تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۸ ساعت ۲۳:۴۰
کد مطلب : ۴۱۶۱۷۵
تاثیر و تاثر ردصلاحیتها بر اصلاحطلبان در انتخابات مجلس یازدهم
۰
کبنا ؛ ردصلاحیت برخی چهرههای اصلاحطلبی همچون علی شکوریراد، آذر منصوری، جواد امام، هادی غفاری، احمد حکیمیپور، عماد بهاور و بهرام پارسایی که توسط هیئتهای اجرایی در هفته گذشته اعلام شد با واکنشهای متعددی همراه بود. در اینباره فرید مدرسی از تأثیر مثبت ردصلاحیتها بر جریان اصلاحطلبی نوشت.
مدرسی در کانال تلگرامی خود آورد: ردصلاحیتها به اصلاحطلبان انرژی میدهد و انشعاب میانشان بر سر چگونگی شرکت در انتخابات، پایان مییابد. ردصلاحیتها همچون دورههای گذشته نیست، چون تغییر آرایش سیاسی مدیریت شده در کشور را با موانعی روبرو میکند.
فرید مدرسی درباره چگونگی تأثیر ردصلاحیتها گفت: «برای تحلیل یک رخداد سیاسی همه جوانب امر را باید در نظر گرفت. اگر تک عاملی به قضیه نگاه کرد خطای تحلیل رخ میدهد. با توجه به اتفاقاتی که در روند تحولات داخلی افتاده است دو مشکل اساسی درون اصلاحطلبان وجود دارد؛ یکی نداشتن انسجام بیرونی و دوم به هم ریختگی روابط اصلاحطلبان با بدنه اجتماعی».
وی افزود: «ردصلاحیتها داروی کوتاه مدتی برای ترمیم انسجام درونی اصلاحطلبان است و میتواند تاحدی ارتباط اینها را با جامعه بیشتر کند. چون آنها از ردصلاحیتها برای جذب بدنه اجتماعی استفاده میکنند. بدنه اجتماعی که به دلیل عملکرد گذشته اصلاحطلبان از آنها دور شدند. بر این مبنا احساس همدردی بدنه اجتماعی با اصلاحطلبان، موجب نزدیکی آنها میشود».
مدرسی در توضیح تفاوت تأثیر ردصلاحیتها در این دوره نسبت به ادوار قبلی انتخابات، اظهار کرد: «همیشه اینطور نبوده که ردصلاحیتها باعث انسجام درونی اصلاحطلبان شود اما در شرایط فعلی، مشکلات اصلاحطلبان هم از نظر نداشتن انسجام درونی و هم ارتباط با جامعه به اوج خود رسیده است. در گذشته چنین نبود و اینقدر نیازمند ترمیم جدی نبودند».
این فعال رسانهای ادامه داد: «در حال حاضر آنها به شدت نیازمند داروهای سیاسی هستند که بتوانند این دو مساله را برای خود حل کنند. قبلا بیمار در شرایط حاد امروز نبود تا این دارو برایش حکم مرگ و زندگی را داشته باشد».
این روزنامهنگار گفت: «ردصلاحیتها تاحدودی میتواند این جریان را از وضعیت نزدیک به کما خارج کند و به حیات و تعقل سیاسی برساند تا بعد ببیند چه باید کند. اینکه آیا مصرف این دارو، بیماری اصلاحطلبان را را برطرف میکند یا خیر؛ به این برمیگردد که آنها برنامه خاصی دارند یا خیر. فعلا که در مصاحبهها یا اظهارات آنها، در این باره نکته خاصی ندیدم».
وی افزود: «در عمل، ردصلاحیتها ارتباطی به اصلاحطلبان ندارد. اتفاقی است که نمیدانیم حداکثری یا حداقلی است. اما اگر حداکثری باشد با توجه به حضور کم تعداد چهرههای اصلاحطلب، ردصلاحیتها به شدت به چشم میآید و آنها میتوانند از آن به عنوان دارویی برای بازیابی توان ابتدایی خود استفاده کنند و بعد به برنامه آینده خود فکر کنند».
