تاریخ انتشار
پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۴۰
کد مطلب : ۴۶۵۷۸۵
کبنا گزارش میدهد
تاجگردون به تنور انتخابات دمید / رقیب سرسخت تاجگردون در انتخابات اسفند 1402 کیست؟ / تیم زاکانی با تاجگردون چه بازی میکنند؟
۴
کبنا ؛
موتور انتخابات در حوزه انتخابیه شهرستانهای گچساران و باشت گرم شده و با ثبتنام غلامرضا تاجگردون_ نماینده سابق این شهرستانها تنور انتخابات گرمتر هم شده، در این باره تحلیلهای بسیاری دارند و این روزها بازار شایعات و حرف و حدیثهایی که عمدتاً پایه و اساس ندارد هم زیاد شده، مثلاً برخی از رد صلاحیت تاجگردون سخن به میان میآورند و میگویند، تیم زاکانی به این سادگی دست بردار تاجگردون نیستند.
آنها برای حفظ حیثت خودشان هم که شده با کهگیلویه و بویراحمدیهای مخالف تاجگردون هم صدا میشوند و تحرکات زیادی برای رد صلاحیت او به کار میبندند تا ماجرای رد اعتبارنامه تاجگردون را تکرار کنند. حضور تاجگردون در انتخابات مجلس 1402 گچساران و باشت ورق بازی را بهم میزند. به نظر میرسد تاجگردون در این دوره رقیب سرسختی به نام ریحان محمدپور داشته باشد. گفتمان محمدپور خیلی بهروزتر و آرمانیتر از گفتمان تاجگردون نشان میدهد. تاجگردون بارها مورد نقد رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته و مردم او را آزمودهاند. حرفهای زیادی از تبعیض و پارتیبازی و پیمانکارپروری در دوران تاجگردون در جامعه شنیده میشد و تصور میشود که آن روزها به این سادگی به فراموشی سپرده نشود.
محمدپور با رویکرد جدید و با توجه به تجربهای که این سالها در تهران کسب کرده پا به میدان انتخابات مجلس گذاشته است. او جوانی هست که دست خیلی از جوانان را گرفته و کار خیلیها را در تهران دنبال کرده و به نظر میرسد در این دوره او به این سادگی میدان را وانگذارد. محمدپور بعد از انتخابات اسفند 98 صحنه را رها نکرده و در این چند سال تشکیلاتیتر عمل کرده و توانسته پایگاه اجتماعی خوبی برای خود دست و پا کند. همچنین شنیده شده که خیلی از اصولگرایان شاخص به سمت او تمایل دارند و بعید نیست که ریحان محمدپور از سبد اصولگرایان بیرون آید. فعلاً صحبت کردن در این باره خیلی زود است و همه چیز به روزهای آینده و نشست اصولگرایان بستگی دارد.
اما تاجگردون نیز ثبت نام کرده است. هر چند این ثبت نام به منزله این نیست که همه چیز به نفع تاجگردون باشد. اما تاجگردون قدم اول را برداشته و رقیبانش به ویژه اصولگرایان میدانند چه رقیب سرسخت و قدرتمندی دارند.
یکی از شهروندان در یادداشتی اینگونه نوشت: قهرمان؛ واژهای که هم در شکل و هم در معنا حکایت از امید بخشی و امیدآفرینی دارد.
بیایید کمی موضوع را جزئیتر بررسی کنیم، اینکه چه تعریفی میتوانیم از قهرمان داشته باشیم و الزامات و ویژگیهای قهرمان بودن را در چه خصوصیاتی باید جست و جو کنیم؟
شاید بتوان قهرمانها را افراد نابغه و استثنایی در نظر گرفت که با گذر از تحولات اجتماعی، جامعه را به سمت آرمان شهر هدایت میکنند و با پانهادن بر روزمرگی و زندگی روزمره، تلاش میکنند تا با تکیه بر شجاعت به هدف خود که همان امکان زیست بهتر افراد جامعه است نزدیک و نزدیکتر شوند.
به شخصه دکتر غلام رضا تاجگردون را نه تنها قهرمان مردم بلکه فراتر از آن لیدر و مروج روح قهرمانی میدانم چرا که وی همواره خود را در مسیری قرار داده که با گذر از تحولات اجتماعی بتواند در حوزه نظر آگاهی بخش و آگاهی آفرین باشد و در حوزه عمل اجراکنندهی محتویات و مفاهیم حاصل از آگاهی، شخصی که در تمام دوران خدمتگزاری به مردمش ارائهگر شکل و سیستمی از مدیریت بود که هیچ کس انتظار و توقع امورات نازل روزمره از وی نداشت و همه متوقع ایجاد تحولات اجتماعی و بنیادین بودند چرا که شخصیت تاج گردون ورای روزمرگی و در تواتر شجاعت زندگی قهرمانی بود که همین نوع نگاه بهایشان خود حاکی از قدرت و توان مدیریتی بالای وی و ایجاد فرهنگ مطالبهگری صحیح و درستی بود که ایشان در جامعه نهادینه کرده بودند.
