تاریخ انتشار
پنجشنبه ۸ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۳۸
کد مطلب : ۴۳۹۶۲۴
به بهانه خداحافظی سید موسی خادمی از استانداری لرستان؛
فراز و فرودهای یک استاندار
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛8 سال و 6 روز بعد از معرفی موسی خادمی در سالن آمفی تئاتر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان توسط رحمانی فضلی به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد و چهار سال بعد از آن به عنوان استاندار لرستان وی با حکم احمد وحیدی وزیر کشور دولت سیزدهم از منصب استانداری خداحافظی کرد. روایتهای مختلفی پیرامون چگونگی مطرح شدن و معرفی موسی خادمی به عنوان استاندار کهگیلویه و بویراحمد در محافل سیاسی و رسانهای استان مطرح است که بخش اعظم این روایتها بر نفوذ و نقش تاجگردون تاکید دارد. فارغ از این نقش و تأثیر اما در چهار سال بعد از این حکم غلامرضا تاجگردون نقش بالایی در مناسبات سیاسی و مدیریتی استان داشت که البته بخش زیادی از این نفوذ توسط تاجگردون راسا و از تهران اعمال میشد که در یک مورد و در موضوع معرفی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی، تاجگردون بعدها در یک مصاحبه به اختلاف بر روی گزینه خود و استاندار اشاره کرد. هر چه بود اما خادمی در ابتدا برای بسیاریها یک چهره جدید در استان محسوب میشد. نگاهی به تصاویر روز معارفه نیز گواه همین موضوع است که خادمی با اندکی کمرویی و اعتماد بنفس متوسط کار خود را شروع کرد. عصر روزی که مراسم معارفه خادمی در پشت درهای بسته فرهنگ و ارشاد اسلامی و سخت گیریهای تیم امنیتی و حفاظتی رحمانی فضلی تنها با حضور مدیران برگزار میشد جمع زیادی از نزدیکان و هم ولایتیهای خادمی در اطراف منوچهر سیف السادات در بیرون سالن اجتماع کرده بودند. فردی که بعدها گفته میشد از مشاورین پشت پرده خادمی بود و در تعیین خط مشی سیاسی تیم حاکم بر استانداری و نحوه چینش مدیران استانی در کنار چند چهره دیگر نقش داشت. خادمی از ابتدا تلاش کرد مشی سیاسی خود را اعتدالی و آرام دنبال کند و در انتخاب معاونین خود نیز چنین موضوعی را به خوبی نشان داد. البته او تعداد زیادی از مدیران قبلی را که منتقدین آنها را هم ولایتیهای خادمی و نزدیک به علی محمد بزرگواری میخواندند را حفظ کرد که این رفتار سبب بروز انتقادات زیادی به خادمی شد. او از ابتدا تا انتها یک اپوزیسیون پرسروصدا در کهگیلویه به رهبری قادر لاهوتی و نزدیکانش داشت و اختلافات آنها نه تنها کم نشد که روز بروز بر شدتان افزوده شد و تعداد کمی از همین اپوزیسیون که در کنار آنها علی کامرانی، نعمت الله صدوقی، علی پرواز و یکی از پسران قادر لاهوتی نیز دیده میشد در روز سخنرانی حسن روحانی در ورزشگاه تختی یاسوج در سال 95 با تجمع و شعار «استاندار قومگرا نمی خوایم نمی خوایم» او را به چالش کشیدند، اما تعداد کم مخالفین و برنامه ریزی و دخالت تیم ستاد مردمی استقبال از حسن روحانی مانع از اثرگذاری این تجمع شد. خادمی به جهت سابقه حضور در معاونت برنامه ریزی دو استانداری کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر نسبت به موضوعات بودجهای از شناخت و توان خوبی برخوردار بود و آن گونه که دارا کریمی نژاد فرماندار کهگیلویه اخیراً در مصاحبهای گفته است در موضوع جذب اعتبارات و بودجه کمکهای خوبی به استان کرد.
