تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۹
کد مطلب : ۴۲۶۶۴۶
رسانهها بررسی میکنند
وقتی «خودتحریمی تسلیحاتی» را «فتح الفتوح» جا میزنند! / دستاوردسازی برای برجام، دیروز «پالایشگاه ستاره خلیج فارس» امروز «پایان تحریم تسلیحاتی»
۰
کبنا ؛
چگونه تیم مذاکرهکننده دولت روحانی تحریمهای تسلیحاتی را که باید در قطعنامه ۲۲۳۱ تعلیق میشد، ۵ سال دیگر به کشور تحمیل کرد؟!
وطن امروز نوشت: محدودیت تسلیحاتی کشورمان مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ در حالی امروز منقضی میشود که این تحریم ظالمانه به رغم مخالفت شدید روسیه و چین با اعمال هرگونه محدودیتی بر تسلیحات متعارف ایران، با فشار و زیادهخواهی طرف غربی بویژه آمریکا به تیم مذاکرهکننده ایرانی تحمیل شده است؛ با این وصف در شرایطی که رئیس دولت به بهانه لغو محدودیت تسلیحاتی در حال دستاوردتراشی از برجام است که نشان دهد این توافق همچنان زنده است، نگاهی گذرا به فرآیند طی شده گنجاندن این محدودیت نشان میدهد چگونه این تحریم با سازش و انفعال تیم مذاکرهکننده ایرانی به کشورمان تحمیل شده است.
بازخوانی یک تحمیل
محدودیتهای تسلیحاتی بحثبرانگیز ایران مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ بالاخره ۱۸ اکتبر (۲۷ مهرماه) ساعت ۳:۳۰ بامداد در پنجمین سالگرد برجام به صورت خودکار برداشته میشود. بر این اساس سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه ۲۱ مهرماه در نشست هفتگی با خبرنگاران در این باره گفت: «در آن ساعت ۲ اتفاق میافتد؛ اول اینکه محدودیت صادرات و واردات اقلام تسلیحاتی از مبدا و به مقصد ایران ملغی میشود. دوم اینکه محدودیت سفر ۲۳ شخص حقوقی موضوع فهرست ۲۲۳۱ هم خاتمه مییابد».
حسن روحانی هم چهارشنبه گذشته در جلسه هیات دولت با به صدا درآوردن مارش پیروزی، در اشاره به این اتفاق گفت: «این تحریمهای ظالمانه ۱۰ ساله با مقاومت مردم و تلاش دیپلماتهای کشورمان از یکشنبه ۲۷ مهرماه و به رغم تلاشهای ۴ ساله آمریکا رفع میشود». رئیسجمهور در ادامه تلاش کرد این مهم را پیروزی برجام بخواند و در این باره افزود: «آنها که میگویند برجام چه کاری کرده است، این یکی از آنهاست. از یکشنبه میتوانیم تسلیحات بخریم و بفروشیم و این یکی از آن اقداماتی بود که دولت تدبیر و امید انجام داد».
منشأ تحریمهای تسلیحاتی ایران به قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل بازمیگردد که مارس ۲۰۰۷ تصویب شد که بر اساس آن تحریمهایی علیه برنامه توسعه موشکهای بالستیک ایران تصویب و هرگونه صادرات و واردات سلاحهای سنگین هم از سوی ایران ممنوع شد. پس از آن قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ به تصویب این شورا رسید و بر اساس آن تمام کشورها باید از انتقال هرگونه تانک، خودروی زرهی، هواپیمای جنگی، هلیکوپتر تهاجمی، توپخانه کالیبر بالا، کشتی نظامی، موشک و سیستمها و قطعات مرتبط با آنها به ایران خودداری کنند و از دولتها میخواست تمام محمولههای هوایی و دریایی را که به ایران فرستاده میشود یا از آن خارج میشود در فرودگاهها، بنادر و آبهای قلمروی خود در صورتی که بر این باور باشند آن محمولهها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند. با این حال پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل، به رغم ادعای حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده مبنی بر لغو تمام قطعنامههای پیشین شورای امنیت، محدودیت تسلیحاتی کشورمان با پذیرش طرف ایرانی برای ۵ سال در ضمیمه «ب» قطعنامه ۲۲۳۱ ادامه پیدا میکند. نکته قابل تامل درباره ادعای لغو تمام قطعنامههای قبلی هم این است که برخلاف اظهارات مقامات سیاست خارجی کشور، این قطعنامهها تعلیق شدهاند و از لغو آنها خبری نیست!
در وضعیتی که تحریم تسلیحاتی ایران برای ۵ سال دیگر ادامه مییافت، حسن روحانی ۲۳ تیرماه ۹۴ در هیات دولت طی اظهاراتی تعجببرانگیز از لغو تحریمهای تسلیحاتی خبر داد. حسن روحانی در این زمینه اظهار داشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم طبق این توافق، در روز اجرای توافق، تمام تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی- موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی هم کنار گذاشته میشود». اما به فاصله اندکی و در شهریور ۹۴ سیدعباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای و معاون سیاسی فعلی وزارت امور خارجه در تضاد با ادعای حسن روحانی در هیات دولت، به شکل جزئی مذاکرات انجام شده پیرامون قطعنامه ۲۲۳۱ و تحمیل تحریم تسلیحاتی به کشورمان را در نشست کمیسیون ویژه مجلس شورای اسلامی تشریح کرد. عراقچی در این نشست به توجیه این بحث پرداخت که چگونه در روند مذاکرات بنا شد تحریمهای تسلیحاتی در قطعنامه بیاید و نه در برجام! عضو ارشد تیم مذاکرهکننده ایرانی در این باره گفت: «[غربیها]میگفتند در این مرحله اگر بیاییم تحریم تسلیحاتی ایران را برداریم، این یعنی دیگر توافق را کشتهایم. یعنی دیگر نمیتوانیم توافق کنیم؛ دیگر جواب متحدان خودشان در منطقه را نمیتوانند بدهند. جواب کنگره را هم نمیتوانند بدهند؛ لذا از اول موضعشان این بود که تحریم تسلیحاتی، تحریم ممنوعیت موشکی و تحریم اشاعهای را فوری نمیتوانند بردارند. از نظر ما هم اینها تحریمهای تعیینکنندهای برای ما نبود که حتما باید فوری برداشته شود، میتواند در فاصله زمانی برداشته شود. آنها میگفتند ما تحریمهای تسلیحاتی و موشکی را نمیتوانیم برداریم، ما میگفتیم خب! اگر برنداری ما که رعایت نمیکنیم، پس توافق نمیشود. بالاخره ایدهای که آنها هم آمدند مطرح کردند این بود که بسیار خب! بین قطعنامه و توافق تفاوت قائل میشویم. موشکی و تسلیحاتی را در قطعنامه میآوریم، بقیه چیزها در توافق».
برجام [برنامه جامع اقدام مشترک]حاصل ۳ توافق ژنو، لوزان و وین است. اگر چه رئیسجمهور از شروع مذاکرات تا حصول توافق، قول لغو یکباره تمام تحریمها را میداد، اما از توافق ژنو در آذر ۹۲ تا توافق وین در تیر ۹۴، دامنه لغو «کلیه تحریمها» کوچکتر و محدودتر شد و به لغو «فقط تحریمهای هستهای» تقلیل یافت و در بین همین تحریمهای هستهای هم، در کمال تعجب ناظران و کارشناسان، تحریم تسلیحاتی و تحریم چرخه دلار به عنوان مهمترین این تحریمها به رغم امتیازهای فراوانی که ظریف و همراهانش به طرف مقابل دادند، در جای خود باقی ماند.
این در حالی است که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی ایران به بهانه هستهای در قطعنامهها گنجانده شده بود و قاعدتا یک تحریم هستهای محسوب میشد و آمریکا موظف به رفع این تحریمها طبق سند ژنو و برجام بود، اما آمریکاییها با یافتن نشانههایی از انفعال محض تیم مذاکرهکننده ایرانی که دنبال توافق کردن به هر قیمتی بود، دامنه رفع تحریمها را از ژنو تا وین چیدند و در حالی که بر مبنای سند نهایی توافق ژنو قرار بود تمام تحریمهای مرتبط با هستهای برداشته شود، گام به گام در لوزان و وین بر این رفع تحریمها قید زدند و در نهایت در عمل نیز هیچ کدام از این تحریمها را به صورت واقعی و روی زمین برنداشتند.
در این میان اظهارات سیدعباس عراقچی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری که ۱۵ فروردین ۹۵ انجام شد، به طور کامل مساله را روشن کرد. عراقچی در این گفتگو تاکید کرد تنها علت واقعی که آمریکاییها را بر آن داشته از لغو این تحریمهای بسیار کلیدی خودداری کنند، این است: «آمادگیاش را نداشتند». این اعتراف تلخ از سوی عضو مذاکرهکننده ایرانی فضایی را ترسیم کرد تا آنچه تیم مذاکرهکننده هستهای از مذاکره برد- برد بیان میکردند، بخوبی معنا پیدا کند!
تیم ایرانی بعد از برجام همواره تحریم تسلیحاتی را «نظام مجوزدهی» نامیده و آن را یک پیروزی محسوب کرده است، در آخرین نمونه وزیر امور خارجه در گفتوگویی تلویزیونی عنوان کرد: «ایران بعد از قطعنامه ۲۲۳۱ تحریم تسلیحاتی نبود، بلکه برای خرید و فروش سلاح نیاز به مجوز شورای امنیت داشت. در این جا ما موظف بودیم از شورای امنیت مجوز بگیریم. این شرایط در ۱۸ اکتبر یعنی ۵ سال بعد از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ تمام میشود». باید خاطرنشان کرد پذیرش نظام مذکور تحریمی است که ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی با صورتی جدید به تیم مذاکرهکننده دولت یازدهم تحمیل کردهاند.
