تاریخ انتشار
پنجشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۰۰:۰۴
کد مطلب : ۴۹۰۰۴۳
کبنا بررسی کرد
نقدهای بیمحابا نشاندهنده وجود شرایط آنومیک در کهگیلویه و بویراحمد است / چرا انتشار یک سند از معافیت سربازی اینچنین واکنش به وجود آورد؟ / توسعهیافتگی نه از مسیر خودزنی، بلکه تنها در آرامش به دست میآید
۲
کبنا ؛در شرایطی که این روزها در آن قرار گرفتهایم، به دلیل غبارآلودگی و آنومیک شدن فضای اجتماعی، بعضا شاهد انتقادات بیمحابا و بیهدفی هستیم که هیچ نامی بهجز پاک کردن صورت مسأله توسعهنیافتگی برای کهگیلویه و بویراحمد نمیتوان بر آن نهاد.
به گزارش کبنا، فضای سیاسی کشور و به تبع آن استان کهگیلویه و بویراحمد در حال حاضر در دوران گذار قرار دارد. گذار از یک نظم به نظمی دیگر که پس از حادثه بالگرد ریاست جمهوری و انتقال قدرت از دولت سیزدهم به دولت چهاردهم رخ داده است. همانطور که امیل دورکیم جامعهشناس معتقد است در دوران گذار، نظم پیشین متزلزل شده و نظم جدیدی نیز هنوز جایگزین آن نشده است. در چنین شرایطی برخی از قاعدههای مرسوم به هم میریزند. حال در کهگیلویه و بویراحمد بیش از هر زمان شاهد پیامدهای دوران گذار هستیم. اصلیترین پیامدی که جامعهشناسانی همچون دورکیم و مرتن برای دوران گذار مطرح کردهاند، آنومی یا نابهنجاری است. یکی از مهمترین نمودهای آنومی در استان، رو کردن اسنادی زیرخاکی است که عدهای ناشناس با آن میخواهند زمین و زمان را بزنند. این در حالی است که اگر شرایط عادی بود، امکان چنین اتفاقاتی بسیار اندک میشد.
سید علی احمدزاده استاندار کنونی کهگیلویه و بویراحمد که روزی لقب پرتلاشترین و پیگیرترین استاندار کشور را گرفته بود، این روزها ناملایماتیهایی را تحمل میکند که در شرایط نرمال حتی تصور آن را نیز نمیکرد. البته تیغ انتقادات فقط به سوی احمدزاده نشانه نرفته و هر کسی از این آب گلآلود به دنبال ماهی گرفتن است و هر آنکه فکر میکند میتواند پستی بگیرد، طوفان به راه انداخته و با انتشار لیستهای مدیران، خود را بهعنوان گزینه مدیری و مدیرکلی جا میاندازد.
گویا این افراد در فکر این نیستند که شرایط دوران گذار پایدار نیست و تا ماههای آینده ثبات به نظام اداری کشور و استان بازمیگردد. تنها در آرامش است که میتوان استان کهگیلویه و بویراحمد را از بنبست توسعهنیافتگی رهانید. به هر حال دیر یا زود این شرایط تمام میشود. اما ذکر نکاتی اینجا ضروریست که در صورت عدم توجه به آنها نمیتوان امیدی به توسعه استان داشت.
روزی که احمدزاده به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد، اسامی زیادی از طرف جریان سیاسی مطرح میشد اما هیچکدام از آن اسامی نتوانستند این جایگاه را به دست آورند. بالاخره احمدزاده استاندار شد. همان روزها همین گروههایی که امروز از او اعلام برائت میکنند به هر طریقی و به هر دری میزدند که که راه نفوذی برای ارتباط با او پیدا کنند تا شاید از آن طریق به نان و نوا و نامی برسند. حتی تا پیش از ۳۰ اردیبهشت نیز همین رویه ادامه داشت. تازه بیشتر از آن، تا پیش از اعلام نتایج انتخابات نیز هنوز عده زیادی از این منتقدان پاشنه درب استانداری را از جا کنده بودند تا با احمدزاده ارتباطی بگیرند. اما همین که دولت عوض شد و رئیس جمهور با رویکرد جدیدی بر سر کار نشست، نگاه به احمدزاده نیز تغییر کرد. بر همین اساس میتوان چنین نتیجهگیری کرد که بخش زیادی از انتقاداتی که چپ و راست به احمدزاده میشود نه انتقاداتی راستین، بلکه نوعی از بازی و جنگ قدرت است.
