تاریخ انتشار
سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۵۹
کد مطلب : ۴۳۵۱۷۶
مسابقه نامزدهای انتخابات در شعارهای پوپولیستی و «ناممکن»؛
سونامی وعدهها؛ عجیبترین شعارهایِ نامزدهای انتخاباتی چیست؟
۰
کبنا ؛کسانی که حوزه سیاست را به شکلی حرفه ایتر دنبال میکنند، میدانند که «پوپولیسم» چیست و چه زمانی ظهور میکند. سیاستمدارِ «پوپولیست»، سیاستمداری است که سر و کله اش ناگهان و از ناکجاآبادِ سیاست پیدا میشود. او به سرعت، به تمامِ تاریخچه سیاست در پشتِ سرِ خود میتازد و همه سیاستمدارانِ پیش از خود را گروهی ناکارآمد و فاسد معرفی میکند.
محمد مهدی حاتمی در فرارو نوشت: او برایِ مردمِ خسته از سیاست نسخههای عجیب و غریب میپیچد و میگوید نسخههای «نخبگان» را قبول ندارد، چرا که همین «نخبگان» بوده اند که کار را به اینجا کشانده اند. سیاستمدارِ «پوپولیست» ممکن است حتی علیه ساختاری که در آن سیاست ورزی میکند هم بشورَد و بگوید «من که از اینها نبودم!»
سیاستمدارِ «پوپولیست»، اما کاری بس مهمتر هم میکند و آن اینکه آدرس ناکجاآباد میدهد. میگوید من یک ماهه فلان میکنم و یک ساله بهمان میکنم. بیکاری را از بین میبرم؛ وام میدهم؛ کشاورزی را توسعه میدهم؛ همان کاری که در حوزه فضایی کردیم را در حوزه خودرویی میکنم و چه و چه. اما کارآزمودگان میدانند که این وعدهها نه فقط راه به جایی نمیبرند، که با بالابردن سطح مطالبات عمومی، وضعیت را وخیمتر هم میکند.
اما در شرایطی که سیاست ورزی و ای بسا سیاست گذاریِ اقتصادی و سیاسی در ایران ظاهراً به کوچه بن بست رسیده، نامزدهای شرکت کننده در انتخابات ریاست جمهوری هم راه حلهایی عجیب برای برون رفت از وضعیت پیدا کرده اند و عجیبتر آنکه در جایی که کالای سیاست خریدار ندارد، هر کس بلندتر داد میزند تا مشتری بیشتری پیدا کند.
اما عجیبترین شعارهایِ «پوپولیستی» ِ نامزدهای انتخاباتی تا این لحظه چه بوده و چگونه میتوان آنها را راستی آزمایی کرد؟ در این نوشتار، به عجیبترین وعدههای انتخاباتیِ دو تن از نامزدها میپردازیم.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی: مرد شعارهای عجیب
تا این لحظه از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری، عجیبترین وعدهها را نایب رییس پیشین مجلس شورای اسلامی و عضو کنونی همین مجلس داده است. قاضی زاده هاشمی، گفته به جوانان وام فوری ۵۰۰ میلیون تومانی خواهد داد؛ وعده داده که مسکن ۳ دهک پایین جامعه را با اقساط ۳۰ ساله تامین خواهد کرد و ۴.۵ میلیون واحد مسکونی هم در کشور خواهد ساخت.
او همچنین وعده داده که ظرف ۲ سال، نرخ تورم را به زیر ۵ درصد خواهد رساند؛ به هر ایرانی ماهانه یک بسته ۳۰۰ هزار تومانی غذا خواهد داد و با ایجاد یک مدل حکمرانی شهر-کشوری (این عبارت هم از خودِ او است) ۴۸۵ پایتخت در ایران ایجاد خواهد کرد، به گونهای که هر پایتخت به طور مستقل برای توسعه خود برنامه ریزی کند.
اما این وعدهها تا چه حد عملیاتی هستند؟ نخست اینکه هیچ بانکی در کشور وام ۳۰ ساله پرداخت نمیکند و بالاترین مدت زمان بازپرداخت وام، بر اساس اطلاعات نگارنده ۱۲ سال بوده و آن هم مربوط به تسهیلات خرید مسکن است که با ترهین سند ملک نزد بانک، پشتوانهای برای تسهیلات اعطایی ایجاد میکند.
میتوان پرسید آیا بانکی پیدا میشود که وام ۳۰ ساله به کسی بدهد که سندی ملکی برای اخذ وام ندارد یا آنکه تسهیلات مورد نظر آقای قاضی زاده هاشمی باز هم به جیب کسانی میرود که همین حالا هم بدهکار نظام بانکی هستند؟
وعده اعطای وام ۵۰۰ میلیون تومانی به جوانان هم بر همین قیاس، نجومی به حساب میآید. بانکها همین حالا هم در اعطای وام ۱۰۰ میلیون تومانی ازدواج به زوجهای جوانی که بسیاری از آنها توانایی بازپرداخت اقساط وام را ندارند، این دست و آن دست میکنند و عجیب است که شبکه بانکی کشور چگونه میخواهد ۵ برابر شدن تسهیلات اعطایی را (تنها در این بخش) هضم کند.
بسته غذای ۳۰۰ هزار تومانی به هر ایرانی در هر ماه هم یک محاسبه ساده نیاز دارد. ایران ۸۴ میلیون نفر جمعیت دارد و این یعنی دولت آقای قاضی زاده هاشمی باید ماهانه حدود ۲۸ هزار میلیارد تومان تنها برای همین یک طرح هزینه کند.
با نرخ دلار ۲۳ هزار تومانی، این یعنی هزینه ماهانه ۱.۲ میلیارد دلاری و سالانه حدود ۱۴.۵ میلیارد دلاری. نکته این است که دولت ایران در سال ۱۳۹۹، تنها ۱.۲ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است و تا تحریمها برطرف نشوند، بعید است که این عدد به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کند.
وعده ۴۸۵ پایتخت خودمختار برای ایران هم اساساً نه فقط ناممکن، که بی نهایت خطرناک است. این طرح نیازمند تغییر قانون اساسی کشور است، چرا که اختیارات مجلس، استانداری ها، هیئت دولت و سایر نهادهای عمومی کشور را زیر سوال میبرد. میتوان پرسید آیا نایب رئیس پیشین مجلس و نماینده چهار دوره آن، این بدیهیات را نمیداند؟
محسن رضایی: اقتصاددانی که FATF را تصویب نکرد
محسن رضایی هم در جایگاه دومین نامزد انتخاباتی با بیشترین میزان وعدههای دور از دسترس قرار میگیرد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که دکترای اقتصاد هم دارد، میگوید میخواهد به ۴۰ میلیون ایرانی ماهانه ۴۵۰ هزار تومان یارانه بدهد یا به عبارت ساده تر، یارانه پرداختی به نیمی از جمعیت کشور را ناگهان ۱۰ برابر کند.
او البته گفته که مبلغ مورد نیاز برای طرح خود را از طریق صرفه جویی در واردات نهادههای دامی و نیز یارانه پنهان انرژی به دهکهای درآمدی بالا تامین خواهد کرد و از این طریق، ۸ میلیارد دلار کنار میگذارد.
اما ناگفتههای طرح آقای رضایی کجاست؟ نخست اینکه ایران چگونه میتواند یک شبه، یک ساله و حتی ۴ ساله به جایی برسد که از واردات ۴ میلیارد دلار نهاده دامی، به تولید ۴ میلیارد دلاری نهادههای دامی برسد؟ آیا تولید ۴ میلیارد دلار نهاده دامی (کمابیش معادل ۹۲ هزار میلیارد تومان) بدون سرمایه گذاری ممکن است؟ مبلغ مورد نیاز برای آن سرمایه گذاری چگونه تامین میشود؟!
از طرف دیگر، حذف یارانه انرژی ثروتمندان، بدون حذفِ یارانه انرژی فرودستان، یعنی سیاست «تبعیض قیمتی». این یعنی مثلاً از ثروتمندان به ازای مصرف هر کیلووات-ساعت برق، به جای ۲ هزار تومان، مثلاً ۵ هزار تومان دریافت شود. اما مشکل اینجا است که چگونه میخواهیم این تبعیض قیمتی را اعمال کنیم؟ از کجا میفهمیم که چه کسی چقدر ثروتمند است که مشمول این طرح شود؟
اگر شناسایی ثروتمندان برای «چلاندنِ» آنها این قدر ساده است، چرا اخذ مالیات از حسابهای بانکی با دارایی مثلاً بالایِ ۵ میلیارد تومان (که با توجه به ثبت اطلاعات هویتیِ صاحب حساب بسیار سادهتر هم هست) اجرایی نمیشود؟
محسن رضایی، اما وعدههای دیگری هم داده است. او میگوید میخواهد پول ملی ایران را پس از «دلار» و «یورو»، به قدرتمندترین واحدی پولی «منطقه» بدل کند. نخست اینکه قدرتمندترین واحد پولی منطقه و حتی جهان، نه «دلار» و «یورو»، که «دینار کویت» است.
این در حالی است که نفسِ قدرتمند بودن یک واحد پولی هم به معنای برتر بودن اقتصاد آن کشور نیست و این موضوع پیچیدگیهای بیشتری دارد. از طرفی، در حالی که «ریال ایران» پس از «بولیوار ونزوئلا»، ضعیفترین واحد پولی در جهان است، مشخص نیست سردار رضایی چگونه و با کدام ابزار اقتصادی میخواهد به تقویت پول ملی ایران بپردازد؟
تقویت یک واحد پولیِ از ارزش افتاده همچون ریالِ ایران، مستلزم پشتوانه ارزیِ قابل توجهِ بانک مرکزی ایران است و این هم به نوبه خود مستلزم صادرات کالا و خدمات از ایران خواهد بود. اما میتوان پرسید چه چیزهایی مانع صادرات کالا (و در راس آنها نفت، گاز، محصولات پتروشیمی، فولاد و محصولات معدنی) از مبدا ایران به کشورهای دیگر شده است؟
اصلیترین موانع بر سر راه صادرات ایران، روابط تنش آلود ایران با جهان خارج و عدم تصویب FATF در ایران است و از قضا، محسن رضایی در مقام دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام، دقیقاً در جایگاهی حقوقی قرار دارد که باید در مورد عدم تصویب FATF توضیح بدهد!
اعتمادسازی و ممانعت از وعده توخالی؛ وظیفه مهم نامزدها
انتخابات ۲۸ خرداد به دلایلی مانند شیوع کرونا و مسایل اقتصادی، شرایط متفاوتی دارد اما مردم ایران ثابت کردهاند که با وجود مشکلات و گلهمندیها در لحظههای سخت پای کار نظام و انقلاب هستند. بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد که رسانههای داخلی به بررسی جنبه های مختلف انتخابات ریاست جمهوری پرداخته اند.
مهمترین محورهای انتخاباتی از نگاه رسانههای اعتدالی، اصلاحطلب و اصولگرا
رسانه های اعتدالی خبرآنلاین و روزنامه همشهری در شبانه روز گذشته در مطالبی، سخنان نامزدهای انتخابات در مناظره نخست را تحلیل و بررسی کردند در این بازه زمانی روزنامه ایران هم یادداشتی به قلم علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رییسجمهوری و سخنگوی دولت در خصوص انتخابات منتشر کرد. رسانههای اصلاح طلب نیز در مطالب و گفت وگوهایی مختلف بر ضرورت اعتمادسازی برای مشارکت حداکثری در انتخابات تاکید کردند و مشکلات پیشرو در این امر خطیر را مورد بررسی قرار دادند، همچنین این روزنامهها در گزارش های مختلف به تحلیل و بررسی سخنان نامزدهای انتخابات پرداختند، برای نمونه روزنامه آرمان ملی، شرق، همدلی و آفتاب یزد به ترتیب در تیترهایی با عنوان مناظره؛ فرصت از دست رفته، اقتصاد در مناظره کاندیداها، غیبت کارشناسان در ارزیابی تبلیغات نامزدها و مشاجره یا مناظره؟ به این موضوع پرداختند. رسانه اصولگرای فارس در تیتری با عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به جای کلیگویی پاسخ مردم را بدهد، سخنان صادق خلیلیان عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس را بازتاب داد، دیگر خبرگزاری این جریان از جمله مهر و روزنامه رسالت در مطالب و گفت وگوهای خود بر لزوم مشارکت حداکثری مردم و توجه به این مهم را انعکاس دادند.
