تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۸ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۰۵
کد مطلب : ۴۴۰۳۴۷
کبنا گزارش میدهد
لزوم تغییر در مدیریت حوزهی هنری کهگیلویه و بویراحمد / چرا هیچ اثر فاخر هنری تولید نمیشود؟
۳
کبنا ؛
هنرمندان در استان کهگیلویه و بویراحمد سالهاست که هیچ مأمن و پایگاهی ندارند؛ حوزهی هنری بیش از آنکه نقش حامی داشته باشد، به دنبال تفتیش هنرمندان است. هزینه و بودجههای فرهنگی بیش از آنکه صرف تولید و حمایت از تولیدکنندگان هنری شود، در پیچ و تاب اداری و خودِ ساختار درونیِ سازمان، صرف میشود.
به گزارش کبنا، با وجود تعدد سازمانها و نهادهای فرهنگی و هنری، حوزهی هنری یکی از نهادهای مهم و اساسی در حوزهی فرهنگ و هنر در کشور است. در واقع این نهاد، از متولیهای اصلیِ این حوزه است. حوزهی هنری در توسعه و عدم توسعه و پیشرفتِ شاخصهای فرهنگی تأثیر بهسزایی میتواند داشته باشد. در استان کهگیلویه و بویراحمد این نهاد دچار نوعی کرختی و انجماد شده است. افزون بر عدم تحرکی که در این نهاد دیده میشود، در بسیاری مواقع، سنگاندازیها و مانعتراشیهای آن، سبب دلنگرانی و گلایهمندیِ هنرمندان این خطه شده است. با وجود خدماتی که حوزهی هنری انجام داده است، در دورهی ریاست شریف اسلامی، مشکلات و ناکارآمدیهایی در آن دیده میشود که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
این حوزه که از اصلیترین وظایف آن، ارتباط با هنرمندان است، هنرمندان را بهکلی فراموش کرده و بدل به نهادی اداری با کاغذبازیهای مرسوم شده است. وضعیتی که با روح کلی خلاقیت که حاکم با فضای هنر است، به کلی غریبه است.
این شیوهی مدیریت که هنرمندان را به خودی و غیرخودی تقسیم میکند، دایرهی هنر را روز به روز تنگتر و عرصه را بر اغلبِ هنرمندان بسته است. هنر خودی و غیرخودی نمیشناسد. هنرمندان استان کهگیلویه و بویراحمد اغلب پایبند به هنر متعهد هستند. اما شیوهی مدیریت کنونی، با این نوع تقسیمبندیها سبب دلزدگی و دوری جمع کثیری از این افراد از فضای هنری مرسوم شده است. طرد این قشر از جامعه که میتوانند سبب تلطیف فضای اجتماعی شوند، میتواند تبعات منفیِ بسیاری در پی داشته باشد. تقسیم هنرمندان به خودی و غیرخودی و طرد غیرخودیها و محدود بودن خودیها در عمل تنها خروجیِ آن، انتشار کارهای کلیشهای و جلوگیری از خلق آثار ارزشمند هنری است.
هنرمندان در استان کهگیلویه و بویراحمد سالهاست که هیچ مأمن و پایگاهی ندارند؛ حوزهی هنری بیش از آنکه نقش حامی داشته باشد، به دنبال تفتیش هنرمندان است. هزینه و بودجههای فرهنگی بیش از آنکه صرف تولید و حمایت از تولیدکنندگان هنری شود، در پیچ و تاب اداری و خودِ ساختار درونیِ سازمان، صرف میشود.
هنرمندان شهرستانی که مطلقاً توسط حوزه دیده نمیشوند. حوزه زمانی «کتاب پایی که جا ماند» و «فتاح» را تولید کرد. اما در سالهای اخیر هیچ کار فاخری نداشته است. این شیوهی مدیریت، لطمات زیادی به فضای فرهنگ و هنر زده است.
