تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۲۰:۰۹
کد مطلب : ۴۹۷۳۵۰
در گفتگویی مطرح شد
انتقاد علی دایی از خالی شدن سفره شب عید مردم
۰
کبنا ؛علی دایی اسطوره فوتبال ایران و آسیا در روزهای پایانی سال ۱۴۰۳ گفتگویی انجام داد که در ادامه میخوانید:
شور و شوق مردم در استقبال از سال نو را مثل همیشه و سالهای قبل نمیبینیم. حال روز شما چگونه است؟
متاسفانه من هم همین حس شما را دارم. چون سفره مردم و خانوادهها هر سال خالیتر از قبل میشود. همین مسائل اجازه نمیدهد دیگر شور و شوق استقبال از سال نو برای مردم باقی بماند.
به هر حال این یک سنت دیرینه و یادگار نیاکانمان است که نباید فراموش شود.
خب ما با مشکلات اقتصادی فراوانی دست به گریبان هستیم که زندگی قشر متوسط و متوسط رو به پایین را تحت تأثیر خود قرار داده و خانوادهها را اذیت میکند. در این میان از امثال ما هم کار زیادی برنمیآید. من تنها میتوانم امید داشته باشم که برای سال آینده دیدگاههایمان تغییر کند و خیلی چیزها درست شود.
به عنوان مثال چه چیزهایی درست شود؟
کاری کنیم که سفره مردم پرتر شود. چون وجود مشکلات اقتصادی در جامعه، مشکلات امنیتی را نیز به دنبال خواهد داشت. هر روز در اخبار میبینیم و میشنویم که سرقتهای خیابانی بیشتر میشود. کیف قاپی، سرقت موبایل و زنجیر طلا و موارد دیگر که حتی میبینیم مردم درون آپارتمان خود هم احساس امنیت کامل را ندارند و دزدی و سرقت به حریم امن زندگی مردم هم رسیده است. این نشان میدهد زمانی که وضعیت اقتصادی جامعه خراب باشد، ما به مشکلات عدیدهای بر میخوریم.
همین امسال هم چند تن از بازیکنان تیم نونهالان پرسپولیس در روز روشن در ایستگاه اتوبوس مورد حمله سارقان مسلح به سلاح سرد قرار گرفتند.
زمانی که سارقان زنجیر من را زدند، دخترم همراهم بود و تا سه ماه کابوس میدید؛ بنابراین حال آن پسران نونهال پرسپولیس را درک میکنم. بچهای که تازه میخواهد فوتبالش را شروع کند؛ اگر خانواده از لحاظ اقتصادی قوی بود که در صف اتوبوس نمیایستاد. تمام عشقش گوشی است که پدر به زحمت برایش تهیه کرده است. حالا وقتی تنها وسیله ارتباطیاش با خانواده به سرقت رفته است، وقتی هم گوشی نداشته باشد، ارتباطش با خانواده قطع میشود.
ورزش و موفقیتهای تیمهای باشگاهی و ملی ما یکی از معدود دلخوشیهای مردم است. به نظر شما در سال ۱۴۰۳ چند درصد این دلخوشی مردم محقق شده است؟
به نظرم ۵ درصد هم این امر هم محقق نشد. شما همین فوتبالی که همه ما دنبال میکنیم را ببینید. تراکتور در حال حاضر تیم اول لیگ برتر ایران است، اما برابر تیم هشتم لیگ عربستان شکست میخورد و از رقابتهای سطح ۲ آسیا حذف میشود. پرسپولیس و استقلال و سپاهان هم در آسیا موفق نبودند. آیا نتایج این تیمها اسباب دلخوشی هوادارانشان نیست؟! اما این تیمها خیلی زود از رقابتهای آسیایی اوت میشوند و هوادارانشان...! به این ترتیب مردم دیگر دلخوشی دارند؟!
