آقای عزتخواه؛ «عزت خواه» فرهنگیان باشید

کبنا ؛ البرز محمد خانی از فعالان اجتماعی و فرهنگیان شهرستان لنده در نامه‌ای سرگشاده به مدیر کل آموزش و پرورش استان خواهان تغییر روند فعلی طرح رتبه‌بندی معلمان شد.
به گزارش کبنا، متن کامل این نامه به شرح زیر است:
به نام خدا
مدیرکل محترم آموزش و پرورش استان کهگیلویه و بویر احمد
جناب آقای عزتخواه
با سلام و درود و گرامیداشت این ایام، اکنون که در آستانه‌ی مهر ماه و آغاز مدارس هستیم، لازم می‌دانم بعنوان دبیر دبیرستان‌های لنده با۲۸سال خدمت در آموزش و پرورش، مراتب نگرانی نه تنها خود بلکه همه‌ی همکارانی که همصحبت می‌شویم را، همانگونه که در فضای مجازی و حقیقی شاهد آن هستید، پیرامون رتبه‌بندی عرضه بدارم و خواهان تغییر روندموجود.
جناب آقای عزتخواه انتظار داریم بعنوان متولی جامعه فرهنگی در سطح استان با هماهنگی مدیران کل سایر استان‌ها بصورت جدّی و مصرّانه از جناب وزیر محترم، عزت خواهِ فرهنگیان باشید و اجازه داده نشود بیش از این عزت معلم نادیده گرفته شود تا اینکه سال تحصیلی جدید با شوق و انگیزه‌ی لازم آغاز گردد.
-آیا بعد از این همه زمان انتظار(حدود۱۱سال) و این همه اجتماع و اعتراض و این همه خبر‌های رسانه‌ای روزانه از مقامات مختلف، این همه طعنه و جُک در فضای حقیقی و مجازی، جهت افزایش مبلغی تحت عنوان رتبه‌بندی که ولو با پرداخت حداکثر آن(رتبه آخر) به نسبت تورم موجود جز مُسکّنی نیست، زیبنده است معلم در‌به‌در دنبال جمع‌آوری مدارک و مستندات باشد؟ آیا با نجابت معلم سازگاری دارد؟ تکلیف معلمانی که در سال‌های گذشته در منطقه و استان دیگری خدمت می‌کردند چیست؟ آیا امکان مراجعه جهت جمع‌آوری مدارک به‌راحتی‌است؟ معلمی که در انتهای خدمت خود می‌باشد چگونه مدارک و مستندات بیست سی سال پیش خود را که فکر نمی‌کرد همچو روزی به دردبخور باشند و اکنون دردسترس ندارد، جمع‌آوری کند؟
-آیا گواهی‌های مختلف کارگاهی، شورایی و سایر فعالیت‌هایی که بدون حضور و نقشی می‌توان جمع‌آوری کرد، در روند تعلیم و تربیت تأثیر مثبتی دارد؟
-آیا مدارک ضمن خدمتی که می‌توان بدون هرگونه نقشی که خود داشته باشیم از طُرُق دیگر جمع‌آوری کرد، در روند تعلیم و تربیت تأثیر مثبتی دارد؟
-آیا تشویقی‌هایی که صرفاً به واسطه‌ی ارتباط با مدیران و مسئولان می‌شود جمع‌آوری کرد، می‌تواند در روند تعلیم و تربیت تأثیر مثبتی داشته باشد؟ و آیا همه همکاران این امکان ارتباط برایشان هست؟
-آیا مقالات و حتی کتاب‌هایی که به نام کسی تألیف شده ولی خود هیچگونه نقشی در آن‌ها نداشته، می‌ تواند در روند تعلیم و تربیت تأثیر مثبتی داشته باشد؟
-آیا همه‌ی خصایص و ویژگی‌های علمی، عاطفی و انسانی معلم نسبت به دانش‌آموزان قابل سنجش و بارگذاری‌است؟
-آیا وقت و زمانی که فرهنگیان جهت بارگذاری در دفاتر خدماتی، مدارس و بعضاً کامپیوتر و لپ تاپ‌های خود سپری می‌کنند محاسبه گردیده؟
-آیا الزام به ارائه و بارگذاری این گونه مدارک و وادار شدن معلم به اینگونه اقدامات، ترغیب به تقلب و تخلف نیست؟ معلمی که به این شیوه دچار تقلب شود چگونه به دانش‌آموزان خود زشت و بد بودن تقلب و تخلف را تفهیم کند؟
-آیا هدف، ارتقای جایگاه معلم است یا تنزل جایگاه حداقلی فعلی؟
-آیا تأکیدات مقام معظم رهبری و ریاست محترم جمهوری و دیگر سران پیرامون جایگاه معلمان، اینگونه هست؟
-باید از بدیهیأت باشد که اگر جامعه بخواهد به پیشرفت و سعادت برسد، راهش پیشرفت و سعادت نظام تعلیم و تربیت است.
