تاریخ انتشار
سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۲۰
کد مطلب : ۴۲۰۳۰۹
کبنا بررسی کرد
«حاج غلام» در مجلس یازدهم
۲
کبنا ؛نامتاجگردون ها بیش از هر نام و خانوادهی دیگری با نمایندگی مجلس در ترادف قرار دارد. هیچ دورهای از انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه گچساران نبوده است که یکی از تاجگردون ها در آن نامزد نشده باشند (به جز انتخابات میان دورهای که بعد از درگذشت مرحوم نبی زاده برگزار شد) هر چند در برخی دورهها آنها یا پیروز نشدند و یا پیروز شدند ولی موانعی دیگر در مقابل خود دیدند و یا ثبت نامکردند اما رد صلاحیت شدند.
حضور «غلامرضا تاجگردون» در انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی پنجمین حضور وی در صحنه انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. بعد از ابطال انتخابات ششم مجلس در سال ۱۳۷۸ در گچساران و به تبع آن ابطال پیروزی بهرامتاجگردون در دور هفتم انتخابات این غلامرضا تاجگردون بود که وارد عرصه انتخاباتی شد. «تاجگردون» جوان اما رد صلاحیت شد. دلایل رد صلاحیت هر چه بود تاجگردون در چهارسال بعد به گونهای عمل کرد که صلاحیتش برای انتخابات هشتم تأیید شد. ولی آن دوره تاجگردون بنا به هر علتی که بود نماینده نشد و باید چهارسال دیگر منتظر میماند.
آغاز دهه نود آغاز حضور و هژمونی بی رقیب تاجگردون دوم در عرصه سیاسی، اجرایی و مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد بود. مخالفان در بویراحمد بزرگ و کهگیلویه بزرگ تقلیل عزت حوزههای انتخابیه خود را نتیجه اقتدار تاجگردون به بهای عزت بخشی به گچسارانمی دانستند.
تاجگردون در دور یازدهم بار دیگر به عنوان نماینده مجلس از سوی مردم انتخاب شد. هیچ نشانهای وجود ندارد که این دوره را پایان حضور غلامرضا تاجگردون در انتخابات مجلس دانست ولی او نشان داده است اهل تدبیر و محاسبه گری است و احتمالاً ماندگاری نامش را به ریسک حضور مجدد ترجیح دهد.
اما حتی اگر «غلامرضا» نیاید هنوز هم فضای سیاسی و اجتماعی گچساران مستعد و دارای پذیرش یک تاجگردون دیگر است و هم به اندازه کافی در میان تاجگردون ها چهره وجود دارد که تا چندین دوره در این حوزه انتخابیه نامزد شود.
از عمر مجلس دهم تنها یکماه دیگر باقی مانده است مجلسی که با گسترش بیماری کرونا و تعطیلی اجباری مجلس تلخی پایانش برای نمایندگانی که آغاز دوره یازدهمپایاننمایندگی آنهاست بیشتر خواهد بود. تغییرات در ترکیب سیاسی و جناحی مجلس سبب شده است گمانه و تحلیلهای مختلفی در مورد جایگاه و آینده تاجگردون مطرح شود. برخیها این مجلس را پایان اقتدار تاجگردونمی خوانند و بعضی معتقدند تاجگردون در این دوره مجبور به برخی چرخشهاست. در اینکه ترکیب مجلس یازدهم با مجلس دهم متفاوت است هیچ تردیدی نیست و همچنین در اینکه این ترکیب سبب تغییرات بسیار در بسیاری از مسائل از جمله ترکیب کمیسیونهای تخصصی مجلس خواهد شد نیز بحثی وجود ندارد. اما با این همه این اتفاقات قطعی نیستند و ضمن آنکه تاجگردون به اندازه کافی از تجربه و تدبیر برخوردار است که بتواند نقش و جایگاه خود را نه تنها حفظ کند بلکه اینجایگاه خاص میتواند فرصت بیشتری برای نقش آفرینی و لیدری تاجگردون در مجلس مهیا نماید.