علی پروین ۳۴ سال پیش به رئیس وقت تربیتبدنی گفت که کشورهای عربی به سرعت بنز در حال پیشرفت هستند و ما با سرعت پیکان در حال حرکتیم. امروز امکانات ورزشی قطر و عربستان در بالاترین سطح استاندارد جهانی است و امکانات ما در حد همان زمان متوقف مانده. نظر شما چیست؟
ایران ما از هر لحاظ که در نظر بگیرید یک کشور فوقالعاده غنی از داشتن معادن و ذخایر طبیعی است؛ یک کشور خاص با طبیعیتی چهار فصل. دارای ذخایر غنی گاز، نفت، آهن، طلا، مس و...! اما متاسفانه هیچکدام به سفره مردم این مملکت نمیآید. نمیآییم یک ورزشگاه بسازیم تا برای ورزش کشور آبروداری کنیم و بتوانیم میزبان بازیهای مهم بشویم.
در صنعت توریسم هم با توجه به پتانسیلی که داریم خیلی ضعیف هستیم.
اگر زمانی صنعت توریسم در ایران با مدیریت بهتر و آزادانهتری اداره شود، باور کنید دیگر نیازی به درآمد نفت و گاز هم نخواهیم داشت. در حالی که در ردیف کشورهای نخست دارای بیشترین منابع نفت و گاز جهان هستیم، اما میبینید که مشکلات بسیاری بر سر راه مردم بابت استفاده از گاز و آب و برق وجود دارد. باید برای تمام این موارد فکری اساسی شود.
با این تفاسیر فعلاً حداقل در رده باشگاهی حریف کشورهای متمول عربی همسایه نمیشویم. جایی که عربستان پیشنهاد یک میلیارد یورویی به وینیسیوس میدهد!
مگر کشور ما با این همه ثروت طبیعی و خدادادی فقیر است؟! البته به شخصه موافق صرف چنین هزینههایی نیستم، اما میتوانیم با برداشتن قانون سقف قراردادها اجازه بدهیم باشگاههایمان راحتتر بازیکن جذب کنند. در حد رونالدو نمیتوانیم، اما فوتبال باشگاهی ما با جذب بازیکنان درجه ۲ اروپایی هم میتواند خیلی پیشرفت کند.
النصر خیلی زود به پولی که برای جذب رونالدو هزینه کرده بود رسید. مثل پروژههای تبلیغاتی و فروش پیراهن؟
مثل رونالدو در فوتبال دنیا چند نفر داریم؟ با این تبلیغاتی که رونالدو برای معرفی عربستان و فوتبالش به جهان انجام داد، به نظر من پول خیلی زیادی هم نگرفت. در کشور ما باید قدری بیشتر به این مسئله اهمیت داده شود تا ورزشکاران ما هم بتوانند در پروژههای تبلیغاتی بهتری شرکت کنند.
باشگاههای ما مصرفگرا شدهاند و تولیدی از خود ندارند.
متاسفانه روی ردههای پایه آنچنان که باید و شاید سرمایهگذاری نمیکنیم. به این ترتیب شاهد هدر رفتن استعدادهای بسیاری هستیم.
یک سوژه همیشگی؛ اینکه اعتقاد موافقان و مخالفان علی دایی این است که شما میتوانید دارای بالاترین جایگاهها در AFC یا FIFA باشید. نظر خودتان چیست؟
من به این مسائل فکر نمیکنم. سن و سالم بالا رفته و دست دارم بیشتر با خانوادهام زندگی کنم. ما یک بار به دنیا میآییم و یک بار زندگی میکنیم. الان زمان این است که به زندگی خودم برسم. من دنبال کُرسی در AFC و FIFA نیستم و اصلاً به این چیزها فکر نمیکنم.
به این ترتیب دیدن دوباره علی دایی در عرصه ورزش برای ایرانیان بدل به یک آرزوی محال میشود؟
نه، نمیدانیم آینده چه با خود دارد. الان تصمیم من دوری از فوتبال است. فردا البته شاید اتفاقات دیگری رخ دهد. آینده را نمیتوانم پیشبینی کنم.
انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شد و به رغم حضور ناظر AFC باز زمزمههایی از خرید آرا با رقمهای درشت دلاری و ریالی مطرح شده است. نظر شما چیست؟
تا خودم به چشم خودم چنین مواردی را که میگویید نبینم هیچ صحبتی در خصوص شائبه در صحت رأیگیری نمیکنم.
رد صلاحیت علی کفاشیان از حاشیههای جذاب این دوره از انتخابات فدراسیون فوتبال بود.
