تاریخ انتشار
چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۳۲
کد مطلب : ۴۶۹۲۹۰
یادداشت؛
نمایی از منوگرافی نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد
۲
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛اصولاً اقبال بلند از آنِ مردمی است که بتوانند نمایندهای در قامت قانون اساسی کشور خود انتخاب کنند. تاکنون بندرت این اتفاق مهم در استان کهگیلویه و بویراحمد روی داده است. گرچه تغییرات فکری، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی عمیق و بنیادی در استان ما صورت گرفته است، اما متأسفانه انتخابهای مردم هنوز از پوستۀ تعصبات قومیتی و منفعت طلبی جدا نشده است. اگر روند انتخاب افراد برای شوراهای شهر و مجلس شورای اسلامی را بررسی کنیم و اندکی فرصت فکر کردن بر دوران مسئولیتشان داشته باشیم، متوجه قصورمان خواهیم شد. تمام بدبختیها را برای اثبات «ککاگری»، «طایفه مداری»، «تعصبات قومیتی» و «لجبازی» به جان میخریم و سپس اپوزیسیون انتخاب اشتباه خود میشویم.
تاکنون برای انتخاب اکثریت نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد، به عنوان گروهی کوچک، علت مهم و اقناعکنندهای نداشتیم و علیرغم تفاوتهای سیاسی، علمی، تجربهای و مدیریتی که با هم دارند، اما تقریباً چگونگی انتخاب آنها با نگاههای مشابهی صورت میگیرد. اغلب این گروه کوچک، در اولین ساعات موفقیت خود، لیستی از افراد خاص را برای انتصابات جمعآوری میکنند، سپس، میزان تأثیرپذیری همراهان خود را اولویتبندی، و راههای نفوذ به دروازههای اقتصادی برای خود و منسوبین، و همچنین تسلط بر نهادهای اجتماعی و خدماترسانی را به جهت کسب اعتماد دوباره مردم، دستهبندی و برای چانه زنی با وزرا و دولت چارهاندیشی میکنند. این بلیۀ فسادآمیز به غیر از نمایندگان دوران جنگ تحمیلی و در سال 94 مهندس «عدل هاشمیپور»، متأسفانه در حداعلی ملحوظ نظر منتخبین بویژه در دورۀ یازدهم قرار گرفته است.
پرده اول؛
«سید محمد موحد» از اختلاف فکری دولت شیخ حسن روحانی با مهندس «هاشمیپور» که نگذاشتند نمایندۀ وقتِ کهگیلویه بزرگ، از نیروی انسانی توانمند در جایگاههای مهم مدیریتی استفاده کنند، بهره برده و در فاصله سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸، روستا به روستا و شهر به شهر قدم نهاد و حتی یک مورد فاتحه خوانی و عیادت را از دست ندادند. در حالیکه عملیات اجرایی ساخت و ساز و توسعه پتروشیمی که ۱۶ سال قبل کلنگش را به زمینزده بود و وعده افتتاح هزار روزهاش را داده بود، و یا علیرغم اینکه پَستی و بلندیهای مسیر طولیان تا آخرین روستاهای دیشموک در زیر چرخ ماشینهای حفر و تسخیر و تسطیح شکافته میشد و لولههای گاز به هم وصل و جشن پیروزی بر فقر گرفته میشد، و یا در حالیکه بزرگترین کارخانه ساخت توربینهای برق ایتالیا به ساخت قویترین ژنراتورهای سیکل ترکیبی پادوک مشغول بودند، و یا آب سد کوثر به دشتهای حاصلخیز چرام و کلاچو رسیده بود و آب شرب دهدشت و سوق و لنده تقویت شده بود و دهها پروژۀ مهم اقتصادی، ترابری، فنی و صنعتی، معادن و نیرو، ورزشی و آموزشی و... ، در دسترس مردم قرار میگرفت، بسیاری از مدرکداران و بعضی خواص منفعت طلبِ پُست پرست را بر ذهن و روان ملت، قالب نمود و عنان پسرفت کهگیلویه بزرگ را برای پنجمین بار به دست گرفت. البته این مطلب خدمات، ولو خدمات جزءی را هم نادیده نمیگیرد.