رسانههای اعتدالی
انتقاد مصباحی مقدم از اولین مناظره انتخابات ۱۴۰۰؛ مناظره بود یا کنکور؟
خبرگزاری خبرآنلاین به گفت وگو با غلامرضا مصباحی مقدم، عضو جامعه روحانیت مبارز پرداخت و آورد:
*یک تفاوت جدی این است که مناظره های قبلی بیشتر ایجادِ هیجان میکرد، آن مناظره ها بیشتر موجب تفکر و تعقل مخاطب می شد و به تواناییهای کاندیداها و برنامه داشتن یا نداشتن آنها آشنا می ساخت، اینکه آنها به مشکلات آشنا هستند یا نیستند، آیا راه حل دارند یا ندارند، از این جهات به نظر من مناظرات انتخابات قبلی بهتر بود و علاوه بر این مناظره هایی بود که بیشتر از گذشته رعایت اخلاق در آن صورت میگرفت.
*مردم تا الان متوجه شده اند ولی هنوز نمیتوان قضاوت کرد چون هنوز دو مناظره دیگر در پیش داریم، ممکن است آنها در مناظرات بعدی برنامه های خودشان را رو کنند.
* به نظر میرسد برخی آمدهاند که با تخریب کاندیداهای دیگر تعدادی رای به دست آورند هرچند ممکن است رای قابل توجهی هم نداشته باشند، در واقع چیزی که مخاطب مشاهده کرد، منازعه بود تا مناظره.
*به نظر من مردم به تدریج با این ترفندها برای رای آوری آشنا شده اند، اینکه بعضی ها تلاش می کنند با تخریب دیگران موقعیتی برای خوشان به دست آورند، اتفاقا این کار امروز مثل گذشته دیگر جواب نمی دهد، چون مردم تا کنون از این ناحیه ضربه خورده اند و متوجه شده اند لزوما کسانی که قدرت تخریب دیگران را در مناظره ها دارند کارایی بالاتری ندارند و نمی توانند مشکلات مردم را حل کنند.
*من واقعا نمی دانم کسی کاندیدای پوششی است یا نیست چون خود آقایان مدعی هستند که کاندیدای پوششی نیستند، من تصور نمی کنم چنین عنوانی بتواند برای تعیین مواضع افراد و انتظارات افرادی که کاندیدا شدهاند چیزی را روشن کند.
آیا وعده «یارانه» هنوز هم برای ایرانیها فریبنده است؟
فرارو در این زمینه نیز نوشت: یارانههای نقدی و غیر نقدی، سالها است که با زندگی ما ایرانیها عجین شده است. در واقع، اکنون دست کم ۴ دهه است که ما به اشکال مختلف از دولتهای مان یارانه میگیریم و ظاهراً، این به چپ گرا یا راست گرا بودن دولتها هم خیلی ربطی نداشته است.
یارانه ها، از دهه ۱۳۶۰ تا امروز
دولتِ زمان جنگ در دهه ۱۳۶۰، اساسا کشور را با یارانهها اداره میکرد و کوپنهای روغن، برنج، چای و امثال این ها، تا سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ هم مهمانِ شیوه کشورداری ایران بودند، اما با روی کار آمدن دولت هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۶۸، تلاش برای خلاص کردنِ اقتصاد ایران از شر «یارانهها» هم آغاز شد.
سرمایه گذاری در بورس ثبت نام آنلاین احراز هویت بدون مراجعه حضوری
سرمایه گذاری در بورس ثبت نام آنلاین احراز هویت بدون مراجعه حضوری
با این همه، دولت «سازندگی» در این پروژه کلانِ خود موفق نشد و دولت بعدی، یعنی دولت «اصلاحات» هم همینطور. محمد خاتمی، رییسِ دولت «اصلاحات»، پس از پایان کارش به عنوان رییسجمهور، در یک مصاحبه گفته بود که دوست داشته در زمان ریاست جمهوری دو کار مهم را به انجام برساند، اما موفق نشده است. یکی از این دو، به گفته او، «تک نرخی کردن ارز» بود و آن دیگری، «هدفمند کردن یارانه ها».
دولت نخستِ احمدی نژاد در سال ۱۳۸۷، لایحه هدفمندسازی یارانهها را به مجلسِ وقت فرستاد، اما تا تبدیل شدن این لایحه به قانون، ۲ سال طول کشید. اجرای طرحِ پر سر و صدایِ «هدفمندسازی یارانه ها» که با گران شدن دوباره بنزین (پس از سال ۱۳۸۶) هم همراه بود، در سال ۱۳۸۹ کلید خورد.
اکنون که حدود ۱۱ سال از آن زمان میگذرد، بخش تولید و صنعت (به رغم تصریح قانون) هنوز هیچ یارانهای دریافت نکرده و با وجود آزاد شدن منابع مالی سنگینی که باید خرجِ یارانهها میشد، نه فقط دست دولت برای تخصیص این منابع به توسعه کشور باز نشده، که پرداخت یارانه هایِ نقدیِ بسیار ناچیز به حدود ۹۷ درصد از جمعیت کشور، عملاً باری هم بر دوش دولت شده است.
ایرانیها چقدر یارانه گرفتند؟
با احتساب دلار ۲۳ هزار تومانی (که در این ۱۱ سال مبالغی از هزار تومان، تا ۳ هزار و ۷۰۰ تومان و حتی ۳۲ هزار تومان را هم به خود دیده)، دولت تاکنون ۱۸ میلیارد دلار یارانه به مردم ایران پرداخت کرده است (با در نظر گرفتن قیمتهای دیگر برای دلار، این عدد میتواند بالاتر و پایینتر برود).
این عدد، بسیار بزرگ است و در مقابل، به نظر میرسد عایدی آن برای شهروندان ایرانی بسیار کم بوده باشد. در واقع، عمده شهروندان ایرانی، امروز از مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی یارانهها با تمسخر یاد میکنند و با وجود آنکه گزارشهای نگران کنندهای از گرو گذاشتن یارانهها برای خرید نان از نانواییها در برخی شهرهای استان سیستان و بلوچستان هم شنیده میشود، این میزان یارانه برای بخش عمدهای از طبقه متوسط ایران ناچیز است.
این در حالی است که با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، دولت و برخی چهرههای ملی، سیاسی و حتی مذهبی، از مردم خواستند که از دریافت یارانههای نقدی انصراف بدهند. نتیجه، اما حیرتآور بود.
تقریبا ۹۷ درصد از شهروندان، خواستار تداوم دریافت یارانهها شدند و رسانهها، تحلیلهایی با عناوینی همچون «جامعهشناسی عدم انصراف از دریافت یارانه» کار کردند. جمعبندی رسانهایِ این موضوع این بود که ایرانی ها، در بیاعتمادیِ کامل به دولت، ترجیح میدهند همین ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانِ ماهانه را هم دریافت کنند تا از قافله عقب نمانند.
چرا یارانه دهکهای درآمدی بالا قطع نشد؟
در این میان، یک پرسش مهم میتواند این باشد که چرا با وجود فشارهای مالی و سیاسی و با وجود تصویب قوانینی در مجلس، هنوز یارانه دهکهای درآمدی بالا قطع نشده است؟ به نظر میرسد هیچ دولت و یا جریانِ سیاسی نمیخواهد بدنامیِ اجتماعی و سیاسی ناشی از قطع یارانه میلیونها نفر را به جان بخرد.
بر این اساس، با وجود آنکه امکان فنی شناسایی دهکهای درآمدی بالا وجود دارد (از جمله با چک کردن حسابهای بانکی و تراکنشهای مالی، دادههای مالیاتی، داراییهای ملکی و...) هنوز هم بخش عمده اعضای این دهکها یارانهای را دریافت میکنند که برای آنها بی نهایت ناچیز است، اما میتواند زندگی دهکهای درآمدی پایینتر را دگرگون کند.
وقتی همه «پوپولیست» میشوند
نگرانی اصلی، اما این است که همه نامزدهای انتخاباتی در واقع «مجبور میشوند» وعده یارانههای بیشتر و بیشتر بدهند و گویی مسابقه بر سر نامزدی است که بالاترین پیشنهاد را میدهد. در اینکه دولت باید از دهکهای درآمدی پایین حمایت کند شکی وجود ندارد.
جدیدترین گزارش سازمان تامین اجتماعی نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد از ایرانیها زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند (یعنی با کمتر از ۲.۱۹ دلار در روز یا به عبارتی کمتر از ۵۰ هزار تومان در روز). به این ترتیب، دولت باید دست کم از این جمعیت حمایت کند تا نگرانیهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی کاهش پیدا کنند. اما پرسش واقع بینانه این است: چه کسی قرار است هزینه پرداخت یارانه یا حمایت نقدی به این جمعیت بزرگ در ایران را بدهد؟
کسانی میگفتند رخدادهای پس از آزادسازی قیمت بنزین در سال ۱۳۹۸، موجب خواهد شد که دولتهای بعدی تا سالها جسارت اجرای طرحهای بزرگ را نداشته باشند و سعی کنند با «هر آنچه که هست» بسازند.
اما آیا در نبود دلارهای نفتی و در نبود رشد اقتصادیِ قابل توجه، میتوان چتر حمایتیِ بزرگی روی سر ۳۰ درصد از جمعیت ایران (یعنی حدود ۲۵ میلیون نفر) کشید؟ کسانی که زیر «خط فقر مطلق» نیستند، اما زیر «خط فقر نسبی» هستند چطور؟ اگر قرار است از آنها هم حمایت یارانهای بشود، منابع مالی چند صد هزار میلیارد تومانیِ مورد نیاز از کجا قرار است تامین بشود؟ و در نهایت اینکه آیا وعده پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی یا وعدههای شبیه به آن که فضایِ سیاسیِ کشور را در بر گرفته، در نهایت به تشدید بحران نمیانجامد؟
انتخاب یا انتخابات
روزنامه ایران یادداشتی به قلم علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت منتشر کرد و نوشت:
* این روزها، گویی اصل «انتخابات» و «انتخاب» دچار اخلال مفهومی و تقدم و تأخر اولویت و اصالت شده به گونهای که اهمیت فرد «منتخب» - به هر ترتیبی - بر اصل و اساس و فلسفه وجودی «انتخابات» غلبه کرده است.
* نگاه کنید به بیاناتی که از سوی برخی افراد مؤثر دارای تریبون بیمحابا در مورد نقش مردم بیان میشود و حتی افراد مسوول در نهاد تصمیمگیر در انتخابات نیز با اشکال غیرمستقیم آن را بیان میکنند. در مقابل این افراد نیز متأسفانه دیدگاههایی مبتنی بر بیفایدگی صندوقهای رأی ترویج میشود.
* براساس فلسفه جمهوریت، مردمسالاری و تحقق عبارات معروف «مردم در صحنه» و «میزان رأی ملت است» امام خمینی، نباید به «صندوقها» فقط به عنوان پدیدهای که از آن فردی برای اداره امور کشور بیرون میآید نگاه کرد. چنین نگاه تقلیلگرایانهای به صندوقها، اهمیت صندوق را یکبار مصرفی کرده و صرفاً توجیهگر نیات سیاسی عدهای میشود.
*در نگاه وفادارانه به امام(ره)، آرمانهای بنیانگذاران مشروطه و پدران قانون اساسی و مواضع بزرگان و انقلابیون پیشاهنگی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و مقام معظم رهبری و... و همچنین تلقی و دیدگاه مردم رأیدهنده به قانون اساسی مبتنی بر صندوق به مثابه ضمانت منافع مردم برای تعیین حق سرنوشت، بر خلاف آن نگاه تقلیلگرایانه، صندوقها باید به مثابه نمادی از تضمین سرمایه اجتماعی و اعتماد بین آحاد جامعه، تأمین منافع و امنیت ملی و نیز اتصالات میاننسلی و تغییرات با ثبات به نحوی که جامعه به سمت رشد و توسعه و تعالی حرکت کند، دارای کارکرد باشند.
*اینروزها، عدهای بیپروا از نتیجه انتخاب یعنی منتخب و اهمیت نداشتن انتخابات سخن میگویند، گویی اصل صندوق و وفاداری به حفظ نهاد صندوق، به فراموشی سپرده شده و بیاناتی با مضمون مزاحمانگاری از صندوق رأی برای تعیین فردی مطلوب جهت اداره جامعه مطرح شدهاند. از اینرو، در این مقاله تلاش خواهم کرد دیدگاههای امامخمینی(ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در مورد «میزان رأی ملت است» و اصالت صندوقها را به بحث بگذارم.
* در ۱۵ خرداد امام همراه با مردم، مقطعی تاریخی را آفرید و باعث شد تا نیمه خرداد، تبدیل به یک نماد بشود؛ نماد روزگاری که آنچنان انسداد سیاسی و سرکوب نظامی گسترش یافته بود که از درون این استبداد، حرکتی مردمی توسط اقشار محروم به مثابه یک «انتخاب» به نمادی علیه ظلم و دیکتاتوری شاهنشاهی تبدیل شد.
سه نکته که درباره نامزدهای انتخابات به چشم آمد
روزنامه همشهری در گزارشی به برداشت سیاستمداران از مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری پرداخت و نوشت:
*اولین مناظره تلویزیونی ۷ نامزد انتخابات ریاست جمهوری چنگی به دل نزد؛ از نگاه کارشناسان سطح آگاهی و تسلط نامزدها به امور در قامت یک رئیس جمهور نبود.
