تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۴۹
کد مطلب : ۴۶۸۱۸۲
پیامدها و تحولات انتخابات سیزدهم مجلس در کهگیلویه و بویراحمد( قسمت چهاردهم)
سید محمد موحد در آخرین ایستگاه
۲
کبنا ؛سید محمد موحد که از سادات شناخته شده و ذی نفوذ استان کهگیلویه و بویراحمد و برخی مناطق جنوب کشور است در بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران فعالیتهای خود را با حضور در مجموعهی دادگاههای انقلاب استانهای فارس و خوزستان آغاز کرد. او که تحت حمایت روحانی ذی نفوذ منطقه «میر احمد تقوی» بود خیلی زود و در دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی وارد عرصه انتخابات شد تا با حمایت حجه الاسلام تقوی و برخی روحانیون محلی دیگر از جمله سید غضمان پرهیز یک صدارت طولانی مدت و تاریخی را در کهگیلویه پایهگذاری کند.
موحد البته در آن دوره که حرف و حدیثهای زیادی در رابطه با سلامت آن به میان آمد به مجلس نرفت. هم او و هم بهرام تاجگردون نماینده دور اول حوزه انتخابیه مشترک کهگیلویه و گچساران نامشان به عنوان نماینده اعلام نشد تا نجفی رهنانی روحانی اعزامی از مرکز و از سوی حزب جمهوری اسلامی به منطقه به عنوان نماینده در مجلس دوم حضور پیدا کند. در طول دوره نمایندگی شیخ رهنانی نیز هیچ خیری از این نماینده به مردم منطقه نرسید و در همان مجلس دوم وی و چند نماینده دیگر عملکرد پر انتقادی را داشتند که حتی گفته میشود ناراحتی و اعتراض امام خمینی (ره) از مواضعشان را در پی داشت. نجفی از نزدیکان منتظری قائم مقام وقت امام(ره) بود او بعدها به محاق رفت.
در دوره سوم، موحد نماینده و تاجگردون برای دومین بار به مجلس راه پیدا کرد. از طرف طیف نزدیک به موحد در آن دوره «سید توکل کریمیان» نامزد انتخابات شده بود. در همان دوره علی محمد بزرگواری نیز برای اولین بار کاندیدا شده بود. اما سال ۱۳۷۰ هفتاد و آغاز دهه هفتاد، شروع صدارت بیپایان موحد بود که هر چند در چند مورد این صدارت در کهگیلویه قطع شد اما او بخشی جدایی ناپذیر از تحولات، تحرکات و اتفاقات انتخاباتی این حوزه انتخابیه بود.
جالب آن که در همان دوره در کنار این دو علی محمد بزرگواری برای دومین بار نامزد انتخابات بود و جالب آن که بعد از گذشت ۳۲ سال هنوز این دو در عرصه انتخابات کهگیلویه حضور دارند. حضوری که برای موحد مطابق قانون آخرین بار خواهد بود. او بعد از این به واسطه بالا رفتن سن اجازه ثبت نام نخواهد داشت بنابراین این دوره برای موحد یک دوره حیثیتی و مهم است که میخواهد شیرینیهای صدارتش را با شیرین کامی تمام، تمام کند. اما همه چیز دست «موحد» نیست اگر چه زمانی از قول او نقل میشد که گفته است: "اگر تنها خودم و خانمم باشیم پیروز انتخابات هستم" ولی طبیعتاً آن ادعا از نوعی سیاست که ریشه در واقعیاتی نیز داشت بر آمده بود و موحد به اتکای حامیان قدرتمند و لطایف الحیل مخصوص به خود پیروز میشد. موحد وقتی به بهبهان رفت نیز پیروزیاش را تکرار کرد اما پیروزی پر هزینه و پر حاشیهای که بعدها به استناد برخی گزارشات صلاحیت وی در انتخابات ۱۳۹۰ رد شد. موحد در ۱۳۹۴ در تهران نامنویسی کرد، تأیید صلاحیت گرفت و کمی دیر به کهگیلویه نقل حوزه کرد. او اما در آن انتخابات از رقیب خود یعنی «عدل هاشمی پور» شکست خورد تا باور شکست ناپذیری موحد شکسته شود و حالا از ترکشهای همان اتفاق این نگرانی برای موحد و حامیانش وجود دارد که مبادا آن شکست دوباره تکرار شود.
