من مانده‌ام و یک شناسنامه. شناسنامه‌ای که سال‌های سال با آن در سرنوشت شهر و کشورم سهیم بودم، شناسنامه‌ی من هویت گمشده من است، که روزهای زیادی دیگران از من دریغش داشته بودند، شناسنامه‌ام نوستالژی روزهای از دست رفته است، پاسخ همه آن حرفهای گفته و ناگفته‌ای است، که سالیان سال حس کردیم و دم برنیاوردیم.

در هر حال آنچه برای کهگیلویه و بویراحمد مهم بود، انتخاب یک گزینه بومی برای سمت استانداری بود و این وظیفه بر عهده مجمع نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد بود که در گام اول روی یک گزینه اجماع کنند و در ادامه تلاش کنند تا گزینه مدنظر در هیئت دولت رأی آورد. اما زهی خیال باطل

دهدشت یک بن بست مطلق. یک قیف برعکس. یک پیردخترِ ازدواج نکرده ی مُطَلقه. شهری که تقریبا بسیاری از ساکنانش آرزوی هجرت دارند و تا دستی به دهان رسیده و چهارچرخه ای مهیا شده پرواز اتفاق می افتد.

 نقد را هیچ‌گاه تخریب قلمداد نکنیم، ولو از طرف دشمن باشد. زیرا نقد در حقیقت نوعی خوش‌شانسی تلقی می‌شود، فرصت دوباره ایست برای اصلاح امور، چه بسا انتقادات سازنده نباشد و یکباره زمینه تخریب و فروپاشی مهیا شود، آنجاست که شانس دوباره‌ای برای اصلاح امور در کار نخواهد بود و برای هر مقابله‌ای دیر می‌شود و بهتر آن است که ما خودکنترل ...