تاریخ انتشار
يکشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۳
کد مطلب : ۴۴۵۱۵۹
واکنشها به حمله نظامی روسیه به اوکراین وجهه جهانی به خود گرفته است
روسها نگذاشتند برجام قبل از حمله به اوكراين امضا شود
۰
کبنا ؛واکنشها به حمله نظامی روسیه به اوکراین وجهه جهانی به خود گرفته و بسیاری از آزادگان و صلحطلبان جهان با حضور در خیابانها این حمله را محکوم کردهاند. در ایران نیز افکار عمومی با اعلام انزجار نسبت به جنگطلبی روسها و آواره کردن مردم اوکراین با صلحطلبان جهان همراهی کردند. آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمهای گستردهای را علیه روسیه اعمال کردهاند. در این بین تماس تلفنی سید ابراهیم رئیسی با پوتین بحثبرانگیز بوده و تکرار مواضع روسیه توسط رئیسی با واکنش عمومی در جامعه مواجه شده است. این در حالی است که به دلیل نقش روسیه در مذاکرات وین معادلات برجام و پیامدهای بینالمللی اقدام روسیه موردتوجه کارشناسان و تحلیل گران سیاسی قرار گرفته است.
دکتر حشمتالله فلاحت پیشه تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با آرمان ملی این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
حمله روسیه به اوکراین با واکنشهای گسترده در سطح جهان مواجه شده است. مهمترین دلایل و پیامدهای این حمله را چه میدانید؟
روسیه به بهانه اینکـــه اوکراین قصــد داشت به ناتو بپـیوندد به این کشور حملــه نظامــی کـــرد. این در حالی است کــه در سال1994 اولین کشور اروپایی که به عضویت طرح مشترک صلح ناتو درآمد روسیه بود. این کشور حتی کشورهای مرکز و شرق اروپا و کشورهای همپیمان کمونیست را نیز به عضویت در این طرح دعوت کرد. در شرایط کنونی واقعیت غیرقابلانکاری که در این حمله نظامی نقش داشته جاهطلبیهای سیاســـی پوتین است. پوتین از همه ابزارهای ماندن در قــدرت استفاده کرده است. پوتین در ابتدا تلاش کرد با اجرای مدل سیاسی «پوتیــــن- مدودف» رأس قـــدرت در روسیه را حفظ کند. پس از آن نیز با تغییر قانون اساسی روسیه زمینه را برای حضور در قدرت فراهم کرد. پوتین زمانی بهعنوان عامل نجات سیاسی روسیه عمل کرد و پس از آن در حوزه امنیتی و اقتصادی نیز ورود کرد. پس از اینکه محدودیت زمانی برای قدرت برای وی در روسیه برداشته شده بود واکنشهایی در داخل روسیه نسبت به این موضوع وجود داشت که حکومت در روسیه در آینده به یک حکومت اقتدارگرا و سرکوبگر تبدیل شود. تنها چیزی که در چنین شرایطی میتوانست دستاویز جاهطلبیهای سیاسی پوتین قرار بگیرد ناسیونالیسم روسی بود. پوتین تحت عنوان احیای اقتدار روسیه و مقابله با ناتو تلاش کرد ناسیونالیسم روسی در پشتسرخود قرار بدهد و با خود همراه کرد و بهواسطه این کار یک موج رسانهای به راه انداخت. حمله به اوکراین نیز در این راستا قابل پیشبینی بود. امروز دنیا شاهدبازی جاهطلبی پوتین است. در چنین شرایطی برخی از مسئولان ایران نیز فریب این بازی را خوردهاند و حتی این جمله را بهکار بردهاند که دغدغههای پوتین را درک میکنند. این اظهارات در حالی مطرح میشود که کمتر رهبران سیاسی در جهان روی موضوع چالش گسترش نفوذ ناتو تأکید کردند. هرچند گسترش ناتو به سمت شرق تهدیدی علیه همه به شمار میرود و حتی تهدیدی برای ایران است. با این وجود آنچه ما امروز از رفتار پوتین مشاهده میکنیم جاهطلبیهای دیکتاتورهای خونآشامی مانند پوتین است که به نظر تمامی نخواهد داشت.
