تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۴۳
کد مطلب : ۴۴۱۳۲۵
اندر احوال انتصاب دکتر تقوی به ریاست شبکه بهداشت و درمان کهگیلویه؛
بازگشت عزت = عقب گرد
۰
کبنا ؛صبا ساداتی - اگرچه دوران اقتدارش یادآور این ضرب المثل لری است که میگوید؛ «پیرمردی به ناگاه گفت: آخ تا قیومت. جوونی!!! کجایی که یادت بخیر. دور و اطرافش را نگاه کرد، وقتی کسی را ندید، سرش را تکان داد و یواشکی و با حسرت گفت: خودمونیم جوونی هم مالی نبودم.»
همین دیروز بود برخیها که به دلیل انقضاء تاریخ مصرفشان خانه نشین شده بودند به فکر طرحی نو درافتادند؛ ((بازگشت عززززت...)
مدعی این شرح بی قافیه کسی نبود جز آنکه پس از 4 دوره نمایندگی و با تشخیص جسورانه و بجای شورای محترم نگهبان رد صلاحیت و از قطار انقلاب پیاده گردیده بود. علیرغم تلاشها و لابیهای بسیار گسترده، نتوانست اعاده حیثیت نموده و خود را باز یابد.
اما در دوره بعد؛ این بار دست رد مردم محکمتر از دمپایی که در حضور رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) دریافت کرده بود، به سینهاش خورد. و در دور نهم شکست خورد.
کینه توزی، انتقام جویی و کوتاه شدن دستشان از قدرت، ایشان را برآن داشت تا به لطایف الحیل و با درانداختن طرحی دگر و به کار گرفتن ابر و باد و مه و خورشید و فلک؛ شعار پر طمطراق بازگشت «عززززت» را طراحی و سر دهد.
سوء استفاده از باورهای دینی و اجتماعی و همچنین بهره گیری از اختلافات قومیتی و منطقهای به خصوص برنگیختن رگ غیرتی برخیها بنا بر اقوال متفاوت که مردم را اغوای تعصبات، فریب پُست بخشی. وسوسهی موقعیتهای اقتصادی. تهیج احساسات، نصایح تمایزطلبانه. تحریک قومیتها و تحریف ارزشهای قومی، تهدید و تطمیع، برانگیختن کینههایی که قبلاً کاشته بود، کردند و به فکر منفعتی غیر از خدمت به مردم برآمدند.
از طرفی به کرات «بازگشت به عززززت کهگیلویه» را در تبلیغات انتخاباتی به معنای واقعی کلمه ترسیم و تعریف کرده بود به گونهای که پس از این احوالات و در غبار و هیاهوی رسانهای، امر بر مردم مشتبه گردید و در نهایت خادم مردم «حاج عدل هاشمی پور» مبتکر، طراح، زنده کننده و پیش برنده طرحهای عظیم ملی از قبیل: محور پاتاوه- دهدشت و دیگر مسیرهای ارتباطی، پتروشیمی و دیگر طرحهای صنعتی و معدنی، سد مارون 2 و دیگر سدها و پروژههای شرب و کشاورزی، نیروگاه سیکل ترکیبی، باند اضطراری، گازرسانیها و ... برآن شد تا عطای نمایندگی را به لقایش ببخشد و توسعه، عمران، آبادانی و خدمتگزاری را در مناصب دیگر به منصهی ظهور برساند.
اکنون که حائلها از میان رفت، گرد و غبارها خوابید و روشنایی بر فضا حاکم گردید و با مشاهدهی پروژههای به کما رفته، انگشت حسرت مردم بر دهانشان هویدا شد. آه از نهانها برآمده ولی پشیمانی دگر سودی ندارد....
اما آنچه که اکنون مردم از «بازگشت عزت» میبینند، چیزی جز بازگشت به ذلتِ گذشته و یا همان عقب گرد، نبوده و نمیباشد.
متأسفانه واژهی عقب گرد آنگونه که با فرمان یک افسر نظامی با صدایی کاملاً محکم و رسا به نظامیانی که یک ارتشبد، سان میبیند، در حوزه سیاسی کهگیلویه نواخته شده است.
نمونه و مصداق بارز آن هت تریک یا همان مدیریت سه بارهی دکتر سید منصور تقوی بر شبکه بهداشت و درمان کهگیلویه است که خود میراث دار کاستیها و عقب ماندگیهای زیر ساختی و توسعهای در شبکه بهداشت و درمان کهگیلویه بزرگ است و یا تجلی این باور است که همه حیلتها بکار گرفته شد تا «سیدمنصور تقوی» برای سومین و شاید آخرین بار کامروا گردد.
