تاریخ انتشار
شنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۲۵
کد مطلب : ۴۱۰۳۵۷
یادداشت سیاسی | سید ایمان تقوی
مدیران غیربومی و عدم تعهد به کهگیلویه و بویراحمد
سید ایمان تقوی
۰
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛تب استفاده از واژه مدیران بومی و غیر بومی در سالهای اخیر در کهگیلویه و بویراحمد بارها بالا گرفته است و روزی نبوده که در رسانهها و شبکههای اجتماعی مطلبی پیرامون آن منتشر نشود و در این بین بومی بودن مدیران و استفاده از مدیران بومی به عنوان یک مطالبه جدی در محافل مختلف استان و کشور شنیده میشود و دائماً با نگرانی و نقدهایی از سوی کارشناسان، نمایندگان مردم در مجلس و پارلمان شهری و فعالین سیاسی، اجتماعی رو به رو بوده است.
در روزهای اخیر و بدنبال کنار رفتن ناگهانی استاندار محترم جناب آقای احمدی وعدم رمز گشائی دولت محترم از انگیزه و چگونگی این تغییر در مدیریت عالی استان، شاهد تحرکات وسیع جریانات سیاسی ملی و محلی وتشکلهای سیاسی و دسته جات اجتماعی مردمی و نمایندگان فعلی و منتخبین جدید و افراد ذی نفوذ هم استانی تهران نشین برای شناسائی و پیشنهاد فرد یا افراد مناسب این جایگاه به وزارت محترم کشور بودهایم.
تحرکاتی که از سوئی به جهت روح پویائی وبرون رفت جامعه از پوستین جمود و بی انگیزگی وتساهل در سرنوشت خود و پدیدارشدن امید در جامعه، باید آنرا به فال نیک گرفت اما به جهت احتمال بروز مواجهههای تند و ناخواسته برخی افراد و گروهها، که از سرمایهها و ذخایر جامعه ما بشمارمی آیند، ویاخدائی ناخواسته راهبردهای تخریبی و حذفی احتمالی، که وحدت مردم و اقوام را به مخاطره میاندازد، باید ادامه این مباحثات و مناقشات و کشدار شدن انتصاب استاندار را تهدید و مضر به حال توسعه و انسجام نخبگان اقوام مختلف استان دانست.
بویژه آنکه فرد یا گروه و جریان سیاسی متفق علیه، در استان که بتواند با خرد گرائی و مصلحت اندیشی عمومی وبا عبور از منافع فردی وگروهی، بعنوان مرکز ثقل و فصل الخطاب، به این طناب کشی فرسایشی خاتمه دهد و با انسجام نیروها ومشورت دهی مفید و مؤثر دولت را در رسیدن به تصمیم کمک کند، مشاهده نشده است.
اما نکته مهم این است که چرا نمایندگان محترم استان (آقایان زارع، هاشمی پور و تاجگردون) برای انتخاب یک گزینه بومی که هم با منطقه آشنایی داشته باشد، هم دلش به حال استان و مردمش بسوزد و هم برای آبادانی شهر و استان بکوشد، تا چهره محرومیت را از آن بزداید هیچگونه اقدامی انجام ندادهاند.
بی شک هر چند استاندار غیر بومی ممکن است برای برخی افراد وجریانات سیاسی یک فرصت باشد. یقیناً برای مردم وتوسعه استان یک فرصت سوزی و تأخیر و عقب گرد است و تکرار فرصت دهی به حضور مدیران و استانداران چمدان به دست بی تعلق به فرهنگ و بی ریشه در خاک استان، تکرار خیانتی آشکار به خواسته و اعتماد مردم به دولت و نخبگان خود است و خسرانی آشکارا است.
در واقع بزرگی استان از لحاظ مساحت، جمعیت و تعداد زیاد شهرها و بخشها باعث شده است تا کار مدیریت در کهگیلویه و بویراحمد سخت باشد و یک استاندار غیربومی برای به دست آوردن یک شناخت نسبی از استان بین شش ماه تا یک سال بایستی وقت صرف نماید.
به همین دلیل یک استاندار غیربومی چندین ماه را باید صرف نماید تا متوجه شود هر یک از شهرستانهای استان کهگیلویه و بویرامد دارای چه شرایطی است، چه مشکلاتی دارند و توانمندیهایشان چیست!
البته بعد از گذشت شش ماه تا یک سال باز هم دانستنیهای استاندار غیربومی به اندازه شناخت یک مدیر بومی از استان نخواهد بود.