برای من هم این موضوع جای سؤال دارد. کسانی رد صلاحیت شدند که سالها در فوتبال این کشور بر مسند ریاست فعالیت کردند. آن زمان چرا بودند و الان چرا رد صلاحیت شدند؟! پس آن موقع هم حضورشان در فوتبال اشتباه بوده؟! چرا حالا یک نفر حاضر نیست اشتباهات گذشتهاش را بپذیرد؟!
در این دوره نیروهای جوانی هم وارد کارزار شدند و برخی سن و سالدارها کنار رفتند. جالب این که برخی از این جوانها مورد هجمه برخی دوستان قرار گرفتند؟
چرا نیروهای جوانی مثل فرزین دبیری که جایگزین نیروهای مستهلک شده و جواب پس نداده شدهاند، باید حضورشان مورد انتقاد قرار بگیرد؟! آقای دبیری تیمداری کرده است و فوتبال را میشناسد. اینها نیروهای جوان و عاشق خدمت به فوتبال هستند، اما به جای حمایت از چنین افرادی، متأسفانه میآییم و به آنها گیر میدهیم که چرا آمدهاید!
این صحبت و سؤال شما حرف دل خیلی از دلسوزهای فوتبال ایران است.
آیا ما باید برگردیم به دوره حضور همان آدمهای قدیمی که هیچ کاری برای ورزش کشور و به خصوص فوتبال نکردهاند؟! آیا نباید امثال فرزین دبیری با فکر نو، اندیشه نو و ایده نو بیایند و سکان هدایت ورزش و فوتبال کشور را به دست بگیرند؟ من متأسفم برای کسانی که از حضور این جوانها ناراحت هستند. واقعاً حیف است بخواهیم چنین نیروهایی را از دست بدهیم و مجال کار برای افراد ناکارآمدی که سالها بودهاند و حاصل حضورشان تنها پسرفت فوتبال بوده باز بگذاریم. صحبت من این است که الان نیرویی آمده که خدا را شکر چشم و دل سیر است و به چیزی احتیاج ندارد و میتواند به فوتبال ایران کمک کند.
در این بین دوستداران فوتبال ایران هنوز در مورد پرونده ویلموتس سؤال دارند. در شرایطی که برخی مقصران این پرونده بازهم در فدراسیون ادامه حضور میدهند.
شما این سؤال را از نمایندگان مجلس بپرسید که گروه تحقیق و تفحص تشکیل دادند. آخرش چه شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ همه چیز فراموش شد و رفت؟! خیل مسائل دیگر هم هست. فقط موضوع ویلموتس نیست.
دلزده کردن یکی مثل علی دایی یا دیگر نامها معتبر فوتبال ایران از حضور در عرصه فوتبال چه ثمرهای دارد؟
من اصلاً خودم را میگذارم کنار. این اسمش میشود خیانت به ورزش این مملکت. شما ببینید طوری شده که همه ادعای حضور در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال را داشتند. حتی از میان رشتههای غیر فوتبالی. این فوتبال برای پیشرفت نیاز به حضور نیروهای جوان و تحصیلکرده دارد. وگرنه ما در سراشیبی هستیم و باید فکری به حال آینده این فوتبال کرد.
اگر علی دایی را در ردههای بالای فیفا یا AFC داشتیم، آیا میتوانستیم میزبانی رقابتهای مهم قارهای و شاید جهانی را بگیریم؟
مگر ما امکاناتش را داریم؟ مگر استادیوم مناسب داریم؟ مگر چمن خوب داریم؟ باید این افکار را از سر بیرون کنیم که مثلاً میزبان جام ملتهای آسیا شویم. آرزوی این چیزها به دل همه ما میماند. عربستان ظرف کمتر از چند ماه بهترین و کاملترین ورزشگاهها را میسازد و میشود میزبان جامجهانی. ورزشگاههایشان را میبینید و لذت میبرید.
