خرامین روشنفکر را شکست می‌دهد؟

خرامین به عنوان پدیده انتخابات اسفند 1402، شاید نتواند خود برنده انتخابات شود، اما احتمال شکست روشنفکر در برابر بهرامی را بسیار تقویت می‌کند.   
به گزارش کبنا، کم‌کم به سیزدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک می‌شویم. هر چه رو به جلو می‌رویم فضای انتخاباتی بیشتر می‌شود. در کهگیلویه و بویراحمد به دلیل فضای طایفه‌ای حاکم بر آن، رقابت‌های انتخاباتی شدت بیشتری دارند.
در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون که در مجلس سیزدهم یک نماینده و قرار است در مجلس چهاردم دو نماینده داشته باشد، فضا به شدت سیاسی‌تر از دو حوزه انتخاباتی دیگر است.
مهدی روشنفکر که در سال 1398 برای دومین بار در انتخابات شرکت کرد در یک رقابت نفس‌گیر، به عنوان نماینده بویراحمد، دنا و مارگون برگزیده شد.
طرفداران روشنفکر در آن زمان، از یک تبعیض تاریخی سخن می‌گفتند؛ تبعیضی که سال‌ها مردم یک بخش از حوزه انتخابیه را عامدانه در فقر نگه داشته بود و به قول خودشان، اجازه نمی‌داد فردی از آن حوزه به عنوان کاندیدا در انتخابات حضور یافته و برنده شود.
به هر حال در سال 1398، نام مهدی روشنفکر از صندوق‌های انتخاباتی به عنوان برنده بیرون آمد تا در یک دوره چهار ساله به بسیاری از مدعیان آن منطقه پست‌های مدیریتی اعطاء شود. در افواه عمومی گفته می‌شود بسیاری از ادارات کل کهگیلویه و بویراحمد از قبیل آموزش و پرورش، صمت و ... و اغلب فرمانداری‌ها و بخشداری‌های این منطقه منتسب به روشنفکر هستند.
انتشار نامه بکارگیری یازده نفر از نزدیکان روشنفکر در هلدینگ‌های بزرگ کشور یکی از اقدامات روشنفکر در معرفی افراد نزدیک به خود برای حضور در دستگاه‌های اقتصادی مهم بود.
صف نامه‌به‌دستانی که گفته می‌شود تا حدودی به روشنفکر نزدیک هستند در شرکت‌های استان از قبیل شرکت گاز کهگیلویه و بویراحمد، شائبه‌هایی را تقویت می‌کند که روشنفکر در این سال‌ها افرادی را برای جذب و بکارگیری در ادارات معرفی کرده است. معلوم نیست این ادعاها تا چه اندازه صحت دارند، اما هر چه باشد، صحیح یا غط، فارغ از صحت و سقم‌شان، بخشی از افکار عمومی دخالت در عزل و نصب‌ها و بکارگیری افراد را به روشنفکر منتسب می‌کنند.
این ادعاها و عملکرد او در طول زمانی که در مجلس حضور داشته باعث شده عده زیادی از جریان ندای وحدت که حول روشنفکر شکل گرفته بود، خارج شوند.
در پی ریزش آرای روشنفکر، یکی از چهره‌های دانشگاهیِ جغرافیایی که روشنفکر از آن برخواسته است، با مطرح کردن جمعیتی به نام نجات، به عنوان یکی از رقبای اصلی روشنفکر مطرح شده است.
شیرعلی خرامین، عضور هیئت علمی روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی یاسوج که سابقه ریاست دانشگاه پیام نور استان را نیز دارد، از نظر جغرافیایی، قومی و طایفه‌ای نزدیکی بسیاری به روشنفکر دارد و بخش زیادی از آرای این دو با یکدیگر هم‌ارز است.
