تاریخ انتشار
جمعه ۱۴ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۳۹
کد مطلب : ۴۴۰۹۲۳
کبنا بررسی کرد
بخش دوم) رد پایی از رویکرد جهادی دیده نمی‌شود؛ مدیریت ناکارآمد جهاد کشاورزی کهگیلویه و بویراحمد در حوزه‌های دام و طیور
۳
کبنا ؛در ادامه‌ی سلسه‌نقدهایی که کبنا نیوز به عملکرد سازمان جهاد کشاورزی با شیوه‌ی مدیریت کنونی دارد، این بار در بخش دومِ این نقدها، به نقد عملکرد این سازمان در حوزه‌ی دام و طیور می‌پردازیم. چرا که تحقیقات و بررسی‌هایمان نشان می‌دهد در این حوزه نیز نقدهای جدی بر عملکرد این سازمان وجود دارد. گفتنی است هدف از این نقدها نیز کمک به هر چه بهتر کردنِ شیوه‌ی مدیریت سازمانی است که اگر با رویکرد جهادی عمل می‌کرد، شاید کهگیلویه و بویراحمد اکنون یکی از استان‌های مطرح در حوزه‌ی زیر نظر جهاد کشاورزی بود. اما متأسفانه جهاد کشاورزی در کهگیلویه و بویراحمد گویی تنها اسم «جهاد» را یدک می‌کشد و رد و نشانی از رویکرد جهادی در آن دیده نمی‌شود.
بیشتر بخوانید:
بخش اول) ضعف‌های آشکار مدیریتی در سازمان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد / آقای استاندار لطفاً جهاد کشاورزی را از این بحران نجات دهید
به گزارش کبنا، یکی از نقدهای مهم به عملکرد این سازمان، مربوط به حوزه‌ی دامپروری است. همان‌طور که در ادامه می‌آید جهاد کشاورزی نتوانسته به درستی نقش خود را ایفا کند؛ کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یکی از استان‌های قطب دامپروری در کشور، دارای دو میلیون و چهارصد هزار واحد دامی است. اگر جمعیت استان را که بیش از هفتصد هزار نفر است در نظر بگیریم، سرانه تولید گوشت قرمز بیست کیلوگرم است؛ میزان تولید گوشت قرمز در استان کهگیلویه و بویراحمد پانزده هزار تن است و حدود 6500 تن گوشت قرمز مازاد بر مصرف وجود دارد ولی متاسفانه در دو سال گذشته بدلیل نوسانات زیاد قیمت گوشت و عدم برنامهریزی مناسب سازمان جهاد کشاورزی استان، قاچاق دام از این استان بسیار زیاد بوده و همین هم باعث افزایش بیش از اندازه قیمت گوشت قرمز و نابسامانی در تثبیت قیمت شد و این قیمت برای استانی که خود قطب دامپروری کشور است به هیچ عنوان مقبول نیست. سازمان جهاد کشاورزی استان پاسخ دهد چرا نتوانسته در این زمینه برنامهریزی درست داشته باشد. چرا نتوانسته است به گونه‌ای مدیریت کند که گوشت قرمز در این حجم قاچاق نشود و در پی آن قیمت گوشت به این میزان افزایش نیابد؟ آیا این به معنای ناکارآمدی و ضعف مدیریتی نیست؟ مدیر کل این سازمان پاسخ دهد.
از دیگر موارد که این سازمان نتوانسته عملکرد قابل قبولی داشته باشد، حوزه‌ی مرغداری‌هاست؛ در استان کهگیلویه و بویراحمد 143 واحد مرغداری گوشتی با ظرفیت اسمی دو میلیون و پانصد هزار قطعه وجود دارد که باز هم اگر جمعیت استان کهگیلویه و بویراحمد را در نظر بگیریم، میزان نیاز مردم به گوشت مرغ، هفده هزار تن بوده که از این مقدار دوازده هزار تن در استان تولید و پنج هزار تن کمبود تولید داریم. این در حالی است که بیش از چهل درصد این واحدها راکد و تعطیل است. در صورت فعال نمودن این واحدها میزان تولید گوشت مرغ به بیست هزار تن خواهد رسید که علاوه بر نیاز مردم استان کهگیلویه و بویراحمد می‌توان سه هزار تن مازاد بر مصرف مردم استان تولید داشته باشیم. اما سازمان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون برنامه‌‌ی قابل توجهی برای فعال کردن این واحدها نداشته است. به همین خاطر است که در بازار استان کهگیلویه و بویراحمد در بسیاری از روزهای سال با کمبود گوشت مرغ مواجه هستیم و از این بدتر نوسانات قیمتی حوزه‌ی گوشت مرغ بسیار زیاد است. بر ما روشن نیست که چرا سازمان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون چاره‌ای برای رفع این مشکل نیندیشیده است. مگر یکی از وظایف آن کنترل و نظارت بر مرغداری‌ها نیست؟ اگر نیست پس دقیقاً بر عهده‌ی کیست؟ در مقابل، اگر هست چرا تاکنون عملکرد قابل توجهی از خود نشان نداده است؟