اسماعیل کارتال سرمربی جدید پرسپولیس شناخت کاملی از شما دارد. اخیراً گفته زمانی در فنرباغچه که دستیار یواخیم لو بوده، خواهان جذبتان بود، اما گفت که علی دایی آن زمان حضور در فوتبال آلمان را به ترکیه ترجیح داد. نظرتان چیست؟
از لطف ایشان سپاسگزارم، اما خب آن مقطع چه کسی فوتبال آلمان را رها میکرد و به فوتبال ترکیه میرفت؟ البته الان شرایط لیگ ترکیه با سرمایهگذاریهایی که صورت گرفته خیلی بهتر شده و مربیان و بازیکنان درجه یک خارجی را استخدام میکنند. در رده ملی هم پیشرفت قابل ملاحظهای داشتهاند. جوانان خیلی خوبی را در جام ملتهای اروپا همراه تیمملی ترکیه دیدیم.
شرایط پرسپولیس را با سرمربی ترکیهای چگونه میبینید؟
شرایط تیم خیلی بهتر شده. چند پیروزی متوالی پرسپولیس را به کورس قهرمانی بازگردانده. امیدوارم در ادامه نیز پرسپولیس نتایج خوبی کسب کند و ما بتوانیم با آقای کارتال امسال هم قهرمان لیگ برتر شویم.
سقف آرزوهای فوتبالیستهای نسل فعلی با نسل علی داییها خیلی متفاوت شده! یکی مثل سردار آزمون در شرایطی که زیر ۳۰ سال است به فوتبال امارات میآید.
من نمیتوانم خودم را جای سردار آزمون یا دیگری بگذارم که نظر بدهم. این تصمیمی است که خود او گرفته. شاید اتفاقاتی را که دوست داشت در فوتبال اروپا و آلمان برایش رقم بخورد، رخ نداده و تصمیم به حضور در فوتبال امارات گرفته است.
اما مهدی طارمی که شاگرد شما بود، برابر سختیها دوام آورد و به اینترمیلان رسید. آیا موفقیت بازیکنانی که به فوتبال ایران معرفی کردید باعث افتخارتان نمیشود؟
به طور حتم عملکرد مهدی و تمام بچههایی که توانستند بیایند و از فرصتی که به آنها دادم استفاده کردند و درخشیدند و میدرخشند باعث افتخارم است. این که مراحل ترقی را طی کردند، وقتی میبینم ثمره کار و اعتمادم به جوانها خوب بوده است، خدا را شکر میکنم؛ هر زمان کار خوبی انجام میدهند یا در رده ملی و باشگاهی میدرخشند، خوشحال و دلشاد میشوم.
شور و شوق مردم در استقبال از سال نو را مثل همیشه و سالهای قبل نمیبینیم. حال روز شما چگونه است؟
متاسفانه من هم همین حس شما را دارم. چون سفره مردم و خانوادهها هر سال خالیتر از قبل میشود. همین مسائل اجازه نمیدهد دیگر شور و شوق استقبال از سال نو برای مردم باقی بماند.
به هر حال این یک سنت دیرینه و یادگار نیاکانمان است که نباید فراموش شود.
خب ما با مشکلات اقتصادی فراوانی دست به گریبان هستیم که زندگی قشر متوسط و متوسط رو به پایین را تحت تأثیر خود قرار داده و خانوادهها را اذیت میکند. در این میان از امثال ما هم کار زیادی برنمیآید. من تنها میتوانم امید داشته باشم که برای سال آینده دیدگاههایمان تغییر کند و خیلی چیزها درست شود.
به عنوان مثال چه چیزهایی درست شود؟
کاری کنیم که سفره مردم پرتر شود. چون وجود مشکلات اقتصادی در جامعه، مشکلات امنیتی را نیز به دنبال خواهد داشت. هر روز در اخبار میبینیم و میشنویم که سرقتهای خیابانی بیشتر میشود. کیف قاپی، سرقت موبایل و زنجیر طلا و موارد دیگر که حتی میبینیم مردم درون آپارتمان خود هم احساس امنیت کامل را ندارند و دزدی و سرقت به حریم امن زندگی مردم هم رسیده است. این نشان میدهد زمانی که وضعیت اقتصادی جامعه خراب باشد، ما به مشکلات عدیدهای بر میخوریم.
همین امسال هم چند تن از بازیکنان تیم نونهالان پرسپولیس در روز روشن در ایستگاه اتوبوس مورد حمله سارقان مسلح به سلاح سرد قرار گرفتند.
