تاریخ انتشار
چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۰۰
کد مطلب : ۴۱۸۴۹۰
همهی اتفاقات انتخابات یازدهم در کهگیلویه و بویراحمد (قسمت اول - کهگیلویه)؛
تحلیل و بررسی؛ موحد دهه هفتاد تا دهه 90 / کاهش قدرت مانور اصلاح طلبان تا غفلتهای هاشمیپور و مدیریت رویایی موحد
۰
کبنا ؛گروه سیاسی - انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی با حرارت و سر صدای زیاد در کهگیلویه و بویراحمد به سرانجام رسید و مردم سه حوزه انتخابیه منتخبین خود را شناختند. با وجود تمام تفاوتهای ساختاری و ماهوی مشارکت در کهگیلویه و بویراحمد با سایر نقاط کشور قرار گرفتن مجدد استان در رتبه اول از بابت نرخ مشارکت در انتخابات اما با این وجود در این دوره در مقایسه با سایر دورهها که گاهی مشارکت به بالاتر از صددرصد میرسید در این دوره تنها 70 درصد مردم در انتخابات شرکت کردند که بررسی دلایل این موضوع مجال دیگری را میطلبد.
بدون شک عدم حضور اصلاح طلبان با وجود همه ضعفها و احتمالاتی که در کمین آنها بود و شانس کمی را برای آنها میتوان تصور کرد از دلایل این عدم مشارکت بود. شورای اصلاح طلبان در سه حوزه انتخابیه یا مانند کهگیلویه هیچ نامزد اصلاح طلبی نداشتند و تن به حمایت از رضا دهبانی پور ندادند و یا مانند گچساران حاضر نشد از کسی حتی تاجگردون حمایت کنند و یا هم مانند بویراحمد بر سر حمایت از یک گزینه به اجماع و توافق نرسیدند.
در کهگیلویه از همان ابتدا نیز هیچ گزینهی قدرتمند و صاحب شانسی در کنار موحد و هاشمی پور حاضر به ثبت نام نشد. ترس از رد صلاحیت و هم چنین عدم اجماع میان نیروهای اصلاح طلب به همراه قدرتمندی این دو گزینه مانع اصلی در ثبت نام گزینههای جدی انتخاباتی بود. اصلاح طلبان در دو طیف نزدیک به لاهوتی و منطقیان از همان ابتدا در اطراف دو گزینه از شهرستان بهمئی یعنی علی کامرانی و رضا دهبانی چور حلقه زدند و شدت اختلافات به گونهای بود که از اول مشخص بود که هر کدام از این دو نیز تأیید شود طیف مقابل همراهی نخواهد کرد و بیشترین تمرکز تخریبی در دو جبهه متوجه گزینه طیف مقابل بود. علاوه بر دهبانی پور و کامرانی چند گزینه دیگر از شهرستان بهمئی با وابستگی به جریان اصلاح طلب نامزد شدند که یا رد صلاحیت شدند و یا نتوانستند مورد اجماع و حمایت قرار گیرند.
اعلام لیست اولیه تأیید صلاحیتها آب سردی بر امید و آرزوهای برخی جوانان اصلاح طلب بود. بزرگترها اکثراً در پستوها و با تماسهای تلفنی از همان ابتدا به سمت هاشمی پور و موحد رفته بودند و رد صلاحیت دهبانی پور و کامرانی مجوز خوبی بود تا بازماندگان نیز خیلی سریع دست به کار شوند و آشکار و نهان به اردوگاه یکی از این دو بپیوندند. نکته جالب آن که اصلاح طلبان اصرار زیادی بر حفظ پسوند اصلاح طلبی خود داشتند و بویژه در همان بهمئی یعنی زادگاه کامرانی و دهبانی پور این عطش و شور همراهی با موحد و هاشمی پور با افتخار به نمایش در آمد.