انتشار یک سند از معافیت فرزند احمدزاده در این روزها را بر اساس همین منطق میتوان تبیین کرد. فارغ از اینکه فرزند استاندار به درستی و یا با رانت معاف شده باشد، انتشار آن در روزهای اخیر، نشان از طمعخواهی عدهای سودجو دارد که به هر قیمتی میخواهند تیم مدیریتی دولت سیزدهم در استان را ناکارآمد جلوه دهند. اما بازگردیم که صحت و درستی سند. در سند معافیت سربازی، علت معافیت، نیاز به مراقبت پدر ذکر شده است. اصولا یکی از دلایل معافیتهای سربازی همین است که فرزند بزرگتر کفالت پدر را بر عهده میگیرد. پدر در هر حالت جسمی و خدمتی هم که باشد، قانون این اجازه را داده که یکی از فرزندان از او مراقبت کند. این رویه نه تنها در مورد یک فرد از کار افتاده، بلکه در مورد مدیران، فرمانداران، استانداران و حتی وزرا نیز صدق میکند. در دولت دوازدهم فرزند آیتالله جنتی نیز با زبان و عباراتی دیگر همین موضوع را در مورد پدر خود نیز تأیید کرده بود. حالا اگر قرار است انتقادی صورت بگیرد، نه به استاندار، بلکه باید به رویهها باشد. بنابراین از این نظر نمیتوان به هیچیک از افرادی که از این طریق معافیت خدمت از سربازی دریافت کردهاند نقدی وارد کرد. کمااینکه اغلب جوانان اگر راهی پیش رویشان باشد با تمام قدرت برای معافیت خود از آن استفاده میکنند.
نمیتوان یک سند را پتکی کرد و بر سر استفادهکنندهاش کوبید. این نهایت بیانصافی است که اینچنین به بدرقه استانداری پرداخت که بسیاری از پروژههای ریز و درشت این استان در دوران مدیریت او به بهرهبرداری رسیدند. احمدزاده در بدترین حالت نیز درب اتاقش را به روی عموم مردم باز گذاشت و مطالباتشان را میشنید.
با پیگیریهای بسیار معاون اجرایی رئیس جمهور را از استان خوزستان به کهگیلویه و بویراحمد آورد تا شرایط پیش از سفر رئیس جمهورا را مهیا کند. سد چمشیر و کارخانه قند یاسوج در دوران استانداری او افتتاح شده و به چرخه تولید بازگشتند. جاده دهدشت در همین سفر دوم رئیس جمهور افتتاح شد. پروژههای آبرسانی با پیگیریهای احمدزاده به نتیجه رسیدند. مخالفت با سد خرسان نخستین بار توسط او در جلسات استانداری طرح شد. تجهیز نسبی مقابله با آتشسوزی در همین دوران رخ داد. فاصله مردم و مدیران در دوران احمدزاده کاهش یافت و صدها مورد ریز و درشت دیگر که این یادداشت مجال پرداختن به همه آنها را ندارد.
اما واضح است که نمیتوان انتظار داشت یک استاندار در نقش پیامبر ظاهر شده و با خرق عادت دست به معجزه بزند و به یکباره تمام ناکارآمدیها را کنار بزند بهگونهای که اثری از فساد باقی نماند. این یک خیال خام و غیرعلمی و غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم فساد ریشهکن شود. چرا که در آزادترین و دموکراتیکترین جوامع نیز نشانههای بسیاری از ناکارآمدی و فساد سازمانی و اداری وجود دارد، چه رسد به کهگیلویه و بویراحمد که حتی نیمقرن نیز سابقه ندارد. بنابراین نباید از یک شخصیت نخست قدیس ساخت و سپس او را به دلیل توقعات غیرمنطقی اینچنین بیرحمانه نقد کرد. مسأله شخص احمدزاده نیست. این مسأله در کهگیلویه و بویراحمد بسیار ریشهدارتر از اینهاست. اگر سیدعلی احمدزاده نبود و هر کس دیگری هم جای او بود اینچنین با ناملایمتی روبهرو میشد. چرا که کیش شخصیت در کهگیلویه و بویراحمد قدمتی بسیار بیشتر از عمر شهرنشینی دارد. در اینجا اول قدیس میشوی و سپس در یک چشمبرهمزدن مورد تکفیر قرار میگیری.