تاجگردون بدون شک شاخصترین و توانمندترین نماینده در میان طیف اقلیت اصلاح طلب و اعتدالی مجلس به همراه مستقلین خواهد بود.
این موضوع سبب بالا رفتن وزن سیاسی وی بیش از آن که هست خواهد شد. چنین جایگاهی در طول شروع فعالیت مجلس بیشتر خواهد بود بویژه در جلسات مربوط به استیضاح وزرا. اوج اینگونه نقش آفرینیها در تابستان سال آینده خواهد بود که دولت سیزدهم وزرای خود را جهت رأی اعتماد به مجلس معرفی خواهد کرد. اگر دولت همسوی جریانی تاجگردون باشد که جای بحثی نیست ولی بر فرض که دولت در نقطه خیلی تند در مقابل تاجگردون باشد باز هم کمک خواستن از تاجگردون و نزدیکی به وی زیاد خواهد بود.
اما مهمترین موضوع در مورد تاجگردون به وضعیت وی در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس یازدهم بر میگردد. بیشترین دلیل نفوذ و اقتدار تاجگردون نه تنها در استان که در کل کشور ناشی از همین جایگاه تاجگردون بود هر چند رسیدن به این جایگاه همتنها نتیجه سابقه و توانمندی شخص تاجگردون بوده است. حضور در هر کمیسیونی بویژه کمیسیون مهمبرنامه و بودجه منوط به داشتن سابقه و فعالیت در آن حوزه است که تاجگردون حتی قبل از نمایندگی از تجربه و کارنامه مرتبط بالایی برخوردار بود و حالا بعد از چندین دوره ریاست کمیسیون برنامه و بودجه شایستهترین فرد برای این جایگاه است. البته در بیشتر موارد آنچه تعیین کننده است مسائل جناحی و نظر فراکسیونها خواهد بود که ترجیح میدهند نیروهای همسو را حمایت کنند. تاجگردون در هر حال نامزد اصلی ریاست این کمیسیون خواهد بود و بسته به ترکیب کمیسیون و شدت و حدت سیاست در این کمیسیون باید به انتظار آغاز به کار کمیسیون نشست. تاجگردون اگر رئیس هم نشود عضو تاثیرگذار کمیسیون برنامه و بودجه خواهد بود و بعید است حداقل از نفوذ و اثرگذاریاش در کهگیلویه و بویراحمد کاسته شود.
نکته مهم دیگر در مورد تاجگردون آن است که با توجه به رقابت و حتی ضدیت آشکاری که میان قالیباف به عنوان شانس اصلی ریاست مجلس با جبهه پایداری وجود دارد قالیباف به طرف جذب و نزدیکی نیروهایی از جنس تاجگردون خواهد رفت و بعید نیست ائتلافهای استراتژیک مقطعی نیز شکل بگیرد.
چنین ائتلافهایی و ریاست قالیباف سبب خواهد شد نه تنها اقتدار و اثرگذاری تاجگردون حفظ شود که با توجه به نقش وی در برخی موضوعات حساس بر این موضوع خواهد افزود و تاجگردون را کماکان باید یکی از قدرتمندترین نمایندگان در مجلس شورای اسلامی دانست. نماینده عملگرایی که جنس سیاست ورزیاش در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد اگر چه با انتقاداتی مواجه است اما میل زیادی به رسیدن به نقطه تعادل و الگوگیری از مدل سیاست ورزی «آیت الله هاشمی رفسنجانی» دارد و همین موضوع به ماندگاری بیشتر «تاجگردون» کمک خواهد کرد. تاجگردون حالا کوله باری از تجربه با خود دارد تلخیها و شیرینیهای هست سال گذشته به همراه فراز و فرودهای بسیار شخصی، مربوط به استان و کشور که چراغ راه روشنی برای هر نمایندهای است. وی هم چنین تجربه بهرامتاجگردون را نیز در پشت سر خود دارد و این چهارسال را فرصتی میداند برای تثبیت یک جایگاه بزرگملی که ممکن است تا دههها در کهگیلویه و بویراحمد تکرار نشود.