اگر نظام مجوزدهی طبق ادعای محمدجواد ظریف، تحریم تسلیحاتی محسوب نمیشود، وزارت امور خارجه میتواند لیست واردات و صادرات، عرضه، فروش یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تسلیحات متعارف ایران طی ۵ سال گذشته از طریق بند ۵ ضمیمه B قطعنامه ۲۲۳۱ را جهت اطلاع افکار عمومی منتشر کند.
لغو خودکار محدودیتهای تسلیحاتی در صورتی امتیاز قطعنامه ۲۲۳۱ تلقی میشد که سازوکار موازی و عجیبی، چون «مکانیزم ماشه» که در تاریخ معاهدات بینالمللی سابقه نداشته، مورد پذیرش تیم مذاکرهکننده دولت قرار نمیگرفت؛ مکانیزمی که امکان بازگشت تمام ۶ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را آن هم تنها با ادعای یکی از اعضای برجام ممکن کرده است.
افتضاح آمریکایی
از یک سال مانده به انقضای تحریمهای تسلیحاتی، آمریکا با فشار به شورای امنیت تلاش کرد نتایج همین امتیاز اندک را هم از کشورمان سلب کند. این فشارها تا جایی پیش رفت که در نهایت نماینده آمریکا در سازمان ملل مردادماه اعلام کرد: پیشنویس قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کردیم. «کلی کرافت» مدعی شد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، اقدامی است که کشورهایی در خاورمیانه خواستار آن شدهاند.
پیشنویس قبلی قطعنامه شامل یک مقدمه نسبتا طولانی میشد که شامل نسبت دادن طیفی از اتهامات گسترده به ایران میشد، نظیر حمله به نفتکشها در خلیجفارس گرفته تا صدور تسلیحات به گروههای مقاومت در منطقه و پشتیبانی از حملات انجام شده به تاسیسات نفتی و فرودگاهی عربستان سعودی که بر همین اساس در پیشنویس قطعنامه ارسالی آمریکا که شامل ۳۵ بند میشد، طبق ماده ۴۱ فصل هفتم «منشور ملل متحد»، تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی تمدید میشد. پس از مخالفت سرسختانه روسیه و چین و ارسال سیگنال قاطع جهت وتوی این پیشنویس توسط آنها و با مسجل شدن این اتفاق برای دولت ترامپ، آمریکا پیشنویس قطعنامه تازهتری را به اعضای شورای امنیت داد که در مقایسه با قطعنامه قبلی، خلاصه بود. قطعنامه پیشنهادی تازه در ۴ پاراگراف تنظیم و بسیار کوتاه به این شرح برای اعضای شورای امنیت ارسال شد. متن کوتاه قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران اینگونه شد:
۱- با یادآوری بیانیه سال ۲۰۰۶ رئیس شورای امنیت و قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵، ۱۹۲۹ و ۲۲۳۱ این شورا
۲- با شناسایی اینکه اجرای کامل مفاد بند ۵ و تبصرههای «ب» و «ای» بند ۶ پیوست «ب» قطعنامه ۲۲۳۱ برای حفظ صلح و امنیت بینالملل، اساسی است؛
۳- تصمیم میگیرد مطابق ماده ۴۱ منشور ملل متحد، بند ۵ و تبصرههای «ب» و «ای» بند ۶ پیوست «ب» قطعنامه ۲۲۳۱، با وجود دوره مشخص شده در هر بند و تبصره، باید ادامه یابد، مادامی که شورای امنیت تصمیم دیگری اتخاذ کند.
۴ - تصمیم میگیرد این مساله در دستور بماند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا ساعاتی پیش از رایگیری درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران گفت آمریکا بدون هیچ تردیدی اجازه نمیدهد این تحریم منقضی شود. وزیر خارجه آمریکا روز جمعه ۲۴ مرداد در وین در جریان یک کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه اتریش گفت: «ما هرکاری در امکانات دیپلماتیک ما باشد انجام میدهیم تا اطمینان پیدا کنیم تحریم تسلیحاتی منقضی نمیشود. رایگیری تا چند ساعت دیگر انجام میشود و ما امیدواریم با موفقیت پیش برود. بر اساس نتیجه آن، تصمیم برای گامهای بعدی را میگیریم، ولی به هر حال بدون هیچگونه ابهامی هم اعلام کردهایم به هیچوجه اجازه نمیدهیم این تحریم تسلیحاتی برداشته شود». مایک پمپئو افزود: «ما از تمام جهان میخواهیم به ما بپیوندند و واضح و ساده این بیانیه را بدهند که هیچ ربطی هم به توافق هستهای ایران ندارد و آن این است که آیا جهان میخواهد اجازه دهد ایران سیستمهای تسلیحاتی خرید و فروش کند. همین قدر واضح و ساده است. ما فکر میکنیم زمان برای چنین کاری مناسب نیست، ما فکر میکنیم ایران هیچگونه علامتی بروز نداده که نشان دهد در جایگاهی قرار دارد که بتوان اجازه داد جهان و چین به آنها سلاح بفروشد». وزیر خارجه ایالات متحده ادامه داد: «در همین راستا از تمام کشورهای جهان میخواهیم از شورای امنیت بخواهند تحریم تسلیحاتی علیه تهران را تمدید کند». در نهایت قطعنامه آمریکا با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی موافق و ۲ رأی مخالف به تصویب نرسید. آمریکا و دومینیکن (!) به این قطعنامه رأی مثبت، چین و روسیه به آن رأی مخالف و بقیه اعضا رأی ممتنع دادند.
اشانتیون تیم روحانی به آمریکا!
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه بتازگی اظهار کرد محدودیتهای تسلیحاتی ایران ربطی به توافق هستهای برجام ندارد. وی در این باره گفت: «همانگونه که میدانید، شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۱۵ تحریم تسلیحاتی را شامل حال ایران نکرد و تهران داوطلبانه برخی محدودیتها را پذیرفت. این اقدام برای به نتیجه رسیدن زودتر گفتگوها بر سر برنامه جامع اقدام مشترک برای سازش بر سر برنامه هستهای ایران انجام شد. همه طرفین برجام هم از همان ابتدا میدانستند این محدودیتها ربطی به توافق ندارد. علاوه بر این، موعد آن محدودیتها هم به سر آمده».
موضعگیری سخنگوی وزارت خارجه روسیه نقطه پایانیای است بر مسالهای که وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده ایرانی هیچگاه حاضر نشدهاند دربارهاش صحبت کنند. برای فهم بهتر اظهارات زاخارووا باید به بازخوانی چند روز آخر منتهی به توافق برجام پرداخت. در فاصله ۱۶ تا ۲۳ تیرماه ۹۴، هفته پایانی مذاکرات در وین میان ایران و اعضای ۱+۵ رسانهها از هتل کوبورگ (محل مذاکرات) علائم یک بنبست در گفتگوها را مخابره میکردند. خبرگزاری رویترز ۲۰ تیرماه گزارش داد: «طرفهای مذاکره بر سر موضوعاتی از جمله تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل متحد ضدایران که غربیها خواهان باقی ماندن آن هستند و روسیه و چین مخالفند، اختلاف دارند».
همزمان طرف آمریکایی هم با شناختی که از انفعال تیم ایرانی طی چند دور مذاکره طولانی به دست آورده بود، جنگ روانی و تبلیغاتی خود را برای تحت فشار قرار دادن و امتیازگیری از طرف ایرانی آغاز کرد. جان کری در این باره در گفتگو با خبرنگاران گفت: «خویشتنداری واشنگتن در حال اتمام است. ما نمیتوانیم تا ابد منتظر بمانیم؛ اگر تصمیمات جدی گرفته نشود، ما به طور قطع آماده اعلام پایان این روند خواهیم بود». همچنین در همان چند روزی که مذاکرات به بنبست خورده بود، رسانهها خبرهایی از ترک هتل محل مذاکرات توسط نمایندگان روسیه و چین منتشر کردند.