نمونههای دیگر نیز از چنین منطقی وجود دارد. بسیاری اوقات دیده میشود فرزند یک مدیر تنها به دلیل اینکه پدرش مسئول است مورد انتقاد قرار میگیرد. پدیدهای که با اصل آزادی، استقلال و احترام به تمامیت انسانی کاملا در تضاد است. چنانچه فردی بهخاطر اینکه در خانوادهای دارای مسئولیت سیاسی به دنیا آمده باشد، بخواهد سبک زندگی خاص خودش را داشته باشد، نباید مورد انتقاد قرار گیرد. هیچ دین و آئینی نیز رفتاری خلاف این را نمیپذیرد. اما متأسفانه در شرایط دوران گذار که منجر به آنومی میشود، بسیاری از این اصول اولیه انسانی فراموش میشود. واکنش غلامرضا تاجگردون به انتشار سند معافیت سربازی فرزند استاندار نیز از همین زوایه قابل فهم است. تاجگردون که شرایط را درک کرده و میداند پیامدهای دوران گذار چیست با دعوت به آرامش و برادری نوشت: «انتظار دارم برای آرامش استان و مردم از ادامه این اتفاقات خودداری فرموده و فضا را برای برادری و تعامل بیشتر فراهم سازید». سازمان وظیفه عمومی فراجا در اطلاعیهای اعلام کرد؛ مستندات پرونده معافیت فرزند استاندار کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفت و شبهه وارد شده صحت نداشته و مورد تأیید این سازمان نیست و این نشان دهنده این است که گاهی نقدها شتابزده و بدون تحقیق و تفحص انجام میگیرد.
این روزها به پایان میرسند. بسیاری از مدیران تغییر میکنند، ممکن است احمدزاده نیز برود و یا حتی برای مدتی ابقا شود. به هر حال چرخه تغییر مدیران وجود دارد. اما اگر قرار است کهگیلویه و بویراحمد تغییر کند، با نگاه صفر و صدی و سیاه و سفید نمیتوان به برونرفت از توسعهیافتگی حتی اندیشید. نگاه توسعهمحور طیفی است و صفر و صد نیست. احمدزاده اگر ناکارآمدیهایی داشت، حتما مزایایی نیز برای کهگیلویه و بویراحمد داشته است. نقد بیمحابای مدیران، تنها پاک کردن صورت مسأله است و به حل مسائل کوچکترین کمکی نمیکند.
به گزارش کبنا، فضای سیاسی کشور و به تبع آن استان کهگیلویه و بویراحمد در حال حاضر در دوران گذار قرار دارد. گذار از یک نظم به نظمی دیگر که پس از حادثه بالگرد ریاست جمهوری و انتقال قدرت از دولت سیزدهم به دولت چهاردهم رخ داده است. همانطور که امیل دورکیم جامعهشناس معتقد است در دوران گذار، نظم پیشین متزلزل شده و نظم جدیدی نیز هنوز جایگزین آن نشده است. در چنین شرایطی برخی از قاعدههای مرسوم به هم میریزند. حال در کهگیلویه و بویراحمد بیش از هر زمان شاهد پیامدهای دوران گذار هستیم. اصلیترین پیامدی که جامعهشناسانی همچون دورکیم و مرتن برای دوران گذار مطرح کردهاند، آنومی یا نابهنجاری است. یکی از مهمترین نمودهای آنومی در استان، رو کردن اسنادی زیرخاکی است که عدهای ناشناس با آن میخواهند زمین و زمان را بزنند. این در حالی است که اگر شرایط عادی بود، امکان چنین اتفاقاتی بسیار اندک میشد.
سید علی احمدزاده استاندار کنونی کهگیلویه و بویراحمد که روزی لقب پرتلاشترین و پیگیرترین استاندار کشور را گرفته بود، این روزها ناملایماتیهایی را تحمل میکند که در شرایط نرمال حتی تصور آن را نیز نمیکرد. البته تیغ انتقادات فقط به سوی احمدزاده نشانه نرفته و هر کسی از این آب گلآلود به دنبال ماهی گرفتن است و هر آنکه فکر میکند میتواند پستی بگیرد، طوفان به راه انداخته و با انتشار لیستهای مدیران، خود را بهعنوان گزینه مدیری و مدیرکلی جا میاندازد.
