تاریخ انتشار
جمعه ۴ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۲
کد مطلب : ۴۵۴۸۲۹
ویژههای کبنانیوز:
تحت تاثیر پیامهای علی کریمی قرار گرفتم / برخی مربیان باید وطن پرستی را از کیروش یاد بگیرند! / ژن، ژیان، آزادی / نماینده مجلس: ۱۳۰ هزار نفر در اعتراضات حضور داشتند
۰
کبنا ؛ «وبلاگ کبنانبوز» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم.
تسنیم نوشت: یکی از لیدرهای اغتشاشات و عامل ضرب و شتم مامور نیروی انتظامی در استان همدان که توسط سازمان اطلاعات سپاه دسگیر شد در اعترافات خود اظهار داشت: روز اول اغتشاشات از طریق مجازی متوجه شدم در یکی از خیابانهای همدان تجمع است که در آنجا با یکی از ماموران درگیر شدیم و با سنگ شیشه بانک رفاه را پایین آوردم.
وی با بیان اینکه بعد از این تجمع در خیابان بوعلی به سمت میدان بوعلی حرکت کردیم، افزود: در انجا یکی بسیجی سن بالا در حال حرکت بود که من دستش رو کشیدم و او را به سمت پرتاب کردم و شروع به لگدمال کردنش کردیم. در ادامه به سمت میدان امام همدان حرکت کردیم. در میدان هم شروع به سنگ پراکنی و مجروح کردن ماموران کردیم.
وی با بیان اینکه درگیری ادامه داشت و در همین هنگام یکی از ماموران را مورد ضرب و شتم قرار دادیم، اضافه کرد: بعد از آن به سمت خیابان باباطاهر عقب نشینی کردیم و سپس سنگی برداشتم و شیشه های این بانک را خرد کردیم.
این لیدر اغتشاشات همدان با اذعان به این فریب شبکههای مجازی را خورده است، تصریح کرد: در یکی از تجمعات در میدان بوعلی ابتدا یک عکس سلفی از خودم گرفتم و سپس چند ثانیه فیلم از تجمع و شلوغی گرفته و به شبکه اینترنشال، بیبیسی و منوتو ارسال کردم. من تحت تاثیر پیامهای علی کریمی و .... قرار گرفتم.
فیلم اعترافات این لیدر از نظر خوانندگان میگذرد:
نماینده مجلس: ۱۳۰ هزار نفر در اعتراضات حضور داشتند
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اینکه طبق برآورد دستگاههای اطلاعاتی کلیه افراد معترض در کشور کمتر از ۱۳۰ هزار نفر بوده است گفت: بیش از یک میلیون فراخوان برای تجمعات در فضای مجازی منتشر شده که اگر به ازای هر فراخوان یک نفر به میدان میآمد، یک میلیون نفر باید در تجمعات حضور پیدا میکرد، اما نهایتا ۱۳۰ هزار نفر در سراسر کشور در این جریانات حضور داشتند.
فارس نوشت: سیدعلی یزدیخواه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در جمع نمازگزاران مسجد الرضا (ع) شهرری اظهار کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان همواره صحبت از سقوط نظام جمهوری اسلامی میکردند و جان بولتن بحث ساقط شدن ایران را قبل از ۴۰ سالگی انقلاب مطرح کرد و اکنون در ۴۳ سالگی انقلاب، با توطئه اخیر سعی در ایجاد ناامنی دارند.
وی با اشاره به اینکه در جریان اغتشاشات اخیر ۴۷ کشور و ۱۱ سرویس جاسوسی مشارکت فعال داشتهاند تصریح کرد: کشورهایی ازجمله شامل عربستان، مصر، ترکیه، امارات و سرویسهای جاسوسی تمام توان خود را علیه ایران به کار بستند تا کار کشور را یکسره کنند.
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اینکه طبق برآورد دستگاههای اطلاعاتی کلیه افراد معترض در کشور کمتر از ۱۳۰ هزار نفر بوده است گفت: بیش از یک میلیون فراخوان برای تجمعات در فضای مجازی منتشر شده که اگر به ازای هر فراخوان یک نفر به میدان میآمد، یک میلیون نفر باید در تجمعات حضور پیدا میکرد، اما نهایتا ۱۳۰ هزار نفر در سراسر کشور در این جریانات حضور داشتند.
