تاریخ انتشار
سه شنبه ۳۰ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۵۰
کد مطلب : ۴۳۹۲۵۷
بالاخره زمان خداحافظی رسیده است که؛
جبلي، جايگزين علي عسگري؛ -ريزش مخاطب متوقف ميشود؟
۰
کبنا ؛بالاخره زمان خداحافظی او با جامجم فرارسیده و ظاهرا علی عسگری باید با اتاق ریاست صداوسیما خداحافظی کند. گفته میشود عبدالعلی علیعسگری رئیس رسانهملی که از اردیبهشت 95 بر کرسی ریاست سازمان صداوسیما تکیه زده است، به زودی جای خود را به یکی از معاونانش خواهد داد. 28 شهریور نورنیوز نزدیک به شورای عالی امنیت ملی، اخباری را که از ریاست پیمان جبلی بر سازمان صداوسیما به گوش میرسید، تایید کرد و او را «گزینه اول ریاست رسانهملی» دانست. این رسانه در ادامه این گزارش کوتاه، حضور جبلی را در جایگاه ریاست صداوسیما مثبت ارزیابی کرد. پیمان جبلی متولد 1345 در تهران، دانشآموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و تبلیغ و دکترای فرهنگ و ارتباطات از دانشگاه امام صادق(ع) است. او که از سال 1395 و ابتدای ریاست علیعسگری بر صداوسیما تاکنون معاون برونمرزی رسانه ملی بوده است، پیش از این در بخشهای خبری رادیو وتلویزیون فعالیت کرده و مسئولیتهای مختلفی چون دبیر خبر، سردبیر، مدیرکل خبر و... را در این زمینه داشته است. جبلی در دوره دو ساله ریاست محمد سرافراز در صداوسیما، معاون خبر این سازمان بود؛ معاونتی که پیش و پس از او، عنوان «معاونت سیاسی» داشته و هماکنون در اختیار مجید آخوندی از مدیران بازنشسته سازمان رسانه ملی است.
کارنامه ضعیف
آرمان ملی نوشت: اما عملکرد عبدالعلی علیعسگری در صداوسیما چطور بود و چه از خود به یادگار گذاشت؟ او مدیری است که نتوانست ماهیت کامل ملی بودن صداوسیما را در عمل به اثبات برساند و در برخی از مواقع این رسانه به اتاق جنگ با اصلاحطلبان و اعتدالیون تبدیل شده است. عبدالعلی علیعسگری اگر چه در سال 95 سعی کرد خودش را مدیری میانهرو معرفی کند اما از همان ابتدا مشخص شد که میانهرو بودن او در حد شعار است و آنچه از صداوسیما پخش میشود تناسبی با اعتدال نداشت که بارزترین نمونه آن پخش سریال گاندو علیه تیم مذاکره کننده و ظریف بود. اواخر فروردین هم در حالی که مذاکره کنندگان ایرانی در وین اتریش در حال مذاکره با طرفهای برجام بودند، در شبکه سه تلویزیون مستندی با نام «پایان بازی» پخش شد. مستندی که سراسر علیه برجام، مذاکرات هستهای و ظریف وزیر امور خارجه بود. نقش این رسانه با سازوکاری که در بدو تاسیس مورد تاکید قرار داشت، فاصله گرفته به عنوان نمونه برای خود این حق را قائل است که سخنرانی رئیسجمهوری که مواضعش هماهنگ با مدیران پنهان صداوسیماست را پخش نکند، مانند 11 مرداد سال جاری که صداوسیما بهرغم هماهنگیهای انجام شده از پخش سخنرانی آخر روحانی در دوران ریاست جمهوری خودداری کرد که علی مطهری، نماینده سابق مجلس در رشته توئیتی نوشت: «صداوسیما در روزهای آخر دولت آقای روحانی هم دست از روش غیرمنصفانه خود برنمیدارد. وعدههای هشت سال پیش ایشان و به دنبال آن وضع موجود را نشان میدهد بدون آنکه بگوید در آن دو سالی که برجام به طور نسبی اجرا شد، اقتصاد کشور رونق پیدا کرد و بگوید نقش نهادهای حکومتی در توقف این روند و خروج ترامپ از برجام چه بود و نقش تحریمهای فلجکننده در سه سال اخیر و نیز همهگیری کرونا در پدید آمدن وضع موجود چه بود. از سازمانی که به هیچ جا پاسخگو نیست بیش از این انتظاری نیست.»این رسانه به اصطلاح ملی حرمتها و جایگاه بزرگان را هم نادیده گرفت مانند عدم پخش سخنان آیت الله سید حسن خمینی و از آن ناپسندتر قطع برنامه با آغاز سخنرانی یادگار امام است. 6 شهریور ماه سالجاری بود که جواد امام دبیرکل حزب مجمع ایثارگران در پیامی توئیتری نوشت: «علت بایکوت خبری سیدحسن خمینی و قطع سخنان وی در پخش زنده یک مراسم رسمی با حضور رئیسجمهور و اعضای دولت سیزدهم در مرقد مطهر حضرت امام (ره)، چیست؟ معاونت سیاسی صداوسیما پاسخگو باشد! چرا کشور ما باید از داشتن یک رسانه ملی واقعی محروم باشد؟!»