گویا این افراد در فکر این نیستند که شرایط دوران گذار پایدار نیست و تا ماههای آینده ثبات به نظام اداری کشور و استان بازمیگردد. تنها در آرامش است که میتوان استان کهگیلویه و بویراحمد را از بنبست توسعهنیافتگی رهانید. به هر حال دیر یا زود این شرایط تمام میشود. اما ذکر نکاتی اینجا ضروریست که در صورت عدم توجه به آنها نمیتوان امیدی به توسعه استان داشت.
روزی که احمدزاده به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد، اسامی زیادی از طرف جریان سیاسی مطرح میشد اما هیچکدام از آن اسامی نتوانستند این جایگاه را به دست آورند. بالاخره احمدزاده استاندار شد. همان روزها همین گروههایی که امروز از او اعلام برائت میکنند به هر طریقی و به هر دری میزدند که که راه نفوذی برای ارتباط با او پیدا کنند تا شاید از آن طریق به نان و نوا و نامی برسند. حتی تا پیش از ۳۰ اردیبهشت نیز همین رویه ادامه داشت. تازه بیشتر از آن، تا پیش از اعلام نتایج انتخابات نیز هنوز عده زیادی از این منتقدان پاشنه درب استانداری را از جا کنده بودند تا با احمدزاده ارتباطی بگیرند. اما همین که دولت عوض شد و رئیس جمهور با رویکرد جدیدی بر سر کار نشست، نگاه به احمدزاده نیز تغییر کرد. بر همین اساس میتوان چنین نتیجهگیری کرد که بخش زیادی از انتقاداتی که چپ و راست به احمدزاده میشود نه انتقاداتی راستین، بلکه نوعی از بازی و جنگ قدرت است.
انتشار یک سند از معافیت فرزند احمدزاده در این روزها را بر اساس همین منطق میتوان تبیین کرد. فارغ از اینکه فرزند استاندار به درستی و یا با رانت معاف شده باشد، انتشار آن در روزهای اخیر، نشان از طمعخواهی عدهای سودجو دارد که به هر قیمتی میخواهند تیم مدیریتی دولت سیزدهم در استان را ناکارآمد جلوه دهند. اما بازگردیم که صحت و درستی سند. در سند معافیت سربازی، علت معافیت، نیاز به مراقبت پدر ذکر شده است. اصولا یکی از دلایل معافیتهای سربازی همین است که فرزند بزرگتر کفالت پدر را بر عهده میگیرد. پدر در هر حالت جسمی و خدمتی هم که باشد، قانون این اجازه را داده که یکی از فرزندان از او مراقبت کند. این رویه نه تنها در مورد یک فرد از کار افتاده، بلکه در مورد مدیران، فرمانداران، استانداران و حتی وزرا نیز صدق میکند. در دولت دوازدهم فرزند آیتالله جنتی نیز با زبان و عباراتی دیگر همین موضوع را در مورد پدر خود نیز تأیید کرده بود. حالا اگر قرار است انتقادی صورت بگیرد، نه به استاندار، بلکه باید به رویهها باشد. بنابراین از این نظر نمیتوان به هیچیک از افرادی که از این طریق معافیت خدمت از سربازی دریافت کردهاند نقدی وارد کرد. کمااینکه اغلب جوانان اگر راهی پیش رویشان باشد با تمام قدرت برای معافیت خود از آن استفاده میکنند.
نمیتوان یک سند را پتکی کرد و بر سر استفادهکنندهاش کوبید. این نهایت بیانصافی است که اینچنین به بدرقه استانداری پرداخت که بسیاری از پروژههای ریز و درشت این استان در دوران مدیریت او به بهرهبرداری رسیدند. احمدزاده در بدترین حالت نیز درب اتاقش را به روی عموم مردم باز گذاشت و مطالباتشان را میشنید.
با پیگیریهای بسیار معاون اجرایی رئیس جمهور را از استان خوزستان به کهگیلویه و بویراحمد آورد تا شرایط پیش از سفر رئیس جمهورا را مهیا کند. سد چمشیر و کارخانه قند یاسوج در دوران استانداری او افتتاح شده و به چرخه تولید بازگشتند. جاده دهدشت در همین سفر دوم رئیس جمهور افتتاح شد. پروژههای آبرسانی با پیگیریهای احمدزاده به نتیجه رسیدند. مخالفت با سد خرسان نخستین بار توسط او در جلسات استانداری طرح شد. تجهیز نسبی مقابله با آتشسوزی در همین دوران رخ داد. فاصله مردم و مدیران در دوران احمدزاده کاهش یافت و صدها مورد ریز و درشت دیگر که این یادداشت مجال پرداختن به همه آنها را ندارد.
