تاریخ انتشار
شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۳۱
کد مطلب : ۴۷۰۴۵۶
نگاهی به زنذگی حضرت بی‌بی حکیمه (سلام‌الله علیها)؛

حکیمه خاتون

۴
۰
حکیمه خاتون
کبنا ؛حکیمه بنت موسی ابن جعفر(ع)؛ یکی از امام‌زادگان واجب التکریم درایران بانو حضرت حکیمه خاتون بنت موسی ابن جعفر(ع) می‌باشد. برای ارادتمندان وزائرین این بانو شاید به راحتی وسهولت کتابی که به همه ابعاد زندگی آن حضرت پرداخته باشد، به هردلیل در دسترسی نیست. کتابی که زندگی شخصی، مبارزات و نحوه حضورشان در ایران، نحوه شهادت و یا فوت آن بانو و نیز به دلیل محدثه بودن روایات وسخنانی که از‌ایشان به یادگارمانده باشد درمعرض دیدعلاقه‌مندان وجویندگان آن قرار دهد.
همین امرسبب شد چند منبع متفاوت بررسی قرار بگیرد؛ اما با این وجود توفیق دست‌یابی به منبع جامعی حاصل نشد، و آنچه ملاحظه گردید ازجامعیت لازم برخوردارنیست. به ناچار بعضی از پژوهش‌های متفاوت که قابل استناد بود بررسی و چکیده‌ای بسیارکوتاه ومختصرجمع‌بندی شد که تمام آن را نمی‌توان دریک کتاب ویا پژوهش ویامقاله پیدا نمود؛ ولذا مناسب دیده شد تقدیم نگاه خوب مشتاقان این خانواده واجب التعظیم شود؛ با این‌امید که مقبول آن بانوی باکرامت واقع شود.
۱- طبق برخی قرائن حکیمه خاتون خواهر حضرت احمدابن موسی(ع) «شاهچراغ» می‌باشد{اگرچه مستند آن را نیافتم}. یعنی مادر احمد ابن موسی(ع) و محمد بن موسی و حمزه بن موسی و نیز حکیمه خاتون به «ام اﺣﻤﺪ» ﺷﻬﺮت داﺷﺖ. و آن حضرت سه برادر از مادرخود داشت که درسفر بهد ایران(شیراز) همراه آن بانو بودند.
اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ(ع)در وﺻﺎﯾﺎ و ﺳﺨﻨﺎﻧﺶ از‌ام احمد ﺑﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﻟﻘﺐ ﯾﺎد ﻧﻤﻮده است. این با نو غیراز مادرامام رضا(ع) است که نام مبارک مادرآن حضرت «تکتم» خانم است. و نام‌های دیگری مانند خیزران مرسیه، ‌ام البنین، نجمه، آروی، سکن، سمانه، سقر، ثقراءوطاهره برای مادرامام رضا(ع) نیز بیان شده داست.
بانو«ام اﺣﻤﺪ» ازداﻧﺎﺗﺮﯾﻦ و ﺑﺎﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ زﻧﺎن روزﮔﺎر ﺧﻮﯾﺶ ﺷــﻤﺮده ﻣﯽ ﺷــﺪ و اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ (ع) او را ﺑﺴﯿﺎر دوﺳﺖ ﻣﯽ داﺷﺖ. و ازآﻧﺠﺎ ﮐﻪ‌ام اﺣﻤﺪ در ﺑﯿﻦ ﻫﻤﺴــﺮان آن ﺣﻀﺮت ﻧﺰد، اﻣﺎم ﮐﺎﻇﻢ(ع) اﺣﺘﺮام و ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ وﯾﮋه‌ای داﺷﺖ اﻣﺎم (ع) ﻗﺒﻞ ازﺣﺮﮐﺖ ﺑﻪ ﺑﻐﺪاد، ودﯾﻌﻪ ﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ (اﺷﯿﺎءﻣﻮروﺛﯽ ازﭘﯿﺎﻣﺒﺮ-ص)را ﺑﻪ او ﺳﭙﺮد و رازﻫﺎی اﻣﺎﻣﺖ را ﻓﻘﻂ ﺑﻪ او ﺑﯿﺎن ﮐﺮد.