زمانی که سارقان زنجیر من را زدند، دخترم همراهم بود و تا سه ماه کابوس میدید؛ بنابراین حال آن پسران نونهال پرسپولیس را درک میکنم. بچهای که تازه میخواهد فوتبالش را شروع کند؛ اگر خانواده از لحاظ اقتصادی قوی بود که در صف اتوبوس نمیایستاد. تمام عشقش گوشی است که پدر به زحمت برایش تهیه کرده است. حالا وقتی تنها وسیله ارتباطیاش با خانواده به سرقت رفته است، وقتی هم گوشی نداشته باشد، ارتباطش با خانواده قطع میشود.
ورزش و موفقیتهای تیمهای باشگاهی و ملی ما یکی از معدود دلخوشیهای مردم است. به نظر شما در سال ۱۴۰۳ چند درصد این دلخوشی مردم محقق شده است؟
به نظرم ۵ درصد هم این امر هم محقق نشد. شما همین فوتبالی که همه ما دنبال میکنیم را ببینید. تراکتور در حال حاضر تیم اول لیگ برتر ایران است، اما برابر تیم هشتم لیگ عربستان شکست میخورد و از رقابتهای سطح ۲ آسیا حذف میشود. پرسپولیس و استقلال و سپاهان هم در آسیا موفق نبودند. آیا نتایج این تیمها اسباب دلخوشی هوادارانشان نیست؟! اما این تیمها خیلی زود از رقابتهای آسیایی اوت میشوند و هوادارانشان...! به این ترتیب مردم دیگر دلخوشی دارند؟!
علی پروین ۳۴ سال پیش به رئیس وقت تربیتبدنی گفت که کشورهای عربی به سرعت بنز در حال پیشرفت هستند و ما با سرعت پیکان در حال حرکتیم. امروز امکانات ورزشی قطر و عربستان در بالاترین سطح استاندارد جهانی است و امکانات ما در حد همان زمان متوقف مانده. نظر شما چیست؟
ایران ما از هر لحاظ که در نظر بگیرید یک کشور فوقالعاده غنی از داشتن معادن و ذخایر طبیعی است؛ یک کشور خاص با طبیعیتی چهار فصل. دارای ذخایر غنی گاز، نفت، آهن، طلا، مس و...! اما متاسفانه هیچکدام به سفره مردم این مملکت نمیآید. نمیآییم یک ورزشگاه بسازیم تا برای ورزش کشور آبروداری کنیم و بتوانیم میزبان بازیهای مهم بشویم.
در صنعت توریسم هم با توجه به پتانسیلی که داریم خیلی ضعیف هستیم.
اگر زمانی صنعت توریسم در ایران با مدیریت بهتر و آزادانهتری اداره شود، باور کنید دیگر نیازی به درآمد نفت و گاز هم نخواهیم داشت. در حالی که در ردیف کشورهای نخست دارای بیشترین منابع نفت و گاز جهان هستیم، اما میبینید که مشکلات بسیاری بر سر راه مردم بابت استفاده از گاز و آب و برق وجود دارد. باید برای تمام این موارد فکری اساسی شود.
با این تفاسیر فعلاً حداقل در رده باشگاهی حریف کشورهای متمول عربی همسایه نمیشویم. جایی که عربستان پیشنهاد یک میلیارد یورویی به وینیسیوس میدهد!
مگر کشور ما با این همه ثروت طبیعی و خدادادی فقیر است؟! البته به شخصه موافق صرف چنین هزینههایی نیستم، اما میتوانیم با برداشتن قانون سقف قراردادها اجازه بدهیم باشگاههایمان راحتتر بازیکن جذب کنند. در حد رونالدو نمیتوانیم، اما فوتبال باشگاهی ما با جذب بازیکنان درجه ۲ اروپایی هم میتواند خیلی پیشرفت کند.
النصر خیلی زود به پولی که برای جذب رونالدو هزینه کرده بود رسید. مثل پروژههای تبلیغاتی و فروش پیراهن؟
مثل رونالدو در فوتبال دنیا چند نفر داریم؟ با این تبلیغاتی که رونالدو برای معرفی عربستان و فوتبالش به جهان انجام داد، به نظر من پول خیلی زیادی هم نگرفت. در کشور ما باید قدری بیشتر به این مسئله اهمیت داده شود تا ورزشکاران ما هم بتوانند در پروژههای تبلیغاتی بهتری شرکت کنند.
