تاریخ انتشار
يکشنبه ۱ دی ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۲۰
کد مطلب : ۴۱۵۷۷۹
تحلیلی بر فضای سیاسی کهگیلویه بزرگ؛
احتمالات انتخابات مجلس کهگیلویه بزرگ؛ اجماع اصلاح طلبان شکل میگیرد؟
۳
کبنا ؛ سال ها است که زهوار سیاست در کهگیلویه بزرگ در رفته است، حال و روز تلخ این دیار که نه دود کارخانهای در آسمانش دیده میشود و نه چرخ توسعهی آن خوب میچرخد، نه پتروشیمی به کارش آمد و نه معدن فسفات و نه کارخانه سیمان. شاید علت و معلولش این باشد که مردان سیاست و قدرت کهگیلویه بزرگ وظیفهشان را به درستی اجابت نکردهاند. ماراتن اسفند 98 با حدت و شدت بیشتری در حوزه انتخابیه کهگیلویه بزرگ به نسبت سایر مناطق استان آغاز شد. ثبت نام 47 مرد و رقابت برای یک کرسی سبز بهارستان به طور قطع به یقین دلایل زیادی دارد، اینگونه به نظر میآید که مردان کهگیلویه بزرگ بیش از سایر مردان این استان قدرت و سیاست را میطلبند. ساز و کار سیاست در گهگیلویه بزرگ خیلی با سایر جاها فرق میکند، اگر سید کامل تقوی، سید موسی خادمی، محمدعلی افشانی و کوروش پرویزیان هیچ وقت فیلشان یاد حضور در رقابت انتخابات مجلس حوزه انتخابیه زادگاهشان نمیافتد، به همین دلیل میباشد که سیاست در این منطقه مرد خودش را میخواهد. و آنها شاید انتخابات را به شیوه مرسوم نمیپسندند. و به همین خاطر هیچ وقت از نیات درونیشان حرفی نزدهاند.
با پایان یافتن نام نویسی از نامزدها، مردان ماراتن اسفند 98 کهگیلویه بزرگ مشخص شدند. حجت الاسلام سید محمد موحد برای هفتمین بار کاندیدای انتخابات مجلس شد، عدل هاشمی پور، ابراهیم جعفری، فرزاد نجات نیا دیگر چهرههای اصولگرا بودند که نامشان را در گوشه رینگ این مسابقات قرار دادند.
رضا دهبانی پور، مجید باقریان و علی کامرانی سه چهره شاخص اصلاح طلب هستند که نامزد این انتخابات شدند. و در کنار آنها سید نعمت اله صدوقی، محمد جلیل فر و مسعود قبادی با پرچم اصلاحات نیز نام نویسی کردند.
شواهد و قرائن نشان میدهد که بین نیروهای اصولگرا هیچ تلاشی برای اجماع بر روی یک کاندیدای واحد صورت نگرفته و هیچ خبری در این رابطه تاکنون شنیده نشده است.
