تاریخ انتشار
دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۳۱
کد مطلب : ۴۵۵۸۵۹
یادداشت؛
جای بازیگر ضدامنیتی البته که سینما نیست / مطلبی درخصوص ترانه علیدوستی
زینب شریعتی
۳
کبنا ؛
جای بازیگر در زندان نیست، اما کسی که با امنیت بازی میکند، باید منتظر رفتار متناسب هم باشد. حتی اگر شهرت خود را مدیون بازیگری باشد.
جای بازیگر در زندان نیست، اما کسی که با امنیت بازی میکند، باید منتظر رفتار متناسب هم باشد. حتی اگر شهرت خود را مدیون بازیگری باشد. کسی که کنشگریاش را روی موج شهرت هنریاش سوار کرده و از تخصص هنریاش برای تأثیرگذاری سوءاستفاده میکند، نمیتواند انتظار داشته باشد همین شهرت هنری برای او مصونیت قضایی بیاورد و با مردم عادی در برخورد قضایی متفاوت باشد. وقتی قرار است نقش امنیتی ایفا کنیم، هزینههای این بازی را هم باید بپردازیم و این شکل بازیگری ممکن است به لوکیشن زندان هم برسد.
شنبه شب بود که خبر بازداشت ترانه علیدوستی آمد. علیدوستی از آشوبهای سه ماه اخیر دفاع میکرد. به نظر میرسد با توجه به توضیحات خبرگزاری قوه قضائیه، او باید برای ادعاهایش در مورد وقایع اخیر کشور مستنداتی ارائه دهد تا از او سلب اتهام شود.
میزان، خبرگزاری قوه قضائیه نوشته که «در پی برخی اظهارنظرهای بدون استناد در مورد وقایع اخیر، همچنین انتشار مطالب تحریک آمیز در جهت حمایت از اغتشاشات خیابانی، از سوی برخی چهرهها و تعدادی از سلبریتیها در هفتههای اخیر، برخی از این افراد جهت پاسخگویی به مقام قضایی به دادستانی تهران احضار و برخی نیز با دستور قضایی بازداشت شدهاند.» در ادامه در مورد ترانه علیدوستی آمده، چون «در مورد برخی ادعاهای مطرح شدهاش مستندی و سندی ارائه نکرد» به دستور مقام قضایی بازداشت شده است.
طی سه ماه اخیر برخی فوتبالیستها، بازیگران و خوانندهها در صفحات مجازی خود یا در گفتگو با رسانههای ضد ایرانی ادعاها و شبهاتی را مطرح کردند که با توجه به مشهور بودن این افراد و تأثیر آنها در افکار عمومی، لازم بود از آنها هم مانند همه فعالان و کنشگران سیاسی، مستندات ادعاهایشان خواسته شود. در دو ماه اول آشوبها قوه قضائیه با نرمی و اغماض با سلبریتیها روبهرو شد و نخواست برخوردی با آنها داشته باشد. چنان که در همه دهههای گذشته با جرائم و تخلفات فوتبالیستها و بازیگران با اغماض برخورد شده و آنان به ندرت برای اقدامات خلاف قانون خود همچون مردم عادی تاوان قانونی دادهاند که ذکر مصادیق آن مجال جداگانهای میطلبد.
گلشیفته فراهانی و مهناز افشار از اولین سینماگرانی بودند که از همکار خود دفاع کرده و در صفحات مجازی خود خواستار آزادی علیدوستی شدند. جمعی دیگر از همکاران علیدوستی هم مقابل اوین تجمع کردند و بدون آنکه دلیل بازداشت او را بدانند یا بپرسند، بدون قید و شرط خواستار آزادی او شدند. به گزارش رسانههای اصلاحطلب و نیز برخی رسانههای فارسی زبان غربی این افراد در این جمع شرکت داشتند: رخشان بنیاعتماد، پیمان معادی، آزاده صمدی، سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی، میترا حجار، غزل شاکری، هنگامه قاضیانی (که خود اخیراً بازداشت شده بود) و... آنچه این جمع را یکی کرده، هویت سینمایی و صنف بازیگری است. در واقع اعتراض به این است که کسی از قبیله ما بازداشت نشود، آن هم البته همقبیلهایهایی که به لحاظ منافع سیاسی هم با ما در یک راستا باشند، وگرنه اگر مثل علیرام نورایی در فیلمی بازی کنند که ما دوست نداریم، او را از صنف خودمان طرد میکنیم! یا حتی توجهی نمیکنند در بیمـــاری و بیمارســتان و تنهایی اســت یا حتی مراسم تشییع او چگونه برگزار میشود!
نکته جالب دیگر در مــورد بازداشت ترانه علیدوستی پیرامون صفحه اینستاگرام اوست که بلافاصله پس از بازداشتش از دسترس خارج شد تا نهادهای امنیتی نتوانند به ارتباطات اینستاگرامی او دست پیدا کنند. رسانهها میگویند این اقدام توسط خود اینستاگرام انجام شده است و اگر این خبر درست باشد، هماهنگی کامل این شرکت امریکایی با آشوبگران ایرانی را نشان میدهد.
