تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۸
کد مطلب : ۴۵۸۲۱۴
سوءمدیریتها بلای جان کهگیلویه و بویراحمد؛
یادداشت ویژه کبنانیوز؛ منابع طبیعی و محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد مدیر قدر میخواهد
۰
کبنا ؛
با وجود اهمیتی که جنگلها در استان کهگیلویه و بویراحمد دارند، اعتبارات چندانی برای حفاظت از آنها به استان اختصاص داده نشده است. رئیس جهاد کشاروزی کهگیلویه و بویراحمد با نارضایتی از میزان مبلغ اختصاص داده شده برای مبارزه با آفات جنگلهای استان گفته بود: در توزیع اعتبارات برای استان فارس که تنها بخش کوچکی از جنگلهای آن مبتلا به آفت شده بودند بیش از یک و نیم برابر اعتبارات این استان، اعتبار تخصیص یافت.
سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس نیز شهریورماه سال جاری از اختصاص اعتبار اولیه دولت به مبلغ ۵۰ میلیارد تومان برای مهار کامل این آفت در مناطق جنگلی استان فارس خبر داده بود. بنابراین با مقایسه صحبتهای معتمدیپور و اعظمی میتوان گفت تنها 20 میلیارد تومان اعتبار به کهگیلویه و بویراحمد اختصاص داده شده است.
این در حالی است که 56 درصد از مساحت کهگیلویه و بویراحمد را جنگل تشکیل میدهد. اگر این میزان از جنگلها را در کنار 34 درصد مرتع استان قرار دهیم، 90 درصد از مساحت کهگیلویه و بویراحمد را منابع طبیعی تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، با ۲۰ درصد وسعت، دارای دومین مناطق پوشش متنوع جنگلی و گیاهی و مرتعی است.
با این همه بخش عمدهای از جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد هر ساله به دلایل مختلف از بین میروند و یا به شدت آسیب میبینند. بخشی از جنگلها طعمه آتشسوزی میشوند و بخشی دیگر با سیلها نابود میشوند.
بخشهایی از آن هم به خاطر منفعتطلبی عدهای به قصد تهیه ذغال، در آتش میسوزند و بخش دیگری از آن توسط کرمها و پروانهها آفت زده میشوند.
این همه در حالی است که مقام معظم رهبری حفاظت از محیط زیست و منابطع طبیعی را یک تکلیف و وظیفه شرعی و ملی عنوان کرده است.
واضح است که آسیب به محیط زیست اغلب اوقات قابل جبران نیستند و نابودی آنها به منزله نابودی تمدن ایران خواهد بود. بنابراین از بین رفتن محیط زیست کشور میتواند پیامدی به اندازه نابودی تمدن این کشور به دنبال داشته باشد.
علاوه بر همه اینها در آتشسوزیهایی که مرتب در جنگلهای این استان در فصول گرم سال رخ میدهد، نه تنها محیط زیست از بین میرود، بلکه جان و مال نیز آسیب میبینند. هیچکس در این استان نیست که مرگ البرز زارعی را از یاد ببرد.
بخش زیادی از گیاهان دارویی منابع طبیعی این استان تابستانها غارت شده و بر سر چهارراهها به فروش میروند. 60 هکتار از جنگلهای استان که مورد هجوم کرم جوانهخوار و پروانه سفید برگخوار شده بود را نمیتوان هیچگاه از یاد برد؛ فراموشی و بیتوجهی به آن مصداق خیانت به این سرزمین است.
هر چند گاهی اوقات این پدیدهها ریشههای طبیعی دارند، اما بخش بیشتر آن اجتماعی و سیاسی است و ریشه در سوءمدیریتهایی دارد که در کهگیلویه و بویراحمد از گذشته به ارث رسیده و همچنان ادامه دارد.
بسیاری از مدیران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی نه تنها خود از دانش بهروز و تخصصی برخوردار نیستند بلکه در برگزاری کارگاههای آموزشی و تبیینی برای شهروندان نیز کاهلی کردهاند. بسیاری از این مدیران نه در جایگاه واقعی خود، بلکه بر اساس زد و بندهای سیاسی منصوب شدهاند. به همین خاطر است که توانایی تبیین مردم محلی در حفاظت از محیط زیست را ندارند. هنوز نتوانستهاند به ساکنین محلی نشان دهند محیط زیست مال مردم است.
بسیاری اوقات این مدیران از فواید وجود یک حشره یا سم خاص و یا مضرات آن برای طبیعت اطلاعی ندارند. نمیدانند چه موقع باید سمپاشی کنند و چه زمان دست نگه دارند.
همین مدیران توانایی جذب اعتبارات برای منابع طبیعی و مقابله با چنین مسائلی را ندارند. در حالی که 90 درصد از مساحت این استان را اراضی ملی تشکیل میدهد، بودجه اختصاصی برای مقابله با آفتها در آن کمتر از استان فارس است.
واضح است به دلیل پوشش جنگلی و مرتعی کهگیلویه و بویراحمد، نیاز بیشتری به اعتبارات برای خرید تجهیزات وجود دارد.
بالگرد، تجهیزات مدرن آبپاش و پهباد از ضروریات حفاظت از منابع طبیعی استان است. اما سالهاست که رسانهها کمبود این موارد را فریاد میزنند ولی هنوز به طور کامل برطرف نشدهاند.
حتی مدیران مربوطه از دانش بهروز و فناوریهای نوین نیز در راه حفاظت از محیط زیست استان استفاده نمیکنند.
