تاریخ انتشار
سه شنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۲۶
کد مطلب : ۴۴۹۱۰۷
نشریه اشپیگل گزارش میدهد:
زیر پوستِ حاکمیت طالبان؛ کابل در دست «حقانی» است!
۰
کبنا ؛«طالبان در برخورد با مساله حقوق زنان سخت گیریهای فراوانی دارند و در این حال با راه اندازی پلیس دینی و گشت زنیهای گسترده در کابل، همه چیز را در کنترل خود دارند. اکنون آنها از جامه جهانی درخواست میکنند تا به این کشور در بحبوحه اوج گیری بحران قحطی و گرسنگی در افغانستان کمک کند. آیا جهان بایستی با این درخواست طالبان موافقت کند؟»
به گزارش کبنا، «نشریه اشپیگل» در گزارشی میدانی از شهر کابل پایتخت افغانستان، به وضعیت مردم این شهر و زندگی آنها زیر سایه حکومت طالبان و به طور خاص "شبکه حقانی" پرداخته است. این نشریه ضمن ارائه دیدههای خود از شرایط کنونیِ شهر کابل، به طور خاص وضعیت افغانستان را "بحرانی" قلمداد میکند و معتقد است که اکنون کشورهای غربی با یک دو راهی اساسی در رابطه با معادله افغانستان رو به رو شده اند: آیا آنها باید با طالبان جهت رفع بحران انسانی این کشور همکاری کنند یا خیر، از همکاری با افراط گرایان طالبان و متعاقبا کمک به مردم این کشور، خودداری نمایند؟
نشریه اشپیگل در این رابطه مینویسد: «ساعت حدودا ۹ صبح است. زمانی که "نجیب الله خاکسار" اولین مینیبوسِ روز را متوقف میکند. مینی بوس زرد رنگی که اندکی پس از آنکه در میدانی در کابل ترمز میزند، با هجوم مسافران مواجه شده و پُر میگردد. خاکسار از شیشه باز سمت راننده مینی بوس به وی میگوید که باید مطمئن شود که اصول اخلاقی و شرعی از باب حضور زنان در مینی بوس رعایت شده است. از این رو بازرسی عادی و روزانه خود را انجام میدهد.
خاکسار برای پلیس مذهبی طالبان کار میکند. نوع پوشش وی شبیه به پزشکی است که انگار در مکان و سِمتی اشتباه قرار گرفته است. سازمانی که وی برای آنکار میکند عنوانِ "وزارت امر به معروف و نهی از منکر" را یدک میکشد. این وزارتخانه طالبان در فصل پاییز گذشته پس از ۲۰ ساله وقفه از آخرین حضور طالبان در صحنه قدرت سیاسی افغانستان، بار دیگر برقرار شده است. صبح امروز، خاکسار در یک منطقه در غرب کابل پایتخت افغانستان در راستای اجرای یک حکم جدید که به تازگی از سوی طالبان اعلام شده، همراه با سه همکار خود به فعالیت میپردازد.
حکم جدید این است که زنان در امارات اسلامی طالبان باید صورت خود را به طور کامل بپوشانند و در عین حال، از لباسی یکسره که کل بدن آنها را میپوشاند، استفاده کنند. طالبان حتی به تعداد معدودی از مجریان و گویندگان زن که همچنان در سیستم رادیو و تلویزیون افغانستان مشغول هستند، دستور داده اند تا چهره خود را بپوشانند. در این راستا، تنها باید چشمان آنها دیده شود. شغل نجیب الله خاکسار در شرایط فعلی، حراست از چهارچوبهای عقیدتی پایتخت افغانستان تلقی میشود. البته که هزاران نفر دیگر نیز همچون خاکسار از سوی طالبان جهت اجرای قواعد سخت گیرانه مد نظر طالبان به استخدام درآمده اند.