در عرصه میدانی نمیتوان تحلیل دقیقی از اتفاقات داشت تا چه رسد به ارائه آمار و عدد. اما قاعده حضور در قدرت و بالا رفتن سطح مطالبات مردم به همراه انتقاد بسیار از عملکرد موحد بویژه در بحث انتصابات و توجه به هم طایفههای خود به نظر شرایط موحد را شکنندهتر از گذشته کرده است. نمیتوان از همین حالا موحد را شکست خوردهی انتخابات پیش رو دانست اما آن چه واضح است ۱۴۰۲ کمترین شباهت را با ۱۳۹۸ برای موحد خواهد داشت. برخی از مهرههای کلیدی تیم رسانهای موحد از او جدا شدهاند. تیمی که نقطه قوت موحد در انتخابات قبلی بود ولی حالا آنها همسو با موحد نیستند.
در نقطه مقابل اما تکثر نامزدها چیزی است که به موحد امیدواری میدهد او حتماً کف رای برای خود قائل است وامیدوار است این کف را بالاتر از سقف رای رقیب اصلیاش یعنی «عدل هاشمیپور» باشد. اگر انتخابات همچون انتخابات گذشته دو قطبی میبود نگرانی موحدیها بیشتر از حالا بود. اما حضور علی محمد بزرگواری به همراه «علی مژدهی پور»، «آیت الله سعادتیان» و «رضا دهبانیپور» امیدواریهایی برای موحد بوجود آورده است تا شاید از رهگذر همین تکثر برای آخرین بار «موحد» جشن پیروزیاش را در یکی از دشتهای تشنه اطراف دهدشت که هیچ کاری برای آبرسانی به آنها در دوران طولانی صدارت موحد صورت نگرفت برگزار کند.
برگ برنده دیگری که البته مخالفین موحد از بابت آن نگرانی دارند مدیران موحدی و در رأس آنها معاون استاندار، فرماندارن و بخشداران و همین طور هیئتهای اجرایی است. هر چند در زیر برخی فشارها فرماندار اصلی و نزدیک به موحد یعنی عبدالعزیز موسوی از کهگیلویه استعفا داد و همین تجدید روحیهای برای مخالفین خواهد بود.
موحد این اواخر مشخص نیست به عنوان یک تاکتیک، سکوت و انفعال اختیار کرده است یا این وضعیت ادامه مشی و رویه همیشگی اوست و یا آن که اقتضای سن «موحد» باشد اما هر چه هست در طول چهار سال گذشته انتقادات بسیاری نسبت به عملکرد «سید محمد موحد» بوده است. اوج این انتقادات در رابطه با نحوه انتصابات تحت نظر موحد بوده است. موحدیها این انتقادات را قبول ندارند و مدعیاند که چتر حمایتی موحد همه مناطق و ایلات و طوایف را در برگرفته است. در دورههای قبل نمایندگی «موحد» مخالفانش او را متهم به توجه به منطقهای که در کهگیلویه «ثلاث» خوانده میشود، میکردند. اما در این دوره خود ثلاثیها نیز منتقد او شدهاند و میگویند موحد چتر حمایتی خود را به هم تیرههای سادات خود در مناطق راک و کوه راک محدود کرده است.
انتقاد بزرگ دیگری که به عنوان یک سنجه عملکردی سایهاش در طول چهار سال گذشته از بالای سر موحد برداشته نشد سرنوشت «سد آبریز» بود. سدی که هر چه خبر در این چهار سال در رابطه با آن به بیرون آمد خبرهای منفی و ناامیدکننده بود و آخرین آن هم توئیت مظلومی (نماینده بهبهان) بود که مدعی شد طبق قانون حق برداشت آب از رودخانه مارون در بالادست «سد مارون» وجود ندارد. موحد برای اینکه قدرت خود را نشان دهد در جلوی وزیر کشور حتی رو به لابه و التماس نیز آورد ولی بعید است نه در این مدت کوتاه از عمر نمایندگی موحد و نه بعد از آن چه با حضور موحد و یا هر نماینده دیگری اتفاقی برای سد آبریز بیفتد چرا که لابی خوزستانیهای مخالف این سد بمراتب از نفوذ و اراده در درون استان بیشتر است.