مخالفت اصولگرایان
یا مستند «طراحیسوخته» با موضوع اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه در بخشهای خبری صداوسیما اقدام دیگر مورد نقد صداوسیما با مدیریت علی عسگری بود که حتی صدای اعتراض اصولگرایان را هم درآورد. مستند طراحی سوخته دو نفر از معترضان فعال در اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه یعنی اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را به عنوان اصلیترین عوامل نفوذی در این جریان اعتراضی معرفی کرد و در بخشی از مستند نسبت به پخش بخشی از اعترافات آنها اقدام کرد. در همان ایام سایت صداوسیما برای خاموش کردن اعتراضات در سایت خود نوشت:«آمریکاییها از دی 96 تا دی 97 تلاش کردند تا با پروژههایی با محوریت اقتصادی، طرحهای براندازی را جا بیندازند، ولی از این زمستانها فقط روسیاهی برای آنها به جای مانده است. آمریکاییها پس از شکست در پروژههای تابستان داغ و زمستان سخت و رسیدن نظام اسلامی به چهلمین سالگرد خود، بسیار عصبانی هستند و در حال فشار به عوامل منطقهای و پادوهای خود هستند تا پروژه ناکام را برای بهار و تابستان 98 بازطراحی کنند.» انتقاد اصولگرایان از علیعسگری زیاد بود مانند دی 99 که وحید یامینپور از نزدیکان به جبهه پایداری در حساب کاربریاش در توئیتر نوشت: «زبان نظام که صداوسیماست، لکنت دارد. جز چند گزارش خبری، هیچ برنامه تحلیلی جانداری وجود ندارد که بر تحلیل مردم کوچه و بازار و شبکههای اجتماعی تاثیر بگذارد.»
علی عسگری به کجا میرود؟
اما عبدالعلی علیعسگری پس از پایان دوره ریاست بر صداوسیما چه سرنوشتی خواهد داشت. بدون شک او هرگز مانند علی لاریجانی که روزی رئیس صداوسیما بود، بر کرسی ریاست مجلس تکیه نمیزند و یا مانند محمد هاشمی چهره مقبول سیاسی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نخواهد شد، چرا که در طی 5 سال حضور در اتاق ریاست صداوسیما نشان داد قدرت تحلیل موضوعات با لحاظ کردن مصالح مردم را ندارد و شاید آنچه را اجرا میکند که به او دیکته شده باشد. چنانکه چندی پیش فرید مدرسی فعال رسانهای نوشته بود:« آنچنان ریاست را در صداوسیما بیتاثیر کردند تا خود در جلسات عالی به صراحت بگوید که به حرفم گوش نمیدهند؛ من گفتم، کاری دیگر کردند!» با پیروزی رئیسی در انتخابات برخی چنین مطرح کردند که علی عسگری جایگزین واعظی دولت روحانی میشود که چنین نشد. برخی عنوان کردند که شاید او به ستاد اجرایی فرمان امام برود و... اما به طور طبیعی با توجه به کارنامه علیعسگری در صداوسیما بعید است جایگاه ویژهای به او تعلق گیرد.
کارنامه ضعیف
آرمان ملی نوشت: اما عملکرد عبدالعلی علیعسگری در صداوسیما چطور بود و چه از خود به یادگار گذاشت؟ او مدیری است که نتوانست ماهیت کامل ملی بودن صداوسیما را در عمل به اثبات برساند و در برخی از مواقع این رسانه به اتاق جنگ با اصلاحطلبان و اعتدالیون تبدیل شده است. عبدالعلی علیعسگری اگر چه در سال 95 سعی کرد خودش را مدیری میانهرو معرفی کند اما از همان ابتدا مشخص شد که میانهرو بودن او در حد شعار است و آنچه از صداوسیما پخش میشود تناسبی با اعتدال نداشت که بارزترین نمونه آن پخش سریال گاندو علیه تیم مذاکره کننده و ظریف بود. اواخر فروردین هم در حالی که مذاکره کنندگان ایرانی در وین اتریش در حال مذاکره با طرفهای برجام بودند، در شبکه سه تلویزیون مستندی با نام «پایان بازی» پخش شد. مستندی که سراسر علیه برجام، مذاکرات هستهای و ظریف وزیر امور خارجه بود. نقش این رسانه با سازوکاری که در بدو تاسیس مورد تاکید قرار داشت، فاصله گرفته به عنوان نمونه برای خود این حق را قائل است که سخنرانی رئیسجمهوری که مواضعش هماهنگ با مدیران پنهان صداوسیماست را پخش نکند، مانند 11 مرداد سال جاری که صداوسیما بهرغم هماهنگیهای انجام شده از پخش