تاریخ انتشار
دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۵۶
کد مطلب : ۴۲۸۰۵۸
چالشهای ناشی از محدودیتهای کرونایی؛
بار تعطیلات بر دوش اقتصاد
۰
کبنا ؛حدود 10 ماه میشود که کشور میزبان مهمان ناخوانده ویروس کرونا است. شاید ابتدای شیوع این بیماری تصور میشد که ویروس کرونا بحرانی گذرا خواهد بود اما با گذشت چندین ماه تصور گذرا بودن کرونا کنار گذاشته شد و جامعه به این باور رسید که ویروس کرونا فعلا قصد رفتن ندارد. رفته رفته با پر شدن تخت بیمارستانها و افزایش آمار مرگومیر مسئولان به این نتیجه رسیدند تا محدودیتهایی را برای کنترل بحران پیشآمده در شهرهای قرمز اعمال کنند. البته پیشنهاد تعطیلی شهرهای قرمز با اما و اگرهای بسیاری همراه بود و اعمال محدودیتها همانند کلافی سردرگم میان مسئولان دست به دست میشد، اما در نهایت پس از کشمکشهای بسیار خبر تعطیلی دوهفتهای تهران با هدف به حداقل رساندن «تجمعها» و «ترددها» اعلام شد. با گذشت 9 روز از شروع محدودیتها سعید نمکی، وزیر بهداشت در جلسه شورای ناظرین طرح شهید قاسم سلیمانی، وضعیت بیماری کرونا را در کشور رو به بهبود دانست. البته باید اشاره کرد اعمال محدودیتها با تمام نکات مثبتی که در حوزه سلامت داشت، چالشهایی را برای اقتصاد، کسبوکارها و معیشت افراد به وجود آورد و معیشت افراد را در تنگنا قرار داد. این چالشها در حالی است که گفته میشود احتمال ادامه محدودیتها وجود دارد. ایرج حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت در گفتوگو با آنا درخصوص ادامه محدودیتها گفته بود: «با توجه به شدت کاهش و ملاحظات اقتصادی و اجتماعی ممکن است محدودیتها ادامه داشته باشد، ولی همهچیز به آینده و روند بیماری بستگی دارد.»
به گزارش کبنا، اعتماد نوشت: از زمان اعلام كرونا عدهاي آگاهانه يا ناآگاهانه كوشيدند كه مساله را بياهميت جلوه داده و آن را گذرا معرفي كنند. آنان رسانه نيز داشتند؛ رسانهاي كه به علت همين نوع برخوردها با گذشت ۹ ماه ميزان استفاده مردم از آن براي دستيابي به اخبار كرونا بنا به شهادت همين نظرسنجي حدود ۱۰ درصد كمتر شده است، ولي امروز با گذشت حدود 10 ماه از ماجرا، شاهد ابتلاي ميليونها نفر و فوت دهها هزار نفر هستيم و ابعاد گسترده بيماري و اثرات اقتصادي و اجتماعي آن بسيار روشن است و اكثريت مطلق مردم نگران فراگيرتر شدن اين ابعاد هستند.60 درصد مردم گفتهاند كه تاثير كرونا بر زندگي آنان زياد و خيلي زياد بوده است و فقط 19درصد اين تاثير را كم و خيلي كم دانستهاند. 43 درصد ميزان رضايت از زندگي خود را پس از كرونا كمتر معرفي كردهاند. با آمدن كرونا هر شهروند ايراني به طور متوسط دو حالت رواني را به ترتيب فراواني در قالبهاي گوناگون زير تجربه كرده است؛ ترس از ابتلا، اضطراب و نگراني، تنهايي و افسردگي، بيحوصلگي، نااميدي از آينده، وسواس، دلتنگي، زودرنجي، خودبيمارانگاري، غم و اندوه، احساس درماندگي و... مجموعه آثار و حالات رواني است كه هر فرد معمولا با دو مورد آنها درگير است. اين احساس اكنون (نيمه آذر ماه) در مقايسه با اواسط يا ابتداي ورود كرونا به طور طبيعي تشديد هم شده است. در خرداد ماه 50درصد افراد نگران ابتلاي خود و خانواده به ويروس بودند، اكنون (مهر ماه) اين ميزان 71 درصد است و قطعا اكنون (آذر ماه) بيشتر شده است.