آمریکا و کشورهای اروپایــی قبل از حمله روسیه به اوکراین عنوان کردند در صورت حمله نظامی به این کشور به این موضوع واکنش نشان خواهند داد. این در حالی است که پس از این روسیه به اوکراین حمله کرد هیچ کشوری واکنش نظامی به این اتفاق نشان نداد. تحلیل شما از رفتار آمریکا و کشورهای اروپایـی در مقابل حمله روسیه به اوکراین چیست؟
اوکراین کشوری بود که فریببازی سیاسی آمریکا و روسیه را خورد. اوکراین کشوری است که سومین زرادخانه اتمی جهان را در اختیار داشت و در سال1994 از بالاترین امکان برای پیوستن به ناتو برخوردار بــود اما از این امکان استفاده نکرد. با این وجود در شرایطی که با تهدیدات امنیتی مواجه شد این امکان را دوباره مطرح کرد اما قابلیتهـــای لازم برای پیوستن به ناتــو را در اختیار نداشت. کشورهــای غربی نیز مانــند همیشه در راستای منافــــع خود عمل کردند. کشورهــــای غربـی حتی تحریمهای نفت و گاز روسیه را نیز اعمــال نکردند. تحریمهایی که میتوانست برای روسیه کمرشکن باشد. دلیل این اقدام نیز این است که کشورهای اروپایی نسبت به نفت و گاز روسیه وابستگی دارند. غرب حتی آماده شده بود که در صورت حمله نظامی روسیه به اوکراین وارد یک تبانی روسی- آمــریکایـــی در آینده شود. با این وجود واقعیتی که در شرایط کنونی وجود دارد این است که پوتین جهان را ناآرام کرده و هیتلر قرن بیست و یکم است و آنارشیسم را در جهان امروز احیا کرده است. مهمتر از همه اینکه وی پیشقراول نسل جدید دیکتاتورهای اقتدارگرا و سرکوبگر خواهد بود که سوار بر امواج ناسیونالیستی و مسابقه تسلیحاتی و جنگ سردی جدید جهان را ناآرام کرده است.
چرا پــوتیــن را پیشقراول نسل جدید دیکتاتورهای سرکوبگر میدانید؟ آیا رفتـــار وی میتوانـد دیگــــر دیکتاتورهای جهان را به رفتاری مشابه تشویق کند؟
قبل از پوتین این ترامپ بود که ســـوار بر امواجِ اقتدارگرایی جهان را به سمت ناآرامی پیش برد. با این وجود پوتین در عرصه عمل بیشترین خدمت را به دیکتاتورهای اقتدارگرا و سرکوبگر کرد. به همین دلیل در آینـــده شاهد موج جدیدی از پـوپـــولیسم و ناسیونالیسم تحــت عنوان تهدیدهای امنیتـی در جهان خواهیم بود. بسیــاری از سیاستمداران اقـــتدارگرا سوار بر این مــوج به قدرت خواهد رسید و تصمیمات امنیت محور جای تصمیمات آرامش محور و توسعهگرا را خواهد گرفت.
کشورهای اروپای و آمریکا، روسیه را به دلیل حملـــه به اوکراین تحریم کردهاند. این در حالــی است که پروژه نورد استریم2 که گـــاز روسیه به اروپا انتقال میدهد نیز تعلیـق شده است. به نظر میرسد بحران اوکراین بهاندازهای عمیق شده که کشورهای اروپایی دیر یا زود بهدنبال کشوری هستند که جایگزین نفت و گاز روسیه به اروپا شود. در این بین نام ایران نیز مطرح میشود. به چه میزان این احتمال وجود دارد که ایران بتواند جایگزین نفت و گاز روسیه در اروپا شود؟
قبلا نیز عنوان کرده بودم که روسها اجازه نخواهند داد برجام قبل از حملــه به اوکراین امضا شود و برجام را به اوکراین خواهند فروخت. همین اتفاق نیــز رخ داد. خوشبینیهایی که اولیانوف مطرح میکرد و نشاندهنده ذوق و تلاش روسها برای توافق بود یک دروغ بزرگ به ایران بود. اظهاراتی که پوتین و لاوروف نیز مبنی بر اینکه روسیه به اوکراین حمله نخواهد کرد در راستای این موضوع بود که اوکراین در دستور کار قرار نگیرد و نگاه جهانیان به نتیجه برجام باشد. معتقدم در این زمینه ایرانیان فریب خوردند. اگر ایران قبل از حمله روسیه به اوکراین برجام را امضا کرده بود در شرایط کنونی ایران کانون عرضه و تقاضا در بازارهای انرژی نوین جهانی بود. اگر این اتفاق رخ میداد بازهای نفت ایران بازیابی میشد و شرایط انتقال گاز ایران در کوتاهمدت با تبدیل گاز به گاز مایع و در بلندمدت با امضای قراردادهای