اما واضح است که نمیتوان انتظار داشت یک استاندار در نقش پیامبر ظاهر شده و با خرق عادت دست به معجزه بزند و به یکباره تمام ناکارآمدیها را کنار بزند بهگونهای که اثری از فساد باقی نماند. این یک خیال خام و غیرعلمی و غیرمنطقی است که انتظار داشته باشیم فساد ریشهکن شود. چرا که در آزادترین و دموکراتیکترین جوامع نیز نشانههای بسیاری از ناکارآمدی و فساد سازمانی و اداری وجود دارد، چه رسد به کهگیلویه و بویراحمد که حتی نیمقرن نیز سابقه ندارد. بنابراین نباید از یک شخصیت نخست قدیس ساخت و سپس او را به دلیل توقعات غیرمنطقی اینچنین بیرحمانه نقد کرد. مسأله شخص احمدزاده نیست. این مسأله در کهگیلویه و بویراحمد بسیار ریشهدارتر از اینهاست. اگر سیدعلی احمدزاده نبود و هر کس دیگری هم جای او بود اینچنین با ناملایمتی روبهرو میشد. چرا که کیش شخصیت در کهگیلویه و بویراحمد قدمتی بسیار بیشتر از عمر شهرنشینی دارد. در اینجا اول قدیس میشوی و سپس در یک چشمبرهمزدن مورد تکفیر قرار میگیری.
نمونههای دیگر نیز از چنین منطقی وجود دارد. بسیاری اوقات دیده میشود فرزند یک مدیر تنها به دلیل اینکه پدرش مسئول است مورد انتقاد قرار میگیرد. پدیدهای که با اصل آزادی، استقلال و احترام به تمامیت انسانی کاملا در تضاد است. چنانچه فردی بهخاطر اینکه در خانوادهای دارای مسئولیت سیاسی به دنیا آمده باشد، بخواهد سبک زندگی خاص خودش را داشته باشد، نباید مورد انتقاد قرار گیرد. هیچ دین و آئینی نیز رفتاری خلاف این را نمیپذیرد. اما متأسفانه در شرایط دوران گذار که منجر به آنومی میشود، بسیاری از این اصول اولیه انسانی فراموش میشود. واکنش غلامرضا تاجگردون به انتشار سند معافیت سربازی فرزند استاندار نیز از همین زوایه قابل فهم است. تاجگردون که شرایط را درک کرده و میداند پیامدهای دوران گذار چیست با دعوت به آرامش و برادری نوشت: «انتظار دارم برای آرامش استان و مردم از ادامه این اتفاقات خودداری فرموده و فضا را برای برادری و تعامل بیشتر فراهم سازید». سازمان وظیفه عمومی فراجا در اطلاعیهای اعلام کرد؛ مستندات پرونده معافیت فرزند استاندار کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفت و شبهه وارد شده صحت نداشته و مورد تأیید این سازمان نیست و این نشان دهنده این است که گاهی نقدها شتابزده و بدون تحقیق و تفحص انجام میگیرد.
این روزها به پایان میرسند. بسیاری از مدیران تغییر میکنند، ممکن است احمدزاده نیز برود و یا حتی برای مدتی ابقا شود. به هر حال چرخه تغییر مدیران وجود دارد. اما اگر قرار است کهگیلویه و بویراحمد تغییر کند، با نگاه صفر و صدی و سیاه و سفید نمیتوان به برونرفت از توسعهیافتگی حتی اندیشید. نگاه توسعهمحور طیفی است و صفر و صد نیست. احمدزاده اگر ناکارآمدیهایی داشت، حتما مزایایی نیز برای کهگیلویه و بویراحمد داشته است. نقد بیمحابای مدیران، تنها پاک کردن صورت مسأله است و به حل مسائل کوچکترین کمکی نمیکند.
پس پسر وظیفه ای سنگین تر از ی پدر داره .مراقب پدر و استان هردو میتونه باشه