تاریخ انتشار
پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۱۱
کد مطلب : ۴۷۵۶۵۲
معمولیترین و تکراریترین اتفاق بزرگ در کهگیلویه بزرگ؛
بررسی عمر بلند نمایندگی سید محمد موحد در کهگیلویه بزرگ
۰
کبنا ؛ شورای سردبیری- حدود چهل سال پیش یعنی از 1362 و در دومین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، سید محمد موحد بخش لاینفک و جدایی ناشدنی انتخابات کهگیلویه و در آن زمان و حتی چند دوره بعد گچساران بوده است. در آن دوره نجفی رهنانی عضو حزب جمهوری اسلامی به مجلس رفت و البته کمتر کسی است که نسبت به سلامت آن انتخابات تردید نداشته باشد. موحد چهار سال بعد یعنی در 1366 نامزد انتخابات نشد ولی در 1370 آمد و به مجلس رفت تا یکی از دقیقترین پیشبینیهای تاریخ انتخابات همان پیشبینی بهرام تاجگردون باشد که گفته بود: «اگر موحد به مجلس رفت، جرثقیل هم وی را در نمیآورد». علاوه بر دور دوم و سوم اگر دورههای نهم و دهم را نیز مرور نماییم و به یاد بیاوریم که موحد در اولی رد صلاحیت و در دومی به سختی تایید و با تاخیر و ایجاد برخی مشکلات در کهگیلویه حاضر شد بهتر میتوان به این نکته پی ببریم که سید محمد موحد آن گونه که خود ادعا کرد متخصص انتخابات در کل کشور است.
با وجود ازدسترفتن چهار دوره باز موحد در رتبه دوم رکوردداران تاریخ نمایندگی در کشور است. قبل از موحد، محمدمهدی مفتح از تویسرکان با 8 دوره نمایندگی در رتبه اول قرار دارد و در رتبه دوم موحد و حمیدرضا بابایی با 7 دوره حضور دارند تا اگر آن گونه که هم خود موحد تلویحاً اشاره کرده بود و هم طرفدارانش از همان زمان انتخابات دوازدهم از سرود و خوان هشتم میگفتند او دور آینده هم بیاید و پیروز شود که به نظر میرسد پیروزی در انتخابات محتملترین حالت برای موحد است او رکورددار مطلق خواهد شد. موحد یک ویژگی متفاوت با رقیبان در صدر جدول دارد و آن این که موحد در دو شهرستان متفاوت نماینده شده است.
رمز و راز این اتفاق (موحد - انتخابات کهگیلویه) نیاز به تحلیل و بررسی همه ابعاد و زوایای کار دارد؛ ولی هر اندازه هم که بخواهیم برخی واقعیات را نادیده بگیریم باز عمق اتفاق و بزرگی آن غیرقابلانکار است. معمولاً در هر انتخابات و تحلیلهای پیرامونی صحبت از غیرقابلپیشبینی بودن و پیچیدگی شرایط به میان میآید؛ ولی حدود سه دهه است که چنین عنوانی در تحلیل انتخابات کهگیلویه انحراف بحث و تحلیل است. در اکثر انتخابات موحد آمده است و پیروز شده است. جز یک مورد که شرایط خاصی حاکم بود و موحد در جایگاه دوم قرار گرفت.
انتخابات دوازدهم برای موحد اما سختیهای خاصی داشت. از این نوع سختیها پیشازاین نیز برای موحد پیشآمده بود. داستانهایی که هنوز مردم کهگیلویه در مورد صحت انتخابات و رقابت موحد با محقق در دوره پنجم از آن صحبت میکنند و یا صعوبت کار در دوره هشتم و در بهبهان نیز مشابه این دوره بود.