سخنرانی آخر روحانی در دوران ریاست جمهوری خودداری کرد که علی مطهری، نماینده سابق مجلس در رشته توئیتی نوشت: «صداوسیما در روزهای آخر دولت آقای روحانی هم دست از روش غیرمنصفانه خود برنمیدارد. وعدههای هشت سال پیش ایشان و به دنبال آن وضع موجود را نشان میدهد بدون آنکه بگوید در آن دو سالی که برجام به طور نسبی اجرا شد، اقتصاد کشور رونق پیدا کرد و بگوید نقش نهادهای حکومتی در توقف این روند و خروج ترامپ از برجام چه بود و نقش تحریمهای فلجکننده در سه سال اخیر و نیز همهگیری کرونا در پدید آمدن وضع موجود چه بود. از سازمانی که به هیچ جا پاسخگو نیست بیش از این انتظاری نیست.»این رسانه به اصطلاح ملی حرمتها و جایگاه بزرگان را هم نادیده گرفت مانند عدم پخش سخنان آیت الله سید حسن خمینی و از آن ناپسندتر قطع برنامه با آغاز سخنرانی یادگار امام است. 6 شهریور ماه سالجاری بود که جواد امام دبیرکل حزب مجمع ایثارگران در پیامی توئیتری نوشت: «علت بایکوت خبری سیدحسن خمینی و قطع سخنان وی در پخش زنده یک مراسم رسمی با حضور رئیسجمهور و اعضای دولت سیزدهم در مرقد مطهر حضرت امام (ره)، چیست؟ معاونت سیاسی صداوسیما پاسخگو باشد! چرا کشور ما باید از داشتن یک رسانه ملی واقعی محروم باشد؟!»
مخالفت اصولگرایان
یا مستند «طراحیسوخته» با موضوع اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه در بخشهای خبری صداوسیما اقدام دیگر مورد نقد صداوسیما با مدیریت علی عسگری بود که حتی صدای اعتراض اصولگرایان را هم درآورد. مستند طراحی سوخته دو نفر از معترضان فعال در اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه یعنی اسماعیل بخشی و سپیده قلیان را به عنوان اصلیترین عوامل نفوذی در این جریان اعتراضی معرفی کرد و در بخشی از مستند نسبت به پخش بخشی از اعترافات آنها اقدام کرد. در همان ایام سایت صداوسیما برای خاموش کردن اعتراضات در سایت خود نوشت:«آمریکاییها از دی 96 تا دی 97 تلاش کردند تا با پروژههایی با محوریت اقتصادی، طرحهای براندازی را جا بیندازند، ولی از این زمستانها فقط روسیاهی برای آنها به جای مانده است. آمریکاییها پس از شکست در پروژههای تابستان داغ و زمستان سخت و رسیدن نظام اسلامی به چهلمین سالگرد خود، بسیار عصبانی هستند و در حال فشار به عوامل منطقهای و پادوهای خود هستند تا پروژه ناکام را برای بهار و تابستان 98 بازطراحی کنند.» انتقاد اصولگرایان از علیعسگری زیاد بود مانند دی 99 که وحید یامینپور از نزدیکان به جبهه پایداری در حساب کاربریاش در توئیتر نوشت: «زبان نظام که صداوسیماست، لکنت دارد. جز چند گزارش خبری، هیچ برنامه تحلیلی جانداری وجود ندارد که بر تحلیل مردم کوچه و بازار و شبکههای اجتماعی تاثیر بگذارد.»
علی عسگری به کجا میرود؟
اما عبدالعلی علیعسگری پس از پایان دوره ریاست بر صداوسیما چه سرنوشتی خواهد داشت. بدون شک او هرگز مانند علی لاریجانی که روزی رئیس صداوسیما بود، بر کرسی ریاست مجلس تکیه نمیزند و یا مانند محمد هاشمی چهره مقبول سیاسی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نخواهد شد، چرا که در طی 5 سال حضور در اتاق ریاست صداوسیما نشان داد قدرت تحلیل موضوعات با لحاظ کردن مصالح مردم را ندارد و شاید آنچه را اجرا میکند که به او دیکته شده باشد. چنانکه چندی پیش فرید مدرسی فعال رسانهای نوشته بود:« آنچنان ریاست را در صداوسیما بیتاثیر کردند تا خود در جلسات عالی به صراحت بگوید که به حرفم گوش نمیدهند؛ من گفتم، کاری دیگر کردند!» با پیروزی رئیسی در انتخابات برخی چنین مطرح کردند که علی عسگری جایگزین واعظی دولت روحانی میشود که چنین نشد. برخی عنوان کردند که شاید او به ستاد اجرایی فرمان امام برود و... اما به طور طبیعی با توجه به کارنامه علیعسگری در صداوسیما بعید است جایگاه ویژهای به او تعلق گیرد.