برای مجموعه تاریخی بلاد شاپور آن هم برغم تبلیغات گسترده و بازدید موحد از این مجموعه در ابتدای دوره نمایندگیاش و همچنین بازدید ضرغامی (وزیر میراث فرهنگی) از آن در بهار امسال هیچ تغییر خاصی صورت نگرفت. پتروشیمی دهدشت اگر چه از مرحله خاکبرداری وارد مرحله نصب برخی ادوات کارگاهی رسیده است اما در خوشبینانهترین حالت نیز نمیتوان روزی را به خاطر آورد که این پتروشیمی وارد چرخه تولید شده باشد. وقتی در اواخر دوره نمایندگی موحد در مجلس هفتم) و ابتدای دولت محمود احمدی نژاد کلنگ این پروژه با حضور محمدرضا باهنر (نایب رئیس مجلس وقت) و مقامات وزارت نفت بر پهنه حاصلخیز دشت کلاچو زده شد وعده هزار روزه برای اجرایی کردن آن داده شد. عمر نمایندگی موحد در کهگیلویه کمتر از هزار روز بود چرا که وی در ۱۳۸۶ در بهبهان نامزد و به مجلس راه پیدا کرد. دو دوره نمایندگی بزرگواری و یک دوره نمایندگی عدل هاشمی پور که ۴۳۸۰ روز را در بر میگرفت هیچ نتیجهای برای پتروشیمی نداشت و طرفداران موحد با استناد به همین موضوع نمایندگان بعد از موحد را ناتوان معرفی کردند و مدعی بودند که تکمیل پروژه پتروشیمی بخشی از پروژه بزرگتر احیای «عزت کهگیلویه» با بازگشت سناتور است. اما در زمان سناتور نیز بیش از هزار روز گذشت و پتروشیمی دهدشت هر چند فنس کشی شده است و کانکسهای مهندسان آن جانمایی شدهاند و چند سوله بزرگ نیمه تکمیل در آن ساخته شده است اما هیچ کدام از این اتفاقات نمیتواند طرحی را که قرار نیست به تولید برسد شایسته نام پتروشیمی بنماید.
موحد و معاونت اقتصادی دولت حسن روحانی در آخرین سالهای آن دولت با تبلیغات گسترده یک پتروشیمی دیگر را در دشت مازه نیز کلنگ زنی کردند ولی حالا آثار آن هیاهو و کلنگها را تنها در آرشیو سایتهای خبری میتوان جست و جو کرد.
در دوره موحد افتتاح رسمی جاده پاتاوه و دهدشت همزمان با سفر رئیس جمهور و با حضور بذرپاش وزیر راه و شهرسازی اتفاق افتاد اما جالب آن که وضعیت ایمنی و استاندارد این جاده در مراسم افتتاحیه مورد انتقاد موحد قرار گرفت.. البته تاریخ طولانی جاده و و غیر استاندارد بودن آن چیزی نیست که بتوان به نام موحد آن را ثبت کرد. اساساً بحران جاده و کمبود جاده در کهگیلویه از گذشته تاکنون از موانع اصلی عدم توسعه در این دیار بوده است که همیشه احوال نیز نوک انتقادات متوجه محمد موحد و عدم پیگیری وی در مجلس برای این موضوع حیاتی و سایر موارد زیرساختی بوده است.
موحد تاریخ انتخابات کهگیلویه بزرگ است. با موحد هر اتفاقی در تاریخ کهگیلویه اتفاق افتاده است. از حادثه تلخ برای یکی از همراهان موحد در کاروان همراه او در القچین چرام، تا اعتراضات مخالفانش در سال ۸۲ و اتفاق ناگواری در فرمانداری کهگیلویه و برخی حوادث دیگر از جمله؛ لغو سخنرانی موحد که در همان سال ۸۲ پیش آمده است.
