشد، از نمونههای بارز از بین رفتن روحیه حق گرایی بود.
سکوت در برابر بی عدالتیها و کفر و شرک در حدّی بود که یزید بن معاویه به راحتی توانست افکار کفرآمیز خود را که حاکی از عدم ایمان و باور قلبی حتّی به رسالت حضرت ختمی مرتبت بود، بر زبان جاری سازد. او گستاخانه همه باورها و اعتقادات دینی را به بازی گرفت و کسی هم در برابرش دم برنمی آورد.
امام حسین (ع) در مورد چنین عامل آسیب زا فرمود: «جدّاً اوضاع زمان دگرگون شده، زشتیها آشکار گردیده و نیکیها و فضیلتها از محیط ما رخت بر بسته است. مردم در زندگی پست و ذلّت باری به سر میبرند و صحنه زندگی همچون چراگاهی سنگلاخ و کم علف به جایگاه سخت و دشواری تبدیل شده است! آیا نمیبینید که دیگر به حق عمل نمیشود و از باطل خودداری نمیشود؟! در چنین وضعی جا دارد که شخص با ایمان، مشتاق دیدار پروردگار باشد. در این محیط ذلّت بار و آلوده مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز رنج و آزردگی و ملال نمیدانم. داستان عمر بن سعد به دلیل موقعیت اجتماعی پدر از یک طرف و شخصیتی به ظاهر مذهبی از طرف دیگر به عنوان فرمانده لشگر عبیدالله انتخاب شد و در مقابل امام مظلوم ایستاد و سرانجام او تباهی روسیاهی بود رویدادهای تاریخی همیشه در حال تکرار است یعنی سهم خواهی، منفعت طلبی، جاه طلبی از آفاتی است که باعث میشود انسان در هنگام مواجه شدن با جریان حق به دلیل خوی منفعت و دنیاطلبی باطل را انتخاب میکند و در مقابل جریان حق به جنگ خواهد رفت.
در عرصههای سیاسی و در حکومتهایی که در صدد پیاده سازی احکام اسلام هستند عمر بن سعدهایی فراونی دیده میشود عدهای به طمع قدرت در مقابل رهبری حق ایستادگی کردند و با چهره نفاق آلود با کشتار همنوعان خود در صدد رسیدن به جایگاه و موقعیت بودند، یکی از این عناصر جریان مجاهدین خلق در تاریخ انقلاب اسلامی کشورمان است، آنان که منافع و قدرت و جایگاه مادی را طالب بودند از طریق اقدامات مسلحانه و با کشتارهای فجیع سعی بر دست یافتن به جایگاه اجتماعی بودند. بنابراین در عصرِ روزِ هجدهم بهمن ماه سال ۵۷، در تهران حکومت نظامی اعلام شد. امام به مردم فرمود به خیابانها بریزید. اگر امام در آن لحظه چنین تصمیمی نمیگرفت، امروز محمّدرضا یا همان یزید زمان با صورت دیگری در این مملکت بر سرِ کار بود. یعنی اگر با حکومت نظامی ظاهر میشدند، و مردم در خانههایشان میماندند، مطمئناً کربلای دیگری اتفاق میافتاد اما امام خمینی (ره) و مردم ولایت مدار از حادثه کربلا درس عبرت گرفته بودند، هرچند فراز و نشیبهای فراوانی سر راه بوده تا به امروز.
در پایان عاشورا یعنی دفاع از دین و مکتب صدای رسای مظلوم و دفاع از مظلومیت همچنین ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتیها و بالاخره عاشورا یعنی امر به معروفها و نهی از منکرها.
وسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
-----------------------------------------
با تقدیم احترام
سید حسین رازیان
-----------------------------------------
مردم زمانهٔ امام حسین (علیه السلام) چنان در زندگی دنیایی فرو رفته بودند که اهداف والای دین، ارزشهای متعالی مکتب و رسالت خود در برابر دین خدا را از یاد بردند. دشمن نیز با بهره گیری از غفلت مردم، آنان را به راحتی خریداری کرد و از گرد امام حسین (علیه السلام) پراکنده ساخت. همیشه در طول تاریخ بشریت انسانهای ساده لوح را به راحتی میتوان از هر مسیری منحرف کرد و بدانیم که انسانهای فرصت طلب و فرصت سوز هم در این دنیا و هم در سرای دیگر هرگز سربلند نخواهند شد. عمر سعد ملعون به طمع حکومت ری به کربلا رفت تا شریک جنایت یزیدیان باشد، ولی حضرت امام حسین (ع) در کربلا به عمر رو کردند و فرمودند: تو هرگز از گندم ملک ری نخواهی خورد و چنین شد و عمر سعد آرزوی حکومت ری را به گور برد و خاری و ذلت به دست مختار ثقفی به هلاکت رسید. از مهمترین علتهایی که منجر به از هم گسیختگی جامعه الهی انسانی میشود شکسته شدن وحدت و یکپارچگی دینداران در فضای شبهه و تردید است، از منظر امام حسین (ع) حفظ وحدت و همدلی بهترین مسیر برای سرافرازی جامعه مسلمین و تبیین اسلام ناب محمّدی است. پس از رحلت پیامبراکرم (ص) چنان که خود آن حضرت پیش بینی کرده بود، امت اسلام به لحاظ سیاسی، فکری و عقیدتی گرفتار تفرقه و به فرقههای گوناگون تقسیم شدند. هر یک از این فرقهها ادعا داشتند که تنها مسلک آنان حق است. تاریخ اسلام سرشار از جنگ و جدالهای طایفهای، قبیلهای و فرقهای است و چه بلاها و آسیبهایی که از این رهگذر بر سر اسلام و مسلمانان نیامد.
