تاریخ انتشار
يکشنبه ۱۵ مهر ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۰۲
کد مطلب : ۴۹۱۴۲۱
«ماندگان» علاج کمبود آب اصفهان نیست
جلوی ایدهی خطرناک ضدملی و مروج حکومت آبی ملوکالطوایفی در احداث سد ماندگان را بگیرید
مهدی میرزایی، کارشناس آب و توسعه
۳
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛مهدی میرزایی - کارشناس آب و توسعه - در یادداشتی در روزنامه همدلی نوشت: برخی از تصمیمات مدیریتی عملکردش اینگونه است که وقتی میخواهند ابرو را بردارند، میزنند چشم را کور میکنند. موضوع احداث سد ماندگان واقع در منطقهی پادنای سمیرم بر روی یکی از سرشاخههای کارون، هم مصداق همین مَثَل است. البته ضعف مسئولیتپذیری و پاسخگویی در نظام اداری کشورمان باعث شده تا مدیران دولتی خیلی دغدغهی پیامدسنجی تصمیمهای خود را نداشته باشند. اگر نظامِ پاسخگویی وجود داشت که الان باید شخصی، گروهی یا نهادی که دریاچه ارومیه را به نفس نفس انداخت، مجازات میشد. اگر مسئولیتپذیری در رأس فرهنگ مدیران قرار داشت، باید سیستم تصمیمگیری که این وضعیت نابههنجار را بر روی سرمایههای حیاتی زیستی کشورمان اعم از گاوخونی، زایندهرود، بختگان، کارون، منابع آب زیرزمینی و غیره و غیره تحمیل کرد را حتماً تغییر داد.
سد مناقشهبرانگیز ماندگان هم مصداق اقدام بدون ارزیابی اثرات منفی آن در آینده است که باعث تداوم تخریب زیستگاهها و پدید آمدن معضلات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی خواهد شد. نکته جالب و البته تأسفبرانگیز اینکه مسئولان استان اصفهان ذکر میکنند سد ماندگان جهت جبران کمبود آب شرب اصفهان از منابع جنوب استان اصفهان (روستای ماندگان بخش پادنای سمیرم) احداث میشود. در این استان به این بزرگی یک متخصص پیدا نمیشود به این مدیران بگوید منابع آب متعلق به استان نیست؟! که اگر اینطور بود همین الان بخش اعظم تأمین آب اصفهان از تونلهایی است که از استانهای همجوار منتقل میشود. بنابراین نگارنده معتقد است که مدیران ملی و نهادهای وزارتی باید این مطلب را گوشزد کرده و جلوی اینایدهی خطرناک ضدملی که مروج حکومت آبی ملوکالطوایفی است، را بگیرند.
شاید تصور شود که این نوشتار دارای جهتگیری منطقهای بوده یا با با هدف بازدارندگی توسعه اصفهان نوشته شده است، بلکه برعکس آنچه مسلم است اینکه این حجم آب، صرفِ استقرار بیش از پیش صنعت و اسکان جمعیت مهاجر از نواحی حاشیهای به اصفهان و حومه خواهد شد. تجربه نشان داده این رویکرد نه تنها مرتفعکننده نیاز آبی بلند مدت اصفهان نخواهد بود، بلکه منجر به آلودگی روزافزون، آسیبهای اجتماعی و غیره در اصفهان و مشکلات محیطی، اقتصادی و امنیتی در جوامعی که منابع آب رودخانههای مناطق آنها منتقل شده میشود. پرسش محوری از مجریان سد ماندگان (پادنا) این است که اگر انتقال آب کمبود نیاز آبی اصفهان و حومه را مرتفع میکرد که همان چند انتقال آب دهههای گذشته از چهارمحال و بختیاری علاج مسأله بود. پس از همین حالا بدانید کمبود آب اصفهان محدود به بهرهکشی از ماندگان نمیماند و چند سال دیگه همین وضعیت مجدداً تکرار میشود. آنوقت کجا رودخانه را میخواهید با تونل و سد منحرف سازید؟
مطمئناً عقلای اصفهان هم راضی به این امر نیستند که هم شرعاً در آن نارضایتی است و هم عالمانه نیست، چراکه خود لطمات جدی از انتقال آب زاینده رود به استان یزد خوردهاند.
درمان کمبود آب در فلات مرکزی ایران، قطعاً تدوین برنامه توسعه اعم از توسعه صنعت، گردشگری، ترابری، استقرار جمعیت و امثالهم بر مبنای آمایش سرزمین و تابآوری زیستی آن مناطق و پرهیز از فشارهای اربابان قدرت و ثروت است.