در هر حال آنچه برای کهگیلویه و بویراحمد مهم بود، انتخاب یک گزینه بومی برای سمت استانداری بود و این وظیفه بر عهده مجمع نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد بود که در گام اول روی یک گزینه اجماع کنند و در ادامه تلاش کنند تا گزینه مدنظر در هیئت دولت رأی آورد. اما زهی خیال باطل
--------------------------------
سید ایمان تقوی
در روزهای اخیر و بدنبال کنار رفتن ناگهانی استاندار محترم جناب آقای احمدی وعدم رمز گشائی دولت محترم از انگیزه و چگونگی این تغییر در مدیریت عالی استان، شاهد تحرکات وسیع جریانات سیاسی ملی و محلی وتشکلهای سیاسی و دسته جات اجتماعی مردمی و نمایندگان فعلی و منتخبین جدید و افراد ذی نفوذ هم استانی تهران نشین برای شناسائی و پیشنهاد فرد یا افراد مناسب این جایگاه به وزارت محترم کشور بودهایم.
تحرکاتی که از سوئی به جهت روح پویائی وبرون رفت جامعه از پوستین جمود و بی انگیزگی وتساهل در سرنوشت خود و پدیدارشدن امید در جامعه، باید آنرا به فال نیک گرفت اما به جهت احتمال بروز مواجهههای تند و ناخواسته برخی افراد و گروهها، که از سرمایهها و ذخایر جامعه ما بشمارمی آیند، ویاخدائی ناخواسته راهبردهای تخریبی و حذفی احتمالی، که وحدت مردم و اقوام را به مخاطره میاندازد، باید ادامه این مباحثات و مناقشات و کشدار شدن انتصاب استاندار را تهدید و مضر به حال توسعه و انسجام نخبگان اقوام مختلف استان دانست.
بویژه آنکه فرد یا گروه و جریان سیاسی متفق علیه، در استان که بتواند با خرد گرائی و مصلحت اندیشی عمومی وبا عبور از منافع فردی وگروهی، بعنوان مرکز ثقل و فصل الخطاب، به این طناب کشی فرسایشی خاتمه دهد و با انسجام نیروها ومشورت دهی مفید و مؤثر دولت را در رسیدن به تصمیم کمک کند، مشاهده نشده است.
اما نکته مهم این است که چرا نمایندگان محترم استان (آقایان زارع، هاشمی پور و تاجگردون) برای انتخاب یک گزینه بومی که هم با منطقه آشنایی داشته باشد، هم دلش به حال استان و مردمش بسوزد و هم برای آبادانی شهر و استان بکوشد، تا چهره محرومیت را از آن بزداید هیچگونه اقدامی انجام ندادهاند.
بی شک هر چند استاندار غیر بومی ممکن است برای برخی افراد وجریانات سیاسی یک فرصت باشد. یقیناً برای مردم وتوسعه استان یک فرصت سوزی و تأخیر و عقب گرد است و تکرار فرصت دهی به حضور مدیران و استانداران چمدان به دست بی تعلق به فرهنگ و بی ریشه در خاک استان، تکرار خیانتی آشکار به خواسته و اعتماد مردم به دولت و نخبگان خود است و خسرانی آشکارا است.
در واقع بزرگی استان از لحاظ مساحت، جمعیت و تعداد زیاد شهرها و بخشها باعث شده است تا کار مدیریت در کهگیلویه و بویراحمد سخت باشد و یک استاندار غیربومی برای به دست آوردن یک شناخت نسبی از استان بین شش ماه تا یک سال بایستی وقت صرف نماید.
به همین دلیل یک استاندار غیربومی چندین ماه را باید صرف نماید تا متوجه شود هر یک از شهرستانهای استان کهگیلویه و بویرامد دارای چه شرایطی است، چه مشکلاتی دارند و توانمندیهایشان چیست!
البته بعد از گذشت شش ماه تا یک سال باز هم دانستنیهای استاندار غیربومی به اندازه شناخت یک مدیر بومی از استان نخواهد بود.
در هر حال آنچه برای کهگیلویه و بویراحمد مهم بود، انتخاب یک گزینه بومی برای سمت استانداری بود و این وظیفه بر عهده مجمع نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد بود که در گام اول روی یک گزینه اجماع کنند و در ادامه تلاش کنند تا گزینه مدنظر در هیئت دولت رأی آورد. اما زهی خیال باطل
--------------------------------
سید ایمان تقوی