در نهایت، اما ۲۳ تیرماه با وجود همه فراز و نشیبها، توافق هستهای ایران و ۶ قدرت به امضا رسید. سرانجام با سازش و کوتاه آمدن تیم مذاکرهکننده ایران، حرف روسیه و چین در باب لغو کامل تحریمهای موشکی و تسلیحاتی حداکثر ظرف یک ماه بعد از امضای توافق، به کرسی ننشست! در نتیجه، طبق مصالحه تیم ایرانی با طرفهای غربی، تحریمهای تسلیحاتی برای ۵ سال دیگر بر جای خود باقی ماند. با این وجود، اما اصل ماجرای آن چند روز نفسگیر و ماهیت قفل ایجاد شده در چند روز آخر مذاکرات، همچنان مبهم باقی ماند تا اینکه چند روز بعد از توافق نهایی وین اظهارات برخی مقامات غربی پرده از ماجرا برداشت. بر این مبنا سرگئی لاوروف در مصاحبهای، پرده از راز آن بنبست چند روزه در مذاکرات برداشت. او در مصاحبهای گفت: «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما به رغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد! در نهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتا در این باره تصمیمگیرنده اصلی بودند، موافقت کردند در این باره معامله کنند. طبیعتا ما و چین با توجه به اینکه ایران با آن موافق بود، از آن حمایت کردیم». وندی شرمن، مذاکرهکننده سابق آمریکا هم سال ۹۵ در مصاحبه با پایگاه «راشا مترز» به بخشی از جزئیات مذاکرات هستهای در روزهای پایانی پرداخت. شرمن با اشاره به برخی نقاط اختلاف تیم مذاکرهکننده آمریکا و روسیه در جریان مذاکرات هستهای گفت: «یکی از نقاط واگرایی و اختلاف ما و روسها که البته در اواخر مذاکرات روی میز گذاشته شد، قطعنامه سازمان ملل درباره تحریم موشکی و تسلیحاتی بود. روسیه معتقد بود نباید هیچ محدودیتی بر روی موشک و تسلیحات باشد. آنها هیچ محدودیتی را روی موشکهای خودشان نمیخواستند و البته فکر میکردند چنین محدودیتی نباید بر ایرانیان هم اعمال شود. در نهایت بر سر این موضوع مصالحه کردیم». شرمن ادامه داد: «روسیه و چین معتقد بودند قطعنامه صرفا باید توافق را تایید کند و نباید هیچ محدودیتی بر برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران باقی بماند. آنها نمیخواستند برنامه موشکی یا ممنوعیت واردات تسلیحاتی ایران پابرجا بماند، اما آنها متوجه شدند بدون وجود محدودیتهایی که بود، ما نمیتوانیم توافق کنیم». وندی شرمن در ادامه این گفتگو درباره محدودیتهای ایران و روسیه برای قبول کردن نتیجه نهایی مذاکرات اینچنین گفت: «مسأله مهم دیگر این بود که روسیه نمیخواست توافق [هستهای ایران و ۱+۵]مبنایی برای چیزهای دیگر شود. برای ایرانیان هم مهم بود که این توافق یک توافق خاص و منحصر به فرد نباشد و آنان تبدیل به انگشتنمای دیگران نشوند. مجبور بودیم تلاش بسیار زیادی به کار ببندیم تا هر دوی این خواستهها عملی شود». وندی شرمن افزود: «آمریکا میخواست بتواند تحریمها را با سرعت بازگرداند. ما میخواستیم مطمئن شویم حق وتوی ما (در متن برجام) دستنخورده باقی میماند و به مکانیسم ماشه رسیدیم که یک نوع رأیگیری معکوس است». «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه و مذاکرهکننده ارشد روسیه در توافق هستهای ایران ۱+۵ هم یک سال بعد از برجام، راز بنبست روزهای آخر منتهی به برجام را اینگونه تشریح کرد: «این موضوعی پنهان نیست که روسیه طی مذاکرات هستهای حامی رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در زودترین موعد ممکن بود، ما حتی در مقاطعی پیشنهادهایی را تدوین کردیم که بر اساس آن تحریم تسلیحاتی یک ماه پس از اجرای برجام رفع شود، اما نتیجه متفاوت بود».
گفتنی است تیم مذاکرهکننده طی ۵ سال گذشته نهتنها تصمیم گرفت این مساله را مسکوت بگذارد که هیچگاه به تکذیب اظهارات مقامات روس و آمریکایی هم نپرداخت تا اینکه روابط عمومی وزارت امور خارجه بعد از گذشت ۵ سال مردادماه سال جاری در بیانیهای تلویحا صحت گفتههای لاوروف و شرمن را تایید کرد. در بخشی از بیانیه روابط عمومی وزارت امور خارجه درباره تحمیل تحریمهای تسلیحاتی به کشورمان آمده است: «حتی موافقت ایران، روسیه و چین هم مساله را حل نمیکرد، بلکه مشکل این بود که دیگران رضایت نمیدادند».
***
تحریم با حربه اشک!
وندی شرمن، عضو تیم مذاکرهکننده آمریکا در برجام و معاون سیاسی وزیر خارجه در دولت اوباما در بخشی از کتاب خاطرات خود به نام «بدون هراس» به ماجرای تحمیل تحریمهای تسلیحاتی و موشکی به تیم مذاکرهکننده ایرانی پرداخته است. در بخشهایی از این خاطرات آمده است:
بهترین راه توصیف مذاکرات، تشبیهش به پیچیدهترین و مهمترین مکعب روبیک است. هر چه بیشتر یک طرف را بچرخانید تا درستش کنید، آنطرفش خرابتر میشود. وقتی خبرنگاران میپرسیدند کدام مسائل هنوز حل نشدهاند، به آنها میگفتم: «هیچ بخشی از مذاکرات تمام نمیشود تا تمامش کامل نشود». دوازدهم جولای بنا بود من سرپرست تیم مذاکرهکننده ایرانیان، عباس عراقچی و همراهش، مجید تختروانچی را ملاقات کنم تا درباره تصمیم سازمان ملل درباره شرایط توافق و محدودیتهای موشک بالستیک، انتقال سلاح و موارد دیگر مربوط به این مسأله که مربوط به توافق هستهای نبودند، بحث کنیم و باید طوری به جمعبندی میرسید که ارزش جایگزینی یک دهه تصمیم سازمان ملل در همین موارد را داشته باشد. با تصمیم جدید که قوانین توافق را خلاصه میکرد، تلاشی طولانی که بلندپروازی هستهای ایران را محدود میکرد و اوایل سال ۲۰۰۰ در شورای امنیت آغاز شده بود، به حالت قبل بازمیگشت. تصمیم نهایی همیشه به عنوان آخرین گام مذاکرات بیرون گذاشته میشد، چون اعضای شورای امنیت درباره اینکه باید شامل چه چیزهایی باشد، توافق نداشتند. ما به این نتیجه رسیده بودیم که فشار، طرفین را برای سازش ترغیب میکند. ایالات متحده محدودیت موشکی و انتقاد از سلاحها را در نظر میگرفت. روسیه و چین که موافق انتقال آزادانه سلاح و گسترش فناوری موشکی بودند، نمیخواستند محدودیتهایی روی ایران اعمال شود. ناگهان حس کردم در آستانه موفقیت هستیم در حالی که تا چند ساعت قبل همه چیز ناامیدکننده بود. دیروز شبکهای از موارد اساسی مثل محدودیتهای موشکی امکانپذیر، مدت محدودیت و تحریمهایی را که در صورت زیر پا گذاشتن اعمال میشود، به صورت تشریحی روی برگهای که از دفترم کنده بودم کشیدم. بعد از شام روز بیستوپنجم من، عراقچی و روانچی را در اتاق غذاخوری خصوصی در کوبورگ ملاقات کردم. شبکهام را از فرمولهای قابل قبول وسط میز کوچک گرد گذاشتم. کنار من معاونم «راب مالی» که از موقعیتش به عنوان هماهنگکننده کاخ سفید در خاورمیانه، آفریقا و حوزه خلیج به صورت موقت و کمکی آمده بود، نشست. جلسه که شروع شد، ۲ ایرانی یکی از فرمولهایی را که من در نمودارم کشیده بودم پذیرفتند. محدودیتهایی که رویش توافق کردند با خواستههای رئیسجمهور همسو بود. ناگهان حس کردم در آستانه موفقیت هستیم، در حالی که تا چند ساعت قبل همه چیز ناامیدکننده بود. بعد عراقچی راست نشست، گفت قبل از اینکه طرح کلی تصمیم به نتیجه برسد، مطلب دیگری هست که باید در موردش بحث شود. بعد درباره مسالهای که قبلا به نتیجه رسیده بود بحث کرد. این ویژگی عادی سبک مناظره ایرانیان بود؛ همین که به نظر میرسید توافق حتمی است، ناگهان مشکلی ایجاد میشد. چیزی را که میخواستید به شما دادیم، حالا یکی از چیزهایی که از ما گرفتهاید، به ما بدهید. اما در آن لحظه کاسه صبر من لبریز شده بود. با تمام کارهایی که برای رسیدن به این نقطه کرده بودیم، حرکت لحظه آخری برایم دیوانهکننده بود. شروع کردم: «کافیه عباس. تو همیشه چیز بیشتری میخواهی. مهلت تموم شده و تعطیلات کنگره بزودی شروع میشه...» فریاد زدنم را میشنیدم. در این لحظه خشمم نسبت به خواستههای ایرانیان آنقدر زیاد بود که نتوانم تاکتیکی جلو بروم؛ نخستینباری نبود که این اتفاق برایم میافتاد، اما مطمئنا ناراحتکنندهترینشان بود. نمیدانم کی عصبهای سیستم احساسیام بین خشم و گریه جابهجا شده بود. در هر صورت، کار دیگری جز نادیده گرفتن اشکهایی که از صورتم میچکید و ادامه دادن، نمیتوانستم بکنم. به ایرانیان گفتم: «نمیدانم الان میخواهم چه کنم، اما مهمتر از همه، شما دارید تمام کارهایی را که کردهایم در معرض خطر قرار میدهید». عراقچی و روانچی مبهوت شده بودند. فکر میکردند مرا میشناسند، اما این هقهق، وندیای را نشان داد که تا به حال با او روبهرو نشده بودند. بعد از سکوتی طولانی، عراقچی از موضوعی که مطرح کرده بود، صرفنظر کرد. اشکهای من گواه این بود که دیگر چیزی برای دادن وجود ندارد. آن پایان اشکآلود آخرین چرخش اساسی مکعب روبیک شد.
دولتمردان تاکید کرده بودند که در دی ماه ۹۴ تمامی تحریم ها یکباره لغو خواهد شد. در آن مقطع هیچ خبری از ترامپ نبود و اتفاقا جو بایدن، معاون اول رئیس جمهور بود. پس چرا تحریم ها یکباره لغو نشد!؟
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه، پنج شنبه هفته گذشته در نشست خبری هفتگی در جمع خبرنگاران گفت: «همان طور که مشخص است در سال ۲۰۱۵ ( ۱۳۹۴) شورای امنیت سازمان ملل هیچگونه محدودیت تسلیحاتی در مورد ایران وضع نکرد».