راننده مینیبوس میگوید: "در مینی بوس من تمامی خانمها دقیقا همان حجابی را که مد نظر طالبان است، رعایت میکنند". راننده، مردی لاغر اندام با یک ژاکت پشمی کهنه است. وی کمی حالت مضطرب و ناآرام دارد. مسافران وی نیز همچنان ساکت و آرام هستند. یک زن با لباس سیاه که شنل بلندی نیز دارد به سرعت بُرقع خود را پایین میاندازد و عملا کل چهره خود را میپوشاند. خاکسار به مسافران مرد دستور میدهد بایستند تا این اطمینان خاطر ایجاد شود که زنان، صندلی کافی برای نشستن دارند. وی سپس رو به مسافران میگوید: "به نام خدا، فاصله خود را از یکدیگر حفظ کنید! " وی سپس به مینی بوس اجازه میدهد تا به راه خود ادامه دهد.
۹ ماه پس از قدرت گیری مجدد طالبان در افغانستان، یک واقعیت دراماتیک دیگر نیز در حال نمایان شدن است: دولت طالبان تقریبا ورشکسته است و بانک مرکزی افغانستان نیز تا حد زیادی ناکارآمد است و نمیتواند کاری انجام دهد. مسالهای که تا حد زیادی نتیجه و برونداد حضور رئیس جدید بانک مرکزی افغانستان در سِمت مذکور است. فردی که یکی از رهبران طالبان میباشد و کمترین دانش و تحصصصی در حوزه کاری خود ندارد.
بحران گرسنگی در بسیاری از بخشهای افغانستان مخصوصا در شمال شرق این کشور یعنی همان جایی که سازمان ملل متحد گزارش میدهد که وضعیت تغذیه حالتی فاجعه بار دارد، بیداد میکند. گزارشهایی نیز وجود دارند که حاکی از این هستند که برخی پدران افغان، پسران خود را به عنوان کارگر و برده و همچنین دختران خردسال خود را به عنوان عروس از خانه بیرون میکنند تا از این طریق بتوانند شکم دیگر اعضای خانواده را سیر کنند. تنها چند کیلومتر دورتر از جایی که خاکسار فعالیت میکند، در بیمارستان "ایندیرا گاندی" کابل، کودکانی که از گرسنگی حاد رنج میبرند، تحت درمان قرار دارند. در این میان طالبان نیز تاکنون راه حل موثری را جهت اصلاح و رفع این وضعیت پیشنهاد نداده است.
هزاران نفر از مردم افغانستان نیز روزانه خطرات زیادی را به جان میخرند تا از این کشور فرار کنند. آنها در این مسیر از سیستم حمل و نقل ضعیف افغانستان در قالب اتوبوس و مینی بوس استفاده میکنند تا به مرزهای جنوب غرب افغانستان یا مثلا ایران برسند و از آنجا از کشورشان خارج شوند. این افراد امیدوارند که روزی در اروپا، آلمان و یا دیگر مناطق جهان مستقر شوند.
غرب در سالهای اخیر ادعاهای فراوانی جهت ایجاد زیرساختهای لازم در افغانستان داشته است با این همه، انگار هیچ چیزی در افغانستان ایجاد نشده است. در این رابطه، پرسش اساسی و محوری که بیش از هر زمان دیگری مطرح میشود، این است که آیا جامعه بین المللی باید به نادیده گرفتن مردم افغانستان ادامه دهد یا باید با حکام جدید افغانستان که مطلوب آن نیستند، جهت حفظ جان مردم افغانستان همکاری کند؟ آیا اساسا طالبان در شرایط فعلی قابل اعتماد است و در حقیقت چه کسی در افغانستانِ کنونی قدرت را در اختیار دارد؟
با این همه، مدت زیادی است که دیگر در مورد این شعارها در افغانستان صحبتی نمیشود. سطوح رهبری طالبان همگی در طیف این گروه (طالبان) قرار دارند و توسط این گروه تعیین میشوند. در این رابطه یک مقام ارشد سابق افغان گزارش میدهد که از سوی حکام جدید افغانستان همچون یک خدمتکار ساده با وی رفتار میشود و به او این توهین میشود که "برده کفار و بیگانگان" بوده است. وزارت زنان افغانستان دیگر وجود ندارد. در عوض، وزارت امر به معروف و نهی از منکر در کنار پلیس مذهبی افغانستان، جایگزین این تشکیلات و نهاد شده است.