این روزنامهنگار تأکید کرد: «این به معنای این نیست که ردصلاحیتها، اصلاحطلبان را به بازی سیاسی بر میگرداند یا به موفقیت آنها در انتخابات مجلس یا انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ منجر میشود. بلکه تنها مُسکن یا داروی مقطعی است برای اینکه علایم حیاتی بدن اصلاحطلبی دچار مرگ نشود و بفهمند چه خبر است، اما اینکه بخواهند کاری انجام دهند با خودشان است، ولی هنوز علایمی از حیات اجتماعی آنها و اینکه بتوانند در جامعه مؤثر باشند در این جریان دیده نمیشود».
مدرسی گفت: «ردصلاحیتها، کوچک شدن و تأثیر نداشتن اصلاحطلبان را طولانیتر خواهد کرد و در این فاصله، آنها فرصتی برای بهتر شدن دارند. اما اینکه از آن استفاده میکنند یا خیر باید در آینده بررسی شود».
مدرسی گفت: «به نظر من اصلاحطلبان همچنان از بیتعهدی سیاسی و عملگرایی رنج میبرند. آنها هنوز درون خودشان به یک وحدت رویهای نرسیدند. هر راهکاری به این جریان داده میشود علیه آن تولید داده میکنند. برخی از آنها هم همچنان در مرزبندیهای دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ باقی ماندند و نفهمیدند آرایش سیاسی کشور اگر نگوییم انقلاب، دچار تغییرات اصلاحات ساختاری جدی شده که اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست. آرایش سیاسی در مقاطع مختلف زمانی به ویژه در سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۸۸ و بعد از دولت روحانی دچار تغییراتی جدی شده است».
او افزود: « هنوز اصلاحطلبان مانند دهه ۶۰ به مسایل مینگرند. چون بخشی از نیروها و فکر آنها جوان نشده است و گاهی از نیروهای اصولگرا به شدت قدیمیتر و کلاسیکتر فکر میکنند».
وی ادامه داد: «این موارد نشاندهنده شناخت ضعیف آنها از شرایط کشور است و تا زمانی که به نظام سیاسی کشور و آرایش سیاسی آن به صورت دقیق، جزیینگر و کلان توجه نکنند؛ هر راهکاری ارائه بدهند، راهکار مناسبی نیست. چون بر اساس اطلاعات قدیمی است. وقتی هم رسانه یا هر کنشگر اجتماعی به آنها، راهکاری بر اساس شرایط روز میدهد احساس میکنند آن کنشگر دارای اشتباه ساختاری یا مرزبندی با آنهاست یا به مسایل آنها بی توجه است».
او با تأکید بر نقش مؤثر ردصلاحیتها در رشد و تقویت اصلاحطلبان، درباره تأثیر ردصلاحیتها بر اصولگرایان نیز گفت: «اصولگرایان در آینده قطعاً دچار انشعابهای جدی و درگیری با یکدیگر میشوند و در آینده فضای علیه دولت و اصلاحطلبان به بدنه اصولگرایی تزریق خواهد شد. چون اختلافات درونی آنها به شدت بیشتر از اختلافاتشان با اصلاحطلبان است و ردصلاحیتها آشکار شدن این اختلافات را جلو میاندازد. چون اصولگرایان با ردصلاحیتها و از دست دادن رقبا، اجباری به سکوت رسانهای در مقابل یکدیگر ندارند».
اصل بر مشارکت است
سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز درباره تأثیر ردصلاحیتها بر دو جریان سیاسی کشور گفت: بار اول نیست که در کشور انتخابات برگزار میشود. در بیش از ۳۰ انتخابات برگزار شده در ایران، مسئول انتخابات در مرحله اول وزارت کشور و در مرحله دوم شورای نگهبان است. هر دو نیز باید طبق قانون، صلاحیت افراد را احراز کنند».