تلاش بیهوده برای پروژه شکست خورده اغتشاشات
مهدی محمدی در صفحه توئیتری خود واکنش جالبی به تلاش بیهوده دشمنان برای ادامه دادن پروژه شکست خورده اغتشاشات نشان داده است:
برخی مربیان باید وطن پرستی را از کیروش یاد بگیرند!
مهدی قاسم زاده در کانال تلگرامی خود نوشت:
واکنش کیروش به سوال سیاسی خبرنگار BBC: چرا از ساوتگیت سوال سیاسی نمیپرسید؟ انگلیس مدتها در افغانستان بود؛ چرا از آمریکایی ها نمی پرسید که ۲۰ سال در عراق بودند؟ چرا باید این نوع سوالات را از بازیکنان ایران بپرسید؟!
قطعا میتوان به کیروش پرتغالی، ایرادات فنی بسیاری گرفت اما بنظر میرسد اینروزها برخی مربیان و ورزشکاران کشورمان (که اتفاقا پول های هنگفتی نیز از بیت المال می گیرند)، باید وطن پرستی را کمی از او یاد بگیرند!
اما، رویدادی که زندگی او را کاملا دگرگون کرد و در مسیر پایان قرار داد، نه در دوره حکومت نظامیان، که در دوران «دموکراسی» در جمهوری ترکیه به وقوع پیوست.
او در ماه فوریه سال ۱۹۹۹ در ترکیه، جایزه بهترین خواننده سال را در مراسمی در استانبول دریافت کرد. اما اعلام یک خبر، از زبان او، در هنگام دریافت جایزه، مثل بمب در مراسم ترکید. او فقط گفت:
" از آنجایی که من کرد هستم تصمیم دارم در آلبوم بعدیام آوازی به زبان کردی بخوانم. یک ویدیو هم برای این آواز میسازم. میدونم که شبکههای تلویزیونی شجاعی وجود دارند که این ویدیو موسیقی رو پخش خواهند کرد. اگر پخشش نکنند نمیدونم چطور میتونن عملکردشون رو به مردم ترکیه توجیه کنند. "
این سخنان سالن شیک محل برگزاری مراسم در استانبول را زیر و رو کرد. روزنامهنگاران و هنرمندان ترک، که تقریبا همگی جزو حامیان ایدئولوژی کمال آتاتورک و ناسیونالیست بودند، اعتراض کردند و حتی کارد و چنگالشان را به میز او پرتاب کردند. او جانش را برداشت و از حمله نویسندگان و هنرمندان نژادپرست فرار کرد، فقط به این خاطر که آرزویش برای خواندن به کردی را به زبان آوردهبود. از جمله، «سردار اورتاچ» خواننده معروف ترکیهای، در همان مراسم میکروفون را به دست گرفت و او را «تروریست» خواند. جالب این که در آن مهمانی تقریبا همه چهرههای هنری سرشناس ترکیه، از جمله همتباران کُرد احمد کایا، همچون ماهسون و ابراهیم تاتلیسس نیز حضور داشتند و در این هجمه همراه با دیگران بودند.
گولتن کایا، همسر احمد، تعریف کرد:
"ناگهان همه اون خانمها و آقایون شیکپوش مثل یک هیولا شدن و کارد و چنگالهایی که دم دستشون بود به سمت ما پرت کردند. فحش دادند و مارو هو کردند تصور کنید جو مراسم در عرض ۵ دقیقه عوض شد همه اون خانمها و آقایون آراسته و با وقار تبدیل شدن به کسانی که میخواستن واقعاً به ما آزار برسونن. یک تغییر باور نکردنی تقریباً به سبکی که در آثار کافکا میبینید. مردم داد میزدن که چیزی به اسم کرد وجود نداره بعد فهمیدم که اون چیزی که غیر قابل تحمل بوده کلمه کردیه یعنی همین که اون اصلیت کردی خودشو اعلام کرده بود. "
او در جای دیگر از گفتگوی خود درباره آن شب گفت:
" وقتی که از بالای صحنه پایین اومد و به سمت میزمون برگشت مورد توهین و ناسزا قرار گرفت. بعضیها حتی سعی کردند به طور فیزیکی به او حمله کنند. اونا فریاد میزدن: جداییطلب، خائن، این مردو با لگد از کشور بندازین بیرون. اونا میگفتن چیزی به عنوان کردی وجود نداره هر دوی ما شوکه شده بودیم. بعد از سر میز خطاب به روزنامهنگارهایی که منتظر واکنش او بودند گفت: شما باید این واقعیت رو که کردها وجود دارند بپذیرید. "
کایا از آن مهلکه جان به در برد، اما عملیات رسانهای دو روز بعد آغاز شد. در ۱۴ فوریه، روزنامه حریت که شعارش «ترکیه متعلق به ترکهاست، تیتر بزرگی زد و کایا را به «خفت و ننگ» متهم ساخت.