ميزان ابتلا
همه دوست دارند كه بدانند تاكنون چه تعداد از مردم به بيماري كوويد۱۹ مبتلا شدهاند. رييسجمهور در تير ماه و بنا به مطالعه وزارت بهداشت اعلام كرد كه تعداد مبتلايان ۲۵ ميليون نفر است كه اگر درست بود الان بايد حداقل ۵۰ ميليون مبتلا را رد ميكرديم و اين عملا و به طور نسبي به منزله ايمني جمعي محسوب ميشود. يك ماه پيش اين رقم را ۳۵ ميليون نفر اعلام كردند. اخيرا يكي ديگر از محققان اين رقم را تا ۳۹ ميليون نفر هم محاسبه كرده است. اميدواريم اين ارقام درست باشد ولي روند موجود در ابتلاي بيماران چنين چيزي را نشان نميدهد. محاسبه تقريبي اين آمار در سطح كشور از طريق پيمايش اخير تا حدي ممكن است. اگر چه احتمال دارد كه شهرونداني مبتلا شده باشند ولي آثار چنداني در آنان ديده نشود و بالطبع متوجه ابتلا نشوند. در هر حال در اين نظرسنجي از مردم پرسيده شده است كه آيا خودشان به ويروس مبتلا شدهاند؟ ۸،۵درصد پاسخ مثبت دادهاند.
اگر فرض كنيم همين نسبت هم براي افراد زير 18 سال وجود دارد (لزوما فرض دقيقي نيست ولي تقريبي است، بنابراين در اواسط مهر ماه حدود ۸،۵ درصد مردم ايران كه نزديك به 7 ميليون نفر ميشوند به صورت علامتدار به اين ويروس مبتلا شده بودند كه براساس يافتههاي اين نظرسنجي، فقط حدود 400 تا 500 هزار نفر آنان در بيمارستانها بستري شدهاند. در اين آمار بايد فوتشدگان را اضافه كرد كه شايد جملگي تا حدود 500 تا 600 هزار نفر برسد كه گمان ميرود با تقريب مناسبي با آمارهاي رسمي همخواني داشته باشد. هر چند مطالعات دقيقي درباره ميزان همهگيري كرونا انجام نشده، ولي بعيد است كه تعداد واقعي كساني كه مبتلا شدهاند با احتساب افراد بدون علامت به بيش از 10 ميليون نفر برسد. مگر اينكه سهم افراد بدون علامت را خيلي بيشتر بدانيم. سهم افراد بدون علامت بايد ۵ برابر افراد داراي علامت باشد تا تعداد مبتلايان به رقم ۳۵ ميليون نفري كه برآورد شده، برسد. اگر چنين باشد ديگر جلوگيري از اشاعه ويروس عملي بيهوده خواهد بود چون بيش از ۸۰درصد مردم مبتلاي بدون علامت هستند! به نظر ميرسد كه ستاد كرونا بايد يك پيمايش ويژه براي يافتن پاسخ به اين پرسش انجام دهد، البته نه آنكه اطلاعات آن را ببرد به پستوي ستاد و جامعه را از آن محروم كند.
اقتصاد ایران توانایی تعطیلی چندهفتهای را ندارد
همچنین ابتکار در گزارشی آورده است؛ اما و اگرها درخصوص احتمال تمدید محدودیتها درحالی است که برخی از تحلیلگران و کارشناسان معتقدند اقتصاد و معیشت مردم دیگر تاب و توانی برای ادامه محدودیتهای ناشی از ویروس کرونا را نداشته و تمدید تعطیلات خسارتهای هنگفتی را به برخی از کسبوکارها وارد میکند. قاسم ساعدی، عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفتوگو با اقتصاد24 درخصوص ادامه تعطیلات و فشارهای اقتصادی گفت: «اقتصاد ایران توانایی تعطیلی چندهفتهای را ندارد و اگر کشور بهطور کامل تعطیل شود نه تنها اقتصاد ایران، بلکه معیشت مردم با بحران عظیمی روبهرو خواهد شد. دولت با کمک کارشناسان حوزه اقتصادی و اجتماعی باید بستری را فراهم کند تا اوضاع اقتصادی جامعه بدتر نشود، یعنی بهنوعی تابآوری مردم بیشتر شود.»