در شرایط کنونی گروه طالبان به دو بخش عمده تقسیم میشود: گروه اول به قندهاریها مشهور هستند و حامیان ملا برادر هستند و از آنها با عنوان سنتیهای محافظه کار یاد میشود. در این چهارچوب، یک گروه فرعی نیز توسط حامیان "ملایعقوب" پسر ملا عمر بنیانگذار و اولین رهبر طالبان ایجاد شده است. گروه دوم "شبکه حقانی" است. این طیف و گروه در اوایل دهه ۱۹۷۰ ایجاد شد و تا حد زیادی به دستگاههای اطلاعاتی پاکستان نزدیک هستند. مسالهای که موجب شده شبکه حقانی در افغانستان به چشم ستون پنجم پاکستان دیده و ارزیابی شود.
در این چهارچوب، "انس حقانی" یکی از رهبران شبکه حقانی در زیرزمین یک میهمان خانه قدیمی در یکی از مناطق کابل پایتخت افغانستان حاضر به گفتگو با نشریه اشپیگل شده است. وی میگوید "ما هنوز یک دولت عالی و آرمانی را تشکیل نداده ایم. همه چیز در مراحل اولیه خود قرار دارد". وی سپس لبخندی میزند و میگوید که "با این حال، حداقل کابل اکنون آزاد شده و در این شهر شاهد آرامش و صلح هستیم".
حقانی ۲۸ سال سن دارد. او سابقه تحصیلات دینی دارد و اکنون به عنوان یک دیپلمات شبکه حقانی در نظر گرفته میشود. وی در جریان گفتگوها با دولت آمریکا در جریان مذاکرات دوحه قطر، عضو تیم مذاکراتی طالبان بود. وی عاشق فوتبال است و میگوید که از طرفداران تیم بایرن مونیخ است. او به طور خاص اشاره میکند که از طرفداران جدی بازیکن سابق این تیم یعنی "باستین شوان اشتایگر" است.
البته که مساله فقط این نیست. برخی خودروهای جنگی آمریکایی و سلاحهای انفرادی که در دست جنگجویان طالبان دیده میشود نیز به نوعی غنیمتهایی هستند که نیروهای طالبان در جریان خروج پُرعجله آمریکا و ناتو از آنها به غنیمت گرفته اند.
نیروهای مسلح شبکه حقانی گشتهای گستردهای را در اقصی نقاط شهر کابل انجام میدهند و به راحتی میتوان آنها را از دور تشخیص داد. یافتههای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به خوبی نقش شبکه حقانی در پیروزی طالبان در افغانستان و به کنترل گرفتن مجدد این کشور را توضیح میدهند: ۱۰ سال قبل، آمریکا شبکه حقانی را در زمره سازمانهای تروریستی قرار دارد و در عین حال آن را به داشتن پیوندهای مخفیانه با شبکه القاعده متهم ساخت.
جالب اینکه "اف بی آی" حتی ۱۰ میلیون دلار جهت کسب اطلاعاتی که به بازداشتِ شخص "سراج الدین حقانی"، وزیر داخله کنونی طالبان ختم شود، جایزه تعیین کرده است. شبکه حقانی متهم به انجام اقدامات تروریستی و کشتن افراد زیادی است که یکی از مهمترین آن ها، حمله به سفارت آلمان در کابل در ماه مِی سال ۲۰۱۷ است. حملهای که در قالب آن بیش از ۱۰۰ نفر جان خود را از دست دادند و صدها تن دیگر نیز زخمی شدند.
وقتی از انس حقانی میپرسیم که آیا این حس را دارد که دست وی نیز به خون افراد بی گناه آلوده شده یا خیر پاسخ میدهد: "شما مثل بازجوها از من سوال میپرسید. جنگ توسط آمریکا و شرکایش به طالبان تحمیل شد. هر دو طرف منازعه به یکدیگر حمله کرده اند". انس حقانی خود را یک دانشجوی دینی میداند و میگوید که "من جنگجو نیستم".
انس حقانی سال ۲۰۱۴ در جریان یک توقف محدود در دوحه قطر، بازداشت شد و به دولت وقت افغانستان تحویل داده شد. دستگاه قضایی وقتِ افغانستان وی را به اتهام ارتکاب در چندین جنایت تروریستی، به مرگ محکوم کرد. البته که انس حقانی این اتهامات را رد کرد و با استفاده از برخی رایزنیها و روابط، از مرگ و اعدام گریخت.