با وجود انعطاف خاص نهادهای تصمیمگیرنده در مورد انتخابات این دوره مانند مدارک موردنیاز برای رأیدادن و همچنین سهلگیری در تأیید صلاحیت شرکتکنندگان، اما صحت انتخابات کهگیلویه با تردید اساسی روبرو شد. هنوز هم زوایای اتفاقات در کهگیلویه بزرگ روشن نشده است. در این که سخنرانیها و اجتماعات موحد در قیاس با رقبا شلوغ و پر ازدحام بود شک و تردید نیست؛ ولی شورای نگهبان بر روی صحت و سلامت چندین صندوق در این حوزه انتخابیه دست گذاشت و گفته شد در این صندوقها تخلفاتی صورتگرفته بود. ولی نه حد تخلفات روشن شد و نه اینکه آیا کل تخلفات مربوط به نام سید محمد موحد بوده است؟ و از هم مهمتر اینکه اگر همه صندوقها بررسی میشد آیا در اصل نتیجه تغییری حاصل میآمد؟ هم موحدیها و هم رئیسدفتر بازرسی انتخابات در استان که این احتمالات را غیرواقعی عنوان میکنند و بر این باورند که ممکن است تخلفات و کوتاهیهایی صورتگرفته باشد؛ اما این موارد به معنای تغییر در اصل نتیجه یعنی رأی قبولی مردم به سید محمد موحد نیست.
موحد در این دوره دیرتر از هر دوره دیگر وارد کارزار تبلیغات و فعالیت انتخاباتی شد؛ ولی او چه در ابتدا، چه در میانه و چه در انتها و چه بعد از آن بهمانند همیشه با مشی معتدل و آرام مانع از متورمشدن هر حاشیهای شد تا یک کلاس درس سیاستورزی بهصورت تجربی برگزار کرده باشد.
رد صلاحیت عدل هاشمیپور مهمترین اتفاق جانبی انتخابات کهگیلویه بزرگ بود. هاشمیپور حتی در روزها و ساعات آخر مانده به انتخابات امیدوار به بازگشت بود؛ ولی وی نهتنها نیامد که حالا زمزمههایی از برخوردهای قضایی و حقوقی دررابطهبا آنچه فساد خوانده میشود با وی نشان میدهد که آن وعدهها برای آمدن خوشخیالیهای کودکانهای بوده است که احتمالاً از بیرون توسط برخی نیروهای نامربوط به هاشمیپور داده میشد و وی هم باور میکرد.
موحد از تهدید بزرگ هاشمیپور بهحکم تقدیر و البته تدبیر خود بعدها یک فرصت بزرگ ساخت و در ساعات پایانی مانده به انتخابات، فرزندان هاشمیپور علیه بزرگواری موضع گرفتند که این موضعگیری بیتأثیر در کمک به رأی موحد نبود.
موحد آرامتر از هر دورهای در این دوره وقتی در جلسه با چند تن از جوانان حاضر در انتخابات متوجه شد که ممکن است ورود به برخی مباحث سبب ایجاد حواشی غیرضروری برای وی شود قید حضور در مناظرات را نیز زد و این عدم حضور بدون از هزینه و بر عکس حتی در مواردی به سود موحد از کهگیلویه و تاجگردون از گچساران در مناظرات تقریباً مناظرات را از حیز انتفاع هم برای این دوره و هم آینده خارج کرد.
موحد همیشه در میانهٔ تقسیمبندیهای جریانی و سیاسی کشور تعریف شده است او در دوره قبل نیز همینگونه بود هر چند گاهی با سنگین کردن تن صدایش و تعریف از رئیسجمهور و برخی وزرا سعی داشت خود را از طرفداران خاص دولت جا بزند؛ اما این کارها به او نیامده و نمیآید، ولی حالا با تغییر ترکیب مجمع نمایندگان استان و عدم توفیق دو نماینده اصولگرای قبلی و حضور محمد بهرامی و غلامرضا تاجگردون ازیکطرف تنوع و ناهماهنگی در بین خود مجمع شکل خواهد گرفت و از طرف دیگر این صورتبندی جدید فرصت طلایی برای موحد است تا خود را بیش از دو نماینده دیگر به دولت نزدیک نشان دهد و از این طریق بتواند بر وزن و قدرت لابی خود بیفزاید.
اینکه این دوره آخرین بار برای حضور موحد خواهد بود و یا مجدد وی امکان قانونی برای ثبتنام دارد یقیناً در نحوه عملکرد موحد تأثیرگذار است. ولی هم محدودیتهای قانونی و هم کهولت سن تا حدودی احتمال نیامدن را سنگینتر میکند. کهگیلویه بعد از موحد کهگیلویه پیچیدهای خواهد شد از همین حالا خیلیها شال و قبا برای بعد از موحد آماده کردهاند که البته در این میان نباید تشکیلات و سازمان قدرتمند موحدیها را نادیده گرفت که برای اتفاقات بدون از موحد نیز میتواند تعیینکننده باشد. برخیها همین احتمال آخرین دورهٔ حضور موحد را دلیلی برای انفعال و کنارهگیری و عدم پیگیری موحد عنوان میکردند؛ اما گزارش برخی دیدارهای مردمی پر ازدحام موحد طی این مدت باعث شد برخی تحلیلگران با دست گذاشتن بر این موضوع موحد را تمامنشدنی بخوانند.
