تاریخ انتشار
يکشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۰۷
کد مطلب : ۴۵۱۶۳۸
افول شرکت نفت گچساران؟
بخش اول) زخمهای مدیریت کاهکش بر تن شرکت نفت گچساران / ارتباط سیدناصر حسینیپور با شرکت نفت به کدام سمت و سو کشیده میشود؟
۱
کبنا ؛
با آمدن مهرداد کاهکش به شرکت نفت گچساران تعامل این شرکت با اداره مالیات به هم خورد و همین رخداد موجبات کاهش درآمد استان کهگیلویه و بویراحمد در بلندمدت را فراهم خواهد کرد.
به گزارش کبنا، شرکت نفت گچساران، بزرگترین بنگاه اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد است که اگر به طور اصولی مدیریت شود، میتواند به راحتی گامهای مؤثری در حرکت این استان به سمت توسعه بردارد. این شرکت در بین سالهای 1395 تا 1400 تعامل قابل قبولی با امور مالیاتی استان داشت. میزان بودجهای که به استان داده میشود بر اساس مالیات تغییر میکند. نقش شرکت نفت در این میان میتواند بسیار برجسته باشد. در 5 سالی که ذکر آن رفت، مالیات به صورت منظم، مداوم و مستمر پرداخت میشد. همین رویه تعامل باعث شده بود که درآمد استان کهگیلویه و بویراحمد تا دو و نیم برابر در این سالها افزایش پیدا کند. اما داستان با تغییر مدیرعامل، شکل دیگری به خود گرفت. با آمدن مهرداد کاهکش به عنوان مدیرعامل شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران، این تعامل به هم خورد. مدیریت کاهکش مهر اتمامی بر این تعامل سازنده بود.
بررسیها نشان میدهد که کاهکش هنوز نتوانسته است آنطور که باید و شاید در مجموعه بزرگ نفت گچساران اقتدار خورا نشان دهد. از سوی دیگر یکی از ضعفهای مدیریتی و گلایههای مجموعه نفت از مدیرعامل نفت، انتصابات وی است که گفته میشود که وی به تنهایی تصمیم نمیگیرید و بعضی از انتصابات در این شرکت، تحمیلی هستند.
گفتنی است تغییر مدیریتها تأثیر چندانی بر تولید نخواهد داشت. چرا که میزان تولید بر اساس برنامه پنج ساله تعیین میشود. اما تغییر مدیریت جوانب دیگر شرکت که اتفاقاً اثرات آن را به راحتی می توان در استان مشاهده کرد تحت تأثیر قرار میدهد. گفته میشود کاهکش به دلیل وابسته بودن، نه خود جسارت تغییرات عمدهای دارد و نه افراد پیشین خیلی شایستهسالارانه انتخاب شدهاند که همچنان بر مسند قدرت باشند. بنابراین در حال حاضر نوعی سردرگمی در این شرکت به چشم میخورد. نیروی انسانی در این دوره به خاطر تغییرات در مالیات حقوق سردرگم شده و امنیت دریافتیاش را از دست داده است.
اما مهمتر از همه وضعیت نامطلوبی که کاهکش نتوانسته است به آن سر و سامان دهد، رؤسای ادارات سابق هستند با فشار سیاسیون برکنار شدهاند و علیرغم اینکه حقوقهای بالا دریافت میکنند، مسئولیت و شغلی ندارند. گفته میشود این نیروها که شامل رئیس سابق ترابری، رئیس سابق آموزش، مدیر سابق نیروی انسانی، رئیس بهبود محیط کار و ... هستند، در حال حاضر بدون شغل فقط حقوق دریافت میکنند. صحت و سقم این داستان هنوز کامل روشن نشده است. چنانچه صحت داشته باشد باید بر حال این شرکت نشست و زار گریست. چرا که علاوه بر حیف و میل مال، باعث بروز بیماری در سازمان و بیانگیزگی سایر کارکنان شرکت میشود. کاهکش مدیرعامل این سازمان باید این معضل را حل کند. ادامه آن تاکنون نیز خود نشانی بر سوءمدیریتی است که بر شیوه مدیریتی او حاکم است.
کارکنان شرکت نفت که به همراه خانوادههایشان حدود 10 هزار نفر تخمین داده میشوند، همیشه یک گروه مهم در مناسبات سیاسی منطقه تلقی میشدهاند. نمایندگان نیز اغلب به دنبال استفاده از این ظرفیت برای افزایش سبد آرای خود بودهاند. تا جایی که در دوران یکی از نمایندههای پیشین، گفته میشد که مدیرعامل شرکت نفت، ماشین امضای آن نماینده خاص است. اما حالا سیدناصر حسینیپور نماینده مردم گچساران و باشت گویی ارتباطی با بدنه شرکت نفت ندارد.
سیدناصر حسینیپور که در روز سفر رئیس جمهور به استان به شدت صیدالی مدیرعامل پیشین را نقد کرد، گویی الأن ارتباط چندانی با این مجموعه ندارد. به نظر میرسد فضای رکودی بر مجموعه حاکم شده و نیروها در برزخ ابقا و رفتن قرار دارند. همین موضوع باعث بیانگیزگی این نیروها شده است. از این رو باید دید که حسینی در ماههای آینده چه ارتباطی با این مجموعه بزرگ برقرار خواهد کرد. چرا که بخش بزرگی از بدنه آراء در گچساران و باشت وابسته به نوع تعامل با نیروهای شرکت نفت گچساران است.
