تاریخ انتشار
چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۳۱
کد مطلب : ۴۹۱۰۲۰
کبنا بررسی کرد
استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد و چالشهای پیشرو / اولویتهای رحمانی برای برونرفت کهگیلویه و بویراحمد از توسعهنیافتگی چه باید باشند؟
۱
کبنا ؛بالاخره یدالله رحمانی استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد به عنوان نخستین استاندار دولت چهاردهم معارفه شد. چالشهای متعددی پیش روی او وجود دارد که به نظر میرسد مهمترین آن اصلاح نظام اداری استان باشد.
به گزارش کبنا، پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، تبوتاب تغییر استانداران در کشور و بهویژه کهگیلویه و بویراحمد بالا گرفت. در دو ماه گذشته نامهای بسیاری بهعنوان گزینه استانداری کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد. برخی بر بومیبودن و برخی نیز بر غیربومیبودن استاندار تأکید میکردند، اما بالاخره فردی غیربومی انتخاب شد تا مهر ابطالی بر تمام آن گمانهزنیها باشد. یدالله رحمانی نخستین بار نامش در همین پایگاه خبری مطرح شد اما اغلب گمان میکردند فتاح محمدی گزینهای است که احتمال بیشتری برای استاندار شدنش وجود دارد. محمدی بومی بوده و سابقه معاونت در استانداری کهگیلویه و بویراحمد را داشت. اما رحمانی در لحظات آخر انتخاب شد تا بار دیگر یک فرد غیربومی بر صندلی استانداری تکیه بزند.
تجربه حضور احمدزاده در استانداری کهگیلویه و بویراحمد بهدلیل تمام ناکارآمدیهایی که به دنبال داشت، تصمیمگیران را قانع کرده بود که استاندار بومی نمیتواند در بستر استان اقدامات اثرگذاری از خود بر جای بگذارد. مدیریت قومی و طایفهای احمدزاده از همان روزهای نخست حضورش در استان خود را نشان داد. در همان جلساتی که با اقوام و طوایف داشت نشان داد به طوایف اهمیت زیادی میدهد. این در حالی است که انتظار میرفت پروژهها و نیازمندیهای کهگیلویه و بویراحمد اولویت داشته باشند. جابهجایی سنگ وسط جاده، گریههای بیاثر احمدزاده و ژست دلسوزانهاش در حالی صورت گرفت که در نهایت کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۴۰۰ نسبت به ۱۴۰۳ در بسیاری از شاخصها افت چشمگیری داشته است. در این اواخر نیز قائله معافیت و وام چندصدمیلیاردی فرزند استاندار شرایط را به سمتی برد که احمدزاده نخستین استاندار برکنار شده در دولت چهاردهم شود.
رحمانی که حالا رسماً استاندار کهگیلویه و بویراحمد است شرایط سختی را پیش رو دارد. مناسبات سیاسی و منافعی که در روابط و تعاملات سیاسی در استان وجود دارد در روز معارفه رحمانی نمایان شد. مراسم تودیع و معارفه استانداران قدیم و جدید کهگیلویه و بویراحمد در بینظمی و شلوغی غیرقابل پیشبینی برگزار شد تا بار دیگر خاطره معارفه احمدزاده زنده شود. جلسه دیروز بیش از آنکه به تودیع و معارفه شبیه باشد، همچون میتینگ انتخاباتی بود. صدای هلهله و جنس صحبتهای مطرحشده و بهطور کلی فرم و محتوای آن جلسه نشان داد رحمانی چه شرایطی پیش رو دارد.
بسیاری از مدیران و مسئولان دولت سیزدهم که در انتخابات ریاست جمهوری جانب رقیب پزشکیان را گرفته بودند و از همه امکانات دولتی برای پیروزی قالیباف و جلیلی استفاده کرده بودند حالا خود را همسو با گفتمان پزشکیان نشان میدهند و امید دارند از نمد استاندار غیربومی برای خود کلاهی بسازند. بنابراین یکی از چالشهای رحمانی، نوع برخوردش با مدیران دولت سیزدهم است که احمدزاده نیز در جلسه تودیعش به آنها هشدار برکناری را داد. هر چند حب قدرت و جایگاه برخی از مسئولین ناکارآمد را به سمت تغییر رنگ سوق میدهد، اما رحمانی باید با شناخت کاملی نسبت به این افراد رفتار کند. یکی از مهمترین سندها برای شناخت عملکرد مدیران دولت سیزدهم رجوع به آرشیو پایگاههای خبری و خبرگزاریهای استان است که میتواند شناخت دقیقی از عملکرد مدیران به دست دهد. استفاده از مشاوران بیطرف که حب و بغض قومی نداشته باشند نیز باید یکی از ابزارهای اصلی رحمانی برای انتخاب مدیران باشد.