نکته جالب آن که وقتی او در سال ۸۵ نماینده بود و میخواست در جلوی احمدی نژاد (رئیس جمهور وقت) سخنرانی کند مردم حوزه انتخابیهاش با سروصدا مانع از سخنرانی وی شدند. حادثه تلخی که احتمالاً هرگز برای «موحد» جبران نشده باشد. همین حالا نیز موحد بر خلاف تاجگردون اگر نماینده نباشد قدرت و نفوذ اکنونی ناشی از نمایندگی در ساختار و مناسبات قدرت و در میان مردم را نخواهد داشت.
او اگر چه با تمام توان و انرژی و با تشکیل تیم جدید مشاوران و توجه به رسانهها و شبکههای اجتماعی و با استفاده از ضعف روابط عمومی و عملکردی عدل هاشمی پور توانست یک پیروزی بزرگ در ۱۳۹۸ بدست بیاورد اما در یکی دو سال اخیر شاهد انفعال عجیبی از وی بودهایم و در آستانه انتخابات و برخلاف مدیران منتسب به خود، او کمتر در عرصه عمومی و سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد حضور دارد و همین باعث شده است تا در افکار عمومی اینگونه گفته شود که «روشنفکر» نماینده بمراتب قویتری از موحد بوده است و بسیاری از سازمانها و نهادهای استانی را موفق شده است نیروهای وابسته به خود را مدیر و مستقر کند. دو سال اول نمایندگی «موحد» با همهگیری کرونا همزمان بود و او به بهانه کرونا نیز در جلسه بررسی اعتبارنامه تاجگردون در مجلس حاضر شند. موضوعی که «تاجگردون» بعدها از این رفتار موحد و طبق ادعایش رأی منفی «روشنفکر» به مثابه خنجری از پشت یاد کند.
همین انفعال سبب شد در مقاطعی و حتی همچنان برخی صحبت از یک گمانه غیر ممکن یعنی کاندیداتوری موحد در یکی از شهرهای استان خوزستان را به میان آورند. البته موحد به مانند دورههای گذشته از یک کار نگذشته است و آن هم دیدارهای مردمی و تماس و پیگیری برخی مطالبات شخصی است که خبر این گونه جلسات معمولاً هر چند وقت یکبار منتشر میشود.
در طول سالهای حضور موحد در عرصه قدرت بسیاری از چهرهها به جهت پیش فرض حضور موحد و پیروزی وی هرگز جرات عرض اندام پیدا نکردند و برخی حتی از شهرستان و استان کوچ دائمی کردند. یقیناً انتخابات بعد از موحد انتخابات شلوغ و متکثری خواهد بود هر چند همین حالا هم و در حضور وی یک رقیب قدرتمند به نام عدل هاشمی پور شکل گرفته است که در این دور توان به چالش کشیدن موحد را به مانند دو دوره قبلی و بویژه در ۱۳۹۴ خواهد داشت.
موحد در ماتریس جریانهای سیاسی و موضعی در نقطهای جدا از جریانهای سیاسی فعال کشور قرار داشت او حتی در همین دوره نیز هرگز نمایندهای همراه با دولت و باب میل خالص سازان نبود و شاید هم همین فرا جریانی بودن وی سبب شد هیچ وقعی برای عضویت «موحد» در کمیسیونها به وی داده نشود تا موحد که هرگز عضو کمیسیون قابل قبولی نبود این دوره بدترین تجربه کمیسیونی را داشته باشد. موحدی که در ابتدا رسانههای وابستهاش از فرط خوشحالی پیروزی، وی را رقیب قالیباف برای ریاست مجلس میدانستند.
انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد و بویژه کهگیلویه قطعاً برکنار از تحولات ملی و سکوت و فاصله اصلاح طلبان سازمانی و بخشهایی از جامعه نخواهد بود ولی با این وجود سطح رقابت و بازی قدرت در انتخابات در این حوزه انتخابیه به همراه برخی ظرفیتهای شخصی نامزدها و قدرت مالی و نفوذ اداری آنها میتواند کماکان رقابتی باقی بماند.