مقدمه بالا در رابطه شخصیت کم نظیر دکتر تاجگردون را به این دلیل به رشته تحریر درآوردم تا از دلایل لزوم ثبت نام ایشان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه گچساران بگویم، دلایلی که اگر بخواهم در این مقال به آنها بپردازم، مثنوی هفتاد من خواهد شد؛ به همین دلیل ترجیح میدهم که به موارد کوتاهی از آنها اشاره کنم.
اولین دلیلی که میتوان برای ثبت نام ایشان آورد، از دست رفتن جایگاه و هویت اقتداری صندلی نمایندگی گچساران در مجلس شورای اسلامی پس از ایشان است، جایگاهی که با مرارت و سخت کوشی و دانایی و شجاعت شخص دکتر تاجگردون به دست آمد و یک شبه و پس از ایشان در محاق قرار گرفت و چون آرزوهای جوانان گچسارانی و باشتی بر باد رفت و در طول ایام پس از ایشان هیچ گاه هیچ صدایی از این صندلی و فرد تکیهدهنده بر آن برای دادخواهی و مطالبهگری مردم برنخواست تا بار دیگر مردم مجاب شوند که باید به سراغ باران بروند و ترانه (باز باران) سردهند.
دوم اینکه شخصیت، منش، عملکرد و کاریزمای تاج گردون تنها عاملی است که در عین کثرت و تنوع اقوام ساکن در گچساران و باشت میتواند خلق وحدت کند و همه اقوام و اقشار را ذیل یک پرچم و بیرق نگه دارد و نگاهش به همه یکسان و بدور از حب و بغض و قوم گرایی و طرفدارمحوری باشد.
تاجگردون نه در حرف، که در عمل نشان داد میتوان و باید بتوان که به این مردم محروم و مظلوم خدمت صادقانه و آگاهانه کرد و در طول هشت سالی که افتخار نمایندگی مردم را داشت چنان رزومه و سابقه کاری از خود نشان داد که تا سالهای سال ردپای وی در توسعه و فرآیند توسعهای نمایان و هویدا است
اینکه پس از دکتر تاج گردون تمام فعالیتهای عمرانی به کما عمیق رفتند و سهم گچساران و باشت از مدار توسعه و طرحهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عمرانی، ورزشی و... تنها آه و حسرت بود، خود نمود دیگری از الزام نامزدی ایشان برای انتخابات پیش رو است و اگر نبود پیش راهاندازی پتروشیمی گچساران و سد چمشیر که حاصل تلاشها و چانه زنیها و رفت و آمدهای دکتر تاجگردون در طی دوران نمایندگیاش شاید برخی مدعیان حتی جرئت و روی بیرون آمدن از خانه را هم نداشتند.
میتوان دلایل بسیاری برای ورود ایشان به عرصه انتخابات برشمرد، اما بنظر مهمترین و بزرگترین دلیلی که باید نام برد امید است،
امید مردمی که در نبود تاجگردون بر باد رفت و با ورود تاجگردون دوباره جوانه خواهد زد.
آنها برای حفظ حیثت خودشان هم که شده با کهگیلویه و بویراحمدیهای مخالف تاجگردون هم صدا میشوند و تحرکات زیادی برای رد صلاحیت او به کار میبندند تا ماجرای رد اعتبارنامه تاجگردون را تکرار کنند. حضور تاجگردون در انتخابات مجلس 1402 گچساران و باشت ورق بازی را بهم میزند. به نظر میرسد تاجگردون در این دوره رقیب سرسختی به نام ریحان محمدپور داشته باشد. گفتمان محمدپور خیلی بهروزتر و آرمانیتر از گفتمان تاجگردون نشان میدهد. تاجگردون بارها مورد نقد رسانهها و افکار عمومی قرار گرفته و مردم او را آزمودهاند. حرفهای زیادی از تبعیض و پارتیبازی و پیمانکارپروری در دوران تاجگردون در جامعه شنیده میشد و تصور میشود که آن روزها به این سادگی به فراموشی سپرده نشود.
محمدپور با رویکرد جدید و با توجه به تجربهای که این سالها در تهران کسب کرده پا به میدان انتخابات مجلس گذاشته است. او جوانی هست که دست خیلی از جوانان را گرفته و کار خیلیها را در تهران دنبال کرده و به نظر میرسد در این دوره او به این سادگی میدان را وانگذارد. محمدپور بعد از انتخابات اسفند 98 صحنه را رها نکرده و در این چند سال تشکیلاتیتر عمل کرده و توانسته پایگاه اجتماعی خوبی برای خود دست و پا کند. همچنین شنیده شده که خیلی از اصولگرایان شاخص به سمت او تمایل دارند و بعید نیست که ریحان محمدپور از سبد اصولگرایان بیرون آید. فعلاً صحبت کردن در این باره خیلی زود است و همه چیز به روزهای آینده و نشست اصولگرایان بستگی دارد.
اما تاجگردون نیز ثبت نام کرده است. هر چند این ثبت نام به منزله این نیست که همه چیز به نفع تاجگردون باشد. اما تاجگردون قدم اول را برداشته و رقیبانش به ویژه اصولگرایان میدانند چه رقیب سرسخت و قدرتمندی دارند.
