تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۹
کد مطلب : ۴۵۵۶۴۶
اخبار سیاسی/
گفت‌وگوی کریستین امانپور با حسین موسویان درباره اعتراضات ایران
۰
کبنا ؛سيد حسين موسويان ديپلمات پيشين کشورمان در گفت‌وگو با شبکه تلويزيوني سي ان ان درباره تحولات اخير در ايران به سوالات کريستين امانپور مجري اين شبکه پاسخ داد.
امانپور: وضعيت داخلي ايران چگونه است. آيا برخورد هاي فعلي دولت ايران با خواسته هاي مردم جواب مي دهد؟
موسويان: در مورد ناآرامي‌هاي فعلي داخلي در ايران، ما با دو برداشت مواجه هستيم. يک برداشت عمق نارضايتي‌هاي مردم را دست کم مي‌گيرد و برداشت ديگر هم در مورد تظاهرات و ناآرامي‌ها غلو مي‌کند. اپوزيسيون و برخي از دولت‌ها و رسانه‌هاي غربي معتقدند که اين فقط يک تظاهرات نيست، بلکه يک انقلاب است و نظام جمهوري اسلامي در آستانه سقوط است. به نظر من اين يک تحليل و برداشت غلط بر پايه تحليل و درک غلط و محاسبات اشتباه است، چون تظاهرات و ناآرامي‌هاي جاري به سقوط نظام منجر نخواهد شد. برداشت دوم اعتقاد و ديدگاه دولت ايران مبني بر اين است که اين ناآرامي‌ها طراحي آمريکا و اسرائيل براي ايجاد بي‌ثباتي و تجزيه ايران است. از اين رو بايد با قدرت و قاطعيت با نا آرامي‌ها برخورد کرد تا ثبات و امنيت و حاکميت ملي ايران حفظ شود.
وي ادامه داد: اين درست است که آمريکا و اسرائيل و دشمنان ايران، به هر اقدامي براي سقوط و تغيير نظام فعلي و ناامني و تجزيه ايران دست مي‌زنند. اما يک واقعيت مهم ديگر هم وجود دارد که نبايد دست کم گرفت و آن اينکه مردم نسبت به اوضاع بد اقتصادي ناراضي و ناراحت هستند. تورم ، فساد و بيکاري در ايران از مشکلات جدي است. علاوه بر آن مردم توقع شرايط اجتماعي بهتري دارند. مردم مايلند که تنش‌هاي روابط خارجي خاتمه يابد. از اين رو معتقدم حاکميت ايران هم براي تامين رضايت‌مندي مردم، نيازمند تغييرات اساسي در سياست‌هاي اقتصادي، اجتماعي و روابط خارجي است.
امانپور: در حالي‌که خيلي‌ها معتقدند که سقوط صورت مي‌گيرد، اما شما معتقديد تظاهرات فعلي منجر به سقوط رژيم نمي‌شود، دليل شما چيست؟
موسويان: تظاهرات و ناآرامي‌ها در دو سه سال گذشته، در دوران آقاي احمدي‌نژاد و حتي در دوران آقاي خاتمي هم وجود داشت. در انتخابات 88 حدود 3 ميليون نفر در اعتراض به خيابان‌هاي تهران آمدند و تحليل رسانه‌هاي غربي هم اين بود که حکومت سقوط مي‌کند اما ديديد که اين تحليل غلط از آب درآمد از اين رو بايد دو واقعيت را پذيرفت: واقعيت اول اين است که نهادهاي نظامي و امنيتي ايران قوي و بر شرايط فعلي کشور مسلط هستند و مشکل ناآرامي‌ها را حل مي‌کنند. واقعيت دوم اينکه بخشي از مردم از وضع جاري زندگي‌شان ناراضي هستند. پس ادامه اين شرايط هم نمي‌تواند پايدار باشد و حاکميت بايد اقدامات اساسي براي حل مشکلات کشور انجام دهد تا اوضاع مردم و کشور بهبود يابد.
امانپور: خيلي از مردم ايران مي‌خواهند توافق هسته‌اي احياء شود تا تحريم‌ها برداشته شود. اما خيلي‌ها معتقدند اين توافق نبايد احياء شود و با دولت ايران هم نبايد گفت‌وگو شود. اگر توافق احياء نشود، چه شرايطي در امنيت جهاني ايجاد مي‌شود؟
موسويان: من با اين مورد مخالف هستم. در حقيقت بعد از انقلاب 1979، بين ايران و غرب هميشه اختلاف در مورد حقوق بشر، سلاح‌هاي کشتار جمعي، تروريسم و پروسه صلح وجود داشته باشد. اما ديديد که در دوران اوباما، او تصميم گرفت راجع به يک مورد هسته‌اي با ايران مستقيم مذاکره کند. مذاکرات هم به نتيجه رسيد و برجام که جامع‌ترين سند تاريخ هسته‌اي است، امضاء شد. بعد از توافق ايران به مدت سه سال کامل به تعهداتش عمل کرد و اين آقاي ترامپ رئيس جمهور آمريکا بود که از برجام خارج شد و تعهدات آمريکا را زير پا گذاشت. پس گفت‌وگو با ايران لازم است. اين ديپلمات پيشين کشورمان ادامه داد: دو نکته را همه پذيرفته‌اند که آمريکا و قدرت‌هاي جهاني و کشورهاي منطقه نمي‌خواهند ايران به بمب هسته‌اي دست يابد و ديگري اينکه آمريکا و قدرت‌هاي جهاني و جامعه جهاني هم نمي‌خواهد جنگ جديدي عليه ايران به راه افتد، زيرا حمله نظامي به ايران عواقبي بسيار فاجعه‌بارتر از حمله آمريکا به عراق و افغانستان خواهد داشت. از اين رو با توجه به اينکه خواست جامعه جهاني "نه بمب و نه جنگ" است، بهترين آلترناتيو، احياء توافق هسته‌اي است و اين کار هم شدني است.