دهبانی پور در یک فرصت بسیار کممانده به آغاز تبلیغات صلاحیتش تأیید شد پیش بینی آن بود که وی انصراف میدهد اما در صحنه ماند و نتیجه ماندنش اظهارنظرهای مخالف و غرض ورزانه از سوی چند چهره بدون شناسنامه و بیانیه از سوی شورایی بود که اساساً ماهیت قبلی و رسمی نداشت. همین موارد و پیوستن بخشهای زیادی از اصلاح طلبان در نهان و آشکار به هاشمی پور و موحد راهی جز کناره گیری برای دهبانی پور باقی نگذاشت و وی کنار رفت.
موحد با سابقه 36 سال فعالیت در عرصه انتخابات بعد از شکست در 7 اسفند 94 از فردای همان روز عزم خود را برای این انتخابات و صرفاً جبران جزم کرده بود. وی بعد از آن شکست که خیلی سنگین برایش تمام شده بود حتی حاضر به صدور پیام تبریک به رقیب خود نشد. موحد هیچ مراسمی را از دست نمیداد و با اکثر افراد ذی نفوذ و حتی جوانان ارتباط برقرار میکرد. او سعی میکرد حتی المقدور جواب اکثر تماسهای خود را بدهد. بسیاری موحد را تمام شده میدانستند و برای این ادعای خود معقتد بودند که زمانه عوض شده است و ذائقه مردم و جوانان چیزی است که موحد نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند. آنها میگفتند در گذشته موحد با اتکاء به مناسبات سنتی و به پشتوانه افرادی همچون میراحمد تقوی، حجه الاسلام سید غزوان پرهیز، سید اله مراد رضوی و .... موفق به جذب آراء مردم میشد و حالا که این افراد در کنار او نیستند عملاً باید موحد را تمام شده دانست. اما موحد بدون سر وصدا و وارد شدن به هیاهوی رسانهها خیلی زود تن به تغییرات جدید داد و با پی بردن به قدرت رسانه یکی از قویترین تیمهای رسانهای در طول فعالیتهای انتخاباتی را تشکیل داد. اعضای این تیم مشخص نیستند ولی هر چه بود خروجی آنها کار موفقیت آمیزی بود. توجه موحد به رسانهها و کارکرد موفق رسانهها برای موحد یک کارگاه آموزشی بزرگ برای همه کسانی است که قصد فعالیت سیاسی و انتخاباتی دارند. در نقطه مقابل اما عدل هاشمی پور همه هنرش در طول چهار سال گذشته احتراز از رسانهها و تاکید بر عدم دوریاش از سیاست و بکار بردن یک ادبیات ضعیف و در به ظاهر بی خیال از واقعیات بود. وی هیچ اعتقادی به کار تیمی و بهاء دادن به اطرافیانش نداد تا در نهایت از همین نقاط آسیب اساسی را خورد. گفته میشود هاشمی پور برای انتخابات هزینههای زیادی انجام داد که اگر چنین چیزی واقعی باشد باید گفت این هزینهها در جاهای غیر ضرور و بی اثر انجام شده است و نتیجه نهایی نیز این موضوع را به خوبی نشان میدهد. وی حتی نتوانست نزدیکترین نیروهای خود را نیز حفظ کند و حتی تا روزهای پایانی خبر پیوستن یکی از لیدرهای اصلی هاشمی پور به موحد تیتر اصلی رسانهها بود. البته هاشمی پور و نزدیکانش دلیل این جداییها را سهم خواهی میدانستند ولی هر چه بود این اتفاق نشان از ضعف مدیریت ارتباطی هاشمی پور و حلقه تنگ نزدیک به وی میداد. نشست جمعی از یادگاران دفاع مقدس با موحد که در دوره قبل اکثراً از همراهان هاشمی پور بودند یک شکست بزرگ در همان ابتدای راه برای هاشمی پور بود شکستی که نه تنها جبران نشد که مدام تکرار گردید.