وی افزود: «تعبیر اصلاحطلب یا اصولگرا یا مستقل یک تعریف قانونی ندارد و این عنوانی است که عدهای برای خود انتخاب میکنند. در سرتاسر کشور این دو جریان به یک اندازه در انتخابات تاثیرگذار نیستند. شهرهایی که یک یا چند نماینده میخواهند اصلا اصلاحطلبی یا اصولگرایی نامزدها، مهم نیست. تنها در برخی شهرها مانند تهران این جریانها مطرح میشوند».
او ادامه داد: «در شهر تهران نیز باید دید افراد واجد شرایطی که در انتخابات شرکت میکنند چقدر هستند که معمولا تعدادشان کم است. ثانیا طرفداران هر جریان چقدر در انتخابات شرکت میکنند. در گذشته که طرفداران اصلاحطلبان با انتخابات قهر میکردند معروف بود اصولگرایان انتخاب میشوند. همچنین موج و فضای انتخاباتی را هم باید در نظر داشت. اما باید تلاش کرد تا مشارکت مردم در انتخابات بیشتر شود و تنور انتخابات را از این طریق به خودی خود گرم کرد».
اکرمی اذعان داشت: «البته ردصلاحیتها بر روند انتخابات بیتأثیر نیست، ولی تأثیر کلیدی و ساختاری ندارد. این فضای حاکم بر انتخابات است که شرایط انتخابات را در دوم اسفند رقم میزند شرایطی که ممکن است از انتخاباتهای قبلی متفاوت باشد».
این عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: «اولویت اول شرکت در انتخابات و بعد از شرکت، مسئله دقت رأی دهندگان بر نامزدهایی است که انتخاب میکنند. اینکه آیا طرحی برای اصلاح وضع موجود دارند یا خیر».
ردصلاحیتها بیتأثیر است
ناصر ایمانی فعال رسانهای اصولگرا گفت: «ردصلاحیتها در انشعابات جناحهای سیاسی تأثیر مستقیمی ندارد. اما مسلما همواره در طی بیست و اندی سال گذشته یک اهرم تبلیغاتی برای اصلاحطلبان بوده است».
وی افزود: «آنها حتی بعد از قرار گرفتن در قدرت هم از این ردصلاحیتها استفاده کردند. به این شکل که اگر نهادی که در آن حضور داشتند عملکرد نامطلوبی داشته مسئولیتش را نپذیرفتند و گفتند: نیروهایی که ما میخواستیم ردصلاحیت شدند. البته از اصولگرایان نیز هر دوره تعدادی ردصلاحیت میشوند، اما تعداد ردصلاحیت شدگان اصلاحطلب بیشتر بوده است. ولی این ردصلاحیتها، روی انشعابات دو جناح تأثیر مستقیمی ندارد».
ایمانی تأکید کرد: «بدنه اجتماعی اصلاحطلبان چنان آسیب دیده که با این مسایل تبلیغاتی زنده نخواهد شد. این آسیب به خاطر عملکرد دولت مورد حمایت آنها و مجلسی که اصلاحطلبان در آن اکثریت بودند؛ آن قدر جدی است که تبلیغات مظلومگرایانه با تمرکز بر ردصلاحیتها جواب نمیدهد. مردم میگویند این شش-هفت سال که نیروهایتان از مجرای ردصلاحیت رد شدند عملکردشان چه بوده است».
وی ادامه داد: «این حربه، بیست و پنج سال است که توسط اصلاحطلبان استفاده میشود. هر بار نیز جواب شنیدند که اگر واقعا فکر میکنید که هیچ کدام از اصلاحطلبان نمیتوانند وارد قدرت شوند اصلا ثبت نام نکنید. ولی باز ثبت نام میکنند. بعد بخشی از آنها ردصلاحیت و بخشی دیگر که وارد نهاد قدرت میشوند در قبال عملکرد خود مسئولیتپذیر نیستند و میگویند: بخش عمده ما ردصلاحیت شده است. این یک دور تسلسل پیچیده است».
ایمانی گفت: «اینکه عملکرد اصلاحطلبان در این چند سال گذشته خوب نبوده است الزاما به معنای این نیست که مردم سمت اصولگرایان بروند».