کهگیلویه و بویراحمد از مسائل مختلفی رنج میبرد. مسألهای که این روزها بالا گرفته جدایی مدیریت دنای شمالی است که انتظار میرود رحمانی به این قائله پایان دهد. محیط زیست و منابع طبیعی استان در سالهای گذشته از جوانب مختلف در معرض خطر قرار گرفته است. آتشسوزیهای پیدرپی و کمبود نیرو و تجهیزات برای مقابله با آنها، خطر نابودی بخشی از جنگلهای زاگرس، خطر انقراض برخی از گونههای گیاهی و جانوری و برخورد نامناسب با فعالان محیط زیستی از جمله چالشهای حوزه محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد است. سدهای پرحرفوحدیث، انتقال آب از این استان به استانهای دیگر و سد آبریز از جمله دیگر چالشهای استان هستند که نگاه ویژه رحمانی را میطلبند.
راههای کهگیلویه و بویراحمد از جمله پرچالشترین حوزههای عمرانی استان هستند که با وجود تغییر استانداران مختلف هنوز تغییر چندانی نکردهاند. هر چند احمدزاده و معاونین و مدیرانش مدام از تبدیل کهگیلویه و بویراحمد به یک کارگاه عمرانی بزرگ دم میزدند، حتی اگر ادعایشان درست نیز باشد این استان حالا یک کارگاه عمرانی است نه استانی با جادههای ارتباطی ایمن.
در نهایت مطالبه شهروندان رفتوآمد ایمن در مسیرهای مختلف استان است. آنها صرفا کارگاه نمیخواهند. آنها نتیجه را میبینند و میخواهند.
پلهای بشار که برخی ناقص و برخی نیاز به ایمنسازی دارند نهتنها مشکل ترافیک یاسوج را حل نکردهاند بلکه خود تبدیل به معضلی بزرگتر شدهاند. جاده پاتاوه دهدشت بعد از سه دهه، هنوز تکمیل نشده است. کمربندی یاسوج روزانه جان شهروندان را میگیرد. پروژههای راهسازی آنقدر طول میکشند که فرسوده شده و بعد از سالها از هدف اولیه خود دور میشوند. همان بلایی که بر سر جاده پاتاوه دهدشت آمد ممکن است سر هر جاده دیگری در این استان بیاید.
آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد معضلات بسیاری دارد که اورژانسیترین مشکل آن مدارس ناایمن است و انتظار میرود رحمانی نگاه ویژهای به آن داشته باشد. دانشگاه علوم پزشکی نیز سالهاست تبدیل به گوشت قربانی سیاسیون شده و در این میان سلامتی مردم به فراموشی سپرده میشود. دانشگاه یاسوج نیز محلی برای تجمع عدهای شده که تفکرات رقیب را طرد کرده و با نام خودی_غیرخودی تنها به عده معدودی میدان میدهند. ریاست بهادر کرمی بر این دانشگاه منجر به آن شده که دو سال گذشته تبدیل به کی از بدترین دورههای دانشگاه شود.
اما مهمتر از همه حوزه اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد است. پروژههای راکد، بیکاری فزاینده و وامهای به انحراف رفته همگی نشاندهنده آن هستند که تیم اقتصادی استان نتوانسته قدم مهمی برای توسعه بردارد. ادارهکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد در سالهای گذشته یکی از پرحاشیهترین دورههایش را سپری کرده و در اغلب شاخصها نمره مردودی گرفته است. انحراف تسهیلات و بهویژه تسهیلات مشاغل خانگی داد شهروندان را درآورده است. پروژههای اقتصادی راکد و ممانعت از برخی پروژهها با دلایل مندرآوردی و سلیقهای نیز به عدم توسعه استان و بیکاری فزاینده دامن زده است.
استخدامهای فلهای و بدون ضابطه در برخی از دستگاههای استان که جدیدترین آن ابهامات بسیار در طرح شهید زینالدین است منجر به نارضایتیهای بسیاری در بین جوانان شده است. در کنار این موضوع، عزلونصبهای پرحرفوحدیث نیز به ناکارآمدی نظام اداری دامن زده است. لازم است رحمانی بهعنوان استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد به تمام این چالشها که تنها بخشی از چالشهای استان است نگاه ویژه داشته باشد. فارغ از جنس این چالشها، آنچه بر همه مقدم است اصلاح نظام اداری است که واضح است با وضعیت موجود نمیتوان گامهای مؤثری برداشت.