جدید فراهم میشد. معتقدم در شرایط کنونی و با اتفاقاتی که رخ داد این فرصت از ایران گرفته شد. اولیانوف بهعنوان واسطه در مذاکرات وین عمل میکرد و ایران نیز این نقش را باور کرده بود. با این وجود وی در راستای منافع روسیه حرکت میکرد و بیش از اینکه بهدنبال به نتیجه رساندن برجام باشد به دنبال تحقق منافع روسیه بود. متأسفانه برخی در ایران، روسیه را دوست راهبردی ایران معرفی میکنند درحالیکه روسیه این افراد را در حد خاکریز و مهرههای شطرنجی بیش نمیبیند. این افراد اتهامات و توهینهایی را نسبت به کسانی که از نقش روسیه در مذاکرات انتقاد میکردند روا داشتند. در شرایطی که وضعیت اوکراین نظامی است اگر توافق برجام امضا شود وضعیت کشورهای غربی نیز مساعدتر است به شرطی که ایران واسطهها را حذف کند و ایران و آمریکا بر سر یک متن به توافق دست پیدا کنند. اگر این اتفاق رخ بدهد، میتوان امیدوار بود که بخشی از فرصتها احیا شود و ایران بتواند فرصتهای جدیدی برای خود ایجاد کند. با این وجود اگر این اتفاق رخ ندهد روسیه وارد عصر تبانی خواهد شد. در ماجرای کریمه روسها در ابتدا جهان را در مقابل یک عمل انجام شده قراردادند و پس از آن دیپلماسی امتیاز گیری خودشان را در دستور کار قراردادند. اگر به این مرحله برسیم روسها از برجام بهعنوان یک کارت بازی در دیپلماسی استفاده خواهند کرد و دور جدیدی از بازی با باجگیری از منافع ملی ایران آغاز خواهد شد. به همین دلیل بر این باور هستم که در شرایطی که موضوع اوکراین در دستور کار قرار دارد ایران باید سیاست مستقلی در این زمینه در دستــور کار خود قرار بدهد.
آقای سیدابراهیم رئیســی پـس از حمله روسیه به اوکراین بـــا پوتین تمــاس گرفــت و بدون محکوم کـردن این جنگ گسترش ناتو را برای شرق تنشزا خواند. اتفاقی که با پیامــدهای منفی در جامعه مواجــه شده است. آیا ضـرورت داشت رئیسی در چنین شرایطی با پوتین تماس بگیرد؟
بهتــر این بود که آقای رئیسی با دبیر کل سازمان ملل متحــد تماس بگیرد و نه با پوتیــن. در چنین شرایطی ایـــران به موج طرفدار صلح میپیوست. به نظر میرسد تلاش یکجانبهای را برای نزدیکی به روسیه شکل داده است. تجربه همکاری ایران و روسیه در سوریه نشان داد که روسها به همهچیز بهصورت انحصارطلبانه و یکجانبه نگاه میکنند. در ایران متأسفانه عدهای در توهم رابطه راهبردی با روسیه به سر میبرند. این در حالی است که این رابطه راهبردی نیست. کسانی که به آقای رئیسی گفتند در روز آغاز جنگ با پوتین که در آن روز منفورترین رهبر سیاسی جهان بود تماس بگیرد اقدام اشتباه کردند. ما مشاهده کردیم یک مسئول در جمهوری اسلامی که شعار اخلاق و معنویت میدهد با فردی که نامش بهعنوان یکی خونآشامترین رهبران سیاسی تاریخ جهان ثبت خواهد شد تماس میگیرد و مواضعی اتخاذ میکند که سؤالبرانگیز است. پوتین کسی است که جهان را ناآرام کرده است. تلفات و خسارتهایی که امروز اوکراین میبیند نسبت به، بهم زدن آرامش جهانی که مسبب اصلی آن پوتین است حداقلی خواهد بود و آینده این دیدگاه من را اثبات خواهد کرد. اینکه رئیسی با پوتین تماس گرفته و مواضع وی را تکرار کرده نشاندهنده ضعف دیپلماسی عمومی در ایران در آینده خواهد بود. ایران میتوانست در این ماجرا مانند بسیاری از کشورهای جهان مواضع مترقی اتخاذ کند و بر صلح جهانی تأکید کند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد مواضع صداوسیما نسبت به این ماجراست. به نظر میرسد سیاستهای ابلاغی به صداوسیما به سمتی است که بیشتر از روسیه حمایت میکند. مردم ایران مردم آزادهای هستند و از اقدام نفرتانگیز روسیه در اوکراین حمایت نمیکنند، بلکه مخالف جنگطلبی روسیه هستند. به همین دلیل صداوسیما با مواضعی که در این زمینه اتخاذ میکند به جایگاه خود آسیب میرساند.
