دوئل 1400

کبنا ؛128 نماینده مجلس شورای اسلامی، در مخالفت با تأیید اعتبار نامه «غلامرضا تاجگردون» رأی دادند. تا کرسی نمایندگی مجلس حوزه انتخابیه گچساران و باشت که مردم آن را در اسفند 98 به «تاجگردون» داده بودند، بدون نماینده باشد و سرنوشت آن به انتخابات 1400 همزمان با انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم موکول شود.
13 مهر ماه آخرین فرصتی بود که قانونگذار برای استعفای کاندیداهای احتمالی انتخابات میاندوره گچساران و باشت تعیین کرده بود، بر خلاف حدس و گمان هفته‌های اخیر، افرادی همچون ساسان تاجگردون، هادی زارع پور و... که گفته می‌شد، نامزد انتخابات میاندوره 1400 می‌شوند، استعفا ندادند. «محمد قائم تاجگردون» که تا 13 مهر ماه مدیریت فاوای سازمان بنادر و دریانوردی را برعهده داشت، از مسئولیت خود استعفا می‌دهد و رسانه‌ها این اقدام وی را برای حضور در رقابت انتخابات میاندوره گچساران و باشت قلمداد می‌کنند. چیز زیادی از محمد قائم تاجگردون در دست نیست، اما می گویند او فرزند «حاج بهرام» است. «محمد قائم» در دانشگاه شریف تهران فارغ التحصیل، و سال 95 دکترای خود را به اتمام می‌رساند و در مرکز جذب هیئت علمی وزارت علوم مشغول به فعالیت می‌شود و بعداً به سازمان بنادر می‌رود. تنها اطلاعاتی که از فرزند «حاج بهرام» فعلاً در دست می‌باشد، همین‌ها است.

