تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۱:۱۳
کد مطلب : ۴۰۷۱۷۰
به مناسبت روز بین المللی زنان و دختران در علم؛
موانع نگرشی، سد بزرگی در برابر پیشرفت زنان
۰
کبنا ؛جهان نمی تواند مشارکت نیمی از جمعیت را نادیده بگیرد، این را آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد به مناسبت «روز بین المللی زنان و دختران در علم » گفته است.
این افراد چه کسانی هستند و چه تعداد از جمعیت کشورها حداقل کشور ما را تشکیل می دهند؟ اینان که هستند که نباید نادیده انگاشت و در ارتقای آنان کوشید. اینان زنان و دختران هستند. کسانی که حداقل نیمی از جمعیت کشورمان را تشکیل می دهند کسانی که با وجود توانایی ها و قابلیت ها، گاه گاهی یا بیشتر وقت ها، نادیده انگاشته یا دست کم، گرفته می شوند. کسانی که اگر در خانواده ای پر پسر به دنیا آمده باشند شاید کمی خوشبخت تر باشند و بیشتر به آنها توجه می شود. اما امان از وقتی که در خانواده ای به دنیا بیایند که فرزند پسر ندارد و همه منتظر تولد پسری بوده اند که خواست خدا بر آمدن دختری است.
آرزو، یکی از همین زنانی است که با خواهرهایش می شود هفت دختر. مادر آرزو، سال ها به بهانه اینکه صاحب پسری شود هر بار دختر به دنیا می آورد که دریغ از یک پسر تا الان.
یکی از همکلاسی های دوران مدرسه که از دوره ابتدایی تا دبیرستان با هم درس می خواندیم، اواسط دوره دبیرستان که شد، به سرش زد ازدواج کند و پشت بند آن صاحب سه دختر شد و سرکوفت خانواده شوهر که چرا دختر به دنیا آورده است! آنقدر سرکوفت شنید و شنید که روزی خبر خودسوزی اش به گوش رسید و چند روزی در کما و سپس مرگ. الان هم سه دختر مانده است روی دست همسر و خانواده شوهر.
پس ما در جامعه ای زندگی می کنیم که خیلی ها آرزوی داشتن پسر را دارند اما دختر دار می شوند. از طرفی عواملی متعدد همچون مشکلات اقتصادی باعث افزایش تک فرزندی شده است و گاهی به داشتن فرزند دختر بسنده می کنند و دیگر، صاحب بچه ای نمی شوند؛ اما باز ته دلشان برای پسر پر می کشد و غنج می رود.
اگر کسی از میان ما جماعت نسوان بگوید که نزد پدر و مادرش، دختر و پسر هیچ تفاوتی ندارد به احتمال بسیار قوی بلوف می زند و نمی خواهد خود را از تک و تا بیاندازد. اغلب این مدعیان بدنبال کسب احترام اجتماعی هستند و می خواهند در اصطلاح «پز» بدهند وگرنه ته دلشان اعتراف می کنند که برای والدین آنها، فرزند پسر خیلی بهتر است.
یکی از دوستان که به سختی در دوره فوق لیسانس در دانشگاه دولتی پذیرفته شده بود، تعریف می کرد که پدرش هرگز بابت این موفقیت به او تبریک نگفت و در عوض چنین اظهار داشت: چه فایده! دختر، آخرش باید شوهر کند و از آن خانواده شوهر شود. «دختر مال مردم است»! حیف از اینهمه زحمت که کشیدم و تو را تا این مرحله رساندم، حیف!
این گفته های پدر عزیز، در حالی است که برای فرزندان پسر تا توانست تلاش کرد شاید به جایی برسند. حتی معلم خصوصی هم می گرفت اما برای آن دختر از این اقدامات انجام نداد و اگر همان دختر خود را تا تحصیلات تکمیلی آن هم در بهترین دانشگاه های کشور رساند ، تلاش و به قول خودش، پوست کلفتی خودش بود وگرنه پدرش وقعی بر او نمی نهاد.