««عدل هاشمی پور» در دوران تبلیغات انتخابات مجلس دهم در یک رقابت سخت و نفس گیر با محمد موحد توانست طلسم شکست ناپذیری موحد را شکست دهد و وارد مجلس شود ولی هاشمی پور از همان ابتدا با دو مشکل بزرگ دست به گریبان بود اول اینکه وی کسی را شکست داده بود که قدرتمند و دارای عقبه و پایگاه اجتماعی قوی بود و خود موحد نیز از فردای روز انتخابات نه تنها صحنه را خالی نکرد بلکه در شهرستان حضور کامل داشت و این مسئله حساسیت کار را بالا میبرد. از طرف دیگر موحد به مانند گذشته هنوز هم توان انجام برخی کارها و پیگیریها را داشت و محل مراجعه بود. از سوی دیگر هاشمی پور قبل از نمایندگی یک دوره خوب کاری را در قرارگاه خاتم الانبیاء پشت سر گذاشته بود که نه تنها وی در دوران نمایندگی به دوران طلایی قرارگاه نزدیک نشد که مردم با همان معیار قرارگاه هاشمی پور را میسنجیدند و به عملکرد وی نگاه میکردند. حضور یک دولت ناهمسو با هاشمی پور اما مشکل بزرگتر بود. وی اوایل تعامل خوبی با موسی خادمی استاندار وقت استان داشت. حتی برخی مخالفان هاشمی پور بر این ادعا هستند که هاشمی پور مورد حمایت تیم مدیریتی خادمی قرار داشت. اما جابجایی خادمی و آمدن احمدی پایان تلخی بر این تعامل بود و بخش زیادی از دوران احمدی با انتقاد و اختلاف میان هاشمی پور و احمدی صرف شد. همین اختلافات هاشمی پور را کاملاً به سمت مخالفان رادیکال دولت سوق داد و هاشمی پور هم در صحنه آتش زدن نمادین برجام در مجلس حضور داشت و هم بعد جز نمایندگانی بود که نامه سؤال از رئیس جمهور را امضاء کرده بودند. در کنار این مشکلات بعضاً تحمیلی و پیش آمده برای هاشمی پور نباید بر یک ایراد شخصی وی چشم پوشی کرد و آنهم ادبیات سیاسی ضعیف هاشمی پور و برخی سخنان وصحبت های وی است که هنوز هم سبب تولید حاشیه برای وی میشوند. هاشمی پور میراث دار یک شهرستان «زهوار در رفته» بود.»
با این وجود اجماع موحد با عدل هاشمی پور یک فرضیه از پیش رد شده و در حقیقت این مسئله کاملاً محال است که هاشمی پور و موحد با هم بنشینند. هاشمی پور در آخرین اظهاراتش به «پیغمبر (ص)» سوگند خورد که «فردی از او خواسته تا به نفعش کنار بروم و او وزیری را برای من جور کند.» و این سخن «هاشمی پور» با واکنش موحد روبرو شد. همه اینها نشان میدهد که اختلافات شدیدی بین هاشمی پور و موحد در این رقابت یازدهم وجود دارد.
موحد کاریزماتر است و این قابل کتمان نیست، او هنوز هوادارانی دارد که برایش از هیچ تلاشی و تحرکی دریغ نمیورزند.
ابراهیم جعفری از نزدیکان به علی محمد بزرگواری است، بزرگواری در پایان دوره دومش در مجلس با صدور بیانیهای رسماً از صحنه انتخابات مجلس کناره گیری کرد و میدان را به جوانان داد. این حرکت کاملاً حرفهای و منطقهای بزرگواری را همه اصلاح طلبان و اصولگرایان لایک کردند. نشانههای وجود دارد که ابراهیم جعفری با گوشه چشم بزرگواری وارد صحنه انتخابات شده، مسئلهای که به نظر میآید، صحتش بیشتر باشد تا رد آن. این در حالی است که بزرگواری حمایتش از نجات نیا را کاملاً رد کرد.
نجات نیا که سالها در هیئتهای مذهبی مداحی و فعالیت میکرد. یک مرتبه سر از تهران در آورد و در آنجا با هر شیوهای که بود مشاور وزیر ارتباطات شد. او در این سالها سعی کرده که خودش را به هر شکلی که شده به عنوان فردی جوانگرا معرفی کند، نجات نیا نه برای جوانان و نه برای هم نسلهای خودش جذابیت ندارد و به قولاً کاریزماتیک نیست.
او در انتخابات دوره سوم شورأی اسلامی شهر دهدشت نفر اول شد، اما چهار سال بعدش یعنی در انتخابات دوره چهارم شوراهای اسلامی جایگاه 29 را با 3 هزار و 264 رأی به دست آورد. بعد از این شکست بود که نجات نیا به تهران رفت و فعالیتهای را در کانون فرهیختگان استان انجام داد و گفته میشود که او یکی از مؤسسین این کانون است.