حضور «غلامرضا تاجگردون» در انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی پنجمین حضور وی در صحنه انتخابات مجلس شورای اسلامی بود. بعد از ابطال انتخابات ششم مجلس در سال ۱۳۷۸ در گچساران و به تبع آن ابطال پیروزی بهرامتاجگردون در دور هفتم انتخابات این غلامرضا تاجگردون بود که وارد عرصه انتخاباتی شد. «تاجگردون» جوان اما رد صلاحیت شد. دلایل رد صلاحیت هر چه بود تاجگردون در چهارسال بعد به گونهای عمل کرد که صلاحیتش برای انتخابات هشتم تأیید شد. ولی آن دوره تاجگردون بنا به هر علتی که بود نماینده نشد و باید چهارسال دیگر منتظر میماند.
آغاز دهه نود آغاز حضور و هژمونی بی رقیب تاجگردون دوم در عرصه سیاسی، اجرایی و مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد بود. مخالفان در بویراحمد بزرگ و کهگیلویه بزرگ تقلیل عزت حوزههای انتخابیه خود را نتیجه اقتدار تاجگردون به بهای عزت بخشی به گچسارانمی دانستند.
تاجگردون در دور یازدهم بار دیگر به عنوان نماینده مجلس از سوی مردم انتخاب شد. هیچ نشانهای وجود ندارد که این دوره را پایان حضور غلامرضا تاجگردون در انتخابات مجلس دانست ولی او نشان داده است اهل تدبیر و محاسبه گری است و احتمالاً ماندگاری نامش را به ریسک حضور مجدد ترجیح دهد.
اما حتی اگر «غلامرضا» نیاید هنوز هم فضای سیاسی و اجتماعی گچساران مستعد و دارای پذیرش یک تاجگردون دیگر است و هم به اندازه کافی در میان تاجگردون ها چهره وجود دارد که تا چندین دوره در این حوزه انتخابیه نامزد شود.
از عمر مجلس دهم تنها یکماه دیگر باقی مانده است مجلسی که با گسترش بیماری کرونا و تعطیلی اجباری مجلس تلخی پایانش برای نمایندگانی که آغاز دوره یازدهمپایاننمایندگی آنهاست بیشتر خواهد بود. تغییرات در ترکیب سیاسی و جناحی مجلس سبب شده است گمانه و تحلیلهای مختلفی در مورد جایگاه و آینده تاجگردون مطرح شود. برخیها این مجلس را پایان اقتدار تاجگردونمی خوانند و بعضی معتقدند تاجگردون در این دوره مجبور به برخی چرخشهاست. در اینکه ترکیب مجلس یازدهم با مجلس دهم متفاوت است هیچ تردیدی نیست و همچنین در اینکه این ترکیب سبب تغییرات بسیار در بسیاری از مسائل از جمله ترکیب کمیسیونهای تخصصی مجلس خواهد شد نیز بحثی وجود ندارد. اما با این همه این اتفاقات قطعی نیستند و ضمن آنکه تاجگردون به اندازه کافی از تجربه و تدبیر برخوردار است که بتواند نقش و جایگاه خود را نه تنها حفظ کند بلکه اینجایگاه خاص میتواند فرصت بیشتری برای نقش آفرینی و لیدری تاجگردون در مجلس مهیا نماید.
تاجگردون بدون شک شاخصترین و توانمندترین نماینده در میان طیف اقلیت اصلاح طلب و اعتدالی مجلس به همراه مستقلین خواهد بود.
