کد QR مطلبدریافت لینک صفحه با کد QR

کبنا گزارش می دهد؛

آقای استاندار غم من، غم غمناک «همه‌جان» است / بی‌خبری مدیران‌کل از «همه‌جان» رنجور از روزگار / همه‌جان شب را روی زمین سرد به صبح می رساند

26 دی 1400 ساعت 12:36

بی خبری دولت از محرومان واقعی، داستان «همه‌جان» در روستای عروه در شمال غرب شهرستان لنده است، محرومیت در شرایطی که فرشی برای آرامش و آسایش زندگی ندارد، محرومانی که چشمشان هیچ کمکی از هیچ نهاد دولتی ندیده است. اینها محرومان واقعی هستند که باید تحت حمایت دولت باشند ولی نیستند.


پاهای‌مان را به اندازه کدامین گلیم نداشته دراز کنیم وقتی که خانه قحطی زده‌مان، شالوده سُستی از فقر دارد. این قصه پُر درد «همه‌جان» گزارش ما است که هم سرطان دارد و هم فقیر است. نان در سفره‌اش نیست و آب قوت غالبش، آن طرف‌تر در مرکز شهرستان لنده و استان کهگیلویه و بویراحمد و مرکز‌نشینانی که به سر و کله هم می‌زنند تا سمتی بگیرند و فامیل‌هایشان را منصوب کنند و همگی بخورند و مردم را به عنوان ولی نعمتان انقلاب فراموش کنند. آیا مدیرکل کمیته امداد کهگیلویه و بویراحمد از زندگی فلک زده ««همه‌جان» ما خبر دارد. آیا مدیرکل بهزیستی بی‌خبر از «امیرعلی»‌ها و «همه‌جان‌ها» می‌دانند که «همه‌جان» لنده‌ای این مادر زجر دیده در آن خانه سرد چه می‌کشد؟ آیا نهادهای فرهنگی و گروه‌های جهادی می‌دانند که «همه‌جان» چه دردی دارد؟ آقای استاندار کهگیلویه و بویراحمد، شب «همه‌جان» بس ناجوانمردانه سرد است. پاهایش از درد خسته، سقف خانه‌اش تیره و چراغش مرده، غم‌ش زیاد و دست‌هایش دیگر نای جمع کردن بلوط‌های «خدا» برای گذران زندگی‌ش را ندارد. آقای استاندار، اندکی صبر، سحر برای «همه‌جان» نزدیک است. اما امیدی به این مدیران شکم سیر بی‌خبر از «همه‌جان» قصه ما نیست. آقای استاندار غم من، غم غمناک «همه‌جان» است، مادری پیر، بیمار و رنجور از روزگار. وای این روزگار چقدر برای ««همه‌جان» عزیز تاریک است. «همه‌جان» من، اشک‌هایمان با کلمه کلمه این مطلب بر صفحه کلیدم می‌ریزد و بغضم با بغض تو و قصه‌ام با قصه تو ساز شد. خدای در همین نزدیکی است.
به گزارش کبنا، بی خبری از محرومان واقعی، داستان «همجان» در روستای عروه در شمال غرب شهرستان لنده است، محرومیت در شرایطی که فرشی برای آرامش و آسایش زندگی ندارد، محرومانی که چشمشان هیچ کمکی از هیچ نهاد دولتی ندیده است. اینها محرومان واقعی هستند که باید تحت حمایت دولتمردان و دستگاه‌های دولتی مسئول باشند، ولی نیستند.
به گزارش کبنانیوز، ««همه‌جان»، پیرزنی تنها است که داستان پرغصه ای دارد، عمق محرومیت از در و دیوار خانه او هویدا است و نیازی به توضیح و تشریح ندارد. او به تنهایی در خانه ای زندگی می کند که در و دیوارهایش مثل دیوارهای یک غار جلبک مانند و سبز شده است، او شب ها روی فرش و تختخواب نمی خوابد، روی زمین سرد می خوابد.


درد همجان نداشتن کولر اسپیلت نیست، درد او این است که فرشی زیر پایش ندارد، محلی که زندگی می کند مخروبه است، نداشتن امکانات و خانه ای که دیوارهایش ترک برداشته یک طرف، درد سرطان که جان او را می گیرد و آسایش برایش نگذاشته طرف دیگر.
جاده این روستای محروم و صعب العبور بخاطر بارش های باران قطع شده است. این روستا آب و گاز ندارد. «همه‌جان»، آب های روی شیروانی روی سقف را جمع می کند و در کتری برای مصرف آب شرب تصفیه می کند.
او چند فرزند دارد ولی توانایی مالی برای کمک به مادر ندارند. بدون سرپرست است و از فروش بلوط، معیشت خود را به سختی می گذراند و هیچ توانایی مالی ندارد.
اگر بعد از 45 سال هنوز در روستاهای محروم کهگیلویه و بویراحمد آب و گاز و امکانات اولیه وجود ندارد، چه معنایی دارد غیر از بی مسئولیتی؟ وقتی غربالگری در نهادهایی مثل بهزیستی و کمیته امداد هنوز به درستی صورت نگرفته، و افرادی مثل «همه‌جان» که بیماری های صعب العلاج دارند و کمرشان زیر بار مشکلات خم شده، هیچ حمایتی نمی شوند، دلیلش چه چیزی است؟
همه‌جان و همه‌جان‌های دیگر در روستاهای محرومی که در بی خبری زندگی را به سختی می گذرانند، امروز به کمک نیاز دارند.


همه‌جان این روزها با مرغ‌هایش زیست می‌کند و امیدش به دستان یاری من و تو و همه است.




سقف خانه همه‌جان زن روستایی در شهرستان لنده










 


کد مطلب: 443564

آدرس مطلب :
https://www.kebnanews.ir/news/443564/آقای-استاندار-غم-غمناک-همه-جان-بی-خبری-مدیران-کل-رنجور-روزگار-شب-روی-زمین-سرد-صبح-می-رساند

کبنانیوز
  https://www.kebnanews.ir

1