البته با اینهمه استاندار کهگیلویه و بویراحمد ایدههای امیدبخشی در خصوص منابع طبیعی و محیط زیست استان دارد. تعیین مکانهایی برای پد بالگرد، احداث دریاچه مصنوعی و استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان از جمله مواردی است که احمدزاده پیشنهاد داده بود. چنانچه این موارد عملی شوند، شاید دیگر کهگیلویه و بویراحمد در این حجم شاهد از بین رفتن منابع طبیعیاش نباشد.
سخنگوی کمیسیون کشاورزی مجلس نیز شهریورماه سال جاری از اختصاص اعتبار اولیه دولت به مبلغ ۵۰ میلیارد تومان برای مهار کامل این آفت در مناطق جنگلی استان فارس خبر داده بود. بنابراین با مقایسه صحبتهای معتمدیپور و اعظمی میتوان گفت تنها 20 میلیارد تومان اعتبار به کهگیلویه و بویراحمد اختصاص داده شده است.
این در حالی است که 56 درصد از مساحت کهگیلویه و بویراحمد را جنگل تشکیل میدهد. اگر این میزان از جنگلها را در کنار 34 درصد مرتع استان قرار دهیم، 90 درصد از مساحت کهگیلویه و بویراحمد را منابع طبیعی تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، با ۲۰ درصد وسعت، دارای دومین مناطق پوشش متنوع جنگلی و گیاهی و مرتعی است.
با این همه بخش عمدهای از جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد هر ساله به دلایل مختلف از بین میروند و یا به شدت آسیب میبینند. بخشی از جنگلها طعمه آتشسوزی میشوند و بخشی دیگر با سیلها نابود میشوند.
بخشهایی از آن هم به خاطر منفعتطلبی عدهای به قصد تهیه ذغال، در آتش میسوزند و بخش دیگری از آن توسط کرمها و پروانهها آفت زده میشوند.
این همه در حالی است که مقام معظم رهبری حفاظت از محیط زیست و منابطع طبیعی را یک تکلیف و وظیفه شرعی و ملی عنوان کرده است.
واضح است که آسیب به محیط زیست اغلب اوقات قابل جبران نیستند و نابودی آنها به منزله نابودی تمدن ایران خواهد بود. بنابراین از بین رفتن محیط زیست کشور میتواند پیامدی به اندازه نابودی تمدن این کشور به دنبال داشته باشد.
علاوه بر همه اینها در آتشسوزیهایی که مرتب در جنگلهای این استان در فصول گرم سال رخ میدهد، نه تنها محیط زیست از بین میرود، بلکه جان و مال نیز آسیب میبینند. هیچکس در این استان نیست که مرگ البرز زارعی را از یاد ببرد.
بخش زیادی از گیاهان دارویی منابع طبیعی این استان تابستانها غارت شده و بر سر چهارراهها به فروش میروند. 60 هکتار از جنگلهای استان که مورد هجوم کرم جوانهخوار و پروانه سفید برگخوار شده بود را نمیتوان هیچگاه از یاد برد؛ فراموشی و بیتوجهی به آن مصداق خیانت به این سرزمین است.
هر چند گاهی اوقات این پدیدهها ریشههای طبیعی دارند، اما بخش بیشتر آن اجتماعی و سیاسی است و ریشه در سوءمدیریتهایی دارد که در کهگیلویه و بویراحمد از گذشته به ارث رسیده و همچنان ادامه دارد.
بسیاری از مدیران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی نه تنها خود از دانش بهروز و تخصصی برخوردار نیستند بلکه در برگزاری کارگاههای آموزشی و تبیینی برای شهروندان نیز کاهلی کردهاند. بسیاری از این مدیران نه در جایگاه واقعی خود، بلکه بر اساس زد و بندهای سیاسی منصوب شدهاند. به همین خاطر است که توانایی تبیین مردم محلی در حفاظت از محیط زیست را ندارند. هنوز نتوانستهاند به ساکنین محلی نشان دهند محیط زیست مال مردم است.
بسیاری اوقات این مدیران از فواید وجود یک حشره یا سم خاص و یا مضرات آن برای طبیعت اطلاعی ندارند. نمیدانند چه موقع باید سمپاشی کنند و چه زمان دست نگه دارند.
همین مدیران توانایی جذب اعتبارات برای منابع طبیعی و مقابله با چنین مسائلی را ندارند. در حالی که 90 درصد از مساحت این استان را اراضی ملی تشکیل میدهد، بودجه اختصاصی برای مقابله با آفتها در آن کمتر از استان فارس است.
واضح است به دلیل پوشش جنگلی و مرتعی کهگیلویه و بویراحمد، نیاز بیشتری به اعتبارات برای خرید تجهیزات وجود دارد.
بالگرد، تجهیزات مدرن آبپاش و پهباد از ضروریات حفاظت از منابع طبیعی استان است. اما سالهاست که رسانهها کمبود این موارد را فریاد میزنند ولی هنوز به طور کامل برطرف نشدهاند.
حتی مدیران مربوطه از دانش بهروز و فناوریهای نوین نیز در راه حفاظت از محیط زیست استان استفاده نمیکنند.
البته با اینهمه استاندار کهگیلویه و بویراحمد ایدههای امیدبخشی در خصوص منابع طبیعی و محیط زیست استان دارد. تعیین مکانهایی برای پد بالگرد، احداث دریاچه مصنوعی و استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان از جمله مواردی است که احمدزاده پیشنهاد داده بود. چنانچه این موارد عملی شوند، شاید دیگر کهگیلویه و بویراحمد در این حجم شاهد از بین رفتن منابع طبیعیاش نباشد.
که فقط و فقط طایفه و قبیله رو می بینه نه شایسته و بایسته رو.