تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۰:۴۸
کد مطلب : ۴۹۲۹۲۷
یادداشت؛
نقش و جایگاه ایران در نظم نوین جهانی
۲
کبنا ؛سید یونس آصف جاه - فعال فرهنگی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویراحمد در یادداشتی به تحولات خاورمیانه و نقش ایران پرداخت.
پارت اول:
ابتدا، قبل از پیرامون نقش ایران در تحولات خاورمیانه، میباست گریزی به گذشته زده و مروری بر تاریخ خاورمیانه داشته باشیم.
ره آورد و حاصل خانمانسوزِ جنگ جهانی اول، شکست متحیدین از جمله عثمانی بود که به نفع آلمان وارد جنگ شده و در نتیجه ِ شکست آن _امپراتوریهای اتریش، مجارستان، آلمان (پروس) و عثمانی تجزیهِ سرزمینِ کشورهای آنها بود.
خاورمیانه امروزی که جزء ابواب جمعی ِ عثمانی بود، تجزیه و هر قسمت از آن را کشوری پیروز در جنگ، تحت تولیت و قومیت گرفتند.
فلسطین، عراق، حجاز، اردن و سوریه تحت قومیت انگلستان قرار گرفت که با مهاجرتِیهودیانِ آواره از جنگ، بخصوص جنگ جهانی دوم _ با استفاده از هلوکاستِ (نسل کشی) هیتلرِ نازی و بر اساس اعلامیه بالفور (وزیر امور خارجه انگلستان)، همچنین با تزِ عقیدتی(سرزمین موعود)_ نهایتاً با تخلیه از طرف انگلستان در سال ۱۹۴۸ توسط بن گورین نخست وزیر اسرائیل تأسیس آن را اعلام و توسط جامعه ملل متحد، امریکا و شوروی سابق و بعضی از کشورهای تحت امر _ پذیرفته شد... آنگاه برنامهِآوره کردن و نسل کشی، کشت و کشتار فلسطینان شروع شد.
لازم است بدانیم که آلمان به تنهایی هولکاست را به راه نه انداخت، بلکه امریکا با نسل کشیِ بودایان(سرخ پوستان)
و اسرائیل با نسل کشی مردم مظلوم فلسطین دست کمی از آلمان نازی در موردیهودیان نداشتند.
پارت دوم:
سالها پیش جنبش بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه به وقوع پیوست، که غرب، آن را بهار عربی نام نهاد. این جنبش اول در کشور تونس با برکناری بن علی، در مصر با برکناری حُسنی مبارک، در لیبی با برکناری قذافی، و در یمن با برکناری صالح، رئیس جمهور آن شروع _ ولی با دخالت آمریکا و غرب در این جنبشها، آنچنان نتیجهای در بر نداشت، بلکه دخالت استکبار در آن شکوفا و نمود پیدا کرد. آنان جنبش مردمی را مصادره به میل و حتی تحویل مهرههای خود دادند.
در این بَشلشوی سیاسی، سوریه یکی از عوامل مقاومت بود.
با تحریک کشورهای مرتجع عربی، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده، قطر و اردن _ با حمایتهای مالی، لجستیکی و تسحیلاتی در غرب، گروههای تکفیری، سلفی همچون داعش (دولتِ به اصطلاح اسلامیِ عراق و شام) تحریر الشام، جبهه النصره و افسران آزاد و... علیرغم اینکه مردم را به خاک و خون کشاندند در حقیقت رسالت انها تقابل ِ بین هلال سنی و هلال شیعی بود. برادر کشی و مسلمان کشی را باب کرده و حیاط خلوتی برای رژیم غاصب اسرائیل آماده ساختند. با این تحرکات برای مدتی خیال اسرائیل و دشمنان اسلام را آسوده ساخته که با دخالتِ مستشاری ِ بجا و پرمعنای ایران _ جبهه حشدالشعبی عراق، سپاه قدس (فاطمیون افغانستان)، به همراه مبارزین داخل آن کشورها، و ایضاً با پایمردی و جانفشانیِ شهید سلیمانی این فتنه خاموش، ولی در سایر کشورها پراکنده شدند.