زاخارووا در ادامه گفت: «تیم مذاکره کننده ایران [به ریاست ظریف] بخشی از محدودیت ها را بطور داوطلبانه برای تسریع روند مثبت مذاکرات در مورد برجام برعهده گرفت.از ابتدا برای همه طرف های شرکت کننده مشخص بود که این محدودیت ها هیچ ارتباطی با حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هسته ای ایران ندارد. تاریخ ماده مربوطه منقضی شده است».
برجام، لغو تحریم تسلیحاتی را ۵ سال به تاخیر انداخت!
به عبارت دیگر، تحریم تسلیحاتی ۵ ساله ایران، زنجیری بود که برجام به پای توان دفاعی و نظامی ایران بست و تیم مذاکره کننده برای تسریع در امضای توافق، این امتیاز بسیار مهم و نقد را بدون دریافت هیچ امتیاز متقابلی، به طرف مقابل تقدیم کرد!
در حقیقت باید تحریم تسلیحاتی ایران در سال ۹۴ لغو می شد، اما برجام این اقدام را ۵ سال به تاخیر انداخت.
نکته قابل تأمل اینجاست که در ماهها و هفته های اخیر، برخی دولتمردان، زنجیری که برجام به پای توان تسلیحاتی ایران بست را فتح الفتوح نامیدند!
هدیه تیم مذاکره کننده به آمریکا و اروپا!
به عنوان نمونه، روحانی- ۲۳ مهر ۹۹- در جلسه هیات دولت گفت: «روز یکشنبه- ۲۷ مهر- شاهد خبر خوش رفع تحریم های تسلیحاتی هستیم. این تحریم ظالمانه ۱۰ ساله با مقاومت مردم و تلاش دیپلماتهای کشورمان، از روز یکشنبه ۲۷ مهرماه و به رغم تلاشهای ۴ ساله آمریکا، رفع می شود. آنها که می گویند برجام چکار کرده است این یکی از آنها است. از یکشنبه می توانیم تسلیحات بخریم و بفروشیم و این یکی از آن اقداماتی بود که دولت تدبیر و امید انجام داد».
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه- ۲۵تیر ۹۴-(دو روز پس از امضای برجام) تصریح کرده بود که طرف ایرانی با طرف غربی درباره تحریم های تسلیحاتی مصالحه کرده است. لاوروف تاکی کرد: «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما با وجود حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد!».
بی توجهی دولت به گزارش کمیسیون ویژه برجام
در ۱۲ مهرماه ۹۴ «علیرضا زاکانی» رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس، گزارش نهایی این کمیسیون را پس از حدود ۴۰ روز تحقیق و ارزیابی توافق هستهای ایران و ۱+۵ به عنوان سند کارشناسی قوه مقننه به صحن علنی مجلس فرستاد.
این گزارش شامل مقدمه ۸ بندی، بررسی جنبههای حقوقی برجام در ۱۳ بند، بررسی جنبه علمی و فنی و تحقیقاتی برجام در ۱۱ بند، بررسی جنبههای دفاعی و امنیتی برجام در ۶ بند، بررسی مسئله اقتصادی به ویژه تحریمها در ۹ بند و بررسی جنبههای سیاسی و عمومی برجام در ۸ بند بود.
در بخشی از این گزارش آمده است: «دریافت کمیسیون از حفظ بخشی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتبط با مسئله هستهای در قطعنامه ۲۲۳۱، آن است که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی علیه ایران ولو با شدت و محدودیت زمانی کمتر نسبت به قطعنامههای گذشته ـ که هیچیک از آنها مورد قبول ایران نبودهاند ـ همچنان باقیمانده است».
در ادامه گزارش تصریح شده است: «کمیسیون معتقد است ایجاد محدودیت ۵ ساله برای واردات و صادرات سلاح ایران و مسئولیت بزرگ ما در قبال جبهه مقاومت و ایستادگی در برابر تروریسم دولتی و شبکههای سامانیافته از سوی آمریکا و همپیمانان منطقهای او سبب خواهد شد که در صورت قبول لوازم این محدودیت، شاهد رشد تروریسم در غرب آسیا و شمال آفریقا و تضعیف جبهه مقاومت در این منطقه باشیم؛ لذا کمیسیون بر عدم اجرای این بند از قطعنامه براساس بیانیه وزارت امور خارجه تأکید مینماید».
در بخشی از گزارش کمیسیون ویژه برجام تاکید شد: «کمیسیون سعی نمود با دقت در سیاستهای کلی و خطوط قرمز نظام اسلامی پیرامون مذاکرات و نتایج اولیه صورتگرفته و با مرور الزامات مرتبط قانونی در این خصوص بررسی خویش را انجام دهد و... به همین منظور ضمن درخواست اسناد مذاکرات، ۴۰ سؤال درباره ابهامات برای وزارت امورخارجه و ۲۰ سؤال برای سازمان انرژی اتمی ارسال شد. لازم است از ارسال پاسخ به سؤالات خواستهشده توسط سازمان انرژی اتمی تشکر نموده و اعلام میدارد که تا لحظه تنظیم این گزارش اسناد و پاسخ به سؤالات درخواستی از وزارت امور خارجه ـ علیرغم مکاتبات مکرر ـ به کمیسیون واصل نشده است».
متاسفانه بی دستاوردی برجام و خسارت محض توافق هسته ای موجب شده است تا دولتمردان و رسانه های اصلاح طلب، در پی دستاوردسازی و به عبارتی «دستاوردتراشی» برآیند.
پالایشگاه ستاره خلیج فارس، میوه برجام!
این رویکرد تأمل برانگیز در سالهای اخیر مسبوق به سابقه بوده است. برای نمونه روحانی- ۲۸ اردیبهشت ۹۸- گفت: «در سال ۹۴ به توافقی دست یافتیم که توانست شرایط اقتصادی کشورمان را کاملاً تغییر دهد. به واسطه این توافق سرمایهگذاریهای عظیمی در کشور شروع و پروژههای عظیمی افتتاح شد که از آن جمله میتوان به پالایشگاه ستاره خلیج فارس اشاره کرد که به واسطه آن در بنزین خودکفا شدیم و این برجام بود که زمینه تکمیل ستاره خلیج فارس را فراهم کرد چرا که احداث این پروژه قبل از برجام آغاز شده بود، اما چرا افتتاح نمیشد؟ تمام پمپهایی که برای تکمیل ستاره خلیج فارس نیاز بود، تحت توقیف و تحریم بودند و با افتتاح پروژه ستاره خلیج فارس همه پیمانکاران صراحتاً اذعان میکردند که این پروژه را آنها نساختند بلکه آن را برجام ساخت و اگر برجام نبود چه بسا ساخت آن ۱۰ یا حتی ۲۰ سال دیگر به اتمام میرسید».
این اظهارنظر در حالی مطرح شد که پالایشگاه ستاره خلیج فارس در سال ۸۵ کلید خورد و در سال ۹۲ با پیشرفت حدود ۷۰ درصدی تحویل دولت یازدهم (دولت اول روحانی) شد. مقامات ارشد دولت روحانی در سالهای گذشته بارها و بارها وعده افتتاح این پالایشگاه را مطرح کردند و در نهایت سه فاز از پالایشگاه ستاره خلیج فارس در زمستان ۹۷ به بهره برداری رسید.
«بیژن زنگنه» که اصلاح طلبان او را یکی از «ژنرالهای دولت روحانی»! مینامند، از جمله کسانی است که همواره معتقد بود که واردات بنزین و گازوئیل اقتصادیتر از تولید آن در داخل است! و ساخت پالایشگاه به صرفه نیست! به همین دلیل پروژه پالایشگاه ستاره خلیج فارس مورد بی مهری دولت قرار گرفت. لازم به ذکر است که واردات بنزین به کشور در دولت یازدهم ۶ برابر شد!
پالایشگاه ستاره خلیج فارس با تلاش جهادی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) ساخته شد. قرارگاه سازندگی سپاه پاسداران ساخت این پالایشگاه را در اوج تحریمها در دولت نهم شروع کرد و در اردیبهشت ۹۸، علیرغم کمتوجهی دولت، آن را به سرانجام رساند.
وعده لغو بالمره تحریم ها در سال ۹۴
روحانی- تیرماه ۹۴- در گفتوگوی زنده تلویزیونی در سالن اجلاس سران اظهار داشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود. تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
دلار ۳۱ هزارتومانی و پراید ۱۴۰ میلیونی و سکه ۱۶ میلیونی، ثمره و میوه مذاکره و توافق با آمریکاست. به عبارت دیگر، موارد مذکور همان سیب و گلابی های برجام است، اما برخی دولتمردان و فعالین و رسانه های اصلاح طلب، بجای عذرخواهی از مردم به سبب تحمیل این شرایط و تلاش برای تغییر ریل گذاری خود و جبران خسارت ها، همچنان مشغول دستاوردسازی و دستاوردتراشی برای برجام هستند.
دولتمردان تاکید کرده بودند که در دی ماه ۹۴ تمامی تحریم ها یکباره لغو خواهد شد. در آن مقطع هیچ خبری از ترامپ نبود و اتفاقا جو بایدن، معاون اول رئیس جمهور بود. پس چرا تحریم ها یکباره لغو نشد!؟
علت این بود که از ابتدا هم قرار نبود به واسطه بتن ریزی در صنعت هسته ای تحریم ها لغو شود. آمریکا از مذاکره به دنبال رسیدن به همان نتیجه ای است که با جنگ یا تحریم می خواست به آن دست یابد.
هدف آمریکا از مذاکره با کشوری همچون ایران، گرفتن توانمندی های استراتژیک است. دیروز هسته ای، فردا موشکی و منطقه ای و ...در این میان لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی هیچ جایگاهی در برنامه مذاکراتی طرف آمریکایی ندارد و صرفا به عنوان «وعده نسیه» و به عبارتی «وعده سرِخرمن» بیان می شود. همانطور که در هسته ای بیان شد.