آیا مردم و شورای محترم نگهبان آگاه هستند که از معاون تا برخی از مدیرانِ حوزههای استانداری و اجرایی استان، فرمانداران کهگیلویه بزرگ، ادارات شهرستان، بخشداران، دهیاران، رؤسای مدارس، مدیران مراکز بهداشتی و حتی آبداران روستایی را نیز یکدست کرده است؟
مهدی روشنفکر، بدون هیچ تجربهای در مدیریت و برنامهای برای حل مشکلات بویراحمد، به لطف جدایی اصلاح طلبان از شکم اجارهای اصولگرایان(حاج غلام محمد زارعی) و همچنین شایعۀ تقابل «بویراحمد بالا و پایین»، رأی اکثریت را اخذ نمود و نماینده شهرستان مرکز استان شدند. اینکه امروز میبینیم تمام همت و توان و دانش و خدمت «مهدی روشنفکر» به ورود ملتمسانه به دفتر وزرا و خسته کردن استاندار استان برای مطالبۀ پُستهای مدیریتی است، یعنی که شاگردِ مکتب موحد که روزی علیرغم تمام ناتوانیاش برای معاونت فرمانداری دهدشت ابقاء و خیلی زود به دلیل ناتوانی معزول شدند، رمز خدمت به مردم را، پُست دادن و به زحمت انداختن مردم میداند.
آیا مردم و شورای نگهبان مستحضرند که روحیه طایفه محوری و منطقه گرایی در کنارِ بنیاد فکری خانواده گرایی چه آسیبی بر پیکر خسته مردم و استان آورده است؟ البته نافی خدمات و تلاشها نیستم، هر چند خدمات انجام گرفته مزبوط به نظام اسلامی است و ربطی به هیچ کس ندارد.
آقای سیدناصر حسینیپور که کلاً در دنیایی متفاوت از نمایندگی است. اگر غلامرضا تاجگردون خود را اسیر خانواده محوری نمیکرد و علیرغم آن همه توانمندیهای علمی، مدیریتی، سیاسی و قدرت اجرایی وصف ناپذیری که داشتند، قانون مداری و اصول مهم نظارت بر مدیران را بیش از دیگران محلوظ نظر میداشتند، بدون شک، مهمترین دستاوردش یعنی پتروشیمی گچساران، در سکوت به بهرهبرداری نمیرسید و مردمی که خود شاهد توسعه و عملیات اجراییاش بودند، حسرت نبودنش در روز افتتاح را نداشتند.
آیا گچساران و باشتِ صنعتی و مولدِ بخش عظیمی از انرژی و سرمایه این مملکت میدانند که عظمت سیاسیشان به ذلت رفت و چقدر استوارتر از قبل، حضور، تصمیم و پاسخشان الزامی است؟
پرده آخر؛
اگر این حقیقت که دخالت نمایندگان در انتصابات، نقض صریح اصل ۵۷ قانون اساسی است(عدم التزام عملی به قانون اساسی) و بیتوجهی به تذکر ولی امر مسلمین مبنی بر دخالت نمایندگان در انتصابات دولت سیزدهم را کنار بگذاریم که قطعاً کمترین انتظار مردم از دستگاههای نظارتی و مجریان محترم شورای نگهبان است، وظیفه مردم است که مصداقی از کلام مهمامیر کبیر باشند که فرمودند؛ «ابتدا فکر میکردم که مملکت وزیر دانا میخواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون میفهمم ملت دانا میخواهد. »
در این روزهای نزدیک به انتخابات، وظیفه مردمی است که تحولات فکری و فرهنگی را به لطف مراکز تولیدِ معرفت و دانش، فضای مجازیِ به روز و مطلع و همچنین بصیرتی که بر ناتوانی و ناکارآمدی نمایندگان فعلی دارند، تا دست قاطع و معناداری بر سینۀ پُرکینۀ نمایندگانی بزنند که از اکثریت مردم غافل و فهم ناقصشان از مدیریت و نمایندگی علت العلل این مصائب بزرگ بوده است. امروز لازم است که استان را به مدیران دانشگاهی، عملیاتی، متخصص و آزمون شده بسپارید. یعنی جایی که «عدل هاشمیپور»، «غلامرضا تاجگردون» و «شیرعلی خرامین یا محمد بهرامی» عرض اندام نموده و صدای گامهایشان به لطف قانون گریزی، توجه به زندگی اشخاص خاص، تطمیعِ انساب و تضعیفِ جامعه توسط برخی نمایندگان فعلی، تا دروازههای ورودی مجلس شورای اسلامی شنیده میشود...
