تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۲۰
کد مطلب : ۴۶۶۱۰۳
گزارش ویژه کبنانیوز؛
زیست پنهان در کافههای شهر یاسوج / کافهگردی از چه منطقی پیروی میکند؟ / چه افرادی و با چه هدفی به کافهها رفت و آمد میکنند؟ (گزارش میدانی و گفتوگو با کارشناس)
۲
کبنا ؛
کافهگردی یکی از پدیدههای نوظهور در شهر یاسوج است. به دلیل نوظهور بودن کافهگردی و شناخت ناکافی از آن به عنوان یک سبک زندگی، گاهی نگاههای آسیبشناسانه صرف به آن میشود و گاهی برخی نیز کافهگردی را نمودی از تغییر و تحولات پنهان جامعه ایران عنوان میکنند. اما واقعاً کافهگردی چیست؟ کافهها چه ویژگیهایی دارند و بیشتر چه افرادی و با چه هدفی به این کافهها رفت و آمد میکنند؟
به گزارش کبنا، حضور در فضاهای عمومی شهری اجتنابناپذیر است و این عرصه برای پاسخگویی به نیازهای روزمره، رفت وآمد، فراغت و غیره است که از بین گروههای خاص، جوانان انتظاراتشان در برخی ابعاد، موشکافانهتر و گاهی حتی بیشتر از سایر ردههای سنی است. روحیهجوان پسند، پیچیدگی در عین سادگی است، فضایی را میپسندد که در آن گرافیک فضایی جذاب و مملوء از رنگهایی پر از انرژی و نشاط باشد، نوع معماری بناها و حتی مصالح بهکاررفته در آنها جوان را تحت تأثیر قرار میدهد. جوانان میبایست قادر به جابهجایی و حرکت درونشهری باشند و لازمه آن ایجاد مسیرهای امن برای پیادهروی، دوچرخهسواری و حمل و نقل ارزان در برنامهریزیهای شهری است.
در نبود بسیاری از فضاهای فرهنگی در شهر یاسوج، جوانان و نوجوانان، به مکانی به نام کافه پناه بردهاند. در خلأ بستر فرهنگی، کافه تبدیل به پاتوقی برای این جوانان شده است. البته این موضوع تنها مختص به شهر یاسوج نیست و در سایر استانها نیز این پدیده مشاهده شده است. در پژوهشی که محمد آقاسی انجام داد، نشان داد که ۵۰.۳ درصد جوانان برای تفریح، ۴۳.۴ درصد برای خوردن نوشیدنی یا قهوه، ۳۹.۵ درصد برای وقت گذراندن، ۳۱.۸ درصد برای قرار ملاقات، ۲۸.۷ درصد برای خوردن غذا، ۱۸.۷ درصد برای دور شدن از جامعه و آرامش فکری، ۱۰ درصد برای منتظر کسی بودن و ۸.۲ درصد برای دیدن آدمهای جدید و تنوع به کافهها میروند (در این پیمایش پاسخگو میتوانست سه گزینه را انتخاب کند).
حال به همان موضوع کافهها در شهر یاسوج برگردیم؛ در این شهر، به دلیل نبود زیرساختهای عمومی و فرهنگی، میل به کافهها و باغها زیاد شده است. یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد علاوه بر عنوان پرطمطراق پایتخت طبیعت ایران، این روزها شایسته عنوان پایتخت کافهها نیز شده است. کافی است چند قدمی در خیابانها و کوچههای شهر یاسوج و مناطق اطراف آن قدمی بزنی و یا نگاهی بیندازی؛ یقیناً تبلیغات قهوه یکی از پُرتکرارترین تبلیغات خواهد بود.
روزانه اگر دقت کنید کافهها و قهوهخانههای این شهر مملو از جوانانی است که اوقات فراغتشان را در این کافهها میگذرانند.
ما برای شناختی از زیست پنهان و کمتر دیده شدهای که در کافههای شهر یاسوج وجود دارد، به اغلب آنها سر زدیم و به مشاهده وضعیت آنها پرداختیم.
بر اساس مشاهداتمان میتوان گفت: کافهها و کیوسکهایی که خدمات قهوه و انواع نوشیدنی ارائه میدهند، دو دستهاند؛ یکی کافههای لاکچری و در نقاط مهم شهر یاسوج و دیگری کافههایی که در گوشه کنار و جاهای پرت فعالیت دارند.
کافههای پرت شهر یاسوج که در آنها سیگار، قیلیان، انواع نوشیدنی و ... وجود دارد، معمولاً در قالب کیوسک فعالیت دارند.