به گفتهی خود هنرمندان کهگیلویه و بویراحمدی، به دلیل نبود حمایتها مالی، بازار محصولات فرهنگی و هنری در استان کساد است و هنرمندان برای تولید آثار هنری با مشکل مواجه هستند. نبود استودیو ضبط موسیقی نیز باعث شده تولیدات موسیقی هنرمندان استان خاک بخورد و در اختیار مردم قرار نگیرد.
مشکلات معیشتی و ادامهی زندگی در سختی، گریبان هنرمندان این استان را گرفته است. هنر با وجود آنکه از نیازهای اساسی بشر است اما پیشنیاز آن تأمین نیازهای اولیه و ضروری برای ادامهی حیات است. در حالی که اغلب هنرمندان کهگیلویه و بویراحمد در تأمین نیازهای اولیه نیز عاجز هستند. وقتی که هنرمند نتواند نیازهای اصلی خود را رفع کند، مطمئناً نمیتواند دست به خلق اثری فاخر بزند.
علاوه بر نیازهای معیشتی، نبود آسودگی خاطر نیز مشکلات این قشر را دوچندان کرده است. حوزهی هنری با مدیریت فعلی، خاطر هنرمندان را مشوش کرده است.
کمبود آثار فرهنگی و هنری فاخر در استان کهگیلویه و بویراحمد به ویژه در سالهای اخیر را باید ناشی از ضعف مدیریت دانست. تا زمانی که این شیوهی فکری و اجرایی بر این حوزه حاکم باشد، ما شاهد رشد و توسعه فرهنگی و هنری در استان نخواهیم بود. این در حالی است که استان کهگیلویه و بویراحمد با تاریخچهای غنی از مؤلفههای فرهنگی و هویتی میتواند بستر بسیار مناسبی برای خلق آثار ارزشمند هنری باشد. چرا نباید یک بار دیگر شاهد حسین پناهیِ دیگری در این استان باشیم؟ چرا استعدادهای هنریِ موجود در استان کشف و حمایت نمیشوند؟ چرا باید برای چاپ یک کتاب آنقدر با مانع مواجه شد که عطای آن را به لقایش بخشید؟ رشد و توسعهی هنری و فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد ممکن نمیشود مگر با تغییر و تحول در شیوهی مدیریت در حوزهی هنریِ استان. امری که دولت جدید باید اهتمام ویژه به آن داشته باشد.
به گزارش کبنا، با وجود تعدد سازمانها و نهادهای فرهنگی و هنری، حوزهی هنری یکی از نهادهای مهم و اساسی در حوزهی فرهنگ و هنر در کشور است. در واقع این نهاد، از متولیهای اصلیِ این حوزه است. حوزهی هنری در توسعه و عدم توسعه و پیشرفتِ شاخصهای فرهنگی تأثیر بهسزایی میتواند داشته باشد. در استان کهگیلویه و بویراحمد این نهاد دچار نوعی کرختی و انجماد شده است. افزون بر عدم تحرکی که در این نهاد دیده میشود، در بسیاری مواقع، سنگاندازیها و مانعتراشیهای آن، سبب دلنگرانی و گلایهمندیِ هنرمندان این خطه شده است. با وجود خدماتی که حوزهی هنری انجام داده است، در دورهی ریاست شریف اسلامی، مشکلات و ناکارآمدیهایی در آن دیده میشود که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
این حوزه که از اصلیترین وظایف آن، ارتباط با هنرمندان است، هنرمندان را بهکلی فراموش کرده و بدل به نهادی اداری با کاغذبازیهای مرسوم شده است. وضعیتی که با روح کلی خلاقیت که حاکم با فضای هنر است، به کلی غریبه است.