به گزارش کبنا، پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری، تبوتاب تغییر استانداران در کشور و بهویژه کهگیلویه و بویراحمد بالا گرفت. در دو ماه گذشته نامهای بسیاری بهعنوان گزینه استانداری کهگیلویه و بویراحمد مطرح شد. برخی بر بومیبودن و برخی نیز بر غیربومیبودن استاندار تأکید میکردند، اما بالاخره فردی غیربومی انتخاب شد تا مهر ابطالی بر تمام آن گمانهزنیها باشد. یدالله رحمانی نخستین بار نامش در همین پایگاه خبری مطرح شد اما اغلب گمان میکردند فتاح محمدی گزینهای است که احتمال بیشتری برای استاندار شدنش وجود دارد. محمدی بومی بوده و سابقه معاونت در استانداری کهگیلویه و بویراحمد را داشت. اما رحمانی در لحظات آخر انتخاب شد تا بار دیگر یک فرد غیربومی بر صندلی استانداری تکیه بزند.
تجربه حضور احمدزاده در استانداری کهگیلویه و بویراحمد بهدلیل تمام ناکارآمدیهایی که به دنبال داشت، تصمیمگیران را قانع کرده بود که استاندار بومی نمیتواند در بستر استان اقدامات اثرگذاری از خود بر جای بگذارد. مدیریت قومی و طایفهای احمدزاده از همان روزهای نخست حضورش در استان خود را نشان داد. در همان جلساتی که با اقوام و طوایف داشت نشان داد به طوایف اهمیت زیادی میدهد. این در حالی است که انتظار میرفت پروژهها و نیازمندیهای کهگیلویه و بویراحمد اولویت داشته باشند. جابهجایی سنگ وسط جاده، گریههای بیاثر احمدزاده و ژست دلسوزانهاش در حالی صورت گرفت که در نهایت کهگیلویه و بویراحمد در سال ۱۴۰۰ نسبت به ۱۴۰۳ در بسیاری از شاخصها افت چشمگیری داشته است. در این اواخر نیز قائله معافیت و وام چندصدمیلیاردی فرزند استاندار شرایط را به سمتی برد که احمدزاده نخستین استاندار برکنار شده در دولت چهاردهم شود.
رحمانی که حالا رسماً استاندار کهگیلویه و بویراحمد است شرایط سختی را پیش رو دارد. مناسبات سیاسی و منافعی که در روابط و تعاملات سیاسی در استان وجود دارد در روز معارفه رحمانی نمایان شد. مراسم تودیع و معارفه استانداران قدیم و جدید کهگیلویه و بویراحمد در بینظمی و شلوغی غیرقابل پیشبینی برگزار شد تا بار دیگر خاطره معارفه احمدزاده زنده شود. جلسه دیروز بیش از آنکه به تودیع و معارفه شبیه باشد، همچون میتینگ انتخاباتی بود. صدای هلهله و جنس صحبتهای مطرحشده و بهطور کلی فرم و محتوای آن جلسه نشان داد رحمانی چه شرایطی پیش رو دارد.
بسیاری از مدیران و مسئولان دولت سیزدهم که در انتخابات ریاست جمهوری جانب رقیب پزشکیان را گرفته بودند و از همه امکانات دولتی برای پیروزی قالیباف و جلیلی استفاده کرده بودند حالا خود را همسو با گفتمان پزشکیان نشان میدهند و امید دارند از نمد استاندار غیربومی برای خود کلاهی بسازند. بنابراین یکی از چالشهای رحمانی، نوع برخوردش با مدیران دولت سیزدهم است که احمدزاده نیز در جلسه تودیعش به آنها هشدار برکناری را داد. هر چند حب قدرت و جایگاه برخی از مسئولین ناکارآمد را به سمت تغییر رنگ سوق میدهد، اما رحمانی باید با شناخت کاملی نسبت به این افراد رفتار کند. یکی از مهمترین سندها برای شناخت عملکرد مدیران دولت سیزدهم رجوع به آرشیو پایگاههای خبری و خبرگزاریهای استان است که میتواند شناخت دقیقی از عملکرد مدیران به دست دهد. استفاده از مشاوران بیطرف که حب و بغض قومی نداشته باشند نیز باید یکی از ابزارهای اصلی رحمانی برای انتخاب مدیران باشد.