وی همچنین گفت: «کسب و کارهای بسیاری از این ویروس، آسیبهای شدیدی دیدهاند. کسب و کارهای خرد که اکثراً مجبور به تعطیلی یا تغییر شغل شده و کسب و کارهای متوسط هم با بحرانی بزرگ همراه هستند. ستاد مبارزه با کرونا میبایست جدا از قوانین بهداشتی که برای کاهش آمار کرونا وضع کرده، قوانینی متناسب با شرایط کرونا برای کسب و کارها تعیین میکرد، زیرا در بسیاری از کارگاههای تولیدی با توجه به طرح فاصلهگذاری اجتماعی، نیروی کار یا باید بهصورت شیفتی کار کند و یا باید تعدیل نیرو توسط کارفرما بهمنظور رعایت پروتکلهای بهداشتی اعمال شود.»
این مسائل در حالی مطرح میشود که برخی دیگر از کارشناسان معتقدند سلامت جامعه باید اولویت اول قانونگذاریها باشد، چراکه کسب درآمد در شرایطی که سلامت افراد تهدید شود معنایی ندارد. در این راستا مرتضی عزتی، استاد دانشگاه و اقتصاددان با اشاره به اعمال محدودیتها و تابآوری اقتصاد در برابر تعطیلات به «ابتکار» گفت: سلامت جامعه اولین اولویت دولتها در مواجه با بحران است. اما ما باید یک توازنی میان افت اقتصادی و سلامت جامعه ایجاد کنیم تا کمترین آسیب متوجه اقتصاد و جامعه شود. به بیانی روشنتر اگر مرگ روزانه 200 نفر بر اثر کرونا را نقطه توازن بدانیم هنگامی که آمار از این رقم بالاتر برود ما باید تعطیلات را ادامه دهیم اما اگر پایینتر از عدد توازن باشد میتوانیم محدودیتها را کمتر کنیم، البته یافتن نقطه توازن کار بسیار دشواری است.
عزتی با تاکید بر این مساله که درصد بالایی از جامعه دچار آسیب شدهاند ادامه داد: به نظر میرسد نظام تصمیمگیری این تصور را دارند که عدد 400 نفر فوتی بالاتر از حد توازن است و باید محدودیتهای بیشتر ادامه پیدا کند. گسترش محدودیتها و مشکلات اقتصادی تنها مختص به ایران نیست و این بحران دست به گریبان تمام دنیا است. قطعا در این وضعیت درصد بالایی از جامعه آسیب میبینند و راهحلی برای کاهش خسارتها وجود ندارد.
این اقتصاددان با بررسی وضعیت کسبوکارها و میزان آسیبپذیر آنها گفت: برخی کسبوکارها هستند که حجم بزرگی داشته و از سوی دیگر تعامل آنچنانی با جمعیت ندارند، اگر محدودیت این مشاغل را کاهش دهیم سهم افرادی که آسیب میبینند پایین میآید. ما باید تمام فعالیتها را بررسی کنیم و طبق درصد آسیبپذیری آنها، محدودیتها را اعمال کنیم، بنابراین اگر موضوع تعطیلی را بهینهسازی کنیم تا حدودی وضعیت اقتصاد بهتر میشود.
فرهنگ مقابله با کرونا اهمیت بالایی دارد
عزتی در بخش دیگری از صحبتهایش به لزوم آموزش فرهنگ متناسب برای مقابله با بحران ویروس کرونا اشاره کرد و در اینباره گفت: یک مساله مهمی که وجود دارد این است که مردم باید فرهنگ متناسب با بحران ناشی از ویروس کرونا را بیاموزند، هرقدر که سطح رعایتهای پروتکلهای بهداشتی بالاتر باشد به همان اندازه کنترل این ویروس آسانتر و در پی آن وضعیت اقتصاد نیز بهبود مییابد. بنابراین فرهنگ مقابله با این ویروس مهمترین و تاثیرگذارترین عامل برای کنترل و بهبود شرایط اقتصاد است.