ارتوگرول اُزکُک، روزنامهنگار ترک و مدیر وقت حریت، در ستون خود در ۱۴ فوریه ۱۹۹۹ مینویسد:
"آن شب همه چیز زیبا بود، غیر از یک مرد زشت، کایا.» فقط به این خاطر که کایا گفته بود میخواهد به کردی بخواند. "
بکیر جوشکون، نویسنده محبوب که از حزب اپوزیسیون جمهوریت خلق حمایت میکرد، در ۱۴ فوریه ۱۹۹۹ نوشت:
"کایا را دوست ندارم. عین خیالم نیست که از مراسم رانده شد. اگر هنرمندی جداییطلب باشد و پیام غلط به مردم برساند، البته که رانده میشود. "
دو روز بعد، فاتیح آلتایلی، که امروز مدیر خبرترک است، نوشت:
"احمد، تو یک مرد بیفرهنگ، بیسواد و عامی هستی که نمیفهمد چه میگوید. اگر از احمد بپرسم «ایدئولوژی چیست؟» پاسخ میدهد «خوردنی است؟»"
پوسترهای احمد کایا را از روی دیوارها میکندند، سیدی آثارش را خرد میکردند و فروش آلبومهاش هم متوقف شد. در واقع تصمیم بر این شد که به کلی از صحنه حذفش کنند. او نامهها و فاکسهایی دریافت میکرد که او را به مرگ تهدید میکردند
در نهایت، این خواننده کرد، مجبور به مهاجرت از ترکیه به پاریس شد، اما خیلی زود، چند ماه بعد از آن شب جنجالی، در نوامبر ۲۰۰۰، به طور ناگهانی با سکته قلبی جان باخت. لازم به گفتن نیست، که تا همین امروز هم حرفها و حدیثهای درباره مرگ او و انتساب آن به سرویس مخفی ترکیه بسیار است.
کایا صرفا گفته بود که می خواهد به زبان مادریش "آواز بخواند. " و خب این در جامعهای که تا همین چند سال پیش، از لفظ «ترکهای کوهستان» به جای واژه «کرد» برای کردتبارهای ترکیه استفاده می کرد، چندان هم دور از انتظار نبود.
اما فقط به عنوان نمونه و در همین حوزه، این را در نظر بگیرید که در کشور همسایه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، در رادیوی دولتی کشور، یعنی رادیو پیام که به پخش موسیقی مشغول است، تقریبا از هر سه آهنگ، یکی به زبان کردی است. از سالهای پیش، از زمان شکلگیری سیمای جمهوری اسلامی، شبکه استانی کردستان(قبلا سیمای کردستان) و رادیو کردستان، به پخش برنامه به زبان کردی مشغول بود. هنرمندان مشهور کردزبان ما، همچون استاد شهرام ناظری، خانواده کامکار، خانواده پورناظری، صدیق تعریف و...سالهای سال هم به کردی و هم به فارسی خواندهاند و قطعات روحنواز و گوشنوازی عرضه کردهاند. هنرمندان کرد عرصه تئاتر و سینما هم کم نیستند، و مثل هر قوم دیگر ایرانی، با افتخار به قومیت و ملیت خود در این ملک مشاع زیست می کنند.