یکی از شهروندان در یادداشتی اینگونه نوشت: قهرمان؛ واژهای که هم در شکل و هم در معنا حکایت از امید بخشی و امیدآفرینی دارد.
بیایید کمی موضوع را جزئیتر بررسی کنیم، اینکه چه تعریفی میتوانیم از قهرمان داشته باشیم و الزامات و ویژگیهای قهرمان بودن را در چه خصوصیاتی باید جست و جو کنیم؟
شاید بتوان قهرمانها را افراد نابغه و استثنایی در نظر گرفت که با گذر از تحولات اجتماعی، جامعه را به سمت آرمان شهر هدایت میکنند و با پانهادن بر روزمرگی و زندگی روزمره، تلاش میکنند تا با تکیه بر شجاعت به هدف خود که همان امکان زیست بهتر افراد جامعه است نزدیک و نزدیکتر شوند.
به شخصه دکتر غلام رضا تاجگردون را نه تنها قهرمان مردم بلکه فراتر از آن لیدر و مروج روح قهرمانی میدانم چرا که وی همواره خود را در مسیری قرار داده که با گذر از تحولات اجتماعی بتواند در حوزه نظر آگاهی بخش و آگاهی آفرین باشد و در حوزه عمل اجراکنندهی محتویات و مفاهیم حاصل از آگاهی، شخصی که در تمام دوران خدمتگزاری به مردمش ارائهگر شکل و سیستمی از مدیریت بود که هیچ کس انتظار و توقع امورات نازل روزمره از وی نداشت و همه متوقع ایجاد تحولات اجتماعی و بنیادین بودند چرا که شخصیت تاج گردون ورای روزمرگی و در تواتر شجاعت زندگی قهرمانی بود که همین نوع نگاه بهایشان خود حاکی از قدرت و توان مدیریتی بالای وی و ایجاد فرهنگ مطالبهگری صحیح و درستی بود که ایشان در جامعه نهادینه کرده بودند.
مقدمه بالا در رابطه شخصیت کم نظیر دکتر تاجگردون را به این دلیل به رشته تحریر درآوردم تا از دلایل لزوم ثبت نام ایشان برای انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه گچساران بگویم، دلایلی که اگر بخواهم در این مقال به آنها بپردازم، مثنوی هفتاد من خواهد شد؛ به همین دلیل ترجیح میدهم که به موارد کوتاهی از آنها اشاره کنم.
اولین دلیلی که میتوان برای ثبت نام ایشان آورد، از دست رفتن جایگاه و هویت اقتداری صندلی نمایندگی گچساران در مجلس شورای اسلامی پس از ایشان است، جایگاهی که با مرارت و سخت کوشی و دانایی و شجاعت شخص دکتر تاجگردون به دست آمد و یک شبه و پس از ایشان در محاق قرار گرفت و چون آرزوهای جوانان گچسارانی و باشتی بر باد رفت و در طول ایام پس از ایشان هیچ گاه هیچ صدایی از این صندلی و فرد تکیهدهنده بر آن برای دادخواهی و مطالبهگری مردم برنخواست تا بار دیگر مردم مجاب شوند که باید به سراغ باران بروند و ترانه (باز باران) سردهند.
دوم اینکه شخصیت، منش، عملکرد و کاریزمای تاج گردون تنها عاملی است که در عین کثرت و تنوع اقوام ساکن در گچساران و باشت میتواند خلق وحدت کند و همه اقوام و اقشار را ذیل یک پرچم و بیرق نگه دارد و نگاهش به همه یکسان و بدور از حب و بغض و قوم گرایی و طرفدارمحوری باشد.
تاجگردون نه در حرف، که در عمل نشان داد میتوان و باید بتوان که به این مردم محروم و مظلوم خدمت صادقانه و آگاهانه کرد و در طول هشت سالی که افتخار نمایندگی مردم را داشت چنان رزومه و سابقه کاری از خود نشان داد که تا سالهای سال ردپای وی در توسعه و فرآیند توسعهای نمایان و هویدا است
اینکه پس از دکتر تاج گردون تمام فعالیتهای عمرانی به کما عمیق رفتند و سهم گچساران و باشت از مدار توسعه و طرحهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عمرانی، ورزشی و... تنها آه و حسرت بود، خود نمود دیگری از الزام نامزدی ایشان برای انتخابات پیش رو است و اگر نبود پیش راهاندازی پتروشیمی گچساران و سد چمشیر که حاصل تلاشها و چانه زنیها و رفت و آمدهای دکتر تاجگردون در طی دوران نمایندگیاش شاید برخی مدعیان حتی جرئت و روی بیرون آمدن از خانه را هم نداشتند.
میتوان دلایل بسیاری برای ورود ایشان به عرصه انتخابات برشمرد، اما بنظر مهمترین و بزرگترین دلیلی که باید نام برد امید است،
امید مردمی که در نبود تاجگردون بر باد رفت و با ورود تاجگردون دوباره جوانه خواهد زد.