تاریخ انتشار
جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۴۵
کد مطلب : ۴۵۹۸۹۴
با ارسال متنی مطرح شد
پاسخ محدث به شکرالله امامی؛ همه جریانهای نوظهوری در این سالها نتیجه اختلافات مصلحتاندیشانة امثال شما است
۲
کبنا ؛سید علی عباس محدث_ فعال اجتماعی و روزنامهنگار_ به یادداشت سید شکرالله امامی در دفاع از اقدام مهدی روشنفکر_ نماینده مردم شهرستانهای بویراحمد، دنا و مارگون_ پاسخ داد و نوشت: این بار، پاسخ یكی از محورهای اصلی جریان انحصار طلب استان را خواندیم كه به جای بیان دیدگاهی که مبتنی بر اعتمادسازی و وحدت آفرینی باشد، كاردی نمك آلود در استخوان زخم دیدة مردمی كرده است كه هیچگاه منفعتی از بازیهای چپ و راست ندیدهاند. در این متن به وضوح و بدون ذرهای ملاحظۀ مردمِ گرفتارِ در تورم، فقر و فسادهای مدیریتی، آمده است كه لیست افشا شده از نماینده انقلابی؛
«یک پیشنهادی به سبک و سیاق مقطع سایر نمایندگان ادوار بوده... ». غافل از اینکه همین پیشنهادِ به سبك و سیاقهای گذشتهای كه نویسنده محترم، سبکهای دیروز را علیرغم مسئولیت خود و به طمع امروز پیگیری نكردند تا بذرشان را به میلِ خود بکارند و محصولش را به سبك و سیاق غیر از مردم درو كنند، رویهای دون اخلاق و عدالت و انسانیت و ذات حقیقی اسلامیت و جمهوریت نظامی است. یعنی کسانی که هركدام مدعی هستند عَلَم انقلاب را به دوش گرفتهاند و به غیر خود، مردم را نمیخواهند و نمیتوانند ببینند. شمایی كه سالها است بازرسی مهمترین حوزه نظارتی بر انتخابات و كاندیداهای مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا را بر عهده دارید و مدافعِ دست پخت دیروزتان شدهاید، بفرمائید که چرا از فرزندان مستعد و نخبۀ خانوادههای تحت پوشش بهزیستی، كمیته امداد امام خمینی(ره)، بنیاد شهید و بازنشتگان و جامعه هدف دیگر دستگاهها در لیستهای به سبك و سیاق گذشته دیده نمیشود؟ شما كه بیرق دفاع از انقلاب را منحصراٌ به دوش گرفتهاید، میزان سنجش نخبگی و پختگی این لیستهای سبك و سیاقی را چگونه برآورد كردهاید كه مینویسی، «در حالی که صدها و بلکه هزاران نفر از حامیان نمایندگان ادوار و چهرههای رشد یافته و به مسند ملی رسیده این استان محروم، زیر این چنین چتری در قالب شرکتها و وزارتخانهها رسماً اشتغال یافته و حق هم همین بوده و هست... »؟ این حق است؟
این چتر عدالت است كه شما به عنوان بازرس شورای نگهبان استان به دست نمایندگان خاص دادهاید؟
دوست عزیز؛
این صدها و هزاران نمونۀ بیعدالتی كه الان به آن اشاره میكنید، اعتراف به خیانتی است كه در كسوت جایگاهی كه باید صلاحیت افراد و التزام عملیشان به قانون و نظام مقدس جمهوری اسلامی را تأیید و خلاف آن را رد كنید. آن را قانونمند میخوانید؟
متأسفانه آنقدر مست و مسخ آش شله قلمکار مجلس و دولت انقلابی شدهاید كه گفتهاید؛
«فرض بر اینکه چنین نامهای مقرون به صحت یا با خروجی اشتغال حداقل یک نفر منجر شده باشد، آیا خدمت به استان است یا خیانت؟ این چه عدالتی است که برای یک عده قلیل اجازه هرکار و اقدامی را ولو خلاف و خیانت میدهند ولی برای یک اظهار نظر و درخواست نماینده اکثریت اینگونه بیرحمانه تخریب میکنند؟ ».