این موضوع سبب بالا رفتن وزن سیاسی وی بیش از آن که هست خواهد شد. چنین جایگاهی در طول شروع فعالیت مجلس بیشتر خواهد بود بویژه در جلسات مربوط به استیضاح وزرا. اوج اینگونه نقش آفرینیها در تابستان سال آینده خواهد بود که دولت سیزدهم وزرای خود را جهت رأی اعتماد به مجلس معرفی خواهد کرد. اگر دولت همسوی جریانی تاجگردون باشد که جای بحثی نیست ولی بر فرض که دولت در نقطه خیلی تند در مقابل تاجگردون باشد باز هم کمک خواستن از تاجگردون و نزدیکی به وی زیاد خواهد بود.
اما مهمترین موضوع در مورد تاجگردون به وضعیت وی در کمیسیون برنامه و بودجه مجلس یازدهم بر میگردد. بیشترین دلیل نفوذ و اقتدار تاجگردون نه تنها در استان که در کل کشور ناشی از همین جایگاه تاجگردون بود هر چند رسیدن به این جایگاه همتنها نتیجه سابقه و توانمندی شخص تاجگردون بوده است. حضور در هر کمیسیونی بویژه کمیسیون مهمبرنامه و بودجه منوط به داشتن سابقه و فعالیت در آن حوزه است که تاجگردون حتی قبل از نمایندگی از تجربه و کارنامه مرتبط بالایی برخوردار بود و حالا بعد از چندین دوره ریاست کمیسیون برنامه و بودجه شایستهترین فرد برای این جایگاه است. البته در بیشتر موارد آنچه تعیین کننده است مسائل جناحی و نظر فراکسیونها خواهد بود که ترجیح میدهند نیروهای همسو را حمایت کنند. تاجگردون در هر حال نامزد اصلی ریاست این کمیسیون خواهد بود و بسته به ترکیب کمیسیون و شدت و حدت سیاست در این کمیسیون باید به انتظار آغاز به کار کمیسیون نشست. تاجگردون اگر رئیس هم نشود عضو تاثیرگذار کمیسیون برنامه و بودجه خواهد بود و بعید است حداقل از نفوذ و اثرگذاریاش در کهگیلویه و بویراحمد کاسته شود.
نکته مهم دیگر در مورد تاجگردون آن است که با توجه به رقابت و حتی ضدیت آشکاری که میان قالیباف به عنوان شانس اصلی ریاست مجلس با جبهه پایداری وجود دارد قالیباف به طرف جذب و نزدیکی نیروهایی از جنس تاجگردون خواهد رفت و بعید نیست ائتلافهای استراتژیک مقطعی نیز شکل بگیرد.
چنین ائتلافهایی و ریاست قالیباف سبب خواهد شد نه تنها اقتدار و اثرگذاری تاجگردون حفظ شود که با توجه به نقش وی در برخی موضوعات حساس بر این موضوع خواهد افزود و تاجگردون را کماکان باید یکی از قدرتمندترین نمایندگان در مجلس شورای اسلامی دانست. نماینده عملگرایی که جنس سیاست ورزیاش در سطح استان کهگیلویه و بویراحمد اگر چه با انتقاداتی مواجه است اما میل زیادی به رسیدن به نقطه تعادل و الگوگیری از مدل سیاست ورزی «آیت الله هاشمی رفسنجانی» دارد و همین موضوع به ماندگاری بیشتر «تاجگردون» کمک خواهد کرد. تاجگردون حالا کوله باری از تجربه با خود دارد تلخیها و شیرینیهای هست سال گذشته به همراه فراز و فرودهای بسیار شخصی، مربوط به استان و کشور که چراغ راه روشنی برای هر نمایندهای است. وی هم چنین تجربه بهرامتاجگردون را نیز در پشت سر خود دارد و این چهارسال را فرصتی میداند برای تثبیت یک جایگاه بزرگملی که ممکن است تا دههها در کهگیلویه و بویراحمد تکرار نشود.