دکتر حشمتالله فلاحت پیشه تحلیلگر روابط بینالملل در گفتوگو با آرمان ملی این موضوع را مورد تحلیل و بررسی قرار داده است.
حمله روسیه به اوکراین با واکنشهای گسترده در سطح جهان مواجه شده است. مهمترین دلایل و پیامدهای این حمله را چه میدانید؟
روسیه به بهانه اینکـــه اوکراین قصــد داشت به ناتو بپـیوندد به این کشور حملــه نظامــی کـــرد. این در حالی است کــه در سال1994 اولین کشور اروپایی که به عضویت طرح مشترک صلح ناتو درآمد روسیه بود. این کشور حتی کشورهای مرکز و شرق اروپا و کشورهای همپیمان کمونیست را نیز به عضویت در این طرح دعوت کرد. در شرایط کنونی واقعیت غیرقابلانکاری که در این حمله نظامی نقش داشته جاهطلبیهای سیاســـی پوتین است. پوتین از همه ابزارهای ماندن در قــدرت استفاده کرده است. پوتین در ابتدا تلاش کرد با اجرای مدل سیاسی «پوتیــــن- مدودف» رأس قـــدرت در روسیه را حفظ کند. پس از آن نیز با تغییر قانون اساسی روسیه زمینه را برای حضور در قدرت فراهم کرد. پوتین زمانی بهعنوان عامل نجات سیاسی روسیه عمل کرد و پس از آن در حوزه امنیتی و اقتصادی نیز ورود کرد. پس از اینکه محدودیت زمانی برای قدرت برای وی در روسیه برداشته شده بود واکنشهایی در داخل روسیه نسبت به این موضوع وجود داشت که حکومت در روسیه در آینده به یک حکومت اقتدارگرا و سرکوبگر تبدیل شود. تنها چیزی که در چنین شرایطی میتوانست دستاویز جاهطلبیهای سیاسی پوتین قرار بگیرد ناسیونالیسم روسی بود. پوتین تحت عنوان احیای اقتدار روسیه و مقابله با ناتو تلاش کرد ناسیونالیسم روسی در پشتسرخود قرار بدهد و با خود همراه کرد و بهواسطه این کار یک موج رسانهای به راه انداخت. حمله به اوکراین نیز در این راستا قابل پیشبینی بود. امروز دنیا شاهدبازی جاهطلبی پوتین است. در چنین شرایطی برخی از مسئولان ایران نیز فریب این بازی را خوردهاند و حتی این جمله را بهکار بردهاند که دغدغههای پوتین را درک میکنند. این اظهارات در حالی مطرح میشود که کمتر رهبران سیاسی در جهان روی موضوع چالش گسترش نفوذ ناتو تأکید کردند. هرچند گسترش ناتو به سمت شرق تهدیدی علیه همه به شمار میرود و حتی تهدیدی برای ایران است. با این وجود آنچه ما امروز از رفتار پوتین مشاهده میکنیم جاهطلبیهای دیکتاتورهای خونآشامی مانند پوتین است که به نظر تمامی نخواهد داشت.
