تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۲ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۵۳
کد مطلب : ۴۶۰۹۲۲
مدیران کهگیلویه و بویراحمدی برنامههایشان را برای مردم شرح دهند
یادداشت ویژه کبنانیوز؛ شرح این هجران و این خون جگر ...
۱
کبنا ؛
مدیران کهگیلویه و بویراحمدی باید پاسخ دهند با چه برنامهای مدیریت در اداره خود را به عهده گرفتهاند؛ چه تحلیلی از وضعیت موجود داشته و چه تغییری در آن ایجاد کردهاند؟ برای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت چه راهکارهایی ارائه دادهاند؟ اداره یا سازمان مورد نظر در چه وضعیتی قرار داشته و حال پس از ورود مدیر، چه تغییراتی کرده است؟
به گزارش کبنا، نظام اداری کهگیلویه و بویراحمد به دلایل مختلفی همچون عدم قدمت تاریخی و وجود بستر طایفهایِ حاکم بر استان، رشد لازم را در این سالها نداشته است.
واضح است نظام اداری از دو قسمت بخشنامهها و قوانین بالادستی و نیروهای انسانیِ اجراکننده این بخشنامهها تشکیل میشود. بخشنامهها و قوانین و اسناد بالادستی که در همه کشور یکسان است و بین استانها تفاوتی با یکدیگر ندارد. اما نیروهای انسانیِ اجرایی در استانها متفاوت است.
پوسیدگی نظام اداری کهگیلویه و بویراحمد بهرغم قدمت کم آن، ناشی از فسادهایی است که در رویه بهکارگیری و جذب نیروهای انسانی وجود دارد. طبعاً نیروهای اداری یا بهعنوان نیروی انسانیِ کارشناس و بدنه ادارات مشغول به کار میشوند یا پستها و مناصب مدیریتی در رأس را به عهده میگیرند.
نیروهای انسانی در نظام اداری کهگیلویه و بویراحمد بهطور تاریخی از ابتدا بر اساس نوعی تخلفات و رانتهای مختلف بنا شدهاند. در سالهای قبل، اغلب فرصتهای استخدامی و شغلی در اختیار گروه و طبقه خاصی قرار گرفته بود. بهگونهای که میتوان عنوان نظام اختاپوسی بر آن نهاد؛ در برخی از ادارات کهگیلویه و بویراحمد اغلب نیروی انسانی در دست یک خانواده و یا طایفه است و با کمترین بررسی میتوان متوجه روابط سببی و نسبی بین آنها شد. بههمین خاطر است که میتوان گفت برخی همچون اختاپوس به جان یک اداره در کهگیلویه و بویراحمد افتادهاند. کارکنانی که به شکل اختاپوس در سالهای قبل جذب شدهاند و حالا هم اختاپوسی عمل میکنند و شبکهای اداره را تبدیل به پاتوق خانوادگی و حیات خلوت خودشان کردهاند و بهصورت گروهی و باند و گروه فشار درست کردهاند و مستنداتی در اختیار این سایت خبری وجود دارد که اکثر کارکنان یک اداره یا دانشگاه بهصورت طایفهای و فامیل خاص هستند و بهصورت گروه فشار در آن اداره یا دانشگاه حضور دارند.
اما با این حال بسیاری از مدیران نیز نه بر اساس ضوابط، بلکه بر اساس روابط و نزدیکی با متنفذین سیاسی منصوب میشوند. بههمین خاطر است که کمتر مدیری در کهگیلویه و بویراحمد را میتوان سراغ گرفت که دارای طرح و برنامه از پیش باشد. گویی مدیریت و ریاست در کهگیلویه و بویراحمد یک رزومه و پلی برای ارتقاء محسوب میشود؛ ابتدا و انتهای کاری این مدیران مشخص نیست؛ روشن نیست از کجا شروع کرده و قرار است به کجا برسند.
کاش مدیران نشان دهند با چه برنامهای مدیریت در اداره خود را به عهده گرفتهاند. چه تحلیلی از وضعیت موجود داشته و چه تغییری در آن ایجاد کردهاند؟ برای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت چه راهکارهایی ارائه دادهاند؟ اداره یا سازمان مورد نظر در چه وضعیتی قرار داشته و حال پس از ورود مدیر، چه تغییراتی کرده است؟ این تغییرات در مقایسه با مدیران پیشین، تا چه میزان همراه با رشد بوده است؟ مدیران کهگیلویه و بویراحمدی باید پاسخ این سؤالات را بدهند.