جناب آقای امامی؛
مردم را دنبال نخود سیاه فرستادن، خیانت است. چرا استخدامهای سفارسی و بدون آزمون و رقابت و گزینش و مصاحبه را، عدالت میدانید؟ این دستپاچگی و دفاع بدتر از گناه، نتیجه والضــــــــالینهای خداناپسندی است كه به نرخ منفعتی كه كسب نمودهاید و جدای از آنچه مردم بیچاره میبینند و عذاب میكشند، ناعادلانه مینویسید و به میل خود حذف میكنید و از روی اختیار تأیید میكنید و هیچ مؤاخذهای هم برای شما نیست. این مکتوبه افشا شده، خیانت به فرزندان محروم ولی مستعد و خردمند استان است كه سالها است در حمایت مجریانی كه میبایست با اهرم عدالت و سلامت، نمایندگان دلال صفت و مدیرانِ «خاله خورزویی» را از رسیدن به صندلیهای خدمت مانع شوند. ولی باز هم درود بر وجدانی كه گاهی ناخودآگاه دُم خروستان را بیرون میزند.
در ادامه سؤال کردهاید كه؛
«شما(رسانهها) شهامت انتشار گزارش بکارگیریهای فلهای و خارج از ضابطه در همین استان محروم را در زیر چتر مدیران در ادوار گوناگون با همه ابعاد و اشخاص سیاسی داشتهاید؟ ... ».
معلومه که نه، شماها نگذاشتید. یعنی با فشار حداكثری كه حامیان منفعت طلب شما در زمانهایی كه الان سبک و سیاقش را کیل تخلف فرض کردهاید، از ترس حذف و محاكمه و برچسب خوردن، جرأت بیانش را نداشتند. لیست افراد بكار گرفته در جهاد كشاورزی، دانشگاه علوم پزشكی، صمت، اداره تعاون، كار و رفاه اجتماعی، سازمان برنامه و بودجه، مجموعه وزارت كشور، بهزیستی استان و... ، حداقل در ۱۵ سال گذشته تا همین امروز كه بر اساس تبصره مادۀ خیانت آفرین ۳۲ قانون مدیریت خدمات كشوری، برای خواصِ بیكفایت و نوادرِ همیشه مدعی و سیری ناپذیر، بكار گرفته شدهاند، بیانگر این فرض مسلم است كه كارد بیعدالتی كه در استخوان مردم كردهاید با چنین نوشتارهای توهین آمیزتان تطهیر نمیشود.
همچنین نوشتهاید كه؛
«و صرفاً یک درخواست بوده که شامل تعدادی از نیروهای بازنشسته وکارمند بوده که یحتمل نیت درخواستکننده ایجاد بستر برای بکارگیری جوانان این مرزبوم بوده... ». جناب آقای امامی؛
چرا چنین درخواستهایی برای بقیه مردم نوشته نمیشود؟ چرا این درخواستهای در ادوار مختلف به تعبیر شما، مورد بررسی قرار نگرفته است؟ چرا حداقل دو نفر از خانوادههای محروم و بیبضاعت و بیسرپرست این جامعه در چنین لیستهایی نیست؟ چرا این بِستر، همیشه بَستر نرمی برای امثال شما و خاری در چشم بقیه مردم بوده است؟ ظلم بر دین این است كه تمام رفتارهای خلاف عقل و دین را توجیه به مصلحت و منفعت خود میكنید و متأسفانه شما جریان تمامیت خواه، ید طولایی در زمینه دارد.
بیان كردهاید كه؛
«... آنگاه که جلوی چشم همه، شاهد صدها نمونة خلاف قانون در استان و فراتر از آن بودهایم... ».
درود بر وجدانی كه ناخواسته بر دست و زبانتان فرمان میهد تا بنویسید آنچه را سالها است پنهان كردهاید. این كنشها و اعتراضات و اغتشاشات و بیعدالتی و نامهربانیهایی كه بعضا از زبان مردم میشنوید، نتیجه همان صدها خلافی است كه به عنوان مجریان تأیید صلاحیت کردید. هر آنچه دیدید، چشم بستید و گوش كَر كردید و زبان خموش نگه داشتید تا در چنین روزی كه بارتان را بستید و یارانتان را به مسند نشاندید، آنچه اکنون میتواند عیشتان را كامل كند، نقد حقانیت گویی و مطالبهگری رسانههای آزاد و مردمی باشد كه خود هم میدانید مردم و نخبگان و رسانههای آزاد تا شماها نفس در سینه دارید، نمیتوانند از عهده شما بربیایند.