وی اظهار کرد: «فکر نمیکنم ردصلاحیتها در این دوره حداکثری باشد، چون تعداد کمی از اصلاحطلبان در انتخابات ثبت نام کردند؛ تعداد محدودی ردصلاحیت میشوند. اما پیشبینی میکنم اصلاحطلبان بگویند ردصلاحیتها حداکثری بوده است».(فرارو)
مدرسی در کانال تلگرامی خود آورد: ردصلاحیتها به اصلاحطلبان انرژی میدهد و انشعاب میانشان بر سر چگونگی شرکت در انتخابات، پایان مییابد. ردصلاحیتها همچون دورههای گذشته نیست، چون تغییر آرایش سیاسی مدیریت شده در کشور را با موانعی روبرو میکند.
فرید مدرسی درباره چگونگی تأثیر ردصلاحیتها گفت: «برای تحلیل یک رخداد سیاسی همه جوانب امر را باید در نظر گرفت. اگر تک عاملی به قضیه نگاه کرد خطای تحلیل رخ میدهد. با توجه به اتفاقاتی که در روند تحولات داخلی افتاده است دو مشکل اساسی درون اصلاحطلبان وجود دارد؛ یکی نداشتن انسجام بیرونی و دوم به هم ریختگی روابط اصلاحطلبان با بدنه اجتماعی».
وی افزود: «ردصلاحیتها داروی کوتاه مدتی برای ترمیم انسجام درونی اصلاحطلبان است و میتواند تاحدی ارتباط اینها را با جامعه بیشتر کند. چون آنها از ردصلاحیتها برای جذب بدنه اجتماعی استفاده میکنند. بدنه اجتماعی که به دلیل عملکرد گذشته اصلاحطلبان از آنها دور شدند. بر این مبنا احساس همدردی بدنه اجتماعی با اصلاحطلبان، موجب نزدیکی آنها میشود».
مدرسی در توضیح تفاوت تأثیر ردصلاحیتها در این دوره نسبت به ادوار قبلی انتخابات، اظهار کرد: «همیشه اینطور نبوده که ردصلاحیتها باعث انسجام درونی اصلاحطلبان شود اما در شرایط فعلی، مشکلات اصلاحطلبان هم از نظر نداشتن انسجام درونی و هم ارتباط با جامعه به اوج خود رسیده است. در گذشته چنین نبود و اینقدر نیازمند ترمیم جدی نبودند».
این فعال رسانهای ادامه داد: «در حال حاضر آنها به شدت نیازمند داروهای سیاسی هستند که بتوانند این دو مساله را برای خود حل کنند. قبلا بیمار در شرایط حاد امروز نبود تا این دارو برایش حکم مرگ و زندگی را داشته باشد».
این روزنامهنگار گفت: «ردصلاحیتها تاحدودی میتواند این جریان را از وضعیت نزدیک به کما خارج کند و به حیات و تعقل سیاسی برساند تا بعد ببیند چه باید کند. اینکه آیا مصرف این دارو، بیماری اصلاحطلبان را را برطرف میکند یا خیر؛ به این برمیگردد که آنها برنامه خاصی دارند یا خیر. فعلا که در مصاحبهها یا اظهارات آنها، در این باره نکته خاصی ندیدم».
وی افزود: «در عمل، ردصلاحیتها ارتباطی به اصلاحطلبان ندارد. اتفاقی است که نمیدانیم حداکثری یا حداقلی است. اما اگر حداکثری باشد با توجه به حضور کم تعداد چهرههای اصلاحطلب، ردصلاحیتها به شدت به چشم میآید و آنها میتوانند از آن به عنوان دارویی برای بازیابی توان ابتدایی خود استفاده کنند و بعد به برنامه آینده خود فکر کنند».
این روزنامهنگار تأکید کرد: «این به معنای این نیست که ردصلاحیتها، اصلاحطلبان را به بازی سیاسی بر میگرداند یا به موفقیت آنها در انتخابات مجلس یا انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ منجر میشود. بلکه تنها مُسکن یا داروی مقطعی است برای اینکه علایم حیاتی بدن اصلاحطلبی دچار مرگ نشود و بفهمند چه خبر است، اما اینکه بخواهند کاری انجام دهند با خودشان است، ولی هنوز علایمی از حیات اجتماعی آنها و اینکه بتوانند در جامعه مؤثر باشند در این جریان دیده نمیشود».