کهگیلویه و بویراحمد از مسائل مختلفی رنج میبرد. مسألهای که این روزها بالا گرفته جدایی مدیریت دنای شمالی است که انتظار میرود رحمانی به این قائله پایان دهد. محیط زیست و منابع طبیعی استان در سالهای گذشته از جوانب مختلف در معرض خطر قرار گرفته است. آتشسوزیهای پیدرپی و کمبود نیرو و تجهیزات برای مقابله با آنها، خطر نابودی بخشی از جنگلهای زاگرس، خطر انقراض برخی از گونههای گیاهی و جانوری و برخورد نامناسب با فعالان محیط زیستی از جمله چالشهای حوزه محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد است. سدهای پرحرفوحدیث، انتقال آب از این استان به استانهای دیگر و سد آبریز از جمله دیگر چالشهای استان هستند که نگاه ویژه رحمانی را میطلبند.
راههای کهگیلویه و بویراحمد از جمله پرچالشترین حوزههای عمرانی استان هستند که با وجود تغییر استانداران مختلف هنوز تغییر چندانی نکردهاند. هر چند احمدزاده و معاونین و مدیرانش مدام از تبدیل کهگیلویه و بویراحمد به یک کارگاه عمرانی بزرگ دم میزدند، حتی اگر ادعایشان درست نیز باشد این استان حالا یک کارگاه عمرانی است نه استانی با جادههای ارتباطی ایمن.
در نهایت مطالبه شهروندان رفتوآمد ایمن در مسیرهای مختلف استان است. آنها صرفا کارگاه نمیخواهند. آنها نتیجه را میبینند و میخواهند.
پلهای بشار که برخی ناقص و برخی نیاز به ایمنسازی دارند نهتنها مشکل ترافیک یاسوج را حل نکردهاند بلکه خود تبدیل به معضلی بزرگتر شدهاند. جاده پاتاوه دهدشت بعد از سه دهه، هنوز تکمیل نشده است. کمربندی یاسوج روزانه جان شهروندان را میگیرد. پروژههای راهسازی آنقدر طول میکشند که فرسوده شده و بعد از سالها از هدف اولیه خود دور میشوند. همان بلایی که بر سر جاده پاتاوه دهدشت آمد ممکن است سر هر جاده دیگری در این استان بیاید.
آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد معضلات بسیاری دارد که اورژانسیترین مشکل آن مدارس ناایمن است و انتظار میرود رحمانی نگاه ویژهای به آن داشته باشد. دانشگاه علوم پزشکی نیز سالهاست تبدیل به گوشت قربانی سیاسیون شده و در این میان سلامتی مردم به فراموشی سپرده میشود. دانشگاه یاسوج نیز محلی برای تجمع عدهای شده که تفکرات رقیب را طرد کرده و با نام خودی_غیرخودی تنها به عده معدودی میدان میدهند. ریاست بهادر کرمی بر این دانشگاه منجر به آن شده که دو سال گذشته تبدیل به کی از بدترین دورههای دانشگاه شود.
اما مهمتر از همه حوزه اقتصادی استان کهگیلویه و بویراحمد است. پروژههای راکد، بیکاری فزاینده و وامهای به انحراف رفته همگی نشاندهنده آن هستند که تیم اقتصادی استان نتوانسته قدم مهمی برای توسعه بردارد. ادارهکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی کهگیلویه و بویراحمد در سالهای گذشته یکی از پرحاشیهترین دورههایش را سپری کرده و در اغلب شاخصها نمره مردودی گرفته است. انحراف تسهیلات و بهویژه تسهیلات مشاغل خانگی داد شهروندان را درآورده است. پروژههای اقتصادی راکد و ممانعت از برخی پروژهها با دلایل مندرآوردی و سلیقهای نیز به عدم توسعه استان و بیکاری فزاینده دامن زده است.
استخدامهای فلهای و بدون ضابطه در برخی از دستگاههای استان که جدیدترین آن ابهامات بسیار در طرح شهید زینالدین است منجر به نارضایتیهای بسیاری در بین جوانان شده است. در کنار این موضوع، عزلونصبهای پرحرفوحدیث نیز به ناکارآمدی نظام اداری دامن زده است. لازم است رحمانی بهعنوان استاندار جدید کهگیلویه و بویراحمد به تمام این چالشها که تنها بخشی از چالشهای استان است نگاه ویژه داشته باشد. فارغ از جنس این چالشها، آنچه بر همه مقدم است اصلاح نظام اداری است که واضح است با وضعیت موجود نمیتوان گامهای مؤثری برداشت.