کهگیلویه هیچ نسبت و قرابتی با ابتداییترین نیازها و ضرورتها ندارد تا چه رسد به بحثهای توسعه. این پاشنه آشیلِ سالها و دههها نمایندگی موحد و مدیران در این چهار شهرستان بوده است. قرار نیست هیچ معجزهای در این چهار سال انجام شود؛ ولی هنوز برای نگارنده جای خوشبینی به قوت خود باقی است تا با توصیه و امیدواری به آینده نگاه کند تا شاید با تشکیل مجمعی از عقلاً و هماندیشی و حمایت موحد بتوان از این گرداب پیشا توسعهای عبور کرد.
فهرست بندی مشکلات و مصائب چهار شهرستان نیاز به صفحات و کتابی قطور دارد. یقیناً کارهای زیادی در طول همه این سالها انجام شده است اما عمق مشکلات به همراه ریشههای تاریخی و نهادی این مشکلات و محرومیتها امکان خلاقیت و یک انقلاب درون شهرستانی را سخت کرده است.
نخبگان کهگیلویه ای اکثر قریب به اتفاق از این دیار مهاجرت کرده اند و یا به بخشی از مناسبات زیرپوستی و آشکار قدرتهای محلی و منطقه ای پیوسته اند تا کهگیلویه بزرگ در تنهایی خود شرایط سختی را سپری کند.
حداقل بعد از این همه سال انتظار داشتن از نماینده برای چاره اندیشی در عبور از موانع و مشکلات منطقی نیست و پاسخی نیز دریافت نخواهد شد بلکه مسیر توسعه از یک رابطه افقی میان صاحبان قدرت و تصمیم گیرندگان و مردم میگذرد و از آنجا که هیچ تشکل و جریان سیاسی و اجتماعی فعال و حایلی نیز در جامعه وجود ندارد مسئولیت نماینده در این میان بیشتر و بیشتر می شود. گاهی برخی کارهای کوچک نیز میتواند گره گشا و شالوده و یک پی پر ملات برای کارهای بزرگ و عظیم باشد. ایثار و از خود گذشتگی دیگر ضرورتی است که لازم است همه در کهگیلویه بزرگ اندکی از آن را از خود مایه بگذارند.
از پارادوکسهای کمیک کهگیلویه آن بوده است که همیشه منتقدین عدم توانمندی موحد را یکی از عوامل اصلی عدم توسعه عنوان میکردند و در مقابل همیشه نیز بخش زیادی از مردم به موحد رای میدادند و موحد نماینده همیشگی کهگیلویه بوده است. شاید کمتر فرد و خانواده ای در کهگیلویه باشد که در طول این همه سال حداقل یک بار هم که شده به موحد رای نداده باشند. بسیاریها موحد را به انحصار طلبی متهم میکنند ولی آمدن و رای آوردن موحد و رفتن به مجلس با وجود برخی محدودیتهای از بیرون یکی از دموکراتیکترین سویههای سیاست در کشور بوده است. میتوان به عملکرد موحد انتقاد داشت ولی نمیتوان اصل اتفاق را یعنی حضور مردم در آن را نادیده گرفت.
موحد شدن هرگز کار راحتی نیست. تاریخ مشابه موحد کم دارد ولی دست بر قضا یکی از مشابهین موحد متعلق به همین حوزه انتخابیه کهگیلویه است که البته در آن زمان مورد نظر در کنار بهبهان یک حوزه انتخابیه را شامل میشدند. سلطانعلی سلطانی نماینده ای که ده دوره نماینده مجلس شورای ملی شد و وقتی هم در دوره نوزدهم خود حضور نداشت فرزندش به مجلس رفت. ناگفته روشن است که رقابت در آن زمان با دوره موحد تفاوت بنیادین و اساسی دارد. اما یک سوال باقی میماند. اینکه آیا اگر موحد نباشد کسی از نزدیکان و خوانده وی این ظرفیت را دارد جانشین وی شود؟ شاید ثبت نام یکی از دختران موحد در حوزه انتخابیه تهران و در این دوره مقدمه سازی برای کهگیلویه «پسا موحد» باشد.
