تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۴۰
کد مطلب : ۴۳۴۰۶۲
یکی از هواداران مهدی روشنفکر (ندای وحدت) در متنی نوشت
پریشان و پشیمان / گرگهای که ستاره اقبال به آنها رو کرده
۸
کبنا ؛یکی از هواداران مهدی روشنفکر (ندای وحدت) با ارسال متنی ضمن انتقاد از برخی اتفاقات در جریان ندای وحدت نوشت: شاید پریشان باشیم، اما پشیمان نیستیم.
به گزارش کبنا، در این پیام آمده است؛
ما کهنه سربازان ِ سردار ندای وحدت، شاید اکنون پریشان باشیم اما پشیمان نیستیم.
همان پیاده نظامهای که سواره نظامی نیاموخته و به وسوسهی کسب نام و نشان، مال و قدرت بیعت نکردیم.
تجربه ما کم بود ولی هدفی بزرگ داشتیم.
تعداد ما کم بود و ماها را متوهمین قلمداد میکردند، بار دفاع و هجوم را از ابتدا تا انتها بر دوش داشتیم، پا در کفش بزرگان کردیم، مردانگی را معنا کردیم و سردارمان را تنها نگذاشتیم
ما تجربه غارت نداشتیم. ماندیم و تا انتها رفتیم تا غیرت را تجربه کنیم.
اکنون نیز فریاد میزنیم که این تزویر گران که ناتوان از باور حقیقتند از ما نیستند. این گرگهای که ستاره اقبال به آنها رو کرده و
این بازیگرانی که هرجا بودند بازی دوسر باخت را تجربه کردهاند و دو سر چوب را در دست داشتهاند از ما و وصلهی لشکرِ خسته و کوفته که سالهاست جای تازیانهی بیمهری و بیعدالتی بر تنشان خودنمایی میکند، نیستند.
ما نه شام و شارژ و شانتاژ دیدیم و نه به عشقِ پول و قول آمدیم، ولی با ذکر شعار یامهدی حاجمهدی، حماسه آفرینی کردیم.
اما امروز استخوان در گلو و خار در چشم، از حال و روز و وضع موجود شرمندهایم.
شرمندهی، بغضهای در گلو، شرمندهی احساسات پاک، اما بازی خورده!
اما؛
یار دیرینهی ما، جناب دکتر مهدی روشنفکر ما اگر کمکنفس و بالهای چپ و راستت نبودیم، روزگارتان نامراد و روزهایتان در رویارویی با خواصی که بقول خودتان پروندهساز و برچسب ناچسب میزدند، تلخ بود.
مگر خاطر مبارکتان نیست که؛ جناب بابابزرگ افاضه فرمودند: رأی به روشنفکر، دشمنی با نظام و قرآن است و وعده جهنم را به مردم میداد.
تا دیر نشده به خودتان بیایید، توان جوانان و تجربه پیران را به درستی قضاوت کنید، آنها را دریابید نه آنکه بر طبل بیخیالی بکوبید و آنها را با جملاتی؛ (به فلکه ساعت روید، بلندگو برگیرید و بقیه ماجرا)، موجب ناامیدیشان شوید.
جوانان ندای وحدت آلوده نخواهند شد، پیران شرافت خود را نخواهند فروخت.
در پایان این شعر را تقدیمتان میکنم:
سربازیم و هرگز نکنیم پشت به میدان
گر سر برود ما نرویم از سر پیمان
به گزارش کبنا، در این پیام آمده است؛
ما کهنه سربازان ِ سردار ندای وحدت، شاید اکنون پریشان باشیم اما پشیمان نیستیم.
همان پیاده نظامهای که سواره نظامی نیاموخته و به وسوسهی کسب نام و نشان، مال و قدرت بیعت نکردیم.
تجربه ما کم بود ولی هدفی بزرگ داشتیم.
تعداد ما کم بود و ماها را متوهمین قلمداد میکردند، بار دفاع و هجوم را از ابتدا تا انتها بر دوش داشتیم، پا در کفش بزرگان کردیم، مردانگی را معنا کردیم و سردارمان را تنها نگذاشتیم
ما تجربه غارت نداشتیم. ماندیم و تا انتها رفتیم تا غیرت را تجربه کنیم.
اکنون نیز فریاد میزنیم که این تزویر گران که ناتوان از باور حقیقتند از ما نیستند. این گرگهای که ستاره اقبال به آنها رو کرده و
این بازیگرانی که هرجا بودند بازی دوسر باخت را تجربه کردهاند و دو سر چوب را در دست داشتهاند از ما و وصلهی لشکرِ خسته و کوفته که سالهاست جای تازیانهی بیمهری و بیعدالتی بر تنشان خودنمایی میکند، نیستند.
ما نه شام و شارژ و شانتاژ دیدیم و نه به عشقِ پول و قول آمدیم، ولی با ذکر شعار یامهدی حاجمهدی، حماسه آفرینی کردیم.
اما امروز استخوان در گلو و خار در چشم، از حال و روز و وضع موجود شرمندهایم.
شرمندهی، بغضهای در گلو، شرمندهی احساسات پاک، اما بازی خورده!
اما؛
یار دیرینهی ما، جناب دکتر مهدی روشنفکر ما اگر کمکنفس و بالهای چپ و راستت نبودیم، روزگارتان نامراد و روزهایتان در رویارویی با خواصی که بقول خودتان پروندهساز و برچسب ناچسب میزدند، تلخ بود.
مگر خاطر مبارکتان نیست که؛ جناب بابابزرگ افاضه فرمودند: رأی به روشنفکر، دشمنی با نظام و قرآن است و وعده جهنم را به مردم میداد.
تا دیر نشده به خودتان بیایید، توان جوانان و تجربه پیران را به درستی قضاوت کنید، آنها را دریابید نه آنکه بر طبل بیخیالی بکوبید و آنها را با جملاتی؛ (به فلکه ساعت روید، بلندگو برگیرید و بقیه ماجرا)، موجب ناامیدیشان شوید.
جوانان ندای وحدت آلوده نخواهند شد، پیران شرافت خود را نخواهند فروخت.
در پایان این شعر را تقدیمتان میکنم:
سربازیم و هرگز نکنیم پشت به میدان
گر سر برود ما نرویم از سر پیمان