تاریخ انتشار
دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۱۸
کد مطلب : ۴۹۱۹۷۸
یادداشت؛
نفوذ فرهنگی؛ مراقب ترویج اندیشههای بیگانه در دانشگاههای کهگیلویه و بویراحمد باشید
۱
کبنا ؛نفوذ فرهنگی در سالهای اخیر به یکی از مهمترین چالشهای جامعه ایران تبدیل شده است و متأسفانه دانشگاهها، بهویژه بعضی از دانشگاههای استانهای فرهنگی نظیر کهگیلویه و بویراحمد، به دلیل سوءمدیریت و عدم توجه کافی به این تهدید، به پایگاهی برای ترویج اندیشههای مغایر با ارزشهای اسلامی و ملی تبدیل شدهاند. در این میان، فرایند جذب هیئتعلمی و کارکنان در این دانشگاهها، بهجای اینکه بستری برای ارتقای علمی و فرهنگی جامعه باشد، به شکلی بیبرنامه و سطحی انجام میشود که نهتنها بر هویت ملی و دینی استوار نیست، بلکه زمینهساز نفوذ فرهنگی شده است. این مسئله که سالها است نادیده گرفته میشود، امروز به مرحلهای رسیده که باید با صدای بلند نسبت به آن هشدار داد. مقام معظم رهبری در جمع پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس فرمود؛ «با وجود این فداکاریها، ملت ایران نمیپذیرد که پرچمهای نفوذ فرهنگی و سبک زندگی دشمن و وسوسههای خصمانه آن به وسیله افراد نفوذی و فریبخورده در کشور و دستگاههای مختلف برافراشته شود.»
استان کهگیلویه و بویراحمد با فرهنگی غنی و تاریخی ریشهدار، شایسته نیست که قربانی سیاستهای ضعیف و ناکارآمد در عرصه علمی و فرهنگی شود. بعضی از دانشگاههای این استان که میتوانند بهعنوان سنگرهای مستحکم برای حفظ و تقویت هویت بومی و ملی عمل کنند، به دلیل بیتوجهی به معیارهای اصولی در جذب اساتید و کارکنان ، به عرصهای برای ورود افرادی تبدیل شدهاند که نهتنها تعهدی به این ارزشها ندارند، بلکه گاه بهوضوح با آنها در تضادند. این وضعیت غیرقابلقبول است و نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
فرایند جذب هیئتعلمی و کارکنان بخشهای مختلف در دانشگاههای کهگیلویه و بویراحمد، بهجای تمرکز بر شایستگیهای علمی و فرهنگی، بهنوعی گزینش سطحی و بر مبنای معیارهای نامشخص و گاه مصلحتی تبدیل شده است. این روند نهتنها موجب تضعیف بنیانهای علمی این استان شده، بلکه فضایی را برای نفوذ فرهنگی بازکرده است که پیامدهای آن بهتدریج در میان نسل جوان و دانشجویان مشاهده میشود. اساتیدی که از دیدگاههای بیگانه و ضدفرهنگ ملی حمایت میکنند و بدون درک درست از هویت بومی منطقه وارد دانشگاهها میشوند، به شکلی نگرانکننده بر تفکرات و اندیشههای دانشجویان تأثیر میگذارند.