سکوت در برابر انحرافات و مفاسد از مهمترین عوامل آسیب زا در پیشرفت معنوی یک جامعه است که روحیه مطالبه گری و حق گرایی را به طور کلی از بین میبرد. هنوز نیم قرن از ارتحال پیامبر عظیم الشأن نگذشته بود که حوادث و وقایعی پیش آمد که تصوّر آن هم استخوان سوز است.
ظهور و بروز جریان جعل حدیث، سازمان دهی جریانهای اعتقادی و انحرافی و احیای ارزشهای قومی و قبیلهای و بسنده کردن به آن چه که از طرف بنی امیّه به اسم اسلام به خورد جامعه داده میشد، از نمونههای بارز از بین رفتن روحیه حق گرایی بود.
سکوت در برابر بی عدالتیها و کفر و شرک در حدّی بود که یزید بن معاویه به راحتی توانست افکار کفرآمیز خود را که حاکی از عدم ایمان و باور قلبی حتّی به رسالت حضرت ختمی مرتبت بود، بر زبان جاری سازد. او گستاخانه همه باورها و اعتقادات دینی را به بازی گرفت و کسی هم در برابرش دم برنمی آورد.
امام حسین (ع) در مورد چنین عامل آسیب زا فرمود: «جدّاً اوضاع زمان دگرگون شده، زشتیها آشکار گردیده و نیکیها و فضیلتها از محیط ما رخت بر بسته است. مردم در زندگی پست و ذلّت باری به سر میبرند و صحنه زندگی همچون چراگاهی سنگلاخ و کم علف به جایگاه سخت و دشواری تبدیل شده است! آیا نمیبینید که دیگر به حق عمل نمیشود و از باطل خودداری نمیشود؟! در چنین وضعی جا دارد که شخص با ایمان، مشتاق دیدار پروردگار باشد. در این محیط ذلّت بار و آلوده مرگ را جز سعادت و زندگی با ستمگران را جز رنج و آزردگی و ملال نمیدانم. داستان عمر بن سعد به دلیل موقعیت اجتماعی پدر از یک طرف و شخصیتی به ظاهر مذهبی از طرف دیگر به عنوان فرمانده لشگر عبیدالله انتخاب شد و در مقابل امام مظلوم ایستاد و سرانجام او تباهی روسیاهی بود رویدادهای تاریخی همیشه در حال تکرار است یعنی سهم خواهی، منفعت طلبی، جاه طلبی از آفاتی است که باعث میشود انسان در هنگام مواجه شدن با جریان حق به دلیل خوی منفعت و دنیاطلبی باطل را انتخاب میکند و در مقابل جریان حق به جنگ خواهد رفت.
در عرصههای سیاسی و در حکومتهایی که در صدد پیاده سازی احکام اسلام هستند عمر بن سعدهایی فراونی دیده میشود عدهای به طمع قدرت در مقابل رهبری حق ایستادگی کردند و با چهره نفاق آلود با کشتار همنوعان خود در صدد رسیدن به جایگاه و موقعیت بودند، یکی از این عناصر جریان مجاهدین خلق در تاریخ انقلاب اسلامی کشورمان است، آنان که منافع و قدرت و جایگاه مادی را طالب بودند از طریق اقدامات مسلحانه و با کشتارهای فجیع سعی بر دست یافتن به جایگاه اجتماعی بودند. بنابراین در عصرِ روزِ هجدهم بهمن ماه سال ۵۷، در تهران حکومت نظامی اعلام شد. امام به مردم فرمود به خیابانها بریزید. اگر امام در آن لحظه چنین تصمیمی نمیگرفت، امروز محمّدرضا یا همان یزید زمان با صورت دیگری در این مملکت بر سرِ کار بود. یعنی اگر با حکومت نظامی ظاهر میشدند، و مردم در خانههایشان میماندند، مطمئناً کربلای دیگری اتفاق میافتاد اما امام خمینی (ره) و مردم ولایت مدار از حادثه کربلا درس عبرت گرفته بودند، هرچند فراز و نشیبهای فراوانی سر راه بوده تا به امروز.
در پایان عاشورا یعنی دفاع از دین و مکتب صدای رسای مظلوم و دفاع از مظلومیت همچنین ایستادگی در برابر ظلم و بی عدالتیها و بالاخره عاشورا یعنی امر به معروفها و نهی از منکرها.
وسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
-----------------------------------------
با تقدیم احترام
سید حسین رازیان
-----------------------------------------