* سانسور تحریم و کرونا به عنوان بخشی از دلایل وضعیت اقتصادی کشور؛ نابلدی و بداخلاقی سه نکته ای بود که سیاستمداران درباره مناظره ها به آن اشاره کردند.
* نابلدی نامزدهای ۷ نامزد انتخابات ریاست جمهوری در نخستین مناظره تلویزیونی چنان به چشم می آمد که در جایی از مناظره عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی و یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خطاب به بقیه نامزدها که برنامه ای به جز حمله به دولت نداشتند گفت که حسن روحانی به لحاظ بیان، تسلط بر امور و دنیادیدگی از همه شما بهتر است.
*این نابلدی نامزدهای انتخابات را مجید تفرشی، تاریخ نگار معاصر در توئیتی اینگونه تعریف کرد: «عناصر مفقود در مناظره اول: سواد عمومی، اطلاعات تاریخی، اشراف به تحولات منطقه ای و بین المللی، آشنایی کامل به یک زبان خارجی، رفتار کاریزماتیک، فن بیان جذاب، منش محکم و محترم، توانایی جلب افکار عمومی، توانایی جلب نظر نخبگان، پیشینه کاملا قابل دفاع، ارایه راهکار راهبردی درباره تحریم های جهانی.
رسانههای اصلاح طلب
مناظره؛ فرصت از دست رفته
روزنامه آرمان ملی یادداشتی به قلم نعمت احمدی حقوقدان منتشر کرد و نوشت:
*موضوع تبلیغات در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با توجه به شرایط پیشآمده یعنی فراگیری کرونا و منع آمد وشد بین استانها، شرایطی را بهوجود آورده که در نوع خود کمنظیر است.
* محدودیتهای ایجادشده برای کاندیداها که در مسایل و موضوعاتی به لحاظ شرایط خاص مذاکرات وین ورود پیدا نکنند و نیزعدم امکان تبلیغ درداخل کشور، تنها کانال ارتباط بین آنها و رایدهندگان را همین جعبه جادویی تلویزیون و تا اندازهای رادیو کرده که آنهم محدودیت الزامی و اجباری خاصی بین کاندیداها و مردم به لحاظ مدیریت دولتی رادیو و تلویزیون بوجود آورده است.
*وقتی که بزرگان اصلاحطلب اعلام میکنند، کاندیدایی در انتخابات ندارند از باب منطق کلامی یعنی اینکه این دو نفر مورد تائید اصلاحطلبان نمیباشند. به دیگر سخن، این دو نفر باید با تکیه بر وزنه کلامی و گفتاری و نوشتاری خود به جمع آراء بپردازند.
*در بین اصولگراها نیز با توجه به همقد و هموزن نبودن پنج نفر با یکدیگر مشخص است که در آن اردوگاه هم چه سرنوشتی رقم خورده است.
*آقایان رضایی و جلیلی قبلا خود را در معرض آرای عمومی قرار دادند و شرایط آنان ظرف این چند سال فرقی نکرده است و جاذبهای بیش از دورههای قبل ندارند.
*افراد دیگر مثل آقای قاضیزاده هاشمی و آقای زاکانی برای نوبت اول است که پای ترازوی وزنکشی انتخاباتی آمدهاند و به طبع وزنی ندارند.
* میماند آقای رئیسی که از نوع ادبیاتی که استفاده میشود، پیداست که صبح ۲۹ خرداد گوینده خبر او را پیروز اعلام خواهد کرد اما نمیدانم چرا تا هماکنون از ریاست قوه قضائیه استعفا نداده است.
*آیا بهتر نبود به جای مشاجره در یک کلام مثلا جناب همتی در پاسخ سوالی که چه برنامهای برای معوقات بانکی دارید بهراحتی با ذکر اعداد و ارقام اعلام میکردند میزان معوقات بانکی چقدر است. چه مقدار ممکنالوصول، چه مقدار مشکوکالوصول و چه میزان امکان وصول اصلا وجود ندارد و با یک فرمول ساده اعلام میکردند این معوقات بانکی میتواند بودجه کشور را رونق دهد.
اقتصاد در مناظره کاندیداها
روزنامه شرق یادداشتی به قلم کوروش احمدی دیپلمات منتشر کرد و نوشت:
*نخستین مناظره کاندیداهای ریاستجمهوری که بر مباحث اقتصادی متمرکز بود، نتیجهای که روشنگر باشد، مشکلات ریشهای اقتصاد ایران را عیان کند و راهحلهایی برای انتخاب به رأیدهندگان ارائه کند، نداشت.
*رقبا عمدتا به ذکر صورتمسایل، مانند تورم و بیکاری و بیان نشانهها پرداختند و از لزوم افزایش تولید و کاهش تورم و مانند آن سخن گفتند، بدون اینکه وارد جزئیات شوند و راهحل مشخص و باورپذیر ارایه دهند. آنها به این واقعیت غیرقابل انکار عنایتی نداشتند که ریشه مشکلات اساسی اقتصاد ایران نه در خود اقتصاد بلکه در حوزههای غیراقتصادی است و رفع آنها بدون ازمیانبرداشتن موانع غیراقتصادی امکانپذیر نخواهد بود.
*در میان عوامل تولید، اقتصاد ایران از نظر عامل سرزمین، منابع طبیعی و مواد اولیه یکی از غنیترین اقتصادهای جهان است، اما از جهت دیگر عوامل تولید با دشواریهای عمدهای مواجه است.
*سرمایهگذاری یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران است. مطابق آمار بانک مرکزی، بهطورمیانگین نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۸، سالیانه ۵.۷ درصد کاهش داشته است.
*علاوهبر فقدان فرصتهای اشتغال که موجب مهاجرت مدیران و متخصصان شده است، برخی تنگنظریها در زمینه سبک زندگی و آرا و نظرات بخشهای مختلف جامعه نیز محیط کار در کشور را برای بسیاری از متخصصان و کارگران فنی تحمل ناپذیر کرده است. مشکل بزرگ دیگر در برابر تولید، ضعف شدید سرمایهگذاری خارجی است.
غیبت کارشناسان در ارزیابی تبلیغات نامزدها
روزنامه همدلی یادداشتی به قلم مهدی جعفری کاکلکی فعال سیاسی اجتماعی منتشر کرد و نوشت:
*مبحث انتخابات ریاست جمهوری از جمله مباحث ساختاری در حوزه سیاستگذاریهای کلان نظام محسوب شده و نتایج آن تأثیر زیادی در روند به نتیجه رسیدن برنامههای توسعه و پیشرفت کشور دارد.
*با توجه به اینکه پیروزی هر کاندیدا به منزله تأثیرپذیری کشور از نگرش و برنامههای کاندیدای پیروز و احزاب و جناح حامی او است، حساسیت انتخابات ریاست جمهوری را مضاعف میکند، لذا درک و شناخت صحیح از نگرش و بینش کاندیداها در افکار عمومی امری لازم و حساس است.
*طی سالهای گذشته با توجه به ورود موضوع گفتمان و بسترسازیهای لازم برای آن در بدنه سیاسی و اجرایی کشور برای شناسایی ایدهها و تفکرات و نگرشهای صاحبنظران سیاسی و اجرایی در منظر افکار عمومی از جمله در زمان انتخابات ریاست جمهوری، تحولی نو در نظام سیاسی و اجرایی کشور به وجود آمده است.
*مناظرات و تبلیغات رسانهای کاندیداهای ریاست جمهوری که بخش مهمی از تبلیغات انتخاباتی آنها محسوب میشود، جزءتأثیرگذارترین مرحله جهت جلب نظر آرای مردم بوده و همچنین هرگونه گفتار و عملی از کاندیداها میتواند مبنای انتخاب مردم شود.
*معمولاً آنچه که در مناظرات و تبلیغات از سوی کاندیداها مطرح میشود دفاع از برنامههای خود و انتقاد به شرایط مختلف موجود در کشور است و بر این اساس برنامههای خود را برای مردم و رقبای انتخاباتی و سیاسی تشریح میکنند.
*بدون شک وجود شرایط مناسب برای مناظرات و تبلیغات رسانهای علاوه بر شناخت بهتر مردم برای انتخاب اصلح میتواند ابعاد مسایل موجود در کشور را با زوایا و نگرشهای مختلف سیاسی و اجرایی برای مردم بیان کند تا مردم نسبت به وضعیت موجود آگاهیهای لازم را بهدست آورند.
* با تمامی محاسن مناظرات و تبلیغات رسانهای، اشکال حادی که در تمامی مناظرات و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد کمبود کارشناسان علمی و دانشگاهی خبره و بیطرف در مناظرات و تبلیغات رسانهای و در روبهروی آنها است.
* تبلیغات انتخاباتی از جمله انتخابات ریاست جمهوری از گذشته تاکنون در کشور ما به این شکل بوده که هر کاندیدا با توجه به سوابق و تخصص خود برنامهها و انتقادات خود را نسبت به سایر کاندیداها بیان کرده و بهجا میداند و میگوید که او خواهد توانست با برنامهها و تیم مدیریتی خود در کشور با توجه به شرایط و مشکلات موجود تحول، اصلاحات و پیشرفتهای نو ایجاد کند، اما در مقابل کارشناسان و تحلیلگرانی وجود ندارند که با تحلیل گفتار و برنامههای کاندیداها نظری کارشناسی و عاری از هرگونه غرضورزی را به مردم ارایه کنند.
* تمامی کاندیداهایی که پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری میگذارند و توسط شورای نگهبان احراز و تأیید صلاحیت میشوند از افراد خدوم به کشور و نظام هستند، ولی صرفاً خدمتگزاری به کشور و نظام نمیتواند تمامی موضوع برای اداره کشور بهویژه در شرایط فعلی باشد.
جبران نکردند!
روزنامه اعتماد یادداشتی به قلم سید رضا اکرمی منتشر کرد و نوشت:
*رهبر معظم انقلاب اسلامی بیاناتی درباره جفا به کاندیداها داشتند که منجر به صدور بیانیهای از سوی شورای نگهبان شد.
*آنکه زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت از لزوم حضور حداکثری در انتخابات ریاستجمهوری میگویند و برای تحقق این مساله از همگان برای شرکت در انتخابات دعوت میکنند، لازم است که شورای نگهبان این فرمایشات و تاکید ایشان بر کلیدواژه مشارکت حداکثری را مدنظر قرار دهند.
* اگر در قانون فقط ۴ مرجع برای استعلام شورای نگهبان در نظر گرفته شده نباید موجبات بیتوجهی شورای نگهبان به فرمایش مقام معظم رهبری را فراهم آورد؛ چراکه این فرمایشات خود در حکم قانون است ولو اینکه مدون نشده باشد.
* موضوع مقبولیت تصمیمات مقامات جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی است. اگر مبنای ما در جمهوری اسلامی، جمهوریت است و مشارکت حداکثری مردم پای صندوقهای رای باید زمینه مقبولیت تصمیمات در میان عموم جامعه را نیز فراهم آوریم البته نباید در این مسیر مشروعیت را با مقبولیت اشتباه گرفت.
*مشروعیت آن است که از قانون گرفته شده ولی مقبولیت به ذهنیت افراد جامعه برمیگردد و اصطلاحا همان است که جامعه درباره تصمیمات حاکمانش تصور میکند.
* اگر میخواهیم مشروعیت و مقبولیت نظام جمهوری اسلامی را حفظ کنیم، چارهای نداریم جز آنکه دامنه پذیرشها بالاتر رود و فقط محدود به ۷ نفری نباشد که اکثرشان هم از یک جریان سیاسی هستند.
* برای شخص من هنوز روشن نیست که شورای نگهبان چطور به مطالبه رهبری پاسخ داده است. تصمیمات شورای نگهبان و نهادهایی از این دست باید اقناعی باشند نه اسقاطی.
مشاجره یا مناظره؟
روزنامه آفتاب یزد یادداشتی به قلم مجید ابهری منتشر کرد و نوشت:
*اولین جلسه گفت وگو بین نامزدها، نه تنها نکات جدیدی به دانش سیاسی رای دهندگان اضافه نکرد، بلکه گه گاهی موجب تعجب وتاسف مردم گردید. تعجب از این نکته که تقریبا اکثر این آقایان در چهل سال گذشته در مشاغل ومسوولیتهای مختلف اشتغال داشته و در بروز شرایط حاضر سهیم میباشند.
* آنکه در بین گفت وگوها گاهی بعضی از نامزدها رعایت شخصیت و جایگاه نامزدهای دیگر را نکرده وحتی بوی اهانت از کلامشان به شامه میرسید.
