تاریخ انتشار
شنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۳:۳۲
کد مطلب : ۴۲۸۶۷۹
اصولگرایانی که نمیخواهند در آستانه انتخابات اصولگرا باشند!
۰
کبنا ؛وقتی اصولگرایان میخواهند برای کسب رأی اپوزیسیون بخشی از قدرت شوند، سادهترین راه این است که هویت سیاسی خود را انکار کنند؛ این شیوهای بود که محمود احمدینژاد پایه گذاشت. این سالها عزتالله ضرغامی با حشو و زوائدی شیوه او را به شکل عیبیابیشده و با درجات خفیفتری اجرا میکند. احمدینژاد در سالهای آخر قدرت هم منکر سابقه اصولگراییاش شده بود و حتی منکر این نکته شد که با حمایتهای آنها به قدرت رسیده بود.
حالا محسن رضایی هم که زمزمههای آمدنش شنیده میشود، حمله همزمانی به اصولگرایان و اصلاحطلبان کرده و گفته باید تیمی مثل ماهاتیر محمد تشکیل دهیم.
به گزارش ایسنا، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: به یک تیم اقتصادی که درگیر بازیهای سیاسی نشود و مردم را وارد اقتصاد کند، نیازمندیم. محسن رضایی در گفتوگوی تلویزیونی اظهار کرد: با بحث اصولگرایی- اصلاحطلبی، مشکلات کشور به صورت ریشهای قابل حل نیست. این بازی پایان یافته است. اگر بازیگران عرصه سیاست هنوز متوجه نشدهاند که این بازی نمیتواند کشور را اداره کند، یا علتش این است که توجه ندارند یا متوجه هستند و از بس درگیر مسائل ذهنی خود هستند، احساس مسئولیت خود را از دست دادهاند. وی ادامه داد: ما نیاز به تیم قوی و کارآمد اقتصادی از قویترین مردان کشور داریم. این تیم از هر گروهی که میخواهد باشد؛ مشروط بر اینکه در چارچوب سیاستهای کلی مقام معظم رهبری سکان اقتصاد کشور را در دست بگیرند؛ مانند تیمی که آقای ماهاتیر محمد تشکیل داد یا تیمی که در کرهجنوبی حدود ۳۷ سال پیش شکل گرفت. رضایی افزود: تیم اقتصادی حدود هفت تا 9 نفر بیشتر نیست. قویترین مردان ما مشخص شوند. حالا هرکسی میخواهد رئیسجمهور شود، بشود؛ اما خود را پاسخگوی واقعی مردم بداند و از قویترین نیروهای مردم استفاده کند. وی تأکید کرد: به یک تیم اقتصادی که درگیر بازیهای سیاسی نشود و مردم را وارد اقتصاد کند، نیازمندیم. مردم ما الان تماشاچی هستند.
ضرغامی بارها به اینکه اصولگرا نیست اشاره کرده، درحالیکه سابقه سیاسیاش بهویژه عملکرد چندینسالهاش در صداوسیما قابل کتمان و ازیادرفتنی نیست؛ سازمانی که همواره ملک طلق اصولگرایان بوده است. اما او این روزها میگوید: «اصلا من اصولگرا نیستم. اشكال بزرگ ما این است كه یك پوست خربزه از ابتدا زیر پای ما انداختهاند كه موضع میخواهی بگیری، یا اصلاحطلبی یا اصولگرا. من تقسیمبندیهای خودم را دارم. من در سیاست آدمها را به مرد و نامرد تقسیم كردم. تا دلتان بخواهد در اصولگرایان آدم نامرد داریم. سیاستمداران به مرد و نامرد تقسیم میشوند که در هر دو دسته اصولگرا و اصلاحطلب وجود دارند».
برای همین هم لازم میبیند این روزها برخی رفتارها و اظهارنظرهایی از خود نشان بدهد که نشانگر وسط لحاف ایستادن است؛ مثلا صبحانه با چهرههای سیاسی اصلاحطلب یا دعوت از فرزند کروبی برای صبحانه. سایت اصولگرای مشرق نوشته بود: «عزتا... ضرغامی، فعال اصولگرا و رئیس اسبق سازمان صداوسیما، بهتازگی در اشارهای تلویحی به انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: اگر سال بعد تأیید صلاحیت نشوم، به خاطر حضور آملیلاریجانی در شورای نگهبان است!». او همچنین اظهار میکند: برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ آمادهام. حداقل یک سال است بهطور مستمر جلسات اقتصادی برای اداره کشور دارم.
حزب مؤتلفه هم که سنتیترین حزب اصولگراست و سالها در آرزوی بهدستگرفتن دولت است و در بزنگاه هر انتخابات از نامزد حزبی سخن میگوید، بدش نمیآید از این سبقه فاصله بگیرد؛ شاید برایش آمد داشت و بالاخره راه ورودش به پاستور باز شد. پیشتر اسدالله بادامچیان، دبیرکل مؤتلفه، در حساب توییتری خود با هشتگ اصولگرایی، اصلاحطلبی، مردم و طرحی نو نوشت: «در آغاز دهه پنجم جناحبندیها شکل دیگری میگیرد. اصولگرایی با تعریف فعلی فاقد انسجامبخشی و امیدواری برای مردم است. اصلاحطلبی هم که به ناامیدیها انجامیده است. پس طرحی نو باید...».