زاخارووا در ادامه گفت: «تیم مذاکره کننده ایران [به ریاست ظریف] بخشی از محدودیت ها را بطور داوطلبانه برای تسریع روند مثبت مذاکرات در مورد برجام برعهده گرفت.از ابتدا برای همه طرف های شرکت کننده مشخص بود که این محدودیت ها هیچ ارتباطی با حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هسته ای ایران ندارد. تاریخ ماده مربوطه منقضی شده است».
برجام، لغو تحریم تسلیحاتی را ۵ سال به تاخیر انداخت!
به عبارت دیگر، تحریم تسلیحاتی ۵ ساله ایران، زنجیری بود که برجام به پای توان دفاعی و نظامی ایران بست و تیم مذاکره کننده برای تسریع در امضای توافق، این امتیاز بسیار مهم و نقد را بدون دریافت هیچ امتیاز متقابلی، به طرف مقابل تقدیم کرد!
در حقیقت باید تحریم تسلیحاتی ایران در سال ۹۴ لغو می شد، اما برجام این اقدام را ۵ سال به تاخیر انداخت.
نکته قابل تأمل اینجاست که در ماهها و هفته های اخیر، برخی دولتمردان، زنجیری که برجام به پای توان تسلیحاتی ایران بست را فتح الفتوح نامیدند!
هدیه تیم مذاکره کننده به آمریکا و اروپا!
به عنوان نمونه، روحانی- ۲۳ مهر ۹۹- در جلسه هیات دولت گفت: «روز یکشنبه- ۲۷ مهر- شاهد خبر خوش رفع تحریم های تسلیحاتی هستیم. این تحریم ظالمانه ۱۰ ساله با مقاومت مردم و تلاش دیپلماتهای کشورمان، از روز یکشنبه ۲۷ مهرماه و به رغم تلاشهای ۴ ساله آمریکا، رفع می شود. آنها که می گویند برجام چکار کرده است این یکی از آنها است. از یکشنبه می توانیم تسلیحات بخریم و بفروشیم و این یکی از آن اقداماتی بود که دولت تدبیر و امید انجام داد».
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه- ۲۵تیر ۹۴-(دو روز پس از امضای برجام) تصریح کرده بود که طرف ایرانی با طرف غربی درباره تحریم های تسلیحاتی مصالحه کرده است. لاوروف تاکی کرد: «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما با وجود حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند که تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد!».
بی توجهی دولت به گزارش کمیسیون ویژه برجام
در ۱۲ مهرماه ۹۴ «علیرضا زاکانی» رئیس کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس، گزارش نهایی این کمیسیون را پس از حدود ۴۰ روز تحقیق و ارزیابی توافق هستهای ایران و ۱+۵ به عنوان سند کارشناسی قوه مقننه به صحن علنی مجلس فرستاد.
این گزارش شامل مقدمه ۸ بندی، بررسی جنبههای حقوقی برجام در ۱۳ بند، بررسی جنبه علمی و فنی و تحقیقاتی برجام در ۱۱ بند، بررسی جنبههای دفاعی و امنیتی برجام در ۶ بند، بررسی مسئله اقتصادی به ویژه تحریمها در ۹ بند و بررسی جنبههای سیاسی و عمومی برجام در ۸ بند بود.
در بخشی از این گزارش آمده است: «دریافت کمیسیون از حفظ بخشی از تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتبط با مسئله هستهای در قطعنامه ۲۲۳۱، آن است که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی علیه ایران ولو با شدت و محدودیت زمانی کمتر نسبت به قطعنامههای گذشته ـ که هیچیک از آنها مورد قبول ایران نبودهاند ـ همچنان باقیمانده است».
در ادامه گزارش تصریح شده است: «کمیسیون معتقد است ایجاد محدودیت ۵ ساله برای واردات و صادرات سلاح ایران و مسئولیت بزرگ ما در قبال جبهه مقاومت و ایستادگی در برابر تروریسم دولتی و شبکههای سامانیافته از سوی آمریکا و همپیمانان منطقهای او سبب خواهد شد که در صورت قبول لوازم این محدودیت، شاهد رشد تروریسم در غرب آسیا و شمال آفریقا و تضعیف جبهه مقاومت در این منطقه باشیم؛ لذا کمیسیون بر عدم اجرای این بند از قطعنامه براساس بیانیه وزارت امور خارجه تأکید مینماید».
در بخشی از گزارش کمیسیون ویژه برجام تاکید شد: «کمیسیون سعی نمود با دقت در سیاستهای کلی و خطوط قرمز نظام اسلامی پیرامون مذاکرات و نتایج اولیه صورتگرفته و با مرور الزامات مرتبط قانونی در این خصوص بررسی خویش را انجام دهد و... به همین منظور ضمن درخواست اسناد مذاکرات، ۴۰ سؤال درباره ابهامات برای وزارت امورخارجه و ۲۰ سؤال برای سازمان انرژی اتمی ارسال شد. لازم است از ارسال پاسخ به سؤالات خواستهشده توسط سازمان انرژی اتمی تشکر نموده و اعلام میدارد که تا لحظه تنظیم این گزارش اسناد و پاسخ به سؤالات درخواستی از وزارت امور خارجه ـ علیرغم مکاتبات مکرر ـ به کمیسیون واصل نشده است».
متاسفانه بی دستاوردی برجام و خسارت محض توافق هسته ای موجب شده است تا دولتمردان و رسانه های اصلاح طلب، در پی دستاوردسازی و به عبارتی «دستاوردتراشی» برآیند.
پالایشگاه ستاره خلیج فارس، میوه برجام!
این رویکرد تأمل برانگیز در سالهای اخیر مسبوق به سابقه بوده است. برای نمونه روحانی- ۲۸ اردیبهشت ۹۸- گفت: «در سال ۹۴ به توافقی دست یافتیم که توانست شرایط اقتصادی کشورمان را کاملاً تغییر دهد. به واسطه این توافق سرمایهگذاریهای عظیمی در کشور شروع و پروژههای عظیمی افتتاح شد که از آن جمله میتوان به پالایشگاه ستاره خلیج فارس اشاره کرد که به واسطه آن در بنزین خودکفا شدیم و این برجام بود که زمینه تکمیل ستاره خلیج فارس را فراهم کرد چرا که احداث این پروژه قبل از برجام آغاز شده بود، اما چرا افتتاح نمیشد؟ تمام پمپهایی که برای تکمیل ستاره خلیج فارس نیاز بود، تحت توقیف و تحریم بودند و با افتتاح پروژه ستاره خلیج فارس همه پیمانکاران صراحتاً اذعان میکردند که این پروژه را آنها نساختند بلکه آن را برجام ساخت و اگر برجام نبود چه بسا ساخت آن ۱۰ یا حتی ۲۰ سال دیگر به اتمام میرسید».
این اظهارنظر در حالی مطرح شد که پالایشگاه ستاره خلیج فارس در سال ۸۵ کلید خورد و در سال ۹۲ با پیشرفت حدود ۷۰ درصدی تحویل دولت یازدهم (دولت اول روحانی) شد. مقامات ارشد دولت روحانی در سالهای گذشته بارها و بارها وعده افتتاح این پالایشگاه را مطرح کردند و در نهایت سه فاز از پالایشگاه ستاره خلیج فارس در زمستان ۹۷ به بهره برداری رسید.
«بیژن زنگنه» که اصلاح طلبان او را یکی از «ژنرالهای دولت روحانی»! مینامند، از جمله کسانی است که همواره معتقد بود که واردات بنزین و گازوئیل اقتصادیتر از تولید آن در داخل است! و ساخت پالایشگاه به صرفه نیست! به همین دلیل پروژه پالایشگاه ستاره خلیج فارس مورد بی مهری دولت قرار گرفت. لازم به ذکر است که واردات بنزین به کشور در دولت یازدهم ۶ برابر شد!
پالایشگاه ستاره خلیج فارس با تلاش جهادی قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء(ص) ساخته شد. قرارگاه سازندگی سپاه پاسداران ساخت این پالایشگاه را در اوج تحریمها در دولت نهم شروع کرد و در اردیبهشت ۹۸، علیرغم کمتوجهی دولت، آن را به سرانجام رساند.
وعده لغو بالمره تحریم ها در سال ۹۴
روحانی- تیرماه ۹۴- در گفتوگوی زنده تلویزیونی در سالن اجلاس سران اظهار داشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود. تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق».
دلار ۳۱ هزارتومانی و پراید ۱۴۰ میلیونی و سکه ۱۶ میلیونی، ثمره و میوه مذاکره و توافق با آمریکاست. به عبارت دیگر، موارد مذکور همان سیب و گلابی های برجام است، اما برخی دولتمردان و فعالین و رسانه های اصلاح طلب، بجای عذرخواهی از مردم به سبب تحمیل این شرایط و تلاش برای تغییر ریل گذاری خود و جبران خسارت ها، همچنان مشغول دستاوردسازی و دستاوردتراشی برای برجام هستند.
دولتمردان تاکید کرده بودند که در دی ماه ۹۴ تمامی تحریم ها یکباره لغو خواهد شد. در آن مقطع هیچ خبری از ترامپ نبود و اتفاقا جو بایدن، معاون اول رئیس جمهور بود. پس چرا تحریم ها یکباره لغو نشد!؟
علت این بود که از ابتدا هم قرار نبود به واسطه بتن ریزی در صنعت هسته ای تحریم ها لغو شود. آمریکا از مذاکره به دنبال رسیدن به همان نتیجه ای است که با جنگ یا تحریم می خواست به آن دست یابد.