*اهانتهای کلامی مخصوصا ازسوی یکی از نامزدها به نامزد دیگر که کمترین سهم اجرایی را به عهده داشته موجب تاسف عمیق مخاطبان گردید.
*جلسه مناظره، شنونده را به یاد محاکم رسیدگی به جرایم میانداخت که هر کدام از حضار شدیدا تلاش میکرد بقیه را مقصر در این اوضاع معرفی کند.
*در این نشست فقط جای نماینده دولت خالی بود تا در دفاع از عملکرد و پاسخگویی به شبهات و سوالات عمل نماید هرچند حتما دولت حق پاسخگویی به انتقادات مطروحه در این نشست را برای خود محفوظ داشته و در این راستا عمل خواهد کرد.
دولت آینده نیازمند دیپلماسی فعال است
ایسنا به گفت وگو با نوذر شفیعی کارشناس مسایل بین الملل پرداخت و آورد:
* دولت آینده نیازمند داشتن سیاست خارجی و دیپلماسی فعال است.
* کشورها جزایر منزوی نیستند که بخواهند بدون رابطه و تعامل با محیط بیرونی خودشان زندگی کنند. هر کشوری نیازمند داشتن سیاست خارجی است. ضمن این که الگوهای سیاست خارجی متفاوت است و انزوا، بی طرفی، اتحاد و ائتلاف، عدم تعهد و ... را در بر می گیرد.
*دولت آینده نیز هر دولت و با هر رئیس جمهوری که روی کار آید نیازمند داشتن سیاست خارجی و دیپلماسی فعال است. اما این که دولت آینده تا چه اندازه به سیاست خارجی اهمیت می دهد بستگی به این دارد که دولت جدید سیاست خارجی اش چقدر با استقبال محیط بیرونی مواجه می شود.
* طبیعی است تمام کاندیداهای ریاست جمهوری تمایل دارند که سیاست خارجی فعال، و پویا داشته باشند. اما آیا دولت های گذشته ما تمایل نداشتند که چنین سیاست خارجی داشته باشند اگر داشتند و نتوانستند موفق شوند علتش چه بوده؟ آیا داخلی است یا خارجی؟ آیا دولت جدید در مسیر سیاست خارجی خودش با این دو چالش مواجه خواهد بود یا خیر؟
* حتی اگر دولت جدید بتواند چالش های داخلی تاثیر گذار در سیاست خارجی را حل کند، ممکن است در حل چالش های خارجی با مشکل مواجه شود. این طور نیست که وقتی فکر می کنیم کشورهای منطقه یک دست می توانند با ما همراه شوند در چارچوب نظم سیاسی بین المللی هستند.
رسانههای اصولگرا
طرح نوینی از حکومتداری
روزنامه جام جم یادداشتی به قلم بیژن نوباوه نماینده تهران منتشر کرد و نوشت:
* سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد ارتباط نزدیک اسلامیت و جمهوریت در انقلاب اسلامی که به عنوان یک شاخصه منحصربهفرد در دنیا مطرح شده بسیار واضح و مبرهن است.
*نگاهی به سابقه انقلابهای بزرگ نشان میدهد برخی از آنها شاید با شدت و حدت بیشتری از انقلاب اسلامی پا به عرصه گذاشتند اما در روند تاریخ و رشد خود دچار انحراف شدید شدند.
* در انقلاب سرخ و در دوران لنین و استالین، حرکت از دست مردم خارج و انقلاب توسط یک سیستم اداره میشود و آن سیستم کاملا مردم را تحت سلطه میگیرد. حتی میتوان گفت جنایاتی که در دوران حکومت کمونیستی شوروی علیه مردم صورت میگیرد در دنیا بیسابقه است. به این علت که این انقلاب اعتقادی و ایدئولوژیکی نبود.
* انقلاب اسلامی براساس اسلام پا گرفت. براساس مبنای دینی، اسلام همواره بر آزادیخواهی تاکید دارد و عنوان میکند در پذیرش ایمان و عقیده هیچ اکراه و اجباری نیست. در چنین تفکری انسان باید شناخت داشته باشد و براساس آن راه و مسیر خود را انتخاب کند.
کاندیدای ریاست جمهوری به جای کلیگویی پاسخ مردم را بدهد
خبرگزاری فارس به گفت وگو با صادق خلیلیان عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس پرداخت و آورد:
* در مناظرات افرادی که از جانب دولت نمایندگی داشته یا طرفدار مستقیم یا غیرمستقیم دولت بودند، به جای فرافکنی، چرایی مشکلات اقتصادی کشور را پاسخ دهند.
* مناظره اول برای شناخت مردم نسبتاً خوب بود، اما نقاط قوت آن این بود که کاندیداها در معرض ارزیابی عموم قرار گفتند و همچنین حُسن مناظره اول در این بود که نامزدهای ریاست جمهوری برنامه خود را پاسخ میدادند.
* در مناظرات بعدی باید تمامی کاندیداهای ریاست جمهوری به جای متلکپرانی و اتهامزنی، برنامههایی که برای دولت آینده درنظر گرفتهاند را برای مردم توضیح داده تا آنها بتوانند شناخت بهتری از آنها داشته و در انتخاب خود بهتر تصمیمگیری کنند.
* کاندیداها در مناظرات بعدی باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا مشکلات اقتصادی کشور به وجود آمده و چرا ۵۰ درصد مردم فقیرتر شدهاند؟ این درحالی است که قیمت ارز و دلار در دولت فعلی ۸ برابر افزایش یافته که تضعیف پول ملی را دربر داشته است.
*برگزاری مناظره بین کاندیداهای ریاست جمهوری در مجموع برای شناخت مردم برنامه مناسبی است اما نقاط ضعف آن عدم پاسخگویی کاندیداها به پاسخ سؤالات مردم است که این موضوع را باید با تغییر مجری یا برگزاری متفاوت مناظره دوم درنظر بگیرند.
* برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری متأسفانه به غیر از پاسخگویی به کلیگویی میپرداختند که این مساله از نظر عموم هیچ نقطه قوتی ندارد و برای شناخت مردم بیهوده است.
مردمسالاری دینی، ابزار یا اصالت؟
خبرگزاری مهر به گفت وگو با حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم پرداخت و آورد:
* مردمسالاری دینی نوعی الگوی مشارکت مردم در حکمرانی و حکومت اسلامی است که همه شئون جامعه را در بر میگیرد، به شکلی که مشارکت مومنانه و مسوولیتپذیر در همه عرصههای ساختن کشور و تمدن نوین اسلامی در جمهوری اسلامی را به دنبال دارد.
* تنها یکی از جلوههای ساختن کشور، عرصه سیاسی و اقتدار سیاسی کشور است که در اقتدار سیاسی نیز یکی از عرصهها، عرصه انتخابات و راهپیمایی مردم در روزهای مهم چون ۲۲ بهمن، قدس یا تشییع شهید سلیمانی یا ارتحال امام خمینی (ره) است که البته آنها هم جلوهای دیگر از حضور سیاسی مردم در ایجاد اقتدار سیاسی برای نظام اسلامی و بسیار هم حائز اهمیت هستند.
* مردمسالاری دینی و مشارکت مردم میتواند جلوههای دیگری هم داشته باشد، از جمله آنها مشارکت در فعالیتهای اقتصادی است.
* بار اصلی اقتصاد کشور را باید به مردم سپرده شود، به میزانی که زمینه برای مشارکت مردم و حضور و مسوولیتپذیری آنها در اقتصاد فراهم شود، آن هم مردمی که مومنانه و نه سودجویانه رفتار میکنند. این طیف از مردم جدا از افرادی هستند که براساس فرصتطلبی میخواهند صرفاً سود شخصی خود را در نظر بگیرند.
* در عرصه فرهنگی هم همین طور است و ما در نوع تولیدات محصولات فرهنگی مثل فیلم، سریال، بازیهای یارانهای، کتاب اسباب بازی، مد و لباس با محصولات فرهنگی دیگر همین مساله را داریم و باید حضور و مشارکت مردم را داشته باشیم.
کلید برونرفت از مشکلات کنونی مشارکت حداکثری در انتخابات است
روزنامه رسالت به گفت وگو با احد آزادیخواه، عضو هیاترییسه کمیسیون کشاورزی مجلس پرداخت و نوشت:
* مهمترین موضوع انتخابات ریاستجمهوری، مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است.
* مردم گلایههایی درباره معیشت، اشتغال، شرایط اقتصادی کشور، قیمت ارز و دلار، گرانی کالاهای اساسی، نهادههای دامی، احتکار و مواردی از این قبیل دارند که تمامی اینها کاملا صحیح و بجاست.
* دولت پیشرو جدای از اینکه وابسته به کدام گروه است، باید با مشارکت حداکثری مردم روی کار بیاید.
*جامعه اگر به دنبال برونرفت از مشکلات کنونی است، کلید دستیابی به آن مشارکت در انتخابات است. در گام دوم دولت بعدی دولتی انقلابی و حلال مسایل باشد و از زد و بندهای سیاسی دوری کند. دولت سیزدهم باید دولتی دلسوز و خدمتگزار مردم و همسو با تفکر رهبری باشد، زیرا خاستگاه تفکر رهبری حل مشکلات مردم است.
* دولت آینده میبایست با چنین نگاهی به عرصه مدیریتی و اجرایی روی کار بیاید و در این مسیر مردم میتوانند بهترین گزینه را از بین کاندیداهای ریاست جمهوری انتخاب و به تحقق هدف ترسیمشده، کمک کنند. از سوی دیگر، قطعا بدنه دولت آینده باید دارای خصیصه جوانگرایی و انقلابی گری باشد و تفکرات و ارزشهای اصیل انقلاب را احیا کند.
مهمترین دستورالعمل ستادهای رییسی؛ مشارکت حداکثری و رعایت اصول اخلاقی
باشگاه خبرنگاران جوان به گفت وگو با سردار علیرضا افشار رییس هیات امنا و شورای مرکزی ستاد انتخاباتی مردمی حجتالاسلام و المسلمین سید ابراهیم رییسی پرداخت و آورد:
* آنچه برای ما قبل از حمایت از سید ابراهیم رئیسی مهم بوده و هست مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است، لذا یکی از مهم ترین توصیههای ما به ستادهای مردمی حجتالاسلام رئیسی تمرکز بر افزایش مشارکت سیاسی در انتخابات و حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رأی است.
* دومین مساله ما در جریان تبلیغات انتخاباتی حمایت از سید ابراهیم رئیسی؛ رعایت حرمتها و کرامت هاست؛ لذا از همه حامیان وی این درخواست را داریم که کرامت اخلاقی را در برنامههای تبلیغاتی خود محور قرار دهند.
* از نظر ما انتخاباتی میتواند برازنده نظام مقدس جمهوری اسلامی و در تراز انقلاب اسلامی باشد که کاندیداها برای جمع کردن رای بر آرمانهای انقلاب تکیه کنند و طبق آن به ارایه برنامه بپردازند؛ نه اینکه از تریبون ۸۵ میلیون نفری رسانه ملی با تاکتیکها و تکنیکهای عملیات روانی و شگردهای غیراخلاقی رسانههای غربی به تحریف و جنجال و تخریب پرداخته و با روشهای نادرست برای خود جذب رای کنند.
به ما تکلیف شده است که وارد میدان شویم
خبرگزاری تسنیم به بازتاب سخنان حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رییسی نامزد انتخابات ریاستجمهوری پرداخت و آورد:
* همت مردم و شکلگیری دولت مردمی به گرهگشایی از زندگیها و کارآمدشدن ساختارهای اجرایی کشور منجرمیشود.
* همه مردم باید همت کنند تا با شکلگیری یک دولت مردمی و انقلابی هم معیشت و سفره مردم و کسب و کارها سامان یابد و از زندگیها گرهگشایی شود و هم ساختار اجرایی کشور کارآمد شود.
* امروز ما در کشورمان و جهان اسلام مفتخر به وجود عالمان ربانی همچون امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و علمای عامل و واصل هستیم که صرفاً به مردم نمیگویند بیایید بلکه خود پیشتاز جامعهاند و با عمل خود مردم را به حرکت و کار خیر دعوت میکنند.
* عالمان ربانی پیشگامان جامعهاند و مردم را به اجرای عدالت و حق و گرهگشایی از زندگی همدیگر بهویژه دستگیری از نیازمندان و رفع دغدغههای آنان و اصلاح معیشت جامعه دعوت میکنند.
* امام عزیز ما تمام وجودش خدا بود اما خدا او را به مردم ارجاع داد چرا که جلب رضای حق در گرهگشایی از زندگی مردم و توجه به دغدغهها و مشکلات آنهاست.
* اگر کسی رنج و گرفتاری مردم را ببیند و برای رفع آن گام برندارد و دردش نیاید باید در انسانیت خود شک کند.
* به ما تکلیف شده است که بر اساس وظیفه و حس مسئولیتپذیری برای حل مشکلات مردم وارد میدان شویم.