البته نمیتوان همه مدیران را با یک چوب راند. برخی از مدیران و رؤسای دستگاهها در کهگیلویه و بویراحمد همچون وصله نچسب در این نظام اداری هستند؛ نظامی که به دلیل قدمت کم تاریخی که بر بسترهای طایفهای قرار گرفته، از همان روزهای نخست، ناقصالخلقه به دنیا آمده است. این مدیران در چنین سیستمی نمیتوانند دوام چندانی داشته باشند و دیر یا زود عطای ماندن در مدیریت و ریاست را به لقای آن میبخشند.
در چنین نظام اداریای پویایی سازمان در پای منافع و مطامع شخصی و خانوادگی قربانی میشود. اهداف و رسالتهای سازمانی نیز در اولویتی پس از اهداف فردی و شخصی قرار میگیرند.
روشن نیست حرص و ولع مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد تا کجا قرار است ادامه یابد. اما آنچه مشخص است این است که به صورت تاریخی مدیریت و مناصب مدیریتی در اولویتی بالاتر از اقدامات تولیدی در کهگیلویه و بویراحمد قرار دارند. به همین خاطر است که یک منصب دولتی هزاران بار اارزشتر از یک فعالیت تولیدی و اقتصادی در نظر گرفته میشود. نمود آن را میتوان در شامهای سیاسیای دید که افراد برای جلب و جذب پستها و مناصب مدیریتی به متنفذین سیاسی در استان میدهند.
اما آن دسته از مدیرانی که رویکردی متفاوت با نظام مدیریتی موجود در کهگیلویه و بویراحمد دارند، باید بیش از هر چیز عزم خود را بر افشای کژیها و ناراستیهای نظام اداری نهند. اولویت نخست این مدیران باید اصلاح جدی این روندها و رویههای غلط و اتخاذ رویکردهای جدید، مبتنی بر منافع مردم و عدالت در راستای منافع ماندگار مردم و شایستگان و صالحین باشد.
از سوی دیگر، بعضی از مدیران برای تغییر، تحول و توسعه سازمانی و اجرایی، برنامههای مدیریتی خود، واقعاً دستشان خالی است؛ چون در سالها و سنوات قبل، نیروهای بیکیفیت و کمسواد فامیلی در سازمان تحت مدیران جدید بهکارگرفته شده است که توانایی اقدامات تحولی و برنامهای در راستای منافع مردم و سازمان دیگر وجود ندارد.
چرا که ادامه این نوع آپارتاید اداری و استخدامی در کهگیلویه و بویراحمد علاوه بر ممانعت جدی از توسعهیافتگی استان، موجب ایجاد احساس تبعیض گسترده در بین شایستگان خواهد شد.
شرح این هجران و این خون جگر / این زمان بگذار تا وقت دگر
واضح است نظام اداری از دو قسمت بخشنامهها و قوانین بالادستی و نیروهای انسانیِ اجراکننده این بخشنامهها تشکیل میشود. بخشنامهها و قوانین و اسناد بالادستی که در همه کشور یکسان است و بین استانها تفاوتی با یکدیگر ندارد. اما نیروهای انسانیِ اجرایی در استانها متفاوت است.
پوسیدگی نظام اداری کهگیلویه و بویراحمد بهرغم قدمت کم آن، ناشی از فسادهایی است که در رویه بهکارگیری و جذب نیروهای انسانی وجود دارد. طبعاً نیروهای اداری یا بهعنوان نیروی انسانیِ کارشناس و بدنه ادارات مشغول به کار میشوند یا پستها و مناصب مدیریتی در رأس را به عهده میگیرند.
نیروهای انسانی در نظام اداری کهگیلویه و بویراحمد بهطور تاریخی از ابتدا بر اساس نوعی تخلفات و رانتهای مختلف بنا شدهاند. در سالهای قبل، اغلب فرصتهای استخدامی و شغلی در اختیار گروه و طبقه خاصی قرار گرفته بود. بهگونهای که میتوان عنوان نظام اختاپوسی بر آن نهاد؛ در برخی از ادارات کهگیلویه و بویراحمد اغلب نیروی انسانی در دست یک خانواده و یا طایفه است و با کمترین بررسی میتوان متوجه روابط سببی و نسبی بین آنها شد. بههمین خاطر است که میتوان گفت برخی همچون اختاپوس به جان یک اداره در کهگیلویه و بویراحمد افتادهاند. کارکنانی که به شکل اختاپوس در سالهای قبل جذب شدهاند و حالا هم اختاپوسی عمل میکنند و شبکهای اداره را تبدیل به پاتوق خانوادگی و حیات خلوت خودشان کردهاند و بهصورت گروهی و باند و گروه فشار درست کردهاند و مستنداتی در اختیار این سایت خبری وجود دارد که اکثر کارکنان یک اداره یا دانشگاه بهصورت طایفهای و فامیل خاص هستند و بهصورت گروه فشار در آن اداره یا دانشگاه حضور دارند.