اما چرا در همه سالها، هیچکس شیوه رفتار جمهوری ترکیه را به محاکمه و محاکات نکشید؟ همین امروز هم، با کوچکترین تحرک مسلحانه یا تروریستی، که ریشه آن به سازمانهای کردی مسلح برسد، بیدرنگ جنگندههای ارتش ترکیه(عضو ناتو)، برمی خیزند و به صورت فرشی مواضع این سازمانها را حتی در خاک عراق، منهدم می کنند، لیکن هیچ صدایی به اعتراض برنمی آید، و هیچ سلبریتی در ترکیه یا در اروپا، «کشتار مردم قندیل» یا «بسیج سراسری برای دفاع از کردهای اقلیم» نمی زند.
یک دلیل ساده وجود دارد. اردوغان، «خودی» است و از این رو، می تواند از هر آنچه «خط قرمز» دولت و کشور خود می داند، به هر ابزار و وسیلهای دفاع کند. در آنجا، یک امپراتوری رسانهای به همپیوستهی داخلی با هدف جنگ هیبریدی وجود ندارد، که بخواهد همه نمادها، علقهها و مولفههای «ملی» را به بهانهی «سرکوب» این قوم یا آن قوم، تحت هجوم ۲۴ ساعته قرار دهد. در ترکیه، کسی که بگوید «ای خاک بر سر آن تمامیت ارضی ترکیه» (همچون جمشید برزگر، از دبیران ارشد سابق بی بی سی فارسی که چنین جملهای را اخیرا درباره ایران گفته است)، توسط همان اپوزیسیون ترکیه، بیحیثیت و رسوا می شود. در ترکیه از یک چهرهی «وهابی» مرتبط با سعودی، قهرمان «آزادی»، «حقوق زن» و «دمکراسی» نمی سازند. در ترکیه، اگر سارق مسلح و شرور سابقهدار را به به بهانه کوبیدن نظام سیاسی، در حدّ «بابی ساندز» (مبارز ایرلندی ضد استعمار انگلستان) اسطورهپردازی نمی کنند. در ترکیه، اگر کسی یا گروهی، به خاطر باخت تیم ملی کشورش از تیم یک کشور بیگانه آن هم با سابقه استعماری، در خیابان به پایکوبی بپردازد، دیگر جایی برای زندگی در آن کشور نخواهد داشت، چون افکار عمومی او را از هستی ساقط می کنند.
کافی است رفتار حکومت ترکیه را، همین امروز در دوره زعامت اردوغان که مدعی آشتی ملی اقوام در ترکیه است، با کردها، با رفتار جمهوری اسلامی مقایسه کنید که با علم به این که می داند، «کولبری»، یکی از معابر و شیوههای اصلی انتقال سلاح، نیروی مسلح تروریست و جاسوس به داخل خاک کشور است، با دستور راس نظام سیاسی، نسبت به آن سختگیری نمی شود.
از داستان «حلبچه» و جنایت شیمیایی صدام در آن شهر، و کمک نیروهای ایرانی برای نجات بازماندگان و پاکسازی مناطق آلوده. چیزی نمیگوییم که خود پروندهای است مفصل و مطوّل، یا از حماسهی سردار ایرانی، حاج قاسم سلیمانی، در شکستن محاصرهی اربیل از چنگال آهنین داعش، آنهم زمانی که پارتنرهای سیاسی دیروز و امروز خاندان بارزانی، کوچکترین وقعی به درخواست کمک اهالی اقلیم نگذاشتند.
در سهمگینترین دوران جنگ ادراکی-شناختی دشمنان به سر می بریم. اینبار شاهتیرهای همبستگی ملی و یکپارچگی ارضی را هدف قرار گرفتهاند. خودفروشان سیاسی، که شعار «زن، زندگی و آزادی» را بر سر نیزه زدهاند، همانها که مردم را به حمله به زنان محجبه و هرکسی که شمایل مذهبی دارد، ترغیب می کنند، خود از یک سو، با فرماندهان رشد نظامی ناتو در کنفرانس هالیفاکس، عکس یادگاری می گیرند و از سوی دیگر، در حالی که برای کشتهشدگان آشوب، اشک تمساخ می ریزند، فیلم بزن و برق ایشان بر قایق تفریحی منتشر می شود.
این دوره غمبار و تلخ نیز خواهد گذشت و نظام و کشور از این گردنهی سخت هم به یاری حق و عنایت صاحب این سرزمین، عبور خواهد کرد، اما روسیاهی و رسوایی و انگشت حسرت به دندان گزیدن برای «وطنفروشان»، تضمینشده و حتمی است.