اﻣﺎم در ﻟﺤﻈﻪ ﺳﻔﺮ ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد، ﺑﻪ‌ام اﺣﻤﺪ ﻓﺮﻣﻮد:
کُلِّ من جائَکِ و طالَبَ منکِ هذِهِ الأمانَة فی أَیِّ وقتٍ مِنَ الاوقات، فَاعلمی بِاَنّی قَدِ استَشهَدتُ وَ انّه هُوَ الخَلیفةُ مِن بَعدی وَ الإمامُ المُفتَرَضُ الطاعَة عَلَیکِ وَ عَلی سائِر النّاس (ﺑﺤﺎر اﻻﻧﻮار، ﻋﻼﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﯽ، ج۸۴، ص۷۰۳)
ﺷﺨﺼﯽ ﮐــﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﮐﺮد و اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﺧﻮاﺳــﺖ در ﻫﺮ زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺷــﺪ، ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪه‌ام و آن ﺷﺨﺺ ﺟﺎﻧﺸﯿﻦ ﺑﻌﺪ از ﻣﻦ و اﻣﺎم واﺟﺐ اﻟﻄﺎﻋﻪ ﺑﺮ ﺗﻮ و دﯾﮕﺮ ﻣﺮدﻣﺎن اﺳﺖ
پس از شهادت امام موسی علیه السلام، حضرت امام رضا علیه السلام به نزد "ام احمد" آمدند و‌امانت پدر را طلبیدند. ‌ام احمد بگریه افتاد و دانست که امام (کاظم ع) شهید شده‌اند. پس آن بانوی محترمه‌امانت را بنابر وصیت آنحضرت به امام رضا (ع) تقدیم نمود و با‌ایشان بعنوان امام هشتم شیعیان بیعت کرد
با منتشر شدن خبر شهادت امام، مردم مقابل خانه‌ی "ام احمد" تجمع کردند و به جهت فضایل و توجه خاص امام به فرزندشان "احمد"، گمان داشتند که او جانشین و امام بعدی است؛ لذا با او در اطاعت و پیروی بیعت نمودند.
احمد بن موسی (ع)، پس از بیعت مردم، بر منبر رفتند و فرمودند:
اَیُّهَا النّاسُ كَما أنَّكُمْ جمیعاً فی بَیْعَتی فَإنّی فی بَیْعَةِ اَخی عَلِیِّ بنِ مُوسَی الرِّضا علیه السلام وَ اعْلَمُوا اَنَّهُ الإِمامُ وَ الْخَلیفَةُ مِنْ بَعْدِ أبی وَ هُوَ وَلِیُّ اللهِ وَ الْفَرْضُ عَلَیَّ و عَلَیْكُمْ مِنَ اللهِ وَ رَسَولِهِ طاعَتُهُ، بِكُلِّ ما یَأمُرُنا
ای مردم، هم چنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کرده‌اید، بدانید که من خود، در بیعت برادرم علی بن موسی(ع) هستم. او پس از پدرم، امام و خلیفه بحق و ولی خداست. از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم. سپس در فضایل امام رضا (ع) سخن گفتند و بعد بیرون آمده و پیشاپیش مردم حرکت نمودند و به خدمت امام رضا (ع) رسیدند و با‌ایشان بیعت نمودند.