موحد مدیریت بهتری در نحوه برگزاری برنامهها و سخنرانیهای خود داشت. سخنرانیهای موحد با حضور جمعیت بسیار زیادی برگزار میشد و روز سخنرانی وی در لیکک بهمئی نشان داد که شلوغی روز اول در چرام اتفاقی نبوده است و باید موحد را پیروز انتخابات دانست. به نظر میرسد موحد عامدانه از برخی چهرههای نزدیک و قدیمی به خود خواسته بود که در فضاهای رسمی با وی همراهی نکنند چرا که بر روی برخی از آنها حساسیت قبلی وجود داشت و اکثر کسانی که با موحد دیده میشدند چهرههای جدید، جوان، رسانهای و یا دانشگاهی بودند. اما در نقطه مقابل تیم هاشمی پور از مدیریت ابتداییترین مسائل عاجز و ناتوان نشان میداد برگزاری یک سفره بی جهت و گسترده بدترین ضربه را در ابتدای کار به هاشمی پور وارد کرد و حضور چند چهره و سخنران بویژه محمد "شفیع آخش" با ادبیاتی ضعیف قطعاً سبب ریزش رأی برای هاشمی پور شد.
خوشبین ترین هوادار موحد و بدبینترین هوادار هاشمی پور این درجه از اختلاف رأی به مخیلهاش خطور نمیکرد هر چند خود موحد مدعی است هاتفی در عالم رؤیا چنین چیزی را به وی الهام کرده است که اگر بخواهیم فرویدی به تحلیل این رؤیا بپردازیم چنین خواب دیدنی برای موحد عجیب نیست و این خواب بیشتر نتیجه تمرکز مطلق و شبانه روزی موحد در طول چهار سال گذشته بر موضوع انتخابات است. موحد با این حضور و پیروزی صاحب رکوردهای دست نیافتنی در تاریخ نمایندگی مجلس در کل کشور شده است.
با وجود این شکست هاشمی پور بر خلاف موحد خیلی زود به رقیب تبریک گفت تا نشان دهد که عصبانیتهای زمان انتخابات دیگر برای وی تمام شده است. قدرت و نفوذ هاشمی پور در استان و حتی کشور را نباید پایان وی دانست و به احتمال زیاد وی به زودی وارد یک مسئولیت جدید خواهد شد و هیچ بعید نیست در چهار سال دیگر وی یکی از نامزدهای انتخابات مجلس باشد. ولی در مورد آمدن و یا نیامدن موحد در چهار سال دیگر نمیتوان با قطعیت چیزی گفت. ولی چه موحد و هاشمی پور بیایند و چه نیایند یک چیز از همین حالا روشن است که در این حوزه انتخابیه اصلاح طلبان و گزینههایی با پرچم اصلاح طلبی کمترین میدان مانور را خواهند داشت.
کار موحد فارغ از هر تعارفی برای دوران نمایندگی جدید کار بسیار سختی خواهد بود. حجم عظیمی از هوادار آنهم اکثراً نخبگان و چهرههای حوزههای مختلف با توقعات و انتظارات بالا و متفاوت کار را حتی برای آدم با تجربه چون موحد سخت میکند. شرایط اقتصادی کشور نیز یک شرایط حاد است و در چنین شرایطی کار کردن بسیار سختتر به نظر میرسد. شرایط استان نیز پیچیده شده است تاجگردون همچنان در صحنه سیاسی استان حضور دارد البته اتفاقات مجلس جدید و به احتمال زیاد دولت آینده از قدرت سابق وی به شدت خواهد کاست و دست وی به مانند 6 و نیم سال گذشته باز نخواهد بود. در بویراحمد نیز روشنفکر با تمرکز بر له شدن عزت بویراحمد در دوران زارعی و نمایندگی گروههای کمتر دیده شده توسط قدرت و در حاشیه رأی بسیار خوبی بدست آورده است و در مرکز حق بیشتری برای حوزه انتخابیه خود قائل است که این موضوعات موانع پیش روی موحد میباشند. موحد البته با سابقه بالا و شخصیت خاصی که دارد امیدوار است بتواند بخش زیادی از مطالبات هوادرانش را پاسخ دهد وی نیز با شعار احیاء عزت در کهگیلویه به مصاف هاشمی پور رفته بود شعاری که از سوی برخی منتقدین بیشتر یک "شوخی" عنوان میشد. این گروه معتقد بودند عزت کهگیلویه چه خوب و چه بد بیش از هر چیزی محصول عملکرد نمایندگی شخص موحد میباشد.