زمانی در سال ۱۳۸۲ و در انتخابات پرحاشیه هفتم در کهگیلویه مرحوم «شیده زابلی» چهره بذله گو و معروف دهدشت گفته بود نفر اول و چهارم انتخابات معلوم است و موحد و شیخ دانش خواهند بود و جنگ و رقابت برای نفر سومی میان مرحوم لاهوتی و منطقیان است. ولی در این انتخابات به نظر میرسد نه نفر اول معلوم است و نه دوم اما اینکه اول و دومی بین موحد و هاشمی پور است کمی قطعی به نظر میرسد اما پیشبینی نفر سوم برغم خوش بینی اولیه که میتواند بزرگواری باشد کمی سخت و دشوار است و نباید دهبانی پور و مژدهی پور را دست کم گرفت.
موحد البته در آن دوره که حرف و حدیثهای زیادی در رابطه با سلامت آن به میان آمد به مجلس نرفت. هم او و هم بهرام تاجگردون نماینده دور اول حوزه انتخابیه مشترک کهگیلویه و گچساران نامشان به عنوان نماینده اعلام نشد تا نجفی رهنانی روحانی اعزامی از مرکز و از سوی حزب جمهوری اسلامی به منطقه به عنوان نماینده در مجلس دوم حضور پیدا کند. در طول دوره نمایندگی شیخ رهنانی نیز هیچ خیری از این نماینده به مردم منطقه نرسید و در همان مجلس دوم وی و چند نماینده دیگر عملکرد پر انتقادی را داشتند که حتی گفته میشود ناراحتی و اعتراض امام خمینی (ره) از مواضعشان را در پی داشت. نجفی از نزدیکان منتظری قائم مقام وقت امام(ره) بود او بعدها به محاق رفت.
در دوره سوم، موحد نماینده و تاجگردون برای دومین بار به مجلس راه پیدا کرد. از طرف طیف نزدیک به موحد در آن دوره «سید توکل کریمیان» نامزد انتخابات شده بود. در همان دوره علی محمد بزرگواری نیز برای اولین بار کاندیدا شده بود. اما سال ۱۳۷۰ هفتاد و آغاز دهه هفتاد، شروع صدارت بیپایان موحد بود که هر چند در چند مورد این صدارت در کهگیلویه قطع شد اما او بخشی جدایی ناپذیر از تحولات، تحرکات و اتفاقات انتخاباتی این حوزه انتخابیه بود.
جالب آن که در همان دوره در کنار این دو علی محمد بزرگواری برای دومین بار نامزد انتخابات بود و جالب آن که بعد از گذشت ۳۲ سال هنوز این دو در عرصه انتخابات کهگیلویه حضور دارند. حضوری که برای موحد مطابق قانون آخرین بار خواهد بود. او بعد از این به واسطه بالا رفتن سن اجازه ثبت نام نخواهد داشت بنابراین این دوره برای موحد یک دوره حیثیتی و مهم است که میخواهد شیرینیهای صدارتش را با شیرین کامی تمام، تمام کند. اما همه چیز دست «موحد» نیست اگر چه زمانی از قول او نقل میشد که گفته است: "اگر تنها خودم و خانمم باشیم پیروز انتخابات هستم" ولی طبیعتاً آن ادعا از نوعی سیاست که ریشه در واقعیاتی نیز داشت بر آمده بود و موحد به اتکای حامیان قدرتمند و لطایف الحیل مخصوص به خود پیروز میشد. موحد وقتی به بهبهان رفت نیز پیروزیاش را تکرار کرد اما پیروزی پر هزینه و پر حاشیهای که بعدها به استناد برخی گزارشات صلاحیت وی در انتخابات ۱۳۹۰ رد شد. موحد در ۱۳۹۴ در تهران نامنویسی کرد، تأیید صلاحیت گرفت و کمی دیر به کهگیلویه نقل حوزه کرد. او اما در آن انتخابات از رقیب خود یعنی «عدل هاشمی پور» شکست خورد تا باور شکست ناپذیری موحد شکسته شود و حالا از ترکشهای همان اتفاق این نگرانی برای موحد و حامیانش وجود دارد که مبادا آن شکست دوباره تکرار شود.