برخی از اساتید و کارکنانی که به دانشگاههای استان کهگیلویه و بویراحمد جذب میشوند، هیچ اعتنای یا آشنایی با ارزشها، فرهنگ و نیازهای بومی منطقه ندارند. این افراد بدون توجه به الزامات فرهنگی منطقه، تفکرات و اندیشههایی را ترویج میدهند که به طور آشکار باهویت بومی در تضاد است. این مسئله نشاندهنده یک بیتدبیری و بیمسئولیتی عمیق در فرایند جذب هیئتعلمی است. آیا واقعاً مسئولان دانشگاهها از اهمیت حفظ هویت فرهنگی و ملی بیخبر هستند؟ یا آنقدر گرفتار مسائل سطحی و غیرضروری شدهاند که توجه به این مسئله حیاتی را ازدستدادهاند؟ این وضعیت نشاندهنده یک ناتوانی مدیریتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
مسئله نفوذ فرهنگی، آن هم از طریق دانشگاهها، بحرانی است که باید با جدیت و قاطعیت مورد بررسی قرار گیرد. چرا که اگر دانشگاههای ما، بهویژه در استانهای فرهنگی مثل کهگیلویه و بویراحمد، به محلی برای ترویج اندیشههای بیگانه و مغایر باهویت ملی تبدیل شوند، آینده فرهنگی و اجتماعی این مناطق به خطر خواهد افتاد. نسل جوانی که در این دانشگاهها تحصیل میکند، نهتنها باید از نظر علمی رشد کند، بلکه باید هویت فرهنگی و دینی خود را نیز تقویت کند. اما باوجود اساتیدی که نهتنها خود به این هویت پایبند نیستند، بلکه تفکراتی را ترویج میدهند که در تقابل با آن قرار دارد، آیا میتوان انتظار داشت که چنین دانشگاهی به پرورش نخبگان فرهنگی و علمی بپردازد؟
مسئولان دانشگاهی باید پاسخگوی این وضعیت باشند. چرا معیارهای جذب هیئتعلمی یا کارکنان بخشهای مختلف بهگونهای تنظیم شده که نهتنها به بومیگرایی و حمایت از اساتید محلی توجهی نمیشود، بلکه گاه اساتید و کارمندی جذب میشوند که از نظر فرهنگی و فکری با مردم این منطقه بیگانهاند؟ و گاهی میشود که این افراد به دلیل روابط سیاسی و نزدیکی به فلان شخصیت سیاسی انتخاب میشوند و کمترین توجهی به صلاحیتهای شخصی آنها میشود. چرا برنامههای تربیتی و فرهنگی برای هیئتعلمی جدید تعریف نمیشود تا آنها قبل از ورود به دانشگاهها، با ارزشها و هویت بومی این استان آشنا شوند؟ آیا این کمتوجهیها به طور عمدی اتفاق میافتد یا صرفاً نتیجه بیکفایتی و بیبرنامگی است؟
این شیوههای کنونی به نفوذ بیشتر اندیشههای بیگانه و بیگانهسازی دانشجویان کمک میکند.
در نهایت، باید گفت که دانشگاههای استان کهگیلویه و بویراحمد، بهجای آنکه محلی برای پیشرفت علمی و فرهنگی باشند، بعضاً به دلیل مدیریت ناکارآمد و بیتوجهی به مسائل کلان فرهنگی، در حال تبدیلشدن به ابزار نفوذ فرهنگی بیگانگان هستند. این وضعیت نیازمند یک بازنگری جدی و فوری است. مسئولان دانشگاهها باید پاسخگوی این وضعیت باشند و هر چه زودتر اقداماتی قاطعانه برای اصلاح روند جذب کارکنان و هیئتعلمی و جلوگیری از نفوذ فرهنگی به عملآورند. در غیر این صورت، آینده فرهنگی و هویتی این استان در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت و دانشگاهها از مسیر اصلی خود منحرف خواهند شد.
استان کهگیلویه و بویراحمد با فرهنگی غنی و تاریخی ریشهدار، شایسته نیست که قربانی سیاستهای ضعیف و ناکارآمد در عرصه علمی و فرهنگی شود. بعضی از دانشگاههای این استان که میتوانند بهعنوان سنگرهای مستحکم برای حفظ و تقویت هویت بومی و ملی عمل کنند، به دلیل بیتوجهی به معیارهای اصولی در جذب اساتید و کارکنان ، به عرصهای برای ورود افرادی تبدیل شدهاند که نهتنها تعهدی به این ارزشها ندارند، بلکه گاه بهوضوح با آنها در تضادند. این وضعیت غیرقابلقبول است و نباید بهسادگی از کنار آن گذشت.
فرایند جذب هیئتعلمی و کارکنان بخشهای مختلف در دانشگاههای کهگیلویه و بویراحمد، بهجای تمرکز بر شایستگیهای علمی و فرهنگی، بهنوعی گزینش سطحی و بر مبنای معیارهای نامشخص و گاه مصلحتی تبدیل شده است. این روند نهتنها موجب تضعیف بنیانهای علمی این استان شده، بلکه فضایی را برای نفوذ فرهنگی بازکرده است که پیامدهای آن بهتدریج در میان نسل جوان و دانشجویان مشاهده میشود. اساتیدی که از دیدگاههای بیگانه و ضدفرهنگ ملی حمایت میکنند و بدون درک درست از هویت بومی منطقه وارد دانشگاهها میشوند، به شکلی نگرانکننده بر تفکرات و اندیشههای دانشجویان تأثیر میگذارند.