امام رضا (ع)، پس از بیعت‌ایشان و همراهان، در حق وی دعا نموده و فرمودند:
«هم چنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد» (بحارالانوار، مجلسی، ج۴۸، ص۳۰۸)
۲- حکیمه خاتون یکی از محدثین (ازمیان بانوان محدث) و بویژه درنقل روایت از امام رضا(ع)بود
كلینى، به اسناد خویش از محمّد بن جَحْرَش، از حكیمه دختر موسى علیه السلام روایت مى كند كه گفت
رَأیْتُ الرِّضا علیه السلام واقِفا عَلى بابِ بَیْتِ الْحَطَبِ وَهُوَ یُناجى وَلَسْتُ أرى أحَدا، فَقُلْتُ یا سَیِّدى لِمَنْ تُناجى؟ فَقالَ هذا عامِرٌ الزَّهرائِى أتانى یَسْألُنى وَیَشْكو إلَىَّ، فَقلْتُ یا سَیِّدى اُحِبُّ أنْ أسْمَعُ كلامه. فقال لى انّك اِن سمعت به جُمعت سنةً فقلت یا سیّدى اُحبُ أن أسمع كلامه، ف
َقالَ لى اِسْمَعى، فَاسْتَمِعْتُ فَسَمِعْتُ شِبْهَ الصَّفیرِ وَرَكِبَتْنى الْحُمّى فَحُمِمْتُ سَنَةً – الکافیج۱ص۳۹۵ح۴۵
روزی امام رضا(ع) را دیدم کنار درب هیزم‌خانه(آشپزخانه)‌ایستاده و آهسته سخن می‌گوید و من فرد دیگری را نمی‌‏ دیدم! از‌ایشان پرسیدم:‌ای آقای من با چه کسی آهسته سخن می‌گویید؟ امام(ع) فرمود؛ این عامر زهرایی (ظاهراً یکی از جنیان) است که نزد من آمده، وچیزی ازمن می‌پرسد و درد دل می‌کند. به‌ایشان گفتم: من هم دوست دارم سخن او را بشنوم.
امام(ع) فرمود: اگرتو سخنش را بشنوی، (تحملش را نخواهی داشت) و یک‌سال تب می‌کنی مریض می‌شوی).
دوباره از‌ایشان خواستم که صدای وی را بشنوم؛ امام(ع) نیزقبول فرمود. من گوش دادم و صدایی مانند سوت شنیدم و تا یک‌سال تب مرا گرفت.
۳- همچنین حکیمه خاتون هنگام تولد امام جواد(ع) درکنار مادر آن حضرت و یکی از شاهدین تولد و نیز راوی برخی کرامات هنگام تولد امام جواد(ع) بود.
کتاب شریف الثاقب فی المناقب ابی جعفر محمدبن علی الطوسی معروف بابن حمزه جلد۱صفحه۵۰۴ عنوان باب الباب الثانی عشر فی بیان ظهور آیاته فیما كلم (محمدعلی الجواد) فی المهد نقل می‌کند.
عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُبَیْدَةَ، عَنْ حَكِیمَةَ بِنْتِ مُوسَى عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَتْ لَمَّا حَضَرَتْ وِلاَدَةُ اَلْخَیْزُرَانِ أَدْخَلَنِی أَبُو اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ إِیَّاهَا بَیْتاً، وَ أَغْلَقَ عَلَیْنَا اَلْبَابَ وَ اَلْقَابِلَةُ مَعَنَا فَلَمَّا كَانَ فِی جَوْفِ اَللَّیْلِ اِنْطَفَأَ اَلْمِصْبَاحُ فَاغْتَمَمْتُ لِذَلِكَ، فَمَا كَانَ بِأَسْرَعَ أَنْ بَدَرَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَأَضَاءَ اَلْبَیْتُ نُوراً فَقُلْتُ لِأُمِّهِ: قَدْ أَغْنَاكَ اَللَّهُ عَنِ اَلْمِصْبَاحِ.