در عرصه میدانی نمیتوان تحلیل دقیقی از اتفاقات داشت تا چه رسد به ارائه آمار و عدد. اما قاعده حضور در قدرت و بالا رفتن سطح مطالبات مردم به همراه انتقاد بسیار از عملکرد موحد بویژه در بحث انتصابات و توجه به هم طایفههای خود به نظر شرایط موحد را شکنندهتر از گذشته کرده است. نمیتوان از همین حالا موحد را شکست خوردهی انتخابات پیش رو دانست اما آن چه واضح است ۱۴۰۲ کمترین شباهت را با ۱۳۹۸ برای موحد خواهد داشت. برخی از مهرههای کلیدی تیم رسانهای موحد از او جدا شدهاند. تیمی که نقطه قوت موحد در انتخابات قبلی بود ولی حالا آنها همسو با موحد نیستند.
در نقطه مقابل اما تکثر نامزدها چیزی است که به موحد امیدواری میدهد او حتماً کف رای برای خود قائل است وامیدوار است این کف را بالاتر از سقف رای رقیب اصلیاش یعنی «عدل هاشمیپور» باشد. اگر انتخابات همچون انتخابات گذشته دو قطبی میبود نگرانی موحدیها بیشتر از حالا بود. اما حضور علی محمد بزرگواری به همراه «علی مژدهی پور»، «آیت الله سعادتیان» و «رضا دهبانیپور» امیدواریهایی برای موحد بوجود آورده است تا شاید از رهگذر همین تکثر برای آخرین بار «موحد» جشن پیروزیاش را در یکی از دشتهای تشنه اطراف دهدشت که هیچ کاری برای آبرسانی به آنها در دوران طولانی صدارت موحد صورت نگرفت برگزار کند.
برگ برنده دیگری که البته مخالفین موحد از بابت آن نگرانی دارند مدیران موحدی و در رأس آنها معاون استاندار، فرماندارن و بخشداران و همین طور هیئتهای اجرایی است. هر چند در زیر برخی فشارها فرماندار اصلی و نزدیک به موحد یعنی عبدالعزیز موسوی از کهگیلویه استعفا داد و همین تجدید روحیهای برای مخالفین خواهد بود.
موحد این اواخر مشخص نیست به عنوان یک تاکتیک، سکوت و انفعال اختیار کرده است یا این وضعیت ادامه مشی و رویه همیشگی اوست و یا آن که اقتضای سن «موحد» باشد اما هر چه هست در طول چهار سال گذشته انتقادات بسیاری نسبت به عملکرد «سید محمد موحد» بوده است. اوج این انتقادات در رابطه با نحوه انتصابات تحت نظر موحد بوده است. موحدیها این انتقادات را قبول ندارند و مدعیاند که چتر حمایتی موحد همه مناطق و ایلات و طوایف را در برگرفته است. در دورههای قبل نمایندگی «موحد» مخالفانش او را متهم به توجه به منطقهای که در کهگیلویه «ثلاث» خوانده میشود، میکردند. اما در این دوره خود ثلاثیها نیز منتقد او شدهاند و میگویند موحد چتر حمایتی خود را به هم تیرههای سادات خود در مناطق راک و کوه راک محدود کرده است.
انتقاد بزرگ دیگری که به عنوان یک سنجه عملکردی سایهاش در طول چهار سال گذشته از بالای سر موحد برداشته نشد سرنوشت «سد آبریز» بود. سدی که هر چه خبر در این چهار سال در رابطه با آن به بیرون آمد خبرهای منفی و ناامیدکننده بود و آخرین آن هم توئیت مظلومی (نماینده بهبهان) بود که مدعی شد طبق قانون حق برداشت آب از رودخانه مارون در بالادست «سد مارون» وجود ندارد. موحد برای اینکه قدرت خود را نشان دهد در جلوی وزیر کشور حتی رو به لابه و التماس نیز آورد ولی بعید است نه در این مدت کوتاه از عمر نمایندگی موحد و نه بعد از آن چه با حضور موحد و یا هر نماینده دیگری اتفاقی برای سد آبریز بیفتد چرا که لابی خوزستانیهای مخالف این سد بمراتب از نفوذ و اراده در درون استان بیشتر است.