بعد از پایان حضور موحد در انتخابات کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام، کهگیلویه بزرگ به کدام سمت خواهد رفت؟ بویژه حالا که بنظر میرسد عدل هاشمی پور نیز دیگر امکان حضور در صحنه را ندارد و عذر برای حضور مجدد بزرگواری که وعده میدان دادن به جوانان داده در کار نیست؟ کهگیلویه پسا موحد شاید هرگز به اندازه کهگیلویه با موحد خاص و منحصر به فرد نباشد اما میتواند محمل اتفاقات و حوادث بزرگ و تاثیرگذاری در دو جهت مثبت و منفی در مباحث مختلف بویژه قوم گرایی و توسعه باشد.
با وجود ازدسترفتن چهار دوره باز موحد در رتبه دوم رکوردداران تاریخ نمایندگی در کشور است. قبل از موحد، محمدمهدی مفتح از تویسرکان با 8 دوره نمایندگی در رتبه اول قرار دارد و در رتبه دوم موحد و حمیدرضا بابایی با 7 دوره حضور دارند تا اگر آن گونه که هم خود موحد تلویحاً اشاره کرده بود و هم طرفدارانش از همان زمان انتخابات دوازدهم از سرود و خوان هشتم میگفتند او دور آینده هم بیاید و پیروز شود که به نظر میرسد پیروزی در انتخابات محتملترین حالت برای موحد است او رکورددار مطلق خواهد شد. موحد یک ویژگی متفاوت با رقیبان در صدر جدول دارد و آن این که موحد در دو شهرستان متفاوت نماینده شده است.
رمز و راز این اتفاق (موحد - انتخابات کهگیلویه) نیاز به تحلیل و بررسی همه ابعاد و زوایای کار دارد؛ ولی هر اندازه هم که بخواهیم برخی واقعیات را نادیده بگیریم باز عمق اتفاق و بزرگی آن غیرقابلانکار است. معمولاً در هر انتخابات و تحلیلهای پیرامونی صحبت از غیرقابلپیشبینی بودن و پیچیدگی شرایط به میان میآید؛ ولی حدود سه دهه است که چنین عنوانی در تحلیل انتخابات کهگیلویه انحراف بحث و تحلیل است. در اکثر انتخابات موحد آمده است و پیروز شده است. جز یک مورد که شرایط خاصی حاکم بود و موحد در جایگاه دوم قرار گرفت.
انتخابات دوازدهم برای موحد اما سختیهای خاصی داشت. از این نوع سختیها پیشازاین نیز برای موحد پیشآمده بود. داستانهایی که هنوز مردم کهگیلویه در مورد صحت انتخابات و رقابت موحد با محقق در دوره پنجم از آن صحبت میکنند و یا صعوبت کار در دوره هشتم و در بهبهان نیز مشابه این دوره بود.
با وجود انعطاف خاص نهادهای تصمیمگیرنده در مورد انتخابات این دوره مانند مدارک موردنیاز برای رأیدادن و همچنین سهلگیری در تأیید صلاحیت شرکتکنندگان، اما صحت انتخابات کهگیلویه با تردید اساسی روبرو شد. هنوز هم زوایای اتفاقات در کهگیلویه بزرگ روشن نشده است. در این که سخنرانیها و اجتماعات موحد در قیاس با رقبا شلوغ و پر ازدحام بود شک و تردید نیست؛ ولی شورای نگهبان بر روی صحت و سلامت چندین صندوق در این حوزه انتخابیه دست گذاشت و گفته شد در این صندوقها تخلفاتی صورتگرفته بود. ولی نه حد تخلفات روشن شد و نه اینکه آیا کل تخلفات مربوط به نام سید محمد موحد بوده است؟ و از هم مهمتر اینکه اگر همه صندوقها بررسی میشد آیا در اصل نتیجه تغییری حاصل میآمد؟ هم موحدیها و هم رئیسدفتر بازرسی انتخابات در استان که این احتمالات را غیرواقعی عنوان میکنند و بر این باورند که ممکن است تخلفات و کوتاهیهایی صورتگرفته باشد؛ اما این موارد به معنای تغییر در اصل نتیجه یعنی رأی قبولی مردم به سید محمد موحد نیست.