در این دوره در هر سه حوزه انتخابیه بویژه بویراحمد و کهگیلویه شاهد جابجایی مرزهای سیاسی بودیم و بخش زیادی از نزدیکان دو منتخب این دو حوزه از سرشناسترین نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا هستند. روشنفکر و موحد مجبور به توجه به این نکته هستند که در دولتها و با توجه به سمت و سوی نیروهایشان سعی کنند بخشی از مطالبات را پاسخ دهند. ولی همین موضوع بدون شک یک پاشنه آشیل بزرگ برای آنها خواهد بود.
موحد در تجربه 16 ساله خود در کهگیلویه هیچ گاه یک نماینده پیگیر امورات اجرایی و عمرانی نشان نداده است از حق که نگذریم هاشمی پور در این دو حوزه نماینده پیگیری نشان داده است و کارهایی را نیز شروع کرده است. موحد در این دوره متأثر از مشورت نزدیکانش و دست خالی نبودن در مقابل هاشمی پور سعی کرد نشان دهد که در اتفاقات عمرانی در گذشته پیگیر بوده است و اگر کاری الان در دست اجراست از زمان وی شروع شده است و حالا با حضور در کسوت نمایندگی زمان مناسبی برای راستی آزمایی این ادعاست هر چند شرایط اصلاً مساعد هیچ کار و اتفاق بزرگی نیست.
با وجود همه تغییرات رفتاری موحد ولی ادبیات و شخصیت وی هنوز هم رگههای قویای از موحد دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد با خود به همراه دارد و رسانهها تنها زمانی میتوانند به کمک وی بیایند که موحد چیزی برای دفاع کردن داشته باشد. بخش زیادی از پیروزی موحد نه نتیجه عملکرد گذشته موحد که ناشی از عصبانیت شدید مردم از رفتارها و سیاسی نبودن هاشمی پور و عدم تمرکز بر وعدهها و نحوه حرف زدن وی و برخی از اطرافیان سهم خواهش بود. اطرافیانی که از بد حادثه حالا به موحد پیوستهاند ولی موحد آنقدر قدرت و جسارت دارد که اگر بخواهد میتواند جلوی زیاده خواهی های این افراد بایستد.
بدون شک عدم حضور اصلاح طلبان با وجود همه ضعفها و احتمالاتی که در کمین آنها بود و شانس کمی را برای آنها میتوان تصور کرد از دلایل این عدم مشارکت بود. شورای اصلاح طلبان در سه حوزه انتخابیه یا مانند کهگیلویه هیچ نامزد اصلاح طلبی نداشتند و تن به حمایت از رضا دهبانی پور ندادند و یا مانند گچساران حاضر نشد از کسی حتی تاجگردون حمایت کنند و یا هم مانند بویراحمد بر سر حمایت از یک گزینه به اجماع و توافق نرسیدند.
در کهگیلویه از همان ابتدا نیز هیچ گزینهی قدرتمند و صاحب شانسی در کنار موحد و هاشمی پور حاضر به ثبت نام نشد. ترس از رد صلاحیت و هم چنین عدم اجماع میان نیروهای اصلاح طلب به همراه قدرتمندی این دو گزینه مانع اصلی در ثبت نام گزینههای جدی انتخاباتی بود. اصلاح طلبان در دو طیف نزدیک به لاهوتی و منطقیان از همان ابتدا در اطراف دو گزینه از شهرستان بهمئی یعنی علی کامرانی و رضا دهبانی چور حلقه زدند و شدت اختلافات به گونهای بود که از اول مشخص بود که هر کدام از این دو نیز تأیید شود طیف مقابل همراهی نخواهد کرد و بیشترین تمرکز تخریبی در دو جبهه متوجه گزینه طیف مقابل بود. علاوه بر دهبانی پور و کامرانی چند گزینه دیگر از شهرستان بهمئی با وابستگی به جریان اصلاح طلب نامزد شدند که یا رد صلاحیت شدند و یا نتوانستند مورد اجماع و حمایت قرار گیرند.