محمد مهدی حاتمی در فرارو نوشت: او برایِ مردمِ خسته از سیاست نسخههای عجیب و غریب میپیچد و میگوید نسخههای «نخبگان» را قبول ندارد، چرا که همین «نخبگان» بوده اند که کار را به اینجا کشانده اند. سیاستمدارِ «پوپولیست» ممکن است حتی علیه ساختاری که در آن سیاست ورزی میکند هم بشورَد و بگوید «من که از اینها نبودم!»
سیاستمدارِ «پوپولیست»، اما کاری بس مهمتر هم میکند و آن اینکه آدرس ناکجاآباد میدهد. میگوید من یک ماهه فلان میکنم و یک ساله بهمان میکنم. بیکاری را از بین میبرم؛ وام میدهم؛ کشاورزی را توسعه میدهم؛ همان کاری که در حوزه فضایی کردیم را در حوزه خودرویی میکنم و چه و چه. اما کارآزمودگان میدانند که این وعدهها نه فقط راه به جایی نمیبرند، که با بالابردن سطح مطالبات عمومی، وضعیت را وخیمتر هم میکند.
اما در شرایطی که سیاست ورزی و ای بسا سیاست گذاریِ اقتصادی و سیاسی در ایران ظاهراً به کوچه بن بست رسیده، نامزدهای شرکت کننده در انتخابات ریاست جمهوری هم راه حلهایی عجیب برای برون رفت از وضعیت پیدا کرده اند و عجیبتر آنکه در جایی که کالای سیاست خریدار ندارد، هر کس بلندتر داد میزند تا مشتری بیشتری پیدا کند.
اما عجیبترین شعارهایِ «پوپولیستی» ِ نامزدهای انتخاباتی تا این لحظه چه بوده و چگونه میتوان آنها را راستی آزمایی کرد؟ در این نوشتار، به عجیبترین وعدههای انتخاباتیِ دو تن از نامزدها میپردازیم.
امیرحسین قاضی زاده هاشمی: مرد شعارهای عجیب
تا این لحظه از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری، عجیبترین وعدهها را نایب رییس پیشین مجلس شورای اسلامی و عضو کنونی همین مجلس داده است. قاضی زاده هاشمی، گفته به جوانان وام فوری ۵۰۰ میلیون تومانی خواهد داد؛ وعده داده که مسکن ۳ دهک پایین جامعه را با اقساط ۳۰ ساله تامین خواهد کرد و ۴.۵ میلیون واحد مسکونی هم در کشور خواهد ساخت.
او همچنین وعده داده که ظرف ۲ سال، نرخ تورم را به زیر ۵ درصد خواهد رساند؛ به هر ایرانی ماهانه یک بسته ۳۰۰ هزار تومانی غذا خواهد داد و با ایجاد یک مدل حکمرانی شهر-کشوری (این عبارت هم از خودِ او است) ۴۸۵ پایتخت در ایران ایجاد خواهد کرد، به گونهای که هر پایتخت به طور مستقل برای توسعه خود برنامه ریزی کند.
اما این وعدهها تا چه حد عملیاتی هستند؟ نخست اینکه هیچ بانکی در کشور وام ۳۰ ساله پرداخت نمیکند و بالاترین مدت زمان بازپرداخت وام، بر اساس اطلاعات نگارنده ۱۲ سال بوده و آن هم مربوط به تسهیلات خرید مسکن است که با ترهین سند ملک نزد بانک، پشتوانهای برای تسهیلات اعطایی ایجاد میکند.
میتوان پرسید آیا بانکی پیدا میشود که وام ۳۰ ساله به کسی بدهد که سندی ملکی برای اخذ وام ندارد یا آنکه تسهیلات مورد نظر آقای قاضی زاده هاشمی باز هم به جیب کسانی میرود که همین حالا هم بدهکار نظام بانکی هستند؟
وعده اعطای وام ۵۰۰ میلیون تومانی به جوانان هم بر همین قیاس، نجومی به حساب میآید. بانکها همین حالا هم در اعطای وام ۱۰۰ میلیون تومانی ازدواج به زوجهای جوانی که بسیاری از آنها توانایی بازپرداخت اقساط وام را ندارند، این دست و آن دست میکنند و عجیب است که شبکه بانکی کشور چگونه میخواهد ۵ برابر شدن تسهیلات اعطایی را (تنها در این بخش) هضم کند.
بسته غذای ۳۰۰ هزار تومانی به هر ایرانی در هر ماه هم یک محاسبه ساده نیاز دارد. ایران ۸۴ میلیون نفر جمعیت دارد و این یعنی دولت آقای قاضی زاده هاشمی باید ماهانه حدود ۲۸ هزار میلیارد تومان تنها برای همین یک طرح هزینه کند.
با نرخ دلار ۲۳ هزار تومانی، این یعنی هزینه ماهانه ۱.۲ میلیارد دلاری و سالانه حدود ۱۴.۵ میلیارد دلاری. نکته این است که دولت ایران در سال ۱۳۹۹، تنها ۱.۲ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است و تا تحریمها برطرف نشوند، بعید است که این عدد به شکل قابل توجهی افزایش پیدا کند.
وعده ۴۸۵ پایتخت خودمختار برای ایران هم اساساً نه فقط ناممکن، که بی نهایت خطرناک است. این طرح نیازمند تغییر قانون اساسی کشور است، چرا که اختیارات مجلس، استانداری ها، هیئت دولت و سایر نهادهای عمومی کشور را زیر سوال میبرد. میتوان پرسید آیا نایب رئیس پیشین مجلس و نماینده چهار دوره آن، این بدیهیات را نمیداند؟
محسن رضایی: اقتصاددانی که FATF را تصویب نکرد
محسن رضایی هم در جایگاه دومین نامزد انتخاباتی با بیشترین میزان وعدههای دور از دسترس قرار میگیرد. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که دکترای اقتصاد هم دارد، میگوید میخواهد به ۴۰ میلیون ایرانی ماهانه ۴۵۰ هزار تومان یارانه بدهد یا به عبارت ساده تر، یارانه پرداختی به نیمی از جمعیت کشور را ناگهان ۱۰ برابر کند.
او البته گفته که مبلغ مورد نیاز برای طرح خود را از طریق صرفه جویی در واردات نهادههای دامی و نیز یارانه پنهان انرژی به دهکهای درآمدی بالا تامین خواهد کرد و از این طریق، ۸ میلیارد دلار کنار میگذارد.
اما ناگفتههای طرح آقای رضایی کجاست؟ نخست اینکه ایران چگونه میتواند یک شبه، یک ساله و حتی ۴ ساله به جایی برسد که از واردات ۴ میلیارد دلار نهاده دامی، به تولید ۴ میلیارد دلاری نهادههای دامی برسد؟ آیا تولید ۴ میلیارد دلار نهاده دامی (کمابیش معادل ۹۲ هزار میلیارد تومان) بدون سرمایه گذاری ممکن است؟ مبلغ مورد نیاز برای آن سرمایه گذاری چگونه تامین میشود؟!
از طرف دیگر، حذف یارانه انرژی ثروتمندان، بدون حذفِ یارانه انرژی فرودستان، یعنی سیاست «تبعیض قیمتی». این یعنی مثلاً از ثروتمندان به ازای مصرف هر کیلووات-ساعت برق، به جای ۲ هزار تومان، مثلاً ۵ هزار تومان دریافت شود. اما مشکل اینجا است که چگونه میخواهیم این تبعیض قیمتی را اعمال کنیم؟ از کجا میفهمیم که چه کسی چقدر ثروتمند است که مشمول این طرح شود؟
اگر شناسایی ثروتمندان برای «چلاندنِ» آنها این قدر ساده است، چرا اخذ مالیات از حسابهای بانکی با دارایی مثلاً بالایِ ۵ میلیارد تومان (که با توجه به ثبت اطلاعات هویتیِ صاحب حساب بسیار سادهتر هم هست) اجرایی نمیشود؟
محسن رضایی، اما وعدههای دیگری هم داده است. او میگوید میخواهد پول ملی ایران را پس از «دلار» و «یورو»، به قدرتمندترین واحدی پولی «منطقه» بدل کند. نخست اینکه قدرتمندترین واحد پولی منطقه و حتی جهان، نه «دلار» و «یورو»، که «دینار کویت» است.
این در حالی است که نفسِ قدرتمند بودن یک واحد پولی هم به معنای برتر بودن اقتصاد آن کشور نیست و این موضوع پیچیدگیهای بیشتری دارد. از طرفی، در حالی که «ریال ایران» پس از «بولیوار ونزوئلا»، ضعیفترین واحد پولی در جهان است، مشخص نیست سردار رضایی چگونه و با کدام ابزار اقتصادی میخواهد به تقویت پول ملی ایران بپردازد؟
تقویت یک واحد پولیِ از ارزش افتاده همچون ریالِ ایران، مستلزم پشتوانه ارزیِ قابل توجهِ بانک مرکزی ایران است و این هم به نوبه خود مستلزم صادرات کالا و خدمات از ایران خواهد بود. اما میتوان پرسید چه چیزهایی مانع صادرات کالا (و در راس آنها نفت، گاز، محصولات پتروشیمی، فولاد و محصولات معدنی) از مبدا ایران به کشورهای دیگر شده است؟
اصلیترین موانع بر سر راه صادرات ایران، روابط تنش آلود ایران با جهان خارج و عدم تصویب FATF در ایران است و از قضا، محسن رضایی در مقام دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام، دقیقاً در جایگاهی حقوقی قرار دارد که باید در مورد عدم تصویب FATF توضیح بدهد!
اعتمادسازی و ممانعت از وعده توخالی؛ وظیفه مهم نامزدها
انتخابات ۲۸ خرداد به دلایلی مانند شیوع کرونا و مسایل اقتصادی، شرایط متفاوتی دارد اما مردم ایران ثابت کردهاند که با وجود مشکلات و گلهمندیها در لحظههای سخت پای کار نظام و انقلاب هستند. بررسی روزنامهها، تارنماها و خبرگزاریهای داخلی نشان میدهد که رسانههای داخلی به بررسی جنبه های مختلف انتخابات ریاست جمهوری پرداخته اند.
مهمترین محورهای انتخاباتی از نگاه رسانههای اعتدالی، اصلاحطلب و اصولگرا
رسانه های اعتدالی خبرآنلاین و روزنامه همشهری در شبانه روز گذشته در مطالبی، سخنان نامزدهای انتخابات در مناظره نخست را تحلیل و بررسی کردند در این بازه زمانی روزنامه ایران هم یادداشتی به قلم علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رییسجمهوری و سخنگوی دولت در خصوص انتخابات منتشر کرد. رسانههای اصلاح طلب نیز در مطالب و گفت وگوهایی مختلف بر ضرورت اعتمادسازی برای مشارکت حداکثری در انتخابات تاکید کردند و مشکلات پیشرو در این امر خطیر را مورد بررسی قرار دادند، همچنین این روزنامهها در گزارش های مختلف به تحلیل و بررسی سخنان نامزدهای انتخابات پرداختند، برای نمونه روزنامه آرمان ملی، شرق، همدلی و آفتاب یزد به ترتیب در تیترهایی با عنوان مناظره؛ فرصت از دست رفته، اقتصاد در مناظره کاندیداها، غیبت کارشناسان در ارزیابی تبلیغات نامزدها و مشاجره یا مناظره؟ به این موضوع پرداختند. رسانه اصولگرای فارس در تیتری با عنوان کاندیدای ریاست جمهوری به جای کلیگویی پاسخ مردم را بدهد، سخنان صادق خلیلیان عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس را بازتاب داد، دیگر خبرگزاری این جریان از جمله مهر و روزنامه رسالت در مطالب و گفت وگوهای خود بر لزوم مشارکت حداکثری مردم و توجه به این مهم را انعکاس دادند.
رسانههای اعتدالی
انتقاد مصباحی مقدم از اولین مناظره انتخابات ۱۴۰۰؛ مناظره بود یا کنکور؟
خبرگزاری خبرآنلاین به گفت وگو با غلامرضا مصباحی مقدم، عضو جامعه روحانیت مبارز پرداخت و آورد:
*یک تفاوت جدی این است که مناظره های قبلی بیشتر ایجادِ هیجان میکرد، آن مناظره ها بیشتر موجب تفکر و تعقل مخاطب می شد و به تواناییهای کاندیداها و برنامه داشتن یا نداشتن آنها آشنا می ساخت، اینکه آنها به مشکلات آشنا هستند یا نیستند، آیا راه حل دارند یا ندارند، از این جهات به نظر من مناظرات انتخابات قبلی بهتر بود و علاوه بر این مناظره هایی بود که بیشتر از گذشته رعایت اخلاق در آن صورت میگرفت.