تسنیم نوشت: یکی از لیدرهای اغتشاشات و عامل ضرب و شتم مامور نیروی انتظامی در استان همدان که توسط سازمان اطلاعات سپاه دسگیر شد در اعترافات خود اظهار داشت: روز اول اغتشاشات از طریق مجازی متوجه شدم در یکی از خیابانهای همدان تجمع است که در آنجا با یکی از ماموران درگیر شدیم و با سنگ شیشه بانک رفاه را پایین آوردم.
وی با بیان اینکه بعد از این تجمع در خیابان بوعلی به سمت میدان بوعلی حرکت کردیم، افزود: در انجا یکی بسیجی سن بالا در حال حرکت بود که من دستش رو کشیدم و او را به سمت پرتاب کردم و شروع به لگدمال کردنش کردیم. در ادامه به سمت میدان امام همدان حرکت کردیم. در میدان هم شروع به سنگ پراکنی و مجروح کردن ماموران کردیم.
وی با بیان اینکه درگیری ادامه داشت و در همین هنگام یکی از ماموران را مورد ضرب و شتم قرار دادیم، اضافه کرد: بعد از آن به سمت خیابان باباطاهر عقب نشینی کردیم و سپس سنگی برداشتم و شیشه های این بانک را خرد کردیم.
این لیدر اغتشاشات همدان با اذعان به این فریب شبکههای مجازی را خورده است، تصریح کرد: در یکی از تجمعات در میدان بوعلی ابتدا یک عکس سلفی از خودم گرفتم و سپس چند ثانیه فیلم از تجمع و شلوغی گرفته و به شبکه اینترنشال، بیبیسی و منوتو ارسال کردم. من تحت تاثیر پیامهای علی کریمی و .... قرار گرفتم.
فیلم اعترافات این لیدر از نظر خوانندگان میگذرد:
نماینده مجلس: ۱۳۰ هزار نفر در اعتراضات حضور داشتند
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اینکه طبق برآورد دستگاههای اطلاعاتی کلیه افراد معترض در کشور کمتر از ۱۳۰ هزار نفر بوده است گفت: بیش از یک میلیون فراخوان برای تجمعات در فضای مجازی منتشر شده که اگر به ازای هر فراخوان یک نفر به میدان میآمد، یک میلیون نفر باید در تجمعات حضور پیدا میکرد، اما نهایتا ۱۳۰ هزار نفر در سراسر کشور در این جریانات حضور داشتند.
فارس نوشت: سیدعلی یزدیخواه عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در جمع نمازگزاران مسجد الرضا (ع) شهرری اظهار کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنان همواره صحبت از سقوط نظام جمهوری اسلامی میکردند و جان بولتن بحث ساقط شدن ایران را قبل از ۴۰ سالگی انقلاب مطرح کرد و اکنون در ۴۳ سالگی انقلاب، با توطئه اخیر سعی در ایجاد ناامنی دارند.
وی با اشاره به اینکه در جریان اغتشاشات اخیر ۴۷ کشور و ۱۱ سرویس جاسوسی مشارکت فعال داشتهاند تصریح کرد: کشورهایی ازجمله شامل عربستان، مصر، ترکیه، امارات و سرویسهای جاسوسی تمام توان خود را علیه ایران به کار بستند تا کار کشور را یکسره کنند.
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به اینکه طبق برآورد دستگاههای اطلاعاتی کلیه افراد معترض در کشور کمتر از ۱۳۰ هزار نفر بوده است گفت: بیش از یک میلیون فراخوان برای تجمعات در فضای مجازی منتشر شده که اگر به ازای هر فراخوان یک نفر به میدان میآمد، یک میلیون نفر باید در تجمعات حضور پیدا میکرد، اما نهایتا ۱۳۰ هزار نفر در سراسر کشور در این جریانات حضور داشتند.
تلاش بیهوده برای پروژه شکست خورده اغتشاشات
مهدی محمدی در صفحه توئیتری خود واکنش جالبی به تلاش بیهوده دشمنان برای ادامه دادن پروژه شکست خورده اغتشاشات نشان داده است:
برخی مربیان باید وطن پرستی را از کیروش یاد بگیرند!