تنها سیاستی که میتواند فلات مرکزی ایران را زنده و پایدار نگه دارد «ریاضت آبی» است، نه دست کردن در جیب این و آن و برداشتن از آبریز رودخانههای دیگر. مهمترین چیزی که میتواند راهبرد ریاضت آبی را محقق کند فرهنگ و تمدن دیرینهی جوامع واقع در فلات مرکزی ایران است که به عنوان میراثی ارزشمند، همواره در طول تاریخ در فراز و نشیبهای اقلیمی، حیاتبخش بوده، نه افراط گرایی سدسازی و دستکاریهای مداوم در طبیعت.
سد مناقشهبرانگیز ماندگان هم مصداق اقدام بدون ارزیابی اثرات منفی آن در آینده است که باعث تداوم تخریب زیستگاهها و پدید آمدن معضلات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی خواهد شد. نکته جالب و البته تأسفبرانگیز اینکه مسئولان استان اصفهان ذکر میکنند سد ماندگان جهت جبران کمبود آب شرب اصفهان از منابع جنوب استان اصفهان (روستای ماندگان بخش پادنای سمیرم) احداث میشود. در این استان به این بزرگی یک متخصص پیدا نمیشود به این مدیران بگوید منابع آب متعلق به استان نیست؟! که اگر اینطور بود همین الان بخش اعظم تأمین آب اصفهان از تونلهایی است که از استانهای همجوار منتقل میشود. بنابراین نگارنده معتقد است که مدیران ملی و نهادهای وزارتی باید این مطلب را گوشزد کرده و جلوی اینایدهی خطرناک ضدملی که مروج حکومت آبی ملوکالطوایفی است، را بگیرند.
شاید تصور شود که این نوشتار دارای جهتگیری منطقهای بوده یا با با هدف بازدارندگی توسعه اصفهان نوشته شده است، بلکه برعکس آنچه مسلم است اینکه این حجم آب، صرفِ استقرار بیش از پیش صنعت و اسکان جمعیت مهاجر از نواحی حاشیهای به اصفهان و حومه خواهد شد. تجربه نشان داده این رویکرد نه تنها مرتفعکننده نیاز آبی بلند مدت اصفهان نخواهد بود، بلکه منجر به آلودگی روزافزون، آسیبهای اجتماعی و غیره در اصفهان و مشکلات محیطی، اقتصادی و امنیتی در جوامعی که منابع آب رودخانههای مناطق آنها منتقل شده میشود. پرسش محوری از مجریان سد ماندگان (پادنا) این است که اگر انتقال آب کمبود نیاز آبی اصفهان و حومه را مرتفع میکرد که همان چند انتقال آب دهههای گذشته از چهارمحال و بختیاری علاج مسأله بود. پس از همین حالا بدانید کمبود آب اصفهان محدود به بهرهکشی از ماندگان نمیماند و چند سال دیگه همین وضعیت مجدداً تکرار میشود. آنوقت کجا رودخانه را میخواهید با تونل و سد منحرف سازید؟
مطمئناً عقلای اصفهان هم راضی به این امر نیستند که هم شرعاً در آن نارضایتی است و هم عالمانه نیست، چراکه خود لطمات جدی از انتقال آب زاینده رود به استان یزد خوردهاند.
درمان کمبود آب در فلات مرکزی ایران، قطعاً تدوین برنامه توسعه اعم از توسعه صنعت، گردشگری، ترابری، استقرار جمعیت و امثالهم بر مبنای آمایش سرزمین و تابآوری زیستی آن مناطق و پرهیز از فشارهای اربابان قدرت و ثروت است.
تنها سیاستی که میتواند فلات مرکزی ایران را زنده و پایدار نگه دارد «ریاضت آبی» است، نه دست کردن در جیب این و آن و برداشتن از آبریز رودخانههای دیگر. مهمترین چیزی که میتواند راهبرد ریاضت آبی را محقق کند فرهنگ و تمدن دیرینهی جوامع واقع در فلات مرکزی ایران است که به عنوان میراثی ارزشمند، همواره در طول تاریخ در فراز و نشیبهای اقلیمی، حیاتبخش بوده، نه افراط گرایی سدسازی و دستکاریهای مداوم در طبیعت.
اتفاقا همه صاحبنظران بر اجرای این طرح مهم، هم نظرند.