کیست نداند:
محوریت، استراتژی و هدف از تجهیزات گروههای تکفیری، توسط کشورهای مرتجع غرب و امریکا، جمهوری اسلامی ایران بوده که اگر نیرویهای جان برکف و مدافعین حرمین، در سوریه و عراق نمیجنگیدند، میبایست در مرزها و یا در داخل کشور با این شجره منحوس پیکار میکردیم. همانا از این رو رهبر حکیم و فرزانه ایران انقلاب سوریه را جبهه مقاومت نامید، چرا که از چشم انداز و عواقب کار انها در کشورمان پس از پیروزی در سوریه و عراق اگاه بود.
شرایط امروز در فلسطین و غزه:
مبارزان حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه از نقشهای که غرب و اسرائیل برای فلسطین و جبهه مقاومت کشیده بودند پی برده و در نتیجه با یک عملیات قهرمانانه *طریق الاقصی* حمله به قلب اسرائیل و بیخاصیت کردن لانه انکبوتی و سازمانهای جاسوسییشان، زهر ِچشمی از این غده سرطانی گرفتند.
این عملیات (طریق الاقصی)، باعث مظلومیت خواهی اسرائیل در دنیا و جلب کمکهای غرب از جمله آمریکا، یار دیرینش گردید.
نسل کشی غزه آغاز شد. تاکنون بیش از ۵۰۰۰۰ کودک، زن و مردِ بیگناه قتل عام و بیش از ۱۲۰۰۰۰ هزار نفر زخمی و آواره شدهاند. به اصلاح غزه را شخم زدند اما *نتوانستند روحِ مقاومت را از مبارزان حماس و جهاد اسلامی بگیرند و در اراده انها خللی ایجاد نمایند. * آنها در غرقابی که خود به وجود اوردند، غرق شدند.
با تأسف فراوان دست آورد برخی از کشورهای عربی و اعراب منطقه تنها بیانهای، و استفاده ِ کلیشهای با ادبیاتِ محکوم کردن بود... (بعضا آن هم در قالب شعار)
از دولتهای آنها بخاری بلند نشد و سیلِ اعتبارات و اسلحهها از طرف غرب سرازیر و آنجاست که میتوان با صراحتِ کلام فریاد زد، یک دنیا در مقابل یک شهر، به نام غزه قرار گرفته است.
پارت سوم:
اسرائیل با بمباران سفارت ایران در سوریه این حق را به جمهوری اسلامی ایران داد که از تمامیت ارضی خود دفاع کند.
عملیات وعده صادق یک، در ازای این گستاخی، تنها با تنبیه متجاوز بر اساس منشور سازمان ملل بود.
این سگِ هار با کشتن و ترور مهمانِ کشور ایران، یعنی اسماعیل هنیه، عملاً پروتکلهای بینالمللی را نقض و هاریِ خود را بیش از پیش به دنیا نشان داد.
این بار لازم بود بجای تنبیه به متجاوز حمله شود که شکوه و اوج اقتدار و عزت ایران در عملیات وعده صادق ۲ پیریزی شد، قسمتی از قدرت موشکی ایران را نه تنها به رخ اسرائیل بلکه به دیدِ جهان کشید.
دلاوران و سبزاندیشانِ نظامیِ جمهوری اسلامی ایران به دنیا فهماندند که تمامی نقاط دشمن در دید و رصد انهاست و اگر کوچکترین خطایی از انها سر بزند، با جوابی دندان شکن و غیر باور روبرو خواهند شد.
اسرائیل با هماهنگیِ غرب، کشورهای ناتو، و با تمام قدرت پوشالیِ، دست به عملیاتی وسیع زدند _ نتیجهاش سرافکندگی خود وحامیانش مِنجُمله کشورهای مرتجع عرب و استکبار جهان بود.
تمام موشکهایشان توسط پدافند هوایی ایران، رهگیری و سرنگون گردید. از ۲۰۰ شوتی پرواز، آن هم نه در کشور و نقشه ایران، بلکه در کشور همسایه، تحت پوشش امریکا، شلیک موشکها و ملخهای پرنده، تنها ۶ تای آن اصابت، که موجب شهادت پنج نفر از نیروهای ارتشِ عزیز و همیشه قهرمان گردید.
حال، جمهوری اسلامی ایران طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، حق دارد با توجه به تجاوز مسلحانهای که علیه کشورش انجام شده است اقدامات لازم در پاسخ به این شاخص را به عمل آورد.
