تاریخ انتشار
شنبه ۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۲۰
کد مطلب : ۴۳۷۱۱۲
تحلیلی بر آینده کاری مجمع نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد در سه سال پیش رو؛
این سه نفر
۵
کبنا ؛ با شروع به کار رسمی سید ناصر حسینی پور بعنوان نماینده مردم در انتخابات میان دورهای حوزه انتخابیه گچساران و باشت در 28 خرداد 1400 مجمع کوچک و ناقص نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد تکمیل شد. مجمعی که با وجود تعداد کم اعضا اما هماهنگی و انسجام در آن میتواند در توسعه و پیشرفت استان مؤثر باشد. انتظار یک دستی کامل از این مجمع منطقی نیست و در عمل نیز کمتر پیش آمده است که ازاین مجمع بیشتر اسمی یک صدای واحد بیرون بیاید، بویژه که بخش اصلی فعالیت نمایندگان ادوار استان حول تغییر و تحولات مدیریتی بوده است و هر نمایندهای نیز برای حوزه انتخابیه و نیروهای وابسته به خود تلاش میکند و به ندرت بر روی یک نیرو توافق ایجاد میشود. به همین دلیل نمایندگان ترجیح میدهند از کانالهای شخصی برای گزینههای خود چانه زنی کنند. گفته میشود بویژه درزمان نمایندگی زارعی وی بیش از بقیه موضوع حمایت از نیروهای وابسته خود را از کانال شخصی پیگیری میکرد. در محدود دورهای که در حوزه بودجه امکانی برای استان پیش آمده بود آن امکان در اختیار یک فرد بود و آن کس نیز ترجیح میداد آن را برای حوزه انتخابیه شهرستان خود بخواهد که همان نیز محل اختلاف بود. در این دوره اگر چه به صورت جریانی هر سه نماینده استان در مجلس شورای اسلامی اصولگرا میباشند و هر سه از رئیس جمهور منتخب حمایت کردهاند اما تفاوتهای نگرشی و سیاسی این سه بر کسی پوشیده نیست و اتفاقاً کار در اینگونه موارد سختتر از زمانی است که اختلافات روشنتر و مشخصتر باشد. پاسخ مهدی روشنفکر به سؤال در رابطه با نوع ارتباط و دوستی در مجمع نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد که گفت: «تعامل و همگرایی مجمع نمایندگان استان خوب است و خواب کاسبان تفرقه تعبیر نمیشود» را باید با تردید نگریست. سید ناصر حسینی پور در حالی کار خود را شروع میکند که گچساران و باشت در یک سال گذشته نه تنها نمایندهای نداشته است که کفیلی هم در کار نبوده است و وضعیت این شهرستان به تعبیر اتابک فرماندارش به گونهای بوده است که برخی مدیران کل راه آن را بلد نبودند. این در حالی است که قبل از این دوره گچساران و باشت یک دوره اوج را سپری کردند و اتفاقاً همین اوج و افراط در نفوذ نماینده سابق در مناسبات استان کهگیلویه و بویراحمد سبب ایجاد حساسیتهای زیادی در سطح استان شده بود. آن نفوذ یقیناً انتظارات را در آن حوزه انتخابیه بالا برده است و یک سال سخت گذشته گچسارانیها را حالا دلخور و متوقعتر کرده است که سید ناصر حسینی پور ضمن ادامه مسیر پر اقتدار تاجگردون به جبران یک سال گذشته نیز بپردازد. سید ناصر حسینی پور عملاً سابقه سیاسی ندارد او اگر چه با دعوت سعید جلیلی و بیشتر به دلایل عاطفی و برخی اشتراکات در حوزه ایثارگری در شورای امنیت ملی مشغول به کار بود اما با این وجود تنها سابقه سیاسی و یا فعالیتی وی همان رابطه نسبی با نماینده اسبق