جعفری رفتارهایش معقولتر بوده، عمران خوانده است. یکی از افراد مورد وثوق بزرگواری است. بزرگواری شاید به هیچ کس به اندازه جعفری اعتماد نداشته باشد. در دوران پر پول احمدی نژاد فرماندار کهگیلویه شد که توانست تا حدودی آرامش سیاسی را به کهگیلویه بزرگ بازگرداند. او کاری از دستش برای پروژههای پیر نیامد.
رضا دهبانی پور و مجید باقریان و علی کامرانی سه گزینه شناخته شده اصلاح طلبان هستند، آنها فرصت طلایی برای عبور از اصولگرایان را دارند، در این موقعی که اختلاف شدیدی بین راست سنتی، اصولگرایان و نو اصولگرایان کهگیلویه بزرگ دیده میشود. اگر به اجماع نهایی و قاطع برسند، این امید وجود دارد که یکی از کرسیها سبز بهارستان به آنها برسد. اجماع اصلاح طلبان کهگیلویه دور از ذهن نیست، هر چند که خیلی این اعتقاد را دارند، به هیچ وجه من الوجوه اصلاح طلبان این منطقه بر روی یک سفره نمینشینند. اصلاح طلبی در کهگیلویه را به دوران قبل از بهرام تاجگردون و بعد از دوران تاجگردون تقسیم میکنند. بعد از بهرام تاجگردون اصلاح طلبان این منطقه دور هم جمع نشدند. و دو شق نامیمون به نام شق اصلاح طلبی منطقیان و اصلاح طلبی لاهوتی این جریان سیاسی را به قهقهرا برد و بعد از چندین دهه هنوز که هنوز است اصولگرایان در کهگیلویه بزرگ حکومت میکنند. شاید رفتارهای سیاسی منطقیان و لاهوتی هیچ گاه در تاریخ کهگیلویه بزرگ پنهان نشود و همیشه نسلهای مختلف اصلاح طلب به بدی از آن یاد میکنند. جوانانی که سرنوشتشان به همین رفتارهای خودخواهانه گره خورد و الان در بنادر و جاهای دیگر به فعلگی رو آوردهاند.
انتخابات کهگیلویه بزرگ میتواند امسال خیلی متفاوت و شگفتی ساز باشد. در صورت اجماع اصلاح طلبان بر روی یک گزینه نهایی و برخورداری آن گزینه از حمایت قاطع، اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ شاید بعد از سالها طعم پیروزی را بچشند. اتفاقی که میتواند در خلأ اختلافات و چند دستگی اصولگرایان کهگیلویه به وقوع بپیوندد. در صورت رد صلاحیت یکی از گزینههای مطرح اصلاح طلب احتمال اجماع اصلاح طلبان بیشتر است.
با پایان یافتن نام نویسی از نامزدها، مردان ماراتن اسفند 98 کهگیلویه بزرگ مشخص شدند. حجت الاسلام سید محمد موحد برای هفتمین بار کاندیدای انتخابات مجلس شد، عدل هاشمی پور، ابراهیم جعفری، فرزاد نجات نیا دیگر چهرههای اصولگرا بودند که نامشان را در گوشه رینگ این مسابقات قرار دادند.
رضا دهبانی پور، مجید باقریان و علی کامرانی سه چهره شاخص اصلاح طلب هستند که نامزد این انتخابات شدند. و در کنار آنها سید نعمت اله صدوقی، محمد جلیل فر و مسعود قبادی با پرچم اصلاحات نیز نام نویسی کردند.
شواهد و قرائن نشان میدهد که بین نیروهای اصولگرا هیچ تلاشی برای اجماع بر روی یک کاندیدای واحد صورت نگرفته و هیچ خبری در این رابطه تاکنون شنیده نشده است.