این حس و اینکه باید روی پسر سرمایه گذاری بیشتری نسبت به دخترها انجام می شود فقط در پدرها نیست که در وجود برخی از مادران هم همین است. شیرین احمدنیا، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی، یک بار در گفت و گو با یکی از رسانه ها اظهار داشت:باوجود تغییر و تحولات اجتماعی- فرهنگی در جامعه، مادران همچنان ترجیح میدهند صاحب فرزند پسر شوند تا دختر، چراکه مایلاند فرزندشان از کیفیت زندگی و امکانات بهتری برخوردار شود. به عبارت دیگر، به نظر میرسد نگاه به فرزند و ارزش فرزند، امروزه بیش از آنکه مصلحتاندیشانه و در راستای حفظ منافع آتی والدین باشد، عاقبتاندیشانه برای خود فرزندان است.
طرفداران پسر فقط در جامعه ایران محدود نمی شوند و به جرات باید اذعان داشت که تقریبا در همه جای دنیا بسر می برند. مثل هندی ها که هنوز آمار سقط جنین دختر در این کشور زیاد است یا چینی ها که از قدیم پارچه های گران قیمت و آبی رنگ را برای فرزند پسر می خریدند و لباس می دوختند اما پارچه های صورتی را که بسیار ارزان تر از پارچه های آبی رنگ بود برای دختر در نظر می گرفتند. والدین در برخی کشورها، یک وقت هایی مواد غذایی با کیفیت بهتر را برای پسر کنار می گذارند، برای او آرزوی بهترین ها را در درس و تحصیل دارند و برای دختر کمتر. چون معتقدند که دختر هرگز مال آنها نخواهد بود و به اصطلاح مال مردم است. شاید به همین خاطر باشد که پدر «رها» ی 11 ساله در ایلام او را به شوهری 44 و برخی گفته اند 50 ساله داده است. باید پرسید آیا درس خواندن دخترک برای پدرش محلی از اعراب دارد؟ مسلما نه.
به هر حال تبعیض و تفاوت قائل شدن بین دختر و پسر ، حداقل در علم اندوزی و درس خواندن آنقدر مهم هست که سازمان ملل روز 11 فوریه را روز بین المللی زنان و دختران در علم نامگذاری کرده است.
آنتونیو گوترش ، دبیر کل سازمان ملل، در پیامی به همین مناسبت تاکید کرده است که باید دسترسی به فرصت های آموزشی برای زنان و دختران به خصوص در مناطق روستایی را ارتقاء دهیم مهارت در علم، فن آوری، مهندسی و ریاضی محرک نوآوری و برای رسیدن به آرمان های توسعه پایدار ضروری است. نقش زنان و دختران در همه این حوزه ها حیاتی است. با این حال متاسفانه میزان حضور آنان کافی نیست.
گوترش خاطرنشان می کند که جهان نمی تواند مشارکت نیمی از جمعیت را نادیده بگیرد و به تلاش های همنوا برای غلبه بر این موانع نیاز داریم.
گوترش می گوید: کلیشه های جنسیتی، فقدان الگوهای نمونه مشخص و سیاست ها و محیط های غیرحمایتگر و حتی خصمانه می تواند جلوی آنان را در پیگیری این حرفه ها بگیرد. باید با تصورات غلط در خصوص توانایی های دختران مقابله کنیم. باید دسترسی به فرصت های آموزشی برای زنان و دختران به خصوص در مناطق روستایی را ارتقاء دهیم. باید بیشتر تلاش کنیم فرهنگ محیط کاری را تغییر دهیم تا دخترانی که آرزو دارند دانشمند، مهندس و ریاضیدان شوند، بتوانند از دستیابی به حرفه ها در چنین رشته های تحصیلی بهره ببرند.
گوترش تصریح می کند: اجازه دهید اطمینان حاصل کنیم هر دختری، در هر جا، فرصتی برای تحقق آرزوهای خود دارد، قابلیت هایش را ارتقاء دهد و به آینده ای پایدار برای همه کمک کند.
** نیمه پر لیوان را هم ببینیم
اگر در این نوشتار به برتری پسر ها نسبت به دخترها در پاره ای از مواقع در جامعه مان اشاره ای شد منظور نظر این نیست که نظام و دولت تاکنون دست روی دست گذاشته است و به این برتری دامن زده است.