اعلام لیست اولیه تأیید صلاحیتها آب سردی بر امید و آرزوهای برخی جوانان اصلاح طلب بود. بزرگترها اکثراً در پستوها و با تماسهای تلفنی از همان ابتدا به سمت هاشمی پور و موحد رفته بودند و رد صلاحیت دهبانی پور و کامرانی مجوز خوبی بود تا بازماندگان نیز خیلی سریع دست به کار شوند و آشکار و نهان به اردوگاه یکی از این دو بپیوندند. نکته جالب آن که اصلاح طلبان اصرار زیادی بر حفظ پسوند اصلاح طلبی خود داشتند و بویژه در همان بهمئی یعنی زادگاه کامرانی و دهبانی پور این عطش و شور همراهی با موحد و هاشمی پور با افتخار به نمایش در آمد.
دهبانی پور در یک فرصت بسیار کممانده به آغاز تبلیغات صلاحیتش تأیید شد پیش بینی آن بود که وی انصراف میدهد اما در صحنه ماند و نتیجه ماندنش اظهارنظرهای مخالف و غرض ورزانه از سوی چند چهره بدون شناسنامه و بیانیه از سوی شورایی بود که اساساً ماهیت قبلی و رسمی نداشت. همین موارد و پیوستن بخشهای زیادی از اصلاح طلبان در نهان و آشکار به هاشمی پور و موحد راهی جز کناره گیری برای دهبانی پور باقی نگذاشت و وی کنار رفت.
موحد با سابقه 36 سال فعالیت در عرصه انتخابات بعد از شکست در 7 اسفند 94 از فردای همان روز عزم خود را برای این انتخابات و صرفاً جبران جزم کرده بود. وی بعد از آن شکست که خیلی سنگین برایش تمام شده بود حتی حاضر به صدور پیام تبریک به رقیب خود نشد. موحد هیچ مراسمی را از دست نمیداد و با اکثر افراد ذی نفوذ و حتی جوانان ارتباط برقرار میکرد. او سعی میکرد حتی المقدور جواب اکثر تماسهای خود را بدهد. بسیاری موحد را تمام شده میدانستند و برای این ادعای خود معقتد بودند که زمانه عوض شده است و ذائقه مردم و جوانان چیزی است که موحد نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند. آنها میگفتند در گذشته موحد با اتکاء به مناسبات سنتی و به پشتوانه افرادی همچون میراحمد تقوی، حجه الاسلام سید غزوان پرهیز، سید اله مراد رضوی و .... موفق به جذب آراء مردم میشد و حالا که این افراد در کنار او نیستند عملاً باید موحد را تمام شده دانست. اما موحد بدون سر وصدا و وارد شدن به هیاهوی رسانهها خیلی زود تن به تغییرات جدید داد و با پی بردن به قدرت رسانه یکی از قویترین تیمهای رسانهای در طول فعالیتهای انتخاباتی را تشکیل داد. اعضای این تیم مشخص نیستند ولی هر چه بود خروجی آنها کار موفقیت آمیزی بود. توجه موحد به رسانهها و کارکرد موفق رسانهها برای موحد یک کارگاه آموزشی بزرگ برای همه کسانی است که قصد فعالیت سیاسی و انتخاباتی دارند. در نقطه مقابل اما عدل هاشمی پور همه هنرش در طول چهار سال گذشته احتراز از رسانهها و تاکید بر عدم دوریاش از سیاست و بکار بردن یک ادبیات ضعیف و در به ظاهر بی خیال از واقعیات بود. وی هیچ اعتقادی به کار تیمی و بهاء دادن به اطرافیانش نداد تا در نهایت از همین نقاط آسیب اساسی را خورد. گفته میشود هاشمی پور برای انتخابات هزینههای زیادی انجام داد که اگر چنین چیزی واقعی باشد باید گفت این هزینهها در جاهای غیر ضرور و بی اثر انجام شده است و نتیجه نهایی نیز این موضوع را به خوبی نشان میدهد. وی حتی نتوانست نزدیکترین نیروهای خود را نیز حفظ کند و حتی تا روزهای پایانی خبر پیوستن یکی از لیدرهای اصلی هاشمی پور به موحد تیتر اصلی رسانهها بود. البته هاشمی پور و نزدیکانش دلیل این جداییها را سهم خواهی میدانستند ولی هر چه بود این اتفاق نشان از ضعف مدیریت ارتباطی هاشمی پور و حلقه تنگ نزدیک به وی میداد. نشست جمعی از یادگاران دفاع مقدس با موحد که در دوره قبل اکثراً از همراهان هاشمی پور بودند یک شکست بزرگ در همان ابتدای راه برای هاشمی پور بود شکستی که نه تنها جبران نشد که مدام تکرار گردید.