««عدل هاشمی پور» در دوران تبلیغات انتخابات مجلس دهم در یک رقابت سخت و نفس گیر با محمد موحد توانست طلسم شکست ناپذیری موحد را شکست دهد و وارد مجلس شود ولی هاشمی پور از همان ابتدا با دو مشکل بزرگ دست به گریبان بود اول اینکه وی کسی را شکست داده بود که قدرتمند و دارای عقبه و پایگاه اجتماعی قوی بود و خود موحد نیز از فردای روز انتخابات نه تنها صحنه را خالی نکرد بلکه در شهرستان حضور کامل داشت و این مسئله حساسیت کار را بالا میبرد. از طرف دیگر موحد به مانند گذشته هنوز هم توان انجام برخی کارها و پیگیریها را داشت و محل مراجعه بود. از سوی دیگر هاشمی پور قبل از نمایندگی یک دوره خوب کاری را در قرارگاه خاتم الانبیاء پشت سر گذاشته بود که نه تنها وی در دوران نمایندگی به دوران طلایی قرارگاه نزدیک نشد که مردم با همان معیار قرارگاه هاشمی پور را میسنجیدند و به عملکرد وی نگاه میکردند. حضور یک دولت ناهمسو با هاشمی پور اما مشکل بزرگتر بود. وی اوایل تعامل خوبی با موسی خادمی استاندار وقت استان داشت. حتی برخی مخالفان هاشمی پور بر این ادعا هستند که هاشمی پور مورد حمایت تیم مدیریتی خادمی قرار داشت. اما جابجایی خادمی و آمدن احمدی پایان تلخی بر این تعامل بود و بخش زیادی از دوران احمدی با انتقاد و اختلاف میان هاشمی پور و احمدی صرف شد. همین اختلافات هاشمی پور را کاملاً به سمت مخالفان رادیکال دولت سوق داد و هاشمی پور هم در صحنه آتش زدن نمادین برجام در مجلس حضور داشت و هم بعد جز نمایندگانی بود که نامه سؤال از رئیس جمهور را امضاء کرده بودند. در کنار این مشکلات بعضاً تحمیلی و پیش آمده برای هاشمی پور نباید بر یک ایراد شخصی وی چشم پوشی کرد و آنهم ادبیات سیاسی ضعیف هاشمی پور و برخی سخنان وصحبت های وی است که هنوز هم سبب تولید حاشیه برای وی میشوند. هاشمی پور میراث دار یک شهرستان «زهوار در رفته» بود.»
با این وجود اجماع موحد با عدل هاشمی پور یک فرضیه از پیش رد شده و در حقیقت این مسئله کاملاً محال است که هاشمی پور و موحد با هم بنشینند. هاشمی پور در آخرین اظهاراتش به «پیغمبر (ص)» سوگند خورد که «فردی از او خواسته تا به نفعش کنار بروم و او وزیری را برای من جور کند.» و این سخن «هاشمی پور» با واکنش موحد روبرو شد. همه اینها نشان میدهد که اختلافات شدیدی بین هاشمی پور و موحد در این رقابت یازدهم وجود دارد.
موحد کاریزماتر است و این قابل کتمان نیست، او هنوز هوادارانی دارد که برایش از هیچ تلاشی و تحرکی دریغ نمیورزند.
ابراهیم جعفری از نزدیکان به علی محمد بزرگواری است، بزرگواری در پایان دوره دومش در مجلس با صدور بیانیهای رسماً از صحنه انتخابات مجلس کناره گیری کرد و میدان را به جوانان داد. این حرکت کاملاً حرفهای و منطقهای بزرگواری را همه اصلاح طلبان و اصولگرایان لایک کردند. نشانههای وجود دارد که ابراهیم جعفری با گوشه چشم بزرگواری وارد صحنه انتخابات شده، مسئلهای که به نظر میآید، صحتش بیشتر باشد تا رد آن. این در حالی است که بزرگواری حمایتش از نجات نیا را کاملاً رد کرد.