مدرسی گفت: «ردصلاحیتها، کوچک شدن و تأثیر نداشتن اصلاحطلبان را طولانیتر خواهد کرد و در این فاصله، آنها فرصتی برای بهتر شدن دارند. اما اینکه از آن استفاده میکنند یا خیر باید در آینده بررسی شود».
مدرسی گفت: «به نظر من اصلاحطلبان همچنان از بیتعهدی سیاسی و عملگرایی رنج میبرند. آنها هنوز درون خودشان به یک وحدت رویهای نرسیدند. هر راهکاری به این جریان داده میشود علیه آن تولید داده میکنند. برخی از آنها هم همچنان در مرزبندیهای دهه ۶۰، ۷۰ و ۸۰ باقی ماندند و نفهمیدند آرایش سیاسی کشور اگر نگوییم انقلاب، دچار تغییرات اصلاحات ساختاری جدی شده که اصلا با گذشته قابل مقایسه نیست. آرایش سیاسی در مقاطع مختلف زمانی به ویژه در سالهای ۱۳۸۴، ۱۳۸۸ و بعد از دولت روحانی دچار تغییراتی جدی شده است».
او افزود: « هنوز اصلاحطلبان مانند دهه ۶۰ به مسایل مینگرند. چون بخشی از نیروها و فکر آنها جوان نشده است و گاهی از نیروهای اصولگرا به شدت قدیمیتر و کلاسیکتر فکر میکنند».
وی ادامه داد: «این موارد نشاندهنده شناخت ضعیف آنها از شرایط کشور است و تا زمانی که به نظام سیاسی کشور و آرایش سیاسی آن به صورت دقیق، جزیینگر و کلان توجه نکنند؛ هر راهکاری ارائه بدهند، راهکار مناسبی نیست. چون بر اساس اطلاعات قدیمی است. وقتی هم رسانه یا هر کنشگر اجتماعی به آنها، راهکاری بر اساس شرایط روز میدهد احساس میکنند آن کنشگر دارای اشتباه ساختاری یا مرزبندی با آنهاست یا به مسایل آنها بی توجه است».
او با تأکید بر نقش مؤثر ردصلاحیتها در رشد و تقویت اصلاحطلبان، درباره تأثیر ردصلاحیتها بر اصولگرایان نیز گفت: «اصولگرایان در آینده قطعاً دچار انشعابهای جدی و درگیری با یکدیگر میشوند و در آینده فضای علیه دولت و اصلاحطلبان به بدنه اصولگرایی تزریق خواهد شد. چون اختلافات درونی آنها به شدت بیشتر از اختلافاتشان با اصلاحطلبان است و ردصلاحیتها آشکار شدن این اختلافات را جلو میاندازد. چون اصولگرایان با ردصلاحیتها و از دست دادن رقبا، اجباری به سکوت رسانهای در مقابل یکدیگر ندارند».
اصل بر مشارکت است
سیدرضا اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارز درباره تأثیر ردصلاحیتها بر دو جریان سیاسی کشور گفت: بار اول نیست که در کشور انتخابات برگزار میشود. در بیش از ۳۰ انتخابات برگزار شده در ایران، مسئول انتخابات در مرحله اول وزارت کشور و در مرحله دوم شورای نگهبان است. هر دو نیز باید طبق قانون، صلاحیت افراد را احراز کنند».
وی افزود: «تعبیر اصلاحطلب یا اصولگرا یا مستقل یک تعریف قانونی ندارد و این عنوانی است که عدهای برای خود انتخاب میکنند. در سرتاسر کشور این دو جریان به یک اندازه در انتخابات تاثیرگذار نیستند. شهرهایی که یک یا چند نماینده میخواهند اصلا اصلاحطلبی یا اصولگرایی نامزدها، مهم نیست. تنها در برخی شهرها مانند تهران این جریانها مطرح میشوند».