آن زمان که عملیات وعده صادق ۳ رقم بخورد، برای جهان و جهانیان اثبات میگردد که برنده و بازنده واقعی چه کسی است، ان شاء الله...
(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً)
پارت اول:
ابتدا، قبل از پیرامون نقش ایران در تحولات خاورمیانه، میباست گریزی به گذشته زده و مروری بر تاریخ خاورمیانه داشته باشیم.
ره آورد و حاصل خانمانسوزِ جنگ جهانی اول، شکست متحیدین از جمله عثمانی بود که به نفع آلمان وارد جنگ شده و در نتیجه ِ شکست آن _امپراتوریهای اتریش، مجارستان، آلمان (پروس) و عثمانی تجزیهِ سرزمینِ کشورهای آنها بود.
خاورمیانه امروزی که جزء ابواب جمعی ِ عثمانی بود، تجزیه و هر قسمت از آن را کشوری پیروز در جنگ، تحت تولیت و قومیت گرفتند.
فلسطین، عراق، حجاز، اردن و سوریه تحت قومیت انگلستان قرار گرفت که با مهاجرتِیهودیانِ آواره از جنگ، بخصوص جنگ جهانی دوم _ با استفاده از هلوکاستِ (نسل کشی) هیتلرِ نازی و بر اساس اعلامیه بالفور (وزیر امور خارجه انگلستان)، همچنین با تزِ عقیدتی(سرزمین موعود)_ نهایتاً با تخلیه از طرف انگلستان در سال ۱۹۴۸ توسط بن گورین نخست وزیر اسرائیل تأسیس آن را اعلام و توسط جامعه ملل متحد، امریکا و شوروی سابق و بعضی از کشورهای تحت امر _ پذیرفته شد... آنگاه برنامهِآوره کردن و نسل کشی، کشت و کشتار فلسطینان شروع شد.
لازم است بدانیم که آلمان به تنهایی هولکاست را به راه نه انداخت، بلکه امریکا با نسل کشیِ بودایان(سرخ پوستان)
و اسرائیل با نسل کشی مردم مظلوم فلسطین دست کمی از آلمان نازی در موردیهودیان نداشتند.
پارت دوم:
سالها پیش جنبش بیداری اسلامی در کشورهای خاورمیانه به وقوع پیوست، که غرب، آن را بهار عربی نام نهاد. این جنبش اول در کشور تونس با برکناری بن علی، در مصر با برکناری حُسنی مبارک، در لیبی با برکناری قذافی، و در یمن با برکناری صالح، رئیس جمهور آن شروع _ ولی با دخالت آمریکا و غرب در این جنبشها، آنچنان نتیجهای در بر نداشت، بلکه دخالت استکبار در آن شکوفا و نمود پیدا کرد. آنان جنبش مردمی را مصادره به میل و حتی تحویل مهرههای خود دادند.
در این بَشلشوی سیاسی، سوریه یکی از عوامل مقاومت بود.
با تحریک کشورهای مرتجع عربی، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده، قطر و اردن _ با حمایتهای مالی، لجستیکی و تسحیلاتی در غرب، گروههای تکفیری، سلفی همچون داعش (دولتِ به اصطلاح اسلامیِ عراق و شام) تحریر الشام، جبهه النصره و افسران آزاد و... علیرغم اینکه مردم را به خاک و خون کشاندند در حقیقت رسالت انها تقابل ِ بین هلال سنی و هلال شیعی بود. برادر کشی و مسلمان کشی را باب کرده و حیاط خلوتی برای رژیم غاصب اسرائیل آماده ساختند. با این تحرکات برای مدتی خیال اسرائیل و دشمنان اسلام را آسوده ساخته که با دخالتِ مستشاری ِ بجا و پرمعنای ایران _ جبهه حشدالشعبی عراق، سپاه قدس (فاطمیون افغانستان)، به همراه مبارزین داخل آن کشورها، و ایضاً با پایمردی و جانفشانیِ شهید سلیمانی این فتنه خاموش، ولی در سایر کشورها پراکنده شدند.
کیست نداند:
محوریت، استراتژی و هدف از تجهیزات گروههای تکفیری، توسط کشورهای مرتجع غرب و امریکا، جمهوری اسلامی ایران بوده که اگر نیرویهای جان برکف و مدافعین حرمین، در سوریه و عراق نمیجنگیدند، میبایست در مرزها و یا در داخل کشور با این شجره منحوس پیکار میکردیم. همانا از این رو رهبر حکیم و فرزانه ایران انقلاب سوریه را جبهه مقاومت نامید، چرا که از چشم انداز و عواقب کار انها در کشورمان پس از پیروزی در سوریه و عراق اگاه بود.