اما کافههای لاکچری، تفاوتی اساسی دارند؛ در ادامه توصیفی از کافههای لاکچری سطح شهر یاسوج ارائه میدهیم؛ دکوراسیون این کافهها به لحاظ نورپردازی، شکل و ظاهر خاص هستند؛
اولاً) درب ورودی اکثر این کافهها و خدمات دهنده انواع نوشیدنی «شیشهای و دودی» هستند. کسی از بیرون، داخل کافهها را نمیبیند.
دوماً) در این کافهها استعمال دخانیات (سیگار) رایج و صرفاً محلی برای صرف نوشیدنی و قهوه نیست. بعضی از میزهای پذیرایی جای سیگاریهای مشاهده می شد که پُر از ته سیگار بودند.
سوما) بعضی از کافهها مهمانهای خاص خودشان را میشناسند و غریبهها معمولاً آنجا جایی ندارند و یا خیلی از غریبهها استقبال نمیشود.
چهارماً ) حضور دختران جوان در کافهها بسیار دیده می شود.
پنجم) مافیا به عنوان یکی از بازیهای گروهی پرمخاطب در این روزهای ایران، در بسیاری از کافههای شهر یاسوج نیز دیده میشود.
ششم) دختران گروهی هم در کافهها حاضر میشوند.
هفتم) نوجوانان و جوانان علاقه زیادی به حضور در کافهها دارند. در این مکان، این افراد احساس آزادی بیشتری دارند.
هشتم) در کافهها صرفاً قهوه و نوشیدنی سرو نمیشود، اینجا مکانی برای گپوگفتهای سیاسی نیز هست.
نهم) کافهها مکانی برای مصرف نمایشی و متظاهرانه نیز هست؛ اینکه فرد به کدام کافه میرود، یکی از وجوه تمایز او از دیگران محسوب میشود.
دهم) کافهها تقریباً همیشه مشتری دارند و شلوغترین ساعات کاری آنها غروبها است.
یازدهم) معمولاً کسانی که در این کافهها حضور پیدا می کنند، پوشش متفاوت و متمایزی دارند.
دوازدهم) قاب عکسهایی که در این کافهها وجود دارند، بهنوع خودشان جالب هستند؛ تابلوهایی که یا طبیعت هستند و یا عکس شخصیتهای روشنفکر و حیوانات.
بهطور کلی کافهگردی در شهر یاسوج، از نوعی از سبک زندگی تبعیت میکند که در سایر فضاها کمتر دیده شده است. فهم فضای کافه بیش از آنکه نیازمند نگاههای امنیتی و دستوری باشد، مستلزم نگاهی جامعهشناسانه و علمی است؛ ازاینرو با یکی از اعضای هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه یاسوج نیز گفتوگوی کوتاهی در این مورد داشتیم.
رامین مرادی جامعهشناس، در پاسخ به سؤالات کبنا نیوز، تعدد کافهها را برآمده از نیاز به این فضا در شهر یاسوج عنوان میکند. به گفته او، چون در طول دههها پیش، فضاهای فرهنگی و هنری به میزان لازم فراهم نشده است، خواه ناخواه جوانان و نوجوانان به سمت فضاهای جدیدی همچون کافهها میروند.
به گفته این استاد دانشگاه، کافهگردی بیش از آنکه پدیدهای اقتصادی باشد، باید آن را پدیدهای فرهنگی و اجتماعی بدانیم.
وی با نگاهی فراغتی به این پدیده نگاه میکند و کافهگردی را نوعی مفر برای جوانان و نوجوانان یاسوجی در نظر میگیرد.
مرادی اظهار داشت: جوانان به صورت فردی و یا گروهی پاتوقهایی را انتخاب میکنند تا به فراخور محیط، بخشی از اوقات فراغت خود را در آن بگذرانند.
وی در خصوص نگاه آسیبشناسانهای که برخی نسبت به این محیطها دارند، گفت: برخی میگویند اوقات فراغتی که در کافهها سپری میشود، از یک هنجارمندی برخوردار نیست. اما در اینکه چرا کافهها آسیبزا شدهاند، مطالعهای انجام نشده است و من نمیتوانم آن را به عنوان آسیب ببینم. اما معتقدم اگر ما کافهها را تحت عنوان یک جهان معنایی نگاه کنیم، احتمالاً دقیقتر بتوانیم حرف بزنیم.
وی ادامه داد: باید با احتیاط در مورد پدیده کافهگردی صحبت کرد؛ چرا که کافهگردی جز پدیدههای نوظهور است و شناخت کمی نسبت به آن وجود دارد.
وی در خصوص علت تقاضا برای کافهگردی نیز گفت: احتمالا یکی از دلایل تقاضای بالا برای کافهها، نبود ظرفیت مناسب فرهنگی در فضای عمومی در طول دهههای گذشته است؛ فضای عمومی عیان و باز فراهم نشده و وقتی که فضای عمومی نباشد، جوانان و نوجوانان به سمت کافهها میروند.