گچساران است. وی قبل از این بیشتر یک فعال فرهنگی و فعال در حوزه خاطره نویسی دفاع مقدس بوده است. با این وجود حلقه اطراف وی خالی نیست و حداقل جمع زیادی از نزدیکان سید قدرت در اطراف وی هستند ضمن آن که شرایط خاص گچساران سبب نزدیکی برخی نیروهای سابقاً اصلاح طلب به وی شده است. یقیناً در سه سال آینده سایه سید قدرت حسینی پور اگر از سایه نماینده بلندتر نباشد کوتاهتر نخواهد بود. چند روز پیش برخی رسانههای استان نیز تیتر زدند که برادر بزرگتر در یکی از ادارات کل استان کهگیلویه و بویراحمد در حال رایزنی سیاسی مشاهده شده است. سید ناصر ترجیح داد کار خود را با نزدیکی به حلقه مرکزی اصولگرایان استان کهگیلویه و بویراحمد به رهبری ستار هدایتخواه و همراهی خلیفه خلقی پور شروع کند. او قبل از این نیز در یک سخنرانی مستقیماً از پیگیریهای موحد در مورد وضعیت انتخاباتی خود در ایام انتخابات تشکر کرد اما تاکنون هیچ نامی از روشنفکر نبرده است. اینکه آیا این موضوع نام نبردن عمد بوده است و یا خیر بر کسی مشخص نیست ولی اگر قرار باشد سید ناصر و هدایتخواه به هم نزدیک باشند عملاً جایی برای همکاری سید ناصر و روشنفکر باقی نمیماند. سید ناصر هم چنین امیدوار است حلقه وابسته به سعید جلیلی در دولت وزارتخانههای مهم را به دست بیاورند تا وی بتواند راحتتر امورات خود را پیگیری نماید. سید محمد موحد در یک سال گذشته حداقل در عرصه رسانهای فعالتر از تمام سالهای گذشته نمایندگیاش بوده است. شاید بخشی از این موضوع به فراست تیم رسانهای و یا هم حضور ملموس رسانهها و شبکههای اجتماعی در جهت دهی افکار عمومی بر میگردد. کنار گذاشتن حلقه سنتی و پر انتقاد اطراف موحد نیز در این موضوع بی تأثیر نمیباشد. با این وجود وی پیگیریها و دوندگیهای زیادی داشته است. هر چند در موضوع تعیین مدیران کل روشنفکر به مراتب از وی موفقتر عمل کرده است که باید دلیل این موضوع را به نزدیکی روشنفکر به کلانتری و جمالی دانست، ضمن آن که موحد بعد از امضای نامه استیضاح روحانی عملاً مورد خصم مدیریت کلان در استان کهگیلویه و بویراحمد بود و جایی برای مانور وی باقی نماند. بیشترین حوزه فعالیت موحد نیز در بخش معاونت توسعه و پشتیبانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به مدد حضور سید کامل تقوی بوده است که از کانال این ارتباط گفته میشود برخی تجهیزات ابتدایی درمانی و بیمارستانی و وعده به حوزه انتخابیه موحد داده شده است و البته همیشه هم اعتراض کمبودها و مشکلات از همان بیمارستان به گوش میرسد. موحد در آینده سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد سه راه در پیش رو دارد وی یا با روشنفکر ائتلاف رسمی شکل میدهد و امیدوار خواهد بود که این ائتلاف از وزن خوبی برخوردار شود و مورد توجه تصمیم گیرندگان مرکز قرار گیرد. یا هم به حلقه قدرتمند اصولگرایی لستان نزدیک میشود که حتی در صورت نزدیکی و در ادامه برتری این حلقه اختیار و امکاناتی کمی به موحد خواهد رسید و یا هم مستقل و با حفظ فاصله و تعامل به کار خود ادامه خواهد داد، موضوعی که بنظر میرسد مشی موحد همین بوده و خواهد بود که البته این مشی در صورت قدرت گرفتن حلقه اصولگرایان