تاکنون برای انتخاب اکثریت نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد، به عنوان گروهی کوچک، علت مهم و اقناعکنندهای نداشتیم و علیرغم تفاوتهای سیاسی، علمی، تجربهای و مدیریتی که با هم دارند، اما تقریباً چگونگی انتخاب آنها با نگاههای مشابهی صورت میگیرد. اغلب این گروه کوچک، در اولین ساعات موفقیت خود، لیستی از افراد خاص را برای انتصابات جمعآوری میکنند، سپس، میزان تأثیرپذیری همراهان خود را اولویتبندی، و راههای نفوذ به دروازههای اقتصادی برای خود و منسوبین، و همچنین تسلط بر نهادهای اجتماعی و خدماترسانی را به جهت کسب اعتماد دوباره مردم، دستهبندی و برای چانه زنی با وزرا و دولت چارهاندیشی میکنند. این بلیۀ فسادآمیز به غیر از نمایندگان دوران جنگ تحمیلی و در سال 94 مهندس «عدل هاشمیپور»، متأسفانه در حداعلی ملحوظ نظر منتخبین بویژه در دورۀ یازدهم قرار گرفته است.
پرده اول؛
«سید محمد موحد» از اختلاف فکری دولت شیخ حسن روحانی با مهندس «هاشمیپور» که نگذاشتند نمایندۀ وقتِ کهگیلویه بزرگ، از نیروی انسانی توانمند در جایگاههای مهم مدیریتی استفاده کنند، بهره برده و در فاصله سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸، روستا به روستا و شهر به شهر قدم نهاد و حتی یک مورد فاتحه خوانی و عیادت را از دست ندادند. در حالیکه عملیات اجرایی ساخت و ساز و توسعه پتروشیمی که ۱۶ سال قبل کلنگش را به زمینزده بود و وعده افتتاح هزار روزهاش را داده بود، و یا علیرغم اینکه پَستی و بلندیهای مسیر طولیان تا آخرین روستاهای دیشموک در زیر چرخ ماشینهای حفر و تسخیر و تسطیح شکافته میشد و لولههای گاز به هم وصل و جشن پیروزی بر فقر گرفته میشد، و یا در حالیکه بزرگترین کارخانه ساخت توربینهای برق ایتالیا به ساخت قویترین ژنراتورهای سیکل ترکیبی پادوک مشغول بودند، و یا آب سد کوثر به دشتهای حاصلخیز چرام و کلاچو رسیده بود و آب شرب دهدشت و سوق و لنده تقویت شده بود و دهها پروژۀ مهم اقتصادی، ترابری، فنی و صنعتی، معادن و نیرو، ورزشی و آموزشی و... ، در دسترس مردم قرار میگرفت، بسیاری از مدرکداران و بعضی خواص منفعت طلبِ پُست پرست را بر ذهن و روان ملت، قالب نمود و عنان پسرفت کهگیلویه بزرگ را برای پنجمین بار به دست گرفت. البته این مطلب خدمات، ولو خدمات جزءی را هم نادیده نمیگیرد.