این شیوهی مدیریت که هنرمندان را به خودی و غیرخودی تقسیم میکند، دایرهی هنر را روز به روز تنگتر و عرصه را بر اغلبِ هنرمندان بسته است. هنر خودی و غیرخودی نمیشناسد. هنرمندان استان کهگیلویه و بویراحمد اغلب پایبند به هنر متعهد هستند. اما شیوهی مدیریت کنونی، با این نوع تقسیمبندیها سبب دلزدگی و دوری جمع کثیری از این افراد از فضای هنری مرسوم شده است. طرد این قشر از جامعه که میتوانند سبب تلطیف فضای اجتماعی شوند، میتواند تبعات منفیِ بسیاری در پی داشته باشد. تقسیم هنرمندان به خودی و غیرخودی و طرد غیرخودیها و محدود بودن خودیها در عمل تنها خروجیِ آن، انتشار کارهای کلیشهای و جلوگیری از خلق آثار ارزشمند هنری است.
هنرمندان در استان کهگیلویه و بویراحمد سالهاست که هیچ مأمن و پایگاهی ندارند؛ حوزهی هنری بیش از آنکه نقش حامی داشته باشد، به دنبال تفتیش هنرمندان است. هزینه و بودجههای فرهنگی بیش از آنکه صرف تولید و حمایت از تولیدکنندگان هنری شود، در پیچ و تاب اداری و خودِ ساختار درونیِ سازمان، صرف میشود.
هنرمندان شهرستانی که مطلقاً توسط حوزه دیده نمیشوند. حوزه زمانی «کتاب پایی که جا ماند» و «فتاح» را تولید کرد. اما در سالهای اخیر هیچ کار فاخری نداشته است. این شیوهی مدیریت، لطمات زیادی به فضای فرهنگ و هنر زده است.
به گفتهی خود هنرمندان کهگیلویه و بویراحمدی، به دلیل نبود حمایتها مالی، بازار محصولات فرهنگی و هنری در استان کساد است و هنرمندان برای تولید آثار هنری با مشکل مواجه هستند. نبود استودیو ضبط موسیقی نیز باعث شده تولیدات موسیقی هنرمندان استان خاک بخورد و در اختیار مردم قرار نگیرد.
مشکلات معیشتی و ادامهی زندگی در سختی، گریبان هنرمندان این استان را گرفته است. هنر با وجود آنکه از نیازهای اساسی بشر است اما پیشنیاز آن تأمین نیازهای اولیه و ضروری برای ادامهی حیات است. در حالی که اغلب هنرمندان کهگیلویه و بویراحمد در تأمین نیازهای اولیه نیز عاجز هستند. وقتی که هنرمند نتواند نیازهای اصلی خود را رفع کند، مطمئناً نمیتواند دست به خلق اثری فاخر بزند.
علاوه بر نیازهای معیشتی، نبود آسودگی خاطر نیز مشکلات این قشر را دوچندان کرده است. حوزهی هنری با مدیریت فعلی، خاطر هنرمندان را مشوش کرده است.
کمبود آثار فرهنگی و هنری فاخر در استان کهگیلویه و بویراحمد به ویژه در سالهای اخیر را باید ناشی از ضعف مدیریت دانست. تا زمانی که این شیوهی فکری و اجرایی بر این حوزه حاکم باشد، ما شاهد رشد و توسعه فرهنگی و هنری در استان نخواهیم بود. این در حالی است که استان کهگیلویه و بویراحمد با تاریخچهای غنی از مؤلفههای فرهنگی و هویتی میتواند بستر بسیار مناسبی برای خلق آثار ارزشمند هنری باشد. چرا نباید یک بار دیگر شاهد حسین پناهیِ دیگری در این استان باشیم؟ چرا استعدادهای هنریِ موجود در استان کشف و حمایت نمیشوند؟ چرا باید برای چاپ یک کتاب آنقدر با مانع مواجه شد که عطای آن را به لقایش بخشید؟ رشد و توسعهی هنری و فرهنگی در استان کهگیلویه و بویراحمد ممکن نمیشود مگر با تغییر و تحول در شیوهی مدیریت در حوزهی هنریِ استان. امری که دولت جدید باید اهتمام ویژه به آن داشته باشد.