به گزارش کبنا، شرکت نفت گچساران، بزرگترین بنگاه اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد است که اگر به طور اصولی مدیریت شود، میتواند به راحتی گامهای مؤثری در حرکت این استان به سمت توسعه بردارد. این شرکت در بین سالهای 1395 تا 1400 تعامل قابل قبولی با امور مالیاتی استان داشت. میزان بودجهای که به استان داده میشود بر اساس مالیات تغییر میکند. نقش شرکت نفت در این میان میتواند بسیار برجسته باشد. در 5 سالی که ذکر آن رفت، مالیات به صورت منظم، مداوم و مستمر پرداخت میشد. همین رویه تعامل باعث شده بود که درآمد استان کهگیلویه و بویراحمد تا دو و نیم برابر در این سالها افزایش پیدا کند. اما داستان با تغییر مدیرعامل، شکل دیگری به خود گرفت. با آمدن مهرداد کاهکش به عنوان مدیرعامل شرکت بهرهبرداری نفت و گاز گچساران، این تعامل به هم خورد. مدیریت کاهکش مهر اتمامی بر این تعامل سازنده بود.
بررسیها نشان میدهد که کاهکش هنوز نتوانسته است آنطور که باید و شاید در مجموعه بزرگ نفت گچساران اقتدار خورا نشان دهد. از سوی دیگر یکی از ضعفهای مدیریتی و گلایههای مجموعه نفت از مدیرعامل نفت، انتصابات وی است که گفته میشود که وی به تنهایی تصمیم نمیگیرید و بعضی از انتصابات در این شرکت، تحمیلی هستند.
گفتنی است تغییر مدیریتها تأثیر چندانی بر تولید نخواهد داشت. چرا که میزان تولید بر اساس برنامه پنج ساله تعیین میشود. اما تغییر مدیریت جوانب دیگر شرکت که اتفاقاً اثرات آن را به راحتی می توان در استان مشاهده کرد تحت تأثیر قرار میدهد. گفته میشود کاهکش به دلیل وابسته بودن، نه خود جسارت تغییرات عمدهای دارد و نه افراد پیشین خیلی شایستهسالارانه انتخاب شدهاند که همچنان بر مسند قدرت باشند. بنابراین در حال حاضر نوعی سردرگمی در این شرکت به چشم میخورد. نیروی انسانی در این دوره به خاطر تغییرات در مالیات حقوق سردرگم شده و امنیت دریافتیاش را از دست داده است.
اما مهمتر از همه وضعیت نامطلوبی که کاهکش نتوانسته است به آن سر و سامان دهد، رؤسای ادارات سابق هستند با فشار سیاسیون برکنار شدهاند و علیرغم اینکه حقوقهای بالا دریافت میکنند، مسئولیت و شغلی ندارند. گفته میشود این نیروها که شامل رئیس سابق ترابری، رئیس سابق آموزش، مدیر سابق نیروی انسانی، رئیس بهبود محیط کار و ... هستند، در حال حاضر بدون شغل فقط حقوق دریافت میکنند. صحت و سقم این داستان هنوز کامل روشن نشده است. چنانچه صحت داشته باشد باید بر حال این شرکت نشست و زار گریست. چرا که علاوه بر حیف و میل مال، باعث بروز بیماری در سازمان و بیانگیزگی سایر کارکنان شرکت میشود. کاهکش مدیرعامل این سازمان باید این معضل را حل کند. ادامه آن تاکنون نیز خود نشانی بر سوءمدیریتی است که بر شیوه مدیریتی او حاکم است.
کارکنان شرکت نفت که به همراه خانوادههایشان حدود 10 هزار نفر تخمین داده میشوند، همیشه یک گروه مهم در مناسبات سیاسی منطقه تلقی میشدهاند. نمایندگان نیز اغلب به دنبال استفاده از این ظرفیت برای افزایش سبد آرای خود بودهاند. تا جایی که در دوران یکی از نمایندههای پیشین، گفته میشد که مدیرعامل شرکت نفت، ماشین امضای آن نماینده خاص است. اما حالا سیدناصر حسینیپور نماینده مردم گچساران و باشت گویی ارتباطی با بدنه شرکت نفت ندارد.
سیدناصر حسینیپور که در روز سفر رئیس جمهور به استان به شدت صیدالی مدیرعامل پیشین را نقد کرد، گویی الأن ارتباط چندانی با این مجموعه ندارد. به نظر میرسد فضای رکودی بر مجموعه حاکم شده و نیروها در برزخ ابقا و رفتن قرار دارند. همین موضوع باعث بیانگیزگی این نیروها شده است. از این رو باید دید که حسینی در ماههای آینده چه ارتباطی با این مجموعه بزرگ برقرار خواهد کرد. چرا که بخش بزرگی از بدنه آراء در گچساران و باشت وابسته به نوع تعامل با نیروهای شرکت نفت گچساران است.
گفتنی است کبنا نیوز آمادگی آن را دارد نظر ذینفعان و افراد و اداراتی که در این نوشته از آنها نام برده شده است را عیناً در این پایگاه خبری منتشر کند.