او ادامه داد: «در شهر تهران نیز باید دید افراد واجد شرایطی که در انتخابات شرکت میکنند چقدر هستند که معمولا تعدادشان کم است. ثانیا طرفداران هر جریان چقدر در انتخابات شرکت میکنند. در گذشته که طرفداران اصلاحطلبان با انتخابات قهر میکردند معروف بود اصولگرایان انتخاب میشوند. همچنین موج و فضای انتخاباتی را هم باید در نظر داشت. اما باید تلاش کرد تا مشارکت مردم در انتخابات بیشتر شود و تنور انتخابات را از این طریق به خودی خود گرم کرد».
اکرمی اذعان داشت: «البته ردصلاحیتها بر روند انتخابات بیتأثیر نیست، ولی تأثیر کلیدی و ساختاری ندارد. این فضای حاکم بر انتخابات است که شرایط انتخابات را در دوم اسفند رقم میزند شرایطی که ممکن است از انتخاباتهای قبلی متفاوت باشد».
این عضو جامعه روحانیت مبارز گفت: «اولویت اول شرکت در انتخابات و بعد از شرکت، مسئله دقت رأی دهندگان بر نامزدهایی است که انتخاب میکنند. اینکه آیا طرحی برای اصلاح وضع موجود دارند یا خیر».
ردصلاحیتها بیتأثیر است
ناصر ایمانی فعال رسانهای اصولگرا گفت: «ردصلاحیتها در انشعابات جناحهای سیاسی تأثیر مستقیمی ندارد. اما مسلما همواره در طی بیست و اندی سال گذشته یک اهرم تبلیغاتی برای اصلاحطلبان بوده است».
وی افزود: «آنها حتی بعد از قرار گرفتن در قدرت هم از این ردصلاحیتها استفاده کردند. به این شکل که اگر نهادی که در آن حضور داشتند عملکرد نامطلوبی داشته مسئولیتش را نپذیرفتند و گفتند: نیروهایی که ما میخواستیم ردصلاحیت شدند. البته از اصولگرایان نیز هر دوره تعدادی ردصلاحیت میشوند، اما تعداد ردصلاحیت شدگان اصلاحطلب بیشتر بوده است. ولی این ردصلاحیتها، روی انشعابات دو جناح تأثیر مستقیمی ندارد».
ایمانی تأکید کرد: «بدنه اجتماعی اصلاحطلبان چنان آسیب دیده که با این مسایل تبلیغاتی زنده نخواهد شد. این آسیب به خاطر عملکرد دولت مورد حمایت آنها و مجلسی که اصلاحطلبان در آن اکثریت بودند؛ آن قدر جدی است که تبلیغات مظلومگرایانه با تمرکز بر ردصلاحیتها جواب نمیدهد. مردم میگویند این شش-هفت سال که نیروهایتان از مجرای ردصلاحیت رد شدند عملکردشان چه بوده است».
وی ادامه داد: «این حربه، بیست و پنج سال است که توسط اصلاحطلبان استفاده میشود. هر بار نیز جواب شنیدند که اگر واقعا فکر میکنید که هیچ کدام از اصلاحطلبان نمیتوانند وارد قدرت شوند اصلا ثبت نام نکنید. ولی باز ثبت نام میکنند. بعد بخشی از آنها ردصلاحیت و بخشی دیگر که وارد نهاد قدرت میشوند در قبال عملکرد خود مسئولیتپذیر نیستند و میگویند: بخش عمده ما ردصلاحیت شده است. این یک دور تسلسل پیچیده است».
ایمانی گفت: «اینکه عملکرد اصلاحطلبان در این چند سال گذشته خوب نبوده است الزاما به معنای این نیست که مردم سمت اصولگرایان بروند».
وی اظهار کرد: «فکر نمیکنم ردصلاحیتها در این دوره حداکثری باشد، چون تعداد کمی از اصلاحطلبان در انتخابات ثبت نام کردند؛ تعداد محدودی ردصلاحیت میشوند. اما پیشبینی میکنم اصلاحطلبان بگویند ردصلاحیتها حداکثری بوده است».(فرارو)