تاریخ انتشار
جمعه ۲ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۴۹
کد مطلب : ۴۳۹۳۸۷
نامهی سرگشادهی یک پزشک به زاکانی
۱
کبنا ؛مهرداد سینایی نژاد، پزشک متخصص بیماریهای داخلی، در نامهای سرگشادهای خطاب به علیرضا زاکانی، شهردار تهران، نوشت:
جناب آقای دکتر زاکانی
با عرض سلام و تهیت
چند صباحی است که مسئلهای روح و روان این حقیر و خیل عظیمی از دوستداران انقلاب را میآزارد و چونان بغض وانشدهای گلویمان را میفشارد. می دانم نقد و نصیحت این حقیر و امثالنا در وجود شما نافذ نیست، لذا بر حسب وظیفه قلم بر کاغذ سیاهی میکنم، باشد که خدای متعال راه راستمان را هدایت باشد.
این حقیر ساکن شهری میباشم که حضرتعالی بدون آشنایی با کوچهای از آن با کمک پروسهای که می دانید نمایندگیاش کردید و بدون کوچکترین بازدهی ناعادلانه ترکش نمودید. از این بگذریم که شاید دلیل شما برای وکالت این دیار سابقهی نمایندگیتان باشد.
من و شما می دانیم که در طول تحصیلات پزشکی به ما بیمار مداری آموختند نه شهرداری. بنده همانند شما فعال دانشجویی بوده، اما مثل شما بدون سابقه مدیریت نبودم. اگر مدیریت شهری به این حقیر پیشنهاد میشد، بی تقوایی محض میدانستم که در حرفهای که علم آن را ندارم، ورود کنم.
در عجبم که حضرتعالی که ید طولانی در طرد کردن فرزندان توانمند این مملکت به بهانهی فساد ستیزی دارید آیا پذیرفتن این مسئولیت را نوعی فساد سیاسی نمیدانید که حاضرید برای رسیدن به آن مقام، تلاش مجاهدانه انجام داده و منتقدان را به برهم زدن شهر متهم کنید.
شما که حتی توصیهی مقام معظم رهبری در عدم خروج از نمایندگی مردم را نادیده گرفتید، شما که حتی صدای همفکران در مجالس گذشته را در عدم حضور منظم در جلسات مجلس درآوردید، شما که می دانید ادعای فساد ستیزی نمیتواند سرپوشی بر ناآگاهی از مسائل شهری باشد، به این مردم بگویید که پزشکی چه سنخیتی با مدیریت شهری دارد و در کدام دورهی تحصیل پزشکی به ما علم شهرداری آموختهاند.
در پایان از شما میخواهیم حاشیه را کنار بگذارید و لااقل با کمک مدیران آن نهاد مرحمی بر زخمهای بی شمار این ملت عزیز باشید چرا که پشت دریاها شهری است که پنجرهاش رو به تجلی باز است.
جناب آقای دکتر زاکانی
با عرض سلام و تهیت
چند صباحی است که مسئلهای روح و روان این حقیر و خیل عظیمی از دوستداران انقلاب را میآزارد و چونان بغض وانشدهای گلویمان را میفشارد. می دانم نقد و نصیحت این حقیر و امثالنا در وجود شما نافذ نیست، لذا بر حسب وظیفه قلم بر کاغذ سیاهی میکنم، باشد که خدای متعال راه راستمان را هدایت باشد.
این حقیر ساکن شهری میباشم که حضرتعالی بدون آشنایی با کوچهای از آن با کمک پروسهای که می دانید نمایندگیاش کردید و بدون کوچکترین بازدهی ناعادلانه ترکش نمودید. از این بگذریم که شاید دلیل شما برای وکالت این دیار سابقهی نمایندگیتان باشد.
من و شما می دانیم که در طول تحصیلات پزشکی به ما بیمار مداری آموختند نه شهرداری. بنده همانند شما فعال دانشجویی بوده، اما مثل شما بدون سابقه مدیریت نبودم. اگر مدیریت شهری به این حقیر پیشنهاد میشد، بی تقوایی محض میدانستم که در حرفهای که علم آن را ندارم، ورود کنم.
در عجبم که حضرتعالی که ید طولانی در طرد کردن فرزندان توانمند این مملکت به بهانهی فساد ستیزی دارید آیا پذیرفتن این مسئولیت را نوعی فساد سیاسی نمیدانید که حاضرید برای رسیدن به آن مقام، تلاش مجاهدانه انجام داده و منتقدان را به برهم زدن شهر متهم کنید.
شما که حتی توصیهی مقام معظم رهبری در عدم خروج از نمایندگی مردم را نادیده گرفتید، شما که حتی صدای همفکران در مجالس گذشته را در عدم حضور منظم در جلسات مجلس درآوردید، شما که می دانید ادعای فساد ستیزی نمیتواند سرپوشی بر ناآگاهی از مسائل شهری باشد، به این مردم بگویید که پزشکی چه سنخیتی با مدیریت شهری دارد و در کدام دورهی تحصیل پزشکی به ما علم شهرداری آموختهاند.
در پایان از شما میخواهیم حاشیه را کنار بگذارید و لااقل با کمک مدیران آن نهاد مرحمی بر زخمهای بی شمار این ملت عزیز باشید چرا که پشت دریاها شهری است که پنجرهاش رو به تجلی باز است.
مرجع : انصاف نیوز