هدف آمریکا از مذاکره با کشوری همچون ایران، گرفتن توانمندی های استراتژیک است. دیروز هسته ای، فردا موشکی و منطقه ای و ...در این میان لغو تحریم ها و گشایش اقتصادی هیچ جایگاهی در برنامه مذاکراتی طرف آمریکایی ندارد و صرفا به عنوان «وعده نسیه» و به عبارتی «وعده سرِخرمن» بیان می شود. همانطور که در هسته ای بیان شد.
چگونه تیم مذاکرهکننده دولت روحانی تحریمهای تسلیحاتی را که باید در قطعنامه ۲۲۳۱ تعلیق میشد، ۵ سال دیگر به کشور تحمیل کرد؟!
وطن امروز نوشت: محدودیت تسلیحاتی کشورمان مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ در حالی امروز منقضی میشود که این تحریم ظالمانه به رغم مخالفت شدید روسیه و چین با اعمال هرگونه محدودیتی بر تسلیحات متعارف ایران، با فشار و زیادهخواهی طرف غربی بویژه آمریکا به تیم مذاکرهکننده ایرانی تحمیل شده است؛ با این وصف در شرایطی که رئیس دولت به بهانه لغو محدودیت تسلیحاتی در حال دستاوردتراشی از برجام است که نشان دهد این توافق همچنان زنده است، نگاهی گذرا به فرآیند طی شده گنجاندن این محدودیت نشان میدهد چگونه این تحریم با سازش و انفعال تیم مذاکرهکننده ایرانی به کشورمان تحمیل شده است.
بازخوانی یک تحمیل
محدودیتهای تسلیحاتی بحثبرانگیز ایران مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ بالاخره ۱۸ اکتبر (۲۷ مهرماه) ساعت ۳:۳۰ بامداد در پنجمین سالگرد برجام به صورت خودکار برداشته میشود. بر این اساس سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه روز دوشنبه ۲۱ مهرماه در نشست هفتگی با خبرنگاران در این باره گفت: «در آن ساعت ۲ اتفاق میافتد؛ اول اینکه محدودیت صادرات و واردات اقلام تسلیحاتی از مبدا و به مقصد ایران ملغی میشود. دوم اینکه محدودیت سفر ۲۳ شخص حقوقی موضوع فهرست ۲۲۳۱ هم خاتمه مییابد».
حسن روحانی هم چهارشنبه گذشته در جلسه هیات دولت با به صدا درآوردن مارش پیروزی، در اشاره به این اتفاق گفت: «این تحریمهای ظالمانه ۱۰ ساله با مقاومت مردم و تلاش دیپلماتهای کشورمان از یکشنبه ۲۷ مهرماه و به رغم تلاشهای ۴ ساله آمریکا رفع میشود». رئیسجمهور در ادامه تلاش کرد این مهم را پیروزی برجام بخواند و در این باره افزود: «آنها که میگویند برجام چه کاری کرده است، این یکی از آنهاست. از یکشنبه میتوانیم تسلیحات بخریم و بفروشیم و این یکی از آن اقداماتی بود که دولت تدبیر و امید انجام داد».
منشأ تحریمهای تسلیحاتی ایران به قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت سازمان ملل بازمیگردد که مارس ۲۰۰۷ تصویب شد که بر اساس آن تحریمهایی علیه برنامه توسعه موشکهای بالستیک ایران تصویب و هرگونه صادرات و واردات سلاحهای سنگین هم از سوی ایران ممنوع شد. پس از آن قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۹ ژوئن ۲۰۱۰ به تصویب این شورا رسید و بر اساس آن تمام کشورها باید از انتقال هرگونه تانک، خودروی زرهی، هواپیمای جنگی، هلیکوپتر تهاجمی، توپخانه کالیبر بالا، کشتی نظامی، موشک و سیستمها و قطعات مرتبط با آنها به ایران خودداری کنند و از دولتها میخواست تمام محمولههای هوایی و دریایی را که به ایران فرستاده میشود یا از آن خارج میشود در فرودگاهها، بنادر و آبهای قلمروی خود در صورتی که بر این باور باشند آن محمولهها حاوی مواد اتمی، موشکی یا نظامی ممنوع اعلام شده است، بازرسی کنند. با این حال پس از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ سازمان ملل، به رغم ادعای حسن روحانی و تیم مذاکرهکننده مبنی بر لغو تمام قطعنامههای پیشین شورای امنیت، محدودیت تسلیحاتی کشورمان با پذیرش طرف ایرانی برای ۵ سال در ضمیمه «ب» قطعنامه ۲۲۳۱ ادامه پیدا میکند. نکته قابل تامل درباره ادعای لغو تمام قطعنامههای قبلی هم این است که برخلاف اظهارات مقامات سیاست خارجی کشور، این قطعنامهها تعلیق شدهاند و از لغو آنها خبری نیست!
در وضعیتی که تحریم تسلیحاتی ایران برای ۵ سال دیگر ادامه مییافت، حسن روحانی ۲۳ تیرماه ۹۴ در هیات دولت طی اظهاراتی تعجببرانگیز از لغو تحریمهای تسلیحاتی خبر داد. حسن روحانی در این زمینه اظهار داشت: «امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم طبق این توافق، در روز اجرای توافق، تمام تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی- موشکی هم به صورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی هم کنار گذاشته میشود». اما به فاصله اندکی و در شهریور ۹۴ سیدعباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکرهکننده هستهای و معاون سیاسی فعلی وزارت امور خارجه در تضاد با ادعای حسن روحانی در هیات دولت، به شکل جزئی مذاکرات انجام شده پیرامون قطعنامه ۲۲۳۱ و تحمیل تحریم تسلیحاتی به کشورمان را در نشست کمیسیون ویژه مجلس شورای اسلامی تشریح کرد. عراقچی در این نشست به توجیه این بحث پرداخت که چگونه در روند مذاکرات بنا شد تحریمهای تسلیحاتی در قطعنامه بیاید و نه در برجام! عضو ارشد تیم مذاکرهکننده ایرانی در این باره گفت: «[غربیها]میگفتند در این مرحله اگر بیاییم تحریم تسلیحاتی ایران را برداریم، این یعنی دیگر توافق را کشتهایم. یعنی دیگر نمیتوانیم توافق کنیم؛ دیگر جواب متحدان خودشان در منطقه را نمیتوانند بدهند. جواب کنگره را هم نمیتوانند بدهند؛ لذا از اول موضعشان این بود که تحریم تسلیحاتی، تحریم ممنوعیت موشکی و تحریم اشاعهای را فوری نمیتوانند بردارند. از نظر ما هم اینها تحریمهای تعیینکنندهای برای ما نبود که حتما باید فوری برداشته شود، میتواند در فاصله زمانی برداشته شود. آنها میگفتند ما تحریمهای تسلیحاتی و موشکی را نمیتوانیم برداریم، ما میگفتیم خب! اگر برنداری ما که رعایت نمیکنیم، پس توافق نمیشود. بالاخره ایدهای که آنها هم آمدند مطرح کردند این بود که بسیار خب! بین قطعنامه و توافق تفاوت قائل میشویم. موشکی و تسلیحاتی را در قطعنامه میآوریم، بقیه چیزها در توافق».
برجام [برنامه جامع اقدام مشترک]حاصل ۳ توافق ژنو، لوزان و وین است. اگر چه رئیسجمهور از شروع مذاکرات تا حصول توافق، قول لغو یکباره تمام تحریمها را میداد، اما از توافق ژنو در آذر ۹۲ تا توافق وین در تیر ۹۴، دامنه لغو «کلیه تحریمها» کوچکتر و محدودتر شد و به لغو «فقط تحریمهای هستهای» تقلیل یافت و در بین همین تحریمهای هستهای هم، در کمال تعجب ناظران و کارشناسان، تحریم تسلیحاتی و تحریم چرخه دلار به عنوان مهمترین این تحریمها به رغم امتیازهای فراوانی که ظریف و همراهانش به طرف مقابل دادند، در جای خود باقی ماند.
این در حالی است که تحریمهای تسلیحاتی و موشکی ایران به بهانه هستهای در قطعنامهها گنجانده شده بود و قاعدتا یک تحریم هستهای محسوب میشد و آمریکا موظف به رفع این تحریمها طبق سند ژنو و برجام بود، اما آمریکاییها با یافتن نشانههایی از انفعال محض تیم مذاکرهکننده ایرانی که دنبال توافق کردن به هر قیمتی بود، دامنه رفع تحریمها را از ژنو تا وین چیدند و در حالی که بر مبنای سند نهایی توافق ژنو قرار بود تمام تحریمهای مرتبط با هستهای برداشته شود، گام به گام در لوزان و وین بر این رفع تحریمها قید زدند و در نهایت در عمل نیز هیچ کدام از این تحریمها را به صورت واقعی و روی زمین برنداشتند.
در این میان اظهارات سیدعباس عراقچی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری که ۱۵ فروردین ۹۵ انجام شد، به طور کامل مساله را روشن کرد. عراقچی در این گفتگو تاکید کرد تنها علت واقعی که آمریکاییها را بر آن داشته از لغو این تحریمهای بسیار کلیدی خودداری کنند، این است: «آمادگیاش را نداشتند». این اعتراف تلخ از سوی عضو مذاکرهکننده ایرانی فضایی را ترسیم کرد تا آنچه تیم مذاکرهکننده هستهای از مذاکره برد- برد بیان میکردند، بخوبی معنا پیدا کند!