او اما در موضوع فرمانداری کهگیلویه و مشخصاً یک فرد تحمیلی از سوی طیف محمود منطقیان متحمل خسارات بسیاری شد. کرامت کریمی که کمترین سابقه کار سیاسی را داشت قبلتر با حضور در برخی جلسات شاهنامه خوانی به منطقیان نزدیک شده بود و با شروع به کار دولت یازدهم به عنوان گزینه فرمانداری کهگیلویه از سوی این طیف معرفی شر. تلاشهای زیادی برای معرفی کریمی انجام شد اما نهادهای بالادستی تا آخر نیز حاضر به تأیید استعلام وی نشدند و کریمی مدتی سرپرست ماند و بعد به استانداری نقل مکان کرد و جانشین جلیل حسینی در دفتر سیاسی و انتخابات استانداری شد.
نه تنها چنین نیرویی سبب تحمیل هزینههای زیادی برای خادمی شد که نوع عملکرد محمد موحدپور نیز محل انتقادات و اختلافات زیادی بود. موحد پور قبل از حضور در سمت مهم مدیرکلی حوزه استاندار که عملاً این دفتر را به اصلیترین دفتر تصمیم گیری مدیریتی استان تبدیل کرده بود، تنها سابقه ریاست آموزش و پرورش بخش لوداب را بر عهده داشت و گفته میشود با لابی برخی نزدیکان و بویژه منوچهر سیف السادات به این سمت رسید. بعد از رفتن خادمی به لرستان نیز وی با لابی و درخواست از سایرین جهت قانع کردن خادمی با خادمی به لرستان رفت اما بعدها بروز برخی تخلفات و آنچه که رسانههای لرستان تحت عنوان "فساد" از آن یاد کردند یک شرایط بسیار سخت برای خادمی بوجود آورد و شبانه عذر موحد پور خواسته شد. موحد پور البته در یک پست اینستاگرامی دلیل ترک خرم آباد و حضور در یاسوج را بازنشستگی خود عنوان کرد. خادمی حتی در مقطع کوتاهی موحدپور را تا مقام معاونت استانداری لرستان ارتقا داد.
اتفاقات مربوط به تغییر نام استان در پاییز 95 نیز یک دوره سخت و پرفشار در زمان مدیریت خادمی بود که البته دخالت نماینده ولی فقیه سبب پایان آن موضوع شد.
برگزاری انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی و پیروزی سه نماینده در آن دوره که بعدها دو مورد از آنها در مجلس با دولت همراهی خوبی داشتند و مورد سومنیز چندان وارد تقابل با دولت نشد، به همراه یک استقبال پر ازدحام مردمی از حسن روحانی در تابستان 1395 را بسیاری از جمله دلایل تقویت پایگاه خادمی در نزد دولت میدانند و همان نیز باعث شد در سال 96 خادمی به یک استان بزرگتر نقل مکان کند. هر چند ثبات از جمله ویژگیهای مدیریتی مجموعه تحت امر رحمانی فضلی بود.
در ابتدای دولت دوازدهم اصلاح طلبان استان که مدیریت ستاد حسن روحانی در انتخابات 96 را نیز بر عهده داشتند بر حفظ خادمی اصرار داشتند، جالب آن که بخشی از این گروه در سال 92 در اعتراض به انتخاب موسی خادمی اعترضاتی را در خیابان فاطمی و ساختمان وزارت کشور ترتیب داده بودند. اما دولت و وزارت کشور برنامهشان جابجایی استانداران بود و مراسم معارفه وی با حاشیهی حضور تعداد کثیری از مدیران کهگیلویه وبویراحمدی در خرم آباد برگزار شد.
