تاریخ انتشار
يکشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۵۳
کد مطلب : ۴۷۱۳۴۸
یادداشت؛
دهبانیپور؛ راهی نو به توسعه کهگیلویه بزرگ
۱
مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های مخاطبین کبنانیوز است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. می توانید با ارسال یادداشت خود، این مطلب را تأیید یا نقد کنید.
کبنا ؛توسعه در ابعاد مختلف گمشدهی بزرگ کهگیلویهی بزرگ میباشد. کلید واژه محرومیت و عقب ماندگی در بخشهای مختلف مدام از زبان مسئولین و بویژه نمایندگان ادوار حوزه انتخابیه در مورد کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام به کار میرود. نفس به کار بردن این موضوع از سوی نمایندگان نشان میدهد این موضوع به آنها ربط دارد و بیشترین نقش برای خروج از محرومیت نیز متوجه نمایندگان از حیث جایگاه و ارتباطاتشان بوده است. اما این موضوع را باید نوعی اعتراف در ضعف و ناتوانی خود نمایندگان و حتی مدیران دانست. اعترافی هر چند تلخ اما واقعیت این حوزه انتخابیه بزرگ که با وجود ظرفیتها و منابع عظیم در بخشهای مختلف آبی، کشاورزی، گردشگری و... کماکان در محرومیت به سر میبرد.
در این میان سؤال اساسی این است که نمایندگان این حوزه انتخابیه در طول دههها چه برنامهها و اقداماتی برای خروج حوزه انتخابیه از محرومیت برداشتهاند. طبیعی است در جایی که هنوز فقر و محرومیت بیداد میکند و مردم در بسیاری از موارد از ابتداییترین نیازها محروم و بیبهره هستند صحبت کردن از توسعه و ملزومات توسعه بیشتر به «جک» شبیه است.
وقتی عمق محرومیت به درجهای باشد که خود نمایندگان نیز منتقد و معترض باشند معلوم است که ما در طول دورههای مختلف هرگز اولویت توسعه را درک نکردهایم و فرصتها را براحتی از دست دادهایم. اما نکته جالبتر که ذیل مبانی توسعه میتوان در مباحث مربوط به «حکمرانی مطلوب» چرایی آن را یافت عدم پاسخگویی و عدم مسئولیتپذیری نمایندگان نسبت به این وضعیت است. پاسخگو بودن به عنوان یکی از مؤلفههای حکمرانی مطلوب میباشد و وقتی کماکان شاهد حضور نمایندگان ادوار در انتخابات حتی در سن بسیار بالا هستیم روشن است که تا چه اندازه ما با مبانی فکری و نظری توسعه نیز فاصله داریم.
در یک جامعه حتی نیمه دموکراتیک نمایندگان ادوار باید پیش از این نسبت به ناکارآمدی و عدم پیگیری وظایفشان پاسخگو میبودند اما با حضور مجددشان در صحنه انتخابات خود را به عنوان منجی تصور میکنند و لابد طلبکار کارهای نکرده در مقابل افکار عمومی هستند.
اما این دور باطل باید شکسته شود. از نمایندگان ادوار که طعم قدرت و حضور در قدرت را چشیدهاند چنین انتظاری نمیرود. آنها و حلقه حامیشان به قدرت خو گرفتهاند و از مجاری قدرت منافع زیادی را صاحب میشوند بنابراین آنها مایل به از دست دادن امکانات و منافع نیستند. در این میان این مردم هستند که به عنوان متضررین اصلی باید جلوی تداوم این وضعیت بایستند و ضرورت تحول و انقلاب در حوزه انتخابیه را عملی و تحقق بخشند.
حضور و کاندیداتوری رضا دهبانیپور به عنوان صاحبنظر در حوزه علوم سیاسی را باید به چشم یک فرصت در مسیر توسعه سیاسی و اقتصادی دید.
فردی برآمده از دانشگاه که طی اینمدت نیز توانسته است حلقهای قوی از مشاوران و نزدیکان صاحباندیشه و دانشگاهی را گرد خود جمع و در اولین و مهمترین گام به آسیبشناسی وضعیت حوزه انتخابیه بپردازد. نگاهی به ادبیات و سخنان دهبانی پور نشان میدهد که وی در این مرحله در پی بیان ضعفها و مشکلات و هم چنین ارایه راه حل است که البته پیاده کردن و حل این مشکلات منوط و مشروط به اعتماد مردم و حضور در منصب نمایندگی مردم است.