موحد در این دوره دیرتر از هر دوره دیگر وارد کارزار تبلیغات و فعالیت انتخاباتی شد؛ ولی او چه در ابتدا، چه در میانه و چه در انتها و چه بعد از آن بهمانند همیشه با مشی معتدل و آرام مانع از متورمشدن هر حاشیهای شد تا یک کلاس درس سیاستورزی بهصورت تجربی برگزار کرده باشد.
رد صلاحیت عدل هاشمیپور مهمترین اتفاق جانبی انتخابات کهگیلویه بزرگ بود. هاشمیپور حتی در روزها و ساعات آخر مانده به انتخابات امیدوار به بازگشت بود؛ ولی وی نهتنها نیامد که حالا زمزمههایی از برخوردهای قضایی و حقوقی دررابطهبا آنچه فساد خوانده میشود با وی نشان میدهد که آن وعدهها برای آمدن خوشخیالیهای کودکانهای بوده است که احتمالاً از بیرون توسط برخی نیروهای نامربوط به هاشمیپور داده میشد و وی هم باور میکرد.
موحد از تهدید بزرگ هاشمیپور بهحکم تقدیر و البته تدبیر خود بعدها یک فرصت بزرگ ساخت و در ساعات پایانی مانده به انتخابات، فرزندان هاشمیپور علیه بزرگواری موضع گرفتند که این موضعگیری بیتأثیر در کمک به رأی موحد نبود.
موحد آرامتر از هر دورهای در این دوره وقتی در جلسه با چند تن از جوانان حاضر در انتخابات متوجه شد که ممکن است ورود به برخی مباحث سبب ایجاد حواشی غیرضروری برای وی شود قید حضور در مناظرات را نیز زد و این عدم حضور بدون از هزینه و بر عکس حتی در مواردی به سود موحد از کهگیلویه و تاجگردون از گچساران در مناظرات تقریباً مناظرات را از حیز انتفاع هم برای این دوره و هم آینده خارج کرد.
موحد همیشه در میانهٔ تقسیمبندیهای جریانی و سیاسی کشور تعریف شده است او در دوره قبل نیز همینگونه بود هر چند گاهی با سنگین کردن تن صدایش و تعریف از رئیسجمهور و برخی وزرا سعی داشت خود را از طرفداران خاص دولت جا بزند؛ اما این کارها به او نیامده و نمیآید، ولی حالا با تغییر ترکیب مجمع نمایندگان استان و عدم توفیق دو نماینده اصولگرای قبلی و حضور محمد بهرامی و غلامرضا تاجگردون ازیکطرف تنوع و ناهماهنگی در بین خود مجمع شکل خواهد گرفت و از طرف دیگر این صورتبندی جدید فرصت طلایی برای موحد است تا خود را بیش از دو نماینده دیگر به دولت نزدیک نشان دهد و از این طریق بتواند بر وزن و قدرت لابی خود بیفزاید.
اینکه این دوره آخرین بار برای حضور موحد خواهد بود و یا مجدد وی امکان قانونی برای ثبتنام دارد یقیناً در نحوه عملکرد موحد تأثیرگذار است. ولی هم محدودیتهای قانونی و هم کهولت سن تا حدودی احتمال نیامدن را سنگینتر میکند. کهگیلویه بعد از موحد کهگیلویه پیچیدهای خواهد شد از همین حالا خیلیها شال و قبا برای بعد از موحد آماده کردهاند که البته در این میان نباید تشکیلات و سازمان قدرتمند موحدیها را نادیده گرفت که برای اتفاقات بدون از موحد نیز میتواند تعیینکننده باشد. برخیها همین احتمال آخرین دورهٔ حضور موحد را دلیلی برای انفعال و کنارهگیری و عدم پیگیری موحد عنوان میکردند؛ اما گزارش برخی دیدارهای مردمی پر ازدحام موحد طی این مدت باعث شد برخی تحلیلگران با دست گذاشتن بر این موضوع موحد را تمامنشدنی بخوانند.
کهگیلویه هیچ نسبت و قرابتی با ابتداییترین نیازها و ضرورتها ندارد تا چه رسد به بحثهای توسعه. این پاشنه آشیلِ سالها و دههها نمایندگی موحد و مدیران در این چهار شهرستان بوده است. قرار نیست هیچ معجزهای در این چهار سال انجام شود؛ ولی هنوز برای نگارنده جای خوشبینی به قوت خود باقی است تا با توصیه و امیدواری به آینده نگاه کند تا شاید با تشکیل مجمعی از عقلاً و هماندیشی و حمایت موحد بتوان از این گرداب پیشا توسعهای عبور کرد.