حساسیت بر روی نیروهای غیر بومی در لرستان نیز زیاد بود. خادمی در همان ابتدا تنها محمد موحد پور را به عنوان مدیرکل حوزه استاندار معرفی کرد و بعد از آن به سختی و احتمالاً با فشار و حمایت تاجگردون عبدالرحیم رحیمی را به عنوان فرماندار ویژه بروجرد معرفی کرد که البته رحیمی در ادامه به بهانه حضور در انتخابات میان دورهای مجلس شورای اسلامی در گچساران و باشت از بروجرد استعفا داد. دیگر کهگیلویه وبویراحمدی که در قالب مدیر به لرستان رفت محمدرضا نیکبخت به عنوان رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان بود که به احتمال زیاد تصمیم وزارتی بوده است. بعدها نیز صحبتهایی از حضور رضا دهبانی پور یکی از نزدیکترین مدیران و نیروهای سیاسی به موسی خادمی به عنوان مدیرکل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان شنیده شد که در نهایت نیز دهبانی پور ترجیح داد در استان بماند و معاون دانشجویی دانشگاه یاسوج شود.
تخلفات در سطح معاونین استانداری لرستان در مقطعی سبب شکل گیری یک دوره سخت مدیریتی برای خادمی و دخالت اطلاعات سپاه د دستگیری معاون استانداری و تعدادی از مدیران لرستان شد اما هر چه بود آن اتفاقات نتوانست در پایگاه خادمی خللی ایجاد کند و او تا پایان دولت در منصب استاندار باقی ماند. اوج مدیریت خادمی در طول 8 سال گذشته به سیل کم سابقه در لرستان و بروز خسارات در بسیاری از شهرهای این استان برمیگردد. سیلی که همراه با هراس و وحشت بود و کل کشور را در یک موقعیت خاص قرار داد و تبعات و اثرات آن نیز تا مدتها در خوزستان ادامه داشت. البته عمق سیل و خسارات به حدی بود که بخش مهمی از مدیریت بحران ملی و با حضور اکثر مقامات کشور انجام میشد ولی خادمی در آن مورد کارنامه خوبی از خود بجا گذاشت آن هم در ایامی که قبل از آن سیل در گلستان و غیبت استاندار آنجا و سیل در خوزستان و نحوه مدیریت ضعیف و نمایشی شریعتی استاندار آنجا را مردم به عنوان نمونههای منفی به خاطر دارند.
در انتخابات مجلس یازدهم در کهگیلویه برخی نیروهای سیاسی در پی دعوت از خادمی جهت شرکت و حضور در انتخابات مجلس بودند اما مشخص بود که وی هرگز برای انتخابات از استانداری استعفا نخواهد داد اما همان صحبتها سبب شد وی به عنوان یک گزینه بالقوه برای انتخاباتهای آینده کهگیلویه فارغ از تأیید صلاحیت مطرح شود. او حالا نیروهای نزدیک و هم تیمیو های زیادی در شهرستانهای مختلف استان همچون مجید محنایی، رضا دهبانی پور، دارا کریم نژاد، علی پوزش و ... را دارد. در کنار این طیف موافق وی مخالفین رادیکالی نیز دارد که بیش از هر چیز خادمی را به قوم گرایی و توجه به تقسیمات منطقهای در کهگیلویه در زمان صدارتش متهم میکنند. خادمی خواسته یا ناخواسته در دوره مدیریت خود بیش از حد به طیف منطقیان در کهگیلویه نزدیک بود او بعدها نیز هیچ حمایتی از گزینه گروههای اصلاح طلب در انتخابات مجلس دهم در کهگیلویه نکرد و همان گزینه بعدها در گروههای مجازی و برخی جلسات به تندی علیه خادمی موضع گرفت. خادمی در طول دوره مدیریت خود تعامل خوبی با رسانهها داشت و به عبارتی زبان رسانه را خوب میفهمید. در طول دوره حضور خادمی در کهگیلویه و بویراحمد و لرستان سفر وزرا و مسئولین کشوری به استانها با دعوت وبرنامه ریزی خادمی در سطح بسیار خوبی انجام میشد.