باشگاههای ما مصرفگرا شدهاند و تولیدی از خود ندارند.
متاسفانه روی ردههای پایه آنچنان که باید و شاید سرمایهگذاری نمیکنیم. به این ترتیب شاهد هدر رفتن استعدادهای بسیاری هستیم.
یک سوژه همیشگی؛ اینکه اعتقاد موافقان و مخالفان علی دایی این است که شما میتوانید دارای بالاترین جایگاهها در AFC یا FIFA باشید. نظر خودتان چیست؟
من به این مسائل فکر نمیکنم. سن و سالم بالا رفته و دست دارم بیشتر با خانوادهام زندگی کنم. ما یک بار به دنیا میآییم و یک بار زندگی میکنیم. الان زمان این است که به زندگی خودم برسم. من دنبال کُرسی در AFC و FIFA نیستم و اصلاً به این چیزها فکر نمیکنم.
به این ترتیب دیدن دوباره علی دایی در عرصه ورزش برای ایرانیان بدل به یک آرزوی محال میشود؟
نه، نمیدانیم آینده چه با خود دارد. الان تصمیم من دوری از فوتبال است. فردا البته شاید اتفاقات دیگری رخ دهد. آینده را نمیتوانم پیشبینی کنم.
انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شد و به رغم حضور ناظر AFC باز زمزمههایی از خرید آرا با رقمهای درشت دلاری و ریالی مطرح شده است. نظر شما چیست؟
تا خودم به چشم خودم چنین مواردی را که میگویید نبینم هیچ صحبتی در خصوص شائبه در صحت رأیگیری نمیکنم.
رد صلاحیت علی کفاشیان از حاشیههای جذاب این دوره از انتخابات فدراسیون فوتبال بود.
برای من هم این موضوع جای سؤال دارد. کسانی رد صلاحیت شدند که سالها در فوتبال این کشور بر مسند ریاست فعالیت کردند. آن زمان چرا بودند و الان چرا رد صلاحیت شدند؟! پس آن موقع هم حضورشان در فوتبال اشتباه بوده؟! چرا حالا یک نفر حاضر نیست اشتباهات گذشتهاش را بپذیرد؟!
در این دوره نیروهای جوانی هم وارد کارزار شدند و برخی سن و سالدارها کنار رفتند. جالب این که برخی از این جوانها مورد هجمه برخی دوستان قرار گرفتند؟
چرا نیروهای جوانی مثل فرزین دبیری که جایگزین نیروهای مستهلک شده و جواب پس نداده شدهاند، باید حضورشان مورد انتقاد قرار بگیرد؟! آقای دبیری تیمداری کرده است و فوتبال را میشناسد. اینها نیروهای جوان و عاشق خدمت به فوتبال هستند، اما به جای حمایت از چنین افرادی، متأسفانه میآییم و به آنها گیر میدهیم که چرا آمدهاید!
این صحبت و سؤال شما حرف دل خیلی از دلسوزهای فوتبال ایران است.
آیا ما باید برگردیم به دوره حضور همان آدمهای قدیمی که هیچ کاری برای ورزش کشور و به خصوص فوتبال نکردهاند؟! آیا نباید امثال فرزین دبیری با فکر نو، اندیشه نو و ایده نو بیایند و سکان هدایت ورزش و فوتبال کشور را به دست بگیرند؟ من متأسفم برای کسانی که از حضور این جوانها ناراحت هستند. واقعاً حیف است بخواهیم چنین نیروهایی را از دست بدهیم و مجال کار برای افراد ناکارآمدی که سالها بودهاند و حاصل حضورشان تنها پسرفت فوتبال بوده باز بگذاریم. صحبت من این است که الان نیرویی آمده که خدا را شکر چشم و دل سیر است و به چیزی احتیاج ندارد و میتواند به فوتبال ایران کمک کند.
در این بین دوستداران فوتبال ایران هنوز در مورد پرونده ویلموتس سؤال دارند. در شرایطی که برخی مقصران این پرونده بازهم در فدراسیون ادامه حضور میدهند.