فهرست بندی مشکلات و مصائب چهار شهرستان نیاز به صفحات و کتابی قطور دارد. یقیناً کارهای زیادی در طول همه این سالها انجام شده است اما عمق مشکلات به همراه ریشههای تاریخی و نهادی این مشکلات و محرومیتها امکان خلاقیت و یک انقلاب درون شهرستانی را سخت کرده است.
نخبگان کهگیلویه ای اکثر قریب به اتفاق از این دیار مهاجرت کرده اند و یا به بخشی از مناسبات زیرپوستی و آشکار قدرتهای محلی و منطقه ای پیوسته اند تا کهگیلویه بزرگ در تنهایی خود شرایط سختی را سپری کند.
حداقل بعد از این همه سال انتظار داشتن از نماینده برای چاره اندیشی در عبور از موانع و مشکلات منطقی نیست و پاسخی نیز دریافت نخواهد شد بلکه مسیر توسعه از یک رابطه افقی میان صاحبان قدرت و تصمیم گیرندگان و مردم میگذرد و از آنجا که هیچ تشکل و جریان سیاسی و اجتماعی فعال و حایلی نیز در جامعه وجود ندارد مسئولیت نماینده در این میان بیشتر و بیشتر می شود. گاهی برخی کارهای کوچک نیز میتواند گره گشا و شالوده و یک پی پر ملات برای کارهای بزرگ و عظیم باشد. ایثار و از خود گذشتگی دیگر ضرورتی است که لازم است همه در کهگیلویه بزرگ اندکی از آن را از خود مایه بگذارند.
از پارادوکسهای کمیک کهگیلویه آن بوده است که همیشه منتقدین عدم توانمندی موحد را یکی از عوامل اصلی عدم توسعه عنوان میکردند و در مقابل همیشه نیز بخش زیادی از مردم به موحد رای میدادند و موحد نماینده همیشگی کهگیلویه بوده است. شاید کمتر فرد و خانواده ای در کهگیلویه باشد که در طول این همه سال حداقل یک بار هم که شده به موحد رای نداده باشند. بسیاریها موحد را به انحصار طلبی متهم میکنند ولی آمدن و رای آوردن موحد و رفتن به مجلس با وجود برخی محدودیتهای از بیرون یکی از دموکراتیکترین سویههای سیاست در کشور بوده است. میتوان به عملکرد موحد انتقاد داشت ولی نمیتوان اصل اتفاق را یعنی حضور مردم در آن را نادیده گرفت.
موحد شدن هرگز کار راحتی نیست. تاریخ مشابه موحد کم دارد ولی دست بر قضا یکی از مشابهین موحد متعلق به همین حوزه انتخابیه کهگیلویه است که البته در آن زمان مورد نظر در کنار بهبهان یک حوزه انتخابیه را شامل میشدند. سلطانعلی سلطانی نماینده ای که ده دوره نماینده مجلس شورای ملی شد و وقتی هم در دوره نوزدهم خود حضور نداشت فرزندش به مجلس رفت. ناگفته روشن است که رقابت در آن زمان با دوره موحد تفاوت بنیادین و اساسی دارد. اما یک سوال باقی میماند. اینکه آیا اگر موحد نباشد کسی از نزدیکان و خوانده وی این ظرفیت را دارد جانشین وی شود؟ شاید ثبت نام یکی از دختران موحد در حوزه انتخابیه تهران و در این دوره مقدمه سازی برای کهگیلویه «پسا موحد» باشد.
بعد از پایان حضور موحد در انتخابات کهگیلویه، بهمئی، لنده و چرام، کهگیلویه بزرگ به کدام سمت خواهد رفت؟ بویژه حالا که بنظر میرسد عدل هاشمی پور نیز دیگر امکان حضور در صحنه را ندارد و عذر برای حضور مجدد بزرگواری که وعده میدان دادن به جوانان داده در کار نیست؟ کهگیلویه پسا موحد شاید هرگز به اندازه کهگیلویه با موحد خاص و منحصر به فرد نباشد اما میتواند محمل اتفاقات و حوادث بزرگ و تاثیرگذاری در دو جهت مثبت و منفی در مباحث مختلف بویژه قوم گرایی و توسعه باشد.
تخلف فصل الخطاب بود