آیا مردم و شورای محترم نگهبان آگاه هستند که از معاون تا برخی از مدیرانِ حوزههای استانداری و اجرایی استان، فرمانداران کهگیلویه بزرگ، ادارات شهرستان، بخشداران، دهیاران، رؤسای مدارس، مدیران مراکز بهداشتی و حتی آبداران روستایی را نیز یکدست کرده است؟
مهدی روشنفکر، بدون هیچ تجربهای در مدیریت و برنامهای برای حل مشکلات بویراحمد، به لطف جدایی اصلاح طلبان از شکم اجارهای اصولگرایان(حاج غلام محمد زارعی) و همچنین شایعۀ تقابل «بویراحمد بالا و پایین»، رأی اکثریت را اخذ نمود و نماینده شهرستان مرکز استان شدند. اینکه امروز میبینیم تمام همت و توان و دانش و خدمت «مهدی روشنفکر» به ورود ملتمسانه به دفتر وزرا و خسته کردن استاندار استان برای مطالبۀ پُستهای مدیریتی است، یعنی که شاگردِ مکتب موحد که روزی علیرغم تمام ناتوانیاش برای معاونت فرمانداری دهدشت ابقاء و خیلی زود به دلیل ناتوانی معزول شدند، رمز خدمت به مردم را، پُست دادن و به زحمت انداختن مردم میداند.
آیا مردم و شورای نگهبان مستحضرند که روحیه طایفه محوری و منطقه گرایی در کنارِ بنیاد فکری خانواده گرایی چه آسیبی بر پیکر خسته مردم و استان آورده است؟ البته نافی خدمات و تلاشها نیستم، هر چند خدمات انجام گرفته مزبوط به نظام اسلامی است و ربطی به هیچ کس ندارد.
آقای سیدناصر حسینیپور که کلاً در دنیایی متفاوت از نمایندگی است. اگر غلامرضا تاجگردون خود را اسیر خانواده محوری نمیکرد و علیرغم آن همه توانمندیهای علمی، مدیریتی، سیاسی و قدرت اجرایی وصف ناپذیری که داشتند، قانون مداری و اصول مهم نظارت بر مدیران را بیش از دیگران محلوظ نظر میداشتند، بدون شک، مهمترین دستاوردش یعنی پتروشیمی گچساران، در سکوت به بهرهبرداری نمیرسید و مردمی که خود شاهد توسعه و عملیات اجراییاش بودند، حسرت نبودنش در روز افتتاح را نداشتند.
آیا گچساران و باشتِ صنعتی و مولدِ بخش عظیمی از انرژی و سرمایه این مملکت میدانند که عظمت سیاسیشان به ذلت رفت و چقدر استوارتر از قبل، حضور، تصمیم و پاسخشان الزامی است؟
پرده آخر؛
اگر این حقیقت که دخالت نمایندگان در انتصابات، نقض صریح اصل ۵۷ قانون اساسی است(عدم التزام عملی به قانون اساسی) و بیتوجهی به تذکر ولی امر مسلمین مبنی بر دخالت نمایندگان در انتصابات دولت سیزدهم را کنار بگذاریم که قطعاً کمترین انتظار مردم از دستگاههای نظارتی و مجریان محترم شورای نگهبان است، وظیفه مردم است که مصداقی از کلام مهمامیر کبیر باشند که فرمودند؛ «ابتدا فکر میکردم که مملکت وزیر دانا میخواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون میفهمم ملت دانا میخواهد. »
در این روزهای نزدیک به انتخابات، وظیفه مردمی است که تحولات فکری و فرهنگی را به لطف مراکز تولیدِ معرفت و دانش، فضای مجازیِ به روز و مطلع و همچنین بصیرتی که بر ناتوانی و ناکارآمدی نمایندگان فعلی دارند، تا دست قاطع و معناداری بر سینۀ پُرکینۀ نمایندگانی بزنند که از اکثریت مردم غافل و فهم ناقصشان از مدیریت و نمایندگی علت العلل این مصائب بزرگ بوده است. امروز لازم است که استان را به مدیران دانشگاهی، عملیاتی، متخصص و آزمون شده بسپارید. یعنی جایی که «عدل هاشمیپور»، «غلامرضا تاجگردون» و «شیرعلی خرامین یا محمد بهرامی» عرض اندام نموده و صدای گامهایشان به لطف قانون گریزی، توجه به زندگی اشخاص خاص، تطمیعِ انساب و تضعیفِ جامعه توسط برخی نمایندگان فعلی، تا دروازههای ورودی مجلس شورای اسلامی شنیده میشود...