موحد مدیریت بهتری در نحوه برگزاری برنامهها و سخنرانیهای خود داشت. سخنرانیهای موحد با حضور جمعیت بسیار زیادی برگزار میشد و روز سخنرانی وی در لیکک بهمئی نشان داد که شلوغی روز اول در چرام اتفاقی نبوده است و باید موحد را پیروز انتخابات دانست. به نظر میرسد موحد عامدانه از برخی چهرههای نزدیک و قدیمی به خود خواسته بود که در فضاهای رسمی با وی همراهی نکنند چرا که بر روی برخی از آنها حساسیت قبلی وجود داشت و اکثر کسانی که با موحد دیده میشدند چهرههای جدید، جوان، رسانهای و یا دانشگاهی بودند. اما در نقطه مقابل تیم هاشمی پور از مدیریت ابتداییترین مسائل عاجز و ناتوان نشان میداد برگزاری یک سفره بی جهت و گسترده بدترین ضربه را در ابتدای کار به هاشمی پور وارد کرد و حضور چند چهره و سخنران بویژه محمد "شفیع آخش" با ادبیاتی ضعیف قطعاً سبب ریزش رأی برای هاشمی پور شد.
خوشبین ترین هوادار موحد و بدبینترین هوادار هاشمی پور این درجه از اختلاف رأی به مخیلهاش خطور نمیکرد هر چند خود موحد مدعی است هاتفی در عالم رؤیا چنین چیزی را به وی الهام کرده است که اگر بخواهیم فرویدی به تحلیل این رؤیا بپردازیم چنین خواب دیدنی برای موحد عجیب نیست و این خواب بیشتر نتیجه تمرکز مطلق و شبانه روزی موحد در طول چهار سال گذشته بر موضوع انتخابات است. موحد با این حضور و پیروزی صاحب رکوردهای دست نیافتنی در تاریخ نمایندگی مجلس در کل کشور شده است.
با وجود این شکست هاشمی پور بر خلاف موحد خیلی زود به رقیب تبریک گفت تا نشان دهد که عصبانیتهای زمان انتخابات دیگر برای وی تمام شده است. قدرت و نفوذ هاشمی پور در استان و حتی کشور را نباید پایان وی دانست و به احتمال زیاد وی به زودی وارد یک مسئولیت جدید خواهد شد و هیچ بعید نیست در چهار سال دیگر وی یکی از نامزدهای انتخابات مجلس باشد. ولی در مورد آمدن و یا نیامدن موحد در چهار سال دیگر نمیتوان با قطعیت چیزی گفت. ولی چه موحد و هاشمی پور بیایند و چه نیایند یک چیز از همین حالا روشن است که در این حوزه انتخابیه اصلاح طلبان و گزینههایی با پرچم اصلاح طلبی کمترین میدان مانور را خواهند داشت.