ترانه علیدوستی پیش از این با دو حاشیه غیرهنری دیگر هم در افکار عمومی روبهرو بوده است؛ اولی مربوط به بازی او در سریال شهرزاد و ماجرای دزدی تهیهکننده سریال در پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان است که علیدوستی پس از چند سال سکوت و محکومیت تهیهکننده به حبس و رد مال، نهایتاً تابستان امسال و در نشست خبری فیلم برادران لیلی در جشنواره کن فرانسه باز با سؤال در این زمینه روبهرو شد که گفت: «من با آقای امامی در پایان فصل اول شهرزاد تازه آشنا شدم، یعنی از حضور این آدم خبر نداشتم و با تهیهکننده دیگری قرارداد بستم و همه این اتفاقها بعدش افتاد، اما من اصلاً توجیه نمیکنم. وظیفه همه ما بود که میدانستیم و این کار را نمیکردیم؛ اما صادقانه میگویم که نمیدانستیم. پای همه هزینههاش هم ایستادیم همه حرفهایش هم شنیدیم و برای همه ما خیلی بد شد. اما در کنارش توجه داشته باشید یک سریالی پنج برابر سرمایهاش را به همان آدم برگردانده و شما چرا سؤالتان از من میپرسید، آن پول و سودش دست من نیست. من دستمزدی را گرفتم که نجومی نبود و در هر کار دیگری میگرفتم!»
حاشیه دیگر او مربوط به جنبش «میتو» است که برگشته از عنوان لاتین جنبشی علیه تجاوز جنسی به زنان است که ترانه علیدوستی موج آن را در سینمای ایران شروع کرد و افشاگریهایی علیه برخی از تعرضات به زنان سینما داشتند. عدم راستیآزمایی ادعاها و انتشار بدون سند ادعاهای تعرض و تجاوز، و نیز نگاه تبعیض آمیز نسبت به همقبیلهایها باعث شد موجی که او شروع کرده با انتقادات جدی در فضای عمومی روبهرو شود. از سویی این موج بر وجود فساد در پشت پرده سینما صحه میگذاشت. با این حال دستگاه قضایی با او برخوردی نکرد.
حالا علیدوستی در بازی جدید خود، نتوانسته باز هم از اغماض قضایی بهره ببرد و باید دید او میتواند ادعاهای خود را که مورد نظر دستگاه قضایی بوده ثابت کند یا خیر. اما طبعاً دیگر گزاره «جای هنرمند در زندان نیست» محلی از اعراب ندارد و یک بازیگر، باید پاسخگوی رفتارهای آشوبگرانه خود باشد.
جای بازیگر در زندان نیست، اما کسی که با امنیت بازی میکند، باید منتظر رفتار متناسب هم باشد. حتی اگر شهرت خود را مدیون بازیگری باشد. کسی که کنشگریاش را روی موج شهرت هنریاش سوار کرده و از تخصص هنریاش برای تأثیرگذاری سوءاستفاده میکند، نمیتواند انتظار داشته باشد همین شهرت هنری برای او مصونیت قضایی بیاورد و با مردم عادی در برخورد قضایی متفاوت باشد. وقتی قرار است نقش امنیتی ایفا کنیم، هزینههای این بازی را هم باید بپردازیم و این شکل بازیگری ممکن است به لوکیشن زندان هم برسد.
شنبه شب بود که خبر بازداشت ترانه علیدوستی آمد. علیدوستی از آشوبهای سه ماه اخیر دفاع میکرد. به نظر میرسد با توجه به توضیحات خبرگزاری قوه قضائیه، او باید برای ادعاهایش در مورد وقایع اخیر کشور مستنداتی ارائه دهد تا از او سلب اتهام شود.
میزان، خبرگزاری قوه قضائیه نوشته که «در پی برخی اظهارنظرهای بدون استناد در مورد وقایع اخیر، همچنین انتشار مطالب تحریک آمیز در جهت حمایت از اغتشاشات خیابانی، از سوی برخی چهرهها و تعدادی از سلبریتیها در هفتههای اخیر، برخی از این افراد جهت پاسخگویی به مقام قضایی به دادستانی تهران احضار و برخی نیز با دستور قضایی بازداشت شدهاند.» در ادامه در مورد ترانه علیدوستی آمده، چون «در مورد برخی ادعاهای مطرح شدهاش مستندی و سندی ارائه نکرد» به دستور مقام قضایی بازداشت شده است.
طی سه ماه اخیر برخی فوتبالیستها، بازیگران و خوانندهها در صفحات مجازی خود یا در گفتگو با رسانههای ضد ایرانی ادعاها و شبهاتی را مطرح کردند که با توجه به مشهور بودن این افراد و تأثیر آنها در افکار عمومی، لازم بود از آنها هم مانند همه فعالان و کنشگران سیاسی، مستندات ادعاهایشان خواسته شود. در دو ماه اول آشوبها قوه قضائیه با نرمی و اغماض با سلبریتیها روبهرو شد و نخواست برخوردی با آنها داشته باشد. چنان که در همه دهههای گذشته با جرائم و تخلفات فوتبالیستها و بازیگران با اغماض برخورد شده و آنان به ندرت برای اقدامات خلاف قانون خود همچون مردم عادی تاوان قانونی دادهاند که ذکر مصادیق آن مجال جداگانهای میطلبد.