خوب یا بد و ضعیف یا قوی، خادمی حالا دیگر استاندار نیست. تجربه تلخ و پر انتقاد دوران استانداری سید مسعود حسینی به عنوان اولین استاندار بومی استان سبب حساسیت و تردید در سال 92 نسبت به معرفی یک نیروی بومی دیگر شده بود و حالا برخیها با استناد به عملکرد خادمی استاندار بومی را ممکن و دارای حسنات میدانند و برخی نیز با استناد به همین مورد بر این باورند که گزینه بومی در کهگیلویه و بویراحمد یک اشتباه راهبردی و سیاسی است.
خادمی اگر چه اهل سخنرانیهای کوتاه و قابل قبولی بود اما بیش از آن که یک نیروی فکری و اندیشهای باشد یک تکنوکرات و مدیر اجرایی بود و لقب «تکنوکرات آرام» را نیز رسانههای استان به وی دادند. جانشین خادمی اما بیشتر یک نیروی ارزشی و ایدئولوژیکی است. خادمی در لرستان یک نیروی غیر بومی بود و لرستانیها سالهاست در پی تجربه گزینه بومی است و اینک "فرهاد زیویار" جانشین خادمی اولین استاندار بومی آن استان است، بنابراین بخش زیادی از قضاوتها در لرستان در گذشته، حالا و بعد از این نیز از این دریچه ارزیابی خواهد شد.
آینده سیاسی سید موسی خادمی در گرو اتفاقات سیاسی کلان کشور خواهد بود اما بعید است او در این دولت جز حضور در دانشگاه و یا برخی شرکتها فرصتی برای بدست آوردن جایگاه داشته باشد و یا حتی خود پیگیر باشد. اما تیم و گروهی که در طول چهار سال حضور خادمی در استان به طرق مختلف در اطراف وی شکل گرفت قطعاً بر روی وی برنامهها خواهند داشت و نام او در آینده سیاسی استان و بویژه «کهگیلویهی بزرگ» باز هم به میان خواهد آمد.
او اما در موضوع فرمانداری کهگیلویه و مشخصاً یک فرد تحمیلی از سوی طیف محمود منطقیان متحمل خسارات بسیاری شد. کرامت کریمی که کمترین سابقه کار سیاسی را داشت قبلتر با حضور در برخی جلسات شاهنامه خوانی به منطقیان نزدیک شده بود و با شروع به کار دولت یازدهم به عنوان گزینه فرمانداری کهگیلویه از سوی این طیف معرفی شر. تلاشهای زیادی برای معرفی کریمی انجام شد اما نهادهای بالادستی تا آخر نیز حاضر به تأیید استعلام وی نشدند و کریمی مدتی سرپرست ماند و بعد به استانداری نقل مکان کرد و جانشین جلیل حسینی در دفتر سیاسی و انتخابات استانداری شد.
نه تنها چنین نیرویی سبب تحمیل هزینههای زیادی برای خادمی شد که نوع عملکرد محمد موحدپور نیز محل انتقادات و اختلافات زیادی بود. موحد پور قبل از حضور در سمت مهم مدیرکلی حوزه استاندار که عملاً این دفتر را به اصلیترین دفتر تصمیم گیری مدیریتی استان تبدیل کرده بود، تنها سابقه ریاست آموزش و پرورش بخش لوداب را بر عهده داشت و گفته میشود با لابی برخی نزدیکان و بویژه منوچهر سیف السادات به این سمت رسید. بعد از رفتن خادمی به لرستان نیز وی با لابی و درخواست از سایرین جهت قانع کردن خادمی با خادمی به لرستان رفت اما بعدها بروز برخی تخلفات و آنچه که رسانههای لرستان تحت عنوان "فساد" از آن یاد کردند یک شرایط بسیار سخت برای خادمی بوجود آورد و شبانه عذر موحد پور خواسته شد. موحد پور البته در یک پست اینستاگرامی دلیل ترک خرم آباد و حضور در یاسوج را بازنشستگی خود عنوان کرد. خادمی حتی در مقطع کوتاهی موحدپور را تا مقام معاونت استانداری لرستان ارتقا داد.
اتفاقات مربوط به تغییر نام استان در پاییز 95 نیز یک دوره سخت و پرفشار در زمان مدیریت خادمی بود که البته دخالت نماینده ولی فقیه سبب پایان آن موضوع شد.
برگزاری انتخابات مجلس دهم شورای اسلامی و پیروزی سه نماینده در آن دوره که بعدها دو مورد از آنها در مجلس با دولت همراهی خوبی داشتند و مورد سومنیز چندان وارد تقابل با دولت نشد، به همراه یک استقبال پر ازدحام مردمی از حسن روحانی در تابستان 1395 را بسیاری از جمله دلایل تقویت پایگاه خادمی در نزد دولت میدانند و همان نیز باعث شد در سال 96 خادمی به یک استان بزرگتر نقل مکان کند. هر چند ثبات از جمله ویژگیهای مدیریتی مجموعه تحت امر رحمانی فضلی بود.
در ابتدای دولت دوازدهم اصلاح طلبان استان که مدیریت ستاد حسن روحانی در انتخابات 96 را نیز بر عهده داشتند بر حفظ خادمی اصرار داشتند، جالب آن که بخشی از این گروه در سال 92 در اعتراض به انتخاب موسی خادمی اعترضاتی را در خیابان فاطمی و ساختمان وزارت کشور ترتیب داده بودند. اما دولت و وزارت کشور برنامهشان جابجایی استانداران بود و مراسم معارفه وی با حاشیهی حضور تعداد کثیری از مدیران کهگیلویه وبویراحمدی در خرم آباد برگزار شد.
حساسیت بر روی نیروهای غیر بومی در لرستان نیز زیاد بود. خادمی در همان ابتدا تنها محمد موحد پور را به عنوان مدیرکل حوزه استاندار معرفی کرد و بعد از آن به سختی و احتمالاً با فشار و حمایت تاجگردون عبدالرحیم رحیمی را به عنوان فرماندار ویژه بروجرد معرفی کرد که البته رحیمی در ادامه به بهانه حضور در انتخابات میان دورهای مجلس شورای اسلامی در گچساران و باشت از بروجرد استعفا داد. دیگر کهگیلویه وبویراحمدی که در قالب مدیر به لرستان رفت محمدرضا نیکبخت به عنوان رئیس دانشگاه علوم پزشکی استان لرستان بود که به احتمال زیاد تصمیم وزارتی بوده است. بعدها نیز صحبتهایی از حضور رضا دهبانی پور یکی از نزدیکترین مدیران و نیروهای سیاسی به موسی خادمی به عنوان مدیرکل اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان شنیده شد که در نهایت نیز دهبانی پور ترجیح داد در استان بماند و معاون دانشجویی دانشگاه یاسوج شود.
تخلفات در سطح معاونین استانداری لرستان در مقطعی سبب شکل گیری یک دوره سخت مدیریتی برای خادمی و دخالت اطلاعات سپاه د دستگیری معاون استانداری و تعدادی از مدیران لرستان شد اما هر چه بود آن اتفاقات نتوانست در پایگاه خادمی خللی ایجاد کند و او تا پایان دولت در منصب استاندار باقی ماند. اوج مدیریت خادمی در طول 8 سال گذشته به سیل کم سابقه در لرستان و بروز خسارات در بسیاری از شهرهای این استان برمیگردد. سیلی که همراه با هراس و وحشت بود و کل کشور را در یک موقعیت خاص قرار داد و تبعات و اثرات آن نیز تا مدتها در خوزستان ادامه داشت. البته عمق سیل و خسارات به حدی بود که بخش مهمی از مدیریت بحران ملی و با حضور اکثر مقامات کشور انجام میشد ولی خادمی در آن مورد کارنامه خوبی از خود بجا گذاشت آن هم در ایامی که قبل از آن سیل در گلستان و غیبت استاندار آنجا و سیل در خوزستان و نحوه مدیریت ضعیف و نمایشی شریعتی استاندار آنجا را مردم به عنوان نمونههای منفی به خاطر دارند.
در انتخابات مجلس یازدهم در کهگیلویه برخی نیروهای سیاسی در پی دعوت از خادمی جهت شرکت و حضور در انتخابات مجلس بودند اما مشخص بود که وی هرگز برای انتخابات از استانداری استعفا نخواهد داد اما همان صحبتها سبب شد وی به عنوان یک گزینه بالقوه برای انتخاباتهای آینده کهگیلویه فارغ از تأیید صلاحیت مطرح شود. او حالا نیروهای نزدیک و هم تیمیو های زیادی در شهرستانهای مختلف استان همچون مجید محنایی، رضا دهبانی پور، دارا کریم نژاد، علی پوزش و ... را دارد. در کنار این طیف موافق وی مخالفین رادیکالی نیز دارد که بیش از هر چیز خادمی را به قوم گرایی و توجه به تقسیمات منطقهای در کهگیلویه در زمان صدارتش متهم میکنند. خادمی خواسته یا ناخواسته در دوره مدیریت خود بیش از حد به طیف منطقیان در کهگیلویه نزدیک بود او بعدها نیز هیچ حمایتی از گزینه گروههای اصلاح طلب در انتخابات مجلس دهم در کهگیلویه نکرد و همان گزینه بعدها در گروههای مجازی و برخی جلسات به تندی علیه خادمی موضع گرفت. خادمی در طول دوره مدیریت خود تعامل خوبی با رسانهها داشت و به عبارتی زبان رسانه را خوب میفهمید. در طول دوره حضور خادمی در کهگیلویه و بویراحمد و لرستان سفر وزرا و مسئولین کشوری به استانها با دعوت وبرنامه ریزی خادمی در سطح بسیار خوبی انجام میشد.
خوب یا بد و ضعیف یا قوی، خادمی حالا دیگر استاندار نیست. تجربه تلخ و پر انتقاد دوران استانداری سید مسعود حسینی به عنوان اولین استاندار بومی استان سبب حساسیت و تردید در سال 92 نسبت به معرفی یک نیروی بومی دیگر شده بود و حالا برخیها با استناد به عملکرد خادمی استاندار بومی را ممکن و دارای حسنات میدانند و برخی نیز با استناد به همین مورد بر این باورند که گزینه بومی در کهگیلویه و بویراحمد یک اشتباه راهبردی و سیاسی است.
خادمی اگر چه اهل سخنرانیهای کوتاه و قابل قبولی بود اما بیش از آن که یک نیروی فکری و اندیشهای باشد یک تکنوکرات و مدیر اجرایی بود و لقب «تکنوکرات آرام» را نیز رسانههای استان به وی دادند. جانشین خادمی اما بیشتر یک نیروی ارزشی و ایدئولوژیکی است. خادمی در لرستان یک نیروی غیر بومی بود و لرستانیها سالهاست در پی تجربه گزینه بومی است و اینک "فرهاد زیویار" جانشین خادمی اولین استاندار بومی آن استان است، بنابراین بخش زیادی از قضاوتها در لرستان در گذشته، حالا و بعد از این نیز از این دریچه ارزیابی خواهد شد.
آینده سیاسی سید موسی خادمی در گرو اتفاقات سیاسی کلان کشور خواهد بود اما بعید است او در این دولت جز حضور در دانشگاه و یا برخی شرکتها فرصتی برای بدست آوردن جایگاه داشته باشد و یا حتی خود پیگیر باشد. اما تیم و گروهی که در طول چهار سال حضور خادمی در استان به طرق مختلف در اطراف وی شکل گرفت قطعاً بر روی وی برنامهها خواهند داشت و نام او در آینده سیاسی استان و بویژه «کهگیلویهی بزرگ» باز هم به میان خواهد آمد.