وی در رستورانی در کابل با ما نشسته و توضیح میدهد که چگونه تمامی پول و زمان خود را جهت ایجاد یک زندگی مستقل برای خود و دیگران زنان افغان هزینه کرده است. وی میگوید در زمان دولت سابق افغانستان، امکانات مناسبی را در مقایسه با شرایط کنونی جهت پیشبرد دستورکارهایش در اختیار داشت. وی در ادامه میگوید: "با آمدن طالبان آنها همه چیز را از من گرفتند". حقوق ماهیانه وی نیز قطع شده است. وی به قدری ناراحت و ناامید بود که میگوید اگر خانواده اش نبودند، قطعا خود را به آتش میکشید.
در این میان آلمان وعده ۲۰۰ میلیون یورو کمک به افغانستان را داده و در تاریخ ۳۱ مِی نیز مبلغی در حدود ۳۲ میلیون دلار (توسط آلمان) به صورت نقدی و در راستای کمکهای انسان دوستانه به کابل رسید. البته که در این میان به دلیل تسلط حقانیها به مناطقی نظیر شهر کابل، و با توجه به مخالفتهای جدی آنها با آموزش دختران و به طورکلی حقوق زنان، چالشهای زیادی جهت هزینه کردن کمکهای مذکور در امور توسعهای وجود دارد.
به گزارش کبنا، «نشریه اشپیگل» در گزارشی میدانی از شهر کابل پایتخت افغانستان، به وضعیت مردم این شهر و زندگی آنها زیر سایه حکومت طالبان و به طور خاص "شبکه حقانی" پرداخته است. این نشریه ضمن ارائه دیدههای خود از شرایط کنونیِ شهر کابل، به طور خاص وضعیت افغانستان را "بحرانی" قلمداد میکند و معتقد است که اکنون کشورهای غربی با یک دو راهی اساسی در رابطه با معادله افغانستان رو به رو شده اند: آیا آنها باید با طالبان جهت رفع بحران انسانی این کشور همکاری کنند یا خیر، از همکاری با افراط گرایان طالبان و متعاقبا کمک به مردم این کشور، خودداری نمایند؟
نشریه اشپیگل در این رابطه مینویسد: «ساعت حدودا ۹ صبح است. زمانی که "نجیب الله خاکسار" اولین مینیبوسِ روز را متوقف میکند. مینی بوس زرد رنگی که اندکی پس از آنکه در میدانی در کابل ترمز میزند، با هجوم مسافران مواجه شده و پُر میگردد. خاکسار از شیشه باز سمت راننده مینی بوس به وی میگوید که باید مطمئن شود که اصول اخلاقی و شرعی از باب حضور زنان در مینی بوس رعایت شده است. از این رو بازرسی عادی و روزانه خود را انجام میدهد.
خاکسار برای پلیس مذهبی طالبان کار میکند. نوع پوشش وی شبیه به پزشکی است که انگار در مکان و سِمتی اشتباه قرار گرفته است. سازمانی که وی برای آنکار میکند عنوانِ "وزارت امر به معروف و نهی از منکر" را یدک میکشد. این وزارتخانه طالبان در فصل پاییز گذشته پس از ۲۰ ساله وقفه از آخرین حضور طالبان در صحنه قدرت سیاسی افغانستان، بار دیگر برقرار شده است. صبح امروز، خاکسار در یک منطقه در غرب کابل پایتخت افغانستان در راستای اجرای یک حکم جدید که به تازگی از سوی طالبان اعلام شده، همراه با سه همکار خود به فعالیت میپردازد.
حکم جدید این است که زنان در امارات اسلامی طالبان باید صورت خود را به طور کامل بپوشانند و در عین حال، از لباسی یکسره که کل بدن آنها را میپوشاند، استفاده کنند. طالبان حتی به تعداد معدودی از مجریان و گویندگان زن که همچنان در سیستم رادیو و تلویزیون افغانستان مشغول هستند، دستور داده اند تا چهره خود را بپوشانند. در این راستا، تنها باید چشمان آنها دیده شود. شغل نجیب الله خاکسار در شرایط فعلی، حراست از چهارچوبهای عقیدتی پایتخت افغانستان تلقی میشود. البته که هزاران نفر دیگر نیز همچون خاکسار از سوی طالبان جهت اجرای قواعد سخت گیرانه مد نظر طالبان به استخدام درآمده اند.