عبدالرحیم رحیمی اولین فرماندار دولت تدبیر و امید در شهرستان گچساران است، هر چه تاجگردون دیکته می‌کرد، او انجام می‌داد. رحیمی فرماندار برتر کشور شناخته شد و حدود یک سال مانده به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به لرستان رفت و فرمانده ویژه سید موسی خادمی شد. به نظر می‌آید او زیر سایه تاجگردون نماینده بانفوذ مجلس جامه اقتدار را پوشیده بود.
لایه‌های پنهان انتخابات 1400 گچساران زیاد است، مشخص نیست که در فکر تاجگردون چه موضوعی ساخته و پرداخته می‌شود. غلامرضا تاجگردون بی میل نیست که به قدرت برگردد، او رایزنی‌های زیادی کرد که در انتخابات میاندوره حضور پیدا کند اما پاسخ مثبتی دریافت نکرد، حالا این احتمال دارد که تاکتیک هاشمی رفسنجانی را به کار بگیرد. «هاشمی رفسنجانی که هوادارانش سال 75 نتوانسته بودند با تغییر قانون اساسی کرسی ریاست‌جمهوری را برای وی حفظ کنند و کارشان به حمایت از «خاتمی» در انتخابات دوم خرداد 76 کشید، منتظر بودند تا کرسی ریاست‌جمهوری مجدداً از خاتمی به هاشمی برگردد.» اما هرگز این اتفاق نیفتد. این احتمال که غلامرضا تاجگردون، با آوردن «محمد قائم تاجگردون» قصد دارد دینش را به حاج بهرام ادا کند، وجود دارد، اما آیا او دو باره به قدرت بر می‌گردد یا خیر؟ در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. اصلاح طلبان گچساران و باشت در کارزار 1400 تاجگردون را همراهی می‌کنند و یا همچون اسفند 98 تمام قد پشت سر او نمی‌ایستند. این‌ها سئوالاتی است که ذهن‌ها متبادر می‌شود، اسفند 98 بخشی از اصلاح طلبان برای حمایت از تاجگردون دل و دماغی نداشتند، تاجگردون با افرادی مثل خواجوی ها رفتارهای اشتباهی داشت و جوانانی همچون ایمان محمدپورها هم از او دل بریده بودند.
تاجگردون در آستانه رقابت نفس گیر 1400 فراخوان داده و گفته که «قبل از انتخابات دوره یازدهم روزی گفتم اگر قرار است من نباشم ما تصمیم می‌گیریم که کی باشد. انسان‌های نخبه، متشخص، باتجربه، بزرگان طوایف و دیگر اقشار در سه دوره گذشته بی‌توقع و با رأی پاک، من را انتخاب کردند. اطرافم را که نگاه می‌کنم فراوان انسان‌هایی می‌بینم که به‌جرأت می‌گویم اینان ترازشان حداقل از ۷۰ درصد نمایندگان فعلی بالاتر است و برخی اگر در مجلس باشند در شمار ۵ درصد اول این مجلس خواهند بود. حیفم آمد یاران بی‌توقعم را به رخ دیگران نکشم و یادآور شوم که منظور از ما تعیین می‌کنیم یعنی اینان هستند.»
او در ادامه نوشت: «این روزها و در جمع ما هیچ‌کس قیم کسی نیست. اتاق دربسته‌ای هم نیست و آقا بالاسر هم نداریم. خیلی شفاف باهم تصمیم خواهیم گرفت اگر بخواهیم باشیم.»
کار برای تاجگردون سخت شده، که دست کی را بالا بگیرد، عبدالرحیم رحیمی را که به نظر می‌آید باوی ها به او روی خوش نشان ندهند و از طرفی توان مقابله با سید قدرت حسینی را داشته باشد، شهرام شریفی و یا هم محمد قائم تاجگردون. شاید او کسان دیگری را هم برای معرفی در نظر داشته باشد.
اصولگرایان هنوز هیچ نشست رسمی و علنی در خصوص انتخابات میاندوره گچساران و باشت برگزار نکرده‌اند، شرایط برای سید قدرت حسینی بحرینی بهتر از بقیه اصولگرایان است. اختلافات او با علیمراد جعفری تمام شدنی نیست، جعفری گفته که کنار بروُ نیست. دیالکتیک نسبتاً بین اصولگرایان گچساران وجود دارد. سرهنگ بیعت اصل با مشاهده برخی اختلافات بین اصولگرایان ندای لاتفرقوا سر داد. حسینی بحرینی تحرکاتش را آغاز کرده او در متقاعد کردن سران اصولگرا به نفع خود، دومی ندارد. انتخابات 98 اینگونه بود. احمد خورشیدی و فولادی وندا، هومان عسکری را قربانی خواسته‌های خود کردند و تا الان هیچ حرفی از او نیست. قطعاً باید منتظر حرکات بعدی اصولگرایان بود و صحبت کردن در این باره کمی زود است.

اصولگرایان گچساران و باشت گویا اعتقادی به جوان گرایی ندارند و افرادی علمی همچون غلامرضا پاکدل هنوز این فرصت را پیدا نمی‌کنند که خودشان را در این میادین محک بزنند. سکوت اردلان زینل زاده معنادار است. از آن طرف علیمراد جعفری حضورش را با چند پست اینستاگرامی و یک گفت‌وگوی مختصری رسماً اعلام کرده، اما بعدش حرکت خاصی از او دیده نشد.
به نظر می‌آید تاریخی‌ترین دوئل بین اصولگرایان و اصلاح طلبان گچساران و باشت در انتخابات 1400 رقم بخورد. غلامرضا تاجگردون در این دوئل تمام تلاشش را خواهد کرد که سریعتر و حرفه‌ای‌تر از رقبایش تاکتیکش را اجرایی کند. سید قدرت حسینی بحرینی که این روزها کمتر در رسانه‌ها دیده می‌شود، یقیناً برنامه‌هایی برای مقابله با پاتک‌های تاجگردون و اتحاد اصولگرایان به نفع دارد.
 تا انتخابات 1400 زمان زیادی وجود دارد و نمی‌توان به طور یقین پیرامون آن حرفی زد. اما چیزی که فعلاً وجود دارد این است که نه اصولگرایان و نه اصلاح طلبان به اجماع نهایی نرسیده‌اند.