اما با این حال بسیاری از مدیران نیز نه بر اساس ضوابط، بلکه بر اساس روابط و نزدیکی با متنفذین سیاسی منصوب میشوند. بههمین خاطر است که کمتر مدیری در کهگیلویه و بویراحمد را میتوان سراغ گرفت که دارای طرح و برنامه از پیش باشد. گویی مدیریت و ریاست در کهگیلویه و بویراحمد یک رزومه و پلی برای ارتقاء محسوب میشود؛ ابتدا و انتهای کاری این مدیران مشخص نیست؛ روشن نیست از کجا شروع کرده و قرار است به کجا برسند.
کاش مدیران نشان دهند با چه برنامهای مدیریت در اداره خود را به عهده گرفتهاند. چه تحلیلی از وضعیت موجود داشته و چه تغییری در آن ایجاد کردهاند؟ برای بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت چه راهکارهایی ارائه دادهاند؟ اداره یا سازمان مورد نظر در چه وضعیتی قرار داشته و حال پس از ورود مدیر، چه تغییراتی کرده است؟ این تغییرات در مقایسه با مدیران پیشین، تا چه میزان همراه با رشد بوده است؟ مدیران کهگیلویه و بویراحمدی باید پاسخ این سؤالات را بدهند.
البته نمیتوان همه مدیران را با یک چوب راند. برخی از مدیران و رؤسای دستگاهها در کهگیلویه و بویراحمد همچون وصله نچسب در این نظام اداری هستند؛ نظامی که به دلیل قدمت کم تاریخی که بر بسترهای طایفهای قرار گرفته، از همان روزهای نخست، ناقصالخلقه به دنیا آمده است. این مدیران در چنین سیستمی نمیتوانند دوام چندانی داشته باشند و دیر یا زود عطای ماندن در مدیریت و ریاست را به لقای آن میبخشند.
در چنین نظام اداریای پویایی سازمان در پای منافع و مطامع شخصی و خانوادگی قربانی میشود. اهداف و رسالتهای سازمانی نیز در اولویتی پس از اهداف فردی و شخصی قرار میگیرند.
روشن نیست حرص و ولع مدیریتی در کهگیلویه و بویراحمد تا کجا قرار است ادامه یابد. اما آنچه مشخص است این است که به صورت تاریخی مدیریت و مناصب مدیریتی در اولویتی بالاتر از اقدامات تولیدی در کهگیلویه و بویراحمد قرار دارند. به همین خاطر است که یک منصب دولتی هزاران بار اارزشتر از یک فعالیت تولیدی و اقتصادی در نظر گرفته میشود. نمود آن را میتوان در شامهای سیاسیای دید که افراد برای جلب و جذب پستها و مناصب مدیریتی به متنفذین سیاسی در استان میدهند.
اما آن دسته از مدیرانی که رویکردی متفاوت با نظام مدیریتی موجود در کهگیلویه و بویراحمد دارند، باید بیش از هر چیز عزم خود را بر افشای کژیها و ناراستیهای نظام اداری نهند. اولویت نخست این مدیران باید اصلاح جدی این روندها و رویههای غلط و اتخاذ رویکردهای جدید، مبتنی بر منافع مردم و عدالت در راستای منافع ماندگار مردم و شایستگان و صالحین باشد.
از سوی دیگر، بعضی از مدیران برای تغییر، تحول و توسعه سازمانی و اجرایی، برنامههای مدیریتی خود، واقعاً دستشان خالی است؛ چون در سالها و سنوات قبل، نیروهای بیکیفیت و کمسواد فامیلی در سازمان تحت مدیران جدید بهکارگرفته شده است که توانایی اقدامات تحولی و برنامهای در راستای منافع مردم و سازمان دیگر وجود ندارد.
چرا که ادامه این نوع آپارتاید اداری و استخدامی در کهگیلویه و بویراحمد علاوه بر ممانعت جدی از توسعهیافتگی استان، موجب ایجاد احساس تبعیض گسترده در بین شایستگان خواهد شد.
شرح این هجران و این خون جگر / این زمان بگذار تا وقت دگر
اگر همنیروی توانمندی باشد نماینده مانع آن می شود
طبق اطلاعات واصله در چند مدت اخیر نماینده به شدت مخالف انتصاب و جایگزینی یک فرد قوی و توانمند با سناریو یازی در یک حوزه شد