امانپور: وضعيت داخلي ايران چگونه است. آيا برخورد هاي فعلي دولت ايران با خواسته هاي مردم جواب مي دهد؟
موسويان: در مورد ناآرامي‌هاي فعلي داخلي در ايران، ما با دو برداشت مواجه هستيم. يک برداشت عمق نارضايتي‌هاي مردم را دست کم مي‌گيرد و برداشت ديگر هم در مورد تظاهرات و ناآرامي‌ها غلو مي‌کند. اپوزيسيون و برخي از دولت‌ها و رسانه‌هاي غربي معتقدند که اين فقط يک تظاهرات نيست، بلکه يک انقلاب است و نظام جمهوري اسلامي در آستانه سقوط است. به نظر من اين يک تحليل و برداشت غلط بر پايه تحليل و درک غلط و محاسبات اشتباه است، چون تظاهرات و ناآرامي‌هاي جاري به سقوط نظام منجر نخواهد شد. برداشت دوم اعتقاد و ديدگاه دولت ايران مبني بر اين است که اين ناآرامي‌ها طراحي آمريکا و اسرائيل براي ايجاد بي‌ثباتي و تجزيه ايران است. از اين رو بايد با قدرت و قاطعيت با نا آرامي‌ها برخورد کرد تا ثبات و امنيت و حاکميت ملي ايران حفظ شود.
وي ادامه داد: اين درست است که آمريکا و اسرائيل و دشمنان ايران، به هر اقدامي براي سقوط و تغيير نظام فعلي و ناامني و تجزيه ايران دست مي‌زنند. اما يک واقعيت مهم ديگر هم وجود دارد که نبايد دست کم گرفت و آن اينکه مردم نسبت به اوضاع بد اقتصادي ناراضي و ناراحت هستند. تورم ، فساد و بيکاري در ايران از مشکلات جدي است. علاوه بر آن مردم توقع شرايط اجتماعي بهتري دارند. مردم مايلند که تنش‌هاي روابط خارجي خاتمه يابد. از اين رو معتقدم حاکميت ايران هم براي تامين رضايت‌مندي مردم، نيازمند تغييرات اساسي در سياست‌هاي اقتصادي، اجتماعي و روابط خارجي است.
امانپور: در حالي‌که خيلي‌ها معتقدند که سقوط صورت مي‌گيرد، اما شما معتقديد تظاهرات فعلي منجر به سقوط رژيم نمي‌شود، دليل شما چيست؟
موسويان: تظاهرات و ناآرامي‌ها در دو سه سال گذشته، در دوران آقاي احمدي‌نژاد و حتي در دوران آقاي خاتمي هم وجود داشت. در انتخابات 88 حدود 3 ميليون نفر در اعتراض به خيابان‌هاي تهران آمدند و تحليل رسانه‌هاي غربي هم اين بود که حکومت سقوط مي‌کند اما ديديد که اين تحليل غلط از آب درآمد از اين رو بايد دو واقعيت را پذيرفت: واقعيت اول اين است که نهادهاي نظامي و امنيتي ايران قوي و بر شرايط فعلي کشور مسلط هستند و مشکل ناآرامي‌ها را حل مي‌کنند. واقعيت دوم اينکه بخشي از مردم از وضع جاري زندگي‌شان ناراضي هستند. پس ادامه اين شرايط هم نمي‌تواند پايدار باشد و حاکميت بايد اقدامات اساسي براي حل مشکلات کشور انجام دهد تا اوضاع مردم و کشور بهبود يابد.
امانپور: خيلي از مردم ايران مي‌خواهند توافق هسته‌اي احياء شود تا تحريم‌ها برداشته شود. اما خيلي‌ها معتقدند اين توافق نبايد احياء شود و با دولت ايران هم نبايد گفت‌وگو شود. اگر توافق احياء نشود، چه شرايطي در امنيت جهاني ايجاد مي‌شود؟
موسويان: من با اين مورد مخالف هستم. در حقيقت بعد از انقلاب 1979، بين ايران و غرب هميشه اختلاف در مورد حقوق بشر، سلاح‌هاي کشتار جمعي، تروريسم و پروسه صلح وجود داشته باشد. اما ديديد که در دوران اوباما، او تصميم گرفت راجع به يک مورد هسته‌اي با ايران مستقيم مذاکره کند. مذاکرات هم به نتيجه رسيد و برجام که جامع‌ترين سند تاريخ هسته‌اي است، امضاء شد. بعد از توافق ايران به مدت سه سال کامل به تعهداتش عمل کرد و اين آقاي ترامپ رئيس جمهور آمريکا بود که از برجام خارج شد و تعهدات آمريکا را زير پا گذاشت. پس گفت‌وگو با ايران لازم است. اين ديپلمات پيشين کشورمان ادامه داد: دو نکته را همه پذيرفته‌اند که آمريکا و قدرت‌هاي جهاني و کشورهاي منطقه نمي‌خواهند ايران به بمب هسته‌اي دست يابد و ديگري اينکه آمريکا و قدرت‌هاي جهاني و جامعه جهاني هم نمي‌خواهد جنگ جديدي عليه ايران به راه افتد، زيرا حمله نظامي به ايران عواقبي بسيار فاجعه‌بارتر از حمله آمريکا به عراق و افغانستان خواهد داشت. از اين رو با توجه به اينکه خواست جامعه جهاني "نه بمب و نه جنگ" است، بهترين آلترناتيو، احياء توافق هسته‌اي است و اين کار هم شدني است.
