و خیانت از آنجایی بیشتر شد که نجابتمان بیشتر شد

کبنا ؛سید علی‌عباس محدث، روزنامه‌نگار و جامعه‌شناس استان کهگیلویه و بویراحمد به اظهارات نماینده ماهشهر در خصوص قوم لر واکنش نشان داد و نوشت:
جناب آقای امیر حیات مقدم نماینده مردم ماهشهر، ‌امیدیه، هندیجان وجولکی
این چند روز خیلی از رسانه و بزرگان و نیک‌اندیشان هم استانی‌ام با ادبیات مختلف و بیشتر محبت‌آمیز، جنابعالی را حکیمانه پند دادند و از وقاهت در سخنتان تذکراتی را نوشتند. همچنین در توصیه و تذکر مسئولانۀ نماینده محترم شهرستان‌های چهارگانه کهگیلویه به حضرت‌عالی، علت‌العلل مصائبی که جوانان عزیز ما مجبور هستند فهم کوتاه و درک ناقص شما را سوای منصب و درجه و سمت و حتی لباس مقدس پاسداری‌تان تحمل کنند نیز، مختصراً بیان شد و خوب است بدانید که این مردم، در 45 سال گذشته، نجابت کرده و بدون از اینکه برای نظام و انقلاب هزینه‌ای بیافرینند و در ازای نقش شرافتمندانه‌ای که حداقل در پایداری و پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی داشتند، مطالبه‌ای داشته باشند، علاوه بر اینکه به امثال تو اعتبار بخشیده و انسانیت داده‌اند، آب‌خوردن خود را از گاومیش‌های تو دریغ نکردند.  
جناب سرتیپ؛
جامعه‌شناسان معتقدند؛ انسان‌ها به میزان حقارتشان توهین می‌کنند، به میزان فرهنگشان عشق می‌ورزند و به میزان کمبودشان آزار می‌دهند. هرچه حقیرتر باشند بیشتر توهین می‌کنند، تا عقارت شان را جبران کنند. هرچه فرهنگشان غنی‌تر باشد، بیشتر به دیگران عشق می‌دهند. هرچه هویتشان عمیق‌تر باشد، محترمانه‌تر رفتار می‌کنند. به‌اندازه درکشان می‌فهمند و به‌اندازه شعورشان به باورها و حرف‌هایشان عمل می‌کنند و لذا از هر زاویه‌ای که سخنان شما را تحلیل می‌کنم، هم حقارت وجود دارد، هم غفلت‌های فرهنگی که در آن شخصیت گرفته‌ای و هم اینکه متأسفانه درک نسبی از حیات اجتماعی انسان‌ها نداری. یعنی باور به اینکه انسان‌ها در تکامل تاریخی‌شان با زیست اجتماعی و بهره‌مندی عادلانه و منصفانه از مواهب طبیعی و دستاوردهای فکری نخبگان و اندیشمندان مبنای تحلیل‌های جامعه‌شناختی قرار گرفته‌اند، برای جنابتان ثقیل است.
آقای نماینده؛
 اینکه در ادبیات سیاسیون ما از واژه‌های «ددمنش»، «وحشی»، «جلاد» و یا صفاتی رذیل‌تر، رژیم غاصب اسرائیل را مخاطب قرار می‌دهیم، به دلیل نفهمیدنِ انسانیت میلیون‌ها انسان بی دفاعی است که سران آن رژیم سال‌ها است به بدترین شکل ممکن می‌کشند و آواره می‌کنند و حق زندگی‌کردن را به آنها سخت کرده‌اند. حال از شما می‌پرسم، به نظر شما جوان پاک‌سیرت و حلال‌زادة کهگیلویه بزرگ که آوارۀ دود و گردوغبارهای کارخانه‌هایی است که در استان شما ولی با آب ما در مدار تولید هستند، اسرائیلی هستند یا آنهایی که با الفاظ خود، حق حیات و تأمین معیشتشان را با تمسخر، سلب می‌کنند؟ آیا جوانان لنده، بهمئی و هم تباران من که بیش از 45 سال است در دنیایی از منابع و ذخایر و سرمایه‌های اقتصادی بالقوه، نان غیرتشان را فقیرانه می‌خورند و نام اصالتشان را عزتمندانه حفظ می‌کنند تا جنوبی‌های خون‌گرم همشهری شما، تعطیلات و اوقات فراغتشان را در طبیعت بکر و جاذبه‌های زیبای استانم خوش باشند، به اسرائیلی شبیه‌ترند یا کسانی که کارگری در گرمای بالای 50 درجه را از آنها منع می‌کنند؟
جناب؛
قوم لر در عین سخت‌کوشی، دلاوری و شجاعت، بسیار نجیب، مهربان و میهمان‌نواز است. درحالی‌که برای جان و مال و ناموسش، سر می‌دهد، برای مهین و ملت و همسایگانش، جان می‌دهد. پس به توصیۀ نمایندگان، رسانه‌ها و روشنفکران قومم عمل کنید و در صحن علنی مجلس، خطاب به مردم اصیل، فهیم و بامحبت بهمئی، لنده و کهگیلویه، تعظیم کنید و پوزش بخواهید که کلوخ‌انداز را پاسخ سنگ است...  
یاعلی