مهدی قاسم زاده در کانال تلگرامی خود نوشت:
واکنش کیروش به سوال سیاسی خبرنگار BBC: چرا از ساوتگیت سوال سیاسی نمیپرسید؟ انگلیس مدتها در افغانستان بود؛ چرا از آمریکایی ها نمی پرسید که ۲۰ سال در عراق بودند؟ چرا باید این نوع سوالات را از بازیکنان ایران بپرسید؟!
قطعا میتوان به کیروش پرتغالی، ایرادات فنی بسیاری گرفت اما بنظر میرسد اینروزها برخی مربیان و ورزشکاران کشورمان (که اتفاقا پول های هنگفتی نیز از بیت المال می گیرند)، باید وطن پرستی را کمی از او یاد بگیرند!
- از «احمد کایا» در ترکیه تا «ژن، ژیان، آزادی» با پرچم تجزیهطلبی در ایران
اما، رویدادی که زندگی او را کاملا دگرگون کرد و در مسیر پایان قرار داد، نه در دوره حکومت نظامیان، که در دوران «دموکراسی» در جمهوری ترکیه به وقوع پیوست.
او در ماه فوریه سال ۱۹۹۹ در ترکیه، جایزه بهترین خواننده سال را در مراسمی در استانبول دریافت کرد. اما اعلام یک خبر، از زبان او، در هنگام دریافت جایزه، مثل بمب در مراسم ترکید. او فقط گفت:
" از آنجایی که من کرد هستم تصمیم دارم در آلبوم بعدیام آوازی به زبان کردی بخوانم. یک ویدیو هم برای این آواز میسازم. میدونم که شبکههای تلویزیونی شجاعی وجود دارند که این ویدیو موسیقی رو پخش خواهند کرد. اگر پخشش نکنند نمیدونم چطور میتونن عملکردشون رو به مردم ترکیه توجیه کنند. "
این سخنان سالن شیک محل برگزاری مراسم در استانبول را زیر و رو کرد. روزنامهنگاران و هنرمندان ترک، که تقریبا همگی جزو حامیان ایدئولوژی کمال آتاتورک و ناسیونالیست بودند، اعتراض کردند و حتی کارد و چنگالشان را به میز او پرتاب کردند. او جانش را برداشت و از حمله نویسندگان و هنرمندان نژادپرست فرار کرد، فقط به این خاطر که آرزویش برای خواندن به کردی را به زبان آوردهبود. از جمله، «سردار اورتاچ» خواننده معروف ترکیهای، در همان مراسم میکروفون را به دست گرفت و او را «تروریست» خواند. جالب این که در آن مهمانی تقریبا همه چهرههای هنری سرشناس ترکیه، از جمله همتباران کُرد احمد کایا، همچون ماهسون و ابراهیم تاتلیسس نیز حضور داشتند و در این هجمه همراه با دیگران بودند.
گولتن کایا، همسر احمد، تعریف کرد:
"ناگهان همه اون خانمها و آقایون شیکپوش مثل یک هیولا شدن و کارد و چنگالهایی که دم دستشون بود به سمت ما پرت کردند. فحش دادند و مارو هو کردند تصور کنید جو مراسم در عرض ۵ دقیقه عوض شد همه اون خانمها و آقایون آراسته و با وقار تبدیل شدن به کسانی که میخواستن واقعاً به ما آزار برسونن. یک تغییر باور نکردنی تقریباً به سبکی که در آثار کافکا میبینید. مردم داد میزدن که چیزی به اسم کرد وجود نداره بعد فهمیدم که اون چیزی که غیر قابل تحمل بوده کلمه کردیه یعنی همین که اون اصلیت کردی خودشو اعلام کرده بود. "
او در جای دیگر از گفتگوی خود درباره آن شب گفت:
" وقتی که از بالای صحنه پایین اومد و به سمت میزمون برگشت مورد توهین و ناسزا قرار گرفت. بعضیها حتی سعی کردند به طور فیزیکی به او حمله کنند. اونا فریاد میزدن: جداییطلب، خائن، این مردو با لگد از کشور بندازین بیرون. اونا میگفتن چیزی به عنوان کردی وجود نداره هر دوی ما شوکه شده بودیم. بعد از سر میز خطاب به روزنامهنگارهایی که منتظر واکنش او بودند گفت: شما باید این واقعیت رو که کردها وجود دارند بپذیرید. "
کایا از آن مهلکه جان به در برد، اما عملیات رسانهای دو روز بعد آغاز شد. در ۱۴ فوریه، روزنامه حریت که شعارش «ترکیه متعلق به ترکهاست، تیتر بزرگی زد و کایا را به «خفت و ننگ» متهم ساخت.