شما این سؤال را از نمایندگان مجلس بپرسید که گروه تحقیق و تفحص تشکیل دادند. آخرش چه شد؟ چه اتفاقی افتاد؟ همه چیز فراموش شد و رفت؟! خیل مسائل دیگر هم هست. فقط موضوع ویلموتس نیست.
دلزده کردن یکی مثل علی دایی یا دیگر نامها معتبر فوتبال ایران از حضور در عرصه فوتبال چه ثمرهای دارد؟
من اصلاً خودم را میگذارم کنار. این اسمش میشود خیانت به ورزش این مملکت. شما ببینید طوری شده که همه ادعای حضور در انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال را داشتند. حتی از میان رشتههای غیر فوتبالی. این فوتبال برای پیشرفت نیاز به حضور نیروهای جوان و تحصیلکرده دارد. وگرنه ما در سراشیبی هستیم و باید فکری به حال آینده این فوتبال کرد.
اگر علی دایی را در ردههای بالای فیفا یا AFC داشتیم، آیا میتوانستیم میزبانی رقابتهای مهم قارهای و شاید جهانی را بگیریم؟
مگر ما امکاناتش را داریم؟ مگر استادیوم مناسب داریم؟ مگر چمن خوب داریم؟ باید این افکار را از سر بیرون کنیم که مثلاً میزبان جام ملتهای آسیا شویم. آرزوی این چیزها به دل همه ما میماند. عربستان ظرف کمتر از چند ماه بهترین و کاملترین ورزشگاهها را میسازد و میشود میزبان جامجهانی. ورزشگاههایشان را میبینید و لذت میبرید.
اسماعیل کارتال سرمربی جدید پرسپولیس شناخت کاملی از شما دارد. اخیراً گفته زمانی در فنرباغچه که دستیار یواخیم لو بوده، خواهان جذبتان بود، اما گفت که علی دایی آن زمان حضور در فوتبال آلمان را به ترکیه ترجیح داد. نظرتان چیست؟
از لطف ایشان سپاسگزارم، اما خب آن مقطع چه کسی فوتبال آلمان را رها میکرد و به فوتبال ترکیه میرفت؟ البته الان شرایط لیگ ترکیه با سرمایهگذاریهایی که صورت گرفته خیلی بهتر شده و مربیان و بازیکنان درجه یک خارجی را استخدام میکنند. در رده ملی هم پیشرفت قابل ملاحظهای داشتهاند. جوانان خیلی خوبی را در جام ملتهای اروپا همراه تیمملی ترکیه دیدیم.
شرایط پرسپولیس را با سرمربی ترکیهای چگونه میبینید؟
شرایط تیم خیلی بهتر شده. چند پیروزی متوالی پرسپولیس را به کورس قهرمانی بازگردانده. امیدوارم در ادامه نیز پرسپولیس نتایج خوبی کسب کند و ما بتوانیم با آقای کارتال امسال هم قهرمان لیگ برتر شویم.
سقف آرزوهای فوتبالیستهای نسل فعلی با نسل علی داییها خیلی متفاوت شده! یکی مثل سردار آزمون در شرایطی که زیر ۳۰ سال است به فوتبال امارات میآید.
من نمیتوانم خودم را جای سردار آزمون یا دیگری بگذارم که نظر بدهم. این تصمیمی است که خود او گرفته. شاید اتفاقاتی را که دوست داشت در فوتبال اروپا و آلمان برایش رقم بخورد، رخ نداده و تصمیم به حضور در فوتبال امارات گرفته است.
اما مهدی طارمی که شاگرد شما بود، برابر سختیها دوام آورد و به اینترمیلان رسید. آیا موفقیت بازیکنانی که به فوتبال ایران معرفی کردید باعث افتخارتان نمیشود؟
به طور حتم عملکرد مهدی و تمام بچههایی که توانستند بیایند و از فرصتی که به آنها دادم استفاده کردند و درخشیدند و میدرخشند باعث افتخارم است. این که مراحل ترقی را طی کردند، وقتی میبینم ثمره کار و اعتمادم به جوانها خوب بوده است، خدا را شکر میکنم؛ هر زمان کار خوبی انجام میدهند یا در رده ملی و باشگاهی میدرخشند، خوشحال و دلشاد میشوم.