گلشیفته فراهانی و مهناز افشار از اولین سینماگرانی بودند که از همکار خود دفاع کرده و در صفحات مجازی خود خواستار آزادی علیدوستی شدند. جمعی دیگر از همکاران علیدوستی هم مقابل اوین تجمع کردند و بدون آنکه دلیل بازداشت او را بدانند یا بپرسند، بدون قید و شرط خواستار آزادی او شدند. به گزارش رسانههای اصلاحطلب و نیز برخی رسانههای فارسی زبان غربی این افراد در این جمع شرکت داشتند: رخشان بنیاعتماد، پیمان معادی، آزاده صمدی، سحر دولتشاهی، لیلی رشیدی، میترا حجار، غزل شاکری، هنگامه قاضیانی (که خود اخیراً بازداشت شده بود) و... آنچه این جمع را یکی کرده، هویت سینمایی و صنف بازیگری است. در واقع اعتراض به این است که کسی از قبیله ما بازداشت نشود، آن هم البته همقبیلهایهایی که به لحاظ منافع سیاسی هم با ما در یک راستا باشند، وگرنه اگر مثل علیرام نورایی در فیلمی بازی کنند که ما دوست نداریم، او را از صنف خودمان طرد میکنیم! یا حتی توجهی نمیکنند در بیمـــاری و بیمارســتان و تنهایی اســت یا حتی مراسم تشییع او چگونه برگزار میشود!
نکته جالب دیگر در مــورد بازداشت ترانه علیدوستی پیرامون صفحه اینستاگرام اوست که بلافاصله پس از بازداشتش از دسترس خارج شد تا نهادهای امنیتی نتوانند به ارتباطات اینستاگرامی او دست پیدا کنند. رسانهها میگویند این اقدام توسط خود اینستاگرام انجام شده است و اگر این خبر درست باشد، هماهنگی کامل این شرکت امریکایی با آشوبگران ایرانی را نشان میدهد.
ترانه علیدوستی پیش از این با دو حاشیه غیرهنری دیگر هم در افکار عمومی روبهرو بوده است؛ اولی مربوط به بازی او در سریال شهرزاد و ماجرای دزدی تهیهکننده سریال در پرونده بانک سرمایه و صندوق ذخیره فرهنگیان است که علیدوستی پس از چند سال سکوت و محکومیت تهیهکننده به حبس و رد مال، نهایتاً تابستان امسال و در نشست خبری فیلم برادران لیلی در جشنواره کن فرانسه باز با سؤال در این زمینه روبهرو شد که گفت: «من با آقای امامی در پایان فصل اول شهرزاد تازه آشنا شدم، یعنی از حضور این آدم خبر نداشتم و با تهیهکننده دیگری قرارداد بستم و همه این اتفاقها بعدش افتاد، اما من اصلاً توجیه نمیکنم. وظیفه همه ما بود که میدانستیم و این کار را نمیکردیم؛ اما صادقانه میگویم که نمیدانستیم. پای همه هزینههاش هم ایستادیم همه حرفهایش هم شنیدیم و برای همه ما خیلی بد شد. اما در کنارش توجه داشته باشید یک سریالی پنج برابر سرمایهاش را به همان آدم برگردانده و شما چرا سؤالتان از من میپرسید، آن پول و سودش دست من نیست. من دستمزدی را گرفتم که نجومی نبود و در هر کار دیگری میگرفتم!»
حاشیه دیگر او مربوط به جنبش «میتو» است که برگشته از عنوان لاتین جنبشی علیه تجاوز جنسی به زنان است که ترانه علیدوستی موج آن را در سینمای ایران شروع کرد و افشاگریهایی علیه برخی از تعرضات به زنان سینما داشتند. عدم راستیآزمایی ادعاها و انتشار بدون سند ادعاهای تعرض و تجاوز، و نیز نگاه تبعیض آمیز نسبت به همقبیلهایها باعث شد موجی که او شروع کرده با انتقادات جدی در فضای عمومی روبهرو شود. از سویی این موج بر وجود فساد در پشت پرده سینما صحه میگذاشت. با این حال دستگاه قضایی با او برخوردی نکرد.
حالا علیدوستی در بازی جدید خود، نتوانسته باز هم از اغماض قضایی بهره ببرد و باید دید او میتواند ادعاهای خود را که مورد نظر دستگاه قضایی بوده ثابت کند یا خیر. اما طبعاً دیگر گزاره «جای هنرمند در زندان نیست» محلی از اعراب ندارد و یک بازیگر، باید پاسخگوی رفتارهای آشوبگرانه خود باشد.
اوج بی شرفی و پست فطرتی آنها جایی بود که لباس زیر یک زن را بی شرمانه بالای سر خود چرخاندند.
اقداماتی که در هیچ جای دیگری در دنیا مشاهده نمی شود.
قوه قضائیه باید بدون در نظر گرفتن رافت اسلامی همه این افراد و حامیان آنها را مجازات نماید.