کار موحد فارغ از هر تعارفی برای دوران نمایندگی جدید کار بسیار سختی خواهد بود. حجم عظیمی از هوادار آنهم اکثراً نخبگان و چهرههای حوزههای مختلف با توقعات و انتظارات بالا و متفاوت کار را حتی برای آدم با تجربه چون موحد سخت میکند. شرایط اقتصادی کشور نیز یک شرایط حاد است و در چنین شرایطی کار کردن بسیار سختتر به نظر میرسد. شرایط استان نیز پیچیده شده است تاجگردون همچنان در صحنه سیاسی استان حضور دارد البته اتفاقات مجلس جدید و به احتمال زیاد دولت آینده از قدرت سابق وی به شدت خواهد کاست و دست وی به مانند 6 و نیم سال گذشته باز نخواهد بود. در بویراحمد نیز روشنفکر با تمرکز بر له شدن عزت بویراحمد در دوران زارعی و نمایندگی گروههای کمتر دیده شده توسط قدرت و در حاشیه رأی بسیار خوبی بدست آورده است و در مرکز حق بیشتری برای حوزه انتخابیه خود قائل است که این موضوعات موانع پیش روی موحد میباشند. موحد البته با سابقه بالا و شخصیت خاصی که دارد امیدوار است بتواند بخش زیادی از مطالبات هوادرانش را پاسخ دهد وی نیز با شعار احیاء عزت در کهگیلویه به مصاف هاشمی پور رفته بود شعاری که از سوی برخی منتقدین بیشتر یک "شوخی" عنوان میشد. این گروه معتقد بودند عزت کهگیلویه چه خوب و چه بد بیش از هر چیزی محصول عملکرد نمایندگی شخص موحد میباشد.
در این دوره در هر سه حوزه انتخابیه بویژه بویراحمد و کهگیلویه شاهد جابجایی مرزهای سیاسی بودیم و بخش زیادی از نزدیکان دو منتخب این دو حوزه از سرشناسترین نیروهای اصلاح طلب و اصولگرا هستند. روشنفکر و موحد مجبور به توجه به این نکته هستند که در دولتها و با توجه به سمت و سوی نیروهایشان سعی کنند بخشی از مطالبات را پاسخ دهند. ولی همین موضوع بدون شک یک پاشنه آشیل بزرگ برای آنها خواهد بود.
موحد در تجربه 16 ساله خود در کهگیلویه هیچ گاه یک نماینده پیگیر امورات اجرایی و عمرانی نشان نداده است از حق که نگذریم هاشمی پور در این دو حوزه نماینده پیگیری نشان داده است و کارهایی را نیز شروع کرده است. موحد در این دوره متأثر از مشورت نزدیکانش و دست خالی نبودن در مقابل هاشمی پور سعی کرد نشان دهد که در اتفاقات عمرانی در گذشته پیگیر بوده است و اگر کاری الان در دست اجراست از زمان وی شروع شده است و حالا با حضور در کسوت نمایندگی زمان مناسبی برای راستی آزمایی این ادعاست هر چند شرایط اصلاً مساعد هیچ کار و اتفاق بزرگی نیست.
با وجود همه تغییرات رفتاری موحد ولی ادبیات و شخصیت وی هنوز هم رگههای قویای از موحد دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد با خود به همراه دارد و رسانهها تنها زمانی میتوانند به کمک وی بیایند که موحد چیزی برای دفاع کردن داشته باشد. بخش زیادی از پیروزی موحد نه نتیجه عملکرد گذشته موحد که ناشی از عصبانیت شدید مردم از رفتارها و سیاسی نبودن هاشمی پور و عدم تمرکز بر وعدهها و نحوه حرف زدن وی و برخی از اطرافیان سهم خواهش بود. اطرافیانی که از بد حادثه حالا به موحد پیوستهاند ولی موحد آنقدر قدرت و جسارت دارد که اگر بخواهد میتواند جلوی زیاده خواهی های این افراد بایستد.