برخی از اساتید و کارکنانی که به دانشگاههای استان کهگیلویه و بویراحمد جذب میشوند، هیچ اعتنای یا آشنایی با ارزشها، فرهنگ و نیازهای بومی منطقه ندارند. این افراد بدون توجه به الزامات فرهنگی منطقه، تفکرات و اندیشههایی را ترویج میدهند که به طور آشکار باهویت بومی در تضاد است. این مسئله نشاندهنده یک بیتدبیری و بیمسئولیتی عمیق در فرایند جذب هیئتعلمی است. آیا واقعاً مسئولان دانشگاهها از اهمیت حفظ هویت فرهنگی و ملی بیخبر هستند؟ یا آنقدر گرفتار مسائل سطحی و غیرضروری شدهاند که توجه به این مسئله حیاتی را ازدستدادهاند؟ این وضعیت نشاندهنده یک ناتوانی مدیریتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
مسئله نفوذ فرهنگی، آن هم از طریق دانشگاهها، بحرانی است که باید با جدیت و قاطعیت مورد بررسی قرار گیرد. چرا که اگر دانشگاههای ما، بهویژه در استانهای فرهنگی مثل کهگیلویه و بویراحمد، به محلی برای ترویج اندیشههای بیگانه و مغایر باهویت ملی تبدیل شوند، آینده فرهنگی و اجتماعی این مناطق به خطر خواهد افتاد. نسل جوانی که در این دانشگاهها تحصیل میکند، نهتنها باید از نظر علمی رشد کند، بلکه باید هویت فرهنگی و دینی خود را نیز تقویت کند. اما باوجود اساتیدی که نهتنها خود به این هویت پایبند نیستند، بلکه تفکراتی را ترویج میدهند که در تقابل با آن قرار دارد، آیا میتوان انتظار داشت که چنین دانشگاهی به پرورش نخبگان فرهنگی و علمی بپردازد؟
مسئولان دانشگاهی باید پاسخگوی این وضعیت باشند. چرا معیارهای جذب هیئتعلمی یا کارکنان بخشهای مختلف بهگونهای تنظیم شده که نهتنها به بومیگرایی و حمایت از اساتید محلی توجهی نمیشود، بلکه گاه اساتید و کارمندی جذب میشوند که از نظر فرهنگی و فکری با مردم این منطقه بیگانهاند؟ و گاهی میشود که این افراد به دلیل روابط سیاسی و نزدیکی به فلان شخصیت سیاسی انتخاب میشوند و کمترین توجهی به صلاحیتهای شخصی آنها میشود. چرا برنامههای تربیتی و فرهنگی برای هیئتعلمی جدید تعریف نمیشود تا آنها قبل از ورود به دانشگاهها، با ارزشها و هویت بومی این استان آشنا شوند؟ آیا این کمتوجهیها به طور عمدی اتفاق میافتد یا صرفاً نتیجه بیکفایتی و بیبرنامگی است؟
این شیوههای کنونی به نفوذ بیشتر اندیشههای بیگانه و بیگانهسازی دانشجویان کمک میکند.
در نهایت، باید گفت که دانشگاههای استان کهگیلویه و بویراحمد، بهجای آنکه محلی برای پیشرفت علمی و فرهنگی باشند، بعضاً به دلیل مدیریت ناکارآمد و بیتوجهی به مسائل کلان فرهنگی، در حال تبدیلشدن به ابزار نفوذ فرهنگی بیگانگان هستند. این وضعیت نیازمند یک بازنگری جدی و فوری است. مسئولان دانشگاهها باید پاسخگوی این وضعیت باشند و هر چه زودتر اقداماتی قاطعانه برای اصلاح روند جذب کارکنان و هیئتعلمی و جلوگیری از نفوذ فرهنگی به عملآورند. در غیر این صورت، آینده فرهنگی و هویتی این استان در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت و دانشگاهها از مسیر اصلی خود منحرف خواهند شد.