*مردم تا الان متوجه شده اند ولی هنوز نمیتوان قضاوت کرد چون هنوز دو مناظره دیگر در پیش داریم، ممکن است آنها در مناظرات بعدی برنامه های خودشان را رو کنند.
* به نظر میرسد برخی آمدهاند که با تخریب کاندیداهای دیگر تعدادی رای به دست آورند هرچند ممکن است رای قابل توجهی هم نداشته باشند، در واقع چیزی که مخاطب مشاهده کرد، منازعه بود تا مناظره.
*به نظر من مردم به تدریج با این ترفندها برای رای آوری آشنا شده اند، اینکه بعضی ها تلاش می کنند با تخریب دیگران موقعیتی برای خوشان به دست آورند، اتفاقا این کار امروز مثل گذشته دیگر جواب نمی دهد، چون مردم تا کنون از این ناحیه ضربه خورده اند و متوجه شده اند لزوما کسانی که قدرت تخریب دیگران را در مناظره ها دارند کارایی بالاتری ندارند و نمی توانند مشکلات مردم را حل کنند.
*من واقعا نمی دانم کسی کاندیدای پوششی است یا نیست چون خود آقایان مدعی هستند که کاندیدای پوششی نیستند، من تصور نمی کنم چنین عنوانی بتواند برای تعیین مواضع افراد و انتظارات افرادی که کاندیدا شدهاند چیزی را روشن کند.
آیا وعده «یارانه» هنوز هم برای ایرانیها فریبنده است؟
فرارو در این زمینه نیز نوشت: یارانههای نقدی و غیر نقدی، سالها است که با زندگی ما ایرانیها عجین شده است. در واقع، اکنون دست کم ۴ دهه است که ما به اشکال مختلف از دولتهای مان یارانه میگیریم و ظاهراً، این به چپ گرا یا راست گرا بودن دولتها هم خیلی ربطی نداشته است.
یارانه ها، از دهه ۱۳۶۰ تا امروز
دولتِ زمان جنگ در دهه ۱۳۶۰، اساسا کشور را با یارانهها اداره میکرد و کوپنهای روغن، برنج، چای و امثال این ها، تا سالهای پایانی دهه ۱۳۷۰ هم مهمانِ شیوه کشورداری ایران بودند، اما با روی کار آمدن دولت هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۶۸، تلاش برای خلاص کردنِ اقتصاد ایران از شر «یارانهها» هم آغاز شد.
سرمایه گذاری در بورس ثبت نام آنلاین احراز هویت بدون مراجعه حضوری
سرمایه گذاری در بورس ثبت نام آنلاین احراز هویت بدون مراجعه حضوری
با این همه، دولت «سازندگی» در این پروژه کلانِ خود موفق نشد و دولت بعدی، یعنی دولت «اصلاحات» هم همینطور. محمد خاتمی، رییسِ دولت «اصلاحات»، پس از پایان کارش به عنوان رییسجمهور، در یک مصاحبه گفته بود که دوست داشته در زمان ریاست جمهوری دو کار مهم را به انجام برساند، اما موفق نشده است. یکی از این دو، به گفته او، «تک نرخی کردن ارز» بود و آن دیگری، «هدفمند کردن یارانه ها».
دولت نخستِ احمدی نژاد در سال ۱۳۸۷، لایحه هدفمندسازی یارانهها را به مجلسِ وقت فرستاد، اما تا تبدیل شدن این لایحه به قانون، ۲ سال طول کشید. اجرای طرحِ پر سر و صدایِ «هدفمندسازی یارانه ها» که با گران شدن دوباره بنزین (پس از سال ۱۳۸۶) هم همراه بود، در سال ۱۳۸۹ کلید خورد.
اکنون که حدود ۱۱ سال از آن زمان میگذرد، بخش تولید و صنعت (به رغم تصریح قانون) هنوز هیچ یارانهای دریافت نکرده و با وجود آزاد شدن منابع مالی سنگینی که باید خرجِ یارانهها میشد، نه فقط دست دولت برای تخصیص این منابع به توسعه کشور باز نشده، که پرداخت یارانه هایِ نقدیِ بسیار ناچیز به حدود ۹۷ درصد از جمعیت کشور، عملاً باری هم بر دوش دولت شده است.
ایرانیها چقدر یارانه گرفتند؟
با احتساب دلار ۲۳ هزار تومانی (که در این ۱۱ سال مبالغی از هزار تومان، تا ۳ هزار و ۷۰۰ تومان و حتی ۳۲ هزار تومان را هم به خود دیده)، دولت تاکنون ۱۸ میلیارد دلار یارانه به مردم ایران پرداخت کرده است (با در نظر گرفتن قیمتهای دیگر برای دلار، این عدد میتواند بالاتر و پایینتر برود).
این عدد، بسیار بزرگ است و در مقابل، به نظر میرسد عایدی آن برای شهروندان ایرانی بسیار کم بوده باشد. در واقع، عمده شهروندان ایرانی، امروز از مبلغ ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی یارانهها با تمسخر یاد میکنند و با وجود آنکه گزارشهای نگران کنندهای از گرو گذاشتن یارانهها برای خرید نان از نانواییها در برخی شهرهای استان سیستان و بلوچستان هم شنیده میشود، این میزان یارانه برای بخش عمدهای از طبقه متوسط ایران ناچیز است.
این در حالی است که با روی کار آمدن دولت حسن روحانی در سال ۱۳۹۲، دولت و برخی چهرههای ملی، سیاسی و حتی مذهبی، از مردم خواستند که از دریافت یارانههای نقدی انصراف بدهند. نتیجه، اما حیرتآور بود.
تقریبا ۹۷ درصد از شهروندان، خواستار تداوم دریافت یارانهها شدند و رسانهها، تحلیلهایی با عناوینی همچون «جامعهشناسی عدم انصراف از دریافت یارانه» کار کردند. جمعبندی رسانهایِ این موضوع این بود که ایرانی ها، در بیاعتمادیِ کامل به دولت، ترجیح میدهند همین ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانِ ماهانه را هم دریافت کنند تا از قافله عقب نمانند.
چرا یارانه دهکهای درآمدی بالا قطع نشد؟
در این میان، یک پرسش مهم میتواند این باشد که چرا با وجود فشارهای مالی و سیاسی و با وجود تصویب قوانینی در مجلس، هنوز یارانه دهکهای درآمدی بالا قطع نشده است؟ به نظر میرسد هیچ دولت و یا جریانِ سیاسی نمیخواهد بدنامیِ اجتماعی و سیاسی ناشی از قطع یارانه میلیونها نفر را به جان بخرد.
بر این اساس، با وجود آنکه امکان فنی شناسایی دهکهای درآمدی بالا وجود دارد (از جمله با چک کردن حسابهای بانکی و تراکنشهای مالی، دادههای مالیاتی، داراییهای ملکی و...) هنوز هم بخش عمده اعضای این دهکها یارانهای را دریافت میکنند که برای آنها بی نهایت ناچیز است، اما میتواند زندگی دهکهای درآمدی پایینتر را دگرگون کند.
وقتی همه «پوپولیست» میشوند
نگرانی اصلی، اما این است که همه نامزدهای انتخاباتی در واقع «مجبور میشوند» وعده یارانههای بیشتر و بیشتر بدهند و گویی مسابقه بر سر نامزدی است که بالاترین پیشنهاد را میدهد. در اینکه دولت باید از دهکهای درآمدی پایین حمایت کند شکی وجود ندارد.
جدیدترین گزارش سازمان تامین اجتماعی نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد از ایرانیها زیر خط فقر مطلق زندگی میکنند (یعنی با کمتر از ۲.۱۹ دلار در روز یا به عبارتی کمتر از ۵۰ هزار تومان در روز). به این ترتیب، دولت باید دست کم از این جمعیت حمایت کند تا نگرانیهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی کاهش پیدا کنند. اما پرسش واقع بینانه این است: چه کسی قرار است هزینه پرداخت یارانه یا حمایت نقدی به این جمعیت بزرگ در ایران را بدهد؟
کسانی میگفتند رخدادهای پس از آزادسازی قیمت بنزین در سال ۱۳۹۸، موجب خواهد شد که دولتهای بعدی تا سالها جسارت اجرای طرحهای بزرگ را نداشته باشند و سعی کنند با «هر آنچه که هست» بسازند.
اما آیا در نبود دلارهای نفتی و در نبود رشد اقتصادیِ قابل توجه، میتوان چتر حمایتیِ بزرگی روی سر ۳۰ درصد از جمعیت ایران (یعنی حدود ۲۵ میلیون نفر) کشید؟ کسانی که زیر «خط فقر مطلق» نیستند، اما زیر «خط فقر نسبی» هستند چطور؟ اگر قرار است از آنها هم حمایت یارانهای بشود، منابع مالی چند صد هزار میلیارد تومانیِ مورد نیاز از کجا قرار است تامین بشود؟ و در نهایت اینکه آیا وعده پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی یا وعدههای شبیه به آن که فضایِ سیاسیِ کشور را در بر گرفته، در نهایت به تشدید بحران نمیانجامد؟
انتخاب یا انتخابات
روزنامه ایران یادداشتی به قلم علی ربیعی دستیار ارتباطات اجتماعی رئیسجمهوری و سخنگوی دولت منتشر کرد و نوشت:
* این روزها، گویی اصل «انتخابات» و «انتخاب» دچار اخلال مفهومی و تقدم و تأخر اولویت و اصالت شده به گونهای که اهمیت فرد «منتخب» - به هر ترتیبی - بر اصل و اساس و فلسفه وجودی «انتخابات» غلبه کرده است.
* نگاه کنید به بیاناتی که از سوی برخی افراد مؤثر دارای تریبون بیمحابا در مورد نقش مردم بیان میشود و حتی افراد مسوول در نهاد تصمیمگیر در انتخابات نیز با اشکال غیرمستقیم آن را بیان میکنند. در مقابل این افراد نیز متأسفانه دیدگاههایی مبتنی بر بیفایدگی صندوقهای رأی ترویج میشود.
* براساس فلسفه جمهوریت، مردمسالاری و تحقق عبارات معروف «مردم در صحنه» و «میزان رأی ملت است» امام خمینی، نباید به «صندوقها» فقط به عنوان پدیدهای که از آن فردی برای اداره امور کشور بیرون میآید نگاه کرد. چنین نگاه تقلیلگرایانهای به صندوقها، اهمیت صندوق را یکبار مصرفی کرده و صرفاً توجیهگر نیات سیاسی عدهای میشود.
*در نگاه وفادارانه به امام(ره)، آرمانهای بنیانگذاران مشروطه و پدران قانون اساسی و مواضع بزرگان و انقلابیون پیشاهنگی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و مقام معظم رهبری و... و همچنین تلقی و دیدگاه مردم رأیدهنده به قانون اساسی مبتنی بر صندوق به مثابه ضمانت منافع مردم برای تعیین حق سرنوشت، بر خلاف آن نگاه تقلیلگرایانه، صندوقها باید به مثابه نمادی از تضمین سرمایه اجتماعی و اعتماد بین آحاد جامعه، تأمین منافع و امنیت ملی و نیز اتصالات میاننسلی و تغییرات با ثبات به نحوی که جامعه به سمت رشد و توسعه و تعالی حرکت کند، دارای کارکرد باشند.
*اینروزها، عدهای بیپروا از نتیجه انتخاب یعنی منتخب و اهمیت نداشتن انتخابات سخن میگویند، گویی اصل صندوق و وفاداری به حفظ نهاد صندوق، به فراموشی سپرده شده و بیاناتی با مضمون مزاحمانگاری از صندوق رأی برای تعیین فردی مطلوب جهت اداره جامعه مطرح شدهاند. از اینرو، در این مقاله تلاش خواهم کرد دیدگاههای امامخمینی(ره) به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، در مورد «میزان رأی ملت است» و اصالت صندوقها را به بحث بگذارم.
* در ۱۵ خرداد امام همراه با مردم، مقطعی تاریخی را آفرید و باعث شد تا نیمه خرداد، تبدیل به یک نماد بشود؛ نماد روزگاری که آنچنان انسداد سیاسی و سرکوب نظامی گسترش یافته بود که از درون این استبداد، حرکتی مردمی توسط اقشار محروم به مثابه یک «انتخاب» به نمادی علیه ظلم و دیکتاتوری شاهنشاهی تبدیل شد.
سه نکته که درباره نامزدهای انتخابات به چشم آمد
روزنامه همشهری در گزارشی به برداشت سیاستمداران از مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری پرداخت و نوشت:
*اولین مناظره تلویزیونی ۷ نامزد انتخابات ریاست جمهوری چنگی به دل نزد؛ از نگاه کارشناسان سطح آگاهی و تسلط نامزدها به امور در قامت یک رئیس جمهور نبود.
* سانسور تحریم و کرونا به عنوان بخشی از دلایل وضعیت اقتصادی کشور؛ نابلدی و بداخلاقی سه نکته ای بود که سیاستمداران درباره مناظره ها به آن اشاره کردند.