فَقَعَدَ فِی اَلطَّسْتِ وَ قَبَضَ عَلَیْهِ وَ عَلَى جَسَدِهِ شَیْءٌ رَقِیقٌ شِبْهُ اَلتَّوْرِ فَلَمَّا أَنْ أَصْبَحْنَا جَاءَ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَوَضَعَهُ فِی اَلْمَهْدِ، وَ قَالَ لِی؛ «اِلْزَمِی مَهْدَهُ»
قَالَتْ؛ فَلَمَّا كَانَ اَلْیَوْمُ اَلثَّالِثُ رَفَعَ بَصَرَهُ إِلَى اَلسَّمَاءِ ثُمَّ لَمَحَ یَمِیناً وَ شِمَالاً، ثُمَّ قَالَ؛ «أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیكَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ». فَقُمْتُ رَعِدَةً فَزِعَةً، فَأَتَیْتُ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ؛ رَأَیْتُ عَجَباً! فَقَالَ؛ «وَ مَا اَلَّذِی رَأَیْتَ؟
فَقُلْتُ؛ هَذَا اَلصَّبِیُّ فَعَلَ اَلسَّاعَةَ كَذَا وَ كَذَا! قَالَتْ، فَتَبَسَّمَ اَلرِّضَا عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ وَ قَالَ«مَا تَرَیْنَ مِنْ عَجَائِبِهِ أَكْثَرُ
یعنی وقتی برای تولد حضرت جواد(ع) به بالین مادرش خیزران رفتم، حضرت رضا(ع) به من فرمود: هنگام ولادتش حضور داشته باش و به همراه خیزران و قابله‌اش وارد اتاقی شوید.
سپس چراغی برای ما گذاشت و در را بر روی ما بست. هنگامی که درد زایمان به سراغ خیزران آمد، روبروی او تشتی بود، اما چراغ خود بخود خاموش شد و من از خاموش‌شدن چراغ (در آن وقتی که لازمش داشتیم) ناراحت شدم. در همین گیر و دار بودیم که احساس کردم که امام جواد(ع) داخل تشت است و روی بدنش چیز نازکی شبیه جامه قرار دارد و نورش می‌درخشد، به طوری که اتاق را روشن کرده است و ما با همان نور او را دیدیم. من فوراً او را برداشتم و روی دامن داده، آن روکش نازک را از بدنش گرفتم. در همین هنگام که کار زایمان تمام شده بود، برادرم امام رضا(ع) درب را باز کرد و وارد اتاق شد و فرزندش را گرفت و در گهواره گذاشت و به من فرمود: حکیمه! کنار گهواره او باش
حکیمه نقل می‌کند که در روز سوم تولدش بود که { امام جواد(ع)}چشم به طرف آسمان گشود و شهادتین را گفت. من با نگرانی نزد برادرم رفته و گفتم که چیز‌های شگفت‌آوری از این نوزاد می‌بینم! امام فرمود: مثلاً چه چیزی؟ من هم آن رخدادرابرایش نقل کردم. امام به من فرمود: آنچه بعد‌ها از شگفتی‌های او خواهید دید، بسیار بیشتر از این خواهد بود
۴- درتکریم وگستره‌زا ئرین این با نو ونیز درخصوص محل دفنشان آمده است؛ زیارتگاهی در جنوب گچساران وجود دارد که منتسب به این بانوی باکرامت می‌باشد. این امامزاده پر آوازه و صاحب جلال نه تنها در گچساران و شهرستان‌های اطراف، بلکه در ایران و حوزه‌های شیعه نشین خلیج فارس از جمله: کویت، بحرین، امارات، قطر و کشور‌هایی نظیر لبنان، عراق، عربستان، سوریه و...
از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و هر ساله تعداد زیادی از مشتاقان، ارادتمندان و شفاخواهان، مهمان این بانوی بهشتی می‌شوند تا ساعاتی چند در این فضای روحانی به سر برند و از برکات وجود آن گوهر گرانمایه بهره‌مند گردند
۵- بعضی نسبت به تعدد نام حکیمه خاتون‌ها وصحت این مزارشریف تردید کردند ولذا تاریخ به طورمستند وبه شهادت علمای رجال ومورخین شیعه دو حکیمه خاتون تأیید و نقل کرده است.
یکی حکیمه خاتون دخترموسی ابن جعفر که هنگام تولد امام جواد(ع) حضورداشت و سه امام{پدر-امام موسی ابن جعفر- امام رضا و امام جواد} را درک کرد.