سنتی استان چندان جواب نخواهد داد. در همهی حالتها بخش اعظم تصمیم گیری حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ به موحد داده خواهد شد اما در حوزه استان کار بسیار دشوار خواهد بود. در مورد مهدی روشنفکر بعد از گذشت یک سال باید گفت وی یک عملکرد پیگیرانهای در بخشهای مختلف داشته است. وی در این مدت کوتاه توانست روابط خوبی در تهران ایجاد کند. در بخش بودجه و بویژه در موضوع زلزله سی سخت پیگیری و جذب اعتبارات وعدههای خوبی گرفته است و از همه مهمتر تغییرات مورد نظر خود را به بهترین شکل انجام داده است که در سه مورد تغییر مدیران کل در یک سال گذشته و بویژه یک ماه گذشته در امور عشایری استان، ورزش و جوانان و تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیروهای خود را معرفی کرد. بخشی از این موضوع به نمایندگی مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد از سوی روشنفکر بر میگردد. روشنفکر زودتر از همه در موضوع حمایت از حجه الاسلام رئیسی از وی اعلام حمایت کرد و توانست با نزدیکی به علی نیکزاد برای نیروی مورد حمایت خود حکم ریاست ستاد مرکزی در استان را بگیرد. حالا او امیدوار است در دوئلی که خواه یا ناخواه در پیش دارد کسانی همچون نیکزاد تصمیم گیرندههای بزرگتر در دولت آینده باشند. اما کار قطعاً به نسبت یکسال گذشته برای روشنفکر سختتر خواهد بود چرا که وی رقبایی درون جریانی، بسیار، مدعی و البته در تخاصم با خود دارد و حتی اگر بتواند بخشی از نفوذ خود را حفظ کند دیگر بدون رقیب نیست و برای معرفی نیروهای نزدیک به خود باید حمایت رقبای درون جریانیاش را نیز بدست بیاورد. با وجود این دشواری اما روشنفکر نشان داده است نماینده دست و پا بستهای نیست و حتماً کانالهایی برای ادامه بخشی از موفقیت فعلی نمایندگیاش را پیدا خواهد کرد. بخش زیادی از عملکرد سه نماینده استان به استاندار آینده بستگی دارد و اگر استاندار با یکی از این سه فاصله پیدا کرد کار برای آن نماینده در سه سال آینده بسیار سخت خواهد بود. اگر مجمع نمایندگان استان را یک ضلع بدانیم یک ضلع دیگر در مقابل آنها وجود دارد و اگر این سه، سه ضلع باشند در آن صورت شاهد یک ترکیب چهار ضلعی با حضور حلقه مرکزی اصولگرایان به رهبری هدایتخواه، خلقی پور، مسعود حسینی و تا حدودی نادر منتظریان خواهیم بود. حلقهای که خود را رقیب اصلی دولت روحانی میدانند و بعد از 8 سال تمام قد اماده ورود به عرصه اجرایی و تصمیم گیری استان کهگیلویه و بویراحمد هستند و گذشته آنها نشان میدهد هیچ تعارفی با نیروهای رقیب حتی در شکل معتدل نیز نخواهند داشت. در کنار این حلقه سنتی به لیدری هدایتخواه یک تیپ دیگر از شخصیتهای اصولگرا حضور دارد که نمیتوان آنها را در هیچ کدام از اضلاع قبلی محدود کرد اما در عین حال هم پوشانی و برخی روابط با آن اضلاع دارند و همچنین از برخی کانالهای ارتباطی با تهران نیز برخوردارند از جمله شخصیتهای این تیپ میتوان به صفدر پناهی، علی خرامین، حجت الاسلام خاضع ... اشاره کرد. هم چنین در تیم روشنفکر نیز کسانی حضور دارند که یا در گذشته اصلاح طلب بودهاند و از دولت حسن روحانی حکم مدیریت دریافت کردهاند که تعداد و رزومهشان