* نابلدی نامزدهای ۷ نامزد انتخابات ریاست جمهوری در نخستین مناظره تلویزیونی چنان به چشم می آمد که در جایی از مناظره عبدالناصر همتی رئیس کل سابق بانک مرکزی و یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری خطاب به بقیه نامزدها که برنامه ای به جز حمله به دولت نداشتند گفت که حسن روحانی به لحاظ بیان، تسلط بر امور و دنیادیدگی از همه شما بهتر است.
*این نابلدی نامزدهای انتخابات را مجید تفرشی، تاریخ نگار معاصر در توئیتی اینگونه تعریف کرد: «عناصر مفقود در مناظره اول: سواد عمومی، اطلاعات تاریخی، اشراف به تحولات منطقه ای و بین المللی، آشنایی کامل به یک زبان خارجی، رفتار کاریزماتیک، فن بیان جذاب، منش محکم و محترم، توانایی جلب افکار عمومی، توانایی جلب نظر نخبگان، پیشینه کاملا قابل دفاع، ارایه راهکار راهبردی درباره تحریم های جهانی.
رسانههای اصلاح طلب
مناظره؛ فرصت از دست رفته
روزنامه آرمان ملی یادداشتی به قلم نعمت احمدی حقوقدان منتشر کرد و نوشت:
*موضوع تبلیغات در سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری با توجه به شرایط پیشآمده یعنی فراگیری کرونا و منع آمد وشد بین استانها، شرایطی را بهوجود آورده که در نوع خود کمنظیر است.
* محدودیتهای ایجادشده برای کاندیداها که در مسایل و موضوعاتی به لحاظ شرایط خاص مذاکرات وین ورود پیدا نکنند و نیزعدم امکان تبلیغ درداخل کشور، تنها کانال ارتباط بین آنها و رایدهندگان را همین جعبه جادویی تلویزیون و تا اندازهای رادیو کرده که آنهم محدودیت الزامی و اجباری خاصی بین کاندیداها و مردم به لحاظ مدیریت دولتی رادیو و تلویزیون بوجود آورده است.
*وقتی که بزرگان اصلاحطلب اعلام میکنند، کاندیدایی در انتخابات ندارند از باب منطق کلامی یعنی اینکه این دو نفر مورد تائید اصلاحطلبان نمیباشند. به دیگر سخن، این دو نفر باید با تکیه بر وزنه کلامی و گفتاری و نوشتاری خود به جمع آراء بپردازند.
*در بین اصولگراها نیز با توجه به همقد و هموزن نبودن پنج نفر با یکدیگر مشخص است که در آن اردوگاه هم چه سرنوشتی رقم خورده است.
*آقایان رضایی و جلیلی قبلا خود را در معرض آرای عمومی قرار دادند و شرایط آنان ظرف این چند سال فرقی نکرده است و جاذبهای بیش از دورههای قبل ندارند.
*افراد دیگر مثل آقای قاضیزاده هاشمی و آقای زاکانی برای نوبت اول است که پای ترازوی وزنکشی انتخاباتی آمدهاند و به طبع وزنی ندارند.
* میماند آقای رئیسی که از نوع ادبیاتی که استفاده میشود، پیداست که صبح ۲۹ خرداد گوینده خبر او را پیروز اعلام خواهد کرد اما نمیدانم چرا تا هماکنون از ریاست قوه قضائیه استعفا نداده است.
*آیا بهتر نبود به جای مشاجره در یک کلام مثلا جناب همتی در پاسخ سوالی که چه برنامهای برای معوقات بانکی دارید بهراحتی با ذکر اعداد و ارقام اعلام میکردند میزان معوقات بانکی چقدر است. چه مقدار ممکنالوصول، چه مقدار مشکوکالوصول و چه میزان امکان وصول اصلا وجود ندارد و با یک فرمول ساده اعلام میکردند این معوقات بانکی میتواند بودجه کشور را رونق دهد.
اقتصاد در مناظره کاندیداها
روزنامه شرق یادداشتی به قلم کوروش احمدی دیپلمات منتشر کرد و نوشت:
*نخستین مناظره کاندیداهای ریاستجمهوری که بر مباحث اقتصادی متمرکز بود، نتیجهای که روشنگر باشد، مشکلات ریشهای اقتصاد ایران را عیان کند و راهحلهایی برای انتخاب به رأیدهندگان ارائه کند، نداشت.
*رقبا عمدتا به ذکر صورتمسایل، مانند تورم و بیکاری و بیان نشانهها پرداختند و از لزوم افزایش تولید و کاهش تورم و مانند آن سخن گفتند، بدون اینکه وارد جزئیات شوند و راهحل مشخص و باورپذیر ارایه دهند. آنها به این واقعیت غیرقابل انکار عنایتی نداشتند که ریشه مشکلات اساسی اقتصاد ایران نه در خود اقتصاد بلکه در حوزههای غیراقتصادی است و رفع آنها بدون ازمیانبرداشتن موانع غیراقتصادی امکانپذیر نخواهد بود.
*در میان عوامل تولید، اقتصاد ایران از نظر عامل سرزمین، منابع طبیعی و مواد اولیه یکی از غنیترین اقتصادهای جهان است، اما از جهت دیگر عوامل تولید با دشواریهای عمدهای مواجه است.
*سرمایهگذاری یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران است. مطابق آمار بانک مرکزی، بهطورمیانگین نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۸، سالیانه ۵.۷ درصد کاهش داشته است.
*علاوهبر فقدان فرصتهای اشتغال که موجب مهاجرت مدیران و متخصصان شده است، برخی تنگنظریها در زمینه سبک زندگی و آرا و نظرات بخشهای مختلف جامعه نیز محیط کار در کشور را برای بسیاری از متخصصان و کارگران فنی تحمل ناپذیر کرده است. مشکل بزرگ دیگر در برابر تولید، ضعف شدید سرمایهگذاری خارجی است.
غیبت کارشناسان در ارزیابی تبلیغات نامزدها
روزنامه همدلی یادداشتی به قلم مهدی جعفری کاکلکی فعال سیاسی اجتماعی منتشر کرد و نوشت:
*مبحث انتخابات ریاست جمهوری از جمله مباحث ساختاری در حوزه سیاستگذاریهای کلان نظام محسوب شده و نتایج آن تأثیر زیادی در روند به نتیجه رسیدن برنامههای توسعه و پیشرفت کشور دارد.
*با توجه به اینکه پیروزی هر کاندیدا به منزله تأثیرپذیری کشور از نگرش و برنامههای کاندیدای پیروز و احزاب و جناح حامی او است، حساسیت انتخابات ریاست جمهوری را مضاعف میکند، لذا درک و شناخت صحیح از نگرش و بینش کاندیداها در افکار عمومی امری لازم و حساس است.
*طی سالهای گذشته با توجه به ورود موضوع گفتمان و بسترسازیهای لازم برای آن در بدنه سیاسی و اجرایی کشور برای شناسایی ایدهها و تفکرات و نگرشهای صاحبنظران سیاسی و اجرایی در منظر افکار عمومی از جمله در زمان انتخابات ریاست جمهوری، تحولی نو در نظام سیاسی و اجرایی کشور به وجود آمده است.
*مناظرات و تبلیغات رسانهای کاندیداهای ریاست جمهوری که بخش مهمی از تبلیغات انتخاباتی آنها محسوب میشود، جزءتأثیرگذارترین مرحله جهت جلب نظر آرای مردم بوده و همچنین هرگونه گفتار و عملی از کاندیداها میتواند مبنای انتخاب مردم شود.
*معمولاً آنچه که در مناظرات و تبلیغات از سوی کاندیداها مطرح میشود دفاع از برنامههای خود و انتقاد به شرایط مختلف موجود در کشور است و بر این اساس برنامههای خود را برای مردم و رقبای انتخاباتی و سیاسی تشریح میکنند.
*بدون شک وجود شرایط مناسب برای مناظرات و تبلیغات رسانهای علاوه بر شناخت بهتر مردم برای انتخاب اصلح میتواند ابعاد مسایل موجود در کشور را با زوایا و نگرشهای مختلف سیاسی و اجرایی برای مردم بیان کند تا مردم نسبت به وضعیت موجود آگاهیهای لازم را بهدست آورند.
* با تمامی محاسن مناظرات و تبلیغات رسانهای، اشکال حادی که در تمامی مناظرات و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد کمبود کارشناسان علمی و دانشگاهی خبره و بیطرف در مناظرات و تبلیغات رسانهای و در روبهروی آنها است.
* تبلیغات انتخاباتی از جمله انتخابات ریاست جمهوری از گذشته تاکنون در کشور ما به این شکل بوده که هر کاندیدا با توجه به سوابق و تخصص خود برنامهها و انتقادات خود را نسبت به سایر کاندیداها بیان کرده و بهجا میداند و میگوید که او خواهد توانست با برنامهها و تیم مدیریتی خود در کشور با توجه به شرایط و مشکلات موجود تحول، اصلاحات و پیشرفتهای نو ایجاد کند، اما در مقابل کارشناسان و تحلیلگرانی وجود ندارند که با تحلیل گفتار و برنامههای کاندیداها نظری کارشناسی و عاری از هرگونه غرضورزی را به مردم ارایه کنند.
* تمامی کاندیداهایی که پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری میگذارند و توسط شورای نگهبان احراز و تأیید صلاحیت میشوند از افراد خدوم به کشور و نظام هستند، ولی صرفاً خدمتگزاری به کشور و نظام نمیتواند تمامی موضوع برای اداره کشور بهویژه در شرایط فعلی باشد.
جبران نکردند!
روزنامه اعتماد یادداشتی به قلم سید رضا اکرمی منتشر کرد و نوشت:
*رهبر معظم انقلاب اسلامی بیاناتی درباره جفا به کاندیداها داشتند که منجر به صدور بیانیهای از سوی شورای نگهبان شد.
*آنکه زمانی که رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت از لزوم حضور حداکثری در انتخابات ریاستجمهوری میگویند و برای تحقق این مساله از همگان برای شرکت در انتخابات دعوت میکنند، لازم است که شورای نگهبان این فرمایشات و تاکید ایشان بر کلیدواژه مشارکت حداکثری را مدنظر قرار دهند.
* اگر در قانون فقط ۴ مرجع برای استعلام شورای نگهبان در نظر گرفته شده نباید موجبات بیتوجهی شورای نگهبان به فرمایش مقام معظم رهبری را فراهم آورد؛ چراکه این فرمایشات خود در حکم قانون است ولو اینکه مدون نشده باشد.
* موضوع مقبولیت تصمیمات مقامات جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی است. اگر مبنای ما در جمهوری اسلامی، جمهوریت است و مشارکت حداکثری مردم پای صندوقهای رای باید زمینه مقبولیت تصمیمات در میان عموم جامعه را نیز فراهم آوریم البته نباید در این مسیر مشروعیت را با مقبولیت اشتباه گرفت.
*مشروعیت آن است که از قانون گرفته شده ولی مقبولیت به ذهنیت افراد جامعه برمیگردد و اصطلاحا همان است که جامعه درباره تصمیمات حاکمانش تصور میکند.
* اگر میخواهیم مشروعیت و مقبولیت نظام جمهوری اسلامی را حفظ کنیم، چارهای نداریم جز آنکه دامنه پذیرشها بالاتر رود و فقط محدود به ۷ نفری نباشد که اکثرشان هم از یک جریان سیاسی هستند.
* برای شخص من هنوز روشن نیست که شورای نگهبان چطور به مطالبه رهبری پاسخ داده است. تصمیمات شورای نگهبان و نهادهایی از این دست باید اقناعی باشند نه اسقاطی.
مشاجره یا مناظره؟
روزنامه آفتاب یزد یادداشتی به قلم مجید ابهری منتشر کرد و نوشت:
*اولین جلسه گفت وگو بین نامزدها، نه تنها نکات جدیدی به دانش سیاسی رای دهندگان اضافه نکرد، بلکه گه گاهی موجب تعجب وتاسف مردم گردید. تعجب از این نکته که تقریبا اکثر این آقایان در چهل سال گذشته در مشاغل ومسوولیتهای مختلف اشتغال داشته و در بروز شرایط حاضر سهیم میباشند.
* آنکه در بین گفت وگوها گاهی بعضی از نامزدها رعایت شخصیت و جایگاه نامزدهای دیگر را نکرده وحتی بوی اهانت از کلامشان به شامه میرسید.
*اهانتهای کلامی مخصوصا ازسوی یکی از نامزدها به نامزد دیگر که کمترین سهم اجرایی را به عهده داشته موجب تاسف عمیق مخاطبان گردید.
*جلسه مناظره، شنونده را به یاد محاکم رسیدگی به جرایم میانداخت که هر کدام از حضار شدیدا تلاش میکرد بقیه را مقصر در این اوضاع معرفی کند.