تیم ایرانی بعد از برجام همواره تحریم تسلیحاتی را «نظام مجوزدهی» نامیده و آن را یک پیروزی محسوب کرده است، در آخرین نمونه وزیر امور خارجه در گفتوگویی تلویزیونی عنوان کرد: «ایران بعد از قطعنامه ۲۲۳۱ تحریم تسلیحاتی نبود، بلکه برای خرید و فروش سلاح نیاز به مجوز شورای امنیت داشت. در این جا ما موظف بودیم از شورای امنیت مجوز بگیریم. این شرایط در ۱۸ اکتبر یعنی ۵ سال بعد از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ تمام میشود». باید خاطرنشان کرد پذیرش نظام مذکور تحریمی است که ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی با صورتی جدید به تیم مذاکرهکننده دولت یازدهم تحمیل کردهاند.
اگر نظام مجوزدهی طبق ادعای محمدجواد ظریف، تحریم تسلیحاتی محسوب نمیشود، وزارت امور خارجه میتواند لیست واردات و صادرات، عرضه، فروش یا انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هرگونه تسلیحات متعارف ایران طی ۵ سال گذشته از طریق بند ۵ ضمیمه B قطعنامه ۲۲۳۱ را جهت اطلاع افکار عمومی منتشر کند.
لغو خودکار محدودیتهای تسلیحاتی در صورتی امتیاز قطعنامه ۲۲۳۱ تلقی میشد که سازوکار موازی و عجیبی، چون «مکانیزم ماشه» که در تاریخ معاهدات بینالمللی سابقه نداشته، مورد پذیرش تیم مذاکرهکننده دولت قرار نمیگرفت؛ مکانیزمی که امکان بازگشت تمام ۶ قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل را آن هم تنها با ادعای یکی از اعضای برجام ممکن کرده است.
افتضاح آمریکایی
از یک سال مانده به انقضای تحریمهای تسلیحاتی، آمریکا با فشار به شورای امنیت تلاش کرد نتایج همین امتیاز اندک را هم از کشورمان سلب کند. این فشارها تا جایی پیش رفت که در نهایت نماینده آمریکا در سازمان ملل مردادماه اعلام کرد: پیشنویس قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارائه کردیم. «کلی کرافت» مدعی شد تمدید تحریم تسلیحاتی ایران، اقدامی است که کشورهایی در خاورمیانه خواستار آن شدهاند.
پیشنویس قبلی قطعنامه شامل یک مقدمه نسبتا طولانی میشد که شامل نسبت دادن طیفی از اتهامات گسترده به ایران میشد، نظیر حمله به نفتکشها در خلیجفارس گرفته تا صدور تسلیحات به گروههای مقاومت در منطقه و پشتیبانی از حملات انجام شده به تاسیسات نفتی و فرودگاهی عربستان سعودی که بر همین اساس در پیشنویس قطعنامه ارسالی آمریکا که شامل ۳۵ بند میشد، طبق ماده ۴۱ فصل هفتم «منشور ملل متحد»، تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی تمدید میشد. پس از مخالفت سرسختانه روسیه و چین و ارسال سیگنال قاطع جهت وتوی این پیشنویس توسط آنها و با مسجل شدن این اتفاق برای دولت ترامپ، آمریکا پیشنویس قطعنامه تازهتری را به اعضای شورای امنیت داد که در مقایسه با قطعنامه قبلی، خلاصه بود. قطعنامه پیشنهادی تازه در ۴ پاراگراف تنظیم و بسیار کوتاه به این شرح برای اعضای شورای امنیت ارسال شد. متن کوتاه قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تحریم تسلیحاتی ایران اینگونه شد:
۱- با یادآوری بیانیه سال ۲۰۰۶ رئیس شورای امنیت و قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵، ۱۹۲۹ و ۲۲۳۱ این شورا
۲- با شناسایی اینکه اجرای کامل مفاد بند ۵ و تبصرههای «ب» و «ای» بند ۶ پیوست «ب» قطعنامه ۲۲۳۱ برای حفظ صلح و امنیت بینالملل، اساسی است؛
۳- تصمیم میگیرد مطابق ماده ۴۱ منشور ملل متحد، بند ۵ و تبصرههای «ب» و «ای» بند ۶ پیوست «ب» قطعنامه ۲۲۳۱، با وجود دوره مشخص شده در هر بند و تبصره، باید ادامه یابد، مادامی که شورای امنیت تصمیم دیگری اتخاذ کند.
۴ - تصمیم میگیرد این مساله در دستور بماند.
مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا ساعاتی پیش از رایگیری درباره تمدید تحریم تسلیحاتی ایران گفت آمریکا بدون هیچ تردیدی اجازه نمیدهد این تحریم منقضی شود. وزیر خارجه آمریکا روز جمعه ۲۴ مرداد در وین در جریان یک کنفرانس خبری مشترک با وزیر خارجه اتریش گفت: «ما هرکاری در امکانات دیپلماتیک ما باشد انجام میدهیم تا اطمینان پیدا کنیم تحریم تسلیحاتی منقضی نمیشود. رایگیری تا چند ساعت دیگر انجام میشود و ما امیدواریم با موفقیت پیش برود. بر اساس نتیجه آن، تصمیم برای گامهای بعدی را میگیریم، ولی به هر حال بدون هیچگونه ابهامی هم اعلام کردهایم به هیچوجه اجازه نمیدهیم این تحریم تسلیحاتی برداشته شود». مایک پمپئو افزود: «ما از تمام جهان میخواهیم به ما بپیوندند و واضح و ساده این بیانیه را بدهند که هیچ ربطی هم به توافق هستهای ایران ندارد و آن این است که آیا جهان میخواهد اجازه دهد ایران سیستمهای تسلیحاتی خرید و فروش کند. همین قدر واضح و ساده است. ما فکر میکنیم زمان برای چنین کاری مناسب نیست، ما فکر میکنیم ایران هیچگونه علامتی بروز نداده که نشان دهد در جایگاهی قرار دارد که بتوان اجازه داد جهان و چین به آنها سلاح بفروشد». وزیر خارجه ایالات متحده ادامه داد: «در همین راستا از تمام کشورهای جهان میخواهیم از شورای امنیت بخواهند تحریم تسلیحاتی علیه تهران را تمدید کند». در نهایت قطعنامه آمریکا با ۱۱ رأی ممتنع، ۲ رأی موافق و ۲ رأی مخالف به تصویب نرسید. آمریکا و دومینیکن (!) به این قطعنامه رأی مثبت، چین و روسیه به آن رأی مخالف و بقیه اعضا رأی ممتنع دادند.
اشانتیون تیم روحانی به آمریکا!
ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه بتازگی اظهار کرد محدودیتهای تسلیحاتی ایران ربطی به توافق هستهای برجام ندارد. وی در این باره گفت: «همانگونه که میدانید، شورای امنیت سازمان ملل سال ۲۰۱۵ تحریم تسلیحاتی را شامل حال ایران نکرد و تهران داوطلبانه برخی محدودیتها را پذیرفت. این اقدام برای به نتیجه رسیدن زودتر گفتگوها بر سر برنامه جامع اقدام مشترک برای سازش بر سر برنامه هستهای ایران انجام شد. همه طرفین برجام هم از همان ابتدا میدانستند این محدودیتها ربطی به توافق ندارد. علاوه بر این، موعد آن محدودیتها هم به سر آمده».
موضعگیری سخنگوی وزارت خارجه روسیه نقطه پایانیای است بر مسالهای که وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده ایرانی هیچگاه حاضر نشدهاند دربارهاش صحبت کنند. برای فهم بهتر اظهارات زاخارووا باید به بازخوانی چند روز آخر منتهی به توافق برجام پرداخت. در فاصله ۱۶ تا ۲۳ تیرماه ۹۴، هفته پایانی مذاکرات در وین میان ایران و اعضای ۱+۵ رسانهها از هتل کوبورگ (محل مذاکرات) علائم یک بنبست در گفتگوها را مخابره میکردند. خبرگزاری رویترز ۲۰ تیرماه گزارش داد: «طرفهای مذاکره بر سر موضوعاتی از جمله تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل متحد ضدایران که غربیها خواهان باقی ماندن آن هستند و روسیه و چین مخالفند، اختلاف دارند».
همزمان طرف آمریکایی هم با شناختی که از انفعال تیم ایرانی طی چند دور مذاکره طولانی به دست آورده بود، جنگ روانی و تبلیغاتی خود را برای تحت فشار قرار دادن و امتیازگیری از طرف ایرانی آغاز کرد. جان کری در این باره در گفتگو با خبرنگاران گفت: «خویشتنداری واشنگتن در حال اتمام است. ما نمیتوانیم تا ابد منتظر بمانیم؛ اگر تصمیمات جدی گرفته نشود، ما به طور قطع آماده اعلام پایان این روند خواهیم بود». همچنین در همان چند روزی که مذاکرات به بنبست خورده بود، رسانهها خبرهایی از ترک هتل محل مذاکرات توسط نمایندگان روسیه و چین منتشر کردند.