راننده مینیبوس میگوید: "در مینی بوس من تمامی خانمها دقیقا همان حجابی را که مد نظر طالبان است، رعایت میکنند". راننده، مردی لاغر اندام با یک ژاکت پشمی کهنه است. وی کمی حالت مضطرب و ناآرام دارد. مسافران وی نیز همچنان ساکت و آرام هستند. یک زن با لباس سیاه که شنل بلندی نیز دارد به سرعت بُرقع خود را پایین میاندازد و عملا کل چهره خود را میپوشاند. خاکسار به مسافران مرد دستور میدهد بایستند تا این اطمینان خاطر ایجاد شود که زنان، صندلی کافی برای نشستن دارند. وی سپس رو به مسافران میگوید: "به نام خدا، فاصله خود را از یکدیگر حفظ کنید! " وی سپس به مینی بوس اجازه میدهد تا به راه خود ادامه دهد.
"نجیب الله خاکسار" مامور وزارت امر به معروف و نهی از منکر افغانستان در جریان یکی از گشت هایش در شهر کابل پایتخت افغانستان
خاکسار عملا نماینده رسمی دولت طالبان در منطقهای است که در آن به فعالیت میپردازد. این نمایندگان رژیم طالبان تا حد زیادی سخت گیر و البته بعضا با اندکی چشم پوشی و انعطاف پذیری با مردم افغانستان رفتار میکنند. این مساله دقیقا نشان میدهد که رهبران جدید افغانستان از چه چشم اندازی به افغانستان مینگرند و در زندگی روزانه افغانها در بسیاری از محلهها و چهار راههای شهری نظیر کابل دخالت میکنند.۹ ماه پس از قدرت گیری مجدد طالبان در افغانستان، یک واقعیت دراماتیک دیگر نیز در حال نمایان شدن است: دولت طالبان تقریبا ورشکسته است و بانک مرکزی افغانستان نیز تا حد زیادی ناکارآمد است و نمیتواند کاری انجام دهد. مسالهای که تا حد زیادی نتیجه و برونداد حضور رئیس جدید بانک مرکزی افغانستان در سِمت مذکور است. فردی که یکی از رهبران طالبان میباشد و کمترین دانش و تحصصصی در حوزه کاری خود ندارد.
بحران گرسنگی در بسیاری از بخشهای افغانستان مخصوصا در شمال شرق این کشور یعنی همان جایی که سازمان ملل متحد گزارش میدهد که وضعیت تغذیه حالتی فاجعه بار دارد، بیداد میکند. گزارشهایی نیز وجود دارند که حاکی از این هستند که برخی پدران افغان، پسران خود را به عنوان کارگر و برده و همچنین دختران خردسال خود را به عنوان عروس از خانه بیرون میکنند تا از این طریق بتوانند شکم دیگر اعضای خانواده را سیر کنند. تنها چند کیلومتر دورتر از جایی که خاکسار فعالیت میکند، در بیمارستان "ایندیرا گاندی" کابل، کودکانی که از گرسنگی حاد رنج میبرند، تحت درمان قرار دارند. در این میان طالبان نیز تاکنون راه حل موثری را جهت اصلاح و رفع این وضعیت پیشنهاد نداده است.
هزاران نفر از مردم افغانستان نیز روزانه خطرات زیادی را به جان میخرند تا از این کشور فرار کنند. آنها در این مسیر از سیستم حمل و نقل ضعیف افغانستان در قالب اتوبوس و مینی بوس استفاده میکنند تا به مرزهای جنوب غرب افغانستان یا مثلا ایران برسند و از آنجا از کشورشان خارج شوند. این افراد امیدوارند که روزی در اروپا، آلمان و یا دیگر مناطق جهان مستقر شوند.