وی تأکید کرد: نهادهای فرهنگی باید فضاهای عمومی نشاطآور را برای همه ایجاد کنند تا چنانچه فضای کافهگردی با آسیبهایی همراه است، میزان آن کاهش یابد. اما به هر حال بهتر است جهان کافهنشینی را به عنوان یک سبک زندگی ببینیم که مختصات خاص خود را دارد. در این صورت بهتر و واقعبینانهتر میتوان در مورد آن صحبت کرد.
به گزارش کبنا، حضور در فضاهای عمومی شهری اجتنابناپذیر است و این عرصه برای پاسخگویی به نیازهای روزمره، رفت وآمد، فراغت و غیره است که از بین گروههای خاص، جوانان انتظاراتشان در برخی ابعاد، موشکافانهتر و گاهی حتی بیشتر از سایر ردههای سنی است. روحیهجوان پسند، پیچیدگی در عین سادگی است، فضایی را میپسندد که در آن گرافیک فضایی جذاب و مملوء از رنگهایی پر از انرژی و نشاط باشد، نوع معماری بناها و حتی مصالح بهکاررفته در آنها جوان را تحت تأثیر قرار میدهد. جوانان میبایست قادر به جابهجایی و حرکت درونشهری باشند و لازمه آن ایجاد مسیرهای امن برای پیادهروی، دوچرخهسواری و حمل و نقل ارزان در برنامهریزیهای شهری است.
در نبود بسیاری از فضاهای فرهنگی در شهر یاسوج، جوانان و نوجوانان، به مکانی به نام کافه پناه بردهاند. در خلأ بستر فرهنگی، کافه تبدیل به پاتوقی برای این جوانان شده است. البته این موضوع تنها مختص به شهر یاسوج نیست و در سایر استانها نیز این پدیده مشاهده شده است. در پژوهشی که محمد آقاسی انجام داد، نشان داد که ۵۰.۳ درصد جوانان برای تفریح، ۴۳.۴ درصد برای خوردن نوشیدنی یا قهوه، ۳۹.۵ درصد برای وقت گذراندن، ۳۱.۸ درصد برای قرار ملاقات، ۲۸.۷ درصد برای خوردن غذا، ۱۸.۷ درصد برای دور شدن از جامعه و آرامش فکری، ۱۰ درصد برای منتظر کسی بودن و ۸.۲ درصد برای دیدن آدمهای جدید و تنوع به کافهها میروند (در این پیمایش پاسخگو میتوانست سه گزینه را انتخاب کند).
حال به همان موضوع کافهها در شهر یاسوج برگردیم؛ در این شهر، به دلیل نبود زیرساختهای عمومی و فرهنگی، میل به کافهها و باغها زیاد شده است. یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد علاوه بر عنوان پرطمطراق پایتخت طبیعت ایران، این روزها شایسته عنوان پایتخت کافهها نیز شده است. کافی است چند قدمی در خیابانها و کوچههای شهر یاسوج و مناطق اطراف آن قدمی بزنی و یا نگاهی بیندازی؛ یقیناً تبلیغات قهوه یکی از پُرتکرارترین تبلیغات خواهد بود.
روزانه اگر دقت کنید کافهها و قهوهخانههای این شهر مملو از جوانانی است که اوقات فراغتشان را در این کافهها میگذرانند.
ما برای شناختی از زیست پنهان و کمتر دیده شدهای که در کافههای شهر یاسوج وجود دارد، به اغلب آنها سر زدیم و به مشاهده وضعیت آنها پرداختیم.
بر اساس مشاهداتمان میتوان گفت: کافهها و کیوسکهایی که خدمات قهوه و انواع نوشیدنی ارائه میدهند، دو دستهاند؛ یکی کافههای لاکچری و در نقاط مهم شهر یاسوج و دیگری کافههایی که در گوشه کنار و جاهای پرت فعالیت دارند.
کافههای پرت شهر یاسوج که در آنها سیگار، قیلیان، انواع نوشیدنی و ... وجود دارد، معمولاً در قالب کیوسک فعالیت دارند.
اما کافههای لاکچری، تفاوتی اساسی دارند؛ در ادامه توصیفی از کافههای لاکچری سطح شهر یاسوج ارائه میدهیم؛ دکوراسیون این کافهها به لحاظ نورپردازی، شکل و ظاهر خاص هستند؛
اولاً) درب ورودی اکثر این کافهها و خدمات دهنده انواع نوشیدنی «شیشهای و دودی» هستند. کسی از بیرون، داخل کافهها را نمیبیند.
دوماً) در این کافهها استعمال دخانیات (سیگار) رایج و صرفاً محلی برای صرف نوشیدنی و قهوه نیست. بعضی از میزهای پذیرایی جای سیگاریهای مشاهده می شد که پُر از ته سیگار بودند.