راهکار جبران جبران زیان ناشی از محدودیتهای کرونایی
وی در پاسخ به این پرسش که آیا راهکاری برای جبران زیان ناشی از محدودیتهای کرونایی وجود دارد یا خیر، گفت: من گمان میکنم جبران زیان محدودیتهای کرونایی بر اقتصاد امکانپذیر نیست، به هرحال یک سری از فعالیتها در این شرایط خاص آسیب دیده و جبران خسارتها کار آسانی نخواهد بود. البته باید اشاره کرد که با سامان داد نظام اجتماعی میتوانیم تا حدودی زیان ناشی از بحرانهای مختلف را کاهش دهیم.
این اقتصاددان اظهار کرد: به عنوان نمونه باید بیمه بیکاری، بیمههای مربوط به درآمد و... گسترش پیدا کند. متاسفانه نظام تامین اجتماعی ما اشکالاتی دارد و بخش بیمه ما آنطور که باید و شاید نتوانسته گسترش پیدا کند.
وی گفت: همین مساله باعث میشود که در شرایط بحرانی افراد بیشتری دچار آسیب شوند و چون درصد افراد صدمه دیده بالا میرود جبران زیان نیز امکانپذیر نخواهد بود، بنابراین با راهکارهای ساده نمیتوان خسارتهای وارده را مدیریت کرد.
به گزارش کبنا، اعتماد نوشت: از زمان اعلام كرونا عدهاي آگاهانه يا ناآگاهانه كوشيدند كه مساله را بياهميت جلوه داده و آن را گذرا معرفي كنند. آنان رسانه نيز داشتند؛ رسانهاي كه به علت همين نوع برخوردها با گذشت ۹ ماه ميزان استفاده مردم از آن براي دستيابي به اخبار كرونا بنا به شهادت همين نظرسنجي حدود ۱۰ درصد كمتر شده است، ولي امروز با گذشت حدود 10 ماه از ماجرا، شاهد ابتلاي ميليونها نفر و فوت دهها هزار نفر هستيم و ابعاد گسترده بيماري و اثرات اقتصادي و اجتماعي آن بسيار روشن است و اكثريت مطلق مردم نگران فراگيرتر شدن اين ابعاد هستند.60 درصد مردم گفتهاند كه تاثير كرونا بر زندگي آنان زياد و خيلي زياد بوده است و فقط 19درصد اين تاثير را كم و خيلي كم دانستهاند. 43 درصد ميزان رضايت از زندگي خود را پس از كرونا كمتر معرفي كردهاند. با آمدن كرونا هر شهروند ايراني به طور متوسط دو حالت رواني را به ترتيب فراواني در قالبهاي گوناگون زير تجربه كرده است؛ ترس از ابتلا، اضطراب و نگراني، تنهايي و افسردگي، بيحوصلگي، نااميدي از آينده، وسواس، دلتنگي، زودرنجي، خودبيمارانگاري، غم و اندوه، احساس درماندگي و... مجموعه آثار و حالات رواني است كه هر فرد معمولا با دو مورد آنها درگير است. اين احساس اكنون (نيمه آذر ماه) در مقايسه با اواسط يا ابتداي ورود كرونا به طور طبيعي تشديد هم شده است. در خرداد ماه 50درصد افراد نگران ابتلاي خود و خانواده به ويروس بودند، اكنون (مهر ماه) اين ميزان 71 درصد است و قطعا اكنون (آذر ماه) بيشتر شده است.
ميزان ابتلا
همه دوست دارند كه بدانند تاكنون چه تعداد از مردم به بيماري كوويد۱۹ مبتلا شدهاند. رييسجمهور در تير ماه و بنا به مطالعه وزارت بهداشت اعلام كرد كه تعداد مبتلايان ۲۵ ميليون نفر است كه اگر درست بود الان بايد حداقل ۵۰ ميليون مبتلا را رد ميكرديم و اين عملا و به طور نسبي به منزله ايمني جمعي محسوب ميشود. يك ماه پيش اين رقم را ۳۵ ميليون نفر اعلام كردند. اخيرا يكي ديگر از محققان اين رقم را تا ۳۹ ميليون نفر هم محاسبه كرده است. اميدواريم اين ارقام درست باشد ولي روند موجود در ابتلاي بيماران چنين چيزي را نشان نميدهد. محاسبه تقريبي اين آمار در سطح كشور از طريق پيمايش اخير تا حدي ممكن است. اگر چه احتمال دارد كه شهرونداني مبتلا شده باشند ولي آثار چنداني در آنان ديده نشود و بالطبع متوجه ابتلا نشوند. در هر حال در اين نظرسنجي از مردم پرسيده شده است كه آيا خودشان به ويروس مبتلا شدهاند؟ ۸،۵درصد پاسخ مثبت دادهاند.