۶- نام دیگری برای این بانو ذکرشد تحت عنوان فاطمه وسطی و درکتاب «فاطمه اُخری» نوشته محمد مهدی فقیه محمدی جلالی آمده است؛ که حکیمه خاتون را نیز فاطمه وسطی می‌گویند وایشان با گروهی از برادر زادگان و برادر خود احمد بن موسی (حضرت شاهچراغ که ظاهراً می‌خواهد بگوید برادر مادری این بانو است)بعد از وفات حضرت معصومه وشهادت امام رضا (ع)راهی مناطق جنوب غربی ایران شدند.
جمعی براین عقیده‌اند كه این كاروان با عبور از اَرجان واز آنجا به شهربندری باستین وارد شهر متروكه 'میشان' كه تنگه‌ای عظیم وامن داشته شده‌اند.
حضرت حكیمه خاتون كه سخت بیماربوده درهمین تنگه كه جوابگوی اُتراق واسكان موقت بیش از چند هزارنفربوده دار فانی را وداع گفته{اگرچه بعضی معتقدندبه شهادت رسید} وپس از طی مسافتی در محل كوهستان زرد كوه بهبهان بنابه دستور بردارشان احمد بن موسی (ع)تدفین شده‌اند{شبیه نحوه حضورحضرت معصومه-س- دراَوه ساوه ومریضی یاشهادت وآمدن به قم درمحله بیت النوروبعد دفن درمحل فعلی}
به گفته مؤلفان وگردآوردندگان این كتاب ومقالات منابعی چون: {سفینه البحار شیخ عباس قمی ج ۱ ص ۱۹۴، كشف الغمه ج ۲ص۲۳۶، تذكره الخواص ص۳۵، عمده الطالب ص۱۹۶، ریاحین الشریعه ج ۴ ص۱۴۹، تحفه العالم ج ۲ ص ۲۳ ریالالفصوال المهمنه ص۲۳۶، مطالب السول ج ۲ ص۲۳۶، اعیان الشیعه ج ۴ ق۲/۸۱، النوار النعمانیه ج ۱ ص۳۸۰، تاریخ الائمه ص۲۰، اللمستجار ص۱۴۴ وتاریخ قم ص۱۹۹ و..... }مهمترین اسناد تاریخی هستند كه همه موید دفن بی‌بی حكیمه درگچساران است كه آیت الله گودرزی بروجردی به نقل از آقا سید محمد علی سعادت بهبهانی در گزارشی به سازمان اوقاف این منابع را كه به مرقد حضرت بی‌بی حكیمه اشاره كرده و آورده است
درهمین رابطه نیز بعضی پژوهشگران درکتاب نگاهی گذرا به زندگی بی‌بی حکیمه نقل کردند، بیست وهفت(۲۷) امامزاده بنام‌های حلیمه وحكیمه درسطح كشور وخارج از كشور داریم
و امام موسی كاظم دارای چهار فرزند دختر به نام فاطمه هستند یکی فاطمه کبری{حضرت معصومه-س- مدفون درقم} ویکی فاطمه صغری هم که به بی‌بی هیبت مشهور است که درآدربایجان شوروی درجنوب بادكوبه مدفون است. وایشان فاطمه وسطی معروف به حکیمه خاتون هستند که درمنطقه‌ای به همین نام ودرگچساران مدفون هستند وچهارمین فاطمه هم معروف است به فاطمه آخری که در رشت مدفون است. اگرچه فاطمه ستی نیز دراصفهان مورد استاند بعضی دیگر ازپژوهشگران است.
۷- سخن مستند وا ظهارنظر قطعی از استاد علم الانساب گواهی دیگری است درخصوص این بانوی باکرامت
ولذا بعداز مرجع بزرگ شیعه آیت الله العظمی مرعشی نجفی درعلم انساب جانشین و صاحب این کرسی، حجت الاسلام سیدمهدی رجایی که رئیس پژوهشكده انساب سادات است که‌ایشان دراین خصوص گفتند:
امامزاده بی‌بی حكیمه مدفون در خاك گچساران دختر بلافصل موسی بن جعفر(ع) است. ولذا سند ومدركی مبنی براینكه دختران امام موسی كاظم به سمت جمهوری آذربایجان رفته باشد وجود ندارد ومطابق مسیری كه حضرت امام رضا(ع) به سمت خراسان حركت كرده همین مسیر برای حركت گچساران برای خواهران وبرادران‌ایشان عقلانی‌تر ومنطقی تراست. ‌ایشان نیز افزودند احتمالاً ا ما مزاده‌ای كه درباكو مدفون است از نوادگان موسی بن جعفر(ع)است یعنی دختربلافصل امام نمی‌باشد.