برای مجموعه تاریخی بلاد شاپور آن هم برغم تبلیغات گسترده و بازدید موحد از این مجموعه در ابتدای دوره نمایندگیاش و همچنین بازدید ضرغامی (وزیر میراث فرهنگی) از آن در بهار امسال هیچ تغییر خاصی صورت نگرفت. پتروشیمی دهدشت اگر چه از مرحله خاکبرداری وارد مرحله نصب برخی ادوات کارگاهی رسیده است اما در خوشبینانهترین حالت نیز نمیتوان روزی را به خاطر آورد که این پتروشیمی وارد چرخه تولید شده باشد. وقتی در اواخر دوره نمایندگی موحد در مجلس هفتم) و ابتدای دولت محمود احمدی نژاد کلنگ این پروژه با حضور محمدرضا باهنر (نایب رئیس مجلس وقت) و مقامات وزارت نفت بر پهنه حاصلخیز دشت کلاچو زده شد وعده هزار روزه برای اجرایی کردن آن داده شد. عمر نمایندگی موحد در کهگیلویه کمتر از هزار روز بود چرا که وی در ۱۳۸۶ در بهبهان نامزد و به مجلس راه پیدا کرد. دو دوره نمایندگی بزرگواری و یک دوره نمایندگی عدل هاشمی پور که ۴۳۸۰ روز را در بر میگرفت هیچ نتیجهای برای پتروشیمی نداشت و طرفداران موحد با استناد به همین موضوع نمایندگان بعد از موحد را ناتوان معرفی کردند و مدعی بودند که تکمیل پروژه پتروشیمی بخشی از پروژه بزرگتر احیای «عزت کهگیلویه» با بازگشت سناتور است. اما در زمان سناتور نیز بیش از هزار روز گذشت و پتروشیمی دهدشت هر چند فنس کشی شده است و کانکسهای مهندسان آن جانمایی شدهاند و چند سوله بزرگ نیمه تکمیل در آن ساخته شده است اما هیچ کدام از این اتفاقات نمیتواند طرحی را که قرار نیست به تولید برسد شایسته نام پتروشیمی بنماید.
موحد و معاونت اقتصادی دولت حسن روحانی در آخرین سالهای آن دولت با تبلیغات گسترده یک پتروشیمی دیگر را در دشت مازه نیز کلنگ زنی کردند ولی حالا آثار آن هیاهو و کلنگها را تنها در آرشیو سایتهای خبری میتوان جست و جو کرد.
در دوره موحد افتتاح رسمی جاده پاتاوه و دهدشت همزمان با سفر رئیس جمهور و با حضور بذرپاش وزیر راه و شهرسازی اتفاق افتاد اما جالب آن که وضعیت ایمنی و استاندارد این جاده در مراسم افتتاحیه مورد انتقاد موحد قرار گرفت.. البته تاریخ طولانی جاده و و غیر استاندارد بودن آن چیزی نیست که بتوان به نام موحد آن را ثبت کرد. اساساً بحران جاده و کمبود جاده در کهگیلویه از گذشته تاکنون از موانع اصلی عدم توسعه در این دیار بوده است که همیشه احوال نیز نوک انتقادات متوجه محمد موحد و عدم پیگیری وی در مجلس برای این موضوع حیاتی و سایر موارد زیرساختی بوده است.
موحد تاریخ انتخابات کهگیلویه بزرگ است. با موحد هر اتفاقی در تاریخ کهگیلویه اتفاق افتاده است. از حادثه تلخ برای یکی از همراهان موحد در کاروان همراه او در القچین چرام، تا اعتراضات مخالفانش در سال ۸۲ و اتفاق ناگواری در فرمانداری کهگیلویه و برخی حوادث دیگر از جمله؛ لغو سخنرانی موحد که در همان سال ۸۲ پیش آمده است.
نکته جالب آن که وقتی او در سال ۸۵ نماینده بود و میخواست در جلوی احمدی نژاد (رئیس جمهور وقت) سخنرانی کند مردم حوزه انتخابیهاش با سروصدا مانع از سخنرانی وی شدند. حادثه تلخی که احتمالاً هرگز برای «موحد» جبران نشده باشد. همین حالا نیز موحد بر خلاف تاجگردون اگر نماینده نباشد قدرت و نفوذ اکنونی ناشی از نمایندگی در ساختار و مناسبات قدرت و در میان مردم را نخواهد داشت.