از اصولگرایان حامی روشنفکر اگر بیشتر نباشد کمتر نیست، بنابراین حمایت از این نیروها برای سپردن مسئولیت و یا حفظ آنها کار بسیار سختی خواهد بود. علاوه بر این گروه جمعی از جوانان اصولگرای دارای نفوذ نیز در اطراف روشنفکر حضور دارند که میتوانند در بازی آینده قدرت در استان به سنگینی کفه ترازو به نفع روشنفکر و یا تعادل آن کمک کنند. در جدالی که سالهاست میان حلقه سنتی اصولگرایان و روشنفکر برقرار است هفته گذشته بار دیگر ستار هدایتخواه خط و نشام کشید و گفت: نماینده نباید در تغییر مدیران دخالت کند تا عملاً هزینه لابی و رایزنی نماینده در عرصه مدیریتی را بالا ببرد. در سطح کلان و نظری نیز ادبیات و جریانی در پی ایجاد حساسیت بر روی دخالت نمایندگان در تعیین مدیران است و اگر چنین اتفاقی در عمل رخ دهد عملاً پایانی برای هر مانور و قدرتنمایی از سوی نمایندگان مجلس در ساختار سیاسی و مدیریتی کشور است.
ترکیب مجمع نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد پیشاپیش امکان هیچ نوع ائتلاف و یا تفاهم ضمنی را به آنها نخواهد داد و هر کدام در موضوع چینش مدیران راه خود را خواهد رفت، اما این مسئله نباید به منزله غفلت آنها از منافع جمعی استان کهگیلویه و بویراحمد و همدلی برای این موضوع باشد. یقیناً کوچکترین اختلاف و چندصدایی در موضوعات مهم و استانی به آینده استان و توسعه و پیشرفت آن ضربه وارد خواهد کرد و نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد باید نسبت به این موضوع حساس باشند. انتظار عدم اشتباه از نمایندگان استان انتظار اشتباهی است و دیر یا زود از درون حامیان و جریانهای حامی نمایندگان منتقدین و معترضینی پیدا خواهد شد و هیچ راه گریزی وجود ندارد اما همیشه فرصت برای کار وجود دارد. حضور در رسانهها و بازنمایی از کارهایی که ادعا میشود صورت گرفته است تنها برای مقطعی جواب خواهد داد و در روز موعد مردم متوجه واقعیتها و عملکردها خواهند شد و آن وقت تصمیمی خواهند گرفت که شیرینی روز پیروزی را با تلخی شکست عوض خواهد کرد.
ترکیب مجمع نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد پیشاپیش امکان هیچ نوع ائتلاف و یا تفاهم ضمنی را به آنها نخواهد داد و هر کدام در موضوع چینش مدیران راه خود را خواهد رفت، اما این مسئله نباید به منزله غفلت آنها از منافع جمعی استان کهگیلویه و بویراحمد و همدلی برای این موضوع باشد. یقیناً کوچکترین اختلاف و چندصدایی در موضوعات مهم و استانی به آینده استان و توسعه و پیشرفت آن ضربه وارد خواهد کرد و نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد باید نسبت به این موضوع حساس باشند. انتظار عدم اشتباه از نمایندگان استان انتظار اشتباهی است و دیر یا زود از درون حامیان و جریانهای حامی نمایندگان منتقدین و معترضینی پیدا خواهد شد و هیچ راه گریزی وجود ندارد اما همیشه فرصت برای کار وجود دارد. حضور در رسانهها و بازنمایی از کارهایی که ادعا میشود صورت گرفته است تنها برای مقطعی جواب خواهد داد و در روز موعد مردم متوجه واقعیتها و عملکردها خواهند شد و آن وقت تصمیمی خواهند گرفت که شیرینی روز پیروزی را با تلخی شکست عوض خواهد کرد.