دهبانی پور در طی این مدت تفاوت و تشخص خود را در ادبیات، رفتار و نگاه انتخاباتی نشان داده است. هرگز از مدار قانون خارج نشده است. بر پایه عقلانیت گام برداشته و شعار و حرفزده است و با نگاهی اخلاقی در میدان رقابت حضور داشته است.
مفروضات توسعه؛ عقلانیت و برنامه محوری میباشند و با توهمات و موج سواری نه تنها گامی در مسیر توسعه برداشته نمیشود که همان تکرار مکرراتی است که مردم از آن گریزانند.
کهگیلویه بزرگ نیازمند راه و نگاهی نو است.
در این میان سؤال اساسی این است که نمایندگان این حوزه انتخابیه در طول دههها چه برنامهها و اقداماتی برای خروج حوزه انتخابیه از محرومیت برداشتهاند. طبیعی است در جایی که هنوز فقر و محرومیت بیداد میکند و مردم در بسیاری از موارد از ابتداییترین نیازها محروم و بیبهره هستند صحبت کردن از توسعه و ملزومات توسعه بیشتر به «جک» شبیه است.
وقتی عمق محرومیت به درجهای باشد که خود نمایندگان نیز منتقد و معترض باشند معلوم است که ما در طول دورههای مختلف هرگز اولویت توسعه را درک نکردهایم و فرصتها را براحتی از دست دادهایم. اما نکته جالبتر که ذیل مبانی توسعه میتوان در مباحث مربوط به «حکمرانی مطلوب» چرایی آن را یافت عدم پاسخگویی و عدم مسئولیتپذیری نمایندگان نسبت به این وضعیت است. پاسخگو بودن به عنوان یکی از مؤلفههای حکمرانی مطلوب میباشد و وقتی کماکان شاهد حضور نمایندگان ادوار در انتخابات حتی در سن بسیار بالا هستیم روشن است که تا چه اندازه ما با مبانی فکری و نظری توسعه نیز فاصله داریم.
در یک جامعه حتی نیمه دموکراتیک نمایندگان ادوار باید پیش از این نسبت به ناکارآمدی و عدم پیگیری وظایفشان پاسخگو میبودند اما با حضور مجددشان در صحنه انتخابات خود را به عنوان منجی تصور میکنند و لابد طلبکار کارهای نکرده در مقابل افکار عمومی هستند.
اما این دور باطل باید شکسته شود. از نمایندگان ادوار که طعم قدرت و حضور در قدرت را چشیدهاند چنین انتظاری نمیرود. آنها و حلقه حامیشان به قدرت خو گرفتهاند و از مجاری قدرت منافع زیادی را صاحب میشوند بنابراین آنها مایل به از دست دادن امکانات و منافع نیستند. در این میان این مردم هستند که به عنوان متضررین اصلی باید جلوی تداوم این وضعیت بایستند و ضرورت تحول و انقلاب در حوزه انتخابیه را عملی و تحقق بخشند.
حضور و کاندیداتوری رضا دهبانیپور به عنوان صاحبنظر در حوزه علوم سیاسی را باید به چشم یک فرصت در مسیر توسعه سیاسی و اقتصادی دید.
فردی برآمده از دانشگاه که طی اینمدت نیز توانسته است حلقهای قوی از مشاوران و نزدیکان صاحباندیشه و دانشگاهی را گرد خود جمع و در اولین و مهمترین گام به آسیبشناسی وضعیت حوزه انتخابیه بپردازد. نگاهی به ادبیات و سخنان دهبانی پور نشان میدهد که وی در این مرحله در پی بیان ضعفها و مشکلات و هم چنین ارایه راه حل است که البته پیاده کردن و حل این مشکلات منوط و مشروط به اعتماد مردم و حضور در منصب نمایندگی مردم است.
دهبانی پور در طی این مدت تفاوت و تشخص خود را در ادبیات، رفتار و نگاه انتخاباتی نشان داده است. هرگز از مدار قانون خارج نشده است. بر پایه عقلانیت گام برداشته و شعار و حرفزده است و با نگاهی اخلاقی در میدان رقابت حضور داشته است.
مفروضات توسعه؛ عقلانیت و برنامه محوری میباشند و با توهمات و موج سواری نه تنها گامی در مسیر توسعه برداشته نمیشود که همان تکرار مکرراتی است که مردم از آن گریزانند.
کهگیلویه بزرگ نیازمند راه و نگاهی نو است.
/ از نظر سن و سال هم تفاوت چندانی با موحد ندارد