عالیجناب امامی؛
آنچه را گفتهاید که؛
«ما نمیدانیم که چرا جریان برخاسته از متن مردم و بدون دخالت غولها، مورد تهاجم قرار گرفته... »، به عرض میرسانم همة این جریانهای نوظهوری كه در این سالها دیدهایم، نتیجه اختلافات مصلحتاندیشانة امثال حضرتعالی است كه در ماههای اخیر، عدهای چون گرگ از آنها سوء استفاده كردند و باز هم برای نظام و انقلاب و مردم هزینه درست میکنند. این بار مردم خوب فهمیدند كه تنها راه نجات از مسئولانِ مسئولیت ناپذیر چگونه است. و این متن، اعتراف به این حقیقت است که امروز هم چون گذشته، از مدیران بیكفایت و بنجلهای سیاسی اما معاملهگر رقیب استفاده میكنید و امورات را به عدهای بیسواد ولی طماع واگذار میكنید تا خدا را شکر، مرز شما و مردم، پررنگتر شده و جامعه بویژه جوانان انقلابی و متخصص و متعهد، متوجه غیرانقلابیترین مجلس و دولت بعد از انقلاب شكوهمند اسلامی باشند.
اما حیفم میآید كه این نصیحت را به شما نكنم. دوست عزیز؛
تنها مجلس و دولتی را كه حداقل ۴ بار مقام معظم رهبری به صورت علنی و صدها بار مطالبه گران اجتماعی بویژه برخی از ائمه جمعه به صورت ضمنی و آشكار از ضرورت عدم دخالت در امورات اجرایی و معاملهگری در خدماترسانی تذكر دادند ولی هر دو قوه مقننه و اجرائیه با پشتیبانی حضراتی چون شما كه تفاوتهای رفتاریشان در محراب و منبر به عین و علم مردم رسیده است، كَكشان نگزید و به امر ولایت عنایت نکردند. خنده دارتر این است كه همین جماعت، خود را سنگ محکِ التزام عملی به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی میدانند. این خیانت اول گروه همیشه طلبکارِ مردم بویژه بازرس ویژه انتخابات استان است که چشم بر حقیقت میبندد.
دوم، فحش، تحقیر، تهمت و توهینهای مسئولان دولت انقلابی در استان و برخی از چهرههای شاخص جریان انقلابی استان در میان درد مردم و سکوت رقبای سیاسی با نگرشهای مختلف، مؤید این واقعیت است که رفتارهای دروغین با مردم درگذشته، سبک و سیاق نوشتار و گفتمان امروزتان شده است و این یعنی اضمحلال...
والعاقبه للمتقین
«یک پیشنهادی به سبک و سیاق مقطع سایر نمایندگان ادوار بوده... ». غافل از اینکه همین پیشنهادِ به سبك و سیاقهای گذشتهای كه نویسنده محترم، سبکهای دیروز را علیرغم مسئولیت خود و به طمع امروز پیگیری نكردند تا بذرشان را به میلِ خود بکارند و محصولش را به سبك و سیاق غیر از مردم درو كنند، رویهای دون اخلاق و عدالت و انسانیت و ذات حقیقی اسلامیت و جمهوریت نظامی است. یعنی کسانی که هركدام مدعی هستند عَلَم انقلاب را به دوش گرفتهاند و به غیر خود، مردم را نمیخواهند و نمیتوانند ببینند. شمایی كه سالها است بازرسی مهمترین حوزه نظارتی بر انتخابات و كاندیداهای مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا را بر عهده دارید و مدافعِ دست پخت دیروزتان شدهاید، بفرمائید که چرا از فرزندان مستعد و نخبۀ خانوادههای تحت پوشش بهزیستی، كمیته امداد امام خمینی(ره)، بنیاد شهید و بازنشتگان و جامعه هدف دیگر دستگاهها در لیستهای به سبك و سیاق گذشته دیده نمیشود؟ شما كه بیرق دفاع از انقلاب را منحصراٌ به دوش گرفتهاید، میزان سنجش نخبگی و پختگی این لیستهای سبك و سیاقی را چگونه برآورد كردهاید كه مینویسی، «در حالی که صدها و بلکه هزاران نفر از حامیان نمایندگان ادوار و چهرههای رشد یافته و به مسند ملی رسیده این استان محروم، زیر این چنین چتری در قالب شرکتها و وزارتخانهها رسماً اشتغال یافته و حق هم همین بوده و هست... »؟ این حق است؟
این چتر عدالت است كه شما به عنوان بازرس شورای نگهبان استان به دست نمایندگان خاص دادهاید؟
دوست عزیز؛
این صدها و هزاران نمونۀ بیعدالتی كه الان به آن اشاره میكنید، اعتراف به خیانتی است كه در كسوت جایگاهی كه باید صلاحیت افراد و التزام عملیشان به قانون و نظام مقدس جمهوری اسلامی را تأیید و خلاف آن را رد كنید. آن را قانونمند میخوانید؟
متأسفانه آنقدر مست و مسخ آش شله قلمکار مجلس و دولت انقلابی شدهاید كه گفتهاید؛
«فرض بر اینکه چنین نامهای مقرون به صحت یا با خروجی اشتغال حداقل یک نفر منجر شده باشد، آیا خدمت به استان است یا خیانت؟ این چه عدالتی است که برای یک عده قلیل اجازه هرکار و اقدامی را ولو خلاف و خیانت میدهند ولی برای یک اظهار نظر و درخواست نماینده اکثریت اینگونه بیرحمانه تخریب میکنند؟ ».