ارتوگرول اُزکُک، روزنامهنگار ترک و مدیر وقت حریت، در ستون خود در ۱۴ فوریه ۱۹۹۹ مینویسد:
"آن شب همه چیز زیبا بود، غیر از یک مرد زشت، کایا.» فقط به این خاطر که کایا گفته بود میخواهد به کردی بخواند. "
بکیر جوشکون، نویسنده محبوب که از حزب اپوزیسیون جمهوریت خلق حمایت میکرد، در ۱۴ فوریه ۱۹۹۹ نوشت:
"کایا را دوست ندارم. عین خیالم نیست که از مراسم رانده شد. اگر هنرمندی جداییطلب باشد و پیام غلط به مردم برساند، البته که رانده میشود. "
دو روز بعد، فاتیح آلتایلی، که امروز مدیر خبرترک است، نوشت:
"احمد، تو یک مرد بیفرهنگ، بیسواد و عامی هستی که نمیفهمد چه میگوید. اگر از احمد بپرسم «ایدئولوژی چیست؟» پاسخ میدهد «خوردنی است؟»"
پوسترهای احمد کایا را از روی دیوارها میکندند، سیدی آثارش را خرد میکردند و فروش آلبومهاش هم متوقف شد. در واقع تصمیم بر این شد که به کلی از صحنه حذفش کنند. او نامهها و فاکسهایی دریافت میکرد که او را به مرگ تهدید میکردند
در نهایت، این خواننده کرد، مجبور به مهاجرت از ترکیه به پاریس شد، اما خیلی زود، چند ماه بعد از آن شب جنجالی، در نوامبر ۲۰۰۰، به طور ناگهانی با سکته قلبی جان باخت. لازم به گفتن نیست، که تا همین امروز هم حرفها و حدیثهای درباره مرگ او و انتساب آن به سرویس مخفی ترکیه بسیار است.
کایا صرفا گفته بود که می خواهد به زبان مادریش "آواز بخواند. " و خب این در جامعهای که تا همین چند سال پیش، از لفظ «ترکهای کوهستان» به جای واژه «کرد» برای کردتبارهای ترکیه استفاده می کرد، چندان هم دور از انتظار نبود.
اما فقط به عنوان نمونه و در همین حوزه، این را در نظر بگیرید که در کشور همسایه، یعنی جمهوری اسلامی ایران، در رادیوی دولتی کشور، یعنی رادیو پیام که به پخش موسیقی مشغول است، تقریبا از هر سه آهنگ، یکی به زبان کردی است. از سالهای پیش، از زمان شکلگیری سیمای جمهوری اسلامی، شبکه استانی کردستان(قبلا سیمای کردستان) و رادیو کردستان، به پخش برنامه به زبان کردی مشغول بود. هنرمندان مشهور کردزبان ما، همچون استاد شهرام ناظری، خانواده کامکار، خانواده پورناظری، صدیق تعریف و...سالهای سال هم به کردی و هم به فارسی خواندهاند و قطعات روحنواز و گوشنوازی عرضه کردهاند. هنرمندان کرد عرصه تئاتر و سینما هم کم نیستند، و مثل هر قوم دیگر ایرانی، با افتخار به قومیت و ملیت خود در این ملک مشاع زیست می کنند.
اما چرا در همه سالها، هیچکس شیوه رفتار جمهوری ترکیه را به محاکمه و محاکات نکشید؟ همین امروز هم، با کوچکترین تحرک مسلحانه یا تروریستی، که ریشه آن به سازمانهای کردی مسلح برسد، بیدرنگ جنگندههای ارتش ترکیه(عضو ناتو)، برمی خیزند و به صورت فرشی مواضع این سازمانها را حتی در خاک عراق، منهدم می کنند، لیکن هیچ صدایی به اعتراض برنمی آید، و هیچ سلبریتی در ترکیه یا در اروپا، «کشتار مردم قندیل» یا «بسیج سراسری برای دفاع از کردهای اقلیم» نمی زند.