ازاین‌رو مهمترین خطر برای روشنفکر، حضور شیرعلی خرامین در انتخابات است. هر چند روشنفکر می‌خواست با اعطای پستی به خرامین، خطر او را برای انتخابات رفع کند، اما این اتفاق نیفتاد و روز به روز حضور خرامین به عنوان رقیب روشنفکر قوی‌تر می‌شود.
با آمدن خرامین در صحنه انتخابات اسفند 1402، بخش زیادی از آرای روشنفکر به سمت خرامین می‌رود و عملاً سبد آرای نقطه‌ای که در دور پیش به روشنفکر رأی دادند، بین این دو مدعی تقسیم می‌شود.
خرامین احتمالاً نمی‌تواند برنده انتخابات شود. اما به نظر می‌رسد حضورش باعث شکست روشنفکر خواهد شد. بنابراین روشنفکر بیش از آن‌که بخواهد با دیگر نامزدهای انتخاباتی رقابت کند، باید خرامین را راضی کند که در انتخابات حاضر نشود.
البته با ارتباطات و زیرکی‌ای که روشنفکر دارد ممکن است بتواند خرامین را از حضور در انتخابات منصرف کند. در صورت تحقق این ایده، آن‌وقت روشنفکر باید با رقبایی مثل محمد بهرامی، نادر منتظریان و احتمالاً غلام محمد زارعی رقابت کند.
در صورتی که خرامین در انتخابات شرکت کند، شرایط روشنفکر بسیار بغرنج خواهد شد. در آن صورت خیال بهرامی به عنوان یکی از مدعیان اصلی انتخابات در این دوره راحت‌تر می‌شود.
محمد بهرامی که سه دوره در انتخابات شرکت کرده، سابقه قابل قبولی در شهرداری یاسوج دارد. بهرامی در آن دوره که گفته می‌شد از شهرداران برتر جنوب کشور است، توانست تیم شهرداری یاسوج را راه‌اندازی کند که بازی‌های آن تیم به ویژه در جام حذفی تبدیل به بخشی از حافظه جمعی مردم کهگیلویه و بویراحمد شده است. البته نصب المان‌ها و تغییر در مبلمان شهری شهر یاسوج نیز از جمله دیگر اقداماتی است که به نظر می‌رسد بهرامی روی آنها سرمایه‌گذاری کرده است.
در طول سه دوره گذشته، آرای بهرامی همواره روندی صعودی داشته است و به همین خاطر است که احتمال می‌رود اصلی‌ترین رقب روشنفکر محمد بهرامی باشد.
بهرامی که چهره‌ای معتدل و نسبتاً مستقل از خود نشان داده، می‌تواند آرای طیف خاکستری، اصولگرایان و اصلاح‌طلبان میانه‌رو، بخشی از جوانان و بسیاری از دانشجویان را جذب کند.
عبور از سه گانه جغرافیاگرایی، سیاست‌بازی و طایفه‌گرایی و جایگزینی آنها با عملگرایی و توسعه‌گرایی علم‌محور که این روزها به صورت سلسله‌یادداشت‌هایی از سوی محمد بهرامی در رسانه‌های استان منتشر می‌شود نشان از آن دارد که وی اراده‌ای جدی برای حضور در رقابت‌های انتخاباتی دارد.
جلسه اخیر نادر منتظریان با جمعی از جوانان و ورزشکاران نیز نشان از آن دارد که عزم منتظریان برای انتخابات جدی است. از سوی دیگر گمانه‌هایی در خصوص حضور غلام محمد زارعی نیز شنیده می‌شود.
اما در هر صورت سه ضلع اصلی انتخابات، روشنفکر، بهرامی و منتظریان هستند. البته همان‌طور که گفته شد خطر اصلی برای روشنفکر شیرعلی خرامین است.
خرامین به عنوان پدیده انتخابات اسفند 1402، شاید نتواند خود برنده انتخابات شود، اما احتمال شکست روشنفکر در برابر بهرامی را بسیار تقویت می‌کند.