امام خمینی(ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی در رابطه با نقش زنان در دوران نهضت اسلامی می فرمایند: «شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید. شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید. شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید.»[
یکی ازمهمترین تحولات صورت گرفته در فرهنگ سیاسی ایران بعد از انقلاب، افزایش نقش و حضور زنان در عرصههای مختلف سیاسی،اجتماعی و علمی است.
بدیهی است که میزان نقش و مشارکت زنان درجامعه به ویژه در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی تا حد زیادی وابسته به برخورد و نگرش جامعه به زن میباشد.
امروزه شاهد آن هستیم که کشور در شاخص پوشش تحصیلی به ویژه در بخش دختران دارای موفقیت حداکثری شده است به گونه ای که نرخ پوشش تحصیلی در بخش دختران از 41 درصد در سال 1355 به 79.8 درصد در سال 1395 رسیده است که افزایش 40.1 درصدی را نوید می دهد. این را «فرحناز مینایی پور» مدیرکل امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش مینایی پور به می گوید.
او می گوید اگر 7 میلیون و چهارصد هزار دانش آموز دختر و پسر در سال 1355 مشغول به تحصیل بودند در سال 95 یعنی بعد از انقلاب این نرخ به 14 میلیون و هفتصد هزار تن رسید. در حال حاضر آمار دانش آموزان دختر در مقطع ابتدایی 3 میلیون 820 هزار و پوشش تحصیلی 97.6 درصد، در مقطع متوسطه اول یک میلیون و 533 هزار و پوشش تحصیلی 93.5 درصد و در متوسطه دوم یک میلیون و 100 هزار نفر و پوشش تحصیلی 83.13 درصد است.
پس منظور نظر مشکلات فرهنگی است که در زمان حاضر دامن برخی از خانواده های ایرانی را - که شمارشان به نظر می رسد کم نیست - گرفته است. بنابراین نباید فراموش کرد که توسعه و پیشرفت جامعه بدون مشارکت اقتصادی زنان میسر نیست.
--------------------------------
لیلا خطیب زاده
این افراد چه کسانی هستند و چه تعداد از جمعیت کشورها حداقل کشور ما را تشکیل می دهند؟ اینان که هستند که نباید نادیده انگاشت و در ارتقای آنان کوشید. اینان زنان و دختران هستند. کسانی که حداقل نیمی از جمعیت کشورمان را تشکیل می دهند کسانی که با وجود توانایی ها و قابلیت ها، گاه گاهی یا بیشتر وقت ها، نادیده انگاشته یا دست کم، گرفته می شوند. کسانی که اگر در خانواده ای پر پسر به دنیا آمده باشند شاید کمی خوشبخت تر باشند و بیشتر به آنها توجه می شود. اما امان از وقتی که در خانواده ای به دنیا بیایند که فرزند پسر ندارد و همه منتظر تولد پسری بوده اند که خواست خدا بر آمدن دختری است.
آرزو، یکی از همین زنانی است که با خواهرهایش می شود هفت دختر. مادر آرزو، سال ها به بهانه اینکه صاحب پسری شود هر بار دختر به دنیا می آورد که دریغ از یک پسر تا الان.
یکی از همکلاسی های دوران مدرسه که از دوره ابتدایی تا دبیرستان با هم درس می خواندیم، اواسط دوره دبیرستان که شد، به سرش زد ازدواج کند و پشت بند آن صاحب سه دختر شد و سرکوفت خانواده شوهر که چرا دختر به دنیا آورده است! آنقدر سرکوفت شنید و شنید که روزی خبر خودسوزی اش به گوش رسید و چند روزی در کما و سپس مرگ. الان هم سه دختر مانده است روی دست همسر و خانواده شوهر.
پس ما در جامعه ای زندگی می کنیم که خیلی ها آرزوی داشتن پسر را دارند اما دختر دار می شوند. از طرفی عواملی متعدد همچون مشکلات اقتصادی باعث افزایش تک فرزندی شده است و گاهی به داشتن فرزند دختر بسنده می کنند و دیگر، صاحب بچه ای نمی شوند؛ اما باز ته دلشان برای پسر پر می کشد و غنج می رود.