آمریکا و کشورهای اروپایــی قبل از حمله روسیه به اوکراین عنوان کردند در صورت حمله نظامی به این کشور به این موضوع واکنش نشان خواهند داد. این در حالی است که پس از این روسیه به اوکراین حمله کرد هیچ کشوری واکنش نظامی به این اتفاق نشان نداد. تحلیل شما از رفتار آمریکا و کشورهای اروپایـی در مقابل حمله روسیه به اوکراین چیست؟
اوکراین کشوری بود که فریببازی سیاسی آمریکا و روسیه را خورد. اوکراین کشوری است که سومین زرادخانه اتمی جهان را در اختیار داشت و در سال1994 از بالاترین امکان برای پیوستن به ناتو برخوردار بــود اما از این امکان استفاده نکرد. با این وجود در شرایطی که با تهدیدات امنیتی مواجه شد این امکان را دوباره مطرح کرد اما قابلیتهـــای لازم برای پیوستن به ناتــو را در اختیار نداشت. کشورهــای غربی نیز مانــند همیشه در راستای منافــــع خود عمل کردند. کشورهــــای غربـی حتی تحریمهای نفت و گاز روسیه را نیز اعمــال نکردند. تحریمهایی که میتوانست برای روسیه کمرشکن باشد. دلیل این اقدام نیز این است که کشورهای اروپایی نسبت به نفت و گاز روسیه وابستگی دارند. غرب حتی آماده شده بود که در صورت حمله نظامی روسیه به اوکراین وارد یک تبانی روسی- آمــریکایـــی در آینده شود. با این وجود واقعیتی که در شرایط کنونی وجود دارد این است که پوتین جهان را ناآرام کرده و هیتلر قرن بیست و یکم است و آنارشیسم را در جهان امروز احیا کرده است. مهمتر از همه اینکه وی پیشقراول نسل جدید دیکتاتورهای اقتدارگرا و سرکوبگر خواهد بود که سوار بر امواج ناسیونالیستی و مسابقه تسلیحاتی و جنگ سردی جدید جهان را ناآرام کرده است.
چرا پــوتیــن را پیشقراول نسل جدید دیکتاتورهای سرکوبگر میدانید؟ آیا رفتـــار وی میتوانـد دیگــــر دیکتاتورهای جهان را به رفتاری مشابه تشویق کند؟
قبل از پوتین این ترامپ بود که ســـوار بر امواجِ اقتدارگرایی جهان را به سمت ناآرامی پیش برد. با این وجود پوتین در عرصه عمل بیشترین خدمت را به دیکتاتورهای اقتدارگرا و سرکوبگر کرد. به همین دلیل در آینـــده شاهد موج جدیدی از پـوپـــولیسم و ناسیونالیسم تحــت عنوان تهدیدهای امنیتـی در جهان خواهیم بود. بسیــاری از سیاستمداران اقـــتدارگرا سوار بر این مــوج به قدرت خواهد رسید و تصمیمات امنیت محور جای تصمیمات آرامش محور و توسعهگرا را خواهد گرفت.
کشورهای اروپای و آمریکا، روسیه را به دلیل حملـــه به اوکراین تحریم کردهاند. این در حالــی است که پروژه نورد استریم2 که گـــاز روسیه به اروپا انتقال میدهد نیز تعلیـق شده است. به نظر میرسد بحران اوکراین بهاندازهای عمیق شده که کشورهای اروپایی دیر یا زود بهدنبال کشوری هستند که جایگزین نفت و گاز روسیه به اروپا شود. در این بین نام ایران نیز مطرح میشود. به چه میزان این احتمال وجود دارد که ایران بتواند جایگزین نفت و گاز روسیه در اروپا شود؟
قبلا نیز عنوان کرده بودم که روسها اجازه نخواهند داد برجام قبل از حملــه به اوکراین امضا شود و برجام را به اوکراین خواهند فروخت. همین اتفاق نیــز رخ داد. خوشبینیهایی که اولیانوف مطرح میکرد و نشاندهنده ذوق و تلاش روسها برای توافق بود یک دروغ بزرگ به ایران بود. اظهاراتی که پوتین و لاوروف نیز مبنی بر اینکه روسیه به اوکراین حمله نخواهد کرد در راستای این موضوع بود که اوکراین در دستور کار قرار نگیرد و نگاه جهانیان به نتیجه برجام باشد. معتقدم در این زمینه ایرانیان فریب خوردند. اگر ایران قبل از حمله روسیه به اوکراین برجام را امضا کرده بود در شرایط کنونی ایران کانون عرضه و تقاضا در بازارهای انرژی نوین جهانی بود. اگر این اتفاق رخ میداد بازهای نفت ایران بازیابی میشد و شرایط انتقال گاز ایران در کوتاهمدت با تبدیل گاز به گاز مایع و در بلندمدت با امضای قراردادهای