اگر فرض كنيم همين نسبت هم براي افراد زير 18 سال وجود دارد (لزوما فرض دقيقي نيست ولي تقريبي است، بنابراين در اواسط مهر ماه حدود ۸،۵ درصد مردم ايران كه نزديك به 7 ميليون نفر ميشوند به صورت علامتدار به اين ويروس مبتلا شده بودند كه براساس يافتههاي اين نظرسنجي، فقط حدود 400 تا 500 هزار نفر آنان در بيمارستانها بستري شدهاند. در اين آمار بايد فوتشدگان را اضافه كرد كه شايد جملگي تا حدود 500 تا 600 هزار نفر برسد كه گمان ميرود با تقريب مناسبي با آمارهاي رسمي همخواني داشته باشد. هر چند مطالعات دقيقي درباره ميزان همهگيري كرونا انجام نشده، ولي بعيد است كه تعداد واقعي كساني كه مبتلا شدهاند با احتساب افراد بدون علامت به بيش از 10 ميليون نفر برسد. مگر اينكه سهم افراد بدون علامت را خيلي بيشتر بدانيم. سهم افراد بدون علامت بايد ۵ برابر افراد داراي علامت باشد تا تعداد مبتلايان به رقم ۳۵ ميليون نفري كه برآورد شده، برسد. اگر چنين باشد ديگر جلوگيري از اشاعه ويروس عملي بيهوده خواهد بود چون بيش از ۸۰درصد مردم مبتلاي بدون علامت هستند! به نظر ميرسد كه ستاد كرونا بايد يك پيمايش ويژه براي يافتن پاسخ به اين پرسش انجام دهد، البته نه آنكه اطلاعات آن را ببرد به پستوي ستاد و جامعه را از آن محروم كند.
اقتصاد ایران توانایی تعطیلی چندهفتهای را ندارد
همچنین ابتکار در گزارشی آورده است؛ اما و اگرها درخصوص احتمال تمدید محدودیتها درحالی است که برخی از تحلیلگران و کارشناسان معتقدند اقتصاد و معیشت مردم دیگر تاب و توانی برای ادامه محدودیتهای ناشی از ویروس کرونا را نداشته و تمدید تعطیلات خسارتهای هنگفتی را به برخی از کسبوکارها وارد میکند. قاسم ساعدی، عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفتوگو با اقتصاد24 درخصوص ادامه تعطیلات و فشارهای اقتصادی گفت: «اقتصاد ایران توانایی تعطیلی چندهفتهای را ندارد و اگر کشور بهطور کامل تعطیل شود نه تنها اقتصاد ایران، بلکه معیشت مردم با بحران عظیمی روبهرو خواهد شد. دولت با کمک کارشناسان حوزه اقتصادی و اجتماعی باید بستری را فراهم کند تا اوضاع اقتصادی جامعه بدتر نشود، یعنی بهنوعی تابآوری مردم بیشتر شود.»
وی همچنین گفت: «کسب و کارهای بسیاری از این ویروس، آسیبهای شدیدی دیدهاند. کسب و کارهای خرد که اکثراً مجبور به تعطیلی یا تغییر شغل شده و کسب و کارهای متوسط هم با بحرانی بزرگ همراه هستند. ستاد مبارزه با کرونا میبایست جدا از قوانین بهداشتی که برای کاهش آمار کرونا وضع کرده، قوانینی متناسب با شرایط کرونا برای کسب و کارها تعیین میکرد، زیرا در بسیاری از کارگاههای تولیدی با توجه به طرح فاصلهگذاری اجتماعی، نیروی کار یا باید بهصورت شیفتی کار کند و یا باید تعدیل نیرو توسط کارفرما بهمنظور رعایت پروتکلهای بهداشتی اعمال شود.»