*در این نشست فقط جای نماینده دولت خالی بود تا در دفاع از عملکرد و پاسخگویی به شبهات و سوالات عمل نماید هرچند حتما دولت حق پاسخگویی به انتقادات مطروحه در این نشست را برای خود محفوظ داشته و در این راستا عمل خواهد کرد.
دولت آینده نیازمند دیپلماسی فعال است
ایسنا به گفت وگو با نوذر شفیعی کارشناس مسایل بین الملل پرداخت و آورد:
* دولت آینده نیازمند داشتن سیاست خارجی و دیپلماسی فعال است.
* کشورها جزایر منزوی نیستند که بخواهند بدون رابطه و تعامل با محیط بیرونی خودشان زندگی کنند. هر کشوری نیازمند داشتن سیاست خارجی است. ضمن این که الگوهای سیاست خارجی متفاوت است و انزوا، بی طرفی، اتحاد و ائتلاف، عدم تعهد و ... را در بر می گیرد.
*دولت آینده نیز هر دولت و با هر رئیس جمهوری که روی کار آید نیازمند داشتن سیاست خارجی و دیپلماسی فعال است. اما این که دولت آینده تا چه اندازه به سیاست خارجی اهمیت می دهد بستگی به این دارد که دولت جدید سیاست خارجی اش چقدر با استقبال محیط بیرونی مواجه می شود.
* طبیعی است تمام کاندیداهای ریاست جمهوری تمایل دارند که سیاست خارجی فعال، و پویا داشته باشند. اما آیا دولت های گذشته ما تمایل نداشتند که چنین سیاست خارجی داشته باشند اگر داشتند و نتوانستند موفق شوند علتش چه بوده؟ آیا داخلی است یا خارجی؟ آیا دولت جدید در مسیر سیاست خارجی خودش با این دو چالش مواجه خواهد بود یا خیر؟
* حتی اگر دولت جدید بتواند چالش های داخلی تاثیر گذار در سیاست خارجی را حل کند، ممکن است در حل چالش های خارجی با مشکل مواجه شود. این طور نیست که وقتی فکر می کنیم کشورهای منطقه یک دست می توانند با ما همراه شوند در چارچوب نظم سیاسی بین المللی هستند.
رسانههای اصولگرا
طرح نوینی از حکومتداری
روزنامه جام جم یادداشتی به قلم بیژن نوباوه نماینده تهران منتشر کرد و نوشت:
* سخنان رهبر معظم انقلاب در مورد ارتباط نزدیک اسلامیت و جمهوریت در انقلاب اسلامی که به عنوان یک شاخصه منحصربهفرد در دنیا مطرح شده بسیار واضح و مبرهن است.
*نگاهی به سابقه انقلابهای بزرگ نشان میدهد برخی از آنها شاید با شدت و حدت بیشتری از انقلاب اسلامی پا به عرصه گذاشتند اما در روند تاریخ و رشد خود دچار انحراف شدید شدند.
* در انقلاب سرخ و در دوران لنین و استالین، حرکت از دست مردم خارج و انقلاب توسط یک سیستم اداره میشود و آن سیستم کاملا مردم را تحت سلطه میگیرد. حتی میتوان گفت جنایاتی که در دوران حکومت کمونیستی شوروی علیه مردم صورت میگیرد در دنیا بیسابقه است. به این علت که این انقلاب اعتقادی و ایدئولوژیکی نبود.
* انقلاب اسلامی براساس اسلام پا گرفت. براساس مبنای دینی، اسلام همواره بر آزادیخواهی تاکید دارد و عنوان میکند در پذیرش ایمان و عقیده هیچ اکراه و اجباری نیست. در چنین تفکری انسان باید شناخت داشته باشد و براساس آن راه و مسیر خود را انتخاب کند.
کاندیدای ریاست جمهوری به جای کلیگویی پاسخ مردم را بدهد
خبرگزاری فارس به گفت وگو با صادق خلیلیان عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس پرداخت و آورد:
* در مناظرات افرادی که از جانب دولت نمایندگی داشته یا طرفدار مستقیم یا غیرمستقیم دولت بودند، به جای فرافکنی، چرایی مشکلات اقتصادی کشور را پاسخ دهند.
* مناظره اول برای شناخت مردم نسبتاً خوب بود، اما نقاط قوت آن این بود که کاندیداها در معرض ارزیابی عموم قرار گفتند و همچنین حُسن مناظره اول در این بود که نامزدهای ریاست جمهوری برنامه خود را پاسخ میدادند.
* در مناظرات بعدی باید تمامی کاندیداهای ریاست جمهوری به جای متلکپرانی و اتهامزنی، برنامههایی که برای دولت آینده درنظر گرفتهاند را برای مردم توضیح داده تا آنها بتوانند شناخت بهتری از آنها داشته و در انتخاب خود بهتر تصمیمگیری کنند.
* کاندیداها در مناظرات بعدی باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا مشکلات اقتصادی کشور به وجود آمده و چرا ۵۰ درصد مردم فقیرتر شدهاند؟ این درحالی است که قیمت ارز و دلار در دولت فعلی ۸ برابر افزایش یافته که تضعیف پول ملی را دربر داشته است.
*برگزاری مناظره بین کاندیداهای ریاست جمهوری در مجموع برای شناخت مردم برنامه مناسبی است اما نقاط ضعف آن عدم پاسخگویی کاندیداها به پاسخ سؤالات مردم است که این موضوع را باید با تغییر مجری یا برگزاری متفاوت مناظره دوم درنظر بگیرند.
* برخی از کاندیداهای ریاست جمهوری متأسفانه به غیر از پاسخگویی به کلیگویی میپرداختند که این مساله از نظر عموم هیچ نقطه قوتی ندارد و برای شناخت مردم بیهوده است.
مردمسالاری دینی، ابزار یا اصالت؟
خبرگزاری مهر به گفت وگو با حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا پیروزمند، عضو هیات علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم پرداخت و آورد:
* مردمسالاری دینی نوعی الگوی مشارکت مردم در حکمرانی و حکومت اسلامی است که همه شئون جامعه را در بر میگیرد، به شکلی که مشارکت مومنانه و مسوولیتپذیر در همه عرصههای ساختن کشور و تمدن نوین اسلامی در جمهوری اسلامی را به دنبال دارد.
* تنها یکی از جلوههای ساختن کشور، عرصه سیاسی و اقتدار سیاسی کشور است که در اقتدار سیاسی نیز یکی از عرصهها، عرصه انتخابات و راهپیمایی مردم در روزهای مهم چون ۲۲ بهمن، قدس یا تشییع شهید سلیمانی یا ارتحال امام خمینی (ره) است که البته آنها هم جلوهای دیگر از حضور سیاسی مردم در ایجاد اقتدار سیاسی برای نظام اسلامی و بسیار هم حائز اهمیت هستند.
* مردمسالاری دینی و مشارکت مردم میتواند جلوههای دیگری هم داشته باشد، از جمله آنها مشارکت در فعالیتهای اقتصادی است.
* بار اصلی اقتصاد کشور را باید به مردم سپرده شود، به میزانی که زمینه برای مشارکت مردم و حضور و مسوولیتپذیری آنها در اقتصاد فراهم شود، آن هم مردمی که مومنانه و نه سودجویانه رفتار میکنند. این طیف از مردم جدا از افرادی هستند که براساس فرصتطلبی میخواهند صرفاً سود شخصی خود را در نظر بگیرند.
* در عرصه فرهنگی هم همین طور است و ما در نوع تولیدات محصولات فرهنگی مثل فیلم، سریال، بازیهای یارانهای، کتاب اسباب بازی، مد و لباس با محصولات فرهنگی دیگر همین مساله را داریم و باید حضور و مشارکت مردم را داشته باشیم.
کلید برونرفت از مشکلات کنونی مشارکت حداکثری در انتخابات است
روزنامه رسالت به گفت وگو با احد آزادیخواه، عضو هیاترییسه کمیسیون کشاورزی مجلس پرداخت و نوشت:
* مهمترین موضوع انتخابات ریاستجمهوری، مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است.
* مردم گلایههایی درباره معیشت، اشتغال، شرایط اقتصادی کشور، قیمت ارز و دلار، گرانی کالاهای اساسی، نهادههای دامی، احتکار و مواردی از این قبیل دارند که تمامی اینها کاملا صحیح و بجاست.
* دولت پیشرو جدای از اینکه وابسته به کدام گروه است، باید با مشارکت حداکثری مردم روی کار بیاید.
*جامعه اگر به دنبال برونرفت از مشکلات کنونی است، کلید دستیابی به آن مشارکت در انتخابات است. در گام دوم دولت بعدی دولتی انقلابی و حلال مسایل باشد و از زد و بندهای سیاسی دوری کند. دولت سیزدهم باید دولتی دلسوز و خدمتگزار مردم و همسو با تفکر رهبری باشد، زیرا خاستگاه تفکر رهبری حل مشکلات مردم است.
* دولت آینده میبایست با چنین نگاهی به عرصه مدیریتی و اجرایی روی کار بیاید و در این مسیر مردم میتوانند بهترین گزینه را از بین کاندیداهای ریاست جمهوری انتخاب و به تحقق هدف ترسیمشده، کمک کنند. از سوی دیگر، قطعا بدنه دولت آینده باید دارای خصیصه جوانگرایی و انقلابی گری باشد و تفکرات و ارزشهای اصیل انقلاب را احیا کند.
مهمترین دستورالعمل ستادهای رییسی؛ مشارکت حداکثری و رعایت اصول اخلاقی
باشگاه خبرنگاران جوان به گفت وگو با سردار علیرضا افشار رییس هیات امنا و شورای مرکزی ستاد انتخاباتی مردمی حجتالاسلام و المسلمین سید ابراهیم رییسی پرداخت و آورد:
* آنچه برای ما قبل از حمایت از سید ابراهیم رئیسی مهم بوده و هست مشارکت حداکثری مردم در انتخابات است، لذا یکی از مهم ترین توصیههای ما به ستادهای مردمی حجتالاسلام رئیسی تمرکز بر افزایش مشارکت سیاسی در انتخابات و حضور حداکثری مردم در پای صندوقهای رأی است.
* دومین مساله ما در جریان تبلیغات انتخاباتی حمایت از سید ابراهیم رئیسی؛ رعایت حرمتها و کرامت هاست؛ لذا از همه حامیان وی این درخواست را داریم که کرامت اخلاقی را در برنامههای تبلیغاتی خود محور قرار دهند.
* از نظر ما انتخاباتی میتواند برازنده نظام مقدس جمهوری اسلامی و در تراز انقلاب اسلامی باشد که کاندیداها برای جمع کردن رای بر آرمانهای انقلاب تکیه کنند و طبق آن به ارایه برنامه بپردازند؛ نه اینکه از تریبون ۸۵ میلیون نفری رسانه ملی با تاکتیکها و تکنیکهای عملیات روانی و شگردهای غیراخلاقی رسانههای غربی به تحریف و جنجال و تخریب پرداخته و با روشهای نادرست برای خود جذب رای کنند.
به ما تکلیف شده است که وارد میدان شویم
خبرگزاری تسنیم به بازتاب سخنان حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رییسی نامزد انتخابات ریاستجمهوری پرداخت و آورد:
* همت مردم و شکلگیری دولت مردمی به گرهگشایی از زندگیها و کارآمدشدن ساختارهای اجرایی کشور منجرمیشود.
* همه مردم باید همت کنند تا با شکلگیری یک دولت مردمی و انقلابی هم معیشت و سفره مردم و کسب و کارها سامان یابد و از زندگیها گرهگشایی شود و هم ساختار اجرایی کشور کارآمد شود.
* امروز ما در کشورمان و جهان اسلام مفتخر به وجود عالمان ربانی همچون امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و علمای عامل و واصل هستیم که صرفاً به مردم نمیگویند بیایید بلکه خود پیشتاز جامعهاند و با عمل خود مردم را به حرکت و کار خیر دعوت میکنند.
* عالمان ربانی پیشگامان جامعهاند و مردم را به اجرای عدالت و حق و گرهگشایی از زندگی همدیگر بهویژه دستگیری از نیازمندان و رفع دغدغههای آنان و اصلاح معیشت جامعه دعوت میکنند.
* امام عزیز ما تمام وجودش خدا بود اما خدا او را به مردم ارجاع داد چرا که جلب رضای حق در گرهگشایی از زندگی مردم و توجه به دغدغهها و مشکلات آنهاست.
* اگر کسی رنج و گرفتاری مردم را ببیند و برای رفع آن گام برندارد و دردش نیاید باید در انسانیت خود شک کند.
* به ما تکلیف شده است که بر اساس وظیفه و حس مسئولیتپذیری برای حل مشکلات مردم وارد میدان شویم.