شرایط امروز در فلسطین و غزه:
مبارزان حماس و جهاد اسلامی فلسطین در غزه از نقشهای که غرب و اسرائیل برای فلسطین و جبهه مقاومت کشیده بودند پی برده و در نتیجه با یک عملیات قهرمانانه *طریق الاقصی* حمله به قلب اسرائیل و بیخاصیت کردن لانه انکبوتی و سازمانهای جاسوسییشان، زهر ِچشمی از این غده سرطانی گرفتند.
این عملیات (طریق الاقصی)، باعث مظلومیت خواهی اسرائیل در دنیا و جلب کمکهای غرب از جمله آمریکا، یار دیرینش گردید.
نسل کشی غزه آغاز شد. تاکنون بیش از ۵۰۰۰۰ کودک، زن و مردِ بیگناه قتل عام و بیش از ۱۲۰۰۰۰ هزار نفر زخمی و آواره شدهاند. به اصلاح غزه را شخم زدند اما *نتوانستند روحِ مقاومت را از مبارزان حماس و جهاد اسلامی بگیرند و در اراده انها خللی ایجاد نمایند. * آنها در غرقابی که خود به وجود اوردند، غرق شدند.
با تأسف فراوان دست آورد برخی از کشورهای عربی و اعراب منطقه تنها بیانهای، و استفاده ِ کلیشهای با ادبیاتِ محکوم کردن بود... (بعضا آن هم در قالب شعار)
از دولتهای آنها بخاری بلند نشد و سیلِ اعتبارات و اسلحهها از طرف غرب سرازیر و آنجاست که میتوان با صراحتِ کلام فریاد زد، یک دنیا در مقابل یک شهر، به نام غزه قرار گرفته است.
پارت سوم:
اسرائیل با بمباران سفارت ایران در سوریه این حق را به جمهوری اسلامی ایران داد که از تمامیت ارضی خود دفاع کند.
عملیات وعده صادق یک، در ازای این گستاخی، تنها با تنبیه متجاوز بر اساس منشور سازمان ملل بود.
این سگِ هار با کشتن و ترور مهمانِ کشور ایران، یعنی اسماعیل هنیه، عملاً پروتکلهای بینالمللی را نقض و هاریِ خود را بیش از پیش به دنیا نشان داد.
این بار لازم بود بجای تنبیه به متجاوز حمله شود که شکوه و اوج اقتدار و عزت ایران در عملیات وعده صادق ۲ پیریزی شد، قسمتی از قدرت موشکی ایران را نه تنها به رخ اسرائیل بلکه به دیدِ جهان کشید.
دلاوران و سبزاندیشانِ نظامیِ جمهوری اسلامی ایران به دنیا فهماندند که تمامی نقاط دشمن در دید و رصد انهاست و اگر کوچکترین خطایی از انها سر بزند، با جوابی دندان شکن و غیر باور روبرو خواهند شد.
اسرائیل با هماهنگیِ غرب، کشورهای ناتو، و با تمام قدرت پوشالیِ، دست به عملیاتی وسیع زدند _ نتیجهاش سرافکندگی خود وحامیانش مِنجُمله کشورهای مرتجع عرب و استکبار جهان بود.
تمام موشکهایشان توسط پدافند هوایی ایران، رهگیری و سرنگون گردید. از ۲۰۰ شوتی پرواز، آن هم نه در کشور و نقشه ایران، بلکه در کشور همسایه، تحت پوشش امریکا، شلیک موشکها و ملخهای پرنده، تنها ۶ تای آن اصابت، که موجب شهادت پنج نفر از نیروهای ارتشِ عزیز و همیشه قهرمان گردید.
حال، جمهوری اسلامی ایران طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، حق دارد با توجه به تجاوز مسلحانهای که علیه کشورش انجام شده است اقدامات لازم در پاسخ به این شاخص را به عمل آورد.
آن زمان که عملیات وعده صادق ۳ رقم بخورد، برای جهان و جهانیان اثبات میگردد که برنده و بازنده واقعی چه کسی است، ان شاء الله...
(وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً)