دانشگاه پیشرو و مدیران تحول گرا

متن ارسالی؛ منابع انسانی به عنوان اساسی ترین دارایی مدیران سازمان و عوامل اثرگذار بر توسعه هستند و شامل سه گروه نیروی انسانی برخوردار از حداکثر تعلق به سازمان، بی تفاوت و حد فاصل میان این دو هستند در این میان سازمانی موفق و تحول گراست که در جذب، آموزش، مدیریت عملکرد و نگهداشت کارکنان خود به شایستگی اهتمام ورزد.
توجه به موقعیت گذشته، حال، آینده و دستیابی به وضع مطلوب برای توسعه منابع انسانی مهم است. تجزیه و تحلیل دانشگاه  به منظور شناخت نقاط قوت، ضعف‌ و فرصت‌ها و تهدیدات برای پیشرفت و توسعه کیفی لازم و ضروری است. چرا که این مهم یاریگری برای تدوین یک استراتژی قوی حاکم بر دانشگاه است.
با توجه به حضور دکتر کرمی در راس دانشگاه یاسوج و نظر به تجارب مدیریتی و علمی و همچنین داشتن انگیزه تغییر و توجه به اهمیت بیش از پیش به منابع انسانی، با ایجاد انگیزه و افزایش رضایت اساتید دانشگاه و همچنین کارکنان، با مشارکت آن ها در امور، بهبود مستمر و مدیریت کیفیت جامع دانشگاه را تحقق خواهد بخشید.
امروزه باید دانست که، مدیریت عصر حاضر برابر با توانمندی در بهره گیری از توان و ظرفیت افراد است. اداره شرایط متناقض در عصر تغییر، از جمله تعاریف مدیر موفق است. بهترین مدیر، فردی است که با برخورداری از توان طرح مساله و حل آن توانایی لازم برای انجام کار در دوره محدودیت ها و انتظارات روز افزون را هم دارا باشد.
توسعه کیفی و کمی دانشگاه را تلاشی پیگیر، منسجم و کاملاً برنامه‌ریزی شده برای بهبود و نوسازی آن باید دانست و باید خاطر نشان کرد، مدیران مشغول باید تبدیل به مدیران مسؤول شوند. و اینکه هر فرد در هر مجموعه ای بخصوص دانشگاه باید با پذیرش مسؤولیت اعمال و تصمیم ها، پیامدهای آن را هم بپذیرد.
 عصر متلاطم هزاره سوم را عصری نیازمند خلاقیت باید دانست و شرط بروز خلاقیت، مشارکت در امورات مختلف و متعدد است. افزایش انگیزه فردی در دانشگاه، دانستن اهداف، ضرورت توجه به نردبان های شغلی، تامین بودجه برای بهبود حرفه و تبلیغ برای تحقق اهداف را از شاخصه های مدیریت هدف گرا باید دانست.
تغییر مدیریت هرمی دیروز به مدیریت شبکه ای و جایگزینی مشارکت با امر و نهی و همچنین ظهور ترمیدورهای جدید با حضور شبکه های مدیریتی در عصر حاضر، با دانشی شدن سازمان ها، توزیع تخصص و توزیع مشارکتی قدرت تحقق می یابد. بنابراین ما نیازمند مدیرانی با رویکرد تحلیلگرانه سیستمی هستیم.
امروزه، مجهز شدن فرد به دانش نتیجه استقرار و افزایش کیفیت امور در دانشگاه است. و در کنار تاکید بر کیفی سازی رفتار در دانشگاه، باید نگرش ها هم به درستی اتفاق بیافتد، با تغییر، افزایش کیفیت هم ارتقاء می یابد.
با توجه به تعاریف متعدد مدیریت و با در نظر داشتن حس تعلق سازمانی در دانشگاه، جناب دکتر کرمی از آنجا که بومی منطقه بوده و از آغازین سال های مشغول به تدریس و کار در دانشگاه یاسوج هستند، لذا واجد شرایط لازم یک مدیر شایسته با لحاظ شاخص های ذکر شده است و بلاشک با احساس تعلق به مجموعه، مثبت نگر، پیگیر، خلاق و مولد خواهد بود. چنین فردی، حضور خود را در دانشگاه محدود به شرح وظایف نمی داند و بدون دعوت، اهل مشارکت است. دانش، مهارت و ویژگی های شخصیتی، سه شاخص اصلی ایشان برای انجام صحیح کار و موفقیت در دانشگاه است.
در پایان باید اشاره داشت که؛ ایجاد حس اعتماد به نفس، باور به توان بالقوه در انجام امور، تنظیم اهداف چالشی، ایجاد انتظارات عملکرد بالا، ارائه بازخورد مثبت، سازنده و مستمر در دانشگاه، تقویت امید در هیات علمی دانشگاه و در کنار آن کمک به کارکنان برای کسب مهارت های جدید، ایجاد محیط مناسب به منظور تسلط کارکنان در انجام مهارت ها و مراقبت از چرخه های غیر اثربخش را از شاخص های کلیدی مدیریت دانشگاه در دوره ایشان باید عنوان کرد.

سید چمران موسوی، دکتری جغرافیا