اگر کسی از میان ما جماعت نسوان بگوید که نزد پدر و مادرش، دختر و پسر هیچ تفاوتی ندارد به احتمال بسیار قوی بلوف می زند و نمی خواهد خود را از تک و تا بیاندازد. اغلب این مدعیان بدنبال کسب احترام اجتماعی هستند و می خواهند در اصطلاح «پز» بدهند وگرنه ته دلشان اعتراف می کنند که برای والدین آنها، فرزند پسر خیلی بهتر است.
یکی از دوستان که به سختی در دوره فوق لیسانس در دانشگاه دولتی پذیرفته شده بود، تعریف می کرد که پدرش هرگز بابت این موفقیت به او تبریک نگفت و در عوض چنین اظهار داشت: چه فایده! دختر، آخرش باید شوهر کند و از آن خانواده شوهر شود. «دختر مال مردم است»! حیف از اینهمه زحمت که کشیدم و تو را تا این مرحله رساندم، حیف!
این گفته های پدر عزیز، در حالی است که برای فرزندان پسر تا توانست تلاش کرد شاید به جایی برسند. حتی معلم خصوصی هم می گرفت اما برای آن دختر از این اقدامات انجام نداد و اگر همان دختر خود را تا تحصیلات تکمیلی آن هم در بهترین دانشگاه های کشور رساند ، تلاش و به قول خودش، پوست کلفتی خودش بود وگرنه پدرش وقعی بر او نمی نهاد.
این حس و اینکه باید روی پسر سرمایه گذاری بیشتری نسبت به دخترها انجام می شود فقط در پدرها نیست که در وجود برخی از مادران هم همین است. شیرین احمدنیا، جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علامهطباطبایی، یک بار در گفت و گو با یکی از رسانه ها اظهار داشت:باوجود تغییر و تحولات اجتماعی- فرهنگی در جامعه، مادران همچنان ترجیح میدهند صاحب فرزند پسر شوند تا دختر، چراکه مایلاند فرزندشان از کیفیت زندگی و امکانات بهتری برخوردار شود. به عبارت دیگر، به نظر میرسد نگاه به فرزند و ارزش فرزند، امروزه بیش از آنکه مصلحتاندیشانه و در راستای حفظ منافع آتی والدین باشد، عاقبتاندیشانه برای خود فرزندان است.
طرفداران پسر فقط در جامعه ایران محدود نمی شوند و به جرات باید اذعان داشت که تقریبا در همه جای دنیا بسر می برند. مثل هندی ها که هنوز آمار سقط جنین دختر در این کشور زیاد است یا چینی ها که از قدیم پارچه های گران قیمت و آبی رنگ را برای فرزند پسر می خریدند و لباس می دوختند اما پارچه های صورتی را که بسیار ارزان تر از پارچه های آبی رنگ بود برای دختر در نظر می گرفتند. والدین در برخی کشورها، یک وقت هایی مواد غذایی با کیفیت بهتر را برای پسر کنار می گذارند، برای او آرزوی بهترین ها را در درس و تحصیل دارند و برای دختر کمتر. چون معتقدند که دختر هرگز مال آنها نخواهد بود و به اصطلاح مال مردم است. شاید به همین خاطر باشد که پدر «رها» ی 11 ساله در ایلام او را به شوهری 44 و برخی گفته اند 50 ساله داده است. باید پرسید آیا درس خواندن دخترک برای پدرش محلی از اعراب دارد؟ مسلما نه.
به هر حال تبعیض و تفاوت قائل شدن بین دختر و پسر ، حداقل در علم اندوزی و درس خواندن آنقدر مهم هست که سازمان ملل روز 11 فوریه را روز بین المللی زنان و دختران در علم نامگذاری کرده است.