یک دلیل ساده وجود دارد. اردوغان، «خودی» است و از این رو، می تواند از هر آنچه «خط قرمز» دولت و کشور خود می داند، به هر ابزار و وسیلهای دفاع کند. در آنجا، یک امپراتوری رسانهای به همپیوستهی داخلی با هدف جنگ هیبریدی وجود ندارد، که بخواهد همه نمادها، علقهها و مولفههای «ملی» را به بهانهی «سرکوب» این قوم یا آن قوم، تحت هجوم ۲۴ ساعته قرار دهد. در ترکیه، کسی که بگوید «ای خاک بر سر آن تمامیت ارضی ترکیه» (همچون جمشید برزگر، از دبیران ارشد سابق بی بی سی فارسی که چنین جملهای را اخیرا درباره ایران گفته است)، توسط همان اپوزیسیون ترکیه، بیحیثیت و رسوا می شود. در ترکیه از یک چهرهی «وهابی» مرتبط با سعودی، قهرمان «آزادی»، «حقوق زن» و «دمکراسی» نمی سازند. در ترکیه، اگر سارق مسلح و شرور سابقهدار را به به بهانه کوبیدن نظام سیاسی، در حدّ «بابی ساندز» (مبارز ایرلندی ضد استعمار انگلستان) اسطورهپردازی نمی کنند. در ترکیه، اگر کسی یا گروهی، به خاطر باخت تیم ملی کشورش از تیم یک کشور بیگانه آن هم با سابقه استعماری، در خیابان به پایکوبی بپردازد، دیگر جایی برای زندگی در آن کشور نخواهد داشت، چون افکار عمومی او را از هستی ساقط می کنند.
کافی است رفتار حکومت ترکیه را، همین امروز در دوره زعامت اردوغان که مدعی آشتی ملی اقوام در ترکیه است، با کردها، با رفتار جمهوری اسلامی مقایسه کنید که با علم به این که می داند، «کولبری»، یکی از معابر و شیوههای اصلی انتقال سلاح، نیروی مسلح تروریست و جاسوس به داخل خاک کشور است، با دستور راس نظام سیاسی، نسبت به آن سختگیری نمی شود.
از داستان «حلبچه» و جنایت شیمیایی صدام در آن شهر، و کمک نیروهای ایرانی برای نجات بازماندگان و پاکسازی مناطق آلوده. چیزی نمیگوییم که خود پروندهای است مفصل و مطوّل، یا از حماسهی سردار ایرانی، حاج قاسم سلیمانی، در شکستن محاصرهی اربیل از چنگال آهنین داعش، آنهم زمانی که پارتنرهای سیاسی دیروز و امروز خاندان بارزانی، کوچکترین وقعی به درخواست کمک اهالی اقلیم نگذاشتند.
در سهمگینترین دوران جنگ ادراکی-شناختی دشمنان به سر می بریم. اینبار شاهتیرهای همبستگی ملی و یکپارچگی ارضی را هدف قرار گرفتهاند. خودفروشان سیاسی، که شعار «زن، زندگی و آزادی» را بر سر نیزه زدهاند، همانها که مردم را به حمله به زنان محجبه و هرکسی که شمایل مذهبی دارد، ترغیب می کنند، خود از یک سو، با فرماندهان رشد نظامی ناتو در کنفرانس هالیفاکس، عکس یادگاری می گیرند و از سوی دیگر، در حالی که برای کشتهشدگان آشوب، اشک تمساخ می ریزند، فیلم بزن و برق ایشان بر قایق تفریحی منتشر می شود.
این دوره غمبار و تلخ نیز خواهد گذشت و نظام و کشور از این گردنهی سخت هم به یاری حق و عنایت صاحب این سرزمین، عبور خواهد کرد، اما روسیاهی و رسوایی و انگشت حسرت به دندان گزیدن برای «وطنفروشان»، تضمینشده و حتمی است.