-نگاه به معلم در کشور‌های پیشرفته چگونه است؟
-بعضاً اظهار می‌کنند که وزارت آموزش و پرورش درآمدزا نیست. مگر تمام عوامل انسانی درآمدزا در همه‌ی دستگاه‌ها، کارخانجات و وزارت خانه‌ها تولیدی معلم نیستند؟
-بعضاً اظهار می‌کنند که معلمان از تعطیلی زیادی برخوردارند. غافل از اینکه آنچنان که می‌گویند کارکنان بعضی دستگاه‌ها کار مفیدشان در روز کمتر از نیم ساعت است درحالی که تمام ساعات کلاسی معلم کار مفید هست و ساعات خارج از کلاس و ایام تعطیل را باید به مطالعه، بررسی تکالیف، طرح و تصحیح سؤالات مختلف روزانه، هفتگی، ماهانه و... بپردازد.
معلمان بعضاً در روز صد کیلومتر کمتر یا بیشتر جهت رفت و آمد به مدارس مختلف طی می‌کنند-اگر بتوانند با وام خودرویی خرید کنند- هزینه سوخت و استهلاک و همچنین وقت و زمان رفت‌و آمد که محاسبه نمی‌گردد در حالی که کارکنان سایر دستگاه‌ها جهت مأموریت خود با در اختیار قرار گرفتن خودرو و راننده از دریافت حق مأموریت هم برخوردارند.
بخشی از وقت معلم جهت پیگیری وام و تسهیلات در بانک‌های مختلف با خواهش و التماس برای گذران زندگی روزمره سپری می‌شود و البته بخشی نیز در راستای ضمانت همشهریان که معلم در این قسمت به خوبی مورد توجه قرار گرفته و بعنوان مقبولترین افراد جهت ضمانت پذیرفته می‌شوند.
-البته می‌دانید همکلاسی‌های معلمان که غالباً رتبه‌های علمی و کنکوری معلمان را نداشته و همچنین دانش‌آموزان آن‌ها که در شرکت‌ها و دستگا‌های دیگر مشغول شدند اکثراً چند برابر معلمان حقوق و مزایا دریافت می‌کنند و از همان سال‌های اولیه‌ی کاری خود صاحب خانه و ماشین و امکانات می‌گردند( هرچند که تأمین شدن آن‌ها، برای معلمان خوشحال‌کننده است) درحالی که معلمان بعضاً باید منتظر پاداش بازنشستگی باشند تا به کمک آن مسکنی تهیه کنند که در شرایط فعلی رهن مسکن هم نمی‌شود تا چه رسد به خود مسکن.
آیا به امکانات رفاهی و بیمه‌های تکمیلی آن‌ها واقفید؟ آیا می‌دانید "بیمه‌ی دانا " که این همه از آن گفته شد اکنون که می‌بینیم، باید یاد کنیم از همان آتیه سازان؟
-آیا اظهارات زن وبچه‌ی فرهنگیان جهت تخفیف گرفتن در بازار و اماکن درمانی با لحن نگرانی که شوهرم فرهنگی است، پدرم فرهنگی است، شرم آورنیست؟
-آیا می‌دانید اکثر فرزندان فرهنگیان در صورت داشتن شرایط هم از شغل معلمی بیزارند و اظهار می‌کنند هرشغلی را حاضرند بروند ولی شغل پدر را نه، چون مشکلات معلم بودن پدر را لمس نمودند؟
-مگر نباید معلم دغدغه معیشت و تأمین نان زن و فرزندش را نداشته باشد تا بجای شغل دوم و سوم به مطالعه و تعلّم و تعلیمِ درست بپردازد؟
-آیا و چرا‌های دیگر که در این مجال نمی‌گنجد.
-همانگونه که می‌گویند قاضی باید تأمین باشد تا مبادا در قضاوت دچار اشکال گردد به طریق اُولیٰ معلم باید تأمین باشد تا در تعلیم و تربیت دچار اشکال نگردد که اگر زمینه برای تعلیم و تربیتِ درست باشد، به قضاوت و قاضی جز اندک، نیازی نباشد.
-و اما راهکار:
الف-کوتاه مدت(جهت اعمال رتبه‌بندی فعلی):
۱-اعمال سنوات خدمتی ۲-اعمال مدرک تحصیلی۳-در صورت لزوم، اعمال ارزیابی‌های کاری توسط ارزیابان مرتبط که بصورت واقعی و درست از همه انجام گیرد.
ب- بلند مدت:
۱-تأمین و ارتقای جایگاه معلم بصورت واقعی و همه جانبه بطوری که در مطالبه‌ی نخبگان جهت استخدام و اشتغال، اولویت اصلی باشد۲-سخت‌گیری و خودداری از ورود به معلمی برای کسانی که شایستگی و شرایط لازم را ندارند.
و نهایتاً از آقای نوری بخواهید که تمام سعی و تلاش خود را جهت برطرف کردن دغدغه و نگرانی معلمان به کار بسته و نوری باشد بر این تاریکی و ظلمت موجود.
در پایان باید اعتراف کنم که شغل معلمی را با تمام نواقص و مشکلات موجود دوست دارم(هرچند که ادعای معلمی به معنای واقعی را ندارم).
با آرزوی توفیق
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار
با احترام، البرز محمدخانی
۳۰/ ۶ /۱۴۰۱