تاریخ انتشار
دوشنبه ۱ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۴۵
کد مطلب : ۴۵۸۷۰۰
یادداشتی از محسن جبارنژاد، مدیرکل کتابخانههای عمومی کهگیلویه و بویراحمد؛
ایدههایی برای تحول کتابخانههای عمومی استان و اقدامات راهبردی متناظر ایده اول: تبیین ماموریت ها و کارویژه های جدید نهاد و کتابخانه های عمومی( کتابخانه عمومی به مثابه پایگاه اجتماعی)
۱
کبنا ؛
محسن جبارنژاد- تصور بسیاری از ما نسبت به کتابخانه عمومی، مکانی است که در آن تعدادی کتاب نگهداری میشود و توسط کتابداران به مردم امانت داده میشود! این تصور، تصور خطایی نیست و این البته یکی از کارکردهای سنتی و کلاسیک کتابخانه عمومی است. اما در شرایط کنونی و با توجه به شتاب بالای تحولات در حوزه فضای مجازی، به نظر میرسد این تلقی از کتابخانه عمومی دیر یا زود به چالش کشیده خواهد شد.
این وضعیت، مختص ما هم نیست. بسیاری از کشورهای پیشرفته نظیر آلمان که امکانات کتابخانهای خوب و عضویت و امانت بالایی دارند نیز با چنین چالشهایی دست و پنجه نرم میکنند. پیشتر تصور میشد که کتابخانه عمومی باید در یک فضای خلوت و به دور از هیاهو و توام با سکوت طراحی و احداث شود تا مخاطبان و مراجعان به آسانی تمرکز کرده و بتوانند با فراغ بال به مطالعات عمومی بپردازند.
این تصور و مهمتر از آن، بسنده کردن به این تفکر، با توجه به شتاب روزافزون تحولات فضای مجازی، دیر یا زود کتابخانههای عمومی ای را که هنوز با کارکردهای سنتی اداره میشوند به چالش خواهد کشید و منجر به انزوای آنها خواهد شد. پس راه حل چیست و برای تداوم حیات کتابخانههای عمومی چه باید کرد؟
عجالتا راه حل این است که کتابخانه عمومی با توجه به سرعت خیرهکننده رشد تکنولوژی، آرایشی متفاوت به خود بگیرد تا بتواند به "نیاز" مخاطب پاسخ دهد. حضور فضای مجازی باعث شده مطالعه به سبک سنتی یعنی مطالعه آثار مکتوب و نسخه کاغذی کتاب، تا حدی کم فروغ شود و مخاطبان چندان احساس نیاز به خواندن آثار مکتوب نکنند. در عوض نیازهای جدیدی نیز تولید شده که میتوان در نسل جدید کتابخانههای عمومی به آنها توجه جدی داشت نظیر توجه به نسخههای الکترونیکی و یا صوتی کتاب و یا نیازهای مهارتی، خلاقیتی و ... که ضروری است کتابخانه عمومی به این موضوع ورود کند.
برای اینکه موضوع قدری روشن شود مثالی در ادامه آورده میشود: فرض کنید در شرایط اقتصادی کنونی، بسیاری از خانوادههایی که در شعاع جمعیتی خدمت گیر یک کتابخانه عمومی قرار دارند تمایل به ایجاد شغل دوم دارند. اما نمیدانند که دقیقاً از کجا شروع کنند یا به سراغ کدام کسب و کار کوچکی بروند که آینده روشنی داشته باشد و به شکست نینجامد. این مهم در گرو دو مسأله مهم است یکی داده و دیگری آموزش. منظور از داده، اطلاعاتی است راجع به کسب و کار مورد نظر. اطلاعاتی که غالبا از لابهلای کتابهای کاربردی موجود در کتابخانه یا از طریق ارتباط مؤثر کتابداران با ارگانهای متولی کسب و کار نظیر فنی و حرفهای، اداره کار و ... و اخذ دادههای ضروری و آمار لازم و مورد نیاز برای ایجاد یک کسب و کار کوچک بدست میآید. منظور از آموزش هم که به نظر، بی نیاز از توضیح است. منتها باید توجه داشت که وظیفه کتابخانه عمومی، آموزش غیر رسمی در زمینه ایجاد کسب و کار کوچک است و نه آموزش غیر رسمی.
این وضعیت، مختص ما هم نیست. بسیاری از کشورهای پیشرفته نظیر آلمان که امکانات کتابخانهای خوب و عضویت و امانت بالایی دارند نیز با چنین چالشهایی دست و پنجه نرم میکنند. پیشتر تصور میشد که کتابخانه عمومی باید در یک فضای خلوت و به دور از هیاهو و توام با سکوت طراحی و احداث شود تا مخاطبان و مراجعان به آسانی تمرکز کرده و بتوانند با فراغ بال به مطالعات عمومی بپردازند.
این تصور و مهمتر از آن، بسنده کردن به این تفکر، با توجه به شتاب روزافزون تحولات فضای مجازی، دیر یا زود کتابخانههای عمومی ای را که هنوز با کارکردهای سنتی اداره میشوند به چالش خواهد کشید و منجر به انزوای آنها خواهد شد. پس راه حل چیست و برای تداوم حیات کتابخانههای عمومی چه باید کرد؟
عجالتا راه حل این است که کتابخانه عمومی با توجه به سرعت خیرهکننده رشد تکنولوژی، آرایشی متفاوت به خود بگیرد تا بتواند به "نیاز" مخاطب پاسخ دهد. حضور فضای مجازی باعث شده مطالعه به سبک سنتی یعنی مطالعه آثار مکتوب و نسخه کاغذی کتاب، تا حدی کم فروغ شود و مخاطبان چندان احساس نیاز به خواندن آثار مکتوب نکنند. در عوض نیازهای جدیدی نیز تولید شده که میتوان در نسل جدید کتابخانههای عمومی به آنها توجه جدی داشت نظیر توجه به نسخههای الکترونیکی و یا صوتی کتاب و یا نیازهای مهارتی، خلاقیتی و ... که ضروری است کتابخانه عمومی به این موضوع ورود کند.
برای اینکه موضوع قدری روشن شود مثالی در ادامه آورده میشود: فرض کنید در شرایط اقتصادی کنونی، بسیاری از خانوادههایی که در شعاع جمعیتی خدمت گیر یک کتابخانه عمومی قرار دارند تمایل به ایجاد شغل دوم دارند. اما نمیدانند که دقیقاً از کجا شروع کنند یا به سراغ کدام کسب و کار کوچکی بروند که آینده روشنی داشته باشد و به شکست نینجامد. این مهم در گرو دو مسأله مهم است یکی داده و دیگری آموزش. منظور از داده، اطلاعاتی است راجع به کسب و کار مورد نظر. اطلاعاتی که غالبا از لابهلای کتابهای کاربردی موجود در کتابخانه یا از طریق ارتباط مؤثر کتابداران با ارگانهای متولی کسب و کار نظیر فنی و حرفهای، اداره کار و ... و اخذ دادههای ضروری و آمار لازم و مورد نیاز برای ایجاد یک کسب و کار کوچک بدست میآید. منظور از آموزش هم که به نظر، بی نیاز از توضیح است. منتها باید توجه داشت که وظیفه کتابخانه عمومی، آموزش غیر رسمی در زمینه ایجاد کسب و کار کوچک است و نه آموزش غیر رسمی.
این دیگه مدیرکل کتابخانه های استان است!