سوما) بعضی از کافهها مهمانهای خاص خودشان را میشناسند و غریبهها معمولاً آنجا جایی ندارند و یا خیلی از غریبهها استقبال نمیشود.
چهارماً ) حضور دختران جوان در کافهها بسیار دیده می شود.
پنجم) مافیا به عنوان یکی از بازیهای گروهی پرمخاطب در این روزهای ایران، در بسیاری از کافههای شهر یاسوج نیز دیده میشود.
ششم) دختران گروهی هم در کافهها حاضر میشوند.
هفتم) نوجوانان و جوانان علاقه زیادی به حضور در کافهها دارند. در این مکان، این افراد احساس آزادی بیشتری دارند.
هشتم) در کافهها صرفاً قهوه و نوشیدنی سرو نمیشود، اینجا مکانی برای گپوگفتهای سیاسی نیز هست.
نهم) کافهها مکانی برای مصرف نمایشی و متظاهرانه نیز هست؛ اینکه فرد به کدام کافه میرود، یکی از وجوه تمایز او از دیگران محسوب میشود.
دهم) کافهها تقریباً همیشه مشتری دارند و شلوغترین ساعات کاری آنها غروبها است.
یازدهم) معمولاً کسانی که در این کافهها حضور پیدا می کنند، پوشش متفاوت و متمایزی دارند.
دوازدهم) قاب عکسهایی که در این کافهها وجود دارند، بهنوع خودشان جالب هستند؛ تابلوهایی که یا طبیعت هستند و یا عکس شخصیتهای روشنفکر و حیوانات.
بهطور کلی کافهگردی در شهر یاسوج، از نوعی از سبک زندگی تبعیت میکند که در سایر فضاها کمتر دیده شده است. فهم فضای کافه بیش از آنکه نیازمند نگاههای امنیتی و دستوری باشد، مستلزم نگاهی جامعهشناسانه و علمی است؛ ازاینرو با یکی از اعضای هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه یاسوج نیز گفتوگوی کوتاهی در این مورد داشتیم.
رامین مرادی جامعهشناس، در پاسخ به سؤالات کبنا نیوز، تعدد کافهها را برآمده از نیاز به این فضا در شهر یاسوج عنوان میکند. به گفته او، چون در طول دههها پیش، فضاهای فرهنگی و هنری به میزان لازم فراهم نشده است، خواه ناخواه جوانان و نوجوانان به سمت فضاهای جدیدی همچون کافهها میروند.
به گفته این استاد دانشگاه، کافهگردی بیش از آنکه پدیدهای اقتصادی باشد، باید آن را پدیدهای فرهنگی و اجتماعی بدانیم.
وی با نگاهی فراغتی به این پدیده نگاه میکند و کافهگردی را نوعی مفر برای جوانان و نوجوانان یاسوجی در نظر میگیرد.
مرادی اظهار داشت: جوانان به صورت فردی و یا گروهی پاتوقهایی را انتخاب میکنند تا به فراخور محیط، بخشی از اوقات فراغت خود را در آن بگذرانند.
وی در خصوص نگاه آسیبشناسانهای که برخی نسبت به این محیطها دارند، گفت: برخی میگویند اوقات فراغتی که در کافهها سپری میشود، از یک هنجارمندی برخوردار نیست. اما در اینکه چرا کافهها آسیبزا شدهاند، مطالعهای انجام نشده است و من نمیتوانم آن را به عنوان آسیب ببینم. اما معتقدم اگر ما کافهها را تحت عنوان یک جهان معنایی نگاه کنیم، احتمالاً دقیقتر بتوانیم حرف بزنیم.
وی ادامه داد: باید با احتیاط در مورد پدیده کافهگردی صحبت کرد؛ چرا که کافهگردی جز پدیدههای نوظهور است و شناخت کمی نسبت به آن وجود دارد.
وی در خصوص علت تقاضا برای کافهگردی نیز گفت: احتمالا یکی از دلایل تقاضای بالا برای کافهها، نبود ظرفیت مناسب فرهنگی در فضای عمومی در طول دهههای گذشته است؛ فضای عمومی عیان و باز فراهم نشده و وقتی که فضای عمومی نباشد، جوانان و نوجوانان به سمت کافهها میروند.
وی تأکید کرد: نهادهای فرهنگی باید فضاهای عمومی نشاطآور را برای همه ایجاد کنند تا چنانچه فضای کافهگردی با آسیبهایی همراه است، میزان آن کاهش یابد. اما به هر حال بهتر است جهان کافهنشینی را به عنوان یک سبک زندگی ببینیم که مختصات خاص خود را دارد. در این صورت بهتر و واقعبینانهتر میتوان در مورد آن صحبت کرد.