غرب در سالهای اخیر ادعاهای فراوانی جهت ایجاد زیرساختهای لازم در افغانستان داشته است با این همه، انگار هیچ چیزی در افغانستان ایجاد نشده است. در این رابطه، پرسش اساسی و محوری که بیش از هر زمان دیگری مطرح میشود، این است که آیا جامعه بین المللی باید به نادیده گرفتن مردم افغانستان ادامه دهد یا باید با حکام جدید افغانستان که مطلوب آن نیستند، جهت حفظ جان مردم افغانستان همکاری کند؟ آیا اساسا طالبان در شرایط فعلی قابل اعتماد است و در حقیقت چه کسی در افغانستانِ کنونی قدرت را در اختیار دارد؟
تصویری از کودک افغان که از سوتغذیه رنج میبرد و در بیمارستانی در کابل بستری شده است. کابل به شدت از بحران کمبود مواد غذایی و گرسنگی فراگیر رنج میبرد
پسر افغان که به شدت از سوتغذیه رنج میبرد در بیمارستان بستری است
گروه طالبان در جریان مذاکرات خود در دوحه با آمریکا، تا حد زیادی سعی داشتند تا چهرهای میانه رو از خود نشان دهند. مذاکره کنندگان غربی این حس را از هیات مذاکره کننده طالبان گرفته بودند که طالبانِ جدید، روشنفکرتر و بازتر از همتایان پیشین خود هستند و سخت گیریهای ایدئولوژیک کمتری را را نیز دارند. در فوریه سال ۲۰۲۰، یک سال و نیم قبل از اینکه طالبان در افغانستان قدرت را به دست گیرند، معاون رهبر طالبان "سراج الدین حقانی" به جهان این وعده را میداد که نظام سیاسیِ جدید و فراگیری در افغانستان از سوی طالبان ایجاد خواهد شد که در قالب آن صدای هر افغان در چهارچوبهای حکومتی شنیده میشود (به واسطه داشتن نماینده در دولت جدید افغانستان) و هیچکدام از شهروندان و گروههای قومیتی افغانستان این حس را نخواهند داشت که از نظر سیاسی و اجتماعی منزوی شده اند.با این همه، مدت زیادی است که دیگر در مورد این شعارها در افغانستان صحبتی نمیشود. سطوح رهبری طالبان همگی در طیف این گروه (طالبان) قرار دارند و توسط این گروه تعیین میشوند. در این رابطه یک مقام ارشد سابق افغان گزارش میدهد که از سوی حکام جدید افغانستان همچون یک خدمتکار ساده با وی رفتار میشود و به او این توهین میشود که "برده کفار و بیگانگان" بوده است. وزارت زنان افغانستان دیگر وجود ندارد. در عوض، وزارت امر به معروف و نهی از منکر در کنار پلیس مذهبی افغانستان، جایگزین این تشکیلات و نهاد شده است.
در شرایط کنونی گروه طالبان به دو بخش عمده تقسیم میشود: گروه اول به قندهاریها مشهور هستند و حامیان ملا برادر هستند و از آنها با عنوان سنتیهای محافظه کار یاد میشود. در این چهارچوب، یک گروه فرعی نیز توسط حامیان "ملایعقوب" پسر ملا عمر بنیانگذار و اولین رهبر طالبان ایجاد شده است. گروه دوم "شبکه حقانی" است. این طیف و گروه در اوایل دهه ۱۹۷۰ ایجاد شد و تا حد زیادی به دستگاههای اطلاعاتی پاکستان نزدیک هستند. مسالهای که موجب شده شبکه حقانی در افغانستان به چشم ستون پنجم پاکستان دیده و ارزیابی شود.
در این چهارچوب، "انس حقانی" یکی از رهبران شبکه حقانی در زیرزمین یک میهمان خانه قدیمی در یکی از مناطق کابل پایتخت افغانستان حاضر به گفتگو با نشریه اشپیگل شده است. وی میگوید "ما هنوز یک دولت عالی و آرمانی را تشکیل نداده ایم. همه چیز در مراحل اولیه خود قرار دارد". وی سپس لبخندی میزند و میگوید که "با این حال، حداقل کابل اکنون آزاد شده و در این شهر شاهد آرامش و صلح هستیم".