جدید فراهم میشد. معتقدم در شرایط کنونی و با اتفاقاتی که رخ داد این فرصت از ایران گرفته شد. اولیانوف بهعنوان واسطه در مذاکرات وین عمل میکرد و ایران نیز این نقش را باور کرده بود. با این وجود وی در راستای منافع روسیه حرکت میکرد و بیش از اینکه بهدنبال به نتیجه رساندن برجام باشد به دنبال تحقق منافع روسیه بود. متأسفانه برخی در ایران، روسیه را دوست راهبردی ایران معرفی میکنند درحالیکه روسیه این افراد را در حد خاکریز و مهرههای شطرنجی بیش نمیبیند. این افراد اتهامات و توهینهایی را نسبت به کسانی که از نقش روسیه در مذاکرات انتقاد میکردند روا داشتند. در شرایطی که وضعیت اوکراین نظامی است اگر توافق برجام امضا شود وضعیت کشورهای غربی نیز مساعدتر است به شرطی که ایران واسطهها را حذف کند و ایران و آمریکا بر سر یک متن به توافق دست پیدا کنند. اگر این اتفاق رخ بدهد، میتوان امیدوار بود که بخشی از فرصتها احیا شود و ایران بتواند فرصتهای جدیدی برای خود ایجاد کند. با این وجود اگر این اتفاق رخ ندهد روسیه وارد عصر تبانی خواهد شد. در ماجرای کریمه روسها در ابتدا جهان را در مقابل یک عمل انجام شده قراردادند و پس از آن دیپلماسی امتیاز گیری خودشان را در دستور کار قراردادند. اگر به این مرحله برسیم روسها از برجام بهعنوان یک کارت بازی در دیپلماسی استفاده خواهند کرد و دور جدیدی از بازی با باجگیری از منافع ملی ایران آغاز خواهد شد. به همین دلیل بر این باور هستم که در شرایطی که موضوع اوکراین در دستور کار قرار دارد ایران باید سیاست مستقلی در این زمینه در دستــور کار خود قرار بدهد.
آقای سیدابراهیم رئیســی پـس از حمله روسیه به اوکراین بـــا پوتین تمــاس گرفــت و بدون محکوم کـردن این جنگ گسترش ناتو را برای شرق تنشزا خواند. اتفاقی که با پیامــدهای منفی در جامعه مواجــه شده است. آیا ضـرورت داشت رئیسی در چنین شرایطی با پوتین تماس بگیرد؟
بهتــر این بود که آقای رئیسی با دبیر کل سازمان ملل متحــد تماس بگیرد و نه با پوتیــن. در چنین شرایطی ایـــران به موج طرفدار صلح میپیوست. به نظر میرسد تلاش یکجانبهای را برای نزدیکی به روسیه شکل داده است. تجربه همکاری ایران و روسیه در سوریه نشان داد که روسها به همهچیز بهصورت انحصارطلبانه و یکجانبه نگاه میکنند. در ایران متأسفانه عدهای در توهم رابطه راهبردی با روسیه به سر میبرند. این در حالی است که این رابطه راهبردی نیست. کسانی که به آقای رئیسی گفتند در روز آغاز جنگ با پوتین که در آن روز منفورترین رهبر سیاسی جهان بود تماس بگیرد اقدام اشتباه کردند. ما مشاهده کردیم یک مسئول در جمهوری اسلامی که شعار اخلاق و معنویت میدهد با فردی که نامش بهعنوان یکی خونآشامترین رهبران سیاسی تاریخ جهان ثبت خواهد شد تماس میگیرد و مواضعی اتخاذ میکند که سؤالبرانگیز است. پوتین کسی است که جهان را ناآرام کرده است. تلفات و خسارتهایی که امروز اوکراین میبیند نسبت به، بهم زدن آرامش جهانی که مسبب اصلی آن پوتین است حداقلی خواهد بود و آینده این دیدگاه من را اثبات خواهد کرد. اینکه رئیسی با پوتین تماس گرفته و مواضع وی را تکرار کرده نشاندهنده ضعف دیپلماسی عمومی در ایران در آینده خواهد بود. ایران میتوانست در این ماجرا مانند بسیاری از کشورهای جهان مواضع مترقی اتخاذ کند و بر صلح جهانی تأکید کند. نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد مواضع صداوسیما نسبت به این ماجراست. به نظر میرسد سیاستهای ابلاغی به صداوسیما به سمتی است که بیشتر از روسیه حمایت میکند. مردم ایران مردم آزادهای هستند و از اقدام نفرتانگیز روسیه در اوکراین حمایت نمیکنند، بلکه مخالف جنگطلبی روسیه هستند. به همین دلیل صداوسیما با مواضعی که در این زمینه اتخاذ میکند به جایگاه خود آسیب میرساند.