۸- جمع‌بندی نکات بیان شده تاکنون
۱=این بانو فرزند بلا فصل امام موسی ابن جعفر(ع) وواجب التکریم ولازم الزیاره است
۲= خواهر امام رضا(ع)، حضرت معصومه(س) واحمدابن موسی{شاه چراغ(ع)} است
۳= محدثه واز اصحاب امام رضا(ع) ونیز شاهد تولد وکرامات امام جواد(ع) است
۴= سه امام{موسی ابن جعفر- امام رضاد- امام جوادعلیهم السلام} را درک نموده است
۵= پس از حضورامام رضا(ع) درایران مثل سایربرادروخواهران وعموزاده‌ها همراه برادرشان باجمع کثیری از سادات ازمسیرخوزستان به سمت شیراز درحرکت بودند ودراین محل یامریض شد ویا به شهادت رسید ولی توسط برادرشان احمدابن موسی دفن شدند
۶= زائران این بانو علاوه براستان‌های همجواروسراسرایران بسیاری از دیگرکشور‌ها بویژه کشور‌های عربی است { ازجمله کویت، بحرین، امارات، قطر و کشور‌هایی نظیر لبنان، عراق، عربستان، سوریه و... }
۷= برای این بانو دونام ذکرکرده‌اند حکیمه خاتون ویا فاطمه وسطی
۸= تنها مكانی كه بیشترین داده‌های موجود درباره آن در تذكره‌ها وكتب دینی ونیز رسائل تاریخی مطرح شده شهرستان گچساران است كه حرم مطهر بی‌بی حكیمه (س) بنت موسی ابن جعفر(ع) در آن می‌باشد.
جمع‌آوری کننده: خیرالله غفوری دوست
۲۳ -۹ -۱۴۰۲
نام شما

آدرس ايميل شما

Iran, Islamic Republic of
السلام علیک یا حضرت بی بی حکیمه
Iran, Islamic Republic of
یا حضرت بی بی حکیمه
Czech Republic
یا بی حکیمه
گدای در خانه بی بی حکیمه
Iran, Islamic Republic of
سلام و تحیت. تشکر از اطلاعات مفیدی که جمع آوری کردید. حقا و انصافا قابل تقدیر است اما چه نیکوتر که یک کارگروهی در حوزه علمیه استان با همکاری سازمان تبلیغات و نهادهای دیگر تشکیل دهند و از متخصصین علم انساب و علم رجال و فقه از قم دعوت کنند و تمامی منابع شیعی را راجع به این بانوی جلیل القدر بررسی و نتایج این پژوهش جامع را در قالب کتابی عام فهم، مستند و مستدل منتشر کنند تا ان شاالله کمکی باشد به معرفی هر چه بهتر ابعاد شخصیتی آن بانوی بزرگوار و والامقام.
ادغام رشته‌های «تجربی»، «ریاضی» و «انسانی»؟

ادغام رشته‌های «تجربی»، «ریاضی» و «انسانی»؟

معاون آموزش متوسطه وزیر آموزش و پرورش، گفت: ادغام رشته‌های شاخه نظری در حال بررسی کارشناسی ...
زخم کهنه تورم

زخم کهنه تورم

تورم دو‌رقمی سال‌های زیادی از نیم‌قرن گذشته گریبان اقتصاد کشور را گرفته و گاه ایران را ...
متهمان چای «دبش» کجایند؟

متهمان چای «دبش» کجایند؟

در جدول پیوست مشخص است که میزان ارز اختصاص یافته به گروه صنعتی دبش طی سال‌های ۱۳۹۷ تا ...
1