تقلای قومیت‌طلبی افسار گسیخته برای استحاله دانشگاه

کبنا ؛ ترومای قوم‌گرایی روزبروز در حال عود گرفتن و تسخیر همه ساختارهای و فضاهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی استان است. اگر روزی این امیدواری وجود داشت که نخبگان بتوانند در مقابل این آسیب بایستند و به درمان آن کمک کنند حالا باید با کمال تآسف گفت بخش‌های زیادی از جامعه نخبگانی جامعه خود یا قربانی بحران قوم‌گرایی شده‌اند و یا در آن حل شده‌اند و هیچ دورنمایی حداقل در کوتاه مدت برای حل این معضل دیده نمی‌شود. نگاهی به مناسبات سیاسی و مدیریتی سال‌های اخیر استان کهگیلویه و بویراحمد بخوبی نشان از عمق تشدید بحران قوم گرایی و نفوذ آن در تمام بخش‌های استان کهگیلویه و بویراحمد می‌دهد. انتخابات بیش از آن که یک رخداد سیاسی و فرهنگی باشد به خدمت مناسبات ملوک الطوایفی در آمده است و بخش زیادی از مسیر انتخابات از کانال‌های قومی و ایلی می‌گذرد. همچنین در این سال ها همین نگاه و نگرش در پی تسخر دانشگاه به عنوان یک مکان علمی نیز بوده است و به دانشگاه در امتداد سیستم اداری و یک فرصت مدیریتی نگاه داشته است. چنین وضعیت و فشاری بر همه دانشگاه‌های استان کهگیلویه و بویراحمد وجود داشته است ولی بیش از همه این فشار متوجه دانشگاه علوم پزشکی یاسوج و دانشگاه یاسوج بوده و می‌باشد‌. همان بحران نخبگانی که صحبت آن رفت در دوره گذشته خود بخشی از بحران در علوم پزشکی استان کهگیلویه و بویراحمد بود و ریاست دانشگاه به جای کنترل و ممانعت از ورود سم خطرناک قومیت به دانشگاه آتش بیار چنین وضعیتی بود و به فربه تر شدن مافیای ایلی و قومی در علوم پزشکی کمک کرد. مافیایی که هنوز هم مانع انجام کوچکترین  اصلاحات توسط رئیس جدید دانشگاه می‌شوند و در مقابل هر تغییر و تحولی شدیدترین و  بیشترین مقاومت و تخریب را از خود نشان می‌دهند.
وضعیت در دانشگاه یاسوج نیز نگران کننده است و فشارها بر ریاست این دانشگاه اگر چه از ابتدا وجود داشته است اما در حال تشدید است. قوم‌گراها تنها یک اسلوب برایشان مهم و قابل قبول است و آن هم مدیریت بر اساس شاخصه های قومی است و هر عدم همراهی با این شاخصه با فشار، تخریب و تهمت همراه می‌شود.
فضای دانشگاهی یک فضای علمی است که باید با اندیشه و با اتکا به ظرفیت‌های درون دانشگاه مدیریت  شود و نمی توان از بیرون و در محافل قومی برای اعضای هیئت علمی و گروه های دانشگاهی نسخه قومی پیچاند و فرد یا افرادی را بر دانشگاه تحمیل کرد.
ممکن است کسانی باشند در درون دانشگاه که در پی این نسخه‌های جعلی  و تحمیل آن بر پیکر نحیف دانشگاه باشند. اما ریاست دانشگاه یاسوج تاکنون نشان داده است اهل پذیرش چنین نسخه های کهنه و کشنده ای نیست و مسیر و ارتقا دانشگاه را بر اساس شاخصه های علمی و دانشگاهی دنبال می کند.
دکتر بهادر کرمی و دکتر محمد غلام نژاد و یا هر رئیس دانشگاه دیگر در استان کهگیلویه و بویراحمد تا مادمی که در این مسیر یعنی مسیر علمی و دانشگاهی حرکت کنند مورد حمایت رسانه‌ها و جامعه علمی خواهند بود و در ادامه نیز باید استاندار کهگیلویه و بویراحمد و دست اندرکاران ارشد استان کهگیلویه و بویراحمد نیز با حمایت خود از دانشگاه علمی و واقعی به تقویت دانش و علم یاری رسانند. در طرف دیگر اما کوتاه آمدن از اصول حفظ اقتدار، استقلال و جایگاه دانشگاه مدیران و اساتید دانشگاهی باید پاسخگو باشند که  یقینا بابت هر کوتاهی و قصوری در افکار عمومی مورد مواخذه قرار خواهند گرفت.