حقانی ۲۸ سال سن دارد. او سابقه تحصیلات دینی دارد و اکنون به عنوان یک دیپلمات شبکه حقانی در نظر گرفته میشود. وی در جریان گفتگوها با دولت آمریکا در جریان مذاکرات دوحه قطر، عضو تیم مذاکراتی طالبان بود. وی عاشق فوتبال است و میگوید که از طرفداران تیم بایرن مونیخ است. او به طور خاص اشاره میکند که از طرفداران جدی بازیکن سابق این تیم یعنی "باستین شوان اشتایگر" است.
تصویری از انس حقانی در جریان گفتگو با نشریه اشپیگل
برادر وی "سراج الدین حقانی" مسوول سرویسهای اطلاعاتی و پلیس در ساختار حکومتی جدید افغانستان است. در واقع میتوان این گونه گفت که شهر کابل پایتخت افغانستان اکنون کاملا در دستان حقانیها است. اتاقی که حقانی در آن نشسته مبلهایی دارد که روکشهای طلایی دارند. انس حقانی میگوید: "اینها بقایای حضور آمریکاییها در افغانستان هستند. ما اینها را از آنها گرفته ایم".البته که مساله فقط این نیست. برخی خودروهای جنگی آمریکایی و سلاحهای انفرادی که در دست جنگجویان طالبان دیده میشود نیز به نوعی غنیمتهایی هستند که نیروهای طالبان در جریان خروج پُرعجله آمریکا و ناتو از آنها به غنیمت گرفته اند.
نیروهای مسلح شبکه حقانی گشتهای گستردهای را در اقصی نقاط شهر کابل انجام میدهند و به راحتی میتوان آنها را از دور تشخیص داد. یافتههای سازمانهای اطلاعاتی آمریکا به خوبی نقش شبکه حقانی در پیروزی طالبان در افغانستان و به کنترل گرفتن مجدد این کشور را توضیح میدهند: ۱۰ سال قبل، آمریکا شبکه حقانی را در زمره سازمانهای تروریستی قرار دارد و در عین حال آن را به داشتن پیوندهای مخفیانه با شبکه القاعده متهم ساخت.
جالب اینکه "اف بی آی" حتی ۱۰ میلیون دلار جهت کسب اطلاعاتی که به بازداشتِ شخص "سراج الدین حقانی"، وزیر داخله کنونی طالبان ختم شود، جایزه تعیین کرده است. شبکه حقانی متهم به انجام اقدامات تروریستی و کشتن افراد زیادی است که یکی از مهمترین آن ها، حمله به سفارت آلمان در کابل در ماه مِی سال ۲۰۱۷ است. حملهای که در قالب آن بیش از ۱۰۰ نفر جان خود را از دست دادند و صدها تن دیگر نیز زخمی شدند.
وقتی از انس حقانی میپرسیم که آیا این حس را دارد که دست وی نیز به خون افراد بی گناه آلوده شده یا خیر پاسخ میدهد: "شما مثل بازجوها از من سوال میپرسید. جنگ توسط آمریکا و شرکایش به طالبان تحمیل شد. هر دو طرف منازعه به یکدیگر حمله کرده اند". انس حقانی خود را یک دانشجوی دینی میداند و میگوید که "من جنگجو نیستم".
انس حقانی سال ۲۰۱۴ در جریان یک توقف محدود در دوحه قطر، بازداشت شد و به دولت وقت افغانستان تحویل داده شد. دستگاه قضایی وقتِ افغانستان وی را به اتهام ارتکاب در چندین جنایت تروریستی، به مرگ محکوم کرد. البته که انس حقانی این اتهامات را رد کرد و با استفاده از برخی رایزنیها و روابط، از مرگ و اعدام گریخت.