در نهایت، اما ۲۳ تیرماه با وجود همه فراز و نشیبها، توافق هستهای ایران و ۶ قدرت به امضا رسید. سرانجام با سازش و کوتاه آمدن تیم مذاکرهکننده ایران، حرف روسیه و چین در باب لغو کامل تحریمهای موشکی و تسلیحاتی حداکثر ظرف یک ماه بعد از امضای توافق، به کرسی ننشست! در نتیجه، طبق مصالحه تیم ایرانی با طرفهای غربی، تحریمهای تسلیحاتی برای ۵ سال دیگر بر جای خود باقی ماند. با این وجود، اما اصل ماجرای آن چند روز نفسگیر و ماهیت قفل ایجاد شده در چند روز آخر مذاکرات، همچنان مبهم باقی ماند تا اینکه چند روز بعد از توافق نهایی وین اظهارات برخی مقامات غربی پرده از ماجرا برداشت. بر این مبنا سرگئی لاوروف در مصاحبهای، پرده از راز آن بنبست چند روزه در مذاکرات برداشت. او در مصاحبهای گفت: «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما به رغم حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد! در نهایت، همکاران ایرانی ما که طبیعتا در این باره تصمیمگیرنده اصلی بودند، موافقت کردند در این باره معامله کنند. طبیعتا ما و چین با توجه به اینکه ایران با آن موافق بود، از آن حمایت کردیم». وندی شرمن، مذاکرهکننده سابق آمریکا هم سال ۹۵ در مصاحبه با پایگاه «راشا مترز» به بخشی از جزئیات مذاکرات هستهای در روزهای پایانی پرداخت. شرمن با اشاره به برخی نقاط اختلاف تیم مذاکرهکننده آمریکا و روسیه در جریان مذاکرات هستهای گفت: «یکی از نقاط واگرایی و اختلاف ما و روسها که البته در اواخر مذاکرات روی میز گذاشته شد، قطعنامه سازمان ملل درباره تحریم موشکی و تسلیحاتی بود. روسیه معتقد بود نباید هیچ محدودیتی بر روی موشک و تسلیحات باشد. آنها هیچ محدودیتی را روی موشکهای خودشان نمیخواستند و البته فکر میکردند چنین محدودیتی نباید بر ایرانیان هم اعمال شود. در نهایت بر سر این موضوع مصالحه کردیم». شرمن ادامه داد: «روسیه و چین معتقد بودند قطعنامه صرفا باید توافق را تایید کند و نباید هیچ محدودیتی بر برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران باقی بماند. آنها نمیخواستند برنامه موشکی یا ممنوعیت واردات تسلیحاتی ایران پابرجا بماند، اما آنها متوجه شدند بدون وجود محدودیتهایی که بود، ما نمیتوانیم توافق کنیم». وندی شرمن در ادامه این گفتگو درباره محدودیتهای ایران و روسیه برای قبول کردن نتیجه نهایی مذاکرات اینچنین گفت: «مسأله مهم دیگر این بود که روسیه نمیخواست توافق [هستهای ایران و ۱+۵]مبنایی برای چیزهای دیگر شود. برای ایرانیان هم مهم بود که این توافق یک توافق خاص و منحصر به فرد نباشد و آنان تبدیل به انگشتنمای دیگران نشوند. مجبور بودیم تلاش بسیار زیادی به کار ببندیم تا هر دوی این خواستهها عملی شود». وندی شرمن افزود: «آمریکا میخواست بتواند تحریمها را با سرعت بازگرداند. ما میخواستیم مطمئن شویم حق وتوی ما (در متن برجام) دستنخورده باقی میماند و به مکانیسم ماشه رسیدیم که یک نوع رأیگیری معکوس است». «سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه و مذاکرهکننده ارشد روسیه در توافق هستهای ایران ۱+۵ هم یک سال بعد از برجام، راز بنبست روزهای آخر منتهی به برجام را اینگونه تشریح کرد: «این موضوعی پنهان نیست که روسیه طی مذاکرات هستهای حامی رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران در زودترین موعد ممکن بود، ما حتی در مقاطعی پیشنهادهایی را تدوین کردیم که بر اساس آن تحریم تسلیحاتی یک ماه پس از اجرای برجام رفع شود، اما نتیجه متفاوت بود».
گفتنی است تیم مذاکرهکننده طی ۵ سال گذشته نهتنها تصمیم گرفت این مساله را مسکوت بگذارد که هیچگاه به تکذیب اظهارات مقامات روس و آمریکایی هم نپرداخت تا اینکه روابط عمومی وزارت امور خارجه بعد از گذشت ۵ سال مردادماه سال جاری در بیانیهای تلویحا صحت گفتههای لاوروف و شرمن را تایید کرد. در بخشی از بیانیه روابط عمومی وزارت امور خارجه درباره تحمیل تحریمهای تسلیحاتی به کشورمان آمده است: «حتی موافقت ایران، روسیه و چین هم مساله را حل نمیکرد، بلکه مشکل این بود که دیگران رضایت نمیدادند».
***
تحریم با حربه اشک!
وندی شرمن، عضو تیم مذاکرهکننده آمریکا در برجام و معاون سیاسی وزیر خارجه در دولت اوباما در بخشی از کتاب خاطرات خود به نام «بدون هراس» به ماجرای تحمیل تحریمهای تسلیحاتی و موشکی به تیم مذاکرهکننده ایرانی پرداخته است. در بخشهایی از این خاطرات آمده است:
بهترین راه توصیف مذاکرات، تشبیهش به پیچیدهترین و مهمترین مکعب روبیک است. هر چه بیشتر یک طرف را بچرخانید تا درستش کنید، آنطرفش خرابتر میشود. وقتی خبرنگاران میپرسیدند کدام مسائل هنوز حل نشدهاند، به آنها میگفتم: «هیچ بخشی از مذاکرات تمام نمیشود تا تمامش کامل نشود». دوازدهم جولای بنا بود من سرپرست تیم مذاکرهکننده ایرانیان، عباس عراقچی و همراهش، مجید تختروانچی را ملاقات کنم تا درباره تصمیم سازمان ملل درباره شرایط توافق و محدودیتهای موشک بالستیک، انتقال سلاح و موارد دیگر مربوط به این مسأله که مربوط به توافق هستهای نبودند، بحث کنیم و باید طوری به جمعبندی میرسید که ارزش جایگزینی یک دهه تصمیم سازمان ملل در همین موارد را داشته باشد. با تصمیم جدید که قوانین توافق را خلاصه میکرد، تلاشی طولانی که بلندپروازی هستهای ایران را محدود میکرد و اوایل سال ۲۰۰۰ در شورای امنیت آغاز شده بود، به حالت قبل بازمیگشت. تصمیم نهایی همیشه به عنوان آخرین گام مذاکرات بیرون گذاشته میشد، چون اعضای شورای امنیت درباره اینکه باید شامل چه چیزهایی باشد، توافق نداشتند. ما به این نتیجه رسیده بودیم که فشار، طرفین را برای سازش ترغیب میکند. ایالات متحده محدودیت موشکی و انتقاد از سلاحها را در نظر میگرفت. روسیه و چین که موافق انتقال آزادانه سلاح و گسترش فناوری موشکی بودند، نمیخواستند محدودیتهایی روی ایران اعمال شود. ناگهان حس کردم در آستانه موفقیت هستیم در حالی که تا چند ساعت قبل همه چیز ناامیدکننده بود. دیروز شبکهای از موارد اساسی مثل محدودیتهای موشکی امکانپذیر، مدت محدودیت و تحریمهایی را که در صورت زیر پا گذاشتن اعمال میشود، به صورت تشریحی روی برگهای که از دفترم کنده بودم کشیدم. بعد از شام روز بیستوپنجم من، عراقچی و روانچی را در اتاق غذاخوری خصوصی در کوبورگ ملاقات کردم. شبکهام را از فرمولهای قابل قبول وسط میز کوچک گرد گذاشتم. کنار من معاونم «راب مالی» که از موقعیتش به عنوان هماهنگکننده کاخ سفید در خاورمیانه، آفریقا و حوزه خلیج به صورت موقت و کمکی آمده بود، نشست. جلسه که شروع شد، ۲ ایرانی یکی از فرمولهایی را که من در نمودارم کشیده بودم پذیرفتند. محدودیتهایی که رویش توافق کردند با خواستههای رئیسجمهور همسو بود. ناگهان حس کردم در آستانه موفقیت هستیم، در حالی که تا چند ساعت قبل همه چیز ناامیدکننده بود. بعد عراقچی راست نشست، گفت قبل از اینکه طرح کلی تصمیم به نتیجه برسد، مطلب دیگری هست که باید در موردش بحث شود. بعد درباره مسالهای که قبلا به نتیجه رسیده بود بحث کرد. این ویژگی عادی سبک مناظره ایرانیان بود؛ همین که به نظر میرسید توافق حتمی است، ناگهان مشکلی ایجاد میشد. چیزی را که میخواستید به شما دادیم، حالا یکی از چیزهایی که از ما گرفتهاید، به ما بدهید. اما در آن لحظه کاسه صبر من لبریز شده بود. با تمام کارهایی که برای رسیدن به این نقطه کرده بودیم، حرکت لحظه آخری برایم دیوانهکننده بود. شروع کردم: «کافیه عباس. تو همیشه چیز بیشتری میخواهی. مهلت تموم شده و تعطیلات کنگره بزودی شروع میشه...» فریاد زدنم را میشنیدم. در این لحظه خشمم نسبت به خواستههای ایرانیان آنقدر زیاد بود که نتوانم تاکتیکی جلو بروم؛ نخستینباری نبود که این اتفاق برایم میافتاد، اما مطمئنا ناراحتکنندهترینشان بود. نمیدانم کی عصبهای سیستم احساسیام بین خشم و گریه جابهجا شده بود. در هر صورت، کار دیگری جز نادیده گرفتن اشکهایی که از صورتم میچکید و ادامه دادن، نمیتوانستم بکنم. به ایرانیان گفتم: «نمیدانم الان میخواهم چه کنم، اما مهمتر از همه، شما دارید تمام کارهایی را که کردهایم در معرض خطر قرار میدهید». عراقچی و روانچی مبهوت شده بودند. فکر میکردند مرا میشناسند، اما این هقهق، وندیای را نشان داد که تا به حال با او روبهرو نشده بودند. بعد از سکوتی طولانی، عراقچی از موضوعی که مطرح کرده بود، صرفنظر کرد. اشکهای من گواه این بود که دیگر چیزی برای دادن وجود ندارد. آن پایان اشکآلود آخرین چرخش اساسی مکعب روبیک شد.