نجات نیا که سالها در هیئتهای مذهبی مداحی و فعالیت میکرد. یک مرتبه سر از تهران در آورد و در آنجا با هر شیوهای که بود مشاور وزیر ارتباطات شد. او در این سالها سعی کرده که خودش را به هر شکلی که شده به عنوان فردی جوانگرا معرفی کند، نجات نیا نه برای جوانان و نه برای هم نسلهای خودش جذابیت ندارد و به قولاً کاریزماتیک نیست.
او در انتخابات دوره سوم شورأی اسلامی شهر دهدشت نفر اول شد، اما چهار سال بعدش یعنی در انتخابات دوره چهارم شوراهای اسلامی جایگاه 29 را با 3 هزار و 264 رأی به دست آورد. بعد از این شکست بود که نجات نیا به تهران رفت و فعالیتهای را در کانون فرهیختگان استان انجام داد و گفته میشود که او یکی از مؤسسین این کانون است.
جعفری رفتارهایش معقولتر بوده، عمران خوانده است. یکی از افراد مورد وثوق بزرگواری است. بزرگواری شاید به هیچ کس به اندازه جعفری اعتماد نداشته باشد. در دوران پر پول احمدی نژاد فرماندار کهگیلویه شد که توانست تا حدودی آرامش سیاسی را به کهگیلویه بزرگ بازگرداند. او کاری از دستش برای پروژههای پیر نیامد.
رضا دهبانی پور و مجید باقریان و علی کامرانی سه گزینه شناخته شده اصلاح طلبان هستند، آنها فرصت طلایی برای عبور از اصولگرایان را دارند، در این موقعی که اختلاف شدیدی بین راست سنتی، اصولگرایان و نو اصولگرایان کهگیلویه بزرگ دیده میشود. اگر به اجماع نهایی و قاطع برسند، این امید وجود دارد که یکی از کرسیها سبز بهارستان به آنها برسد. اجماع اصلاح طلبان کهگیلویه دور از ذهن نیست، هر چند که خیلی این اعتقاد را دارند، به هیچ وجه من الوجوه اصلاح طلبان این منطقه بر روی یک سفره نمینشینند. اصلاح طلبی در کهگیلویه را به دوران قبل از بهرام تاجگردون و بعد از دوران تاجگردون تقسیم میکنند. بعد از بهرام تاجگردون اصلاح طلبان این منطقه دور هم جمع نشدند. و دو شق نامیمون به نام شق اصلاح طلبی منطقیان و اصلاح طلبی لاهوتی این جریان سیاسی را به قهقهرا برد و بعد از چندین دهه هنوز که هنوز است اصولگرایان در کهگیلویه بزرگ حکومت میکنند. شاید رفتارهای سیاسی منطقیان و لاهوتی هیچ گاه در تاریخ کهگیلویه بزرگ پنهان نشود و همیشه نسلهای مختلف اصلاح طلب به بدی از آن یاد میکنند. جوانانی که سرنوشتشان به همین رفتارهای خودخواهانه گره خورد و الان در بنادر و جاهای دیگر به فعلگی رو آوردهاند.
انتخابات کهگیلویه بزرگ میتواند امسال خیلی متفاوت و شگفتی ساز باشد. در صورت اجماع اصلاح طلبان بر روی یک گزینه نهایی و برخورداری آن گزینه از حمایت قاطع، اصلاح طلبان کهگیلویه بزرگ شاید بعد از سالها طعم پیروزی را بچشند. اتفاقی که میتواند در خلأ اختلافات و چند دستگی اصولگرایان کهگیلویه به وقوع بپیوندد. در صورت رد صلاحیت یکی از گزینههای مطرح اصلاح طلب احتمال اجماع اصلاح طلبان بیشتر است.
همه راهها پیموده شده تا ایشان به اجماع پایبند باشد ولی در دور قبل ایشان عامل پیروزی عدل بود و این دوره هم بنای ناسازگاری دارد