تصویری از یک تپه مشرف به شهر کابل پایتخت افغانستان
یکی از نکات مهم در مورد شهر کابل این است که این شهر از زمان روی کار آمدن طالبان، به ظاهر روزهای آرامی را سپری میکند. با این حال، آرامش برای همه شهروندان به نحوی برابر برقرار نیست. در این رابطه به طور خاص میتوان به وضعیت کنونی زنی به نام "عزیزه حمیدی" اشاره کرد. این زنِ ۳۲ ساله افغان (که نام اصلی وی در گزارش به دلایل امنیتی ذکر نمیشود)، محقق علوم سیاسی است که در یکی از وزارتخانههای دولت سابق افغانستان مسوول امور مرتبط با برقراری عدالت جنسیتی بوده است.وی در رستورانی در کابل با ما نشسته و توضیح میدهد که چگونه تمامی پول و زمان خود را جهت ایجاد یک زندگی مستقل برای خود و دیگران زنان افغان هزینه کرده است. وی میگوید در زمان دولت سابق افغانستان، امکانات مناسبی را در مقایسه با شرایط کنونی جهت پیشبرد دستورکارهایش در اختیار داشت. وی در ادامه میگوید: "با آمدن طالبان آنها همه چیز را از من گرفتند". حقوق ماهیانه وی نیز قطع شده است. وی به قدری ناراحت و ناامید بود که میگوید اگر خانواده اش نبودند، قطعا خود را به آتش میکشید.
تصویری از یک زن افغان که پسر و دامادش توسط گروه طالبان کشته شده اند. آن دسته از اتباع افغانستان که در دولت قبلی این کشور در ارتش و یا نیروی پلیس خدمت میکردند، یا خود را پنهان کرده اند و یا توسط طالبان بازداشت و شکنجه و حتی به قتل رسانده میشوند.
در این فضا، بار دیگر بسیاری از افغانها امید خود را به غرب بسته اند. آنها معتقدند که کشورهایی نظیر آمریکا و آلمان میتوانند به طالبان فشار آوردند. نباید فراموش کرد که افغانستان بزرگترین دریافت کننده کمکهای داخلی خارجی از سوی دولت آلمان و در قالب کمکهای توسعهای این کشور است. در شرایط کنونی، ۹۵ درصد از مردم افغانستان به مواد غذایی کافی دسترسی ندارند. در اواخر ماه مارس سال جاری میلادی، دبیر کل سازمان ملل متحد، "آنتونیو گوترش" از کشورهای جهان خواست تا مجموعا ۴.۴ میلیارد دلار کمک مالی برای ارائه به افغانستان و تسکین وضعیت بحرانی آن تهیه کنند.در این میان آلمان وعده ۲۰۰ میلیون یورو کمک به افغانستان را داده و در تاریخ ۳۱ مِی نیز مبلغی در حدود ۳۲ میلیون دلار (توسط آلمان) به صورت نقدی و در راستای کمکهای انسان دوستانه به کابل رسید. البته که در این میان به دلیل تسلط حقانیها به مناطقی نظیر شهر کابل، و با توجه به مخالفتهای جدی آنها با آموزش دختران و به طورکلی حقوق زنان، چالشهای زیادی جهت هزینه کردن کمکهای مذکور در امور توسعهای وجود دارد.
حضور گسترده معتادان در جوار رودخانه کابل. بسیاری از قاچاقچیان ماده مخدر در افغانستان ظرف ۲۰ سال گذشته ثروتمند شده اند با این حال، مرداب اعتیاد، بسیاری را نیز در افغانستان نابود کرده است.
ناظران بر این باورند که افغانستان به این زودیها از زیر سلطه طالبان و دیگر گروههای تروریستی و جنگ سالاران افغان، خارج نخواهد شد. حداقل در کابل که حاکمیت طالبان به چالش کشیده نمیشود و تا زمانی که این وضعیت ادامه یابد، حامیان این گروه همچنان روحیه دارند و خود را طرفِ پیروز در معادله جنگ افغانستان ارزیابی میکنند.تصویری از گشت زنی نیروهای طالبان در شهر کابل. این نیروها دقیقا همچون نیروهای امنیتی سابق افغانستان در شهر کابل گشت زنی میکنند.
این مساله به طور خاص به شدت از سوی افرادی نظیر نجیب الله خاکسار که سال هاست از جنگ با اشغالگران در افغانستان سخن میگوید، موضوعی مطلوب قلمداد میشود. حقوق خاکسار که مبلغی در حدودا ۱۰ هزار افغانی و معادل ۱۰۰ یورو است، برای او راضی کننده است. البته که نجیب الله خاکسار تنها یکی از افرادی است که از بازگشت طالبان به قدرت سود برده و میبرند».زندگی فقیرانه آوارگان جنگ افغانستان در شهر کابل. آن ها از ترس جنگ و درگیری های خونین در روستاها و ولایات خود به پایتخت پناه آورده اند.