جناب آقای امامی؛
مردم را دنبال نخود سیاه فرستادن، خیانت است. چرا استخدامهای سفارسی و بدون آزمون و رقابت و گزینش و مصاحبه را، عدالت میدانید؟ این دستپاچگی و دفاع بدتر از گناه، نتیجه والضــــــــالینهای خداناپسندی است كه به نرخ منفعتی كه كسب نمودهاید و جدای از آنچه مردم بیچاره میبینند و عذاب میكشند، ناعادلانه مینویسید و به میل خود حذف میكنید و از روی اختیار تأیید میكنید و هیچ مؤاخذهای هم برای شما نیست. این مکتوبه افشا شده، خیانت به فرزندان محروم ولی مستعد و خردمند استان است كه سالها است در حمایت مجریانی كه میبایست با اهرم عدالت و سلامت، نمایندگان دلال صفت و مدیرانِ «خاله خورزویی» را از رسیدن به صندلیهای خدمت مانع شوند. ولی باز هم درود بر وجدانی كه گاهی ناخودآگاه دُم خروستان را بیرون میزند.
در ادامه سؤال کردهاید كه؛
«شما(رسانهها) شهامت انتشار گزارش بکارگیریهای فلهای و خارج از ضابطه در همین استان محروم را در زیر چتر مدیران در ادوار گوناگون با همه ابعاد و اشخاص سیاسی داشتهاید؟ ... ».
معلومه که نه، شماها نگذاشتید. یعنی با فشار حداكثری كه حامیان منفعت طلب شما در زمانهایی كه الان سبک و سیاقش را کیل تخلف فرض کردهاید، از ترس حذف و محاكمه و برچسب خوردن، جرأت بیانش را نداشتند. لیست افراد بكار گرفته در جهاد كشاورزی، دانشگاه علوم پزشكی، صمت، اداره تعاون، كار و رفاه اجتماعی، سازمان برنامه و بودجه، مجموعه وزارت كشور، بهزیستی استان و... ، حداقل در ۱۵ سال گذشته تا همین امروز كه بر اساس تبصره مادۀ خیانت آفرین ۳۲ قانون مدیریت خدمات كشوری، برای خواصِ بیكفایت و نوادرِ همیشه مدعی و سیری ناپذیر، بكار گرفته شدهاند، بیانگر این فرض مسلم است كه كارد بیعدالتی كه در استخوان مردم كردهاید با چنین نوشتارهای توهین آمیزتان تطهیر نمیشود.
همچنین نوشتهاید كه؛
«و صرفاً یک درخواست بوده که شامل تعدادی از نیروهای بازنشسته وکارمند بوده که یحتمل نیت درخواستکننده ایجاد بستر برای بکارگیری جوانان این مرزبوم بوده... ». جناب آقای امامی؛
چرا چنین درخواستهایی برای بقیه مردم نوشته نمیشود؟ چرا این درخواستهای در ادوار مختلف به تعبیر شما، مورد بررسی قرار نگرفته است؟ چرا حداقل دو نفر از خانوادههای محروم و بیبضاعت و بیسرپرست این جامعه در چنین لیستهایی نیست؟ چرا این بِستر، همیشه بَستر نرمی برای امثال شما و خاری در چشم بقیه مردم بوده است؟ ظلم بر دین این است كه تمام رفتارهای خلاف عقل و دین را توجیه به مصلحت و منفعت خود میكنید و متأسفانه شما جریان تمامیت خواه، ید طولایی در زمینه دارد.
بیان كردهاید كه؛
«... آنگاه که جلوی چشم همه، شاهد صدها نمونة خلاف قانون در استان و فراتر از آن بودهایم... ».