آنتونیو گوترش ، دبیر کل سازمان ملل، در پیامی به همین مناسبت تاکید کرده است که باید دسترسی به فرصت های آموزشی برای زنان و دختران به خصوص در مناطق روستایی را ارتقاء دهیم مهارت در علم، فن آوری، مهندسی و ریاضی محرک نوآوری و برای رسیدن به آرمان های توسعه پایدار ضروری است. نقش زنان و دختران در همه این حوزه ها حیاتی است. با این حال متاسفانه میزان حضور آنان کافی نیست.
گوترش خاطرنشان می کند که جهان نمی تواند مشارکت نیمی از جمعیت را نادیده بگیرد و به تلاش های همنوا برای غلبه بر این موانع نیاز داریم.
گوترش می گوید: کلیشه های جنسیتی، فقدان الگوهای نمونه مشخص و سیاست ها و محیط های غیرحمایتگر و حتی خصمانه می تواند جلوی آنان را در پیگیری این حرفه ها بگیرد. باید با تصورات غلط در خصوص توانایی های دختران مقابله کنیم. باید دسترسی به فرصت های آموزشی برای زنان و دختران به خصوص در مناطق روستایی را ارتقاء دهیم. باید بیشتر تلاش کنیم فرهنگ محیط کاری را تغییر دهیم تا دخترانی که آرزو دارند دانشمند، مهندس و ریاضیدان شوند، بتوانند از دستیابی به حرفه ها در چنین رشته های تحصیلی بهره ببرند.
گوترش تصریح می کند: اجازه دهید اطمینان حاصل کنیم هر دختری، در هر جا، فرصتی برای تحقق آرزوهای خود دارد، قابلیت هایش را ارتقاء دهد و به آینده ای پایدار برای همه کمک کند.
** نیمه پر لیوان را هم ببینیم
اگر در این نوشتار به برتری پسر ها نسبت به دخترها در پاره ای از مواقع در جامعه مان اشاره ای شد منظور نظر این نیست که نظام و دولت تاکنون دست روی دست گذاشته است و به این برتری دامن زده است.
امام خمینی(ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی در رابطه با نقش زنان در دوران نهضت اسلامی می فرمایند: «شما بانوان در ایران ثابت کردید که در پیشاپیش این نهضت قدم برداشتید. شما سهم بزرگی در این نهضت اسلامی ما دارید. شما در آتیه برای مملکت ما پشتوانه هستید.»[
یکی ازمهمترین تحولات صورت گرفته در فرهنگ سیاسی ایران بعد از انقلاب، افزایش نقش و حضور زنان در عرصههای مختلف سیاسی،اجتماعی و علمی است.
بدیهی است که میزان نقش و مشارکت زنان درجامعه به ویژه در زمینه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی تا حد زیادی وابسته به برخورد و نگرش جامعه به زن میباشد.
امروزه شاهد آن هستیم که کشور در شاخص پوشش تحصیلی به ویژه در بخش دختران دارای موفقیت حداکثری شده است به گونه ای که نرخ پوشش تحصیلی در بخش دختران از 41 درصد در سال 1355 به 79.8 درصد در سال 1395 رسیده است که افزایش 40.1 درصدی را نوید می دهد. این را «فرحناز مینایی پور» مدیرکل امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش مینایی پور به می گوید.
او می گوید اگر 7 میلیون و چهارصد هزار دانش آموز دختر و پسر در سال 1355 مشغول به تحصیل بودند در سال 95 یعنی بعد از انقلاب این نرخ به 14 میلیون و هفتصد هزار تن رسید. در حال حاضر آمار دانش آموزان دختر در مقطع ابتدایی 3 میلیون 820 هزار و پوشش تحصیلی 97.6 درصد، در مقطع متوسطه اول یک میلیون و 533 هزار و پوشش تحصیلی 93.5 درصد و در متوسطه دوم یک میلیون و 100 هزار نفر و پوشش تحصیلی 83.13 درصد است.
پس منظور نظر مشکلات فرهنگی است که در زمان حاضر دامن برخی از خانواده های ایرانی را - که شمارشان به نظر می رسد کم نیست - گرفته است. بنابراین نباید فراموش کرد که توسعه و پیشرفت جامعه بدون مشارکت اقتصادی زنان میسر نیست.
--------------------------------
لیلا خطیب زاده