حالا محسن رضایی هم که زمزمههای آمدنش شنیده میشود، حمله همزمانی به اصولگرایان و اصلاحطلبان کرده و گفته باید تیمی مثل ماهاتیر محمد تشکیل دهیم.
به گزارش ایسنا، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: به یک تیم اقتصادی که درگیر بازیهای سیاسی نشود و مردم را وارد اقتصاد کند، نیازمندیم. محسن رضایی در گفتوگوی تلویزیونی اظهار کرد: با بحث اصولگرایی- اصلاحطلبی، مشکلات کشور به صورت ریشهای قابل حل نیست. این بازی پایان یافته است. اگر بازیگران عرصه سیاست هنوز متوجه نشدهاند که این بازی نمیتواند کشور را اداره کند، یا علتش این است که توجه ندارند یا متوجه هستند و از بس درگیر مسائل ذهنی خود هستند، احساس مسئولیت خود را از دست دادهاند. وی ادامه داد: ما نیاز به تیم قوی و کارآمد اقتصادی از قویترین مردان کشور داریم. این تیم از هر گروهی که میخواهد باشد؛ مشروط بر اینکه در چارچوب سیاستهای کلی مقام معظم رهبری سکان اقتصاد کشور را در دست بگیرند؛ مانند تیمی که آقای ماهاتیر محمد تشکیل داد یا تیمی که در کرهجنوبی حدود ۳۷ سال پیش شکل گرفت. رضایی افزود: تیم اقتصادی حدود هفت تا 9 نفر بیشتر نیست. قویترین مردان ما مشخص شوند. حالا هرکسی میخواهد رئیسجمهور شود، بشود؛ اما خود را پاسخگوی واقعی مردم بداند و از قویترین نیروهای مردم استفاده کند. وی تأکید کرد: به یک تیم اقتصادی که درگیر بازیهای سیاسی نشود و مردم را وارد اقتصاد کند، نیازمندیم. مردم ما الان تماشاچی هستند.
ضرغامی بارها به اینکه اصولگرا نیست اشاره کرده، درحالیکه سابقه سیاسیاش بهویژه عملکرد چندینسالهاش در صداوسیما قابل کتمان و ازیادرفتنی نیست؛ سازمانی که همواره ملک طلق اصولگرایان بوده است. اما او این روزها میگوید: «اصلا من اصولگرا نیستم. اشكال بزرگ ما این است كه یك پوست خربزه از ابتدا زیر پای ما انداختهاند كه موضع میخواهی بگیری، یا اصلاحطلبی یا اصولگرا. من تقسیمبندیهای خودم را دارم. من در سیاست آدمها را به مرد و نامرد تقسیم كردم. تا دلتان بخواهد در اصولگرایان آدم نامرد داریم. سیاستمداران به مرد و نامرد تقسیم میشوند که در هر دو دسته اصولگرا و اصلاحطلب وجود دارند».
برای همین هم لازم میبیند این روزها برخی رفتارها و اظهارنظرهایی از خود نشان بدهد که نشانگر وسط لحاف ایستادن است؛ مثلا صبحانه با چهرههای سیاسی اصلاحطلب یا دعوت از فرزند کروبی برای صبحانه. سایت اصولگرای مشرق نوشته بود: «عزتا... ضرغامی، فعال اصولگرا و رئیس اسبق سازمان صداوسیما، بهتازگی در اشارهای تلویحی به انتخابات ۱۴۰۰ گفته است: اگر سال بعد تأیید صلاحیت نشوم، به خاطر حضور آملیلاریجانی در شورای نگهبان است!». او همچنین اظهار میکند: برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ آمادهام. حداقل یک سال است بهطور مستمر جلسات اقتصادی برای اداره کشور دارم.
حزب مؤتلفه هم که سنتیترین حزب اصولگراست و سالها در آرزوی بهدستگرفتن دولت است و در بزنگاه هر انتخابات از نامزد حزبی سخن میگوید، بدش نمیآید از این سبقه فاصله بگیرد؛ شاید برایش آمد داشت و بالاخره راه ورودش به پاستور باز شد. پیشتر اسدالله بادامچیان، دبیرکل مؤتلفه، در حساب توییتری خود با هشتگ اصولگرایی، اصلاحطلبی، مردم و طرحی نو نوشت: «در آغاز دهه پنجم جناحبندیها شکل دیگری میگیرد. اصولگرایی با تعریف فعلی فاقد انسجامبخشی و امیدواری برای مردم است. اصلاحطلبی هم که به ناامیدیها انجامیده است. پس طرحی نو باید...».