درود بر وجدانی كه ناخواسته بر دست و زبانتان فرمان میهد تا بنویسید آنچه را سالها است پنهان كردهاید. این كنشها و اعتراضات و اغتشاشات و بیعدالتی و نامهربانیهایی كه بعضا از زبان مردم میشنوید، نتیجه همان صدها خلافی است كه به عنوان مجریان تأیید صلاحیت کردید. هر آنچه دیدید، چشم بستید و گوش كَر كردید و زبان خموش نگه داشتید تا در چنین روزی كه بارتان را بستید و یارانتان را به مسند نشاندید، آنچه اکنون میتواند عیشتان را كامل كند، نقد حقانیت گویی و مطالبهگری رسانههای آزاد و مردمی باشد كه خود هم میدانید مردم و نخبگان و رسانههای آزاد تا شماها نفس در سینه دارید، نمیتوانند از عهده شما بربیایند.
عالیجناب امامی؛
آنچه را گفتهاید که؛
«ما نمیدانیم که چرا جریان برخاسته از متن مردم و بدون دخالت غولها، مورد تهاجم قرار گرفته... »، به عرض میرسانم همة این جریانهای نوظهوری كه در این سالها دیدهایم، نتیجه اختلافات مصلحتاندیشانة امثال حضرتعالی است كه در ماههای اخیر، عدهای چون گرگ از آنها سوء استفاده كردند و باز هم برای نظام و انقلاب و مردم هزینه درست میکنند. این بار مردم خوب فهمیدند كه تنها راه نجات از مسئولانِ مسئولیت ناپذیر چگونه است. و این متن، اعتراف به این حقیقت است که امروز هم چون گذشته، از مدیران بیكفایت و بنجلهای سیاسی اما معاملهگر رقیب استفاده میكنید و امورات را به عدهای بیسواد ولی طماع واگذار میكنید تا خدا را شکر، مرز شما و مردم، پررنگتر شده و جامعه بویژه جوانان انقلابی و متخصص و متعهد، متوجه غیرانقلابیترین مجلس و دولت بعد از انقلاب شكوهمند اسلامی باشند.
اما حیفم میآید كه این نصیحت را به شما نكنم. دوست عزیز؛
تنها مجلس و دولتی را كه حداقل ۴ بار مقام معظم رهبری به صورت علنی و صدها بار مطالبه گران اجتماعی بویژه برخی از ائمه جمعه به صورت ضمنی و آشكار از ضرورت عدم دخالت در امورات اجرایی و معاملهگری در خدماترسانی تذكر دادند ولی هر دو قوه مقننه و اجرائیه با پشتیبانی حضراتی چون شما كه تفاوتهای رفتاریشان در محراب و منبر به عین و علم مردم رسیده است، كَكشان نگزید و به امر ولایت عنایت نکردند. خنده دارتر این است كه همین جماعت، خود را سنگ محکِ التزام عملی به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی میدانند. این خیانت اول گروه همیشه طلبکارِ مردم بویژه بازرس ویژه انتخابات استان است که چشم بر حقیقت میبندد.
دوم، فحش، تحقیر، تهمت و توهینهای مسئولان دولت انقلابی در استان و برخی از چهرههای شاخص جریان انقلابی استان در میان درد مردم و سکوت رقبای سیاسی با نگرشهای مختلف، مؤید این واقعیت است که رفتارهای دروغین با مردم درگذشته، سبک و سیاق نوشتار و گفتمان امروزتان شده است و این یعنی اضمحلال...
والعاقبه للمتقین
// یک فرد است وتمنای دل گفته است
به قوه چهارم در استان که نماد تمامیتخواهی وجذب نیرو در تمامی ادوار،،؛ بصورت زیر پوستی وسفارشی به همه ی جاهایی که خودت خوب میدانی وبه قولی کشف نیرو میکرد ومیکند بشورید
البته ما با نوشته شما مواففیم
اگر قلم زدن به شرط مزد نباشد وبه رسم آزادگی وارتقا دانایی وشهروندی باشد برونداد واورده خواهدداشت وگرنه این نوشته به قولی:تخلیه هیجان است
مشکل استان؛که نامش را چه خوب گذاشتند ((قوه چهارم))در استانمخصوصا در بویراحمد!!!!@
مشکل وجود قوه ۴ چهارم وهمیشه خود حق پندار و حاضر در استان است
اگر میتوانید دخالت افراد عیر مسئول در تصمیم گیریها ی استان را کاریش کنید