سازمان جهاد کشاورزی در حوزه‌ی پرواربندی بره، گوساله و گاوداری‌های استان نیز تاکنون خودی نشان نداده است. چرا تاکنون از ظرفیت‌های موجود استفاده نشده است؟ آیا فکر حاکم بر این سازمان و الگوی مدیریتیِ آن جهادی نیست؟ اگر جهادی نیست، چرا تاکنون چاره‌ای برای القای رویکرد جهادی به مدیریت این سازمان اندیشیده نشده است؟ مگر نباید همه‌ی سازمان‌ها همسو با رویکرد کلی دولت حاکم باشند؟
بیشتر بخوانید:
بخش اول) ضعف‌های آشکار مدیریتی در سازمان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد / آقای استاندار لطفاً جهاد کشاورزی را از این بحران نجات دهید
به گزارش کبنا، یکی از نقدهای مهم به عملکرد این سازمان، مربوط به حوزه‌ی دامپروری است. همان‌طور که در ادامه می‌آید جهاد کشاورزی نتوانسته به درستی نقش خود را ایفا کند؛ کهگیلویه و بویراحمد به عنوان یکی از استان‌های قطب دامپروری در کشور، دارای دو میلیون و چهارصد هزار واحد دامی است. اگر جمعیت استان را که بیش از هفتصد هزار نفر است در نظر بگیریم، سرانه تولید گوشت قرمز بیست کیلوگرم است؛ میزان تولید گوشت قرمز در استان کهگیلویه و بویراحمد پانزده هزار تن است و حدود 6500 تن گوشت قرمز مازاد بر مصرف وجود دارد ولی متاسفانه در دو سال گذشته بدلیل نوسانات زیاد قیمت گوشت و عدم برنامهریزی مناسب سازمان جهاد کشاورزی استان، قاچاق دام از این استان بسیار زیاد بوده و همین هم باعث افزایش بیش از اندازه قیمت گوشت قرمز و نابسامانی در تثبیت قیمت شد و این قیمت برای استانی که خود قطب دامپروری کشور است به هیچ عنوان مقبول نیست. سازمان جهاد کشاورزی استان پاسخ دهد چرا نتوانسته در این زمینه برنامهریزی درست داشته باشد. چرا نتوانسته است به گونه‌ای مدیریت کند که گوشت قرمز در این حجم قاچاق نشود و در پی آن قیمت گوشت به این میزان افزایش نیابد؟ آیا این به معنای ناکارآمدی و ضعف مدیریتی نیست؟ مدیر کل این سازمان پاسخ دهد.
از دیگر موارد که این سازمان نتوانسته عملکرد قابل قبولی داشته باشد، حوزه‌ی مرغداری‌هاست؛ در استان کهگیلویه و بویراحمد 143 واحد مرغداری گوشتی با ظرفیت اسمی دو میلیون و پانصد هزار قطعه وجود دارد که باز هم اگر جمعیت استان کهگیلویه و بویراحمد را در نظر بگیریم، میزان نیاز مردم به گوشت مرغ، هفده هزار تن بوده که از این مقدار دوازده هزار تن در استان تولید و پنج هزار تن کمبود تولید داریم. این در حالی است که بیش از چهل درصد این واحدها راکد و تعطیل است. در صورت فعال نمودن این واحدها میزان تولید گوشت مرغ به بیست هزار تن خواهد رسید که علاوه بر نیاز مردم استان کهگیلویه و بویراحمد می‌توان سه هزار تن مازاد بر مصرف مردم استان تولید داشته باشیم. اما سازمان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون برنامه‌‌ی قابل توجهی برای فعال کردن این واحدها نداشته است. به همین خاطر است که در بازار استان کهگیلویه و بویراحمد در بسیاری از روزهای سال با کمبود گوشت مرغ مواجه هستیم و از این بدتر نوسانات قیمتی حوزه‌ی گوشت مرغ بسیار زیاد است. بر ما روشن نیست که چرا سازمان جهاد کشاورزی استان کهگیلویه و بویراحمد تاکنون چاره‌ای برای رفع این مشکل نیندیشیده است. مگر یکی از وظایف آن کنترل و نظارت بر مرغداری‌ها نیست؟ اگر نیست پس دقیقاً بر عهده‌ی کیست؟ در مقابل، اگر هست چرا تاکنون عملکرد قابل توجهی از خود نشان نداده است؟
سازمان جهاد کشاورزی در حوزه‌ی پرواربندی بره، گوساله و گاوداری‌های استان نیز تاکنون خودی نشان نداده است. چرا تاکنون از ظرفیت‌های موجود استفاده نشده است؟ آیا فکر حاکم بر این سازمان و الگوی مدیریتیِ آن جهادی نیست؟ اگر جهادی نیست، چرا تاکنون چاره‌ای برای القای رویکرد جهادی به مدیریت این سازمان اندیشیده نشده است؟ مگر نباید همه‌ی سازمان‌ها همسو با رویکرد کلی دولت حاکم باشند؟