البته لطف دیگر این انتصاب آن است که مردم کهگیلویه بزرگ، پرده ششم از سریال «بی سرانجامی» را ببینند شاید عزتی که از مسیر به بیراهه رفته بود، به راهش باز گردد.
همین دیروز بود برخیها که به دلیل انقضاء تاریخ مصرفشان خانه نشین شده بودند به فکر طرحی نو درافتادند؛ ((بازگشت عززززت...)
مدعی این شرح بی قافیه کسی نبود جز آنکه پس از 4 دوره نمایندگی و با تشخیص جسورانه و بجای شورای محترم نگهبان رد صلاحیت و از قطار انقلاب پیاده گردیده بود. علیرغم تلاشها و لابیهای بسیار گسترده، نتوانست اعاده حیثیت نموده و خود را باز یابد.
اما در دوره بعد؛ این بار دست رد مردم محکمتر از دمپایی که در حضور رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) دریافت کرده بود، به سینهاش خورد. و در دور نهم شکست خورد.
کینه توزی، انتقام جویی و کوتاه شدن دستشان از قدرت، ایشان را برآن داشت تا به لطایف الحیل و با درانداختن طرحی دگر و به کار گرفتن ابر و باد و مه و خورشید و فلک؛ شعار پر طمطراق بازگشت «عززززت» را طراحی و سر دهد.
سوء استفاده از باورهای دینی و اجتماعی و همچنین بهره گیری از اختلافات قومیتی و منطقهای به خصوص برنگیختن رگ غیرتی برخیها بنا بر اقوال متفاوت که مردم را اغوای تعصبات، فریب پُست بخشی. وسوسهی موقعیتهای اقتصادی. تهیج احساسات، نصایح تمایزطلبانه. تحریک قومیتها و تحریف ارزشهای قومی، تهدید و تطمیع، برانگیختن کینههایی که قبلاً کاشته بود، کردند و به فکر منفعتی غیر از خدمت به مردم برآمدند.
از طرفی به کرات «بازگشت به عززززت کهگیلویه» را در تبلیغات انتخاباتی به معنای واقعی کلمه ترسیم و تعریف کرده بود به گونهای که پس از این احوالات و در غبار و هیاهوی رسانهای، امر بر مردم مشتبه گردید و در نهایت خادم مردم «حاج عدل هاشمی پور» مبتکر، طراح، زنده کننده و پیش برنده طرحهای عظیم ملی از قبیل: محور پاتاوه- دهدشت و دیگر مسیرهای ارتباطی، پتروشیمی و دیگر طرحهای صنعتی و معدنی، سد مارون 2 و دیگر سدها و پروژههای شرب و کشاورزی، نیروگاه سیکل ترکیبی، باند اضطراری، گازرسانیها و ... برآن شد تا عطای نمایندگی را به لقایش ببخشد و توسعه، عمران، آبادانی و خدمتگزاری را در مناصب دیگر به منصهی ظهور برساند.
اکنون که حائلها از میان رفت، گرد و غبارها خوابید و روشنایی بر فضا حاکم گردید و با مشاهدهی پروژههای به کما رفته، انگشت حسرت مردم بر دهانشان هویدا شد. آه از نهانها برآمده ولی پشیمانی دگر سودی ندارد....
اما آنچه که اکنون مردم از «بازگشت عزت» میبینند، چیزی جز بازگشت به ذلتِ گذشته و یا همان عقب گرد، نبوده و نمیباشد.
متأسفانه واژهی عقب گرد آنگونه که با فرمان یک افسر نظامی با صدایی کاملاً محکم و رسا به نظامیانی که یک ارتشبد، سان میبیند، در حوزه سیاسی کهگیلویه نواخته شده است.
نمونه و مصداق بارز آن هت تریک یا همان مدیریت سه بارهی دکتر سید منصور تقوی بر شبکه بهداشت و درمان کهگیلویه است که خود میراث دار کاستیها و عقب ماندگیهای زیر ساختی و توسعهای در شبکه بهداشت و درمان کهگیلویه بزرگ است و یا تجلی این باور است که همه حیلتها بکار گرفته شد تا «سیدمنصور تقوی» برای سومین و شاید آخرین بار کامروا گردد.
البته لطف دیگر این انتصاب آن است که مردم کهگیلویه بزرگ، پرده ششم از سریال «بی سرانجامی» را ببینند شاید عزتی که از مسیر به بیراهه رفته بود، به راهش باز گردد.