این مسائل در حالی مطرح میشود که برخی دیگر از کارشناسان معتقدند سلامت جامعه باید اولویت اول قانونگذاریها باشد، چراکه کسب درآمد در شرایطی که سلامت افراد تهدید شود معنایی ندارد. در این راستا مرتضی عزتی، استاد دانشگاه و اقتصاددان با اشاره به اعمال محدودیتها و تابآوری اقتصاد در برابر تعطیلات به «ابتکار» گفت: سلامت جامعه اولین اولویت دولتها در مواجه با بحران است. اما ما باید یک توازنی میان افت اقتصادی و سلامت جامعه ایجاد کنیم تا کمترین آسیب متوجه اقتصاد و جامعه شود. به بیانی روشنتر اگر مرگ روزانه 200 نفر بر اثر کرونا را نقطه توازن بدانیم هنگامی که آمار از این رقم بالاتر برود ما باید تعطیلات را ادامه دهیم اما اگر پایینتر از عدد توازن باشد میتوانیم محدودیتها را کمتر کنیم، البته یافتن نقطه توازن کار بسیار دشواری است.
عزتی با تاکید بر این مساله که درصد بالایی از جامعه دچار آسیب شدهاند ادامه داد: به نظر میرسد نظام تصمیمگیری این تصور را دارند که عدد 400 نفر فوتی بالاتر از حد توازن است و باید محدودیتهای بیشتر ادامه پیدا کند. گسترش محدودیتها و مشکلات اقتصادی تنها مختص به ایران نیست و این بحران دست به گریبان تمام دنیا است. قطعا در این وضعیت درصد بالایی از جامعه آسیب میبینند و راهحلی برای کاهش خسارتها وجود ندارد.
این اقتصاددان با بررسی وضعیت کسبوکارها و میزان آسیبپذیر آنها گفت: برخی کسبوکارها هستند که حجم بزرگی داشته و از سوی دیگر تعامل آنچنانی با جمعیت ندارند، اگر محدودیت این مشاغل را کاهش دهیم سهم افرادی که آسیب میبینند پایین میآید. ما باید تمام فعالیتها را بررسی کنیم و طبق درصد آسیبپذیری آنها، محدودیتها را اعمال کنیم، بنابراین اگر موضوع تعطیلی را بهینهسازی کنیم تا حدودی وضعیت اقتصاد بهتر میشود.
فرهنگ مقابله با کرونا اهمیت بالایی دارد
عزتی در بخش دیگری از صحبتهایش به لزوم آموزش فرهنگ متناسب برای مقابله با بحران ویروس کرونا اشاره کرد و در اینباره گفت: یک مساله مهمی که وجود دارد این است که مردم باید فرهنگ متناسب با بحران ناشی از ویروس کرونا را بیاموزند، هرقدر که سطح رعایتهای پروتکلهای بهداشتی بالاتر باشد به همان اندازه کنترل این ویروس آسانتر و در پی آن وضعیت اقتصاد نیز بهبود مییابد. بنابراین فرهنگ مقابله با این ویروس مهمترین و تاثیرگذارترین عامل برای کنترل و بهبود شرایط اقتصاد است.
راهکار جبران جبران زیان ناشی از محدودیتهای کرونایی
وی در پاسخ به این پرسش که آیا راهکاری برای جبران زیان ناشی از محدودیتهای کرونایی وجود دارد یا خیر، گفت: من گمان میکنم جبران زیان محدودیتهای کرونایی بر اقتصاد امکانپذیر نیست، به هرحال یک سری از فعالیتها در این شرایط خاص آسیب دیده و جبران خسارتها کار آسانی نخواهد بود. البته باید اشاره کرد که با سامان داد نظام اجتماعی میتوانیم تا حدودی زیان ناشی از بحرانهای مختلف را کاهش دهیم.
این اقتصاددان اظهار کرد: به عنوان نمونه باید بیمه بیکاری، بیمههای مربوط به درآمد و... گسترش پیدا کند. متاسفانه نظام تامین اجتماعی ما اشکالاتی دارد و بخش بیمه ما آنطور که باید و شاید نتوانسته گسترش پیدا کند.
وی گفت: همین مساله باعث میشود که در شرایط بحرانی افراد بیشتری دچار آسیب شوند و چون درصد افراد صدمه دیده بالا میرود جبران زیان نیز امکانپذیر نخواهد بود، بنابراین با راهکارهای ساده نمیتوان خسارتهای وارده را مدیریت کرد.