او اگر چه با تمام توان و انرژی و با تشکیل تیم جدید مشاوران و توجه به رسانهها و شبکههای اجتماعی و با استفاده از ضعف روابط عمومی و عملکردی عدل هاشمی پور توانست یک پیروزی بزرگ در ۱۳۹۸ بدست بیاورد اما در یکی دو سال اخیر شاهد انفعال عجیبی از وی بودهایم و در آستانه انتخابات و برخلاف مدیران منتسب به خود، او کمتر در عرصه عمومی و سیاسی استان کهگیلویه و بویراحمد حضور دارد و همین باعث شده است تا در افکار عمومی اینگونه گفته شود که «روشنفکر» نماینده بمراتب قویتری از موحد بوده است و بسیاری از سازمانها و نهادهای استانی را موفق شده است نیروهای وابسته به خود را مدیر و مستقر کند. دو سال اول نمایندگی «موحد» با همهگیری کرونا همزمان بود و او به بهانه کرونا نیز در جلسه بررسی اعتبارنامه تاجگردون در مجلس حاضر شند. موضوعی که «تاجگردون» بعدها از این رفتار موحد و طبق ادعایش رأی منفی «روشنفکر» به مثابه خنجری از پشت یاد کند.
همین انفعال سبب شد در مقاطعی و حتی همچنان برخی صحبت از یک گمانه غیر ممکن یعنی کاندیداتوری موحد در یکی از شهرهای استان خوزستان را به میان آورند. البته موحد به مانند دورههای گذشته از یک کار نگذشته است و آن هم دیدارهای مردمی و تماس و پیگیری برخی مطالبات شخصی است که خبر این گونه جلسات معمولاً هر چند وقت یکبار منتشر میشود.
در طول سالهای حضور موحد در عرصه قدرت بسیاری از چهرهها به جهت پیش فرض حضور موحد و پیروزی وی هرگز جرات عرض اندام پیدا نکردند و برخی حتی از شهرستان و استان کوچ دائمی کردند. یقیناً انتخابات بعد از موحد انتخابات شلوغ و متکثری خواهد بود هر چند همین حالا هم و در حضور وی یک رقیب قدرتمند به نام عدل هاشمی پور شکل گرفته است که در این دور توان به چالش کشیدن موحد را به مانند دو دوره قبلی و بویژه در ۱۳۹۴ خواهد داشت.
موحد در ماتریس جریانهای سیاسی و موضعی در نقطهای جدا از جریانهای سیاسی فعال کشور قرار داشت او حتی در همین دوره نیز هرگز نمایندهای همراه با دولت و باب میل خالص سازان نبود و شاید هم همین فرا جریانی بودن وی سبب شد هیچ وقعی برای عضویت «موحد» در کمیسیونها به وی داده نشود تا موحد که هرگز عضو کمیسیون قابل قبولی نبود این دوره بدترین تجربه کمیسیونی را داشته باشد. موحدی که در ابتدا رسانههای وابستهاش از فرط خوشحالی پیروزی، وی را رقیب قالیباف برای ریاست مجلس میدانستند.
انتخابات در کهگیلویه و بویراحمد و بویژه کهگیلویه قطعاً برکنار از تحولات ملی و سکوت و فاصله اصلاح طلبان سازمانی و بخشهایی از جامعه نخواهد بود ولی با این وجود سطح رقابت و بازی قدرت در انتخابات در این حوزه انتخابیه به همراه برخی ظرفیتهای شخصی نامزدها و قدرت مالی و نفوذ اداری آنها میتواند کماکان رقابتی باقی بماند.
زمانی در سال ۱۳۸۲ و در انتخابات پرحاشیه هفتم در کهگیلویه مرحوم «شیده زابلی» چهره بذله گو و معروف دهدشت گفته بود نفر اول و چهارم انتخابات معلوم است و موحد و شیخ دانش خواهند بود و جنگ و رقابت برای نفر سومی میان مرحوم لاهوتی و منطقیان است. ولی در این انتخابات به نظر میرسد نه نفر اول معلوم است و نه دوم اما اینکه اول و دومی بین موحد و هاشمی پور است کمی قطعی به نظر میرسد اما پیشبینی نفر سوم برغم خوش بینی اولیه که میتواند بزرگواری باشد کمی سخت و دشوار است و نباید دهبانی پور و مژدهی پور را دست کم گرفت.